کمتر کسی یافت میشود که درباره بالا رفتن سن و آثار منفی آن روی طراوت، شادابی و تندرستی خود نگرانی نداشته باشد. به طور معمول این نگرانی در همه افراد و به ویژه در میان زنان وجود دارد. حال باید پرسید برای رفع این نگرانی چه باید کرد؟
باور متخصصان پایگاه اینترنتی Care2 که در زمینه بهداشت و تندرستی فعالیت میکند، انسان برای هر سال که به عمر او افزوده میشود، خوشحال باشد، این موضوع پذیرش آثار پیری را آسانتر میکند.
کاهش توان بدنی و ذهنی، احساس عدم جذابیت، افزایش احتمال ابتلا به بیماری و از همه مهمتر دانستن این موضوع که زندگی به زودی پایان میپذیرد، از مهمترین نگرانیهایی هستند که افراد با آن مواجهند. برای مقابله با این نگرانیها، باید شش نکته زیر را در نظر گرفت:
1: نبود الگوی مناسب
ما به همان شیوهای که پدران و نیاکان ما پیر شدند، پیر نمیشویم. ما بیشتر از آنها کار میکنیم و بیش از آنها عمر میکنیم و الزاما در 65 سالگی بازنشسته نمیشویم. الگوهای زیادی که نشان دهند با پیری کنار آمدهاند، نداریم و لذا بالا رفتن سن برای ما موضوعی ناشناخته است و باعث نگرانی ما میشود.
2:پیامهای فرهنگی منفی
اگر چه در بیشتر فرهنگها، کهنسالان جایگاه ویژهای داشته و از آنها به دلایل تجربههایشان تقدیر میشود، اما همیشه جوانان در بیشتر زمینهها و به ویژه موضوع اشتغال در اولویت بودهاند و این موضوع یکی از دلایل بحرانهای کنهسالی است.
3:بزرگنمایی ناتوانیها
در بسیاری از فرهنگها روی این موضوع که کهنسالان به دلیل بالا رفتن سن و کاهش توانایی، چه کارهایی نمیتوانند بکنند، تمرکز ویژه میشود و این باعث افزایش نگرانی این افراد میشود.
4:ترس از روبرو شدن با آینه
برخی افراد از اینکه روبروی آینه قرار گیرند، میهراسند، مبادا چهره در حال پیر شدن خود را ببیند. آنها میخواهند دائما در سن 25 سالگی باقی بمانند و این امر ناشدنی است.
5:ناراحتی برای فرصتهای از دسترفته
اگر ستاره یک رشته ورزشی نیستیم، احتمالا هر روز که میگذرد، فرصتهایمان برای ستاره شدن نیز کاهش مییابد. این موضوع خیلیها را برای فرصتهایی که از دست دادهاند، ناراحت و پشیمان میکند و این احساس که پیری به معنای دست کشیدن از رویاهاست، آنها را میآزارد.
6:ترس از مرگ
پیری، بیهودگی رویای جاودانگی را برای خیلی از افراد عیان میکند و به ویژه زمانی که با بیماری مواجه میشوند، متوجه میشوند، مرگ در همین نزدیکیهاست.
حال چه باید کرد؟
حال با توجه دلایلی که کنار آمدن با بالا رفتن سن را برای افراد مشکل میکند، کارشناسان نصایحی را ارائه کردهاند که میتواند این روند و پذیرش آن را آسانتر میکنند. بسیاری از ما ممکن است تا ربع قرن نیز بیش از سن معمول بازنشتگی کار کنیم، لذا نباید بالا رفتن سن را با نزدیک شدن به نقطه پایان یکی دانست.
1.تمرکز روی نقاط مثبت پیری و به ویژه بالا رفتن تجربه و دانایی افراد
2.تلاش برای شناخت الگوهایی که پیری را به شکل مثمر ثمری زیستهاند
3.تلاش برای لذت بردن از زمان حال با هدف نادیده گرفتن نگرانیهای مرتبط با آینده
4.انجام ورزشهای پرورش ذهن، مانند یوگا برای تقویت تمرکز
5.استفاده بهینه از زمان و در نظر گرفتن اینکه هیچ کس تا ابد زنده نمیماند
ارسال کننده: fompack - 23-09-2017, 05:43 PM - انجمن: کافه کتاب
- بدون پاسخ
[font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]پاییز فصل آخر سال است یک رمان ایرانی و برنده جایزه ی ادبی جلال آل احمد است.[/font]
در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:
نقلقول: [font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]این همه آدم در دنیا دارن نباتی زندگی می کنند. بیدار می شوند و می خورند و می دوند و می خوابند همین. مگر به کجای دنیا برخورده؟ بابا گفت جوری زندگی کن که بعد از تو آدم ها تو را یادشان بیاید.[/font]
داستان کتاب
[font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]پاییز فصل آخر سال است – روایتهایی از زندگی سه دختر در آستانهی سی سالگیست: لیلا، روجاو شبانه.[/font]
کتاب شامل دو بخش با عنوانهای “[font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]تابستان” و “پاییز” است که هر کدام از این دو بخش نیز دارای سه فصل میباشد که هر فصل از نگاه یکی از این سه شخصیت اصلی کتاب روایت میشود.[/font]
در واقع داستان [font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]یک برش کوتاه از ماجراها و دغدغههای این سه دختر را شامل میشود، دغدغههایی مانند مهاجرت، هویت شغلی و اجتماعی و روابط عاطفی و خانوادگی.[/font]
نویسنده در این کتاب نه راهکاری برای دغدغههای شخصیتها ارائه میدهد نه قضاوتی میکند و نه حتا پایانی مشخص و واقعی ارائه می دهد، در پایانِ کتاب دغدغهها سر باز میمانند و تعلیق حفظ میشود و همین تعلیق و پایانِ بازِ کتاب، واقعی بودن داستان را دوچندان میکند، مثل زندگی همهی ما.
[font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]درباره کتاب پاییز فصل آخر سال است
[/font]
از [font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]نقاط قوت کتاب، سبک نوشتاری خوب داستان و خوشخوان بودن آن است، داستان بسیار قابل لمس و همذاتپنداری با هر سه شخصیت آسان است، به طوری که میشود هر سه شخصیت را در وجود خودمان پیدا کنیم.[/font]
در این داستان هیچ شخصیتی قهرمان نیست، هیچ شخصیتی مطلقا خوب یا بد نیست، همه خودشان هستند، انسانهایی عادی و از دلِ جامعهی اطرافمان.
نویسنده به خوبی توانسته سردرگمی و شک و تردید و ترسهای شخصیتها را نشان دهد.
[font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]اصلیترین نقطهی ضعف داستان شاید یکسان بودن لحن هر سه شخصیت است، هرچند نویسنده دوراهیهای سه زن را به موازات هم تعریف میکند ولی چون زاویه دید در تمام این روایتها اول شخص است، یکسان بودن لحن هر سه راوی جذاب نیست. البته ممکن است تلخی و حالوهوای دلگیر و پاییزی و فضای حزنآلود داستان برای همه خوشایند نباشد.[/font]
[font=iran, Tahoma, sans-serif][font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]در پایان به نظرم یک کتاب پر از دخترانگی و دغدغههای یک نسل است، از سردرگمی تا انتخاب و قطعا به عنوان اولین کتاب نویسنده ارزش خوانده شدن را دارد و از رمانهای خیلی خوب ایرانیست.[/font]
[/font]
[font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]قسمت هایی از متن پاییز فصل آخر سال است
[/font]
نقلقول:
دنبال تو میدویدم. روی سرامیکهای سرد و سفید سالن. در آن سکوت ترسناکِ هزارساله. هن و هنِ نفسهایم با هرگام بلندتر در گوشم تکرار میشد و گلویم را تلخ میکرد. بخش پروازهای خارجی آن طرف بود. امام نه، مهرآباد بود انگار. و سالن پروازش هی دورتر میشد. رسیدم به گیت. پشتت به من بود، اما شناختمت. کت نیلیات تنات بود و چمدان به دست، منتظر و آرام ایستاده بودی. روشنی سالن به سفیدی میزد. فقط نور میدیدم و تو را. لکهای نیلی روی سفیدی مطلق. صدایت زدم. راه افتادی و دور شدی. سُر میخوردی روی سرامیکهای سالن. دویدم. دستم را دراز کردم و دستت را گرفتم. برگشتی. دستت توی دستم ماند و هواپیما پرید…
نقلقول:
فکر این که چرا به این جا رسیدیم. کجا را اشتباه کردیم. کجای خلقت و با کدام فشار شالودهمان ترک خورد که بدون این که بدانیم برای چه، با یک باد، طوری آوار شدیم روی خودمان که دیگر نمیتوانیم از جایمان بلند شویم. نمیتوانیم خودمان را بتکانیم و دوباره بایستیم و اگر بتوانیم، آنی نیستیم که قبل از آوار بودهایم. اشتباهِ کدام طراح بود که فشارها را درست محاسبه نکرد و سازهمان را طوری غیرمقاوم ساخت که هر روز میتواند برای شکستنمان چیزی داشته باشد؟ فکر زندگی بیخنده و بیآرزو تکهتکهام میکند. مثل لکهی زشت زرد ماست، روی پیشخان آشپزخانه.
