اندرو استوارت تننبام (متولد ۱۹۴۴) نگارنده٬ پژوهشگر واستاد کامپیوتر یهودی آمریکایی از دانشگاه آزاد آمستردام در هلند است. او به خاطر خلق مینیکس، یک سیستمعامل آزاد شبیه یونیکس با اهداف آموزشی، و کتابهای درسی علوم رایانهاش که متون مرجع در این زمینه شناخته میشوند شناختهشده است. وی شغل تدریس را مهمترین کار خود میداند.
کتابشناسی
او به خوبی برای کتابهایش در علوم رایانه شناختهشدهاست:
[list]
[*]شبکههای رایانهای*
[*]سیستمعاملها: طراحی و پیادهسازی
[*]سیستمعاملهای نوین*
[*]سیستمعاملهای توزیع شده*
[*]سازماندهی رایانهٔ ساخت یافته*
[*]سیستمهای توزیعشده: اصول و نهایت*
[/list]سیستمعامل: طراحی و پیادهسازی و مینیکس الهامبخش لینوس توروالدز برای طراحی هستهٔ لینوکس بود. در زندگینامهٔ Just for Fun، توروالدز توضیح میدهد که چگونه کتاب او را به بلندای جدید رساند.
کتابهای او به زبانهایی که شامل عربی، باسک، بلغاری، چینی، آلمانی، فرانسوی، آلمانی، عبری، مجارستانی، ایتالیایی، کرهای، ژاپنی، اسپانیایی مکزیکی، فارسی، لهستانی، پرتقالی، رومانیایی، روسی، صری، اسپانیایی میشوتد ترجمه شدهاست.آنها در بیش از ۱۲۰ ویرایش ظاهر شدهاند که در دانشگاههای سرتاسر دنیا استفاده میشوند.
مهندس عباس سحاب
شهرت علمی و فرهنگی: محقق و جغرافیدان
مشهور به پدر کارتوگرافی ایران. وی را پدر جغرافیا و نقشهکشی ایران میدانند. پس از تحصیل در مکتبخانه ، به همراه پدر به تهران آمد و وارد مدرسهٔ کمالیه شد و دورهٔ متوسطه را در مدارس ابنسینا و علمیه گذرانید و در همین زمان استعداد و علاقهٔ او به جغرافیا آشکار شد. پدرش که به دلیل هزینهٔ سنگین ترسیم نقشههای کتاب "جغرافیای آسیا" کارپنتر انگلیسی ، با مشکل مواجه بود ، فرزندش را به هنگام انجام تکالیف مدرسه به تهیهٔ نقشه تشویق می کرد. همین موضوع زمینههای تأسیس مؤسسه جغرافیائی و کارتوگرافی ایران را در ۱۳۱۵ش فراهم آورد . وی به همراه پدرش ، استاد ابوالقاسم سحاب ، این مؤسسه را تأسیس نمود. مهندس سحاب در همان ایام به تهیهٔ نقشهٔ فرانسه و سپس نقشهٔ اروپا اقدام نمودکه مورد توجه صاحبنظران قرارگرفت. شهرت وی در آن دوران به جهت پیشرفتهای روزافزونش در زمینهٔ تهیهٔ نقشهها و اطلسهای جغرافیائی بود. او سپس تحصیلات عالیهٔ خود را در دانشگاه تهران ادامه داد و بعد از مدتی نقشهٔ تهران را تهیه نمود. وی از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۵ش پس از مطالعه و بررسی و سفر به سیهزار روستا و شهر در سراسر کشور نقشههای متعددی ترسیم کرد که بر آثار تاریخی و فرمهای سنتی استوار است ، از جمله نقشههای استان اصفهان ، استان آذربایجان شرقی ، استان مازندران ، مشهد ، بندرعباس و شیراز میباشند. او همچنین در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ش نقشههای کشورهای پاکستان ، افغانستان ، ترکیه ، کویت ، عراق ، عربستان ، هندوستان ، اندونزی را با سبک خاص رسم تصاویر و تذهیب حاشیه ترسیم کرد. استاد سحاب در ۱۳۳۹ش با تحمل مشکلات فراوان اولین دورهٔ نقشههای آموزشی را برای مدارس در هشت قطعه (شامل نقشههای ایران ، جهاننما ، و یکایک قارهها) ترسیم نمود. او همچنین با همکاری مؤسسهٔ کلمبوس آلمان اولین کرهٔ جغرافیائی را با خط فارسی در جهان تولید نمود. سرانجام مهندس سحاب ، به علت بیماری قلب ، در بیمارستان شهید مدرس تهران درگذشت. از دیگر آثار وی: تهیهٔ اولین دورهٔ نقشههای توریستی و ایرانگردی استانهای ایران؛ "اطلس مصور ایران و جهان"؛ "تاریخ شصت سال کارتوگرافی ایران".
پروفسور مجید سمیعی درتاریخ 29 خرداد 1316 در شهر تهران و در خانواده ای فرهیخته چشم به جهان گشودند.ایشان پس از اتمام تحصیلات دوره دبیرستان در ایران راهی کشور آلمان شدند و در دانشگاه ماینتز در رشته پزشکی مشغول به ادامه تحصیل گردیدند. نظر به موفقیتهای علمی ایشان در دوران تحصیلات پزشکی و کسب عالیترین نمرات ممکن در امتحانات پایان دوره پزشکی، جایزه ویژه وزارت علوم ایران برای برترین دانشجویان ایرانی مقیم اروپا به ایشان تعلق گرفت. پس از فراغت از تحصیل در رشته پزشکی و همچنین اتمام تحصیلات ثانوی در بیولوژی، ایشان تحصیلات تخصصی خود در رشته جراحی مغز و اعصاب را در دانشگاه ماینتزآغازنمودند و در سال 1970 موفق به دریافت مدرک بورد تخصصی این رشته از کشور آلمان شدند.
