25-05-2021, 01:02 PM
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه فناوری اطلاعات و ارتباطات
چکیده
[*]ارائه راهکارهای درست در زمینهی مدیریت فرهنگ مصرف در مواجه با این فناوریها در ایران.
[*]توجه جامع، کامل به تمام جوانب و برنامهریزیهای صحیح مرتبط با جهانی شدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در ایران .
[*]لزوم اهمّیت دادن به فرهنگ بومی و زیرساختهای موجود در استفاده از این فناوریها.
[*]شناخت نکته نظرهای عالمان اجتماعی درگیر در این حوزه و شناخت راهکارهای انطباق و سازگار شدن با شرایط جهانی شدن که در این حوزه بروز پیدا کرده.
[*]فراهم آوردن شرایط و محیط آموزشی، در جهت شناخت و استفاده درست از فناوریهای موجود.
[/list]
[*]جهانی شدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بر فرهنگ مصرف در ایران تاثیر دارد.
[*]بین جهانی شدن فناوریهای اطلاعاتی و میزان الگوهای مصرف متنوع جوامع رابطه وجود دارد.
[*]بین جهانیشدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و کنترل هزینههای اقتصادی رابطه وجود دارد.
[*]بین جهانیشدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و عملکرد جوامع در مدیریت بومی این فناوریها رابطه وجود دارد.
[/list]
چکیده
دنیاییکه در آن زندگی میکنیم هر روزه درحال تغییر است، جهانیشدن فناوریاطلاعات وارتباطات، نقل و انتقال سریع تجربیات، دستاوردهای جوامع و اشاعهی فرهنگ خاص مصرف، بررسی جنبههای مختلف این جهانیشدن از جمله جنبههای نرمافزاری (محتوای)، مصرفرسانهای، جامعهاطلاعاتی و به خصوص اصلاح الگوهای مصرف حائز اهمیت اساسی است. تاکید جوامع بر استفاده از پتانسیلهای این فناوریهایاطلاعاتی و ارتباطاتی در جهت شتابدهی به توسعهاقتصادی و ارتقای سطح زندگی مردم مهم و قابل توجه میباشد. این روند با الکترونیکی کردن امور و آنی و سریع سازی انتقال اطلاعات باعث از بین رفتن عامل زمان، مکان و کنترل هزینهها شده، که این رشد شتابان نیازمند سازماندهی و فرهنگسازی سریع با توجه به نیازهای روز افزون میباشدکه برای هرچه بهتر بهینه کردن این صنعت ارائه راهکارها مناسب ضروری میباشد.
بسیج منابع، سرعت، دقت و همه جانبهنگری در مدیریت این منابع، ضرورتهایی است که پیش روی کارشناسان وعالماناجتماعی قراردارد. بنابراین این مقاله نتیجه پژوهشی است که پس ازشرح ویژگیهای جهانیشدن با رهیافت اکتشافی، با تکنیک مصاحبه(دلفی) با مطلعان و کارشناساناجتماعی به بررسی بعدی از جهانیشدن فناوریاطلاعات و ارتباطات میپردازد تا بدین ترتیب با بهرهگیری از نظرات عالماناجتماعی، رهیافتها و راهکارهای اساسی درجهت هدایت ومدیریت بهتر این فناوریها تعیین، تا قدمهای اساسی برداشته شود، در نهایت با کدگذاری باز بر روی مصاحبههای انجام شده با اساتید 10 مولفهی اساسی و کلیدی با توجه به فرضیات ارائه شد که نتایج در قالب راهبردها ارائه گردید که تمام فرضیات تحقیق مورد تایید قرار گرفت.
واژگان کلیدی: جهانیشدن، جهانیشدن فناوریهایاطلاعاتی و ارتباطی، فرهنگمصرفی، مصرفرسانهای، جامعهاطلاعاتی.
