18-05-2021, 07:30 PM
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه فناوری اطلاعات و ارتباطات
مقدمه
نقلقول: چکیده
در جهان امروز استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و نیز نفوذ آن در زوایای مختلف زندگی بشری، موجب تحولات بزرگی در مناسبات حاکم بر جامعه بشری و انسانی شده است که از آن به عنوان انقلاب اطلاعات یاد می شود. توسعه روزافزون فناوری اطلاعات و استفاده از این فناوریها موجب شده است عصر جدیدی در زندگی جوامع بشری آغاز گردد که جامعه اطلاعاتی نامیده می شود. ورود به این دوره نیاز به تمهیدات و امکانات لازم است که مهمترین آن بسترسازی مناسب فرهنگی است که نخستین اقدام در این خصوص لحاظ نمودن موضوع چگونگی استفاده بهینه از نرم افزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه آموزش عمومی است.در این مقاله سعی شده است نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات بر میزان یادگیری و سواد اطلاعاتی بررسی شود و نیز مزیتها، موانع و مشکلات استفاده از فناوری اطلاعات و توصیه ها و راهکار ها نیز بیان شده است.
مقدمه
عصر حاضر، عصر اطلاعات است. اطلاعاتی که در زمانی بسیار کوتاه دو برابر و حتی چند برابر میشود و دریک لحظه در تمامی نقاط جهان منتشر میگردد. با تأثیرپذیری زندگی بشر از این پدیده میتوان گفت که جهان وارد جامعه اطلاعاتی۱ شدهاست، بسیاری از محققان جامع اطلاعاتی را جامعه چندساختی و چندوجهی میدانند که تمام لایه بندی ها و سطوح آن نیازمند اطلاعات است. در چنین جامعهای دسترسی و یا عدم دسترسی به اطلاعات نقشی اساسی و تعیین کنندهای را در تمام عرصه ها ایفا میکند.
امروزه، دیگر نمی توان با طرز تلقی گذشته و سوگیری های کهنه به استاد و دانشجو نگریست. در حال حاضر، جامعه امروزی به افراد تحصیل کرده که ازقدرت تصمیم گیری برخوردار بوده و بتوانند در دنیایی که روزبه روزدر حال تغییراست، براساس توانایی خود دراندیشیدن، عمل و برقراری ارتباط با دیگران به اجرای تصمیمات بپردازند، نیازدارد. بایستی تمامی افراد، موسسات و نظام های آموزشی خود را برای تغییرات مختلفی که یادگیری را امری ضروری می سازد، آماده سازند. اگر نظام آموزشی ما خواهان مشارکت درجامعه ای باشد که براساس دانش و فناوری حرکت می کند، باید خود را برای این تحول عظیم و حیاتی آماده نماید و مزایای استفاده از این فناوری با توجه به اهداف نظام آموزشی را به عرصه ظهوربرساند.
ظهور فناوری اطلاعات وارتباطات دریچهی جدیدی را فراروی انسان گشوده و برجنبههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی اوتاثیر گذاشته است. انسان سعی کرده با افزایش دانش خود دراین زمینه ازآن به شکلهای گوناگون استفاده کندکه از جمله آنها در آموزش است.
حتی امروزه در مفهوم سواد نیز تغییرات شگرفی صورت گرفته است. دیگر از آن به عنوان سواد سنتی یاد نمی شود. سواد در گذشته تنها در خواندن، نوشتن و محاسبه کردن خلاصه می شد و اکنون از سواد به شکل پیشرفته آن به عنوان سواد اطلاعاتی استفاده می شود که با توجه به تحولات جامعه کنونی ضروری به نظر می رسد. در این شرایط یکی از اصلی ترین وظایف سازمانهای مختلف، از جمله مؤسسات آموزش و پرورش به هنگامسازی خود و دانش آموزان با این تغییر وتحولات همراه باپیشرفت های جدید می باشد.
تردیدی نیست که آینده هر جامعهای به کیفیت و نحوه کاربرد آموختههایی است که در زمینه علمی به کار برده میشود. در دنیای امروز در حیطه آموزشی میزان دسترسی به اطلاعات علمی و همچنین استفاده از فناوری های جدید و نحوه کاربرد آنها به ویژه در تولید علمی، معیار رشد و پیشرفت محسوب میگردد به طوریکه این امر در رتبهبندی آنها تأثیر بسزایی دارد. ازسوی دیگردرجامعه اطلاعاتی و عصراطلاعات، دستیابی و نیل به سواد اطلاعاتی امری ضروری است. نیاز دانش آموزان و دانشجویان برای دستیابی به منابع معتبر وکارآمد بر همگان مبرهن و آشکار است .
