26-03-2023, 12:01 PM
اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو
اختلال افسردگی می تواند به دنبال مصرف یا ترک برخی داروها یا مواد روانگردان ایجاد شود.
درمان افسردگی
مقدمه اختلالات خلقی
افسردگی تک قطبی
افسردگی پس از زایمان
افسردگی پنهان
اختلال ناخوشی پیشقاعدگی
اختلال بی نظمی خلقی مخل
اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو
درمان افسردگی در کرج
یک اختلال افسردگی همچنین می تواند در فردی ایجاد شود که هرگز به دلیل مصرف یا ترک / ترک برخی داروها یا مواد روانگردان یا همراه با شرایط خاص بالینی، عمدتا عصبی (زوال عقل، بیماری پارکینسون و غیره) از اختلالات خلقی یا سایر آسیب شناسی های روانپزشکی رنج نبرده است . .)، خودایمنی (مولتیپل اسکلروزیس، پسوریازیس، لوپوس اریتماتوز سیستمیک و غیره)، متابولیک (دیابت و غیره)، غدد درون ریز (تغییرات تیروئید، اختلالات تخمک گذاری و غیره) و سرطان، یا همراه با درد، ناتوانی جسمی و کاهش کلی در کیفیت زندگی
اختلال افسردگی ناشی از دارو/مواد
از جمله داروها و موادی که می توانند تصاویر افسردگی کم و بیش قابل توجهی ایجاد کنند، باید به موارد زیر اشاره کرد: مواد افیونی که هم برای مقاصد ضد درد و هم در زمینه رفتارهای توهین آمیز استفاده می شوند. آرام بخش، خواب آور و ضد اضطراب؛ کورتیزون و داروهای فعال بر روی سیستم ایمنی ( تعدیل کننده های ایمنی و سرکوب کننده های ایمنی )؛ استروئیدها و سایر درمان های هورمونی (از جمله داروهای ضد بارداری هورمونی)؛ آنتی بیوتیک های سیستمیک و ضد ویروسی؛ کوکائین، آمفتامین ها و سایر محرک های سیستم عصبی مرکزی (در این مورد، افسردگی اساساً پس از قطع مصرف ظاهر می شود). لوودوپا، مورد استفاده در درمان بیماری پارکینسون؛ فن سیکلیدین و سایر توهم زاها؛ الکل. علاوه بر این، ممکن است موادی که از نظر روانپزشکی برای اکثر افراد بی ضرر هستند، در افراد حساس یا مستعد اختلال افسردگی کم و بیش مهمی ایجاد کنند.
برای اثبات اینکه اختلال افسردگی یافت شده مربوط به استفاده از داروها یا مواد است، لازم است رابطه واضحی بین مصرف/قطع دارو/مواد و کاهش خلق و خو و علاقه مرتبط بالینی، همراه با سایر علائم مشخصه مشخص شود . قسمت افسردگی .
در افرادی که برای درمان یک بیماری خاص تحت درمان دارویی قرار میگیرند، باید مشخص شود که آیا درمان انجام شده محرک اختلال افسردگی بوده است یا شرایط بالینی زمینهای که انگیزه تجویز دارو بوده است (عوامل ارگانیک یا عواقب بر عملکرد و کیفیت زندگی). در افرادی که در شرایط سوء مصرف مواد مصرف می کنند، زمان شروع علائم باید با توجه خاص ارزیابی شود، به یاد داشته باشید که اغلب دقیقاً وجود یک اختلال افسردگی، حتی تحت بالینی، است که فرد مورد نظر را به مصرف الکل یا الکل وادار می کند. سایر مواد روانگردان به عنوان تلاشی برای "خوددرمانی" (بدیهی است بی اثر و مضر).
شناخت یک دارو/مواد یا یک وضعیت بالینی خاص در منشا اختلال افسردگی برای راه اندازی یک درمان کافی ضروری است. در تمام مواردی که ممکن است، قرار گرفتن در معرض ماده محرک باید به حالت تعلیق درآید و دارو با جایگزین های قابل تحمل بهتر جایگزین شود یا دوز دارو باید بهینه شود تا اهداف بالینی و عوارض جانبی متعادل شود. اگر راهحلهای جایگزین مؤثری برای کنترل آسیبشناسی زمینهای وجود نداشته باشد و در سطح روانپزشکی بیضررتر باشد، شناسایی درمانهای دارویی هدفمند که قادر به کاهش علائم افسردگی بدون تداخل بیش از حد با تصویر کلی بالینی و کنترل هستند، ضروری است. از آسیب شناسی خاص
اختلال افسردگی مرتبط با سایر شرایط پزشکی
این خطر که یک بیماری ارگانیک حاد یا مزمن به طور ثانویه یک اختلال افسردگی را تعیین کند، در هر سنی وجود دارد، اما باید در مورد افراد مسن، که از نظر جسمی، عاطفی، شناختی و روانی اجتماعی شکننده هستند، در نظر گرفته شود. چشم انداز.
به خصوص در افراد مسن، علائم معمول افسردگی مانند کاهش خلق و خو و عملکرد شناختی، کاهش رفلکس، کاهش توانایی تمرکز، بی خوابی و کاهش علاقه به فعالیت هایی که معمولاً لذت را به همراه دارد، اغلب هم توسط پزشکان و هم توسط بیماران و اعضای خانواده دست کم گرفته می شود. آنها را یک اثر ساده افزایش سن در نظر بگیرید.
درمان افسردگی
این یک اشتباه بزرگ است زیرا، علاوه بر سیگنالهایی از وجود احتمالی اختلال خلقی که میتوان و باید برای اطمینان از کیفیت زندگی بهتر بیمار با آن مقابله کرد، این علائم میتوانند تظاهرات اولیه سایر آسیبشناسیهای عصبی را نشان دهند که باید به طور خاص درمان شوند.