مقدمه
جهانیشدن فناوریاطلاعات و ارتباطات با محوریت اندیشههای بشری و سپردن امور تکراری و خلاق به ماشین و همچنین افزایش کارآیی و آزادسازی مهارتهای انسانی در دهههای اخیر مورد توجه خاصی قرار گرفته است. این فناوریها به عنوان محور توسعه و بهبود هزینههای جوامع حائز اهمیت میباشد، به طوریکه با عنوانهایی چون شهرالکترونیک، دولتالکترونیک، حکومتالکترونیک، بانکداری الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، تجارت الکترونیکی جامعهاطلاعاتی و ... مطرح میباشد. تکنولوژی اطلاعات، روش کارکرد افراد، سازمانها و دولتها را دگرگون کرده و امور اقتصادی و اجتماعی و حتی طرز تفکر مردم را تغییر داده است. آموزش، بهداشت، صنعت و تولید، تجارت، بانکداری، خدمات و حتی نحوه گذاران اوقات فراغت و سرگرمیها همه تحتالشعاع آثار و تغییرات این تکنولوژی قرار گرفتهاند. تکنولوژی اطلاعات باعث ایجاد مشاغل جدید، صنایع نوین و خلاقیتهای پیاپی شده و تغییرات عمده در روش زندگی پدید آورده است. نزدیکی روز افسون مردم جهان به یکدیگر، تعامل فرهنگها و ... نمونههایی از این پیامدها است. امّا در عرصه جهانی شدن این فناوریها تاثیرات فرهنگی خاصی در جهت مصرف و الگوهای مصرفی داشته است. از طرفی جهان امروز در معرض بزرگترین تغییرات تاریخ بشر قرار گرفته است. تغییرات سریعی که فرصت فرهنگسازی وهنجاری شدن، جامعهپذیری و انطباق با شرایطاجتماعی را فراهم نمیسازد. تغییرات به قدری سریع استکه به قول بوردیو، شخص فرصت تعامل ذهنی و فکری با آنا را ندارد(Bouman, 2002).
تفاوت خطرات امروز با گذشته در ساختگی بودن و ذهنی بودن آنهاست. به طورکلی این خطرات ناشی از به وجود آمدن ظرفیتهای سخت افزاری و نرم افزاری که انسان در تعامل با آنها گرفتار بحران و ناهنجاری میشود. این جنبههای سخت افزاری و نرم افزاری فناوریها موجب شده که این جنبه سخت افزاری که شامل تمامی اجزای این صنعت از جمله (تلفکس، تلفن، ماهواره، اینترنت و ...) توسط جنبههای نرمافزاری آنکه شامل جهانیشدن مربوط به محتوای مطالب ارائه شده به آنها ازجمله مفاهیم فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و ... است بر آن غالب شده و اطلاعات در گردش آن را تشکیل میدهد که این عصر را وارد مرحله جدیدی از زندگی بشر میکند.
در واقع خطرات یا احساس خطر لزوماً از عوامل طبیعی مثل سیل و زلزله و یا حیوانات وحشی رها شده ناشی نمیشود. بلکه ساخته عینیت رفتاری و ذهنیت بشری است(Beck, 1992 ). این فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی باعث از میان رفتن فاصلهها شده و در کنار هم قرار گرفتن کامپیوترها و کاربران و همچنین مکانیزه شدن سیستمهای ارتباطی و افزایش سریع ظرفیتهای انتقال اطلاعاتی تاثیرات فرهنگی در مصرف و الگوهای خاصی از مصرف در جوامع داشته است که ارزشهای فرهنگی و اجتماعی درآنها را متحول ساخته که این تاثیرات فرهنگی را میتوان باعنوانهایی چون مصرفگرایی، نمادگرایی مصرفی، عقلانیت ابزاری، مصرف رسانهای، اضطراب دیجیتالی و جهان مجازی و ... مورد بررسی قرار داد، علاوه بر این تاثیرات فرهنگی در ساماندهی هزینهها و کنترل زمان و صرفه جویی انرژی دارای تاثیرات مثبتی نیز بوده است.
طرح مسئله
فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فناوریهای پیش روی ساکنان کره خاکی، در زمره صنعت سبز در جهت تقویت زیرساختهای توسعه پایدار و اصلاح و تنظیم سامانههای هدایت و کنترل نیازهای مختلف جامعه بشری شمرده شده است. این صنعت که پس از انقلاب صنعتی، به عنوان موج چهارم در پیشرفت و توسعه جوامع تلقی میشود، امروزه در حوزههای مدیریتی، برنامهریزی و ساماندهی و کنترل زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نقش بسزایی ایفا کرده است. استفاده از پتانسیلهای موجود در نهادهای دولتی و خصوصی در این حوزه، نسبت به استفاده بهینه از قابلیتهای این فناوری در جهت کاهش تقاضاهای بیرویه درجاهایی که صرفه جویی هوشمندانه صورت نمیگیرد، اقدام نمود. گستره کاربرد و تاثیرات اطلاعات در ابعاد مختلف زندگی امروزی و آینده جوامع بشری به یکی از مهمترین مباحث روز جهان مبدل شده و توجه بسیاری از کشورهای جهان را به خود معطوف کرده است. کشورهای درحال توسعه و ازجمله ایران با موانع ساختاری عمدهای در همسویی با این تحول دوران ساز قرار دارد.
