30-09-2020, 03:11 AM
پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت ومدیریت_دپارتمان زبانهای خارجی:http://kishindustry.com
She called out the wind’s childhood
She linked the string of words
To the latch of water
And one night she pronounced
The green message of love
So clearly
That we caressed the emotion of the earth
And were freshened like the accent of a pail of water
And many a time we saw her
Basket in hand
Going to pluck a bunch of glad tidings
Alas
She failed to sit before the Clarity of Pigeons
And went to the edge of Nil
Lying beyond the Patience of Lights
And she did not mind at all
How lonely we would feel
To eat apples
At the intervals of the distressing closing of doors
همیشه کودکی باد را صدا می کرد.
همیشه رشته ی صحبت را
به چفت آب گره می زد.
برای ما، یک شب
سجود سبز محبت را
چنان صریح ادا کرد
که ما به عاطفه ی سطح خاک دست کشیدیم.
و مثل لهجه ی یک سطل آب تازه شدیم.
و بارها یدیم
که با چقدر سبد
برای چیدن یک خوشه ی بشارت رفت.
ولی نشد
که روبروی وضوح کبوتران بنشیند.
و رفت تا لب هیچ
و پشت حوصله ی نورها دراز کشید.
و هیچ فکر نکرد
که ما میان پریشانی تلفظ درها
برای خوردن یک سیب
چقدر تنها ماندیم
همیشه رشته ی صحبت را
به چفت آب گره می زد.
برای ما، یک شب
سجود سبز محبت را
چنان صریح ادا کرد
که ما به عاطفه ی سطح خاک دست کشیدیم.
و مثل لهجه ی یک سطل آب تازه شدیم.
و بارها یدیم
که با چقدر سبد
برای چیدن یک خوشه ی بشارت رفت.
ولی نشد
که روبروی وضوح کبوتران بنشیند.
و رفت تا لب هیچ
و پشت حوصله ی نورها دراز کشید.
و هیچ فکر نکرد
که ما میان پریشانی تلفظ درها
برای خوردن یک سیب
چقدر تنها ماندیم