شایع ترین آسیب شناسی عصبی که اغلب شروع می شود یا به طور ثانویه با علائم افسردگی همراه است عبارتند از:
بیماری پارکینسون؛
کاهش خفیف شناختی؛
بیماری آلزایمر؛
به طور کلی زوال عقل پیری
زمینه ارتباط بین آسیب شناسی عصبی و اختلال خلقی ، همپوشانی نسبی مدارهای مغزی است که تأثیر، حافظه، عملکرد شناختی، واکنش های رفتاری، خواب، اشتها و حرکات ماهیچه ای و دخالت برخی از انتقال دهنده های عصبی رایج، به ویژه سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین را کنترل می کنند.
این وابستگی متقابل نزدیک، که به طور کلی تشخیص اولیه را پیچیده می کند، در برخی موارد در طول درمان مثبت است. به عنوان مثال، در مورد بیماری پارکینسون مشاهده شده است که با تجویز یک داروی ضد افسردگی علاوه بر درمان اختصاصی ضد پارکینسون، در بیماران مبتلا به افت خلق، نه تنها بهزیستی روانی-عاطفی بیشتر حاصل می شود، بلکه همچنین بهبود عملکرد فیزیکی عمومی
در موارد دیگر، افسردگی می تواند به عنوان اثر استرس و کاهش کیفیت زندگی ناشی از وجود یک آسیب شناسی ناتوان کننده مزمن یا تا حدودی بیمار را در فعالیت های روزانه خود محدود کند (مانند مولتیپل اسکلروزیس، نارسایی قلبی، آنژین صدری، بیماری مزمن انسدادی ریه، آسم شدید و غیره) یا با پیش آگهی نامشخص یا ضعیف (مانند سرطان). حتی در این موارد، شناخت علائم افسردگی و درمان درست از همان ابتدا نه تنها برای بهبود خلق و خوی بیمار، بلکه برای حمایت از انگیزه و پایبندی آنها به درمان های لازم برای کنترل بیماری ارگانیک زمینه ای و بهینه سازی اثربخشی آن مهم است .
برای افراد ضعیفی که قبلاً چندین داروی دیگر مصرف میکنند تجویز شود . درمان ضدافسردگی باید با توجه و احتیاط خاص
///////////////////////////////////
افسردگی شدید
درمان افسردگی در کرج
افسردگی بسیار شایع است یک اختلال خلقی . از هر 100 نفر حدود 15 نفر به آن مبتلا هستند، تخمین زده می شود که از 6 نوزاد حداقل یک نفر در طول زندگی خود دچار افسردگی شود. علائم افسردگی می تواند هر فردی را در هر سنی تحت تاثیر قرار دهد، اما در سنین 25 تا 44 سالگی شایع تر است و در زنان نوجوان و بالغ دو برابر شایع است، در حالی که به نظر می رسد دختران و پسران به طور مساوی از آن رنج می برند.
همه ما تجربه یک روز بد را داشتهایم، جایی که در زبالهدانی، غمگینتر، تحریکپذیرتر از حد معمول، و «کمی احساس افسردگی» هستیم. به احتمال زیاد این یک اختلال افسردگی نیست، بلکه خلق و خوی ضعیف موقتی است.
افسردگی بالینی یا اساسی علائم زیادی دارد و در طول زمان طولانی می شود. از طرف دیگر
افسردگی اساسی
علائم جسمی و روانی افسردگی چیست؟
برای تشخیص افسردگی اساسی، علائمی که باید وجود داشته باشند در زیر آورده شده است.
حداقل یکی از دو معیار از جمله:
خلق و خوی افسرده در بیشتر روزها، بیشتر روزها (فرد احساس غمگینی، پوچی، ناامیدی می کند یا تمایل به گریه و شکایت دارد).
کاهش چشمگیر علاقه یا لذت در تمام یا تقریباً تمام فعالیت هایی که قبلاً جالب و لذت بخش بودند. آنهدونیا (خستگی، خستگی، کمبود انرژی) و بی انگیزگی اغلب اتفاق می افتد.
حداقل سه مورد از معیارهای زیر:
افزایش یا کاهش قابل توجه اشتها و در نتیجه وزن بدن بدون داشتن رژیم غذایی.
بی خوابی یا پرخوابی تقریبا هر روز.
عقب ماندگی روانی حرکتی یا بی قراری.
اختلالات خواب (کم یا بیشتر خوابیدن یا اغلب بیدار شدن در طول شب یا ناتوانی در به خواب رفتن یا زود بیدار شدن).
خستگی یا کمبود انرژی.
کاهش توانایی تفکر یا تمرکز ، حفظ توجه و تصمیم گیری.
افکار مکرر مرگ یا خودکشی که می تواند از احساس مبهم مرگ و آرزوی مردن تا قصد پایان دادن به برنامه ریزی و اقدام واقعی برای خودکشی متغیر باشد.
علامت ذهنی غالب، احساس بی فایده بودن، منفی بودن یا به طور مداوم گناهکار است که می تواند منجر به نفرت از خود شود.
ویژگی اصلی علائم افسردگی فراگیر است: آنها تقریباً در تمام طول روز هر روز به مدت حداقل 15 روز وجود دارند و باعث ناراحتی بالینی قابل توجهی میشوند و عملکرد طبیعی اجتماعی، شغلی یا سایر زمینههای مهم را مختل میکنند.
