13-05-2021, 03:16 PM
پردیس فناوری کیش _طرح مشاوران ومتخصصان مدریت گروه فنی و مهندسی
اصول معماری ایرانی
ھنر و معماری ایران از دیرباز دارای چند اصل بوده که به خوبی در نمونه ھای این ھنرنمایان
شده است .
این اصول چنین ھستند:
[list]
[*]مردم واری
[*]پرھیز از بیھودگی
[*]نیارش
[*]خودبسندگی
[*]درون گرایی
[/list]مردم واری (محوری)
مردم محوری به معنای رعایت تناسب میان اندام ھای ساختمانی با اندام ھای انسان
و توجه به نیازھای او در کار ساختمان سازی است. در ایران ھم مثل مکان ھای دیگر،
معماری ھنری وابسته به زندگی است. پھنای اتاق خواب به اندازه یک بستر است و
افراز طاقچه به اندازه ای است که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد و از
طرفی تالار که مخصوص مھمان است به اندازه ای پھناور بوده که شایسته پذیرایی
باشد.
پرھیز از بیھودگی
در معماری ایران تلاش می شده کار بیھوده در ساختمان سازی نکنند و از اسراف پرھیز
می کردند. این اصل ھم پیش از اسلام و ھم پس از آن مراعات می شده است.
در زیگورات چغازنبیل از ١٢۵٠ پیش از میلاد، می توان کاربرد کاشی را دید. در این ساختمان،
اِزاره دیوارھا را با کاشی آبی آمود کرده اند. چون ھنگام رفت و آمد مردم، برخورد به پای دیوار
بیشتر بوده است، و چون خشت در برابر باران آسیب می دیده، نمای ساختمان را با آجر
پوشانده اند.
ھمچنین از کاشی در آمود گنبدھا بھره گیری می کردند و آنرا پر از نقش و نگارمی کردند.
این تکه ھای رنگی کاشی، آسانتر تعمیر و بازسازی می شدند. کاشی عمر زیادی
ندارد و پس از زمانی از جا کنده شده و فرو می ریزد، به ویژه در جاھایی که برف و یخ
ھم باشد. اگر رویه ای یکرنگ باشد، بازسازی بخش کنده شده دشوار می شود و کار
دو زنگ در می آید؛ ولی ھنگامی که تکه تکه و چند رنگ باشد کار آسانتر است
نیارش
واژهٔ «نیارش» در معماری گذشتهٔ ایران بسیار به کار می رفته است. نیارش به دانش ایستایی،
فن ساختمان و ساختمایه (مصالح) شناسی گفته می شده است.
معماران گذشته به نیارش ساختمان بسیار توجه می کردند و آنرا از زیبایی جدا نمی دانستند.
«پیمون»، اندازه ھای خردو یکسانی بود که در ھرجا در خور نیازی که بدان بود به کار گرفته
می شد. پیروی از پیمون ھرگونه نگرانی معمار را دربارهٔ نا استواری یا نا زیبایی ساختمان از
میان می برده، چنانکه یک گِلکار نه چندان چیره دست در روستایی دور افتاده می توانست با به
کار بردن آن، پوشش گنبدی را به ھمان گونه انجام دھد که معمار کار آزموده
خودبسندگی
معماران ایرانی تلاش می کردند ساخت مایهٔ مورد نیاز خود را از نزدیک ترین جاھا به دست
می آ وردند و چنان ساختمان سازی می کردند که نیازمند به ساختمایه بجاھای دیگر
نباشد و «خودبسنده» باشند. بدین گونه کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و
ساختمان با طبیعت پیرامون خود «سازوارتر» در می آمده است و ھنگام نو سازی آن نیز
ھمیشه ساختمایهٔ آن در دسترس بوده است.
معماران ایرانی بر این باور بودند که ساختمایه باید “بوم آورد” یا “ایدری”(اینجایی) باشد.
به گفتهٔ دیگر فرآورده (محصول) ھمان جایی باشد که ساختمان ساخته می شود و تا آنجا
که شدنی است از امکانات محلی بھره گیری شود.
برای نمونه در ساخت تخت جمشید بھترین را از یک کان (معمدن) در نزدیکی دشت
مرغاب به دست می آوردند و با ارابه ھای چوبی به پارسه می رساندند. این سنگ را
بیشتر برای روکش دیوارھای ستبرخشتی به کار می بردند. فرآوردن خشت نیز کاری
بسیار ساده بوده است.
باز برای نمونه، در محلهٔ شارستان یزد، زمین تا ژرفای دو متری از جنس خاک رُس و
پایین تر از آن، جنسی به نام چلو یا کرشک است که لایه ای بسیار سخت است.