در آوریل 1970 و تنها در سن 32 سالگی ایشان موفق به دریافت عنوان دانشیاری در رشته جراحی مغز و اعصاب گردیدند و فعالیت خویش را بعنوان معاون دپارتمان جراحی مغز و اعصاب دانشگاه ماینتز ادامه دادند. یکسال بعد و در سال 1971 ایشان موفق به دریافت عنوان استادی (پروفسور) در رشته جراحی مغز و اعصاب گردیدند. در این سال پیشنهاد عنوان استادی و ریاست دپارتمان رشته جراحی مغز و اعصاب دردانشگاه ملی ایران (دانشگاه شهید بهشتی کنونی) به ایشان داده شد. لیکن ایشان جهت ادامه فعالیت علمی خود در دانشگاه ماینتز از پذیرش این سمت مهم امتناع نمودند. در سال 1977 ایشان ریاست دپارتمان جراحی مغز و اعصاب در بیمارستان نورداشتات در هانوفر آلمان را پذیرفتند، سمتی که ایشان تا سال 2003 عهده دار آن بودند. پس از چندین پیشنهاد برای ریاست دپارتمان های جراحی مغز و اعصاب از طرف دانشگاههای لایدن هلند و ماینتز آلمان ، ایشان در نهایت سمت استادی جراحی مغز و اعصاب دانشگاه پزشکی هانوفر (MHH) را در سال 1988 پذیرفتند. از سال 1996 ایشان ریاست هر دو دپارتمان جراحی مغز و اعصاب در بیمارستان نورداشتات و دانشگاه پزشکی هانوفر را عهده دار شدند. در سال 2000 پروفسور سمیعی موسسه بین المللی علوم اعصاب را در هانوفر بنیان نهادند و ریاست آنرا برعهده گرفتند. در سال 2003 ایشان بازنشستگی خود از ریاست دپارتمانهای جراحی مغز اعصاب در بیمارستان نورد اشتات و دانشگاه پزشکی هانوفر را اعلام نموده و خود را وقف توسعه موسسه بین المللی علوم اعصاب نمودند. در سال 2004 پروفسور سمیعی همچنین ریاست موسسه بین المللی علوم اعصاب چین واقع در دانشگاه پزشکی پایتخت (Capital Medical University) در پکن را نیز تقبل نمودند. در سال 2010 ساخت موسسه بین المللی علوم اعصاب ایران در تهران برنامه ریزی و عملیات ساختمانی آن آغاز گردید. پروفسور مجید سمیعی بیانگذار و رئیس موسسه بین المللی علوم اعصاب ایران میباشند که در آینده نزدیک راه اندازی خواهد شد.
اهتمام پروفسور سمیعی به آموزش و پیشبرد رشته جراحی مغز و اعصاب یکی از جنبه های بسیارمهم و برجسته در فعالیتهای علمی ایشان می باشد. ایشان از آغاز فعالیتشان بعنوان پروفسور جراحی مغز و اعصاب، کوشش وتوجه ویژه ای به آموزش جراحان مغز و اعصاب درسراسر جهان داشتند. ایشان از سال 1971 دوره های منظم سالانه یا دوسالانه آموزش جراحی میکروسکوپی مغز و اعصاب (میکرونوروسرجری) را در دانشگاه ماینتز برگزار می نمودند. پروفسور مجید سمیعی همچنین در سال 1979 نخستین دوره آموزشی جراحی قاعده جمجمه در جهان را در هانوفر پایه گذاری نمودند. علاوه بر دوره های منظمی که ایشان در آلمان برگزار می نمودند، دوره های آموزشی مشابه دیگری نیز درسایر کشورها در سراسر جهان جهت ارتقای دانش جراحان مغز و اعصاب توسط ایشان پایه گذاری و برگزار گردید. در سال 2004 ایشان بعنوان رئیس موسسه بین المللی علوم اعصاب چین دوره بین المللی سالانه جراحی مغز و اعصاب بالینی را سازماندهی وبنیانگذاری نمودند. در سال 2004 سازمان تامین اجتماعی ایران ریاست دپارتمان جراحی مغز و اعصاب بیمارستان میلاد تهران را به پروفسور مجید سمیعی پیشنهاد نمودند.ازآن پس وبه رهبری ایشان، دوره های آموزشی منسجم و جامعی برای کارکنان دپارتمان برنامه ریزی و اجرا گردید که نتیجه آن تبدیل این دپارتمان به یکی از توسعه یافته ترین و پیشرفته ترین مراکز جراحی مغز واعصاب بوده است. از سال 2006 پروفسور سمیعی سمپوزیوم بین المللی جراحی مغز و اعصاب را بطور مستمردر تهران و به رهبری خود بنیاد نهادند.
پروفسور مجید سمیعی ریاست و عضویت در گروه بنیانگذاری بسیاری از جوامع و موسسات بین المللی را بر عهده داشته اند. پروفسور سمیعی در طی دوران زندگی علمی خویش مقامهای علمی بسیاری را در قالب استادی افتخاری، دکترای افتخاری و استاد میهمان ازدانشگاههای سراسر جهان کسب نموده اند. ایشان همچنین سخنرانی های افتخاری و سخنرانی های یادبود بسیاری نیز ایراد نموده اند. ایشان عضویت افتخاری بسیاری از آکادمیهای ملی علوم پزشکی وهمچنین جوامع جراحی مغز و اعصاب ملی، بین المللی و قاره ای را دارا می باشند. ایشان تا کنون جوایز، افتخارات ومدالهای ارزشمند و گرانبهای ملی و بین المللی بسیاری را کسب کرده اند. ایشان میهمان افتخاری دربسیاری از گردهمایی های جراحی مغز و اعصاب بوده اند و به عنوان سخنران ویژه و مدعو، بیش از 1000 سخرانی در کنگره های بین المللی ایراد نموده اند.
پس از انتخاب پروفسور سمیعی به سمتهای ریاست درجامعه جراحی مغز و اعصاب آلمان، جامعه جراحی قاعده جمجمه آلمان، جامعه بین المللی جراحی قاعده جمجمه، گروه بین المللی مطالعات قاعده جمجمه و جامعه جراحی پلاستیک و ترمیمی آلمان، ایشان در سالهای 1997 تا 2001 به سمت ریاست فدراسیون جهانی انجمنهای جراحی مغز و اعصاب (WFNS) انتخاب گردیدند. در سال 1998 ایشان بنیاد فدراسیون جهانی انجمنهای جراحی مغز و اعصاب (WFNS) را بنیان نهادند. پروفسور سمیعی از سال 2001 به عنوان رئیس افتخاری فدراسیون جهانی انجمنهای جراحی مغز واعصاب (WFNS) و همچنین رئیس بنیاد این مجمع ایفای نقش نموده اند.