کارن گفت: «همه چیز بسیار غیرممکن به نظر می رسد، ناامیدکننده. به دستانش نگاه کرد، اشک از چشمانش سرازیر شد. صبحها برایم سخت است که از خواب بیدار شوم: ساعت زنگدار را تنظیم میکنم، اما نمیخواهم خودم را از رختخواب بیرون بکشم. در فکر رفتن به سر کار احساس می کنم که می خواهم بمیرم. از روزی که قرار است شروع شود، هیچ انتظاری ندارم. می بینم که بی دلیل گریه می کنم، فقط آرزو می کنم که برای همیشه دوباره بخوابم."
"چگونه افسردگی را شکست دهیم"، رابرت ال لیهی، رافالو کورتینا ویراستار
افسردگی چگونه خود را نشان می دهد؟
کسانی که از آن رنج می برند در بیشتر روز برای چندین روز متوالی خلق و خوی افسرده دارند و دیگر نمی توانند نسبت به فعالیت هایی که قبلاً آنها را علاقه مند می کرد و باعث ایجاد احساس خوبی در آنها می شد علاقه و لذت را احساس کنند.
احساس ناراحتی و/یا تحریک پذیری، خستگی، افکار منفی دارد و اغلب زندگی را دردناک و بی معنی ("درد زندگی")، بدون امید، بدون قدرت یا منابع، کاملاً درمانده احساس می کند.
کمبود انرژی برای انجام هر گونه فعالیت فیزیکی یا ذهنی وجود دارد و به نظر می رسد که دیگر هیچ چیز جالب یا لذت بخش نیست.
شما به زندگی خود نگاه می کنید و به نظر می رسد همه چیز یک شکست است ، متوالی از دست دادن ها که اغلب برای آن احساس گناه می کنید.
یا متقاعد شده اید که تقصیر دیگران است، زندگی است، بدشانسی است و از همه چیز و همه کس عصبانی می شوید و در نهایت با زمین سوخته در اطراف خود مواجه می شوید.
انزوا در پی و رنج است و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
به ندرت اتفاق می افتد که یک فرد افسرده همه علائم ذکر شده در بالا را همزمان داشته باشد، اما اگر هر روز از دو علامت اول توصیف شده در بالا و از حداقل سه علامت دیگر که در بخش "علائم افسردگی" ذکر شده است رنج می برند، به احتمال بسیار زیاد. که اختلال افسردگی دارند.
همراه است . افسردگی اغلب با سایر اختلالات روانی (اغلب اضطراب) و پزشکی
در این موارد فرد به دلیل داشتن یک اختلال روانی یا پزشکی افسرده می شود.
25 نفر از هر 100 نفری که از یک اختلال ارگانیک مانند دیابت، بیماری قلبی، اچ آی وی، ناتوانی بدنی تا موارد بیماری لاعلاج رنج می برند، از افسردگی نیز رنج می برند.
درمان افسردگی
متأسفانه، افسردگی می تواند منجر به تشدید بیشتر شود، با توجه به اینکه زمانی که شما افسرده هستید، برای همکاری در درمان مشکل دارید، زیرا احساس خستگی، ناامیدی، درماندگی می کنید و اعتماد کمی به بهبود دارید.
علاوه بر این، افسردگی می تواند درمان را پیچیده کند، همچنین به دلیل عواقب منفی که می تواند بر سیستم ایمنی و کیفیت زندگی که قبلاً توسط بیماری پزشکی به خطر افتاده است، داشته باشد.
افسردگی و خودکشی: عواقب افسردگی مزمن چه می تواند باشد؟
افسردگی یک اختلال غالباً عود کننده و مزمن است .
هر فردی که از افسردگی رنج می برد به راحتی می تواند چندین بار در طول زندگی خود از آن رنج ببرد. در حالی که در اپیزودهای اول، رویداد محرک به راحتی در یک رویداد بیرونی قابل شناسایی است که فرد آن را به عنوان یک فقدان مهم و غیرقابل قبول ارزیابی می کند و احساس می کند، در عودهای بعدی شناسایی رویدادهای محرک دشوار است زیرا اغلب آنها رویدادهایی "داخلی" برای فرد هستند. به عنوان یک بد خلقی طبیعی، که برای فردی که چندین بار افسرده شده است، نگران کننده و نشانه بازگشت است.
می تواند اختلال افسردگی منجر به آسیب های جدی در زندگی افرادی شود که از آن رنج می برند. شما دیگر قادر به کار یا تحصیل، ایجاد و حفظ روابط اجتماعی و عاطفی، احساس لذت و علاقه به فعالیت ها نیستید. هر چه سن فرد مبتلا کمتر باشد، در نتیجه آسیب شدیدتر خواهد بود. به عنوان مثال، یک نوجوان افسرده قادر به مطالعه و برقراری روابط نیست و بنابراین نمی تواند آجرهایی را برای ساختن آینده خود بسازد. از هر 100 نفر مبتلا به افسردگی بالینی 15 نفر بر اثر خودکشی می میرند.
علائم افسردگی و علل
افسردگی: علل آن چیست؟
مانند سایر اختلالات روانپزشکی، هنوز ادبیات به اندازه کافی قوی و مشترک در مورد علل این اختلال وجود ندارد. برای توضیح آنها معمولاً به مدل های زیستی-روانی-اجتماعی متوسل می شویم . به طور کلی می توان گفت که علل بیماری از فردی به فرد دیگر متعدد و متفاوت است (وراثت، محیط اجتماعی، روابط عاطفی اولیه، داشتن مراقب افسرده، مرگ و میر خانوادگی، مشکلات کاری، مشکلات روابط و...).