معماران خاک رُس را برداشته و روی لایهٔ سخت، با ھمان خاک ساختمان می ساختند.
بدین گونه شاید بتوان انگیزهٔ بنیادی بھره گیری از تاق و گنبد در معماری ایران را باور به
«خودبسندگی» در ساختمان سازی دانست.
درونگرایی
یکی از باورھای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونه ای معماری
ایران را درون گرا ساخته است. معماران ایرانی با سامان دھی اندام ھای ساختمان در
گرداگرد یک یا چند میان سرا، ساختمان را از جھان بیرون جدا می کردند و تنھا یک ھشتی
این دو را به ھم پیوند می داد.
معماران ایرانی با ساماندھی اندامھای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را
ازجھان بیرون جدا می کردند و تنھا یک ھشتی این دو را به ھم پیوند می داد. خانه ھای
درونگرا در اقلیم گرم و خشک، ھمچون بھشتی در دل کویر ھستند، فضای درونگرا مانند
آغوش گرم بسته است واز ھر سو رو به درون دارد.
بخش بیرونی، آذین ھای بیشتری نسبت به اندرونی داشت. معماران حتی در ساختمان ھای
برونگرا مانند کوشک میان باغ ھا، نیز درونگرایی را پاس می داشتند. کوشک ھا ساختمانھایی
برونگرا بودند که گرداگرد آنھا باز بود و از ھر سو به بیرون باز می شدند. بیشتر خانه ھای غربی
یا شرق آسیا چنین ھستند..
ویژگی معماری غیرقابل انکار آثار و ابنیه ای مانند خانه، مسجد، مدرسه، کاروانسرا، حمام و
غیره مربوط به خصوصیت درون گرایانه آن است که ریشه ای عمیق در مبانی و اصول اجتماعی
–فلسفی این سرزمین دارد
درون گرایی در جستجوی حفظ حریم محیطی است که در آن شرایط کالبدی با
پشتوانه تفکر، تعمق و عبادت به منظور رسیدن به اصل خویش و یافتن طمانینهٔ
خاطر و آرامش اصیل در درون، به نظمی موزون و متعالی رسیده است. به طور
اعم و بر اساس تفکر شرقی و در سرزمینھای اسلامی؛ جوھر فضا در باطن
است و حیاط درونی، به وجود آورنده اساس فضا است.
سایت پردیس فناوری کیش
اصول معماری ایرانی
ھنر و معماری ایران از دیرباز دارای چند اصل بوده که به خوبی در نمونه ھای این ھنرنمایان
شده است .
این اصول چنین ھستند:
[list]
[*]مردم واری
[*]پرھیز از بیھودگی
[*]نیارش
[*]خودبسندگی
[*]درون گرایی
[/list]مردم واری (محوری)
مردم محوری به معنای رعایت تناسب میان اندام ھای ساختمانی با اندام ھای انسان
و توجه به نیازھای او در کار ساختمان سازی است. در ایران ھم مثل مکان ھای دیگر،
معماری ھنری وابسته به زندگی است. پھنای اتاق خواب به اندازه یک بستر است و
افراز طاقچه به اندازه ای است که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد و از
طرفی تالار که مخصوص مھمان است به اندازه ای پھناور بوده که شایسته پذیرایی
باشد.
پرھیز از بیھودگی
در معماری ایران تلاش می شده کار بیھوده در ساختمان سازی نکنند و از اسراف پرھیز
می کردند. این اصل ھم پیش از اسلام و ھم پس از آن مراعات می شده است.
در زیگورات چغازنبیل از ١٢۵٠ پیش از میلاد، می توان کاربرد کاشی را دید. در این ساختمان،
اِزاره دیوارھا را با کاشی آبی آمود کرده اند. چون ھنگام رفت و آمد مردم، برخورد به پای دیوار
بیشتر بوده است، و چون خشت در برابر باران آسیب می دیده، نمای ساختمان را با آجر
پوشانده اند.
ھمچنین از کاشی در آمود گنبدھا بھره گیری می کردند و آنرا پر از نقش و نگارمی کردند.
این تکه ھای رنگی کاشی، آسانتر تعمیر و بازسازی می شدند. کاشی عمر زیادی
ندارد و پس از زمانی از جا کنده شده و فرو می ریزد، به ویژه در جاھایی که برف و یخ
ھم باشد. اگر رویه ای یکرنگ باشد، بازسازی بخش کنده شده دشوار می شود و کار
دو زنگ در می آید؛ ولی ھنگامی که تکه تکه و چند رنگ باشد کار آسانتر است
نیارش
واژهٔ «نیارش» در معماری گذشتهٔ ایران بسیار به کار می رفته است. نیارش به دانش ایستایی،
فن ساختمان و ساختمایه (مصالح) شناسی گفته می شده است.