نقلقول:
وقتی سکوت میکنم یعنی موافقم؟ نه، نیستم. من وقتی موافق باشم سکوت نمیکنم، میخندم. دهانم را باز میکنم و میگویم بله، موافقم. اما سکوت، میدانم که نمیکنم. شاید آن روز هم سکوت کرده بودم که فکر کردی با رفتنات موافقم. ساکت نشسته بودم و چمدانت را میبستم. موافق نبودم، فقط ساکت بودم؛ و تو بدون من رفتی.
نقلقول: بالای مژهها خط سیاه میکشم. کج میشود مثل همیشه. مثل تمامِ خطهای زندگیام که کشیدم و کج شد و پاک کردم و باز کشیدم و باز کج بود. مثل شبهای مشق که صد بار با مداد قرمز لای “بابا”های سیاه خط میگذاشتم و خراب میشد و پاک میکردم و باز میکشیدم و باز خراب میشد و من میماندم و دفتر پاره. به سمیرا التماس میکردم که برایم خط بکشد. نمیکشید و میگفت دیوانه، خوب است همینها؛ و من با چشمهای خیس، باز پاک میکردم و باز مینوشتم. دیگر اما زور پاک کردن ندارم. رویش باز خط میکشم تا پهن شود و کجوکولگیاش گم شود در سیاهی مداد.
نقلقول: این موقعیتهای نفرتانگیز زندگی من کِی قرار است تمام شوند؟ تصمیمهای زجرآور بین بد و بد، بدتر و بدتر. دوراهیهایی که انتهای هرکدامشان یک شهر سوخته است. راهِ محکوم به شکست باید تنها راه باشد تا زجرش فقط زجر شکست باشد. همیشه باید تنها یک راه باشد که بدون عذاب وجدان تا تهش بروی و در آن از شکنجهی وسوسهی راهی که انتخاب نشده، هر قدمت لرزانتر از قدم بعدی نباشد. باید همیشه تنها یک راه باشد. تنها یک راه. کار باید یا خوب باشد یا بد، که بفهمم باید قبولش کنم یا نه.
نقلقول: نمیدانم این “چیزی شدن” را چه کسی توی دهان ما انداخت؟ از کی فکر کردیم باید کسی شویم یا کاری کنیم. اینهمه آدم در دنیا دارند نباتی زندگی میکنند. بیدار میشوند و میخورند و میدوند و میخوابند. همین. مگر به کجای دنیا برخورده؟
ارسال کننده: fompack - 23-09-2017, 05:38 PM - انجمن: کافه کتاب
- بدون پاسخ
[font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]جای خالی سلوچ رمانی رئالیستی از محمود جان دولت آبادی است که بلافاصله پس از آزادی از زندان ساواک و طی ۷۰ روز نوشته است.[/font]
دولت آبادی داستان آن را به هنگامی که دوره سه ساله حبس خود را میگذراند در ذهنش پرورانده بود.
در این کتاب با زندگی مردم یک روستا آشنا می شوید و توصیفات کتاب آنقدر قوی و پررنگ است که انگار شما هم دارید با آن ها زندگی می کنید.
داستانی از روزمرگی های مردم که با قلم توانا با چنان جذابیتی نوشته شده که خواننده را با خودش همراه می کند.
داستان کتاب
رمان جای خالی سلوچ همان طور که از اسمش پیداست از رفتن سلوچ (اسم مرد) شروع می شود.
سلوچ که کسب و کار حسابی ندارد، زن و بچه خود را رها می کند و به دنبال کار روانه شهر می شود. او بدون هیچ خبری محل زندگی خود را ترک می کند. در کتاب، [font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]دولت آبادی آن چنان زیبا احساسات و مشکلات زندگی مِرگان، زن سلوچ را به تصویر می کشد که همتا ندارد.[/font]
او از روح سرکش پسران سلوچ صحبت می کند و دردهای هاجر، دختر نوجوان سلوچ را در ازدواج با مردی که سالها از او بزرگ تر است روایت می کند.
این رمان به جای خالی سلوچ اشاره می کند اما سلوچ حضور مستقیمی در داستان ندارد. ولی به تدریج با خواندن کتاب شخصیت او در پس ماجراها و ارتباط شخصیت ها با یکدیگر آشکار می شود.
درباره جای خالی سلوچ
این رمان واقعا عالی و تاثیر گذار است. دولت آبادی در این کتاب چهره زشت فقر را به نمایش می گذارد و اراده راسخ مِرگان را به نمایش گذاشته است.
به نظر من این رمان را می شود خیلی خوب درک کرد و فهمید چرا که نویسنده خودش فضای داستان را به خوبی می شناسد و از آن آگاه هست. در رمان قسمت هایی دردناک و تلخ هم وجود دارد که بسیار آدم را به فکر فرو می برد. و همین باعث میشه که این کتاب تا این حد فوق العاده باشد. اصولا کتابی که آدم را به فکر فرو نبرد ارزش این را ندارد که چندین بار خوانده شود. به شما پیشنهاد می کنم که حتما [font=iran-bold, Tahoma, sans-serif]رمان جای خالی سلوچ را چندین بار بخوانید.[/font]
این کتاب در حقیقت سعی میکند تقدیرِ زندگیِ زنانی همچون مرگان را نشان دهد که در جای جایِ ایران حضور دارند و پابهپای مردان کارهای دشوار و سخت انجام میدهند و در سختکوشی هیچ کم از مردان ندارند؛ زنانی که در تمامِ عمر حتی یک روز هم رنگِ خوشی را نمیبینند امّا خم به ابرو نمیآورند و با وجودِ همهٔ اتفاقاتی که ممکن است دهها مرد را از پا بیندازد، میجنگند.
قسمت هایی از متن جای خالی سلوچ
نقلقول:
زخمی اگر بر قلب بنشیند، تو نه می توانی زخم را از قلبت وابکنی و نه می توانی قلبت را دور بیندازی. زخم تکه ای از قلب توست. زخم اگر نباشد، قلبت هم نیست. زخم اگر نخواهی باشد، قلبت را باید بتوانی دور بیندازی. قلبت را چگونه دور می اندازی؟ زخم و قلبت یکی هستند.
نقلقول:
دنیا را بگذار آب ببرد. وقتی تو در توفان گرفتار میآیی، چه خیال که تو دکمه ی یقه ات را بسته باشی یا که نبسته باشی. چه خیالی که خاک در چشمانت خانه کند یا نکند. چه خیالی ؟! تو در توفان گرفتار آمده ای، میخواهی که گلویت خشک نشود ؟!