تاریخچه استفاده از فناوری در آموزش
اولین شکل کلاس درس گسترده به صورت آموزش از راه دور و به شکل مکاتبه ای بود. ایساک پیتمن در سال ۱۸۴۰ «کوتاه نویسی » را در انگلستان از طریق مکاتبه ای تدریس می کرد. در همین راستا یکی از نویسندگان، نسل اول آموزش از راه دور را که به آموزش مکاتبه ای شهرت دارد به عنوان آموزش (تک واسطه ای) نامید. فناوری مورد استفاده در این دوره ارتباطات پستی، چاپ کتاب های استاندارد و جزوات یکنواخت بود.
رادیو، تلویزیون ، ویدئو، ماهواره، نوارهای دیداری و شنیداری مهمترین واسطه های آموزشی نسل دوم هستند. در نسل سوم آموزش از راه دور تأکید اصلی بر آموزش غیر متمرکز، مشارکتی و مردمی است. امروزه کمتر کشوری پیدا می شود که از آموزش از راه دور برای تأمین اهداف آموزشی و پرورشی خود استفاده نکند، البته متناسب با سطح پیشرفت هرکشور فناوری مورد استفاده متفاوت خواهد بود. یکی از لوازمی که امروزه با فناوری ارتباطات همراه بوده ، رایانه است. اولین کوشش معلمان برای استفاده از رایانه در کلاس درس سنتی معمولاًبصورت سخنرانی بود، تجربیات یادگیری مرتبط باموضوع تدریس معلم که درمکان های آموزشی دیگر انجام گرفته بود به نمایش گذاشته می شد و یا به عنوان تکلیف برای مطالعه بیشترمورد استفاده قرار می گرفت. همگام باپیشرفت های سایربخش ها، نظام های آموزشی نیز دچار تحول شده و گرایش از یادگیری های معلم محور به فراگیر محور رو به افزایش است. به عنوان نمونه درانگستان کتاب های درسی در هر موضوع شامل سه کتاب دانش آموز، راهنمای معلم و راهنمای دانش آموز است. در هر سه کتاب فعالیت هایی درباره فناوری اطلاعات و ارتباطات قرارداده اند. برای این که دانش آموزان فناوری اطلاعات و ارتباطات را تجربه کنند دو رویکرد در کتاب های درسی در نظر گرفته شده است:
الف: پروژه هایی در زمینه فناوری اطلاعات وارتباطات نظیر استفاده از رایانه برای پژوهش و انجام پروژه های گروهی.
ب: فعالیت های خاص در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات نظیر استفاده از (واژه نگار) برای نوشتن یک گزارش، نرم افزارهای گرافیکی و استفاده از سی. دی های آموزشی.
مهمترین استفاده از رایانه در انجام دادن پروژه ها و امور پژوهشی است. ونیز از رایانه ها به منزله ابزاری برای واردکردن داده ها، رسم جدول وکشیدن نموداراستفاده می شود. گنجاندن فناوری های جدید در کتاب های درسی ضمن آشنا کردن دانش آموزان با توانایی ها و قابلیت های رایانه، ترس از آن را نیز در آن ها از بین می برد و سبب می شود که فضای علم از مرز کتاب ها فراتر رود
فناوری اطلاعات [۱]
فناوری اطلاعات از دو واژه (information) یعنی اطلاعات و (technology) یعنی فناوری ترکیب یافته است. اطلاعات عبارت است از هر چیزی که با آن سر و کار داریم و ما را نسبت به حوادث، مسائل، موضوعات و امور مختلف یا افراد آگاه می کند. بین اطلاعات و داده یک تفاوت اساسی وجود دارد. در واقع حقایق و ارقام خام پردازش نشده را داده می گویند. مانند تعداد کارگران و تعداد ساعات کارکرد آنها. اما وقتی داده ها موردپردازش قرار می گیرند تبدیل به اطلاعات میگردندکه برای افراد مختلف معنادار می شوند.