در سال 2011 فدراسیون جهانی انجمنهای جراحی مغز واعصاProfessor Madjid Samii ب (WFNS) پروفسور سمیعی را بعنوان سفیراین فدراسیون درآفریقا منصوب نمود که بنیانگذاری پروژه بسیار مهم "آفریقا 100" جهت ارتقای دانش جراحی مغز واعصاب در سراسر این قاره از ابتکارات ایشان در این سمت بوده است.
پروفسور سمیعی ادیتور، عضو گروه ویراستاری و ادیتورافتخاری بسیاری از مجلات پزشکی هستند. ایشان تا کنون 17 کتاب در رشته جراحی مغز و اعصاب منتشر نموده اند. کارهای علمی ایشان همچنین در قالب بیش از 500 مقاله علمی منتشر شده است.
یکی از مهمترین دستاوردهای مهم پروفسور سمیعی، آموزش بیش از 1000 جراح مغز و اعصاب از سراسر جهان می باشد که اغلب این جراحان در کشورهای خود دارای مراتب بالای علمی ، اجرایی و آموزشی هستند. در سال 2002 دوستان و شاگردان ایشان جامعه بین المللی جراحی مغز و اعصابی به نام "کنگره بین المللی جراحان مغز و اعصاب پروفسور مجید سمیعی (MASCIN)" را بنیان نهادند. این جامعه سپس به "جامعه بین المللی جراحان مغز و اعصاب پروفسور مجید سمیعی (MASSIN)" تغییر نام یافت.
در سال 2011 فدراسیون جهانی انجمنهای جراحی مغز و اعصاب (WFNS) در اقدامی بیسابقه، مدال افتخار این فدراسیون به همراه جایزه 10000 یورویی خود که هر دو سال یکبار به برجسته ترین جراحان مغز و اعصاب از سراسر جهان اهدا خواهد شد را به افتخار پروفسور مجید سمیعی "مدال افتخار مجید سمیعی (Madjid Samii Medal of Honor)" نامگذاری نمود. نخستین جایزه و مدال افتخار مجید سمیعی در سال 2011 در کشور برزیل و همزمان با برگزاری مجمع این فدراسیون به پروفسور Maurice Choux از کشور فرانسه و استاد دانشگاه مارسی اهدا شد.
پروفسور مجید سمیعی در سال 1961 با مهشید سمیعی ازدواج نمودند و دارای دو فرزند می باشند. دختر ایشان امیره سمیعی در رشته اقتصاد تحصیل نمودند و پسر ایشان پروفسور امیر سمیعی، پروفسور مشهور جراحی مغز و اعصاب و معاون مرکز جراحی مغز و اعصاب در موسسه بین المللی علوم اعصاب هانوفر می باشند.
تصویری از INI که در شهر هانوفر آلمان واقع است
فعالیت های پروفسور مجید سمیعی
سمیعی در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی از عوامل اصلی توسعه جراحی قاعده جمجمه بود و همچنان به جراحی در این زمینه میپردازد. سمیعی از جراحان پیشرو مغز و اعصاب در زمینه جراحی میکروسکوپی داخل جمجمهای است. او ظرفیتهای جراحی میکروسکوپی در جراحی مغز را تشخیص داد و ابتدائاً وارد زمینه شوانومای زاویه مخچه – پل مغزی شد و در جراحی شوانوما به دستاوردی جهانی دست یافت. او روشهایی را تکامل داده که بدشکلی را به حداقل برساند و بر بیمار تمرکز کند تا برداشتن کامل تومور. او بسیار زود بر اهمیت جراحی به کمک عکس متمرکز شد و کارشناسی شناخته شده در زمینه تصویربرداری کاربردی و ساختاری در جراحی قشر مغز است. او به طرز موفقیت آمیزی در طول فعالیت خود ۱۲۰۰۰ بیمار را عمل کرده است. او صدها مقاله و ۱۷ جلد کتاب نوشته است. او در کنگرههای جراحی مغز و اعصاب جهان بعنوان سخنران مدعو شرکت میکند. سمیعی شاگردان زیادی تربیت کرده است که در کشورهای مختلف جهان به فعالیت در زمینه جراحی مغز و اعصاب مشغول هستند و هر ساله کنفرانسی را به افتخار سمیعی در یکی از کشورها برگزار میکنند.
سمیعی از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ رئیس فدراسیون جهانی جوامع جراحی مغز بوده است و در سال ۲۰۰۱ به پاس خدماتش به عنوان رئیس افتخاری این نهاد برگزیده شده است.
آی ان آی
تصویری از INI که در شهر هانوفر آلمان واقع است.
سمیعی در دهه ۱۹۹۰ یک مرکز خصوصی بین المللی علوم اعصاب (به انگلیسی: International Neuroscience Institute) را که به اختصار INI شناخته میشود، تأسیس کرد. بنای این مرکز برگرفته از شکل مغز است. این مرکز در شهر هانوفر آلمان واقع است و ریاست آن را مجید سمیعی و پسرش (امیر سمیعی) بر عهده دارند.
بیمارستان پروفسور سمیعی رشت
در اسفند ۱۳۸۷ با حضور گرهارد شرودر صدراعظم سابق آلمان در رشت ساخت «بیمارستان فوق تخصصی جنرال ۴۰۰ تختخوابی پروفسور سمیعی» آغاز شد. بخش جراحی مغز و اعصاب این بیمارستان با مرکز اعصاب آلمان همکاری خواهد داشت. این مرکز علاوه بر درمانی بودن فعالیت پژوهشی در زمینه مغز و اعصاب دارد. سمیعی بر مراحل ساخت این بیمارستان نظارت میکند. وی این بیمارستان را الگویی برای ایران خواند که خدمات بزرگی را در عرصه مغز و اعصاب ارائه خواهد کرد و مهمترین هدف از تأسیس بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی فوق تخصص مغز و اعصاب در رشت را علاقه به دیار خود بیان کرد.