تحقیقات دو دلیل اصلی را کشف کرده است:
عامل بیولوژیکی که به موجب آن برخی استعداد ژنتیکی بیشتری نسبت به این بیماری دارند.
عامل روانشناختی ، که به موجب آن تجربیات ما (به ویژه تجربیات دوران کودکی) می تواند منجر به آسیب پذیری اکتسابی بیشتر در برابر بیماری شود.
آسیب پذیری بیولوژیکی و روانی با یکدیگر تعامل دارند و لزوماً منجر به ایجاد اختلال نمی شوند. یک فرد آسیب پذیر ممکن است هرگز افسرده نشود مگر اینکه اتفاقی بیفتد که این اختلال را تحریک کند و روابط خوب و حمایتی داشته باشد.
محرک اغلب رویدادهای استرسزا یا تنشهای عمدهای است که زندگی ما را مختل میکند و از نظر یک ضرر بزرگ و غیرقابل قبول ارزش گذاری میشود.
به عنوان مثال، این می تواند یک رویداد منفی از دست دادن (سوگ، پایان یک رابطه، از دست دادن شغل و غیره) یا یک رویداد مثبت باشد، اما همیشه به عنوان یک از دست دادن ارزیابی می شود (تولد کودکی که "می گیرد. دور از آزادی "، فارغ التحصیلی که در آن وضعیت دانشجویی خود را از دست می دهید، و غیره) یا فقدان رویدادهای مثبتی که برای آنها سخت کار کرده اید (عدم ارتقاء).
در حالی که شناسایی علتی که اولین دوره افسردگی را آغاز کرده است بسیار آسان است، زمانی که دوره ها افزایش می یابد بسیار دشوار است.
چگونه از افسردگی خلاص شویم؟ چگونه افسردگی را درمان و با آن مبارزه کنیم؟
( درمان شناختی رفتاری CBT) از نظر علمی اثربخشی خوبی را بر علائم حاد و عود نشان داده است. گاهی اوقات لازم است که CBT را با داروهای ضد افسردگی یا تنظیم کننده های خلق و خو، به ویژه در انواع متوسط تا شدید مرتبط کنیم.
ارتباط درمان شناختی-رفتاری و داروها باعث افزایش اثربخشی درمان می شود.
در طول روان درمانی شناختی-رفتاری به فرد کمک می شود تا از حلقه های باطلی که باعث حفظ و تشدید بیماری می شود آگاه شود و از طریق فعال سازی مجدد رفتار و دستیابی به شیوه های تفکر و رفتار کاربردی تر، به تدریج از شر آنها خلاص شود.
علاوه بر این، از آنجایی که افسردگی یک اختلال عود کننده است، CBT تاکید ویژه ای بر درمان آسیب پذیری در برابر عود دارد. برای انجام این کار، از پروتکل های خاصی مانند طرحواره درمانی، کار بر روی سلامت روانی و ذهن آگاهی نیز استفاده می کند.
سایر اختلالات افسردگی
علاوه بر اختلال افسردگی اساسی (به بالا مراجعه کنید)، چندین اختلال افسردگی قابل تشخیص وجود دارد:
درمان افسردگی در کرج
اختلال افسردگی مداوم (دیستیمیا)
اختلال ناخوشی پیشقاعدگی
اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو
اختلال افسردگی ناشی از سایر شرایط پزشکی موجود
اختلال افسردگی با مشخصات دیگر
اختلال افسردگی نامشخص
ویژگی مشترک همه این اختلالات وجود حالت غمگین، خالی یا تحریک پذیر همراه با تغییرات جسمی و شناختی است که به طور قابل توجهی بر توانایی عملکرد فرد تأثیر می گذارد.
تفاوت بین آنها در طول مدت، در توزیع زمانی یا در علت احتمالی است.
1 اختلال افسردگی مداوم (دیستیمیا)
یا اختلال افسردگی مداوم دیستیمیا شکل مزمنتری از افسردگی است که در آن اختلال خلقی حداقل دو سال طول میکشد و علائم معمول اختلال افسردگی اساسی است.
برای اطلاعات بیشتر در مورد دیس تایمیا اینجا را کلیک کنید
2 اختلال نارسایی پیش از قاعدگی
است که گاهی پس از تخمک گذاری شروع می شود و در عرض چند روز پس از چرخه قاعدگی برطرف می شود و تأثیر قابل توجهی بر عملکرد دارد. اختلال نارسایی پیش از قاعدگی شکل خاصی از اختلال افسردگی
ویژگیهای اصلی تظاهر این اختلال، بیثباتی خلقی، تحریکپذیری، نارسایی و علائم اضطراب است که در مرحله قبل از قاعدگی به طور مکرر رخ میدهد و در حوالی شروع قاعدگی یا مدت کوتاهی پس از آن فروکش میکند. این علائم ممکن است با علائم رفتاری و فیزیکی همراه باشد. به طور کلی علائم بر عملکرد شغلی یا اجتماعی فرد تأثیر منفی می گذارد.
داروی افسردگی
3 افسردگی ناشی از داروها و مواد یا بیماری های دیگر
اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو یا ناشی از یک وضعیت پزشکی دیگر که با پدیدههای افسردگی مانند مرتبط با استفاده از مواد سوء مصرف یا داروهای خاص و وجود برخی شرایط پزشکی عمومی مشخص میشود.
درمان افسردگی
اگر به کمک نیاز دارید یا یکی از اعضای خانواده یا دوست برای مشکوک به افسردگی نیاز به مشاوره دارد، میتوانید همین امروز با رواندرمانی که در یکی از مدارس وابسته به شبکه انجمن روانشناسی شناختی یا دانشکده رواندرمانی شناختی تخصص دارد، تماس بگیرید. ، نزدیک تو:
اختلال افسردگی می تواند به دنبال مصرف یا ترک برخی داروها یا مواد روانگردان ایجاد شود.