دبیرخانه شورای انفورماتیک ایران تعریف زیر را برای فناوری اطلاعات ارائه کرده است: «فناوری اطلاعات به مجموعه ای به هم پیوسته از روش ها، سخت افزارها، نرم افزارها و تجهیزات ارتباطی که اطلاعات را در اشکال گوناگون جمع آوری، ذخیره سازی، بازیابی، انتقال و یا عرضه می کند، اطلاق میشود. »
اعضای خانواده فناوری اطلاعات عبارتنداز: رایانه های بزرگ، ریزرایانه ها، لوح های فشرده، تلفن ،مودم، چاپگرهای لیزری و رنگی، تلفن های همراه، تصاویر متحرک و رایانه ای (انیمیشن)، شبیه سازی رایانه ای، منابع کمک آموزشی رایانه ای، نشر الکترونیکی، دوربین دیجیتالی، آموزش از راه دور، دی. وی. دی، نمابر، فیبر نوری، رادیو ضبط و تلویزیون دیجیتالی، دیسکت، نظام اطلاعات جغرافیایی، بزرگراه های اطلاعاتی، شبکه های رایانه ای (محلی و جهانی)، فرا رسانه ای ها، فرا متن ها، اینترنت، جاوا، لوح فشرده لیزری، چند رسانه ای ها، نرم افزارها، شبکه، ابر رایانه ها، تلفن ویدیویی، واقعیت های مجازی، شبکه های گسترده جهانی، وب و مانند آن ها. همانگونه که از تعاریف فوق مشهود است، منظور از فناوری هر گونه فرآیند و روش و ابزاری است که به تولید، انتشار و انتقال بهتر و مطلوب تر اطلاعات یاری رساند.
فناوری اطلاعات وارتباطات
برای فناوری اطلاعات و ارتباطات تعاریف مختلف و گوناگونی ارائه شده است. بررسی مقالات و متون منتشر شده در زمینه کاربرد و استفاده های مختلف فناوری اطلاعاتی و ارتباطی نشان می دهد که در هیچ یک از آنها تعریفی جامع از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی ارائه نشده و تفاوت این اصطلاح با مفاهیم مرتبط دیگر نظیر «فناوری های اطلاعاتی» مشخص نشده است. این پیش فرض در این تحقیق موردقبول واقع شده است که اصطلاح فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی می تواند به عنوان جایگزینی برای اصطلاح فناوریهای اطلاعاتی به کار رود .
در ذیل چند مورد از تعاریفی که در متون مختلف برای فناوری اطلاعات و ارتباطات آمده، بیان می شود:
فناوری اطلاعات و ارتباطات عبارت است از فناوری هایی که ما را در ضبط، ذخیره سازی، پردازش، بازیابی، انتقال، و دریافت اطلاعات یاری می دهند. فناوری اطلاعات درشیوه انجام کارهای ما تحول ایجاد کرده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات به هم وابسته اند؛ به طوری که اطلاعات، ماشین کار تلقی می شود و ارتباطات، محصول آن است .
فناوری اطلاعات، همچنانکه به وسیله «انجمن فناوری اطلاعات آمریکا» تعریف شده است، «به مطالعه، طراحی، توسعه، پیاده سازی، پشتیبانی یا مدیریت سیستم های اطلاعاتی مبتنی بر رایانه، خصوصاً برنامه های نرم افزاری و سخت افزار رایانه می پردازد. » به طور کوتاه، فناوری اطلاعات با مسائلی مانند استفاده از رایانه های الکترونیکی و نرم افزار سروکار دارد تا تبدیل، ذخیره، حفاظت، پردازش، انتقال و بازیابی اطلاعات به شکلی مطمئن و امن انجام پذیرد. اخیراً تغییر اندکی در این عبارت داده می شود تا این اصطلاح به طور روشن دایره ارتباطات الکترونیک را نیز شامل گردد. بنابراین عده ای بیشتر مایلند تا عبارت” فناوری اطلاعات و اتباطات” را به کار ببرند.
البته تفاوت این دو واژه از نحوه برقراری ارتباط نشأت گرفته است. واژه اول، یعنی فناوری اطلاعات به جریان یک سویه ارتباط اشاره دارد که در این فرآیند، گیرنده یا دریافت کننده نسبت به اطلاعات دریافتی منفعل است. واژه دوم یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات به تعامل میان کاربر و دنیای اطلاعات یعنی به جریان دوسویه ارتباط اشاره دارد که در این فرآیند، کاربر نقش بسیار فعالی در رد وبدل کردن اطلاعات برعهده دارد.
به عبارت دیگر فناوری اطلاعات، به مجموعه ای از رشته های علمی، فناورانه، مهندسی، و فنون مدیریت اطلاق می شود که در مهار و پردازش اطلاعات به کار می روند و مباحث آن، کاربردهای فناوری اطلاعات، رایانه ها، تعامل فناوری، انسان و ماشین، و مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مربوط است.
