دستگاهای صرفاورودی به کامپیوتر را نام ببرید
که در درس به انها اشاره نشده است
دستگاههاي ورودي مستقيم: ديسكهاي سخت (Hard Disk)، ديسكهاي نوري (Optical Disks)، فلاپي ديسكها (Floppy Disks، كه ميتوان گفت امروزه ديگر كاربردي در انتقال اطلاعات بين سيستمهاي كامپيوتري ندارد)، نيز جزء وسايل ورودي هستند. اطلاعاتي كه بر روي اين وسايل قرار دارد به صورت باينري (صفر و يك) ميباشد و مستقيما ميتوانند در RAM سيستم كامپيوتر قرار گيرند.
2- دستگاههاي ورودي غير مستقيم: به دليل اينكه كامپپوتر علائم و حروف را درك نميكند قبل از ورود آنها به كامپيوتر بايد اين علائم به زبان كامپيوتر تبديل شوند؛ برخي از دستگاههاي ورودي مثل صفحه كليد و اسكنر اين عمل را انجام ميدهند.
در اصل) مستقیم، (خط) راست، قائمه، (گوشه) راست، ایستا، درست، صحیح، مناسب، درخور، بجا، سزاوار، جور، شایسته، منصفانه، (طرف خوب یا روی هر چیز) رو، رویه، سالم، بهنجار، سلیم، عاقل، بسامان، مرتب، منظم، سرجا، در وضع رضایت بخش، (طرف) راست (در برابر: چپ left)، (سیاست) محافظه کار، دست راستی، (قدیمی) واقعی، غیر مصنوعی، اصیل، نیک، خوب، نیکی، خوبی، حق (حقوق)، (معمولا جمع) حق مالکیت، ادعا (به ملک و غیره)، (چرخش یا قرارگیری و غیره) به سوی راست، در دست راست، بخش راست، (مشت بازی) ضربه با دست راست، مستقیما، یک سره، سر راست، یکراست، کاملا، تماما، کلا، خیلی، بسی، دقیقا، همین، فورا، هم اکنون، بی درنگ، (در برخی عنوان ها) بسیار، مستطاب، راست (می گویید)، درست (است)، بلی، حق با شماست، بسیار خوب، آری، بله، قائم کردن، ایستاندن، به پا داشتن، (چیز واژگون یا چپه شده را) راست کردن، اصلاح کردن، درست کردن، صحیح کردن، مرتب کردن، منظم کردن، سامان دادن، (نسبت به کسی) عادلانه رفتار کردن، منصف بودن، جبران کردن، تلافی کردن، انتقام گرفتن، صاف کردن یا شدن، شق کردن یا شدن، راست کردن یا شدن، (با: to be) حق داشتن، (با: the) واقعی، حقیقی، راستین، (بازرگانی) حق تقدم سهامداران در خرید سهام جدید با تخفیف، سند حق تقدم (که قابل خرید و فروش است)، واقعی، عمودی، درستکار، در سمت راست، دفع ستم کردن از، درست شدن، قائم نگاهداشتن
نسل پنجم کامپیوترها که ایده آن اولین بار توسط ژاپنی ها در سال 1980 مطرح شد، ساختن کامپیوترهایی را پیشنهاد می کند که بتوانند بیاموزند ، استنباط کنند و تصمیم بگیرند و بطور کلی رفتاری داشته باشند که معمولا در حوزه منطق و استدلالخاصانسانقرار دارد و به عبارت ساده تر هوشمندباشند. در این نسل از مدارهای مجتمع با تراکم فوق العاده بالا استفاده می شود.
نسل پنجم کامپیوترها که ایده آن اولین بار توسط ژاپنی ها در سال 1980 مطرح شد، ساختن کامپیوترهایی را پیشنهاد می کند که بتوانند بیاموزند ، استنباط کنند و تصمیم بگیرند و بطور کلی رفتاری داشته باشند که معمولا در حوزه منطق و استدلالخاصانسانقرار دارد و به عبارت ساده تر هوشمندباشند. در این نسل از مدارهای مجتمع با تراکم فوق العاده بالا استفاده می شود.