درمان افسردگی
مقدمه اختلالات خلقی
افسردگی تک قطبی
افسردگی پس از زایمان
افسردگی پنهان
اختلال ناخوشی پیشقاعدگی
اختلال بی نظمی خلقی مخل
اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو
درمان افسردگی در کرج
یک اختلال افسردگی همچنین می تواند در فردی ایجاد شود که هرگز به دلیل مصرف یا ترک / ترک برخی داروها یا مواد روانگردان یا همراه با شرایط خاص بالینی، عمدتا عصبی (زوال عقل، بیماری پارکینسون و غیره) از اختلالات خلقی یا سایر آسیب شناسی های روانپزشکی رنج نبرده است . .)، خودایمنی (مولتیپل اسکلروزیس، پسوریازیس، لوپوس اریتماتوز سیستمیک و غیره)، متابولیک (دیابت و غیره)، غدد درون ریز (تغییرات تیروئید، اختلالات تخمک گذاری و غیره) و سرطان، یا همراه با درد، ناتوانی جسمی و کاهش کلی در کیفیت زندگی
اختلال افسردگی ناشی از دارو/مواد
از جمله داروها و موادی که می توانند تصاویر افسردگی کم و بیش قابل توجهی ایجاد کنند، باید به موارد زیر اشاره کرد: مواد افیونی که هم برای مقاصد ضد درد و هم در زمینه رفتارهای توهین آمیز استفاده می شوند. آرام بخش، خواب آور و ضد اضطراب؛ کورتیزون و داروهای فعال بر روی سیستم ایمنی ( تعدیل کننده های ایمنی و سرکوب کننده های ایمنی )؛ استروئیدها و سایر درمان های هورمونی (از جمله داروهای ضد بارداری هورمونی)؛ آنتی بیوتیک های سیستمیک و ضد ویروسی؛ کوکائین، آمفتامین ها و سایر محرک های سیستم عصبی مرکزی (در این مورد، افسردگی اساساً پس از قطع مصرف ظاهر می شود). لوودوپا، مورد استفاده در درمان بیماری پارکینسون؛ فن سیکلیدین و سایر توهم زاها؛ الکل. علاوه بر این، ممکن است موادی که از نظر روانپزشکی برای اکثر افراد بی ضرر هستند، در افراد حساس یا مستعد اختلال افسردگی کم و بیش مهمی ایجاد کنند.
برای اثبات اینکه اختلال افسردگی یافت شده مربوط به استفاده از داروها یا مواد است، لازم است رابطه واضحی بین مصرف/قطع دارو/مواد و کاهش خلق و خو و علاقه مرتبط بالینی، همراه با سایر علائم مشخصه مشخص شود . قسمت افسردگی .
در افرادی که برای درمان یک بیماری خاص تحت درمان دارویی قرار میگیرند، باید مشخص شود که آیا درمان انجام شده محرک اختلال افسردگی بوده است یا شرایط بالینی زمینهای که انگیزه تجویز دارو بوده است (عوامل ارگانیک یا عواقب بر عملکرد و کیفیت زندگی). در افرادی که در شرایط سوء مصرف مواد مصرف می کنند، زمان شروع علائم باید با توجه خاص ارزیابی شود، به یاد داشته باشید که اغلب دقیقاً وجود یک اختلال افسردگی، حتی تحت بالینی، است که فرد مورد نظر را به مصرف الکل یا الکل وادار می کند. سایر مواد روانگردان به عنوان تلاشی برای "خوددرمانی" (بدیهی است بی اثر و مضر).
شناخت یک دارو/مواد یا یک وضعیت بالینی خاص در منشا اختلال افسردگی برای راه اندازی یک درمان کافی ضروری است. در تمام مواردی که ممکن است، قرار گرفتن در معرض ماده محرک باید به حالت تعلیق درآید و دارو با جایگزین های قابل تحمل بهتر جایگزین شود یا دوز دارو باید بهینه شود تا اهداف بالینی و عوارض جانبی متعادل شود. اگر راهحلهای جایگزین مؤثری برای کنترل آسیبشناسی زمینهای وجود نداشته باشد و در سطح روانپزشکی بیضررتر باشد، شناسایی درمانهای دارویی هدفمند که قادر به کاهش علائم افسردگی بدون تداخل بیش از حد با تصویر کلی بالینی و کنترل هستند، ضروری است. از آسیب شناسی خاص
اختلال افسردگی مرتبط با سایر شرایط پزشکی
این خطر که یک بیماری ارگانیک حاد یا مزمن به طور ثانویه یک اختلال افسردگی را تعیین کند، در هر سنی وجود دارد، اما باید در مورد افراد مسن، که از نظر جسمی، عاطفی، شناختی و روانی اجتماعی شکننده هستند، در نظر گرفته شود. چشم انداز.
به خصوص در افراد مسن، علائم معمول افسردگی مانند کاهش خلق و خو و عملکرد شناختی، کاهش رفلکس، کاهش توانایی تمرکز، بی خوابی و کاهش علاقه به فعالیت هایی که معمولاً لذت را به همراه دارد، اغلب هم توسط پزشکان و هم توسط بیماران و اعضای خانواده دست کم گرفته می شود. آنها را یک اثر ساده افزایش سن در نظر بگیرید.
درمان افسردگی
این یک اشتباه بزرگ است زیرا، علاوه بر سیگنالهایی از وجود احتمالی اختلال خلقی که میتوان و باید برای اطمینان از کیفیت زندگی بهتر بیمار با آن مقابله کرد، این علائم میتوانند تظاهرات اولیه سایر آسیبشناسیهای عصبی را نشان دهند که باید به طور خاص درمان شوند.