مفهوم یادگیری
مفهوم یادگیری را می توان به صور ت های مختلف تعریف کرد: کسب دانش و اطلاعات، عادت های مختلف، مهارت های متنوع، و راههای گوناگون حل کردن مسائل. همچنین می توان یادگیری را به عنوان فراگیری رفتارها و اعمال مفید و پسندیده، و حتی به عنوان کسب رفتارها و اعمال منحصر مضر و ناپسند تعریف کرد. پس، یادگیری حوزه بسیار گسترده ای را شامل می شود .
گفته اند “یادگیری یکی از مهمترین زمینه ها در روانشناسی امروز و در عین حال از مشکل ترین مفاهیم برای تعریف کردن است” با این حال به سبب اهمیت مفهوم یادگیری، از آن تعریف های مختلفی بیان کرده اند.یکی از معروفتزین آنها :” یادگیری به فرایند ایجاد تغییر نسبتا پایدار در رفتار یا توان رفتاری که حاصل تجربه است گفته می شود و نمی توان آن را به حالت های موقتی بدن مانند آنچه بر اثر بیماری، خستگی، یامصرف داروها پدید می آید نسبت داد”.
شیدل و شاولسون گفته اند “آموزش به عنوان خلق محیط های یادگیری که در آن اطلاعات مورد نیاز یادگیرندگان برای خلق دانش و کسب توانایی تفکر به حداکثر می رسد تعریف می شود ” آنچه در اینجا مهم به نظر می رسد محیط های یادگیری است که باید به گونه ای طراحی شوند تا به یادگیری بهتر دانش آموزان کمک نمایند. در واقع ایجاد محیطی مناسب برای یادگیری که آنها را به کنجکاوی و کاوشگری درامور مختلف یادگیری فراخواند، ضروری به نظر می رسد.
هدف اولیه یادگیری، ایجاد فرصت برای تمام دانش آموزان به منظور توسعه ی مهارت های یادگیری مستقل، در ارتباط با فراگیری چارچوب اصلی دانشی است که آنها را قادر می سازد که یادگیرند ه ای همیشگی باشند. فایده دیگر این نوع یادگیری، این است که دانش آموزان اجازه انتخاب مواردی مطابق با سطح و استیل یادگیری شان را می دهد و از اینرو، فردی کردن فرایند یادگیری را در پی دارد .
اگر یادگیرنده روش های جستجو و دستیابی به اطلاعات صحیح را بیاموزد، به طور مستقل در پی حل مسئله خواهد بود و تغییر رفتار پایدار در او ایجاد می گردد. چنین فردی یادگیرنده مادام العمر خواهد بود.
مفهوم سواد
تمامی اندیشمندان و صاحبنظران بر این باورند که شکوفایی و تعالی هر جامعه در گرو وجود شهروندانی باسواد است. تجربیات کشورهای مختلف نیز مؤید این نظر است، تمامی جوامع عقبمانده جهان، یعنی همان کشورهای جهان سوم، همواره از بیسوادی مردم خود رنج میبرند. افراد بیسواد به چندین علت پیشرفت نمیکنند؛ علت اول این است که” نمیدانند ” و ” نمیفهمند” پس در نتیجه ” نمیخواهند”. دومین علت آن این است که” نمیتوانند”.« سواد » در واقع شالوده آگاهیها، ظرفیت و توان افراد در کسب دانش و زیربنای اعمال و امور زندگی آنان است.
ذهنیت سنتی همه در مورد سواد، همان توانایی خواندن و نوشتن است. اما تعریف سنتی جامعتر آن مطابق قانون ملی سواد آمریکا (۱۹۹۱) عبارت است از: ” توانایی یک فرد در خواندن، نوشتن و صحبت کردن، و توانایی محاسبه و حل مسایل با کارایی لازم برای فعالیت در کار و جامعه در راستای دستیابی به اهداف خود و توسعه دانش و پتانسیل فردی خویش و جامعه”.
طیف معنایی سواد، از بی سوادی مطلق، یعنی وضعیتی که فرد نمیتواند بخواند و بنویسد ،آغاز میشود و در درجههای بعدی، به بی سوادی عملکردی میرسد. در این مرحله، فرد تا حدودی توانایی خواندن و نوشتن را دارد. اما این توانایی، درحد برطرف کردن نیازهای روزمرهاش نیست. پس از این مرحله، طیف معنایی سواد، به باسوادی محدود میرسد که در این سطح ، فرد میتواند تا حد برطرف کردن نیاز هایش بخواند و بنویسد؛ اما توانایی خواندن و نوشتن، پاسخ گوی نیازهای معنوی وی نیست. با سوادی، مرحلۀ بعدی طیف مفهوم سواد است. در این مرحله فرد میتواند پاسخ گوی نیازهای مادی و معنوی خویش باشد و توانایی درک آن چه را میخواند را دارد . طیف معنایی سواد، پس از گذر از این مرحله، به مرحله شناختی میرسد. در این مرحله، فردی باسواد تلقی میشود که علاوه بر توانایی خواندن و نوشتن، به جستجو وجمع آوری اطلاعات مورد نیاز خویش بپردازد.