نقلقول:
خوش خلقی او را باید از چاپلوسی جدا می کردند. روی گشاده ی مرگان در کار، نه برای خوشایند صاحب کار، بلکه برای به زانو درآوردن کار بود. مرگان این را یاد گرفته بود که اگر دلمرده و افسرده به کار نزدیک بشود، به زانو در خواهد آمد و کار بر او سوار خواهد گشت. پس با روی گشاده و دل باز به کار می پیچید. طبعا کار چنین است که می خواهد تو را زمین بزند، از پا درآورد. این تو هستی که نباید پا بخوری، نباید از پا دربیایی و مرگان نمی خواست خود را ذلیل، ذلیل کار ببیند. مرگان کار را درو می کرد.
نقلقول:
گاه آدم، خود آدم، عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است. دست و قلبش عشق است. در تو عشق می جوشد، بی آنکه ردش را بشناسی. بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده. شاید نخواهی هم. شاید هم بخواهی و ندانی. نتوانی که بدانی. عشق، گاهی همان یاد کمرنگ سلوچ است و دست های به گل آلوده یتو که دیواری را سفید می کنند. عشق، خود مرگان است؛ پیدا و ناپیداست، عشق. گاه تو را به شوق می جنباند. و گاه به درد در چاهیت فرو می کشد.
نقلقول:
گاه عشق گم است؛ اما هست، هست، چون نیست. عشق مگر چیست؟ آن چه که پیداست؟ نه، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن رو هست، که نیست. پیدا نیست و حس می شود. می شوراند. منقلب می کند. به رقص و شلنگ اندازی وا می دارد. می گریاند. می چزاند. می کوباند و می دواند. دیوانه به صحرا!
ارسال کننده: youka - 23-09-2017, 05:18 PM - انجمن: گفتگوی آزاد
- بدون پاسخ
پالت وسیله ای جهت ذخیره سازی مواد و اجناسی است که به واسطه لیفتراک حمل و نقل می گردد. پالت ها انواع گوناگون دارند و با توجه به جنس آن می توان از به پالت های چوبی، پالت های فلزی، پالت های آلیاژی، پالت های پلاستیکی اشاره کرد. پالت ها را با توجه به استفاده آن در صنایع به انواع پالت های مسطح، پالت بشکه، پالت دیواره ای، پالت پلاست،پالت گالوانیزه، پالت سفارشی و... دسته بندی نمود.امروزه بسیاری از شرکت ها و کارخانه ها جهت صرفه جویی بیشتر در بخش هزینه ها به جای خرید پالت های سنگین و گران قیمت فلزی در انبارهای خود از پالت های پلاستیکی استفاده می نمایند. همان طور که مشخص است باکس پالت از جنس پلاستیک و آلیاژ های گوناگون تشکیل شده است و جهت استفاده در انبارها مناسب می باشد. استفاده از پالت های پلاستیکی دارای مزایای زیادی است از جمله این که پالت های پلاستیکی دچار زنگ زدگی نمی شود و دارای وزن سبکی می باشد انعطاف پذیری در تولید آن وجود دارد و می توان به هر ابعاد و اندازه ای آن را تولید نمود. این نوع از پالت ها بهترین گزینه برای شرکت هایی می باشد که از محصولات بهداشتی استفاده می نمایند.منبع : انواع پالت
باکس پالت پلاستیکی
علاوه بر پالت های پلاستیکی انواع باکس پلات پلاستیکی نیز در جهت بسته بندی و حمل انواع محصولات صنعتی و خوراکی تولید شده است که دارای قابلیت های فراوانی بوده و استفاده زیادی در بخش صنعت به خصوص جهت بسته بندی نمودن ابزار، اجناس و کالاها دارد و همین خصیصه سبب تبدیل شدن این محصولات جایگزین بسیاری دیگر از باکس های قدیمی شده است. بدنه باکس پلات پلاستیکی به صورت مشبک بوده و علت آن نیز بالا بردن استقامت و پایین آوردن وزن باکس می باشد. پالت پلاستیکی اغلب به شکل معکب مربع و یا مکعب مستطیل تولید می گردد و دو نوع ثابت و چرخ دار در بازار مصرف این محصول وجود دارد. تولید باکس پلات پلاستیکی می تواند هم به سفارش مشتری در ابعاد دلخواه صورت گیرد و هم به صورت پیش تولید صورت پذیرد. جنس پلاستیک تزریقی در این نوع پالت ها و مقدار ضخامت آن متغیر است و هر چه ضخامت پلاستیک تزریقی بیشتر باشد قطعا محافظت و قدرت نگهداری آن نیز بیشتر خواهد بود
برخی سهام داران بر این باورند که مهم ترین مجمع در شرکت های سهامی مجمع عمومی فوق العاده است و اگر میزان مشارکت آنان در حدی باشد که کنترل تصمیم گیری در این مجمع را در اختیار داشته باشند کفایت می کند در حالی که کلیه مجامع عمومی حسب مورد از اهمیت و جایگاه ویژه خود برخوردارند.
صلاحیت مجمع عمومی فوق العاده طبق ماده 83 ” لایحه ” انحصاری و محدود است. هر گونه تغییر در مواد اساسنامه، سرمایه ، نوع سهم و انحلال شرکت در صلاحیت مجمع عمومی فوق العاده قرار دارد.
اگرچه در لایحه اصلاحی قانون تجارت موضوع ادغام شرکت های سهامی پیش بینی نشده ولی با توجه به قانون برنامه پنجم توسعه و قوانین مالیاتی در زمینه پیش بینی ادغام شرکت های سهامی، در حال حاضر این موضوع مجمع عمومی فوق العاده است.
. بنابر آنچه گفته شد، مجمع عمومی فوق العاده می تواند در موارد ذیل اتخاذ تصمیم کند :
1. تغییر نام شرکت
2. تغییر موضوع شرکت
3. تغییر مرکز اصلی شرکت
4. تغییر مدت شرکت ( کم یا زیاد کردن آن )
5. تغییر سرمایه شرکت ( افزایش یا کاهش آن )
6. تاسیس سهام ممتاز
7. افزایش یا کاهش تعداد اعضای هیئت مدیره و بازرس ها و همچنین افزایش یا کاهش مدت عضویت آنان ، مشروط بر اینکه بر خلاف مقررات قانون تجارت نباشد.
8. تغییر مقررات مربوط به مجامع عمومی
9. انحلال شرکت قبل از خاتمه مدت ( در صورتی که مدت محدود باشد ) و انحلال آن در صورت عدم محدودیت مدت
10. اتخاذ هر گونه تصمیمی که در صلاحیت مجمع عمومی موسس و مجمع عمومی عادی نبوده و از امور فوق العاده شرکت محسوب می گردد.
[list]
[*]رسمیت مجمع عمومی فوق العاده
[/list]ماده 84 ” لایحه ” حداقل حد نصاب لازم جهت رسمیت جلسه مجمع عمومی فوق العاده را حضور دارندگان پنجاه درصد به علاوه یک ( اکثریت مطلق ) سهام داران در آن حاضر ذکر کرده که تفاوتی با مجمع عمومی عادی ندارد. انتشار آگهی دعوت ، تهیه برگه ورود به جلسه ، برگه رای و لیست حاضران در جلسه به عهده هیات مدیره شرکت است.
چنانچه در نوبت اول این حد نصاب حاصل نشود، مجمع عمومی برای بار دوم و پس از نشر آگهی دعوت تشکیل می شود. در مقدمه آگهی باید به دعوت نخستین و عدم حصول حد نصاب اشاره شود. حد نصاب رسمیت جلسه دوم حضور حداقل یک سوم سهام شرکت به علاوه یک سهم است که با جلسه نوبت دوم مجامع عمومی عادی که با حضور هر تعداد از صاحبان سهام رسمیت می یابد تفاوت کلی دارد.
