تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum
  • سردر
  • جستجو
  • فهرست اعضا
  • سالنامه
  • راهنما
درود مهمان گرامی! ورود ثبت‌نام
ورود
نام کاربری:
گذرواژه‌:
گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
 
تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum › پردیس فناوری کیش › زبان های خارجی › زبان انگلیسی v
« قبلی 1 … 6 7 8 9 10 … 22 بعدی »

Most powerful

امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حالت موضوعی
Most powerful
Marjanbesarati آفلاین
عضو جوان
**
ارسال‌ها: 22
موضوع‌ها: 22
تاریخ عضویت: Sep 2020
اعتبار: 0
#1
12-09-2020, 10:57 PM (آخرین ویرایش: 17-09-2020, 12:10 AM، توسط Marjanbesarati.)

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت ومدیریت_دپارتمان زبانهای خارجی:http://kishindustry.com

Story Title : Most Powerful 

 Story : A father provided best of education, money and everything possible to his That boy becomes a top shot.
His son gets a grand cabin in the best office of world.

His father feels proud and very powerful. He visits his office.

Son is sitting on his chair. Father goes to the back side, keeps his hands on the shoulders of his son.
And father asks a question: Who is the most powerful man in the world?


(Father expects that son will say- of course you dad.)

Son proudly says: I am the most powerful person.

Father feels shattered. With wet eyes tries to walk out of the office. But at gate asks once again- oh so you feel that you are most powerful.

Son says :

No, dad you are most powerful.

Father: but couple of minutes back you said that you are most powerful.

Son: I said rightly. At that time your hands were on my shoulders. LOVE YOU DAD.

Moral of the story is : Without parents blessings we r nothing.

عنوان داستان: قدرتمندترین
   پدری بهترین امکانات  تحصیل، پول و همه چیز را برای پسرش فراهم کرد.

 پسرش یک دفتر بزرگ در بهترین دفتر جهان می گیرد.

 پدرش احساس غرور و افتخار میکرد.  به دفترش مراجعه  کرد.
پسر روی صندلی خود نشسته است،پدر به طرف پشت او می رود ، دستانش را روی شانه های پسرش میگذارد.
 و پدر  می پرسد: قدرتمندترین مرد جهان کیست؟


 (پدر انتظار دارد آن پسر بگوید - البته تو پدر.)

پسر با افتخار می گوید: من قدرتمندترین فرد هستم.

 پدر احساس خرد شدن می کند.  با چشمان خیس سعی می کند از دفتر خارج شود.  اما دم در یک بار دیگر می پرسد - آه بنابراین شمااحساس می کنید قدرتمندترین هستید.

 پسر میگوید:

 نه ، پدر شما قدرتمندترین هستید.

 پدر: اما چند دقیقه پیش گفتی که قدرتمندترین هستی.

 پسر: درست گفتم.  در آن زمان دستان شما روی شانه های من بود.  دوستت دارم پدر.

 پیام اخلاقی این داستان: بدون برکت پدر و مادر هیچ چیز نداریم.
ارسال‌ها
پاسخ
« قدیمی‌تر | جدیدتر »


  • مشاهده‌ی نسخه‌ی قابل چاپ
پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
  • تیم انجمن
  • صفحه‌ی تماس
  • تالار کیش تک / kishtech forum
  • بازگشت به بالا
  • بایگانی
  • نشانه‌گذاری تمامی انجمن‌ها به عنوان خوانده شده
  • پیوند سایتی RSS
زمان کنونی: 16-07-2025، 06:17 PM Persian Translation by MyBBIran.com - Ver: 6.5
Powered by MyBB, © 2002-2025 MyBB Group.