با توجه به آنچه ذکر آن آمد، می توان گفت، شخص با سواد کسی است که قادر به تولید، تجزیه وتحلیل و ترکیب داده ها باشد و هم فرستنده آنها. چنانچه دانش آموزی به این مرحله از سواد برسد، یعنی تا مرحله ی سواد اطلاعاتی پیش برود؛ مدیر یادگیری خویش خواهد بود و نه تنها مصرف کننده صرف اطلاعات نیست؛ بلکه یادگیرنده ای است که از سطح ساده یادگیری و یافتن اطلاعات در مسیر فرایند تولید دانش پیش می رود.
مفهوم سواد اطلاعاتی
در طی دهههای اخیر، پژوهشگران موفق به کشف و معرفی بیش از ۳۴ نوع سواد مفید و مدرن شدهاند که سواد علمی با معنای مصطلح در نظام آموزشی، تنها یکی از آنها محسوب می شود. از جمله سوادهای مفید و مدرن میتوان به سواد فرهنگی، سواد اجتماعی، سواد سیاسی، اقتصادی، سواد رسانهای، سواد اطلاعاتی، سواد رایانه ای، سواد اینترنتی، و… اشاره کرد.
از نظر باربارا جی فورد اصطلاح سواد اطلاعاتی اولین بار در دهه ۱۹۷۰ میلادی به کار گرفته شد، اما با استناد به متون مختلف اصطلاح سواد اطلاعاتی اولین بار توسط پل ژوکروفسکی در سال ۱۹۷۴ مطرح شده است. از نظر او کسی را دارای سواد اطلاعاتی می داند که برای استفاده از منابع اطلاعاتی آموزش دیده باشد و بتواند با استفاده از اطلاعات مسائل خود را حل کنند.
نویسندگان متعددی معتقدند که سواد اطلاعاتی در ابتدا با اصطلاحاتی مثل مهارتهای کتابخانهای، آموزش کتابخانهای، آموزش کتابشناختی و آموزش کاربر یا خواننده شناخته میشد. آنها آغاز رشد سواد اطلاعاتی را که تحت عنوان آموزش شیوه استفاده از کتابخانه به کار میرفت به دهه ۱۹۶۰ نسبت میدهند. این امر در واقع تحت تأثیر تحولات اجتماعی بعد از جنگ جهانی دوم و به دنبال نیاز جامعه به افراد آگاه و ماهر رخ داد. این نیاز موجب شد که در نظام آموزشی تجدیدنظر شود. در نتیجه تحولاتی در آموزش و روشهای تدریس به وجود آمد .
در سال ۱۹۹۰مجمع ملی سواد اطلاعاتی از سوی انجمن حرفهای کتابداری و انجمن ملی تعلیم و تربیت تأسیس شد که هدف این نهاد ادغام سواد اطلاعاتی در برنامههای آموزشی، تدوین رهنمودهای سواد اطلاعاتی و حمایتهای اصولی و نظارت بر برنامههای آموزش سواد اطلاعاتی در ایالات متحده و خارج از آن است. جنبش سواد اطلاعاتی علاوه بر مراکز دانشگاهی در سایر سازمانها و نهادها با حرکتی کندتر گسترش پیدا نمود و اکنون در میانه دهه نخست هزاره سوم و در زمانی که فناوری اطلاعات در همه عرصه های زندگی حرفهای، اجتماعی و حتی شخصی رسوخ کرده است، سواد اطلاعاتی به منزله یک مهارت پایه برای همه افراد شناخته میشود .
رابرت تیلر درسال ۱۹۷۹، سواد اطلاعاتی را توانایی حل مشکلات با استفاده از منابع اطلاعاتی دانست. از نظر او شناخت منابع و محل آنها برای پاسخ به سؤال، اصل اساسی سواد اطلاعاتی است. در دهه ۱۹۸۰ عنصر فناوری نیز وارد تعریف سواد اطلاعاتی شد. در همین دهه، ویلیام دمو تحت تأثیر نوآوریهای فناوری در پردازش، ذخیرهسازی، بازیابی و انتقال اطلاعات تعریف جدیدی از سواد اطلاعاتی ارائه کرد: سواد اطلاعاتی مهارت و دانش دسترسی مؤثر به اطلاعات و ارزیابی آن هنگام نیاز است. به نظر او سواد اطلاعاتی با شیوه تفکر رابطه مستقیمی دارد. پشتکار، توجه به جزئیات، و دقت در پذیرش عقاید منتشر شده صفاتی هستند که به پرورش این مهارت کمک میکنند.