معماران گذشته به نیارش ساختمان بسیار توجه می کردند و آنرا از زیبایی جدا نمی دانستند.
«پیمون»، اندازه ھای خردو یکسانی بود که در ھرجا در خور نیازی که بدان بود به کار گرفته
می شد. پیروی از پیمون ھرگونه نگرانی معمار را دربارهٔ نا استواری یا نا زیبایی ساختمان از
میان می برده، چنانکه یک گِلکار نه چندان چیره دست در روستایی دور افتاده می توانست با به
کار بردن آن، پوشش گنبدی را به ھمان گونه انجام دھد که معمار کار آزموده
خودبسندگی
معماران ایرانی تلاش می کردند ساخت مایهٔ مورد نیاز خود را از نزدیک ترین جاھا به دست
می آ وردند و چنان ساختمان سازی می کردند که نیازمند به ساختمایه بجاھای دیگر
نباشد و «خودبسنده» باشند. بدین گونه کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و
ساختمان با طبیعت پیرامون خود «سازوارتر» در می آمده است و ھنگام نو سازی آن نیز
ھمیشه ساختمایهٔ آن در دسترس بوده است.
معماران ایرانی بر این باور بودند که ساختمایه باید “بوم آورد” یا “ایدری”(اینجایی) باشد.
به گفتهٔ دیگر فرآورده (محصول) ھمان جایی باشد که ساختمان ساخته می شود و تا آنجا
که شدنی است از امکانات محلی بھره گیری شود.
برای نمونه در ساخت تخت جمشید بھترین را از یک کان (معمدن) در نزدیکی دشت
مرغاب به دست می آوردند و با ارابه ھای چوبی به پارسه می رساندند. این سنگ را
بیشتر برای روکش دیوارھای ستبرخشتی به کار می بردند. فرآوردن خشت نیز کاری
بسیار ساده بوده است.
باز برای نمونه، در محلهٔ شارستان یزد، زمین تا ژرفای دو متری از جنس خاک رُس و
پایین تر از آن، جنسی به نام چلو یا کرشک است که لایه ای بسیار سخت است.
معماران خاک رُس را برداشته و روی لایهٔ سخت، با ھمان خاک ساختمان می ساختند.
بدین گونه شاید بتوان انگیزهٔ بنیادی بھره گیری از تاق و گنبد در معماری ایران را باور به
«خودبسندگی» در ساختمان سازی دانست.
درونگرایی
یکی از باورھای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونه ای معماری
ایران را درون گرا ساخته است. معماران ایرانی با سامان دھی اندام ھای ساختمان در
گرداگرد یک یا چند میان سرا، ساختمان را از جھان بیرون جدا می کردند و تنھا یک ھشتی
این دو را به ھم پیوند می داد.
معماران ایرانی با ساماندھی اندامھای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را
ازجھان بیرون جدا می کردند و تنھا یک ھشتی این دو را به ھم پیوند می داد. خانه ھای
درونگرا در اقلیم گرم و خشک، ھمچون بھشتی در دل کویر ھستند، فضای درونگرا مانند
آغوش گرم بسته است واز ھر سو رو به درون دارد.
بخش بیرونی، آذین ھای بیشتری نسبت به اندرونی داشت. معماران حتی در ساختمان ھای
برونگرا مانند کوشک میان باغ ھا، نیز درونگرایی را پاس می داشتند. کوشک ھا ساختمانھایی
برونگرا بودند که گرداگرد آنھا باز بود و از ھر سو به بیرون باز می شدند. بیشتر خانه ھای غربی
یا شرق آسیا چنین ھستند..
ویژگی معماری غیرقابل انکار آثار و ابنیه ای مانند خانه، مسجد، مدرسه، کاروانسرا، حمام و
غیره مربوط به خصوصیت درون گرایانه آن است که ریشه ای عمیق در مبانی و اصول اجتماعی
–فلسفی این سرزمین دارد
درون گرایی در جستجوی حفظ حریم محیطی است که در آن شرایط کالبدی با
پشتوانه تفکر، تعمق و عبادت به منظور رسیدن به اصل خویش و یافتن طمانینهٔ
خاطر و آرامش اصیل در درون، به نظمی موزون و متعالی رسیده است. به طور
اعم و بر اساس تفکر شرقی و در سرزمینھای اسلامی؛ جوھر فضا در باطن
است و حیاط درونی، به وجود آورنده اساس فضا است.
سایت پردیس فناوری کیش