بنیاد فرهنگ و علم گیلان
در دی ماه ۱۳۹۱ مجید سمیعی وعده داد بنیاد فرهنگ و علم گیلان در رشت تشکیل شود این بنیاد با حضور فرهیختگان و دانشمندان گیلانی سراسر جهان در رشت راه اندازی میشود. تأسیس بنیاد فرهنگ و علم، امکان تحقیقات علمی و فرهنگی را فراهم میکند و برای فعالیتهای علمی جوانان گیلانی است که با کمک اساتید کشور و استان گیلان اداره میشود. سمیعی راهاندازی این بنیاد کمک و حمایت استاندار، نمایندگان مجلس و نماینده ولی فقیه استان گیلان را لازم و ضروری دانست. این بنیاد تاکنون راهاندازی نگردیده است.
مرکز تحقیقات سرطان شناسی رشت
در ۱۱ شهریور ۱۳۹۳ عملیات اجرایی احداث بزرگترین مرکز تحقیقات سرطان شناسی خاورمیانه با حضور سمیعی در رشت با هدایت وی آغاز شد. این مرکز در سایت دانشگاه علوم پزشکی لاکان رشت در مدت دو سال ساخته خواهد شد. برای ساخت این مرکز در زمینی با مساحت ۴ هکتار و زیربنای ۲۰ هزار متر مربع ۶۵۰ میلیارد ریال هزینه میشود.
سمیعی با اشاره به کلنگ احداث مرکز بین المللی سرطان خاورمیانه در رشت گفت:
مطئمن هستیم این پروژه با سایر پروژهها متفاوت است و این مرکز در دو سال آینده با حضور همه مردم افتتاح میشود، مرکزی که اساس آن روی علم و دانش است.
او عضو سابق هیأت علمی دانشکده ی تحصیلات تکمیلی کسب وکار استنفورد، آزمایشگاه مدیریتی را در شهر خود، بولدر، کلرادو در ۱۹۹۵، بنیان نهاده است. او به خاطر کتابهای خود در مورد آنچه شرکت ها را با دوام و بزرگ می کند، معروف شده است.
وی که در رده بندی پنجاه متفکر در سال ۲۰۰۵ در رده ی شش از رهبران مدیریت قرار گرفت، بیش از همه به خاطر کتاب تأثیرگذار خود با نام “ساخته شده جهت بقا” عادات موفق شرکتهای خیالی که با کمک عضو دانشگاهی دانشگاه استنفورد با نام جری پوراس تألیف گردید و در آن عواملی که به شرکتها کمک می کند تا دوام بیاورند و پرفروش شوند، را تحلیل کرده است. کتاب بعدی کالینز، “از خوب تا عالی ” (چرا برخی شرکتها جهش می کنند ولی ساب اینطور نیستند؟)، از سؤالی ساده پدید آمده است: “آیا یک شرکت خوب می تواند به شرکتی عالی تبدیل شود؟” جواب مثبت است، کالینز جمع بندی می کند که با رهبری درست این کار امکان پذیر است. او دو سطح از رهبری را شناسایی میکند: سطح پنج ( عالی) و سطح چهار (خوب). جیم کالینز در این کتاب بررسی می کند چگونه یک شرکت خوب به یک شرکت استثنائی تبدیل میگردد. کتاب یک اصطلاح جدید را به واژه نامه ی رهبری معرفی می کند “رهبری سطح ۵”. سطح ۵ به بالاترین سطح در یک سلسله مراتب از توانایی های اجرایی اشاره دارد. رهبران در چهار سطح دیگر ممکن است موفق باشند، اما قادر نیستند شرکتها را از حد متوسط به برتری پایدار برسانند.
در کتاب “چگونگی سقوط توانمند: و چرا برخی شرکتها هرگز دست نمی کشند”، کالینز فرایند شکست در شرکتها و چگونگی جلوگیری از نزول و توقف شرکتهایی که دچار مشکل شده اند را مورد بررسی قرار میدهد. این کتاب پنج مرحله ی متوالی نزول را شناسایی میکند که اگر مورد توجه قرار گیرد می تواند به مدیران در جلوگیری از نزول کمک کنند
کتاب آخر وی، “انتخاب عالی” (نوشته شده با مورتن هانسن )، که در اکتبر ۲۰۱۱ منتشر شد، به دنبال درک این مسأله است که چرا برخی شرکتها در محیطهای ناپایدار رشد می کنند، درحالی که دیگران شکست میخورند و به واسطه ی این کتاب در لیست جوایز کتاب پنجاه متفکر برتر سال ۲۰۱۳ قرار گرفت.
* فکر می کنید ما در سالهای اخیر دیدگاه “مدیرعامل محور در کسب وکار داشته ایم؟
به طورکلی دیدگاه من علیه مدیرعامل محوری است. پاسخهای رهبری اغلب به نظر بیش از حد ساده بوده و در معرض خطر چشم پوشی از متغیرهای متعدد می باشد. اگر یک شرکت واقعاً عملکرد خوبی داشته باشد، ما می گوییم که رهبری خوبی داشته است، اما اگر عملکرد خوبی نداشته باشد، می گوییم که رهبری به آن خوبی که فکر می کنیم نبوده است.
من رهبری را به مثابه نسخه ی قرون وسطی میبینم. در قرن شانزدهم، هر زمانی که چیزی را متوجه نمی شدیم، چه زلزله بود یا از بین رفتن محصولات زراعی یا بیماری، آن را به خدا نسبت میدادیم. اما پس از آن دچار روشنگری شدیم و حوزه های جدید فیزیک و شیمی را کشف کردیم، پس توانستیم توضیحات متفاوتی برای زلزله و از بین رفتن محصولات پیدا کنیم.
در قرن بیست و بیستویک، زمانی که به دنیای اجتماعی، دنیای ساخته ی انسان نگاه می کردیم، هنوز در تاریکی بودیم. این به میزان علاقه ی ما نسبت به یافتن پاسخهای رهبری برمی گردد. رهبری برای قرن بیستم، مشابه خدا برای قرن شانزدهم است. اگر شما جستجو برای یافتن پاسخهایی که به خدا یا رهبری مرتبط میگردند را متوقف کنید، عوامل دیگر را پیدا می کنید.