تعریف انجمن کتابداران آمریکا درباره سواد اطلاعاتی یکی از معتبرترین تعاریف است. در این تعریف آمده است: “برای اینکه فردی از نظر اطلاعاتی با سواد باشد، باید بتواند تشخیص دهد اطلاعات در چه زمانی مورد نیاز است و توانایی یافتن، ارزیابی، و استفاده مؤثر از آن را داشته باشد. افراد دارای سواد اطلاعاتی کسانی هستند که آموخته باشند چگونه بیاموزند. آنها میدانند که چگونه یاد بگیرند، زیرا میدانند که دانش چگونه سازماندهی شده است و چگونه میتوان اطلاعات مورد نیاز را پیدا کرد و از اطلاعات بهگونهای استفاده کرد که دیگران نیز بتوانند از آن بیاموزند. افراد دارای سواد اطلاعاتی برای یادگیری مادامالعمر آمادگی دارند، چرا که همیشه میتوانند اطلاعات مورد نیاز خود را پیدا کنند و از آن برای تصمیمگیری آگاهانه استفاده نمایند.
در تعریفهای ارائه شده، سواد اطلاعاتی به توانایی دسترسی و استفاده از طیف متنوعی از منابع برای ارضاء نیاز اطلاعاتی اشاره دارد. اما مانند معنای سواد که فراتر از توانایی خواندن و نوشتن است، سواد اطلاعاتی نیز متضمن یافتن، ارزیابی، استفاده و به تبع آن قراردادن آن در چرخۀ ارتباطات است. بنابراین میتوان به نقش سواد اطلاعاتی در کسب مجموعهای از تواناییها، در پاسخگویی به نیازها پیبرد . با مرور تعاریف گوناگون از مفهوم سواد اطلاعاتی، مشخص می شود همه آنها در معرفی مولفههای سواد اطلاعاتی، از نگاه یکسان بر خوردارند و همگی به نوعی، بر گرفته از تعریف “انجمن کتابداران آمریکا”هستند. بر اساس تعریف این انجمن، با سواد اطلاعاتی فردی است که توانایی تشخیص نیاز به اطلاعات را دارد و می تواند به جایابی، ارزیابی و استفاده موثر از اطلاعات مورد نیاز بپردازد و بالاخره نحوه یادگیری را فرا گیرد. چنین فردی از نحوه ی سازماندهی اطلاعات آگاهی دارد، به گونه ای که می تواند این کار را به دیگران نیز بیاموزد.
مبانی نظری سواد اطلاعاتی
امروزه کسانی از نظر اطلاعاتی باسواد خواهند بودکه توانایی و دانش شناسایی، بازیابی و ارزیابی اطلاعات را دارا باشند. اصولاَ طرح سواد اطلاعاتی به این دلیل بوده که افراد با دستیابی به آن، بویژه در جامعه اطلاعاتی کنونی، قادر باشند به بهترین وجه ممکن نیاز اطلاعاتی خود را بر طرف نمایند.
درارتباط با مفهوم سواد اطلاعاتی در نظام آموزشی در حال حاضر دو نوع نگرش وجود دارد. برخی با نگرش محدود و تأکید بر مهارتهای کاربردی و عملی سواد اطلاعاتی درصدد هستند در کمترین زمان افراد را به یک فرد با سواد اطلاعاتی تبدیل کنند. در بینش این گروه عملگرا، آموزش جنبههای سواد اطلاعاتی مانند سواد رایانهای، سواد رسانهای، سواد فناوری، مانند آن در اولویت است و معتقدند هر فردی که دورههای آموزشی نظیر آشنایی با مهارتهای اطلاع یابی، آشنایی با رایانه و اینترنت و پایگاههای اطلاعاتی را طی کند قادر به رفع نیاز اطلاعاتی خود میباشد. اتخاذ این رویکرد باعث شده که فراگیران با وجود طی دوره های مختلف آموزشی در سطح مقدماتی وحتی پیشرفته، فقط بخشی از قابلیتهای مورد نیاز سواداطلاعاتی دست یابند. به طوری که در عمل در هنگام جستجو برای کسب اطلاعات مرتبط و مفید،کمتر موفق هستند.