جهان امروز جهانی است که دائماً تولیدات خلقالساعه و فناء و نابودیهای آنی را خصوصاً در حوزه عامه فرهنگ میپروراند جهانی است که جامعه انسانی را مواجه با دوجهان موازی نموده است. جهان اول جهان واقعی و جهان دوم جهان مجازی، جهان اول جهانی است که در آن زندگی و فعالیت اجتماعی عینی جریان دارد و جهان مجازی جهانی است که انسان را درمواجهه با واقعیتهای مجازی قرار میدهد در جهان مجازی انسان با سرزمینی به مرز و چند فرهنگی و در عین حال بر خوردار از فضای واحد مواجه است. جهان دوم جهانی است با قاعدههای خاص و در عین حال خالی از هر نوع قانون و ضابطه عقلانی است(عاملی، 1380 :171).
هر نوع تغییر در اندیشه و فکر و نظام اجتماعی در الگوی مصرف نشان داده میشود و دیگر آن که مصرف میتواند الگوهای فکری و نظامهای اجتماعی مربوط به افراد را در زمان و مکان تحت تاثیر قرار دهد. از این رو اگر در الگوهای مصرف افراد تعارض و توافقی وجود داشته باشد بایستی به فرهنگ حاکم بر آن جامعه مراجعه کرد. در واقع بحث این است که افراد برای مثال مصرف کننده کالایی هستند این کالا چگونه و با چه طرز تفکری مصرف میشود. مصرف کنندگان چگونهاند؟ آیا برای مصرف کالا در تعارض با هم به سر میبرند یا با هم به طور ضمنی برای مصرف آن به توافق میرسند و یا اینکه وضعیت دیگری به تناسب زمان و مکان برای مصرف این کالا در بین مصرف کنندگان وجود دارد(همان). پس هرکس به تناسب اندیشه و تفکرات حاکم بر اندیشههای ذهنی درباره مصرف کالایی تصمیم میگیرد که اینها نشان ازتاثیرات جهانی شدن فناوری اطلاعات و ارتباطات برمصرف و الگوهای مصرف میباشد که در جوامع بروز پیدا میکند و میتواند آنها را در مسیری معین هدایت کند که در این صورت با نوعی فرهنگپذیری در مورد مصرف کالاها روبرو هستیم.
تغییر هر یک از جنبههای فرهنگی موجب تغییر جنبههای دیگر فرهنگ میشود. همانطور که پرتاب سنگ بر سطح آب راکد، رکود آب را برهم میزند و امواج حاصل از آن تا جایی که نیروی اولیه برخورد سنگ با آب پایان نیافته پیش میرود هر عامل تازه وارد فرهنگی نیز اثری موج مانند بر پدیده فرهنگ میگذارد. البته با این تفاوت که هر نوآوری فقط تا جایی پیش میرود و گسترش مییابد که تغییرات یا نوآوریهای دیگر، چه خود به خود و چه عامدانه و هدفمند در مقابل آن قرار نگرفته باشد(فاستر،1378:220). که در این حیطه میتوان به ویژگیهای که از طریق این رسانهها در ایجاد فرهنگ مصرف و الگوهای خاص آن پیگیری کرد به طوری که مسئله مصرف رسانهای مطرح است نشان از انقباض زمان و مکان و نیز استقرار اقتصاد سرمایهداری در مقیاسی جهانی دارد که موجب بروز یک بازار جهانی شده است.
در اثر شکلگیری این بازار، لباسی که میپوشیم موسیقیای که گوش میکنیم، برنامهها و فیلمهای که ازتلویزیون میبینیم وسایتهای اینترنتی که ما به آنها مراجعه میکنیم همه و همه ما را با امرجهانی مواجه میسازد. لذا روز به روز از اهمیت مرزهای ملی کاسته میشود(استوری، 1383: 319).