شایع ترین آسیب شناسی عصبی که اغلب شروع می شود یا به طور ثانویه با علائم افسردگی همراه است عبارتند از:
بیماری پارکینسون؛
کاهش خفیف شناختی؛
بیماری آلزایمر؛
به طور کلی زوال عقل پیری
زمینه ارتباط بین آسیب شناسی عصبی و اختلال خلقی ، همپوشانی نسبی مدارهای مغزی است که تأثیر، حافظه، عملکرد شناختی، واکنش های رفتاری، خواب، اشتها و حرکات ماهیچه ای و دخالت برخی از انتقال دهنده های عصبی رایج، به ویژه سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین را کنترل می کنند.
این وابستگی متقابل نزدیک، که به طور کلی تشخیص اولیه را پیچیده می کند، در برخی موارد در طول درمان مثبت است. به عنوان مثال، در مورد بیماری پارکینسون مشاهده شده است که با تجویز یک داروی ضد افسردگی علاوه بر درمان اختصاصی ضد پارکینسون، در بیماران مبتلا به افت خلق، نه تنها بهزیستی روانی-عاطفی بیشتر حاصل می شود، بلکه همچنین بهبود عملکرد فیزیکی عمومی
در موارد دیگر، افسردگی می تواند به عنوان اثر استرس و کاهش کیفیت زندگی ناشی از وجود یک آسیب شناسی ناتوان کننده مزمن یا تا حدودی بیمار را در فعالیت های روزانه خود محدود کند (مانند مولتیپل اسکلروزیس، نارسایی قلبی، آنژین صدری، بیماری مزمن انسدادی ریه، آسم شدید و غیره) یا با پیش آگهی نامشخص یا ضعیف (مانند سرطان). حتی در این موارد، شناخت علائم افسردگی و درمان درست از همان ابتدا نه تنها برای بهبود خلق و خوی بیمار، بلکه برای حمایت از انگیزه و پایبندی آنها به درمان های لازم برای کنترل بیماری ارگانیک زمینه ای و بهینه سازی اثربخشی آن مهم است .
برای افراد ضعیفی که قبلاً چندین داروی دیگر مصرف میکنند تجویز شود . درمان ضدافسردگی باید با توجه و احتیاط خاص
///////////////////////////////////
افسردگی شدید
درمان افسردگی در کرج
افسردگی بسیار شایع است یک اختلال خلقی . از هر 100 نفر حدود 15 نفر به آن مبتلا هستند، تخمین زده می شود که از 6 نوزاد حداقل یک نفر در طول زندگی خود دچار افسردگی شود. علائم افسردگی می تواند هر فردی را در هر سنی تحت تاثیر قرار دهد، اما در سنین 25 تا 44 سالگی شایع تر است و در زنان نوجوان و بالغ دو برابر شایع است، در حالی که به نظر می رسد دختران و پسران به طور مساوی از آن رنج می برند.
همه ما تجربه یک روز بد را داشتهایم، جایی که در زبالهدانی، غمگینتر، تحریکپذیرتر از حد معمول، و «کمی احساس افسردگی» هستیم. به احتمال زیاد این یک اختلال افسردگی نیست، بلکه خلق و خوی ضعیف موقتی است.
افسردگی بالینی یا اساسی علائم زیادی دارد و در طول زمان طولانی می شود. از طرف دیگر
افسردگی اساسی
علائم جسمی و روانی افسردگی چیست؟
برای تشخیص افسردگی اساسی، علائمی که باید وجود داشته باشند در زیر آورده شده است.
حداقل یکی از دو معیار از جمله:
خلق و خوی افسرده در بیشتر روزها، بیشتر روزها (فرد احساس غمگینی، پوچی، ناامیدی می کند یا تمایل به گریه و شکایت دارد).
کاهش چشمگیر علاقه یا لذت در تمام یا تقریباً تمام فعالیت هایی که قبلاً جالب و لذت بخش بودند. آنهدونیا (خستگی، خستگی، کمبود انرژی) و بی انگیزگی اغلب اتفاق می افتد.
حداقل سه مورد از معیارهای زیر:
افزایش یا کاهش قابل توجه اشتها و در نتیجه وزن بدن بدون داشتن رژیم غذایی.
بی خوابی یا پرخوابی تقریبا هر روز.
عقب ماندگی روانی حرکتی یا بی قراری.
اختلالات خواب (کم یا بیشتر خوابیدن یا اغلب بیدار شدن در طول شب یا ناتوانی در به خواب رفتن یا زود بیدار شدن).
خستگی یا کمبود انرژی.
کاهش توانایی تفکر یا تمرکز ، حفظ توجه و تصمیم گیری.
افکار مکرر مرگ یا خودکشی که می تواند از احساس مبهم مرگ و آرزوی مردن تا قصد پایان دادن به برنامه ریزی و اقدام واقعی برای خودکشی متغیر باشد.
علامت ذهنی غالب، احساس بی فایده بودن، منفی بودن یا به طور مداوم گناهکار است که می تواند منجر به نفرت از خود شود.
ویژگی اصلی علائم افسردگی فراگیر است: آنها تقریباً در تمام طول روز هر روز به مدت حداقل 15 روز وجود دارند و باعث ناراحتی بالینی قابل توجهی میشوند و عملکرد طبیعی اجتماعی، شغلی یا سایر زمینههای مهم را مختل میکنند.