* چگونه این دیدگاه در مورد رهبری بر تحقیقات شما تأثیر گذاشته است؟
در پژوهشهایمان همواره گفته ام که اجازه دهید نقش رهبر را کمرنگ کنیم تا بتوانیم سایر عوامل را بیابیم. بیایید فرض کنیم که چیزهای دیگری برای کشف کردن وجود دارد، همانند قوانین فیزیک. پس در این مسیر، یافته سطح پنج رهبری که از خوب تا عالی در آمده است، آنچه نبود که انتظار داشتم بیابم.
تیم تحقیقاتی گفت که مدیرعاملهای این شرکتها تأثیر بسیار زیادی بر تغییر شرکت از یک سطح به سطح دیگر، انتقال از سطح خوب به سطح عالی داشته اند. پاسخ من این بود که شرکتهای مورد مقایسه رهبر و آن هم رهبرانی استثنایی داشته اند، اما شرکتها عملکرد فوق العاده ای نداشته اند.
اما تیم تحقیقاتی مرا به عقب راندند. آنها بیان کردند که من نگرشی دیجیتالی به این قضیه دارم، شما یا رهبری فوق العاده هستید یا نبستید، و این سؤالی حیاتی است. اما در واقع بسیار پیچیده تر از این سوال است.
این مسأله در نهایت به این ایده منجر شد که رهبری مجموعه ای در حال تحول از و سطوح بلوغ است. پس سؤال، “مشکل از رهبری هست یا نه”، نیست، بلکه سؤال “چه مرحله ای از رهبری” و سطح بلوغ شما، میباشد.
*پس ایده ی سطح پنج از اینجا آمد؟
بله و به این ببینش منتهی شد به این که شرکتهایی که در طول زمان بهترین و پایدارترین نتایج را تولید کرده اند، خصوصیاتی دارند که ما در سطح پنج آنها را قرار می دهیم و سایر شرکتها رهبرانی دارند که در سطح چهار مانده اند. پس جواب رهبری نبود، جواب واقعی این است که شما رهبر سطح سه، چهار یا پنج هستید؟ و سپس به این سؤال منجر شد که “خصوصیات سطح پنج چیست؟”
* نتیجه گیری شما چه بود؟
به تعریفی ضروری رسیدیم. بعد اصلی سطح پنج، رهبری است که بیش از همه چیز اهداف بلندپروازانه برای شرکت، کار، جنبش و نه برای خودش دارد و اراده ای کاملا آهنین برای تحقق این اهداف بلندپروازانه دارد. این ترکیب مخصوص است، و این متعلق به آنها نیست یعنی مختص آنها نیست، بلکه برای شرکت و اهداف بلند آن است، چیزی که آنها بخشی از آن هستند. اما این یک فروتنی یا ضعف نیست، بلکه روی دیگر سکه است.
* چه کسانی شرکت را اولویت اول قرار میدهد؟
آنها افرادی هستند که برای موفقیت شرکت، برادر یا خواهر خود را اخراج می کنند. آنها روی شرکت شرط میبندند. اگر لازم باشد، زندگی خود را در بدترین شرایط قرار میدهند. حتی از مدیرعاملی کنار می کشند. آنها هر کاری میکنند تا شرکت موفق باشد. مهم نیست که تصمیمشان چقدر دردناک یا از لحاظ عاطفی استرس آور است، آنها اراده ی عملی کردنش را دارند. این ترکیبی بسیار غیرمعمول است، که سطح پنج رهبران را از بقیه متمایز می کنند
* شما یکبار گفتید که اگر مجبور باشید، بهترین مدیرعامل تمام دورانها را انتخاب کنید، چارلز کافین، اولین مدیرعامل جی ای در ۱۹۸۲ را انتخاب می کنید. چه افراد دیگری در لیست مدیران عامل بزرگ تمام دورانها قرار دارند؟
خب، من به دلایل متعدد در مورد مدیران فعال فعلی نظر نمی دهم. اما میتوانم تفکراتم را در مورد شرکتهایی که به اندازه ی کافی برای نظر داشتن، در موردشان تحقیق کرده ام، با شما در میان بگذارم و این لزوما شامل تمام شرکتهای جهان نمی شود. بر اساس معیارهای زیر: عملکرد، تأثیر، انعطاف پذیری، شهرت و در نهایت طول عمر عملکرد، دہ نفر رامی توانم نام ببرم
۔ ده نفر برتر تاریخ، به ترتبب معکوس عبارتند از: دیوید پیکارد مدیر عامل اج پی ، کاترین گراهام فردی که واشنگتن پست را به تعالی رساند، ویلیام مک نایت فردی که ایده مدیریت برای نوآوری را در دهه ۴۰ و ۵۰ برای سه ام ابداع کرد، دیوید ماکسول فردی که فانی مائی را به مسیر درست برگرداند، جیم برک مدیرعامل جانسون در زمان بحران، بینش عمیق او باعث شد شرکت قبل از وقوع بحران، برای بحران آماده شود، داروین اسمیت در کیمبرلی کلارک جرج مرکب در شرکت مرکب است، مثال فوق العاده ی مدیرعاملی بزرگ به دلیل درک تعریف جامع نقش شرکت در جامعه و پس از او سام والتون مدیر والمارت، بیل آلن از بویینگ کسی که در انتهای جنگ جهانی دوم زمانی که بویینگ نود درصد درآمدش را از دست داده بود مدیریت آن را برعهده گرفت و حتی یک هواپیمای تجاری تولید نکرد، این داستان فوق العاده ای است. چیزی را ساخت که حداقل تا دهه ی نود بزرگترین تولید کننده ی هواپیما در جهان بود. تجربه اش فوق العاده است و او یک رهبر سطح پنج کلاسیک بود.
و اما رتبه ی اول چارلز کافین، مدیر عامل جی ای، من او را انتخاب کردم زیرا او درخشید. او بنیانی را ایجاد کرد که سایر مدیران عامل براساس آن عمل کردند. او سیستم را ساخت. اولین نفری بود که توسعه ی مدیریت سیستماتیک را به عنوان یک فرایند ایجاد کرد. اگر شما عقب بایستید و در مورد آن فکر کنید، این یکی از بزرگترین اختراعات قرن بیستم خواهد بود. او هچنین فردی بود که اولین آزمایشگاه رشد و پژوهشی صنعتی را ایجاد کرد. هدیه ای فوق العاده برای حوزه ی سازمانی بود. به همبن دلیل است که رتبه ی اول به او اختصاص دارد.