میتوان در این زمینه جهانی شدن فناوریها به مسئله اضطراب دیجیتالی (مجازی) که توسط دیوید ترند درمورد فرهنگ دیجیتالی آن را مطرح کرده است پرداخت که این مسئله ناشی ازجهانیشدن فناوری اطلاعات و ارتباطات است که ظهور صنایع مربوط به این تکنولوژیها اطلاعاتی تاثیر جدی در روابط اجتماعی و بین فرهنگی و تمدنی و نظامهای سیاسی و اقتصادی ملی داشته است و به قول او تمامی اموری که مربوط به کار و نقشهای شغلی و همچنین کیفیت ارتباط انسان با مصرف میگردد و همه اموری که مربوط به یادگیری و دانش است و همه اموری که مربوط به فهم سیاست و زندگی عمومی میشود به نوعی با صنعت دیجیتالی پیوند خورده است(Trend, 2001). الگوی مصرف در حقیقت الگوی رفتار ماست، پس برای اصلاح الگوی مصرف نیاز است رفتارمان را تغییر دهیم و این تغییر رفتار را نیز براساس نیاز و دستاوردهای فناوری اطلاعات میتوان کرد و با آهنگ تغییرات جامعه نوین هماهنگ شد، چگونگی بهرهمندی ازاین حوزه دارای اهمیت اساسی است. سئوال اساسی تحقیق حاضر این است که آیا جهانیشدن فناورهای اطلاعاتی و ارتباطی در شکلدهی به فرهنگ مصرف بومی و تنوع فرهنگ مصرف و همچنین بهبود هزینههای اقتصادی در ایران موثر بوده؟ به عبارت دیگر جهانی شدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی برفرهنگ مصرف در ایران تاثیر دارد؟ و با چه راهکارها و راهبردهای اساسی میتوان در مسیردهی مشخص بر فرهنگ مصرف در مواجه با این فناوریها داشت؟
اهمیت واهداف تحقیق
عصرحاضر را باید تلفیقی از ارتباطات دانست عصری که درآن بشر بیش ازگذشتهی خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط برای کسب اطلاعات در مورد جهان پیرامون خود میداند. در این هزاره جهان باتکنولوژی ارتباطات رایانه، رابطه تنگاتنگی یافته است. از یک طرف پتانسیل فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی در جهت شتاب بخشیدن به توسعه اقتصادی و ارتقای سطح زندگی مردم و از سوی دیگر پافشاری جوامع بینالمللی بر اهمیت بهبود دسترسی به فناوریهای مذکور (به خصوص در کشورهای در حال توسعه) قابل ملاحظه است. صنایع تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطاتی همانطور که ذکرشد موجب به وجود آمدن الگوهای خاصی از مصرف در جامعهی جهانی شده است که الگوهای مصرفی بومی را متحول و دگرگون ساخته که میتوان نوعی از مصرف را در این راستا برای جوامع مورد بررسی قرار داد. چگونگی شکلگیری و هدایت این الگوهای مصرفی بر اساس فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی برای هر جامعهای حائز اهمیت فراوانی است. به طوریکه میان توسعه و بهبود وضع اقتصادی جوامع و الگوهای مصرف در جوامع رابطهی نزدیکی وجود دارد و نمیتوان اهمیت آن را در توسعه پایدار و کنترل هزینههای اضافی کشورها نادیده گرفت.
از جمله اهداف اساسی مورد نظر:
[list=1][*]ارائه راهکارهای درست در زمینهی مدیریت فرهنگ مصرف در مواجه با این فناوریها در ایران.
[*]توجه جامع، کامل به تمام جوانب و برنامهریزیهای صحیح مرتبط با جهانی شدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در ایران .
[*]لزوم اهمّیت دادن به فرهنگ بومی و زیرساختهای موجود در استفاده از این فناوریها.
[*]شناخت نکته نظرهای عالمان اجتماعی درگیر در این حوزه و شناخت راهکارهای انطباق و سازگار شدن با شرایط جهانی شدن که در این حوزه بروز پیدا کرده.
[*]فراهم آوردن شرایط و محیط آموزشی، در جهت شناخت و استفاده درست از فناوریهای موجود.
[/list]
پیشینه تجربی
لزوم توجه به روندهای جهانی شدن درمسائلاجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی درتحقیقات بیشماری مورد توجه بسیاری از محققان قرارگرفته که با عناوینی چون جهانیشدن و ایران، جهانی شدن در کشورهای در حال توسعه، رویکردهای جهانی شدن یا اهمیت جهانی شدن و ... مورد تاکید قرارگرفته. اما تحقیقی که با این محتوا یعنی جهانی شدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در خصوص ایران باشد یافت نشد به این خاطر محدودیتی در پیشینه تجربی تحقیق وجود دارد، اما با این وجود تلاش در این بوده که تاحد امکان از تحقیقات میان رشتهای مرتبط با موضوع مورد استفاده قرار گیرد.
فرضیههای تحقیق
[list=1][*]جهانی شدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بر فرهنگ مصرف در ایران تاثیر دارد.
[*]بین جهانی شدن فناوریهای اطلاعاتی و میزان الگوهای مصرف متنوع جوامع رابطه وجود دارد.
[*]بین جهانیشدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و کنترل هزینههای اقتصادی رابطه وجود دارد.
[*]بین جهانیشدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و عملکرد جوامع در مدیریت بومی این فناوریها رابطه وجود دارد.
[/list]
جهانی شدن
همانطورکه واترز (Waters, 1995) اشاره کرده لغت جهانی ازچهارصد سال پیش تاکنون مورداستفاده محققان با دیدگاههای متفاوت بوده است. اگر چه لفظ جهانیشدن از حدود 1960 استفاده شده است. فرهنگ لغات وبستر در سال 1961 نخستین لغتنامهای است که در آن لفظ جهانی شدن را تعریف کرده است. اما مفهوم جهانیشدن از نیمه دهه 1980 به مثابه یک بحث علمی جدی مورد توجه و مطالعه محققان قرار گرفته است(Robertson, 1992 ). واترز در تعریف جهانیشدن مینویسد: «جهانی شدن فرآیندی اجتماعی است که منجر به ضعیف شدن قیدها و مرزهای جغرافیایی و اجتماعی و قرار دادهای فرهنگی میشود به حیثی که مردم نسبت به این ضعیف شدن مرزهای آگاهی بیشتری پیدا میکنند».
محوشدن مرزهای جدا کننده جهان و حرکت تدریجی جهان به سوی نوعی همگنی یا همگونگی، بیشتر درعرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی وفرهنگی که در واقع میتوان آنرا نوعی حرکت ازکثرت به وحدت دانست، جهانیشدن گفته میشود(شجاعی زنده، 1382: 30).
دیلنتی معتقد است که جهانی شدن اشاره به روند انتقال فضا دارد که از پیامدهای دوره مدرنیته محسوب میشود. مفهومی است که به منظور توجیه دگرگونی بنیادی ارزشهای اجتماعی و تغییرات سیاسی و فرهنگی به کار میرود. جهانی شدن ترکیبی از جریانهای مختلف از قبیل تعامل فضایی فعالیتهای اقتصادی، حرکتسرمایه، مهاجرت، افزایش توسعه فنی و نیز تغییر در الگوهای ارزشی و هنجاری بخشهای مختلف مردم جهان میباشد. جهانیشدن فرایندی از انتقال تکنولوژی، تجارت، جا به جایی رو به توسعه، و توجه به کنترلهای اقتصادی و نیز کاهش نقش مداخلهگرانه دولت در سطح دولتهای ملی را شامل میشود(Sassen, 1990). به طورکلی جهانی شدن به معنای جهانگیر شدن مقولههای مادی و معنوی است که درقلمروهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی معنای متفاوتی پیدا میکند. اگرچه جهانی شدن در عالم نظریههای فلسفی و اجتماعی و تاریخ کهنی دارد که مباحث آن در جهان شهرهای افلاطون و مدینه فاضله فارابی نیز میتوان پی گرفت جهانی شدن در مفهوم جدید محصول ظهور صنعت ارتباط جهانی است که منعکس کننده ارتباطات همزمان جهانی است.
چهارچوب نظری
عصرتکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی مجموع وسیع ومتنوعی از فناوریهاست که برای برقراری ارتباط بین انسانها و نیز تولید، انتشار، نگهداری و بازیابی اطلاعات به کار میرود. این تکنولوژی ترکیبی از سخت افزار و نرم افزار رسانهها و حتی سیستمهای پخش و توزیع اطلاعات و محتوا را شامل میشود((Unesco, 1999. تکنولوژیهای فوق با رواج دستگاهایی نظیرتلویزیون، رادیو، کامپیوتر شخصی، تلفن، ماهوارههای ارتباطی و مخابراتی و اینترنت را شامل میشود که با ترکیب اینها با هم در عصر کنونی به دیجیتالیزه شدن این تکنولوژیها انجامیده است. صنایع، بازارهای جهانی سخت افزاری و نرم افزاری در سایه تغییر سیاستهای خود به گسترش جغرافیایی محصولات خود دست میزنند با اتصال دستگاهای ارسال و دریافت به یکدیگر، جوامع را به شبکههایی فرامرزی و درهم تنیده از تولید کنندگان، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان اطلاعات و خدمات و محتوای ارتباطی تبدیل میکنند.
ظهور تکنولوژی پیشرفتهی ارتباطات نقش اصلی را در به وجود آوردن جامعه شبکهای جهانی داشته است گویی یکی از نتایج مهم شبکهای شدن ارتباطات اجتماعی در مقیاس محلی و جهانی تحول مفهوم زمان و مکان است. بر این اساس مهم نیست که یک فرد در کجا زندگی میکند کل جامعه انسانی در حیطه قلمرو صنعت جهانی ارتباطات میباشد(عاملی، 1380: 171).
در این راستا نظریهپردازیههای اجتماعی متنوعی در خصوص اشاعهی مصرفرسانهای توسط این تکنولوژیها در جهت منافع گروه یا شبکه خاصی ارائه شده است. در نظریهپردازیها و سناریو سازیهای دانشگاهی و علمی نیز حضوری تاثیرگذار دارد. همانند هر نوآوری بنیادین فنی و فکری دیگر در طول تاریخ بشر نگرشهای جاری به این تکنولوژیها را میتوان بر روی طیفی قرارداد که ازخوشبینی، واقعگرایی تا بدبینی در نوسان است(منتظرقائم، 1381: 19).
برخی از نظریهپردازان این تکنولوژیها را عامل ایجاد یک یوتوپیایی دیجیتالی میدانند که درآن تمام انواع سرکوب استعدادهای انسانی از بین میرود و آزادی خواهی مجازی به تقویت دموکراسی واقعی (مشارکتی و مستقیم) منجر میشود(Becker, and Slaton, 2000). در سوی دیگر برخی بر این باورند که این تکنولوژیها امکان نظارت و کنترل صاحبان قدرت بر اعمال و حتی افکار و باورهای مردم را افزایش داده و کابوس جامعه وحشت دیستوپیایی را در قالب کاملترین نظام تمامیتخواه متجلی میکند(همان). در این راستا اشاره به برخی نظریهپردازان کلاسیک و معاصر ضرورت اساسی دارد تا شناختی جامع نسبت به روندهای گسترشی و افزایشی استفاده از این فناوریها را مورد توجه قرار دهیم:
"مکلوهان" در مورد نقش رسانهها و وسایلارتباطی در جهانیشدن، معتقد است که ارتباطات الکترونیک، جهان را هم چون یک رشته اعصاب به هم پیوند داده است. وی بر آن است که پیشرفت وسایل ارتباطی به انفجار اطلاعات انجامیده و مدارهای الکتریکی نظام مکان و زمان را در هم نوردیده و امور مربوط به سایر افراد بشر را به طور مستمر و همزمان در پیش دیدگاه ما قرار داده است. این پدیده، گفت و گو در مقیاس جهانی را ممکن کرده و به تدریج فواصل فرهنگی موجود را رفع میکند. عبارت معروف وی "دهکدهجهانی" این ایده را به ذهن میرساند که رسانههای جمعی از طریق تأثیرات فرهنگی فراگیرشان جهان را به اندازهی یک دهکده تقلیل دادهاند. محیطی که میتوان آن را یک "دهکدهی جهانی" نامگذاری کرد. یک دهکدهی بزرگ جهانی که خصوصّیات قبیلهای را در مقیاسی وسیعتر محفوظ میدارد(رشیدپور، 1352: 25).
مکلوهان با مقایسۀ دهکدهی فرضی خود با دهکدهی سنتی میگفت «همانگونه که در این دهکدهی سنتی، روابط انسانها بیشتر حالت بین فردی دارد، در دهکدهی جهانی نیز با وجود رسانههای جدید، روابط بین انسانها در همه جا حالت رابطهای بین فردی خواهد یافت و در حد روابط افراد یک دهکدهی کوچک خواهد بود»(مکلوهان، 1377: 298).
امانوئلکاستلز تعریف جامعی از تکنولوژیارتباطی و اطلاعاتی ارائه داده است «تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی، مجموعههای، همگرا از تکنولوژیها در میکرو الکترونیکها، کامپیوتینگ (شامل ماشینها و نرم افزارها) ارتباطات راه دور، مخابره و پخش و الکترونیکهای نوری هستند. تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی جدید از دو بخش تکنولوژیارتباطی (اعم از جدید و قدیمی مثل تلفن، فکس، تکنولوژیهای پخش، ماهواره، تلویزیونکابلی، کابلهای نوری پهن باند و غیره) و تکنولوژیهای اطلاعاتی (کامپیوترها، نرم افزارها و ...) تشکیل شده است. همچنین کاستلز ویژگیهای عصر اطلاعاتگرایی و وضعیت جوامع، مناسبات وتولید روابط انسانی را در این عصر با چندین رویکرد زیر بررسی میکند: اطلاعاتگرایی، جوامعاطلاعاتی، اقتصاداطلاعاتی، اقتصادجهانی، کار در اقتصاد اطلاعاتی، اشتغالدر اقتصاد اطلاعاتی، مکان در عصر اطلاعاتگرایی و زمان در عصر اطلاعاتگرایی.
"دانیلبل" جامعهشناس امریکایی، از جمله کسانی است که با ارائه نظریهی "فرا صنعتگرایی" نوع جدیدی از جوامع جدید یعنی "جامعه اطلاعاتی" را پیشبینی کرده است. او که در اواخر دهه 1950 اصطلاح "پسا صنعتگرایی" را ابداع کرد، طی دو دهه بعدی، واژههای"اطلاعات" و "آگاهی" را به عنوان پیشوند به اصطلاح "پسا صنعتی" افزود تا با مطرح کردن"جامعه پسا صنعتی" همواره بر نقش اصلی اطلاعات و آگاهی تأکید کرده باشد. طبق این دیدگاه، فرا صنعتگرایی، ساختارهای اجتماعی اصلی در ایالات متحده، اروپای غربی، ژاپن و روسیه طی قرن بیست و یکم را تشکیل میدهد. بل جامعه فرا صنعتی را یک جامعه اطلاعاتی قلمداد میکند. در جامعه ماقبلصنعتی، زندگی "بازی با طبیعت" است؛ یعنی افراد با نیروی عضلانی غیر ماهر کار میکنند. در عصر صنعتی، آنجا که ماشین حاکم است، به شکلی تکنیکی و معقول زندگی "بازی با مصنوعات" است. بر عکس این دوره، زندگی در یک جامعه فرا صنعتی که بر خدمات نهاده شده "بازی میان اشخاص" است. در این جا آنچه به حساب میآید، نیروی عضلانی غیرماهر یا انرژی نیست، بلکه اطلاعات است. جامعه اطلاعاتی را به هر نامیکه بنامیم (پسا صنعتی، پسا مدرنیسم و ...) با تأیید نظر دانــیل بل پایه آن را خلاقیت، نوآوری و کارآفریــنی تشکیل میدهد و رایانهها تأثیر زیادی در پیشرفتهای آینده خواهند داشت. همگرایی و پیوند رایانهها و مخابرات در تمام ارکان زندگی و در تمام زوایای حیات اجتماعی و در ابعاد جهانی وسعت مییابد و به کارگیری تجارت الکترونیک، دولت الکترونیک، آموزشمجازی و بانکداری الکترونیکی از علائم جوامع اطلاعاتی است(Samiullah & Srinivasa, 2002).
آنتونیگیدنز در کتاب خود به نام «دولت – ملت و خشونت» به دو جنبه وابسته به مدرنیته که به وسیله اندیشمندان کلاسیک به بازی گرفته نشدهاند تاکید میکند: 1. اهمیت نظارت گسترده در پیدایش مدرنیته؛ 2. تاثیر خشونت، جنگ و دولت- ملــت در تـوسعه دنیای معاصر( Giddens, 1985). گیدنز معتقد است که گام نهادن در عرصه نظارت برامور مردم، نباید موجب تعجب ما شود از سرشماری گرفته تا رسیدگی به صورت هزینهها، ازصورت حساب بانکی گرفته تا مدارک درسی همگی در جهت همکاری با سازمانهای اجتماعی رشدیافته است(Giddens, 1990).
"دانیللرنر" را میتوان راهگشای بررسی نقش ارتباطات در توسعه دانست. انتشار کتاب "گذر از جامعهی سنتی، نوسازی خاورمیانه" در سال 1958 را میتوان آغاز بررسیهای توسعه به حساب آورد. دیدگاه لرنر از دو جنبه با اهمیت و قابل بررسی است: نخست آنکه این نظریه از جامعترین نظریههای ارتباطی توسعه محسوب میشود و دیگر آنکه تقریباً بر همه کسانی که پس از لرنر، به کار در این زمینه پرداختهاند، تأثیرگذاشته و بسیاری از پیشفرضهای آنها را شکل داده است. پژوهش لرنر، اولین تلاش برای فرمولی کردن الگوی جهانی نوسازی است که ازطریق یک پژوهش میدانی درشش کشور خاورمیانه مورد محک قرار گرفت. لرنر در این پژوهش، به دنبال شیوهای است که جوامع با استفاده از آن، به مرحله گذار و سپس به نوگرایی میرسند. «الگوی علیتی لرنر، برتوالی تحولهای نهادی استواراست، تحولهای که به رشد خود توان و نوگرایی منجر میشود: شهرنشینی، سوادآموزی، گسترش رسانههای جمعی، درآمد سرانه بیشتر و مشارکت سیاسی. بر این اساس، هرجا شهرنشینی افزایش یافته، به رشد سوادآموزی منجر شده و رشد سوادآموزی باعث شده تا مردم از رسانهها بیشتر استفاده کنند و هرگاه مردم بیشتر از همیشه تحت پوشش رسانهها قرار گرفتهاند، مشارکتاقتصادی (درآمد سرانه) و مشارکت سیاسی (رأی دادن) اوج گرفته است»(همان).
"هربرت شیلر" از جمله اندیشمندانی است که ضمن پذیرفتن اهمیت فزاینده اطلاعات (انفجار اطلاعات) به عنوان جنبه پر اهمیت زندگی معاصر، به عنوان یکی ازمنتقدان جامعه اطلاعاتی، معتقد است اطلاعات و ارتباطات، عناصر بنیادی نظام سرمایهداری را تشکیل میدهد. دیدگاه او از سه مشخصه کلیدی برخوردار است:
تأکید بر پشتوانههای ساختاریاطلاعات: یعنی به جای توجه به مطالب و محتوای رسانهها، جنبههای ساختاری رسانه مورد توجه قرارمیگیرد، مانندجنبههای اقتصادی شامل مالکیت ومنابع درآمد از آگهیهای بازرگانی و مخاطبان است که تولیدات را مصرف میکنند. به زعم وی، این عناصر ساختاری، مانعی جدی بر سر راه تولید آزادانه مطالب و برنامههای رسانهایاند.
رهیافتهای "اقتصاد سیاسی": این رهیافتها به تحلیلهای نظاممند ارتباطات و اطلاعات منجر میشود. یعنی باید نحوه عملیات نظام سرمایهداری برای تعیین اهمیت قلمرو اطلاعات، مورد تحلیل قرار گیرد؛ مانند اینکه به یک ایستگاه تلویزیون کابلی به عنوان یک نظاماجتماعی- اقتصادی توجه میشود.
تأکید بر تاریخ و دورهای بودن روندها و پیشرفتها: نقطه آغازین برای شیلر آن است که در سرمایهداری کنونی، اطلاعات و ارتباطات اهمیتی فراوان دارند.
"آرمان ماتلار" یکی از منتقدان موضوع جوامع اطلاعاتی به شمار میرود. او معتقد است که مطرح شدن جوامع اطلاعاتی، همان بازتولید دورهای سیاستهای استعماری و امپریالیستی گذشته برای کنترل و اعمال هژمونی بر هنجارها و نظامهای ارتباطی در سطح جهان است. ماتلار اعتقاد دارد فعالیتهای کشورهای پیشرفته در طراحی نرم افزاری و سخت افزاری بزرگراههای اطلاعاتی، جهانی سازی و تدارک دیدن انواع کنفرانسهای بینالمللی در مورد جامعه اطلاعاتی، همگی برای رهبری و هدایت کنسرت جهانی در مورد صنایع بزرگ دیداری و شنیداری، تله ماتیک و تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی است(آقاجانی، 1375: 75).
شون مک براید: این نظامها، ابتدا از طریق الکتریکی کردن اطلاعات، یک دست شده و سپس با پیشرفتهای روزافزون تکنولوژیها از راه دیجیتالی کردن آنها توانسته است بر عوامل فضا، زمان و مکان غلبه کند. به دنبالِ این فرایند، اطلاعات به عنوان نماد و دستمایه توسعه همه جانبه وپایدار جوامع مدرن شناخته شده و دیگر بدون دسترسی به آن هیچ گونه تحول چشمگیری قابل پیشبینی و میسر نیست.
از نظر ویلیام ملودی «اولین ویژگی جامعه اطلاعاتی، تلاش در جهت دستیابی به تصویری عام از تکنولوژیهای ارتباطی در تمام سطوح اجتماعی است. برخلاف دوران گذشته که اطلاعات تکنولوژیکی در اختیار متخصصان و صاحبنظران فن و صنایع قرار داشت و مشروعیت آن نیز به تأیید و تصدیق آنها مرتبط بود، در جامعه جدید، اطلاعات تکنولوژیستها، علمای اجتماعی و مردم معمولی نیز مرتبط با تکنولوژی اطلاعاتی قرار گرفته و بخشی از زندگی روزمره آنان شده است».