در مقابل، نگرش دیگری مطرح است که برای سواد اطلاعاتی مفهوم گسترده تر وعمیقتر قائل است. در این نگرش آموزش مبانی نظری در حوزه سواد اطلاعاتی نقش مؤثری در ارتقای مهارت سواد اطلاعاتی کاربران دارد. در واقع این دیدگاه اولویت را به آموختن یا پرورش تواناییهای ذهنی مانند، تفکر انتقادی و تحلیلی و تفکر خلاق و استدلال میدهند. چنین نگرشهایی بر این مسئله اصرار دارد که برای رسیدن به قابلیتهای سواد اطلاعاتی نظیر تعیین و تشخیص نیاز اطلاعاتی، جایابی و دسترسی به اطلاعات، ارزیابی اطلاعات، استفاده مؤثر و مسئولانه اطلاعات و … که به عنوان شاخصهای سواداطلاعاتی به شمار میرود، راهی جز توجه و پرورش استعدادهای ذهنی وجود ندارد.
با توجه به این دو رویکرد میتوان گفت که در حیطه سواد اطلاعاتی رفع نیاز اطلاعاتی بدون استفاده از دانش و اصول آموخته شده پیشین و به کارگیری تواناییهای ذهنی امری غیر ممکن است.
ضرورت سواد اطلاعاتی
به طور حتم، در عرصه ی انقلاب اطلاعاتی، تحول آموزش وپرورش، به دلیل نقش مهمی که در پرورش مغز های خلاق انسان های فردا و سرمایه های آینده ی کشور دارد؛ اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که همواره در عرصه ی تحول، جوامعی بقاءخود را حفظ کرده اند که ضرورت همگام شدن با تغییرات را پذیرفته اند؛ و با توجه به اینکه امروز، بشر در جایی قرار دارد که اطلاعات قدرت است و پذیرش الزامات جامعه ی اطلاعاتی یک ضرورت، همگام شدن با فهم و استفاده از اطلاعات یاکسب سواد اطلاعاتی، یک الزام محسوب می شود.
روند تحولات در سطوح مختلف آموزشی در دو دهه اخیر وابسته به افزایش تقاضای ورود به نظام های آموزشی، توسعه فناوریهای ارتباطی، ضرورت توسعه منابع انسانی، تغییرات سریع فناوری، انباشت دانش و اطلاعات و دگرگونیهای اجتماعی بوده و منجر به بروز چالشهای جدی و تغییر در نقش نهاد ها و مراکز آموزشی در هزاره جدید شده است. دگرگونیهای شگرف آموزشی و حرکت آن به سوی همگانی شدن و تأویلهای ناشی از نیاز عمومی به آموزش، دیدگاه جدیدی در توسعه آموزش پدید آوردهاست که تحت تأثیر انقلاب اطلاعات و پارادایم فناوری اطلاعات منجر به افزوده شدن وجهی جدید به منشور آموزش شده است که توسعه اطلاعاتی نظام آموزشی از ضروریات آن است .
در فرایند دسترسی به اطلاعات و استفاده از آن فرد نیازمند است بداند چه اطلاعاتی، در چه زمانی، چه مکانی، برای چه هدفی و با چه روشی باید به دستآید و به کار رود. برای پاسخ به این چند ” چه ” افراد به مهارتهایی مانند تجریه و تحلیل نیاز، شناخت منابع اطلاعاتی، توان جستجوی آنها، ارزیابی آنها، سازماندهی اطلاعات به دست آمده با هدف استفادۀ مؤثر از آنها نیاز دارند.
باسواد اطلاعاتی علاوه بر اینکه به عنوان یادگیرندۀ مادام العمر فعالیت میکند، به یادگیرندۀ فعال نیز تبدیل میشود که از نظر میزان خلاقیت و سودمندی، با فراگیران منفعل دیگر بسیار تفاوت خواهد داشت چرا که مسئولیت یادگیری را برعهده میگیرد و خود به طور مستقل به دنبال حل مسائل گام برمیدارد .
تأثیر و میزان اهمیت سواد اطلاعاتی در فرایند زندگی اجتماعی، بسته به سطح دانش عمومی، پیشرفتهای دانش جهانی و نیازی است که جامعۀ پژوهشگران و محصلان احساس میکنند. چنانچه بپذیریم که تک تک افراد یک جامعه در رشد و سعادت آن نقش اساسی دارند، میتوان استدلال کرد که برای آن که هر یک از اعضای جامعه بتواند از اطلاعات در زندگی حرفهای و شخصی خود بهرهمند شود کسب سواد اطلاعاتی یک نیاز اساسی برای همه به شمار میرود.
