12-09-2020, 08:27 PM
پردیس فناوری کیش _طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_دپارتمان زبانهای خارجی : http://kishindustry.com
Was shamed
were Mu'awiyah and the leaders of the Umayyads.They also invited the Imam. In their hearts, they felt humiliated in front of his glory. They began to praise the Umayyads.
Each of them told a lie about his family. Uthman's son had nothing to say. he just Insulted Ali;
The Imam answered them all; one by one .
He said to 'Uthman's son: "... It is not right to insult the elders. Your likeness is like a mosquito that wants to rise from a palm trunk, it says be strong! The tree answers. " i did not even feel, when you were on me."
Everyone in the audience laughed. The face of Uthman's son blushed with embarrassment. Was shamed
ضایع شده بود
معاویه بود و سران بنی امیه . از امام هم دعوت کردند . در دل , مقابل شکوه و عظمتش احساس حقارت می کردند. شروع کردند به ستایش بنی امیه .
هر کدامشان در مورد خانواده اش دروغی به هم بافت و گفت. پسر عثمان چیزی برای گفتن نداشت . به علی توهین کرد ؛
امام جواب همه شان را داد ؛ یک به یک .
به پسر عثمان گفت:"... درست نیست به بزرگان توهین کنی . مَثلِ تو , مثل پشه ای است که می خواهد از روی تنه ی نخلی بلند شود , می گوید محکم باش ! درخت جوابش می دهد من متوجه نشستنت نشدم که حالا بخواهم بلد شدنت را حس کنم."
حاضران همه به خنده افتادند . از خجالت صورت پسر عثمان سرخ شد. ضایع شده بود.
Aftab Gharib is a narrative of the life of Imam Hassan Mojtaba "PBUH" written by Fatemeh Karimi. The publication of this book was the responsibility of the Isfahan Municipality Cultural and Sports Organization. Translator: Hamid Reza Nokhbeh Dehghan
آفتاب غریب روایتی است از زندگی امام حسن مجتبی «علیه السلام» نوشته فاطمه کریمی. انتشار این کتاب به عهده سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری اصفهان بود. مترجم: حمیدرضا نخبه دهقان
Was shamed
were Mu'awiyah and the leaders of the Umayyads.They also invited the Imam. In their hearts, they felt humiliated in front of his glory. They began to praise the Umayyads.
Each of them told a lie about his family. Uthman's son had nothing to say. he just Insulted Ali;
The Imam answered them all; one by one .
He said to 'Uthman's son: "... It is not right to insult the elders. Your likeness is like a mosquito that wants to rise from a palm trunk, it says be strong! The tree answers. " i did not even feel, when you were on me."
Everyone in the audience laughed. The face of Uthman's son blushed with embarrassment. Was shamed
ضایع شده بود
معاویه بود و سران بنی امیه . از امام هم دعوت کردند . در دل , مقابل شکوه و عظمتش احساس حقارت می کردند. شروع کردند به ستایش بنی امیه .
هر کدامشان در مورد خانواده اش دروغی به هم بافت و گفت. پسر عثمان چیزی برای گفتن نداشت . به علی توهین کرد ؛
امام جواب همه شان را داد ؛ یک به یک .
به پسر عثمان گفت:"... درست نیست به بزرگان توهین کنی . مَثلِ تو , مثل پشه ای است که می خواهد از روی تنه ی نخلی بلند شود , می گوید محکم باش ! درخت جوابش می دهد من متوجه نشستنت نشدم که حالا بخواهم بلد شدنت را حس کنم."
حاضران همه به خنده افتادند . از خجالت صورت پسر عثمان سرخ شد. ضایع شده بود.
Aftab Gharib is a narrative of the life of Imam Hassan Mojtaba "PBUH" written by Fatemeh Karimi. The publication of this book was the responsibility of the Isfahan Municipality Cultural and Sports Organization. Translator: Hamid Reza Nokhbeh Dehghan
آفتاب غریب روایتی است از زندگی امام حسن مجتبی «علیه السلام» نوشته فاطمه کریمی. انتشار این کتاب به عهده سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری اصفهان بود. مترجم: حمیدرضا نخبه دهقان