تفاوت بین Excuse me و Sorry و Pardon me در انگلیسی
میدونیم که اینها رو میدونید، اما کاربرد دقیق اش اینجوریه:
طبق توضیحات و آموزشی که انگلیسی زبانها به فرزندانشان میدهند:
.
عبارت excuse (ایی) معمولا” قبل از اینکه شما برای دیگری مزاحمت(کوچک) و نا،راحتی(inconvenient) ایجاد کنید استفاده میشه.
مثالز:
Excuse me, could I get past?
ببخشید، میشه رد شم؟
.
Excuse me, could you tell me the way to the Tehran?
منو ببخشید، میشه راه تهران را به من بگویید؟
.
————
کلمه Sorry معمولا وقتی استفاده میشه که شما خطایی و کاری را(معمولا” غیر عمد) انجام داده اید که برای دیگری مزاحمت(کوچک) و نا،راحتی(inconvenient) ایجاد کرده است.
.
مثالز:
sorry, did I step on your foot?
متاسفم، از روی پای شما رد شدم؟
.
Sorry, Did I bother you?
متاسفم، مزاحمت شدم؟
.
Sorry to interrupt you
متاسفم که پریدم تو حرف ات
.
نکته:
دقت داشته باشید که Sorry مخفف I am sorry است که از I am sorry کمتر استفاده میشه.
——————
همچنین اگر بخواهید خیلی رسمی حرف بزنید و عذر خواهی کنید، از
I beg your pardon استفاده میکنید.
.
I beg your pardon. I’m afraid I didn’t realize this was your bag
عذرخواهی میکنم/ عفو کنید، نفهمیدم که کیف شماست.
.
همچنین اگر نشنیدید که طرف چی میگه میتونید بگید:
Sorry? /What? خودمانی و غیر رسمی
.
I beg your pardon?/ Pardon ؟ رسمی
.
همچنین در امریکا Pardon me هم گفته میشه
—————————-
در نهایت:
این جمله رو همیشه یادتون باشه:
I’m Sorry for past events and Excuse Me for future events.
حالا همین جمله رو در کامنت بنویس تا یادت بمونه. smile emoticon
.
هر وقت این خجالت و هراس رو از خودت دور کردی و جرات کامنت کردن/ بیان کردن در یک پیج/گروه آموزشی رو داشتی، بدان که به سمت جلو، به سمت موفقیت داری میری، در غیر اینصورت، ول معطل smile emoticon ، دور خودت داری میچرخی،
هرچند که حقیقت تلخ است Truth hurts kiss emoticon اما حقیقت را از دوست میشنوی و نه دشمن ات. / مخلصیم .
——————–
Moreover, According to Macmillan Dictionary
excuse me is used for:
۱- politely getting someone’s attention
۲- showing you are sorry for interrupting someone
۳-asking someone to move so that you can get past them
۴-politely telling someone you are leaving
————-
Sorry is used for :
۱-emphasizing how bad,stupid,or embarrassing something is
۲-feeling sadness or sympathy because something bad has happened to them
۳-disappointed about a situation,and wishing you could change it
چگونگی کار کردن شما بیشتر از مدتزمانی که کار میکنید اهمیت دارد. افراد باهوش خودشان را برای یک هفته پرانرژی آماده میکنند و میزان بهرهوری خود را بالا میبرند. احتمالا شما هم دیدهاید که بعضی از مردم در مدتزمان کمتری نسبت به دیگران کارهای خود را انجام میدهند. مقدار کاری که توسط آنها انجام میشود، حتی نسبت به کسانی که ۱۰ یا ۲۰ ساعت بیشتر از آنها در طول هفته کار میکنند نیز بیشتر است. درواقع آنها قادرند بدون اینکه شبها بیدار باشند یا اینکه تعطیلات آخر هفته خود را خراب کنند، حجم زیادی از کار انجامشده را تحویل دهند. نتیجه یکی از تحقیقات دانشگاه استنفورد نشان داده است با افزایش میزان ساعات کاری به بیش از ۵۰ ساعت در طول هفته، مقدار بهرهوری بسیار کاهش پیدا میکند. افرادی که در هفته ۷۰ ساعت یا بیشتر کار میکنند، همان نتیجه را میگیرند که یک شخص با ۵۵ ساعت کار در طول هفته از عملکرد خود میگیرد.
افراد باهوش میدانند که باید آخر هفتهها به خوبی استراحت کنند و انرژی لازم برای کار در طول هفته را ذخیره کنند. در ادامه این مقاله راههایی برای نحوه استراحت در آخر هفته و ذخیره انرژی آورده شده است.
۱- قطع کردن وابستگیها قطع کردن تمامی ارتباطات با محیط کار یکی از مهمترین استراتژیهای انرژی گرفتن از روزهای آخر هفته است. در غیر این صورت، شما هیچ موقع دفتر کار خود را ترک نکردهاید. ۷ روز هفته و ۲۴ ساعته در دسترس بودن به معنای قرار گرفتن در معرض استرس همیشگی است. بنابراین، آخر هفته ایمیلها و تلفنهای کاری را کنار بگذارید. در صورت لزوم، ساعات خاصی از روز مانند ۱۱ ساعت بعد از شام را به این کار اختصاص دهید و بقیه ساعات روز از استرس و فشار دور باشید. ۲- به حداقل رساندن کارهای خانه اکثر کارمندان کارهای خانه را به آخر هفته موکول میکنند. این کارها هیچ موقع تمام نمیشوند و تنها زمان استراحت را از شما میگیرند. سعی کنید برای کارهای خانه خود برنامهریزی کنید و آنها را در طول هفته انجام دهید. اگر فرصت نکردید همه آنها را در روزهای معمولی و بعد از اتمام ساعت کاری انجام دهید، بخشی از آنها را آخر هفته انجام دهید.