کارن گفت: «همه چیز بسیار غیرممکن به نظر می رسد، ناامیدکننده. به دستانش نگاه کرد، اشک از چشمانش سرازیر شد. صبحها برایم سخت است که از خواب بیدار شوم: ساعت زنگدار را تنظیم میکنم، اما نمیخواهم خودم را از رختخواب بیرون بکشم. در فکر رفتن به سر کار احساس می کنم که می خواهم بمیرم. از روزی که قرار است شروع شود، هیچ انتظاری ندارم. می بینم که بی دلیل گریه می کنم، فقط آرزو می کنم که برای همیشه دوباره بخوابم."
"چگونه افسردگی را شکست دهیم"، رابرت ال لیهی، رافالو کورتینا ویراستار
افسردگی چگونه خود را نشان می دهد؟
کسانی که از آن رنج می برند در بیشتر روز برای چندین روز متوالی خلق و خوی افسرده دارند و دیگر نمی توانند نسبت به فعالیت هایی که قبلاً آنها را علاقه مند می کرد و باعث ایجاد احساس خوبی در آنها می شد علاقه و لذت را احساس کنند.
احساس ناراحتی و/یا تحریک پذیری، خستگی، افکار منفی دارد و اغلب زندگی را دردناک و بی معنی ("درد زندگی")، بدون امید، بدون قدرت یا منابع، کاملاً درمانده احساس می کند.
کمبود انرژی برای انجام هر گونه فعالیت فیزیکی یا ذهنی وجود دارد و به نظر می رسد که دیگر هیچ چیز جالب یا لذت بخش نیست.
شما به زندگی خود نگاه می کنید و به نظر می رسد همه چیز یک شکست است ، متوالی از دست دادن ها که اغلب برای آن احساس گناه می کنید.
یا متقاعد شده اید که تقصیر دیگران است، زندگی است، بدشانسی است و از همه چیز و همه کس عصبانی می شوید و در نهایت با زمین سوخته در اطراف خود مواجه می شوید.
انزوا در پی و رنج است و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
به ندرت اتفاق می افتد که یک فرد افسرده همه علائم ذکر شده در بالا را همزمان داشته باشد، اما اگر هر روز از دو علامت اول توصیف شده در بالا و از حداقل سه علامت دیگر که در بخش "علائم افسردگی" ذکر شده است رنج می برند، به احتمال بسیار زیاد. که اختلال افسردگی دارند.
همراه است . افسردگی اغلب با سایر اختلالات روانی (اغلب اضطراب) و پزشکی
در این موارد فرد به دلیل داشتن یک اختلال روانی یا پزشکی افسرده می شود.
25 نفر از هر 100 نفری که از یک اختلال ارگانیک مانند دیابت، بیماری قلبی، اچ آی وی، ناتوانی بدنی تا موارد بیماری لاعلاج رنج می برند، از افسردگی نیز رنج می برند.
درمان افسردگی
متأسفانه، افسردگی می تواند منجر به تشدید بیشتر شود، با توجه به اینکه زمانی که شما افسرده هستید، برای همکاری در درمان مشکل دارید، زیرا احساس خستگی، ناامیدی، درماندگی می کنید و اعتماد کمی به بهبود دارید.
علاوه بر این، افسردگی می تواند درمان را پیچیده کند، همچنین به دلیل عواقب منفی که می تواند بر سیستم ایمنی و کیفیت زندگی که قبلاً توسط بیماری پزشکی به خطر افتاده است، داشته باشد.
افسردگی و خودکشی: عواقب افسردگی مزمن چه می تواند باشد؟
افسردگی یک اختلال غالباً عود کننده و مزمن است .
هر فردی که از افسردگی رنج می برد به راحتی می تواند چندین بار در طول زندگی خود از آن رنج ببرد. در حالی که در اپیزودهای اول، رویداد محرک به راحتی در یک رویداد بیرونی قابل شناسایی است که فرد آن را به عنوان یک فقدان مهم و غیرقابل قبول ارزیابی می کند و احساس می کند، در عودهای بعدی شناسایی رویدادهای محرک دشوار است زیرا اغلب آنها رویدادهایی "داخلی" برای فرد هستند. به عنوان یک بد خلقی طبیعی، که برای فردی که چندین بار افسرده شده است، نگران کننده و نشانه بازگشت است.
می تواند اختلال افسردگی منجر به آسیب های جدی در زندگی افرادی شود که از آن رنج می برند. شما دیگر قادر به کار یا تحصیل، ایجاد و حفظ روابط اجتماعی و عاطفی، احساس لذت و علاقه به فعالیت ها نیستید. هر چه سن فرد مبتلا کمتر باشد، در نتیجه آسیب شدیدتر خواهد بود. به عنوان مثال، یک نوجوان افسرده قادر به مطالعه و برقراری روابط نیست و بنابراین نمی تواند آجرهایی را برای ساختن آینده خود بسازد. از هر 100 نفر مبتلا به افسردگی بالینی 15 نفر بر اثر خودکشی می میرند.
علائم افسردگی و علل
افسردگی: علل آن چیست؟
مانند سایر اختلالات روانپزشکی، هنوز ادبیات به اندازه کافی قوی و مشترک در مورد علل این اختلال وجود ندارد. برای توضیح آنها معمولاً به مدل های زیستی-روانی-اجتماعی متوسل می شویم . به طور کلی می توان گفت که علل بیماری از فردی به فرد دیگر متعدد و متفاوت است (وراثت، محیط اجتماعی، روابط عاطفی اولیه، داشتن مراقب افسرده، مرگ و میر خانوادگی، مشکلات کاری، مشکلات روابط و...).
تحقیقات دو دلیل اصلی را کشف کرده است:
عامل بیولوژیکی که به موجب آن برخی استعداد ژنتیکی بیشتری نسبت به این بیماری دارند.