در بیشتر کشورهای پیشرفته تمامی ارگانها، کتابخانه ها، مراکز اطلاع رسانی و مراکز آموزشی تقویت سواد اطلاعاتی در جامعه تحت پوشش خود را یکی از اهداف خود قرار دادهاند که این امر در مراکز آموزش عالی بیشتر نهادینه شده است. چرا که کسب مهارتهای سواد اطلاعاتی فرصتهای فراگیران برای یادگیری خوداتکایی را دو چندان میکند و آنان با استفاده از طیف وسیعی از منابع اطلاعاتی به منظور افزایش دامنه دانش خویش میپردازند، سؤالهای آگاهانه میپرسند و قدرت تفکر خود را برای پیشبرد هر چه بیشتر یادگیری خوداتکایی تقویت میکنند. نظام آموزشی هر کشور باید فراگیران را نه فقط برای کار در یک رشته خاص، بلکه برای یادگیری مادامالعمر آموزش دهد. بنابراین تلفیق سواد اطلاعاتی در تمامی برنامه های درسی، مقاطع مختلف تحصیلی چه در آموزش عمومی، و بالاتر نیاز جدی به شمار میآید .
نقش و تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر نظام آموزشی
تجربه نشان می دهد که فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش مهمی بر نظام آموزشی دارد. شاید تکنولوژی بتواند یاددهی یادگیری را از محدودیت های برنامه ی درسی خطی برهاند، بین یادگیری در مراکز آموزشی و خارج از مراکز آموزشی، خانه و مکان های دوردست پلی بزند و پایه و اساسی برای مفهوم یادگیری برای زیستن با هم و در کنار هم، فراهم سازد.
هدف(یادگیری برای بودن)، رشد و توسعه ی شخصیت و توانایی عمل کردن با استقلال بیشتر، نقادی و موشکافی، برخورداری از قدرت تمیز و عهده دار شدن مسئولیتهای فردی است. در این ارتباط، آموزش نباید هیچ یک از ابعاد و ظرفیت های فردی شامل حافظه، استدلال، زیباشناسی، احساسات، توان فیزیکی و مهارت های برقراری ارتباط را نادیده بگیرد.
مفهوم (یادگیری برای بودن)به طرح این مساله اشاره داردکه یادگیری ضمنی که درکلاسهای درس مرتبط با هم شکل می گیرد، در آینده جایگاه قانونمند خود را در مراکز آموزشی خواهد یافت.
وظیفه عمده نظام آموزشی، تربیت و پروراندن همه جانبه فراگیران آن نظام برای ایفای نقش مناسب خود در جامعه در جهت تعالی آن جامعه است. گرچه این تعریف را می توان از وجوه متفاوتی مورد بازبینی قرارداد، لکن در یک نظر کلی رشد متعلم را دارا شدن سواد اطلاعاتی تعبیر نمود.
سواد را در ساده ترین شکل به معنای توانایی خواندن و نوشتن و در وجه گسترده تر به معنای درک و فهم در نظر می گیرند. لیکن پدید آمدن تحولات جدید در عرصه فناوری اطلاعات و میزان تأثیر و جوامع از آن، به سواد اطلاعاتی یاد می شود.
امروزه اهمیت آموزش و پرورشی که متناسب با نیازهای فرد و جامعه باشد، بیش از همه احساس میشود زیرا دنیایی که با شبکههای اطلاعاتی به هم پیوند خورده متقاضی نیروی کاری است که بفهمد چگونه از فناوری به عنوان ابزاری برای افزایش بهرهوری و خلاقیت استفاده کند. چنین مهارتی، توانایی استدلال کردن بر مبنای اطلاعاتی است فرآیندی که در آن منابع معتبر شناسایی شده و به دیگران انتقال داده میشود، افزون برآن کارفرمایان از کارگران انتظار دارند از مهارتهای همکاری و تشریک مساعی کار در گروه و تبادل اطلاعات در شبکه جهانی، یعنی تحلیل مساله از دیدگاه چند رشتهای برخوردار باشند. از آن جا که این شبکهها بینالمللی هستند، کارفرمایان در جستجوی افرادی برمیآیند که ظرفیت تعامل موثر با کسانی را دارا باشند که دارای فرهنگ و زبان متفاوتی هستند و بالاخره کارگران عصر دانش باید منعطف بوده و قادر باشند به همان سرعتی که محیطهای پویای کار تغییر میکند، به موثرترین شکل بیاموزند