۳- ورزش کردن
آخر هفته یک زمان ایدهآل برای ورزش کردن است. حتی ۱۰ دقیقه ورزش کردن میزان استرس شما را بهاندازه چشمگیری کاهش میدهد. ورزش کردن فکر شما را باز خواهد کرد و ایدههای جدید به ذهنتان خواهد آورد. بسیاری از افراد موفق میدانند فعالیتهایی که در فضای باز انجام میشوند، ذهن آنها را خلاقتر میکند. دویدن، دوچرخهسواری و حتی باغبانی میزان ترشح هورمون اندورفین را بالا میبرند. فقط کافی است فعالیت فیزیکی موردعلاقه خود را بیابید و آن را تبدیل به روتین آخر هفته خود کنید. ۴- فکر کردن فکر کردن یکی از بهترین راههای پیشرفت است. ساعاتی از روزهای آخر هفته خود را به فکر کردن درباره کار و عواملی اختصاص دهید که میتوانند باعث پیشرفت شما شوند. از این زمان استفاده کنید و برای اهداف خودتان در طول هفته برنامهریزی کنید. ۵- تفریح کردن آخر هفتهها خودتان را استرس دور کنید و کارهایی را که برای انجام دادن آنها شور و اشتیاق زیادی دارید، انجام دهید. این کار میزان استرس در شما را بهشدت کاهش میدهد و ذهن شما را باز میکند. کارهایی مانند نقاشی کردن، نوشتن،کتاب خواندن، ساز زدن و حتی بازی کردن انگیزه شما را برای کار کردن در طول هفته بالا میبرند.
۶- در کنار خانواده بودن روزهای معمولی بهاندازهای شلوغ هستند که متوجه گذر آنها نخواهید شد. بنابراین سعی کنید آخر هفتهها را به خانواده اختصاص دهید. فرزندان خود را به پارک ببرید و والدین خود را ملاقات کنید. با انجام این کارها میزان انرژیتان برای شروع هفته جدید چندین برابر خواهد شد. ۷- برنامهریزی برای ماجراجویی بلیت کنسرت خواننده محبوب خود را خریداری کنید یا به کوهنوردی بروید. سراغ کارهایی بروید که تابهحال انجام ندادهاید. برای آخر هفته خود به خوبی برنامهریزی کنید. خوش بگذرانید و حالوهوای خودتان را عوض کنید. ۸- زود از خواب بیدار شدن همه ما دوست داریم آخر هفتهها دیر از خواب بیدار شویم. اگرچه انجام آن لذت بخش است، اما ساعت بدن شما را به هم میزند. ساعت بدن شما برای هر یک از مراحل خواب بهطور دقیق تنظیم شده است. یکی از این مراحل آماده کردنمغز برای بیدار و هشیار شدن است. به همین دلیل اکثر افراد قبل از زنگ ساعت از خواب بیدار میشوند. بنابراین بیشتر از اندازه خوابیدن باعث به هم خوردن ساعت بدن میشود و نتیجه آن، احساس خستگی و کسالت است. همین موضوع برخاستن از خواب در صبح روز شنبه را سخت میکند. اگر احتیاج به خواب بیشتر دارید، شبها زودتر بخوابید.
۹- اختصاص دادن زمان به خودتان معمولا سخت است که بتوانید زمانی در آخر هفته را فقط به خودتان اختصاص دهید؛ مخصوصا اگر صاحب خانواده باشید. صبح زود و زمانی که از خواب برخاستید، یکی از کارهای موردعلاقه خودتان را انجام دهید. این کار انگیزه شما برای زود بر خواستن را نیز بالا میبرد. ذهن شما بعد از بیدار شدن، به ۲ تا ۴ ساعت زمان برای رسیدن به بالاترین میزان کارایی نیاز دارد؛ بنابراین، این مدتزمان را با فعالیتهای فیزیکی آغاز کنید و سپس به فعالیتهای ذهنی بپردازید. ۱۰- آماده شدن برای هفته جدید کافی است ۳۰ دقیقه زمان بگذارید و برای فعالیتهایی که باید در طول هفته انجام دهید، برنامهریزی کنید. این کار، قابلیت مدیریت فعالیتهای طول هفته شما را بیشتر میکند. درنتیجه میزان بهرهوری شما را بالا میبرد و استرس را کاهش میدهد.
سالیانه حدود ۲۰۰ میلیون کامپیوتر در دنیا به فروش میرسد. همین امر باعث میشود فرض کنید که امکان ردیابی و شناسایی شما وجود ندارد؛ اما واقعیت خلاف آن چیزی است که فکر میکنید. در واقع هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید در فضای مجازی ناشناس باقی بمانید؛ زیرا کامپیوتر و مرورگر شما دارای شناسهای مانند اثرانگشت هستند که باعث میشود بهراحتی شناسایی شوند. در حقیقت، سایتها میتوانند از طریق کامپیوتر یا مرورگری که استفاده میکنید، شما را شناسایی کنند. هر کاربری از تنظیمات و کامپیوتر متفاوتی استفاده میکند و زبانهای برنامهنویسی میتوانند این اطلاعات را دریافت کنند. راههای مختلفی وجود دارد که میتوان اطلاعاتی در مورد کاربران جمعآوری کرد. پس از به دست آوردن این اطلاعات، میتوان از آنها مانند یک اثرانگشت برای شناسایی و ردیابی کاربر استفاده کرد. این روش تقریبا با ردیابی کاربران از طریق آدرس آیپی و کوکیها متفاوت است. از این روش اکنون در فروشگاههای آنلاین استفاده میشود تا متوجه شوند که آیا کاربر در گذشته به سایت آنها مراجعه کرده است یا خیر. کمپانیهایی نیز وجود دارند که اطلاعات را در مورد کاربران جمعآوری میکنند و نتیجه مطالعات و تحلیلشان را میفروشند. در ادامه برای بررسی صحت این گفتهها، از دو وبسایت استفاده خواهیم کرد که میتوانند اطلاعات مرورگر را به کاربر نشان دهند.
Unique Machine
[font=IRANSans, Tahoma]این وبسایت میتواند اطلاعات خاص مرورگرتان مانند فونت نصبشده، پلاگینها، زمان و موارد دیگر را در اختیارتان قرار دهد. Unique Machine یک پروژه متن باز است. در این سایت فایلی نیز با فرمت PDF در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد تا بتوانند با نحوه عملکرد این تکنولوژی بیشتر آشنا شوند.
[/font] از نکات جالب دیگری که در مورد این سایت وجود دارد این است که در یک دستگاه، تنها از یک مرورگر اطلاعات را دریافت نمیکند و میتواند اطلاعات را از چندین مرورگر جمعآوری کند.