عامل روانشناختی ، که به موجب آن تجربیات ما (به ویژه تجربیات دوران کودکی) می تواند منجر به آسیب پذیری اکتسابی بیشتر در برابر بیماری شود.
آسیب پذیری بیولوژیکی و روانی با یکدیگر تعامل دارند و لزوماً منجر به ایجاد اختلال نمی شوند. یک فرد آسیب پذیر ممکن است هرگز افسرده نشود مگر اینکه اتفاقی بیفتد که این اختلال را تحریک کند و روابط خوب و حمایتی داشته باشد.
محرک اغلب رویدادهای استرسزا یا تنشهای عمدهای است که زندگی ما را مختل میکند و از نظر یک ضرر بزرگ و غیرقابل قبول ارزش گذاری میشود.
به عنوان مثال، این می تواند یک رویداد منفی از دست دادن (سوگ، پایان یک رابطه، از دست دادن شغل و غیره) یا یک رویداد مثبت باشد، اما همیشه به عنوان یک از دست دادن ارزیابی می شود (تولد کودکی که "می گیرد. دور از آزادی "، فارغ التحصیلی که در آن وضعیت دانشجویی خود را از دست می دهید، و غیره) یا فقدان رویدادهای مثبتی که برای آنها سخت کار کرده اید (عدم ارتقاء).
در حالی که شناسایی علتی که اولین دوره افسردگی را آغاز کرده است بسیار آسان است، زمانی که دوره ها افزایش می یابد بسیار دشوار است.
چگونه از افسردگی خلاص شویم؟ چگونه افسردگی را درمان و با آن مبارزه کنیم؟
( درمان شناختی رفتاری CBT) از نظر علمی اثربخشی خوبی را بر علائم حاد و عود نشان داده است. گاهی اوقات لازم است که CBT را با داروهای ضد افسردگی یا تنظیم کننده های خلق و خو، به ویژه در انواع متوسط تا شدید مرتبط کنیم.
ارتباط درمان شناختی-رفتاری و داروها باعث افزایش اثربخشی درمان می شود.
در طول روان درمانی شناختی-رفتاری به فرد کمک می شود تا از حلقه های باطلی که باعث حفظ و تشدید بیماری می شود آگاه شود و از طریق فعال سازی مجدد رفتار و دستیابی به شیوه های تفکر و رفتار کاربردی تر، به تدریج از شر آنها خلاص شود.
علاوه بر این، از آنجایی که افسردگی یک اختلال عود کننده است، CBT تاکید ویژه ای بر درمان آسیب پذیری در برابر عود دارد. برای انجام این کار، از پروتکل های خاصی مانند طرحواره درمانی، کار بر روی سلامت روانی و ذهن آگاهی نیز استفاده می کند.
سایر اختلالات افسردگی
علاوه بر اختلال افسردگی اساسی (به بالا مراجعه کنید)، چندین اختلال افسردگی قابل تشخیص وجود دارد:
درمان افسردگی در کرج
اختلال افسردگی مداوم (دیستیمیا)
اختلال ناخوشی پیشقاعدگی
اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو
اختلال افسردگی ناشی از سایر شرایط پزشکی موجود
اختلال افسردگی با مشخصات دیگر
اختلال افسردگی نامشخص
ویژگی مشترک همه این اختلالات وجود حالت غمگین، خالی یا تحریک پذیر همراه با تغییرات جسمی و شناختی است که به طور قابل توجهی بر توانایی عملکرد فرد تأثیر می گذارد.
تفاوت بین آنها در طول مدت، در توزیع زمانی یا در علت احتمالی است.
1 اختلال افسردگی مداوم (دیستیمیا)
یا اختلال افسردگی مداوم دیستیمیا شکل مزمنتری از افسردگی است که در آن اختلال خلقی حداقل دو سال طول میکشد و علائم معمول اختلال افسردگی اساسی است.
برای اطلاعات بیشتر در مورد دیس تایمیا اینجا را کلیک کنید
2 اختلال نارسایی پیش از قاعدگی
است که گاهی پس از تخمک گذاری شروع می شود و در عرض چند روز پس از چرخه قاعدگی برطرف می شود و تأثیر قابل توجهی بر عملکرد دارد. اختلال نارسایی پیش از قاعدگی شکل خاصی از اختلال افسردگی
ویژگیهای اصلی تظاهر این اختلال، بیثباتی خلقی، تحریکپذیری، نارسایی و علائم اضطراب است که در مرحله قبل از قاعدگی به طور مکرر رخ میدهد و در حوالی شروع قاعدگی یا مدت کوتاهی پس از آن فروکش میکند. این علائم ممکن است با علائم رفتاری و فیزیکی همراه باشد. به طور کلی علائم بر عملکرد شغلی یا اجتماعی فرد تأثیر منفی می گذارد.
داروی افسردگی
3 افسردگی ناشی از داروها و مواد یا بیماری های دیگر
اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو یا ناشی از یک وضعیت پزشکی دیگر که با پدیدههای افسردگی مانند مرتبط با استفاده از مواد سوء مصرف یا داروهای خاص و وجود برخی شرایط پزشکی عمومی مشخص میشود.
درمان افسردگی
اگر به کمک نیاز دارید یا یکی از اعضای خانواده یا دوست برای مشکوک به افسردگی نیاز به مشاوره دارد، میتوانید همین امروز با رواندرمانی که در یکی از مدارس وابسته به شبکه انجمن روانشناسی شناختی یا دانشکده رواندرمانی شناختی تخصص دارد، تماس بگیرید. ، نزدیک تو: