28-03-2023, 04:12 PM
خلق افسرده یا افسردگی؟
ما اغلب پس از تعطیلات غرق در احساس پوچی، غم و اندوه یا اضطراب هستیم. پس از احساسات گرم و جشن ها و برخی توهمات، بازگشت به زندگی روزمره می تواند باعث ایجاد احساسات متفاوت شود. و روزهای کوتاه زمستانی با نور روز کم باعث خلق و خوی افسرده می شود. مهم است که بین افسردگی و خلق افسرده تمایز قائل شویم. افسردگی "واقعی" به معنای احساس بی ارزشی و درماندگی دائمی و مداوم همراه با احساس گناه، ناتوانی در لذت بردن از سرگرمی ها، ناتوانی در لذت بردن از امور روزمره، دشواری در انجام وظایف معمول است. در این شکایات، علائم فیزیکی نیز ظاهر می شود: بی خوابی، دردهای غیر اختصاصی، سردرد. افکار خودکشی نیز ممکن است. اگر علائم فیزیکی نیز وجود داشته باشد، همیشه لازم است علل احتمالی دیگر را رد کرد. در خلق افسرده، علائم مشابه، اما خفیفتر هستند و گهگاه بروز میکنند. آنها می توانند به محرک یا رویداد خارجی مرتبط باشند. اگر شک دارید که افسردگی "واقعی" است، حتما با پزشک خود تماس بگیرید. اگر در خلق و خوی افسرده هستید، خودتان می توانید کاری انجام دهید.
کدام مواد غذایی می توانند به شما کمک کنند؟
مراقب رژیم غذایی خود باشید اطمینان حاصل کنید که متعادل است و ویتامین ها، مواد معدنی، پروتئین های با کیفیت بالا و کربوهیدرات ها را به اندازه کافی مصرف می کنید.
ویتامین C - ویتامین C می تواند به رفع خستگی ذهنی کمک کند.
منابع اصلی: کیوی، مرکبات (پرتقال، لیمو، نارنگی)، سیب زمینی آب پز و پاپریکا.
ویتامین های گروه B - کمبود ویتامین B می تواند باعث افسردگی شود. ویتامین های این گروه در "تنظیم" خلق و خو بسیار مهم هستند. تیامین (B1) باعث تقویت فعالیت ذهنی و عملکرد طبیعی سیستم عصبی می شود. پیریدوکسین (B6) به پیشگیری از اختلالات عصبی متعدد و حفظ تعادل روانی کمک می کند. کوبالامین (B12) تمرکز و حافظه را بهبود می بخشد. منابع اصلی ویتامین B عبارتند از مخمر آبجو، سبوس، جوانه گندم، شیر، خربزه، کلم، تخم مرغ، ماهی و جگر.
منیزیم و روی - منیزیم و روی مهمترین مواد معدنی در "مبارزه" با افسردگی هستند.
منابع اصلی: بلغور جو دوسر، جوانه گندم، غذاهای دریایی، انجیر خشک، گردو و شکلات.
کلسیم - کلسیم نیز یک ماده معدنی مهم است. کمبود آن می تواند باعث خستگی و تحریک پذیری شود.
منابع اصلی: ماست، پنیر، شیر، شیر سویا، ماهی مرکب، ماهی مرکب و صدف.
آهن - مقدار ناکافی آهن می تواند باعث ناامیدی، بد خلقی، از دست دادن انرژی، خواب آلودگی شود.
منابع اصلی: سبزیجات سبز تازه، حبوبات (عدس، نخود، لوبیا، لوبیا سبز)، گوشت قرمز، میوه های خشک و شکلات تلخ.
اسیدهای آمینه تریپتوفان و فنیل آلانین - برای تولید سروتونین، نورآدرنالین و دوپامین، انتقال دهنده های عصبی که فعالیت فیزیکی و ذهنی را تحریک می کنند و به عنوان داروهای ضد افسردگی طبیعی عمل می کنند، ضروری هستند.
منابع اصلی: پنیر نرم تازه، شیر، ماهی، موز، خرما، بادام، بادام زمینی، کنجد و دانه کدو تنبل.
اسیدهای چرب امگا 3 - افسردگی اسیدهای چرب امگا 3 را "دوست ندارد". خواص مفیدی دارند که تقویت عملکرد سیستم عصبی مرکزی یکی از آنهاست. ما می توانیم آنها را در مقادیر بیشتری در دانه های کتان، ماهی قزل آلا، شاه ماهی، ماهی خال مخالی و قزل آلا پیدا کنیم.
در میان سایر غذاها، افراد مستعد افسردگی باید غذاهای غنی از تریپتوفان و تیروزین و کربوهیدرات های پیچیده بخورند. تریپتوفان که بدن آن را به سروتونین تبدیل می کند، در تخم مرغ، سویا و حبوبات یافت می شود. تیروزین، ماده ساختمانی نورآدرنالین، در تخم مرغ و محصولات لبنی یافت می شود. غذاهای غنی از کربوهیدرات های پیچیده: ذرت، جو، جو، برنج قهوه ای، سیب زمینی، فلکس سبوس دار، موسلی، لوبیا، نخود، لوبیا سبز و میوه های خشک.
درمان افسردگی
از چه چیزی باید اجتناب کرد؟
قهوه - وقتی صحبت از قهوه به میان می آید، ارائه یک توصیه عینی بسیار دشوار است زیرا نشان داده شده است که حساسیت به کافئین در افراد افسرده متفاوت است. برای برخی به سرکوب افسردگی کمک می کند، در حالی که برای برخی دیگر اثر معکوس دارد.
الکل - الکل باعث ایجاد سرخوشی کوتاه مدت (بلافاصله پس از مصرف) می شود، اما در واقع اثر آرام بخشی دارد و در ایجاد افسردگی "کمک می کند". توصیه می شود از مصرف انواع نوشیدنی های الکلی خودداری کنید.
سیگار کشیدن - سیگار اثرات مضر زیادی بر سیستم های ارگانیک و بدن دارد و به مبارزه با افسردگی کمکی نمی کند. توصیه می شود سیگار را ترک کنید. البته باید ارزیابی کرد که تصمیم برای توقف در چه لحظه ای مطلوب تر است. حالت افسرده انگیزه ای نیست و تغییر شدید عادات در چنین خلقی دشوار است. گرفتن چنین تصمیماتی در یک روحیه پایدار موثرتر خواهد بود.
مخمر سنت جان - بله یا خیر؟
خار مریم تجویزی ترین داروی گیاهی برای درمان افسردگی خفیف و متوسط در آلمان است (در نتیجه استفاده از داروهای ضد افسردگی مصنوعی را به شدت کاهش می دهد). خار مریم یکی از گیاهانی است که بیش از همه مورد تحقیق قرار گرفته و اثربخشی آن توسط تحقیقات بالینی تایید شده است، اما فقط برای انواع خفیف و متوسط افسردگی و در صورتی که واقعاً موضوع آماده سازی با کیفیت و استاندارد باشد. ماده اصلی مخمر سنت جان که به درمان افسردگی کمک می کند، هایپریسین است. قرار گرفتن در معرض نور خورشید یا سولاریوم در طول درمان با خار مریم به دلیل سمیت نوری هیپریسین توصیه نمی شود. یعنی هایپریسین می تواند باعث قرمزی پوست و لکه های هایپرپیگمانتاسیون شود. اگرچه هشدارها عمدتاً به کاربرد پوستی روغن خارمریم اشاره دارد، چندین نویسنده اشاره میکنند که در افرادی که پوست روشن دارند، هنگام مصرف خوراکی آن نیز احتیاط لازم است. داروهای خوراکی خار مریم نباید همراه با داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی مصرف شوند - داروهای مصرف شده پس از پیوند اعضا، داروهای ضد افسردگی، برخی آرام بخش ها از جمله الکل و ضد اضطراب، آنتی هیستامین ها، داروهای ضد بارداری خوراکی، داروهای مورد استفاده برای درمان عفونت HIV، تئوفیلین مورد استفاده در درمان آسم، دیوکسین در نارسایی قلبی و وارفارین که لخته شدن خون را کاهش می دهد استفاده می شود. قبل از استفاده از داروهای مخمر سنت جان، در صورت مصرف هر یک از داروهای ذکر شده در بالا، کاملاً ضروری است که با پزشک، داروساز یا فیتوتراپیست خود مشورت کنید.
فعالیت بدنی
فعالیت بدنی در «بالا بردن» خلق و خوی فوق العاده مفید است. اگر می توانید، 3 تا 4 بار در هفته حداقل 30 دقیقه ورزش کنید یا حرکت کنید. ورزش باعث افزایش سطح اندورفین می شود که تاثیر مثبتی بر خلق و خو دارد. فعالیت های چرخه ای و تکراری مانند: دویدن، شنا، پیاده روی سریع، دوچرخه سواری و پیاده روی توصیه می شود. برای تأثیر مثبت نور روز، هوای تازه و همچنین خروج از فضای بسته که اغلب باعث بی انگیزگی و بی انگیزگی می شود، همیشه باید به فعالیت های خارج از منزل اولویت داده شود.
چگونه می توانید راحت تر با خلق و خوی افسرده (یا افسردگی) کنار بیایید؟
وظایف سختی را برای خود تعیین نکنید یا مسئولیت های اضافی را بر عهده نگیرید.
کارهای بزرگتر را به بخش های کوچکتر تقسیم کنید، اولویت بندی کنید و هر چه می توانید انجام دهید.
انتظار نداشته باشید که به سرعت از این وضعیت خارج شوید. بنابراین، می توانید احساس ناامیدی یا عصبانیت ایجاد کنید. بهبودی زمان می برد.
انزوا و سرکوب احساسات فقط افسردگی را عمیق تر می کند. لازم نیست در مورد روحیه خود به طور طولانی بحث کنید، اما می توانید به طور خلاصه برخی از اقدامات خود را توضیح دهید.
سعی کنید به اعضای نزدیک خانواده توضیح دهید که انتظار ندارید مشکل شما را حل کنند. با این حال، حمایت اعضای خانواده می تواند به میزان قابل توجهی سرعت بهبودی را افزایش دهد.
سعی کنید زندگی خود را ساده کنید و روی آنچه واقعا مهم است تمرکز کنید. شما لازم نیست کامل باشید.
به آنها بفهمانید که تقصیر شما نیست که از افسردگی رنج می برید. افسردگی نیز مانند هر بیماری دیگری است (بسیاری از افراد اطراف شما از آن رنج می برند).
خودتو از بیماری جدا کن!!! چیزی که حس میکنی تو نیستی این علائم هستند
عاقلانه است که تصمیمات بزرگ را برای مدتی به تعویق بیندازید.
انتظار نداشته باشید این نوع خلق و خو، به خصوص اگر افسردگی «واقعی» باشد، خود به خود از بین برود. به دنبال کمک باشید و تا جایی که می توانید به خودتان کمک کنید، اما اگر گاهی نمی توانید این کار را انجام دهید، خودتان را مورد ضرب و شتم قرار ندهید.
10 چیزی که نباید (نباید) به افرادی که خلق و خوی افسرده دارند بگویید
به دلیل ناآگاهی، ناتوانی، سطحی نگری و نگرش های ریشه دار و اغلب غیرانتقادی به زندگی، می توان جملاتی گفت که به نظرمان بی ضرر (حتی با نیت خوب) می آیند، اما برای فردی که از افسردگی رنج می برد، می تواند به شدت مضر باشد. دکتر. کاتلین برانون (اتحاد افسردگی آمریکا) آنچه را که نباید بگوییم، یعنی چه خوب است که به فردی که خلق و خوی افسرده دارد، بگوییم را مشخص کرد:
1. من برای شما اینجا هستم.
چه باید گفت: "شما در این تنها نیستید."
آنچه نباید گفت: "همیشه افرادی هستند که از شما بدتر هستند."
2. شما برای من مهم هستید.
چه بگویم: "تو برای من مهمی."
چیزی که نباید گفت: "هیچ کس هرگز نگفته زندگی منصفانه است."
3. اجازه بدهید به شما کمک کنم.
چه بگوییم: "آغوش می خواهی؟"
چه چیزی نباید گفت: "از دلسوزی برای خود دست بردارید."
4. افسردگی واقعی است.
چه باید گفت: "شما دیوانه نیستید."
آنچه نباید گفت: "پس شما افسرده هستید. مگه همیشه نیستی؟"
5. امید وجود دارد.
چه بگوییم: "ما اینجا هستیم تا به یکدیگر کمک کنیم."
آنچه نباید گفت: سعی کنید اینقدر افسرده نباشید.
6. شما می توانید از آن جان سالم به در ببرید.
چه بگوییم: "وقتی همه اینها تمام شد، من و تو اینجا خواهیم بود."
چه چیزی نباید گفت: "تقصیر شماست."
7. تمام تلاشم را می کنم تا بفهمم.
چه بگویم: "من واقعا نمی توانم احساس شما را درک کنم، اما می توانم با شما همدردی کنم."
چه چیزی نباید گفت: «به من اعتماد کن، من می دانم که چه احساسی داری. من یک بار یک هفته تمام افسرده بودم.»
8. تو مرا از خود دور نمی کنی.
چه بگویم: "من تو را ترک نمی کنم."
چه چیزی نباید گفت: فکر می کنم شما می خواهید ما را با آن افسردگی مجازات کنید.
9. دوستت دارم.
چه بگوییم: «دوستت دارم.» (فقط اگر منظورتان را دارید بگویید.)
چه چیزی نباید گفت: آیا از فکر کردن "من، من، من و فقط من" خسته نشده اید؟
10. ما با هم از آن عبور خواهیم کرد.
چه بگوییم: «متاسفم که اینقدر درد داری. من تو را ترک نخواهم کرد. من به اندازه کافی قوی هستم که نگران نباشی که دردت به من صدمه بزند."
چه چیزی نباید گفت: "آیا چای بابونه را امتحان کرده اید؟"
اگر خلق و خوی افسرده ادامه داشت، به دنبال کمک حرفه ای باشید. مهم نیست که چقدر برای شما سخت است، از یک متخصص کمک بگیرید. هر چه زودتر به دنبال کمک باشید، بهبودی زودتر آغاز خواهد شد. از وضعیت خود یا مصرف داروها خجالت نکشید (اگر پزشک آنها را در درمان تجویز کرده است) و علائم یا خلق و خوی خود را شناسایی نکنید.
درمان افسردگی
افسردگی
گروه: بیماری ها و شرایط روانی، بیماری های اعتیاد
بازدید از مرکز: افسردگی
نام افسردگی از کلمه لاتین گرفته شده و به معنای دلتنگی است. وقتی پزشکان در مورد افسردگی صحبت می کنند، منظور آنها مجموعه ای از شرایط روانی فیزیکی مرتبط است که با اختلالات خلقی، یعنی اختلالات عاطفی مشخص می شود. آنها به عنوان بدخلقی، احساسات منفی و افکار تاریک شناخته می شوند. آنها همچنین با علائم فیزیکی مانند خستگی، خستگی و اختلالات خواب و اشتها همراه هستند.
چه کسانی از افسردگی رنج می برند؟
چه چیزی باعث افسردگی می شود؟
علائم افسردگی
درمان افسردگی
انواع داروهای ضد افسردگی
آنچه باید در مورد مصرف دارو بدانید
روان درمانی
درمان های جایگزین
چه کسانی از افسردگی رنج می برند؟
در حال حاضر، بین 100000 تا 200000 نفر در کرواسی از نوعی اختلال افسردگی رنج می برند و هر پنجم کروات حداقل یک دوره افسردگی را در طول زندگی خود تجربه می کند.
داده ها نشان می دهد که در حال حاضر 3 تا 4 درصد از جمعیت کشورهای توسعه یافته صنعتی از افسردگی رنج می برند. تا کنون به نظر می رسد زنان بیشتر از مردان در معرض خطر هستند، زیرا دو تا سه برابر بیشتر تشخیص داده می شود که افسردگی دارند. در حال حاضر، بین 100000 تا 200000 نفر در کرواسی از نوعی اختلال افسردگی رنج می برند و هر پنجم کروات حداقل یک دوره افسردگی را در طول زندگی خود تجربه می کند. بر اساس دادهها، حدود 15 درصد از بیمارانی که در بیمارستان تحت مداوا قرار گرفتند، به دلیل رنج فراوان به زندگی خود پایان میدهند. اعتقاد بر این است که بیش از دو سوم خودکشی ها توسط بیمارانی انجام می شود که به شدت افسرده هستند.
چه چیزی باعث افسردگی می شود؟
شایع ترین محرک های ایجاد این بیماری عوامل خارجی مانند استرس، رژیم غذایی نامناسب، کمبود نور، فعالیت بدنی کم، الکل و برخی داروها و مواد مخدر است.
افسردگی یک بیماری سیستم عصبی مرکزی است که به دلیل تغییرات در سلول های عصبی و فرآیندهای شیمیایی در مغز رخ می دهد. شایع ترین محرک های ایجاد این بیماری عوامل خارجی مانند استرس، رژیم غذایی نامناسب، کمبود نور، فعالیت بدنی کم، الکل و برخی داروها و مواد مخدر است. نشان داده شده است که برخی افراد به طور فطری تمایل (مستعد) به افسردگی دارند که به صورت ژنتیکی منتقل می شود. بنابراین روانپزشکی بیولوژیکی از یک قانون اساسی افسردگی صحبت می کند که در کد ژنتیکی نوشته شده است و نشان دهنده تمایل ویژه به ایجاد یک اختلال افسردگی است.
علائم افسردگی
برخی از علائم افسردگی عبارتند از افسردگی، غمگینی، نگرانی، احساس درماندگی و گناه، خستگی، عدم تمرکز و اختلالات خواب.
افسردگی را می توان با یک سری علائم تشخیص داد و هر بیمار از نظر شدت و نوع علائم متفاوت است. شایع ترین علائم افسردگی عبارتند از:
افسردگی، خلق و خوی تاریک، هجوم افکار و خاطرات تاریک؛
غمگینی شدید، دلسوزی به خود، گریه کردن؛
حساسیت، آسیب پذیری، تحریک پذیری ("همه چیز مرا آزار می دهد")؛
ترس، اضطراب، نگرانی، دلهره ("چیزی وحشتناک قرار است اتفاق بیفتد")؛
بدبینی، ناامیدی و درماندگی ("هیچ راهی برای من وجود ندارد"، "من هرگز بهتر نخواهم شد")؛
احساس بی ارزشی، گناه و افزونگی ("هیچ کس مرا دوست ندارد"، "هیچ کس به من نیاز ندارد")؛
تنهایی، احساس تعلق نداشتن یا محافظت نشدن ("من در دنیا کاملا تنها هستم")؛
ناتوانی در لذت بردن از چیزها یا فعالیت های لذت بخش قبلی ("هیچ چیز مرا خوشحال نمی کند")؛
بی حالی، بی حالی ("من هیچ چیز را دوست ندارم")؛
اختلال در تمرکز و حافظه؛
خستگی، خستگی، کمبود انرژی؛
کاهش یا افزایش قابل توجه اشتها؛
بی خوابی یا نیاز بیش از حد به خواب؛
دردهای بدن که دلایل فیزیکی ندارند؛
آرزوی مرگ یا برنامه ریزی برای خودکشی ("دیگر نمی توانم تحمل کنم"، "ترجیح می دهم که بروم").
درمان افسردگی
داروها اغلب در درمان افسردگی استفاده می شوند، به اصطلاح داروهای ضد افسردگی آنها علائم بیماری را ظرف یک تا شش هفته از بین می برند یا کاهش می دهند و می توانند با سایر روش ها و روان درمانی ترکیب شوند.
اولین سوالی که در هنگام ابتلا به افسردگی مطرح می شود این است که چه کنیم. در هر صورت باید از پزشک کمک بگیرید. این می تواند یک پزشک خانواده باشد که خودش داروهای ضد افسردگی تجویز کند یا در صورت لزوم بیمار را به روانپزشک ارجاع دهد. همچنین می توانید به روانپزشکی مراجعه کنید که مطب خصوصی دارد. متأسفانه تعداد زیادی از بیماران به سختی می پذیرند که از یک اختلال روانی رنج می برند و با ناراحتی به روانپزشک مراجعه می کنند.در درمان افسردگی بیشتر از داروها استفاده می شود که اصطلاحاً نامیده می شود. داروهای ضد افسردگی آنها علائم بیماری را ظرف یک تا شش هفته از بین می برند یا کاهش می دهند و می توانند با سایر روش ها و روان درمانی ترکیب شوند. داروهای ضدافسردگی باید به طور مستمر و دقیقاً طبق دستور پزشک مصرف شوند، بدون انحراف یا «بداهه» که گاهی بیماران مستعد آن هستند. سازمان بهداشت جهانی مصرف داروهای ضدافسردگی را به مدت شش تا ده ماه پس از ناپدید شدن علائم توصیه میکند و برخی از متخصصان از درمان طولانی مدت یا حتی مادام العمر در بیماران مبتلا به افسردگی مزمن حمایت میکنند.
انواع داروهای ضد افسردگی
گروه های اصلی مهارکننده های مونوآمین اکسیداز، ضد افسردگی های سه حلقه ای و مهارکننده های بازجذب سروتونین هستند.
ده ها داروی ضد افسردگی در بازار وجود دارد که با توجه به اثرشان به چند گروه اصلی طبقه بندی می شوند. گروه های اصلی مهارکننده های مونوآمین اکسیداز، ضد افسردگی های سه حلقه ای و مهارکننده های بازجذب سروتونین هستند. همه آنها در افزایش عملکرد یک یا چند انتقال دهنده عصبی و در نتیجه کاهش علائم مشترک هستند.
آنچه باید در مورد مصرف دارو بدانید
درک این نکته مهم است که داروهای ضد افسردگی فورا اثر نمی کنند، بنابراین باید به مدت طولانی و به طور منظم مصرف شوند و مثبت است که منجر به ایجاد اعتیاد نشود.
داروهای ضد افسردگی مانند آسپرین یا آرامبخشها فوراً اثر نمیکنند. بسته به شکل بیماری، بین یک تا شش هفته طول می کشد تا داروها منجر به بهبود شوند. بسیار مهم است که آنها به طور مداوم و با رعایت کامل دستورالعمل ها مصرف شوند.
همه انواع داروهای ضد افسردگی تقریباً در 80 درصد بیماران به طور یکسان علائم افسردگی را سرکوب می کنند. وقتی ثابت شود که یک دارو بی اثر است، پزشک می تواند دوز همان دارو را افزایش دهد، داروی دیگری را تجویز کند (اغلب با مکانیسم اثر متفاوت)، یا داروی دیگری را به داروی اول اضافه کند.
داروهای ضد افسردگی اعتیادآور نیستند. اگر بیمار مجبور است دارو را طولانی مدت مصرف کند، به این دلیل است که ماهیت بیماری آن را ایجاب می کند، نه به دلیل اعتیادآور بودن دارو.
در صورت وجود مشکلات، داروهای ضد افسردگی مانع از حل مشکلات زندگی بیمار نمی شوند. در واقع او را برای برخورد با آنها آموزش می دهند.
روان درمانی
درمان افسردگی
روان درمانی یک کمک خوشایند برای بیمار افسرده است، در درجه اول در دوره قبل از شروع اثر داروها. وقتی وضعیت او بهبود یافت، میتواند مهارتهای عملی «ضدافسردگی» را از درمانگر بیاموزد: چگونه با افراد بهتر برخورد کند، چگونه زندگی خود را بهتر سازماندهی کند و از موقعیتهای استرسزا اجتناب کند، چگونه به دنبال آنچه میخواهد بگردد و با آنچه که نمیخواهد مخالفت کند. T "راه او را برو" ، چگونه به طور کلی خود را در جامعه مطرح کنید.
درمان های جایگزین
افسردگی علاوه بر دارو درمانی و روان درمانی با الکتروشوک و نور درمانی نیز درمان می شود.
در درمان افسردگی، برخی از روش هایی که بر فرآیندهای بیوشیمیایی-الکتریکی در مغز تأثیر می گذارند، مؤثر بودن آنها ثابت شده است. یکی از این روش ها، الکتروشوک درمانی یا الکتروشوک درمانی (ECT) است. الکتروشوک درمانی هنوز بهترین روش برای درمان افسردگی شدید و فاز شیدایی اختلال دوقطبی است. در بیمارستان انجام می شود و کاملا بی ضرر است. به بیمار شل کننده های عضلانی داده می شود و تحت بیهوشی کامل قرار می گیرد. سپس یک الکترود در یک یا هر دو طرف سر او قرار می گیرد که جریان ضعیفی را به مغز می فرستد تا اسپاسم (تشنج) ایجاد کند. این اسپاسم یک عنصر کلیدی درمانی ECT است. این روش 6 تا 12 بار در فواصل دو تا سه روزه تکرار می شود. نور درمانی در درجه اول برای افسردگی زمستانی استفاده می شود، یعنی افسردگی ناشی از کمبود نور. بیمار بین 30 تا 120 دقیقه به یک لامپ با قدرت 2500 تا 10000 لوکس نگاه می کند (هرچه لامپ ضعیف تر باشد، درمان بیشتر طول می کشد). اثر پس از 3 تا 4 روز به دست می آید. درمان بی خوابی به بیماران افسرده کمک می کند که علائم این بیماری پس از یک شب بی خوابی یا پس از بیدار شدن 3 تا 4 ساعت زودتر به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. می توان آن را با نور درمانی ترکیب کرد، به طوری که بلافاصله پس از بیدار شدن بیمار در معرض نور شدید قرار می گیرد. به نظر می رسد که فرآیندهای الکتروشیمیایی مغز در طول خواب و به ویژه در مرحله REM (مرحله رویا) مختل می شوند، در حالی که بیداری طولانی مدت فرآیندهای مختل را به عملکرد طبیعی "باز می گرداند".
ما اغلب پس از تعطیلات غرق در احساس پوچی، غم و اندوه یا اضطراب هستیم. پس از احساسات گرم و جشن ها و برخی توهمات، بازگشت به زندگی روزمره می تواند باعث ایجاد احساسات متفاوت شود. و روزهای کوتاه زمستانی با نور روز کم باعث خلق و خوی افسرده می شود. مهم است که بین افسردگی و خلق افسرده تمایز قائل شویم. افسردگی "واقعی" به معنای احساس بی ارزشی و درماندگی دائمی و مداوم همراه با احساس گناه، ناتوانی در لذت بردن از سرگرمی ها، ناتوانی در لذت بردن از امور روزمره، دشواری در انجام وظایف معمول است. در این شکایات، علائم فیزیکی نیز ظاهر می شود: بی خوابی، دردهای غیر اختصاصی، سردرد. افکار خودکشی نیز ممکن است. اگر علائم فیزیکی نیز وجود داشته باشد، همیشه لازم است علل احتمالی دیگر را رد کرد. در خلق افسرده، علائم مشابه، اما خفیفتر هستند و گهگاه بروز میکنند. آنها می توانند به محرک یا رویداد خارجی مرتبط باشند. اگر شک دارید که افسردگی "واقعی" است، حتما با پزشک خود تماس بگیرید. اگر در خلق و خوی افسرده هستید، خودتان می توانید کاری انجام دهید.
کدام مواد غذایی می توانند به شما کمک کنند؟
مراقب رژیم غذایی خود باشید اطمینان حاصل کنید که متعادل است و ویتامین ها، مواد معدنی، پروتئین های با کیفیت بالا و کربوهیدرات ها را به اندازه کافی مصرف می کنید.
ویتامین C - ویتامین C می تواند به رفع خستگی ذهنی کمک کند.
منابع اصلی: کیوی، مرکبات (پرتقال، لیمو، نارنگی)، سیب زمینی آب پز و پاپریکا.
ویتامین های گروه B - کمبود ویتامین B می تواند باعث افسردگی شود. ویتامین های این گروه در "تنظیم" خلق و خو بسیار مهم هستند. تیامین (B1) باعث تقویت فعالیت ذهنی و عملکرد طبیعی سیستم عصبی می شود. پیریدوکسین (B6) به پیشگیری از اختلالات عصبی متعدد و حفظ تعادل روانی کمک می کند. کوبالامین (B12) تمرکز و حافظه را بهبود می بخشد. منابع اصلی ویتامین B عبارتند از مخمر آبجو، سبوس، جوانه گندم، شیر، خربزه، کلم، تخم مرغ، ماهی و جگر.
منیزیم و روی - منیزیم و روی مهمترین مواد معدنی در "مبارزه" با افسردگی هستند.
منابع اصلی: بلغور جو دوسر، جوانه گندم، غذاهای دریایی، انجیر خشک، گردو و شکلات.
کلسیم - کلسیم نیز یک ماده معدنی مهم است. کمبود آن می تواند باعث خستگی و تحریک پذیری شود.
منابع اصلی: ماست، پنیر، شیر، شیر سویا، ماهی مرکب، ماهی مرکب و صدف.
آهن - مقدار ناکافی آهن می تواند باعث ناامیدی، بد خلقی، از دست دادن انرژی، خواب آلودگی شود.
منابع اصلی: سبزیجات سبز تازه، حبوبات (عدس، نخود، لوبیا، لوبیا سبز)، گوشت قرمز، میوه های خشک و شکلات تلخ.
اسیدهای آمینه تریپتوفان و فنیل آلانین - برای تولید سروتونین، نورآدرنالین و دوپامین، انتقال دهنده های عصبی که فعالیت فیزیکی و ذهنی را تحریک می کنند و به عنوان داروهای ضد افسردگی طبیعی عمل می کنند، ضروری هستند.
منابع اصلی: پنیر نرم تازه، شیر، ماهی، موز، خرما، بادام، بادام زمینی، کنجد و دانه کدو تنبل.
اسیدهای چرب امگا 3 - افسردگی اسیدهای چرب امگا 3 را "دوست ندارد". خواص مفیدی دارند که تقویت عملکرد سیستم عصبی مرکزی یکی از آنهاست. ما می توانیم آنها را در مقادیر بیشتری در دانه های کتان، ماهی قزل آلا، شاه ماهی، ماهی خال مخالی و قزل آلا پیدا کنیم.
در میان سایر غذاها، افراد مستعد افسردگی باید غذاهای غنی از تریپتوفان و تیروزین و کربوهیدرات های پیچیده بخورند. تریپتوفان که بدن آن را به سروتونین تبدیل می کند، در تخم مرغ، سویا و حبوبات یافت می شود. تیروزین، ماده ساختمانی نورآدرنالین، در تخم مرغ و محصولات لبنی یافت می شود. غذاهای غنی از کربوهیدرات های پیچیده: ذرت، جو، جو، برنج قهوه ای، سیب زمینی، فلکس سبوس دار، موسلی، لوبیا، نخود، لوبیا سبز و میوه های خشک.
درمان افسردگی
از چه چیزی باید اجتناب کرد؟
قهوه - وقتی صحبت از قهوه به میان می آید، ارائه یک توصیه عینی بسیار دشوار است زیرا نشان داده شده است که حساسیت به کافئین در افراد افسرده متفاوت است. برای برخی به سرکوب افسردگی کمک می کند، در حالی که برای برخی دیگر اثر معکوس دارد.
الکل - الکل باعث ایجاد سرخوشی کوتاه مدت (بلافاصله پس از مصرف) می شود، اما در واقع اثر آرام بخشی دارد و در ایجاد افسردگی "کمک می کند". توصیه می شود از مصرف انواع نوشیدنی های الکلی خودداری کنید.
سیگار کشیدن - سیگار اثرات مضر زیادی بر سیستم های ارگانیک و بدن دارد و به مبارزه با افسردگی کمکی نمی کند. توصیه می شود سیگار را ترک کنید. البته باید ارزیابی کرد که تصمیم برای توقف در چه لحظه ای مطلوب تر است. حالت افسرده انگیزه ای نیست و تغییر شدید عادات در چنین خلقی دشوار است. گرفتن چنین تصمیماتی در یک روحیه پایدار موثرتر خواهد بود.
مخمر سنت جان - بله یا خیر؟
خار مریم تجویزی ترین داروی گیاهی برای درمان افسردگی خفیف و متوسط در آلمان است (در نتیجه استفاده از داروهای ضد افسردگی مصنوعی را به شدت کاهش می دهد). خار مریم یکی از گیاهانی است که بیش از همه مورد تحقیق قرار گرفته و اثربخشی آن توسط تحقیقات بالینی تایید شده است، اما فقط برای انواع خفیف و متوسط افسردگی و در صورتی که واقعاً موضوع آماده سازی با کیفیت و استاندارد باشد. ماده اصلی مخمر سنت جان که به درمان افسردگی کمک می کند، هایپریسین است. قرار گرفتن در معرض نور خورشید یا سولاریوم در طول درمان با خار مریم به دلیل سمیت نوری هیپریسین توصیه نمی شود. یعنی هایپریسین می تواند باعث قرمزی پوست و لکه های هایپرپیگمانتاسیون شود. اگرچه هشدارها عمدتاً به کاربرد پوستی روغن خارمریم اشاره دارد، چندین نویسنده اشاره میکنند که در افرادی که پوست روشن دارند، هنگام مصرف خوراکی آن نیز احتیاط لازم است. داروهای خوراکی خار مریم نباید همراه با داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی مصرف شوند - داروهای مصرف شده پس از پیوند اعضا، داروهای ضد افسردگی، برخی آرام بخش ها از جمله الکل و ضد اضطراب، آنتی هیستامین ها، داروهای ضد بارداری خوراکی، داروهای مورد استفاده برای درمان عفونت HIV، تئوفیلین مورد استفاده در درمان آسم، دیوکسین در نارسایی قلبی و وارفارین که لخته شدن خون را کاهش می دهد استفاده می شود. قبل از استفاده از داروهای مخمر سنت جان، در صورت مصرف هر یک از داروهای ذکر شده در بالا، کاملاً ضروری است که با پزشک، داروساز یا فیتوتراپیست خود مشورت کنید.
فعالیت بدنی
فعالیت بدنی در «بالا بردن» خلق و خوی فوق العاده مفید است. اگر می توانید، 3 تا 4 بار در هفته حداقل 30 دقیقه ورزش کنید یا حرکت کنید. ورزش باعث افزایش سطح اندورفین می شود که تاثیر مثبتی بر خلق و خو دارد. فعالیت های چرخه ای و تکراری مانند: دویدن، شنا، پیاده روی سریع، دوچرخه سواری و پیاده روی توصیه می شود. برای تأثیر مثبت نور روز، هوای تازه و همچنین خروج از فضای بسته که اغلب باعث بی انگیزگی و بی انگیزگی می شود، همیشه باید به فعالیت های خارج از منزل اولویت داده شود.
چگونه می توانید راحت تر با خلق و خوی افسرده (یا افسردگی) کنار بیایید؟
وظایف سختی را برای خود تعیین نکنید یا مسئولیت های اضافی را بر عهده نگیرید.
کارهای بزرگتر را به بخش های کوچکتر تقسیم کنید، اولویت بندی کنید و هر چه می توانید انجام دهید.
انتظار نداشته باشید که به سرعت از این وضعیت خارج شوید. بنابراین، می توانید احساس ناامیدی یا عصبانیت ایجاد کنید. بهبودی زمان می برد.
انزوا و سرکوب احساسات فقط افسردگی را عمیق تر می کند. لازم نیست در مورد روحیه خود به طور طولانی بحث کنید، اما می توانید به طور خلاصه برخی از اقدامات خود را توضیح دهید.
سعی کنید به اعضای نزدیک خانواده توضیح دهید که انتظار ندارید مشکل شما را حل کنند. با این حال، حمایت اعضای خانواده می تواند به میزان قابل توجهی سرعت بهبودی را افزایش دهد.
سعی کنید زندگی خود را ساده کنید و روی آنچه واقعا مهم است تمرکز کنید. شما لازم نیست کامل باشید.
به آنها بفهمانید که تقصیر شما نیست که از افسردگی رنج می برید. افسردگی نیز مانند هر بیماری دیگری است (بسیاری از افراد اطراف شما از آن رنج می برند).
خودتو از بیماری جدا کن!!! چیزی که حس میکنی تو نیستی این علائم هستند
عاقلانه است که تصمیمات بزرگ را برای مدتی به تعویق بیندازید.
انتظار نداشته باشید این نوع خلق و خو، به خصوص اگر افسردگی «واقعی» باشد، خود به خود از بین برود. به دنبال کمک باشید و تا جایی که می توانید به خودتان کمک کنید، اما اگر گاهی نمی توانید این کار را انجام دهید، خودتان را مورد ضرب و شتم قرار ندهید.
10 چیزی که نباید (نباید) به افرادی که خلق و خوی افسرده دارند بگویید
به دلیل ناآگاهی، ناتوانی، سطحی نگری و نگرش های ریشه دار و اغلب غیرانتقادی به زندگی، می توان جملاتی گفت که به نظرمان بی ضرر (حتی با نیت خوب) می آیند، اما برای فردی که از افسردگی رنج می برد، می تواند به شدت مضر باشد. دکتر. کاتلین برانون (اتحاد افسردگی آمریکا) آنچه را که نباید بگوییم، یعنی چه خوب است که به فردی که خلق و خوی افسرده دارد، بگوییم را مشخص کرد:
1. من برای شما اینجا هستم.
چه باید گفت: "شما در این تنها نیستید."
آنچه نباید گفت: "همیشه افرادی هستند که از شما بدتر هستند."
2. شما برای من مهم هستید.
چه بگویم: "تو برای من مهمی."
چیزی که نباید گفت: "هیچ کس هرگز نگفته زندگی منصفانه است."
3. اجازه بدهید به شما کمک کنم.
چه بگوییم: "آغوش می خواهی؟"
چه چیزی نباید گفت: "از دلسوزی برای خود دست بردارید."
4. افسردگی واقعی است.
چه باید گفت: "شما دیوانه نیستید."
آنچه نباید گفت: "پس شما افسرده هستید. مگه همیشه نیستی؟"
5. امید وجود دارد.
چه بگوییم: "ما اینجا هستیم تا به یکدیگر کمک کنیم."
آنچه نباید گفت: سعی کنید اینقدر افسرده نباشید.
6. شما می توانید از آن جان سالم به در ببرید.
چه بگوییم: "وقتی همه اینها تمام شد، من و تو اینجا خواهیم بود."
چه چیزی نباید گفت: "تقصیر شماست."
7. تمام تلاشم را می کنم تا بفهمم.
چه بگویم: "من واقعا نمی توانم احساس شما را درک کنم، اما می توانم با شما همدردی کنم."
چه چیزی نباید گفت: «به من اعتماد کن، من می دانم که چه احساسی داری. من یک بار یک هفته تمام افسرده بودم.»
8. تو مرا از خود دور نمی کنی.
چه بگویم: "من تو را ترک نمی کنم."
چه چیزی نباید گفت: فکر می کنم شما می خواهید ما را با آن افسردگی مجازات کنید.
9. دوستت دارم.
چه بگوییم: «دوستت دارم.» (فقط اگر منظورتان را دارید بگویید.)
چه چیزی نباید گفت: آیا از فکر کردن "من، من، من و فقط من" خسته نشده اید؟
10. ما با هم از آن عبور خواهیم کرد.
چه بگوییم: «متاسفم که اینقدر درد داری. من تو را ترک نخواهم کرد. من به اندازه کافی قوی هستم که نگران نباشی که دردت به من صدمه بزند."
چه چیزی نباید گفت: "آیا چای بابونه را امتحان کرده اید؟"
اگر خلق و خوی افسرده ادامه داشت، به دنبال کمک حرفه ای باشید. مهم نیست که چقدر برای شما سخت است، از یک متخصص کمک بگیرید. هر چه زودتر به دنبال کمک باشید، بهبودی زودتر آغاز خواهد شد. از وضعیت خود یا مصرف داروها خجالت نکشید (اگر پزشک آنها را در درمان تجویز کرده است) و علائم یا خلق و خوی خود را شناسایی نکنید.
درمان افسردگی
افسردگی
گروه: بیماری ها و شرایط روانی، بیماری های اعتیاد
بازدید از مرکز: افسردگی
نام افسردگی از کلمه لاتین گرفته شده و به معنای دلتنگی است. وقتی پزشکان در مورد افسردگی صحبت می کنند، منظور آنها مجموعه ای از شرایط روانی فیزیکی مرتبط است که با اختلالات خلقی، یعنی اختلالات عاطفی مشخص می شود. آنها به عنوان بدخلقی، احساسات منفی و افکار تاریک شناخته می شوند. آنها همچنین با علائم فیزیکی مانند خستگی، خستگی و اختلالات خواب و اشتها همراه هستند.
چه کسانی از افسردگی رنج می برند؟
چه چیزی باعث افسردگی می شود؟
علائم افسردگی
درمان افسردگی
انواع داروهای ضد افسردگی
آنچه باید در مورد مصرف دارو بدانید
روان درمانی
درمان های جایگزین
چه کسانی از افسردگی رنج می برند؟
در حال حاضر، بین 100000 تا 200000 نفر در کرواسی از نوعی اختلال افسردگی رنج می برند و هر پنجم کروات حداقل یک دوره افسردگی را در طول زندگی خود تجربه می کند.
داده ها نشان می دهد که در حال حاضر 3 تا 4 درصد از جمعیت کشورهای توسعه یافته صنعتی از افسردگی رنج می برند. تا کنون به نظر می رسد زنان بیشتر از مردان در معرض خطر هستند، زیرا دو تا سه برابر بیشتر تشخیص داده می شود که افسردگی دارند. در حال حاضر، بین 100000 تا 200000 نفر در کرواسی از نوعی اختلال افسردگی رنج می برند و هر پنجم کروات حداقل یک دوره افسردگی را در طول زندگی خود تجربه می کند. بر اساس دادهها، حدود 15 درصد از بیمارانی که در بیمارستان تحت مداوا قرار گرفتند، به دلیل رنج فراوان به زندگی خود پایان میدهند. اعتقاد بر این است که بیش از دو سوم خودکشی ها توسط بیمارانی انجام می شود که به شدت افسرده هستند.
چه چیزی باعث افسردگی می شود؟
شایع ترین محرک های ایجاد این بیماری عوامل خارجی مانند استرس، رژیم غذایی نامناسب، کمبود نور، فعالیت بدنی کم، الکل و برخی داروها و مواد مخدر است.
افسردگی یک بیماری سیستم عصبی مرکزی است که به دلیل تغییرات در سلول های عصبی و فرآیندهای شیمیایی در مغز رخ می دهد. شایع ترین محرک های ایجاد این بیماری عوامل خارجی مانند استرس، رژیم غذایی نامناسب، کمبود نور، فعالیت بدنی کم، الکل و برخی داروها و مواد مخدر است. نشان داده شده است که برخی افراد به طور فطری تمایل (مستعد) به افسردگی دارند که به صورت ژنتیکی منتقل می شود. بنابراین روانپزشکی بیولوژیکی از یک قانون اساسی افسردگی صحبت می کند که در کد ژنتیکی نوشته شده است و نشان دهنده تمایل ویژه به ایجاد یک اختلال افسردگی است.
علائم افسردگی
برخی از علائم افسردگی عبارتند از افسردگی، غمگینی، نگرانی، احساس درماندگی و گناه، خستگی، عدم تمرکز و اختلالات خواب.
افسردگی را می توان با یک سری علائم تشخیص داد و هر بیمار از نظر شدت و نوع علائم متفاوت است. شایع ترین علائم افسردگی عبارتند از:
افسردگی، خلق و خوی تاریک، هجوم افکار و خاطرات تاریک؛
غمگینی شدید، دلسوزی به خود، گریه کردن؛
حساسیت، آسیب پذیری، تحریک پذیری ("همه چیز مرا آزار می دهد")؛
ترس، اضطراب، نگرانی، دلهره ("چیزی وحشتناک قرار است اتفاق بیفتد")؛
بدبینی، ناامیدی و درماندگی ("هیچ راهی برای من وجود ندارد"، "من هرگز بهتر نخواهم شد")؛
احساس بی ارزشی، گناه و افزونگی ("هیچ کس مرا دوست ندارد"، "هیچ کس به من نیاز ندارد")؛
تنهایی، احساس تعلق نداشتن یا محافظت نشدن ("من در دنیا کاملا تنها هستم")؛
ناتوانی در لذت بردن از چیزها یا فعالیت های لذت بخش قبلی ("هیچ چیز مرا خوشحال نمی کند")؛
بی حالی، بی حالی ("من هیچ چیز را دوست ندارم")؛
اختلال در تمرکز و حافظه؛
خستگی، خستگی، کمبود انرژی؛
کاهش یا افزایش قابل توجه اشتها؛
بی خوابی یا نیاز بیش از حد به خواب؛
دردهای بدن که دلایل فیزیکی ندارند؛
آرزوی مرگ یا برنامه ریزی برای خودکشی ("دیگر نمی توانم تحمل کنم"، "ترجیح می دهم که بروم").
درمان افسردگی
داروها اغلب در درمان افسردگی استفاده می شوند، به اصطلاح داروهای ضد افسردگی آنها علائم بیماری را ظرف یک تا شش هفته از بین می برند یا کاهش می دهند و می توانند با سایر روش ها و روان درمانی ترکیب شوند.
اولین سوالی که در هنگام ابتلا به افسردگی مطرح می شود این است که چه کنیم. در هر صورت باید از پزشک کمک بگیرید. این می تواند یک پزشک خانواده باشد که خودش داروهای ضد افسردگی تجویز کند یا در صورت لزوم بیمار را به روانپزشک ارجاع دهد. همچنین می توانید به روانپزشکی مراجعه کنید که مطب خصوصی دارد. متأسفانه تعداد زیادی از بیماران به سختی می پذیرند که از یک اختلال روانی رنج می برند و با ناراحتی به روانپزشک مراجعه می کنند.در درمان افسردگی بیشتر از داروها استفاده می شود که اصطلاحاً نامیده می شود. داروهای ضد افسردگی آنها علائم بیماری را ظرف یک تا شش هفته از بین می برند یا کاهش می دهند و می توانند با سایر روش ها و روان درمانی ترکیب شوند. داروهای ضدافسردگی باید به طور مستمر و دقیقاً طبق دستور پزشک مصرف شوند، بدون انحراف یا «بداهه» که گاهی بیماران مستعد آن هستند. سازمان بهداشت جهانی مصرف داروهای ضدافسردگی را به مدت شش تا ده ماه پس از ناپدید شدن علائم توصیه میکند و برخی از متخصصان از درمان طولانی مدت یا حتی مادام العمر در بیماران مبتلا به افسردگی مزمن حمایت میکنند.
انواع داروهای ضد افسردگی
گروه های اصلی مهارکننده های مونوآمین اکسیداز، ضد افسردگی های سه حلقه ای و مهارکننده های بازجذب سروتونین هستند.
ده ها داروی ضد افسردگی در بازار وجود دارد که با توجه به اثرشان به چند گروه اصلی طبقه بندی می شوند. گروه های اصلی مهارکننده های مونوآمین اکسیداز، ضد افسردگی های سه حلقه ای و مهارکننده های بازجذب سروتونین هستند. همه آنها در افزایش عملکرد یک یا چند انتقال دهنده عصبی و در نتیجه کاهش علائم مشترک هستند.
آنچه باید در مورد مصرف دارو بدانید
درک این نکته مهم است که داروهای ضد افسردگی فورا اثر نمی کنند، بنابراین باید به مدت طولانی و به طور منظم مصرف شوند و مثبت است که منجر به ایجاد اعتیاد نشود.
داروهای ضد افسردگی مانند آسپرین یا آرامبخشها فوراً اثر نمیکنند. بسته به شکل بیماری، بین یک تا شش هفته طول می کشد تا داروها منجر به بهبود شوند. بسیار مهم است که آنها به طور مداوم و با رعایت کامل دستورالعمل ها مصرف شوند.
همه انواع داروهای ضد افسردگی تقریباً در 80 درصد بیماران به طور یکسان علائم افسردگی را سرکوب می کنند. وقتی ثابت شود که یک دارو بی اثر است، پزشک می تواند دوز همان دارو را افزایش دهد، داروی دیگری را تجویز کند (اغلب با مکانیسم اثر متفاوت)، یا داروی دیگری را به داروی اول اضافه کند.
داروهای ضد افسردگی اعتیادآور نیستند. اگر بیمار مجبور است دارو را طولانی مدت مصرف کند، به این دلیل است که ماهیت بیماری آن را ایجاب می کند، نه به دلیل اعتیادآور بودن دارو.
در صورت وجود مشکلات، داروهای ضد افسردگی مانع از حل مشکلات زندگی بیمار نمی شوند. در واقع او را برای برخورد با آنها آموزش می دهند.
روان درمانی
درمان افسردگی
روان درمانی یک کمک خوشایند برای بیمار افسرده است، در درجه اول در دوره قبل از شروع اثر داروها. وقتی وضعیت او بهبود یافت، میتواند مهارتهای عملی «ضدافسردگی» را از درمانگر بیاموزد: چگونه با افراد بهتر برخورد کند، چگونه زندگی خود را بهتر سازماندهی کند و از موقعیتهای استرسزا اجتناب کند، چگونه به دنبال آنچه میخواهد بگردد و با آنچه که نمیخواهد مخالفت کند. T "راه او را برو" ، چگونه به طور کلی خود را در جامعه مطرح کنید.
درمان های جایگزین
افسردگی علاوه بر دارو درمانی و روان درمانی با الکتروشوک و نور درمانی نیز درمان می شود.
در درمان افسردگی، برخی از روش هایی که بر فرآیندهای بیوشیمیایی-الکتریکی در مغز تأثیر می گذارند، مؤثر بودن آنها ثابت شده است. یکی از این روش ها، الکتروشوک درمانی یا الکتروشوک درمانی (ECT) است. الکتروشوک درمانی هنوز بهترین روش برای درمان افسردگی شدید و فاز شیدایی اختلال دوقطبی است. در بیمارستان انجام می شود و کاملا بی ضرر است. به بیمار شل کننده های عضلانی داده می شود و تحت بیهوشی کامل قرار می گیرد. سپس یک الکترود در یک یا هر دو طرف سر او قرار می گیرد که جریان ضعیفی را به مغز می فرستد تا اسپاسم (تشنج) ایجاد کند. این اسپاسم یک عنصر کلیدی درمانی ECT است. این روش 6 تا 12 بار در فواصل دو تا سه روزه تکرار می شود. نور درمانی در درجه اول برای افسردگی زمستانی استفاده می شود، یعنی افسردگی ناشی از کمبود نور. بیمار بین 30 تا 120 دقیقه به یک لامپ با قدرت 2500 تا 10000 لوکس نگاه می کند (هرچه لامپ ضعیف تر باشد، درمان بیشتر طول می کشد). اثر پس از 3 تا 4 روز به دست می آید. درمان بی خوابی به بیماران افسرده کمک می کند که علائم این بیماری پس از یک شب بی خوابی یا پس از بیدار شدن 3 تا 4 ساعت زودتر به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. می توان آن را با نور درمانی ترکیب کرد، به طوری که بلافاصله پس از بیدار شدن بیمار در معرض نور شدید قرار می گیرد. به نظر می رسد که فرآیندهای الکتروشیمیایی مغز در طول خواب و به ویژه در مرحله REM (مرحله رویا) مختل می شوند، در حالی که بیداری طولانی مدت فرآیندهای مختل را به عملکرد طبیعی "باز می گرداند".