به دلیل اینکه این سایت از قابلیتهای مختلفی برای جمعآوری اطلاعات استفاده میکند، احتمال بروز خطا کاهش مییابد؛ بنابراین حتی زمانی که فلش یا جاوا اسکریپت را غیرفعال کنید باز هم شناسایی میشوید.
[font=IRANSans, Tahoma]Panopticlick[/font]
[font=IRANSans, Tahoma][/font]
[font=IRANSans, Tahoma][font=IRANSans, Tahoma]Panopticlick یک پروژه تحقیقاتی است که توسط EFF توسعه داده شده است. این پروژه روی مرورگرها کار میکند تا میزان تفاوت هر مرورگر را بیابد. زمانی که از این سایت استفاده کنید، اطلاعاتی از مرورگر شما دریافت یکند و نشان میدهد که به چه سادگی میتواند شما را در فضای مجازی شناسایی کند.
[/font][/font] سایت Panopticlick به مرورگر هر کاربری امتیاز خاصی میدهد. همچنین میتواند به کاربر بگوید که آیا افزونههای امنیتی که نصب کرده است، میتوانند کارشان را بهخوبی انجام دهند یا خیر.
برای جلوگیری از شناسایی در فضای مجازی چه میتوان کرد؟ [font=IRANSans, Tahoma][font=IRANSans, Tahoma]در حال حاضر میتوان از ابزار Privacy Badger در کروم یا NoScript در فایرفاکس استفاده کرد. این ابزارها میتوانند تا حدودی مانع شناسایی و ردیابی شما شوند؛ اما با وجود نصب آنها باز هم کاربر در معرض خطر شناسایی و ردیابی قرار دارد. [/font][/font]
به همت محققان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران ماسک با لایه کربن اکتیو برای استفاده در صنایع، پزشکی، آلودگی و مصونیت از گرده گل ها طراحی و تجاریسازی شد.
لیندا گرانت در رمان «آدمها و لباسهایشان»، زندگی دختری مهاجر در انگلستان را روایت میکند که به ناگاه درمییابد عمویی دارد که برای سالها از خانواده خود طرد شده است.
[font=Nassim, tahoma]به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، انتشارات کتاب سرای نیک، رمان «آدمها و لباسهایشان» نوشته ليندا گرانت را با ترجمه زندهیاد مصطفي اسلاميه منتشر کرد.
[/font] «آدمها و لباسهایشان»، اولين اثری است كه از ليندا گرانت در ايران ترجمه میشود. ليندا گرانت برای نوشتن این کتاب نامزد دریافت جایزه من بوكر شده و به جایزه ادبی اورنج نيز دست یافته است.
گرانت نويسندهای 61 ساله است كه كار خود را با ستون نويسي نشريه گاردين آغاز و در سال 1993 اولين كتاب خود را منتشر كرد. او هم اكنون نويسنده هشت كتاب است و موفق به دريافت شش جايزه شده است.
«آدمها و لباسهایشان» درباره دختری از یک خانواده مهاجر در انگلستان است. او که هرگز خیال نمیکرده خویشاوندی داشته باشد، اما بعد از ماجراهایی عموی خود را پیدا میکند؛ مردی که به دلایل عجیب از خانواده طرد شده است.
«آدمها و لباسهایشان» به نوعی بازگو کننده زندگی خود نویسنده است. گرانت خودش همانند داستان این کتاب از تباری روسی-لهستانی بوده که خانوادهاش به انگلستان مهاجرت کردهاند. ماجرای شخصیت اصلی کتاب هم شبیه به زندگی نویسنده است و در واقع گرانت از زندگی خودش برای نوشتن این کتاب الهام گرفته است.
اين رمان بر لباسهايی كه آدمها می پوشند تاكيدی خاص دارد، مترجم در مقدمه مینويسد در حقيقت لباسهايی كه آدم ها میپوشند، بازتاب دهنده شخصيت و سليقه آنهاست، اما ليندا گرانت همين پوشش ظاهری آدمها را بهانه می كند تا به ژرفای خواستها، باورها و معيارهای اخلاقی بپردازد كه در پس آن لباسها پنهان است، زيرا به عقيده او لباسهايی كه آدمها میپوشند يك جوری دگرگونشان میكند. آنها را از بيرون تغيير میدهد. [font=Nassim, tahoma]رمان «آدمها و لباسهایشان» در 344 صفحه به بهای 29هزار و پانصد تومان روانه بازار کتاب شده است.[/font]
محسن شریفیان میگوید با مهدى طارمی، حسین ماهینى و پیمان رجبى براى دیدن یک موسیقى محفلى مهمان بودند و در آخر برنامه او ساز به دست گرفت و بچهها شروع به خواندن کردند.
[font=Nassim, tahoma][font=Nassim, tahoma]به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در فیلم چند ثانیهای که محسن شریفیان، خواننده و سرپرست گروه موسیقی لیان در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است، مهدی طارمی ستاره این روزهای تیم ملی فوتبال و باشگاه پرسپولیس در کنار این نوازنده در شهر بوشهر، در حال خواندن دیده میشود.[/font] [/font] محسن شریفیان در مورد این اتفاق و سابقه آشناییاش با مهدی طارمی گفت: «در بوشهر کسی با کسی غریبه نیست و همه با هم آشنا هستند. مهدی نه تنها با من که با همه مردمی که در کنارشان ایستاده و میخواند، آشناست.»
سرپرست گروه لیان افزود: «آنچه دیدید کنسرت نبود و همانطور که مشخص است ما بین مردم هستیم. من به اتفاق مهدى، حسين ماهينى و پيمان رجبى براى ديدن يک موسيقى محفلى مهمان بودیم در آخر برنامه من ساز به دست گرفتم و بچهها شروع به خواندن کرد.»
شریفیان در مورد برنامههای آینده گروه لیان تصریح کرد: «در حال برنامهریزی برای تور خارجی هستیم. جدا از آن قرار است شهریور در تالار وحدت تهران کنسرت داشته باشیم که در حال صحبت در موردش هستیم.» [font=Nassim, tahoma]این فیلم را میتوانید [font=Nassim, Tahoma, Arial]اینجا ببینید. [/font][/font]