07-01-2020, 01:47 AM
معرفی کتاب هنر و معماری اسلامی
هدف کتاب هنر و معماری اسلامی اثر رابرت هیلن برند، بررسی مکاتب و سبکهای مختلف هنر اسلامی در چهارچوب تاریخی بوده تا خواننده دیدی کلی و نه منقطع، از یک دوره پیدا کند. این یک کتاب تخصصی نیست و مخاطب آن، عموم علاقمندان هستند. لذا این اثر صرفاً مقدمهای بر مبحث گستردۀ هنر اسلامی است.
هرگونه تلاشی برای درک هنر و معماری اسلامی به مفهوم کلی تا زمانی که در یک چهارچوب تاریخی بررسی شود، خطر آمیخته شدن به تحریف را به دنبال خواهد داشت، هرچند نوعی جهتگیری اجتنابناپذیر مینماید. بعید به نظر میرسد که محقق به یکسان مطلع و علاقمند به تمام جوانب یک موضوع باشد.
بررسی هرچند جزئی هنر قرون اولیۀ اسلامی به جهت تأثیر آن بر هنر دوران متأخر لازم به نظر میرسد. متأسفانه بیشتر آثار آن دورۀ اولیه از میان رفته است و برای قضاوت عادلانه در مورد باقیماندۀ آن آثار، باید آنها را نسبت به آثار متعددتر متأخر با حوصلۀ بیشتری مورد مداقه قرار داد. بنابراین عدم تناسب در بررسی آثار منطقی به نظر میرسد.
برخی مقولههای هنری نظیر خوشنویسی و نساجی از ایام قدیم در بیشتر قلمرو اسلامی تولید میشد، اما اهمیت آنها در تمام مناطق و دورانها یکسان نبود. از این رو عدم بررسی به عنوان مثال چوبکاری تولونی، سفالگری مغربی، منسوجات تیموری، فلزکاری اندلسی یا قرآنهای عثمانی بدین معنا نیست که چنین مقولههایی در آن دوران وجود نداشتند؛ بلکه بدان دلیل است که یا آثار آنها از میان رفته، یا دستآوردهای آن دوران نسبت به بقیه اهمیت کمتری داشتهاند. به همین دلیل رابرت هیلن برند (Robert Hillenbrand) در کتاب هنر و معماری اسلامی (Islamic Art And Architecture) ترجیح داده است تا بحث را پیرامون آن مقولههای هنری که آثاری بیشتر و با کیفیت مطلوبتری از آنها باقیمانده، متمرکز کند.
در بخشی از کتاب هنر و معماری اسلامی میخوانیم:
سکههاى نقرۀ ساسانى عملاً بىهیچ تغییرى در عراق، ایران و حتى در مناطق دورتر شرق تقلید شد. نقش مطلوب براى روى سکه، تمثال سر خسرو دوم - از آخرین پادشاهان ساسانى تا قبل از غلبۀ مسلمین بر ایران بود و در پشت سکه، آتشکده همراه با ملازمانش. حتى نام شاهان ساسانی با حروف فارسى میانه و نیز نشانهاى ضرابخانههای پهلوی باقى ماند، اما تاریخ را به ترتیب، بنابر تقویم ساسانى و سپس تقویم اسلامى یا هجرى درج مىکردند. آنگاه که نام حاکمى مسلمان مىآمد، آن را نیز با حروف پهلوى مىنوشتنند. تنها جنبۀ شاخص اسلامى، اضافه نمودن عباراتی به خط کوفى، نظیر «بسماﷲالرحمنالرحیم» یا «الحمدلله» است. بنابراین به نظر میرسد ضربکنندگان ایرانى در دورۀ اسلامى کار را ادامه دادند. بنابراین سکههاى عربى ‑ ساسانى نشاندهندۀ علاقۀ مسلمین به حفظ وضع موجود است.