در نظر گرفتن این حد نصاب برای مجمع عمومی فوق العاده ، بعضاَ باعث می شود در شرکت هایی که پراکندگی سهام زیاد است و هیچ یک از سهام داران حقیقی و حقوقی سهام دار عمده نیستند ، مجمع به رسمیت نرسد و به هیچ وجه امکان تصمیم گیری حتی در مورد انحلال شرکت فراهم نشود.
آنچه در ماده 84 ” لایحه ” مسکوت مانده فاصله بین برگزاری مجمع عمومی اول که به حد نصاب نرسیده با مجمع عمومی نوبت دوم است. اگر در مجمع عمومی نوبت اول در مورد تاریخ برگزاری جلسه نوبت توسط سهام داران تصمیمی اتخاذ نشود این موضوع در اختیار هیات مدیره خواهد بود که حسب نیاز و مصلحت ، با در نظر گرفتن حداقل مدت ( همان ده روز مندرج در ماده 98 لایحه ) ، مجمع عمومی توبت دوم را دعوت کنند.
گاهی در اساسنامه ها قید می شود که در صورت عدم حصول حد نصاب جلسه اول باید ظرف مثلاَ پانزده روز مجمع نوبت دوم دعوت شود. در صورت ذکر چنین قیدی در اساسنامه رعایت آن الزامی خواهد بود.
در تشکیل مجامع عمومی نوبت دوم هم رعایت تشریفات از جمله نشر آگهی، برگه ورود به جلسه و تهیه لیست حاضران در جلسه الزامی است.
چنانچه جلسه نوبت دوم به حد نصاب حضور یک سوم سهام دارنده حق رای به علاوه یک سهم نرسد، به معنی انتفای دعوت مجمع عمومی فوق العاده است . زیرا در قانون مجمع عمومی نوبت سوم پیش بینی نشده است. بنابراین اعتبار تصمیمات مجمع فوق العاده در هر دو نوبت اول و دوم ، با اکثریت دوسوم آرای حاضر در جلسه خواهد بود.
باور مهم تر بودن مجمع عمومی فوق العاده نیز ناشی از بالاتر بودن حد نصاب حضور در جلسه نوبت دوم و اعتبار تصمیمات آن در مقایسه با مجامع عمومی عادی است. در صورت نیاز به هرگونه مشاوره می توانید با ما تماس حاصل فرمایید.
هدایای تبلیغاتی یا هدیه های تجاری اجناسی هستند که در برنامه های بازاریابی و تبلیغاتی استفاده می شود. این محصولات برای تبلیغ یک شرکت، عنوان تجاری یا رویدادی در یک نمایش تبلیغاتی یا کنفرانس داده می شود و بخشی از رقابت عظیم بازایابی است.
امروزه در بازاریابی و بازارسازی ایجاد یک رابطه قوی بین تولید کننده یا عرضه کننده با هدف که همان مشتریان و خریداران هستند یکی از اصلی ترین نکات بازاریابی و فروش می باشد، با توجه به رقابت های نزدیک میان شرکت ها مشتریان و خریداران طبعا انتخاب های متعددی برای خرید خواهند داشت ، اما همیشه به فروشنده یا تولید کننده دست و دلباز و خوش رو وفادار تر خواهند ماند حتی اگر قیمتی که بابت یک محصول پرداخت می کنند نسبت به سایرین بالاتر باشد .
شما باید لااقل سالی یکبار هدیه ای کوچک برای مشتریان شرکتتان بفرستید. جان هال، نویسنده ی مجله ی فوربس، می نویسد که هدایای تبلیغاتی در طول سال جای شما را در ذهن مشتریان حفظ می کنند. مجله ی تجاری ساکرامِنتو گزارش میدهد چون در سال های اخیر برخی از شرکت ها به علت رکود اقتصادی نیروهای خود را تعدیل کرده اند، سایرین همچنان اطمینان دارند هدیه دادن برای حفظ روابط مهم است.
اگر شرکت شما مشتریانِ کم یا مشتریانِ کم به ویژه با حساب های قابل توجه دارد، باید تلاش کنید تا جایی که ممکن است هدایایشان را سفارشی سازی کنید. به علایق هر مشتری توجه کنید و یا از فروشندگانی که با آنها برخورد دارند اطلاعات کسب کنید.
ساخت تندیس و لوح تقدیر یا ساخت مجسمه می تواند گزینه های خوبی برای این مورد باشد که با توجه به نوع محصول جزو هدایای تبلیغاتی نفیس شناخته می شود و برای مدیران، کارشناسان و افراد خاص و بانوان مورد استفاده قرار می گیرد.
دسته دیگری از هدایا نیز وجود دارند که با توجه به مناسبت های پایان سال مورد استفاده قرار می گیرند مانند انواع سررسید و تقویم که بصورت اختصاصی و عمومی قابل تولید می باشد. و در مدل های سلفونی و چرمی تولید می شود. که در این گروه ارگانایزر های مدیریتی جزو هدیه تبلیغاتی خاص مورد استفاده قرار می گیرند.
هدایای تبلیغاتی فقط به قلم و خودکار و کیف و لیوان و ساعت و ساک ختم نمی شود بلکه با پیشرفت تکنولوژی هدایای تبلیغاتی نیز بروز می گردند که در این حیطه می توان مجسمه سازی را به عنوان یکی از جدیدترین محصولات هدایای تبلیغاتی نام برد.
اما نظر شخصی من اینست که بهترین هدایای تبلیغاتی هدایایی هستند که زود از بین نمیرن و همیشه جلوی چشم مشتری هستند. نمونه ی قدیمیش تقویم و سررسید بوده. اما از اونجا که دیگه همه آنلاین شدن تقویم و سررسید کارایی قبل خودش رو از دست داده. مگر توی بعضی شرکت ها. اما یکی از انواع هدایای تبلیغاتی که میتونه جالب باشه تندیس و مجسمه هستش که هم جنبه ی تزیینی داره و خیلی ها دوستش دارن و هم زود از بین نمیره و مدت ها میتونه مشتری رو یاد شما بندازه. مجسمه ساز تولید انواع جعبه و هارد باکس و کارتن سازی و شرکت بسته بندی
[font=tahoma]مجموعه راهکارهایی که آژانس دیجیتال مارکتینگ در قالب اینچنین مقالاتی برای توسعه فروش یا افزایش فروش ارائه میدهد، معمولا تعدادی راهکار تکرار شونده دارند. شاید مهمترین دلیل این تکرار، فرآیندی باشد که آنها تولید میشوند، که همانا کپی از مقالات موجود در فضای وب یا کتاب های مربوطه است. این مقاله اما سراسر تجاربی است که بارها یکی یا چند گزینه از آنها کسب و کار نوپایی را به موفقیت رهنمون ساخته و یا یک واحد تولیدی را گاهی از شکستی سخت رهانیده است.[/font]
[font=tahoma]مجموع این موارد نکاتیست که میتوانیم مدعی شویم بدون توجه دقیق به آنها یا شاهد شکست بوده و یا حداقل به سهمی از بازار، آنچنان که شایسته ی آن هستیم نخواهیم رسید.[/font]
گام اول: بدانیم که برخی چیزها را نمیدانیم.
[font=tahoma]این معضل معمولا گریبانگیر تازه کارها یا کهنه بازاریابان میشود. قشر اول به خاطر خواندن دو مقاله زبان اصلی و دوم به علت نوعی خودشیفتگی ناشی از مدت زمان زیادی درگیر یک کار بودن. بهترین ایده های توسعه فروش معمولا در بیربط ترین فضاها و در گفت و گو با غیر متخصص ترین ها شکل میگرد. داستانهای زیادی از این واقعه را میتوانید با یک سرچ ساده در وب بخوانید. برای درست دیدن و شنیدن اما لازم است نیاز به آن ابتدا در ما وجود داشته باشد. هرچقدر فروتنی بیشتری داشته باشیم، احتمال صید های ناب تری را برای خودمان فراهم ساخته ایم.[/font]
گام دوم: بدانیم که با خواندن توانا نمیشویم.
[font=tahoma]کافیست یک آگهی برای جذب یک مدیر بازرگانی منتشر کنید تا شاهد باشید که چه حجم عظیمی از فارغ التحصیلان بازرگانی و بازاریابی به سراغتان می آیند که حتی نمیتوانند خودشان را درست عرضه کنند! اما معمولا میدانند که چطور میتوانند به افزایش فروش شما کمک کنند. شاید آنها بدانند اما باید در توانستنشان شک کنید. اینکه کسی کتابی از فیلیپ کاتلر خوانده باشد به خودی خود او را مناسب این شغل نمیسازد. یکی از دلایلی که اصولا مدیران باتجربه به تحصیل کرده های دانشگاهی ما به راحتی اعتماد نمیکنند همین سیکل معیوب آموزش آکادمیک ماست. به همین دلیل اگر فردا یک بنر تبلیغاتی دیدید که در ازای یک دوره ی آخر هفته قرار است به شما راهکارهای افزایش فروش را آموزش دهد احتمالا با یک کلاس تفریحی روبرو شوید.[/font]
گام سوم: برای هر کاری از تحقیقات بازار استفاده کنیم.
[font=tahoma]اگر به دنبال یک روند پایدار از توسعه فروش هستید، باید بدانید سلیقه ی شما یا آن بخشی از مشتریان که تا اینجا جذب خدمات یا محصولات شما شده اند، نماینده ی صحیحی برای کل گستره ی بازار نیست. تحقیقات بازار در هر بخش از کار به شما یک نقطه ی دید فراخ تر و دقیق تر میدهد. در حقیقت یک مجموعه ی متوالی از تحقیقات بازار شما را از شر سلیقه ی خودتان که الزاما بهترین گزینه ممکن نیست، نجات میدهد.[/font]
عنوانی که برای املاک در اسپانیا به ثبت می رسد شامل طرحی است که در این زمین باید اجرا شود. هر طرح یک دارایی در نظر گرفته می شود. هر دارایی ثبت شده یک شی قانونی است و دارای مجوز و عنوان جداگانه ای در قانون املاک اسپانیا است و تمامی اطلاعات این قطعه زمین در سازمان ثبت اسپانیا برای این زمین به نام عنوان زمین ثبت می شود. این عنوان در قانون اسپانیا نشان دهنده این موضع است که ایا این زمین یک ساختمان اداری ، مسکونی، باغ، مزرعه و یا سایر موارد می باشد . این اموال هر کدام در سند مشخص و جداگانه ای باید درج و به تحت نام عنوان ملک شناخته می شوند.
ثبت زمین و املاک شواهدی را در خصوص عنوان زمین نشان می دهد. سیستم ثبت نام زمین و املاک در اسپانیا کاملا منحصر به فرد ، رسمی و کارامد است. این سیستم انقدر دقیق است تا به طرفین معامله زمین اطمینان قانونی لازم را بدهد . تمامی اقدامات لازم برای ثبت زمین و به نام زدن زمین و املاک در سازمان ثبت اسناد و املاک اسپانیا انجام می شود. کارشناسان این سازمان خودشان بصورت مجزا شرایط زمین را بررسی و اطمینان لازم را کسب می کنند.
نامی که در سازمان ثبت اسناد و املاک اسپانیا برای مالک زمین ثبت شده در خصوص هر حق و ادعا دیگری ارجحیت دارد . در این سازمان امتیازات لازم برای یک ملک هم ثبت می شود مانند مجوز ساخت و ساز و یا توسعه و گسترش ملک برای اهداف خاص و … . هر کسی که دارای اسناد لازم و شرایط قانونی تعیین شده باشد می تواند نسبت به ثبت یک ملک اقدام نماید.هزینه ثبت املاک و مستغلات اسپانیا را باید متقاضی تقبل نماید.
تغییر در مالکیت زمین و ارائه اسناد لازم برای تغییر و به نام زدن مجدد زمین از طریق درگاه های الکترونیکی امکانپذیر نیست. نقل و انتقال املاک و مستغلات در اسپانیا باید در ابتدا در دفاتر رسمی دولتی در اسپانیا انجام شود و سپس با ارائه مدارک لازم بصورت حضور دو طرف معامله در سازمان ثبت اسناد و املاک تغییر مالکیت داده شود.
برای مطالعه ادامه مطلب به صفحه اقامت اسپانیا در سایت گردشگری سیاحتگران ساحل آفتاب مراجعه فرمایید و همچنین برای اطلاعات بیشتر با کارشناسان و متخصصین ساحل آفتاب تماس بگیرید .
ارسال کننده: سایت دار - 23-09-2017, 12:48 PM - انجمن: گفتگوی آزاد
- بدون پاسخ
طراحی لوگو به ترکیب پیچیده ای از مهارتهای طراحی، نظریه های خلاقانه و بکارگیری ماهرانه اونها نیاز داره. هر طراح قابلی باید بتونه با توجه به هدفی که لوگو دنبال میکنه یه لوگوی مناسب طراحی کنه، اما بدست آوردن تخصص درست در همه زمینه های طراحی لوگو هم زمان میبره.
البته طراحی لوگو فقط یک بخش کوچکی از برندسازی محسوب میشه. برندسازی از طراحی تا لحن کلام در شبکه های مجازی، همه رو شامل میشه. اما لوگو یا همون مارک برند در واقع هسته اصلی برندسازی به حساب میاد.
من برای نوشتن این مقاله، در مورد ویژگی های یه لوگوی خوب، با طراح ها و متخصصان دارکوب صحبت کردم و تونستم 25 نکته ناب از این افراد حرفهای جمع کنم که همه رو تو این مقاله برای شما خواننده های عزیز ارائه میدم تا بتونید سطح کیفی اثر برندسازیتونو ارتقا بدید. این نکات از مرحله تحقیق شروع میشه و به ترتیب تمام مراحل طراحی برند رو تا انتها که بکارگیری مارک برند هست دربرمیگیره و شامل این پنج بخش میشه: روشهای تحقیق از طراحی لوگو تایپوگرافی در طراحی لوگو نشانه ها در طراحی لوگو نظریه رنگها در طراحی لوگو عملی کردن طراحی لوگو
روشهای تحقیق از طراحی لوگو
قبل از اینکه قلم بدست بشید و کار طراحی رو شروع کنید، باید تحقیق انجام بدید. تو این مرحله 5 نکته در مورد این پروسه رو ذکر میکنیم:
1- رقباتونو بشناسید
قبل از اینکه کار طراحی لوگو رو شروع کنید باید به طور کامل و جامع در مورد بازار هدف تحقیق کرده باشید. برای شروع باید در مورد رقیبهاتون اطلاعات جمع کنید.
همه لوگوهای رقباتونو با هم مقایسه کنید. به این ترتیب میتونید از یه سری مرسومات برندسازیِ بازار کار خودتون هم مطلع بشید و هر از گاهی با بازی کردن با این جلوه های بصری آشنا بتونید به خودتون کمک کنید.
اما یادتون باشه که خیلی از لوگوهای شناخته شده جهان به این دلیل مشهور شدند که رسومات و عادت ها رو کنار گذاشتند و متفاوت فکر کردند.
2- سوالات مناسب بپرسید
داشتن استراتژی داره به بخش مهمی از پروسه برندسازی تبدیل میشه. در عمل یعنی ما باید بیشتر به مقیاس پروژه تکیه کنید و شروعِ این کار پرسیدن سوالات مناسبه.
کتاب هایی در مورد برندسازی نوشته شدند که بعضی هاشون، مثل کتاب "پنج و نیم مرحله" نوشته مایکل جانسون، فرمول استراتژی برندسازی رو با جزئیات کامل شرح دادند و میتونید ازشون استفاده کنید.
تو کتاب پنج و نیم مرحله، نویسنده پیشنهاد کرده در شروع کار این 6 سوال رو بپرسید: چرا ما اینجاییم؟ چی کار میکنیم و چطوری این کارو انجام میدیم؟ وجه تمایز ما از سایرین چیه؟ برای کی این خدمات رو ارائه میدیم؟ بیشتر از همه به چه چیزهایی اهمیت میدیم؟ و در نهایت اینکه چه شخصیتی داریم؟
3- در طول انجام کار انعطاف پذیر باشید
بعد از اینکه برای روش کارتون فرمول نوشتید، نباید این فرمول تبدیل به آیه خدا بشه. اون نیم مرحله اضافی کتاب هم بخاطر همین گذاشته شده؛ یعنی مرحله 2/5 یه منطقه خاکستریه بین استراتژی و طراحی.
تو این کتاب نوشته بعضی از مفاهیم و ایده هایی که در تئوری به نظر باید جواب بدن، در عمل میبینیم برعکسه. بنابراین میتونیم وقتی وارد میدان عمل شدیم گاهی هم به مرحله دو برگردیم و روش کار رو گسترش بدیم.
4- به میراث برند احترام بگذارید
پارسال (1395) یه جنبشی به راه افتاد که اصطلاحا "برندسازی یکپارچه" نام گرفت. این جنبش از اونجا شروع شد که شرکت Co-op تصمیم گرفت برندشو بازسازی کنه و مارک قبلیشو که مربوط به سال 1960 میلادی میشد تغییر داد و تونست جایزه اثر برند رو دریافت کنه.
چند ماه بعد کوداک و ناتوست هم همین راه رو پیش گرفتند. حالا ما بحثمون اینجاست که باید برای برندسازی تا حدی با این مد نسبتا جدید آشنا باشیم، اما وقتی تو یه مارک یه میراث و ویژگی های قدیمی نهفته است نباید با یه تغییر حساب نشده و نوپا سعی در بروز کردنش داشته باشیم.
باید خودتونو یه طرف قرار بدید و طرف دیگه هم کارهای دیگرانی که قبل از شما مارک رو طراحی کردند بذارید و همونقدر که جنبش های جدید اهمیت میدید برای سیر تکاملی و مسیری که تا به امروز طی شده هم ارزش قائل باشید.
5- یادتون باشه، لوگو فقط یکی از اجزاء است
طراحی برند فقط یک جزء کوچک از پروسه برندسازی مدرن محسوب میشه. الآن مردم از جنبه های متنوعی با برندها ارتباط برقرار میکنند و لوگو اولین نقطه تماسشون با برند هست.
در حین اینکه طراحی لوگوتونو توسعه میدید، منعطف باشید و نحوه ارتباط برند با بقیه جنبه ها (از لحن کلام تا بسته ها) رو هم در نظر بگیرید.
تایپوگرافی در طراحی لوگو
انتخاب نوع تایپ مناسب یکی از قسمتهای مهم پروسه طراحی لوگوست. خیلی از برندهای مشهور جهان فقط با تکیه بر تایپوگرافی شناخته شدند و تونستند پیامشونو منتقل کنند. اینجا 5 نکته در مورد طراحی لوگو از منظر تایپوگرافی رو عنوان میکنیم:
6- نوع تایپتونو با دقت انتخاب کنید
در سالهای اخیر اکثر سایتها برای متن انگلیسی لوگوشون از Sans serifs استفاده کردند که این مسئله دوشادوش جنبش مینیمالیستی شدن وب سایتها پیش رفته.
دو سال پیش (1394) گوگل مدل نوشته یا همون فونت لوگوشو از serif به sans serif تغییر داد تا یکم دوستانه تر بنظر بیاد. اما نباید اجازه بدید مدهای جدید روی قضاوتتون اثر بذارن. هنوز هم فونت serif میتونه انتخاب خوبی باشه، به خصوص اگه بخواهید یه چیز کلاسیک و لاکچری و در عین حال مد روز داشته باشید و به نظر حرفهای بیایید. به نظر من خودتون باید تو این زمینه بیشتر تحقیق کنید و گزینه های پیش روتون رو بررسی کنید. برای لوگوهای فارسی هم میتونید به همین ترتیب لوگوهای شرکتهای معروف رو مورد بررسی قرار بدید و با توجه به شخصیت برند خودتون فونت مناسب رو انتخاب کنید.
7- با اصلاح و ایجاد تغییرات به لوگوی برندتون شخصیت بدید
اگه بخواهید یه فونت معمولی، به خصوص فونتی که همه جا دیده میشه، انتخاب کنید، اونوقت برای شخصیت دادن به برندتون باید بیشتر روی قسمتهای دیگه مثل تصویرگری، رنگها، لحن کلام و غیره کار کنید.
وقتی فونت لوگو ساده است، مهارت بیشتری در همبستگی اجزا و کرنینگ میطلبه. اگه بین همه اجزا همبستگی باشه پیچیدگی و اعتبار توش حس میشه. و وقتی کرنینگ دقیق باشه، حروف مجزا بهم قفل و یکی میشن.
با اصلاح و ایجاد تغییرات در ظاهر فونت لوگو میتونید اتصالات بین حروف رو نرم و روون کنید و ظاهری بوجود بیارید که قبلا نظیرش وجود نداشته، ضمن اینکه میتونید بین ظاهر لوگو و لحن کلامش تناسب ایجاد کنید. مثلا میتونید انتهای کلمات رو بکشید و حس ادامه دار بودن رو القا کنید.
8- مدلهای نمایشی و کاملا سفارشی را در نظر بگیرید
گاهی اوقات استفاده از فونتهای موجود خیلی نمیتونه جلب توجه کنه و اگه فونتهای دستخطی تناسب بیشتری با برند داشته باشند. مثلا لوگوی کوکاکولا رو ببینید. این برند در طول زمان و کم کم طی یک قرن به این شکل دراومده.
اگه کوکاکولا هم میخواست مثل رقیب اصلیش، پپسی، از خط sans serif استفاده کنه نمیتونست توجه بازار رو به خودش جلب کنه.
متوجه منظورم شدید؟ باید منحصر به فرد باشید. از مدل های خاص استفاده کنید تا به برندتون قدرت بدید و مردم تا مدت طولانی با اون لوگو شما رو بشناسند.
9- ترکیب های مختلف حروف رو پیدا کنید
میتونید از حروف اول کلمات اسم شرکتتون استفاده کنید و کلمات جدید درست کنید. به این ترتیب میتونید یه برند مؤثر و در عین حال ساده داشته باشید. به خصوص تو بخش مد و لباس خیلی خوب میشه از این ویژگی استفاده کرد.
گاهی اوقات حتی ساده ترین مدلها هم میبینید از همین ترکیب های تصادفی بوجود اومدند. حتی میتونید با تغییر فونت در یک کلمه از متن تفاوت معنایی ایجاد کنید یا مثلا توجه رو به یکی از کلمات بیشتر جلب کنید. اسم برند رو با فونتهای مختلف تایپ کنید تا بالاخره اتفاقی یه چیز خوبی دربیارید.
10- مالک تمام و کمال یه نوع نوشته بشید
اگه بودجهتون میتونه ساپورت کنه یه فونت مخصوص خودتون بدید طراحی کنند تا مدل برندتون کاملا اختصاصی بشه و همه شما رو با اون فونت بشناسند. به این ترتیب فونت در مرکزیت هویت برند قرار میگیره و از محدودیت های موجود خارج میشید.
فونت نوشته با احساسی که در مخاطب بوجود میاره میتونه به نوعی لحن کلام برند رو نشون بده. مثلا فونتهای کودکانه میتونن برای محصولات و خدمات مرتبط با کودکان بکار برن.
فونتهای خشن زاویه دار میتونن حس قدرت ایجاد کنند فونت نستعلیق با خطوط منحنیاش میتونه القا کننده ظرافت و دقت باشه. فونتهای ساده و روون مثل نازنین حس گرمی و دوستانهای بوجود میارن و کلام و لحن نزدیکی با مخاطب دارند اما فونتهای arial حالت قدیمی یا کتابی دارند.
نشانه ها در طراحی لوگو
مردم نماد بعضی از برندها رو حتی بدون اسم شرکت میشناسند. حتی گاهی دیده شده شرکتی شکل خاصی رو برای لوگو انتخاب کرده به طوری که اون شکل حتی اگه کاملا هم شبیه لوگوی شرکت نباشه در ذهن ناخودآگاه مردم اسم شرکت رو یادآوری میکنه. اینجا پنج نکته در مورد شکل و نماد لوگو آورده شده که میتونید برای طراحی لوگوی شرکتتون ازشون استفاده کنید.
11- به اصول اولیه پایبند باشید
چند تا قانون طلایی تو طراحی لوگو وجود داره که اولین و مهمترینش سادگیه.
تفکرات خودتون رو در طراحی دخیل کنید اما هیچ وقت نشونه ای رو فقط محض خاطر خودش و بدون پشتوانه فکری بکار نبرید. لوگویی که طراحی میکنید علاوه بر راحت شناخته شدن، از نظر اندازه و کاربرد هم باید مناسب باشه. مثلا باید در نظر بگیرید که آیا اندازهاش برای استفاده در پایین سایت یا جلوی ساختمان شرکت مناسبه؟
برای اینکه بتونید به سادگی مناسب برسید باید عناصر لوگو رو انقدر حذف کنید تا به سادهترین شکل ممکن دربیاد و از اون سادهتر نشه. اینجا باید سنگدل باشید و دلسوزی نکنید. اگه فقط با چند تا خط ساده یه طرح کلی از این لوگو اسکچ بزنید، آیا باز هم قابل شناسایی هست؟ خاصترین ویژگی هایی که این لوگو رو تعریف میکنند چه چیزهایی هستند؟ هر چی طراحی لوگو ساده تر باشه، بیشتر به خاطر مردم میمونه.
12- با روانشناسی شکلها آشنا بشید
یه سری نکات هنری هستند که اگه ازشون استفاده کنید بی برو برگرد یه طراحی حرفه ای از لوگوتون خواهید داشت. از نمادهای رایج دیگه استفاده نکنید، مثلا حباب چراغ برای نشون دادن "فکر و ایده" یا کره زمین برای نشون دادن "بین المللی بودن" دیگه خیلی تکراری شدند.
روانشناسی شکل از این واضحات پا رو فراتر میذاره. متخصصان این رشته معتقدند اشکال و رنگها میتونن از مرزهای زبانی و فرهنگی رد بشن.
مثلا رنگ زرد میتونه تیزی مثلث رو کامل کنه، رنگ آبی با دایره خیلی هماهنگه و قرمز خیلی خوب با مربع جور درمیاد. بعدا در مورد نظریه رنگها مفصلتر توضیح میدیم.
13- در ساختار و چارخونه ها تخصص پیدا کنید
رسم شده که شرکتهای طراحی نمونه طرحهاشونو روی شبکه های اجتماعی یا به عنوان پروژه های مطالعه موردی روی سایتشون به نمایش میذارن و بعضی هم خبرنامه طراحی منتشر میکنن.
این مدل کارها معمولا شامل یه بخش فنی از ترکیببندی طراحی هم میشن که خطوطی که زیر طرح اصلی خوابیده، و منحنیها و گوشههای بوجود آوردنده شکل رو نشون میده. چنین پروژه هایی میتونن یه منبع فوقالعاده ارزشمند باشند و شما رو در ساخت اصول انتزاعی طرح خودتون کمک کنند.
14- از فضای منفی بهره ببرید
استفاده هوشمندانه از فضای منفی (یا فضای خالی یا فضای سفید) میتونه نتایج خوبی براتون به همراه داشته باشه و به شناخته شدن برند کمک کنه. مثلا FedEx با یک نماد منحصرا تایپوگرافی به خوبی از فضای منفی بهره برده، البته نمونه های برجسته زیادی از بکارگیری این روش وجود داره.
استفاده زیرکانه و مناسب از فضای منفی میتونه به طراحی لوگو معناهای جدیدی هم ببخشه، به علاوه اینکه تشدید کننده نظریه سادگی هست و منجر به این میشه که طرح بهتر در اذهان مردم بمونه.
15- از شوخی هم استفاده کنید
اولین کسی که از لطافت طبع در طراحی لوگو بهره گرفت پنتاگرام بود که تونست خیلی خوب در عمل خودشو نشون بده.
کتاب طراحی اولیه "A Smile In The Mind " منبع خوبیه و شوخی در طراحی رو خوب تونسته معرفی کنه و مثالهای ملموسی هم ارائه داده.
تو مقدمه نسخه سال 95 نوشته: "شوخی تجارت بزرگی است، منجر به موفقیت غولهایی مثل گوگل، اپل و کوکاکولا شده... شوخی کیمیاگر است؛ میتواند چمدانها را به وسیله نقلیهای برای گشت و گذار، و جارو برقی را به دوست خانهداری تبدیل کند.
نظریه رنگها در طراحی لوگو
روانشناسی رنگ شگفتانگیزه و نقش مهمی در ساخت لوگو برای برند داره، چه این لوگو به صورت کلمات نوشته شده باشه و چه به صورت یه نماد باشه. در پایین 5 نکته آورده شده که به شما در بکارگیری نظریه رنگها در طراحی لوگوتون کمک میکنه.
16- چرخه رنگ رو بشناسید
چرخه رنگ هسته تئوری رنگه و برای ترکیب رنگها خیلی مهمه. اولین بار در سال 1666 میلادی توسط نیوتن معرفی شد. رایج ترین نسخهاش 16 رنگ داره که بر اساس مدل رنگ “RYB” درست شده.
رنگهای اصلی تو این چرخه، قرمز، آبی و زرد هستند و سه رنگ اصلی ثانویه (سبز، نارنجی و بنفش) داره که هرکدوم با ترکیب دو تا از رنگهای اصلی بوجود اومدند. نهایتا شش تا هم رنگ ثالثیه از ترکیب رنگهای ثانویه و اصلی بوجود میان.
با استفاده از چرخه رنگ، 6 روش کلی برای ایجاد هماهنگی رنگی مطلوب وجود داره. روی این چرخ، رنگهای مکمل روبروی همدیگه قرار میگیرند و قطر چرخ رو میسازند (مثلا قرمز و سبز، یا مثلا زرد و آبی). رنگهای آنالوگ روی چرخه کنار هم قرار گرفتهاند و سه رنگی که از هم فاصله مساوی دارند رنگهای triadic یا سه گانه اند.
رنگهای مکمل اسپلیت (یعنی دو رنگ کناری مکمل رنگ اصلی)، مستطیلی، تم چهارگوش مبتنی بر جفتهای مکمل دورتادور و نهایتا مربعی هم تم های چهاررنگی دیگهای هستند که برخلاف تم مثلثی، رنگها توش دو به دو تقسیم شدند.
17- تم های رنگی رو با دقت مدیریت کنید
خیلی از هارمونی های رنگی که در بالا گفته شد باید با دقت مدیریت بشن تا بتونن تو طراحی لوگو موفقیت آمیز عمل کنند. ضمنا رنگها رو نباید در مقادیر مساوی با هم بکار ببرید.
اگه میخواهید از رنگهای مکمل زیاد استفاده کنید باید خیلی شدید باشند. تم های آنالوگ برعکس هستند و باید ملایم و چشم نواز باشند اما دیگه تضاد بوجود نمیارن. اینجا باید یه رنگ غالب انتخاب کنید و از باقی رنگها فقط برای تأکید و پشتیبانی استفاده کنید.
تم های triadic محرکترند اما اینجا هم باز باید یکی از سه رنگ رو بعنوان رنگ غالب انتخاب کنید. تازه کارها بهتره از تم مکمل اسپلیت استفاده کنند چون از نظر هارمونی و تضاد تعادل طبیعی خوبی داره.
تم های مربعی و مستطیلی هر دو میتونن رنگهای بیشتری بهتون بدن اما باز هم باید یکیشون غالب باشه، ضمن اینکه باید بین رنگهای گرم و سرد تعادل ایجاد کنید.
18- با استفاده از رنگ حالت روحی بیننده رو تحت تأثیر قرار بدید
پالت رنگی که انتخاب میکنید میتونه منجر به شکست یا موفقیت طراحی لوگو بشه، بخشی از این اهمیت برمیگرده به دلایل زیبایی شناختی اما تأثیر روانشناختی همنشینی رنگها تو این مسئله دخیله.
اگه ساده بخواهیم توضیح بدیم، رنگهای گرم مثل قرمز و زرد برجسته، انرژی بخش و شادی بخشاند. در حالی که رنگهای سرد مثل آبی و سبز حس آرومی به بیننده میدن و احساسات رو آروم میکنند. این مسئله در برندسازی خیلی میتونه کمک کننده باشه؛ از نظر احساسی که مشتریها موقع نگاه کردن به لوگو بهشون دست میده و از نظر شناخته شدن در بازار میتونه مهم باشه.
19- در مورد گرایشات رنگها در حوزه کاری خودتون تحقیق کنید
اگه یه شرکت تو حوزه خودش مالک یه رنگ بشه میتونه چنان تأثیری بذاره که حتی بدون لوگو یا حتی ذکر اسم شرکت، فقط با نمایش اون رنگ، بلافاصله در ذهن مردم بیاد.
البته مالک یه رنگ مشخص شدن کار ساده ای نیست و از طراحی لوگو فراتر میره. مستلزمه برنامه ریزی تخصصی و اجرای تمام عناصر برند و تبلیغاته. بسته به میزان اشباع بازار و محبوبیت یه رنگ خاص میتونیم از چند رنگ هماهنگ انتخاب کنیم یا تنها برندی بشیم که از یه رنگ خاص استفاده میکنه.
برای اینکه بتونیم تو بازار از روی رنگمون شناخته بشیم، اولین قدم اینه که گرایشات رو بشناسیم – مثلا تو عرصه مسائل مالی رنگ آبی خیلی استفاده میشه، اما سبز بیشتر برای سازمانهای محیطی بکار رفته. گاهی اوقات عدم توجه به این واضحات میتونه براتون گرون تموم شه.
20- سیاه و سفید رو فراموش نکنید
بعد از این همه که از رنگها صحبت کردیم یادتون نره که نمادی ترین طراحی های لوگو تک رنگ بودند و از متضادترین رنگهای پالت بهره بردهاند.
حتی اگه لوگوتون رو با رنگهای باشکوه طراحی کرده باشید باز هم برای کاربردهای مختلف لازم میشه که از مدل سیاه و سفیدش استفاده کنید.
اگه لوگوتونو طوری طراحی کردید که رنگهاش معنای خاصی رو منتقل میکنند، به این هم فکر کنید که اگه رنگها حذف بشن چطوری میتونید اون معنا رو منعکس کنید. گاهی اوقات برای این منظور باید تضاد بین عناصر مختلف طراحیتونو تغییر بدید تا بتونید در کارهای تک رنگ هم معنا رو به خوبی منتقل کنید.
عملی کردن طراحی لوگو
حالا باید لوگو رو عملی کنید وگرنه وجود نداره. وقتی طراحی رو انجام دادید، مرحله نهایی اینه که بهش زندگی بدید. در ادامه نکات این مرحله پایانی رو با هم میبینیم.
21- همیشه از فرد دیگری هم نظر بخواهید
ارزش یه جفت یا حتی دو جفت چشم دیگه رو دست کم نگیرید. شاید یه چیزهایی تو مرحله طراحی از چشم شما پنهان مونده باشند. همیشه بعد از اینکه روی مفاهیم طراحی لوگوتون کار کردید، یه بار دیگه روش وقت بذارید تا اگه سوء تفاهم های فرهنگی یا کلمات دوپهلو و یا با معانی پنهان توش وجود داره کشف بشن.
خیلی از استودیوهای طراحی کارهای در حال انجامشونو که هنوز تکمیل نهایی نشدند روی دیوار نصب میکنن تا همه همکارها ببینند. اگه شما تنها کار میکنید میتونید از دوستان و همکارهای قابل اعتمادتون نظر بخواهید.
22- باقی دنیای برند رو گسترش بدید
همونطور که تو مورد شماره 5 گفتیم، طراحی لوگو بخش کوچکی از کل مجموعه برندسازیه و باید در ادامه سایر فعالیت ها و بعنوان بخشی از "دنیای برند" گسترش پیدا کنه.
منظورم از دنیای برند، کل پروسه برندسازیه. بوجود آوردن انسجام بین عناصر مختلف از تداوم کار مهمتره. تداوم یعنی اینکه فقط هر روز یک کار مشابه رو انجام بدیم اما انسجام انعطافپذیرتره و روش هوشمندانه تری برای انجام کارها به شمار میاد.
23- راجع به اینکه چطور لوگو رو به زندگی بیارید فکر کنید
در برندسازی مدرن، دیگه کافی نیست یه لوگوی استاتیک طراحی کنیم که گوشه یه کار تمام شده بشینه. باید راجع به اینکه چطوری میشه به لوگوی طراحی شده برای برنامه های دیجیتال تحرک بخشید و در صورت لزوم و امکان، اونو با انیمیشن یا گرافیک های متحرک همراهش کرد هم فکر کنید.
مثلا میشه با تغییر ضخامت نوشته در قسمتهای مختلف حس حرکت رو ایجاد کرد، یا با خم و پیچ های نامنظم حس مدرن و پویا بودن به لوگو داد.
با ادامه تحول واقعیت مجازی، مدلهای برند پیشرفته تری امکان ظهور پیدا میکنند و در سالهای اخیر شرکتهای برندسازی طراحی تولیدی و مشارکت کاربر رو هم امکان پذیر کردند تا طراحی های پیش بینی نشده و پویاتری رو معرفی کنند. البته این امکان همیشه میسر نیست اما حواستون بهش باشه و هرجا که دیدید امکانش هست ازش بهره ببرید.
طراحی متحرک میتونه در آینده برندسازی بکار بره.
24- به مشتری در درک مفهوم لوگو کمک کنید
راهنماهای استفاده از برند منتشر کنید و همه نکات شامل رنگ و حداقل و حداکثر اندازه برند در طراحی لوگو، قوانین محل قرارگیری لوگو، فضاها (منطقه های جدا شده از سایر عناصر طراحی) و هر باید و نباید دیگهای رو توش شرح بدید.
25- با نقدهای مردم کنار بیایید
طی چند سال اخیر استفاده از شبکه های اجتماعی خیلی رایج شده و هر کسی تو این شبکه ها راجع به طراحی اظهار نظر کرده. متعاقبا این نکته میتونه به این اشاره داشته باشه که هر چیزی که تو برندسازی تاپ و حرفه ای باشه تو ذهن میمونه.
یه مجموعه برندسازی بزرگ خیلی فراتر از طراحی لوگو میره اما روی پلتفرمهایی مثل توئیتر که یه پروژه جدید فقط تو به یه عکس منحصر میشه، همین عکس دیگه میشه اولین و تنها چیزی که مردم میتونن از برند ببینن.
گروه دارکوب طی چند سال اخیر بارها همچین چیزی رو تجربه کرده و میدونه چطوری باید با نقدهای شبکه های اجتماعی کنار بیاد.
اخیرا موزیلا این علاقه عمومی به طراحی رو مورد توجه قرار داده و پذیرفته و تو پروسه طراحیش ازش استفاده کرده. موزیلا تو برند جدید منبع بازش مردم رو در اولویت گذاشته و بهشون امکان اینو داده که خودشون مسیرهای خلاقانه مد نظرشونو انتخاب کنند، نظر بدن و بذارن بقیه در مورد کارشون نظر بدن.