[font=Tahoma] [font=Times New Roman]مهندسي رباتيك[/font][/font]
[font=Tahoma]رشته فنی مهندسی رباتیک یکی از رشته های میان رسته ای جدید در ایران میباشد ،جدید بودنش میتواند بدلیل تاسیس در حد اکثر 15 سال گذشته باشد و میان رشته ای است به دلیل اشتراکاتی که با رشته های مهندسی برق گرایشات الکترونیک و کنترل و همچنین مهندسی مکانیک گرایش طراحی جامدات و مهندسی کامپیوتر گرایش نرم افزاردارد. گاهی اوقات حتی افراد تحصیل کرده نیز به اشتباه ،گمان میبرندمهندس رباتیک ،مهندس برق نیز می باشد علاوه بر این مکانیک و کامپوتر نیز هست،در صورتی که برای دانشجوبان رباتیک واضح بودن این اشتباه غیر قابل انکار است که بقیه رشته ها یک مهندس رباتیک تنها یک مهندس رباتیک است. چرا که به صرف ارائه دروسی چون مداراهای الکترونیکی و منطقی و ریز پردازنده در برنامه درسی مهندسی کامپیوتر-نرم افزار و اشتراک این دروس در رباتیک و مهندسی الکترونیک ،نمیتوان نسبتی از الکترونیک و رباتیک به کامپیوتر داد.وظیفه و کربرد ها متفاوت است.شاید یکی از نمونه های فریبنده آگهی های استخدام کار شرکتها یا کارخانه ها باشد که آنهم بدلیل کاربرد مورد انتظار آنها،نام چند رشته مهندسی را در کنار یکدیگر قرار میدهند. به عبارتی این دیگر بستگی به نیاز صنعت و کارخانه ها دارد که بسته به نیازشان ، رشته های دانشگاه تاسیس شده اند، رشته رباتیک نیز از این اصل مستثنا نیست . یک مهندس رباتیک حتی با وجود توانایی در برخی از موارد اختصاصی موجود در دیگر رشته ها،تنها یک مهندس رباتیک استاین اصل را میتوان برای دیگر رشته های فنی مهندسی تعمیم داد. رشته های جدید برای نیاز های جدید و پاسخ به آنها طراحی شده اند وبه طبع آن توانایی افراد تحصیل کرده نیز بهترین پاسخ برای این نیازها میباشد که رشته رباتیک نیز پاسخگو به نیاز رباتیکی صنعت میباشد. گرایشهای این رشته در مقطع کارشناسی ارشد،در ایران مکاترونیک میباشد و البته خود رباتیک که در ایران هنوز وجود ندارد.[/font]
[font=Tahoma]ارتباط رشته رباتیک با دیگر رشته ها[/font]
[font=Tahoma]در حقیقت اگر یک مهندس رباتیک قصد نو آوری و ایجاد یک تکنولوژی را در سر بپروراند و برای مثال طرح یک ربات فوتبالسیت آدم واره را بریزد ملزوم به استفاده از دروسی که قبلا ً ،فراگرفته و یا تکمیل آنها میباشد به عبارتی باید در برنامه نویسی و تنظیم الگوریتم بهینه ،طراحی مدارهای الکتریکی و الکترونیکی مورد نیاز، طراحی مکانیزم عالی و ی نقص و کار امد در ایجاد تعادل پویا مهارت کافی داشته باشد. به خصوص در زمینه طراحی کامیپوتری مدارها ، اجزاء و از همه مهمتر برنامه نویسی در سطح بالای قرار داشته باشد تا این نیازها را برطرف کند. بر فرض برای طراحی یک ربات آی کاوشگر باید با روشهای عایق بندی آشنا باشد و یا در یک ربات پرنده با طراحی سیستم آئرودینامیکی تا حدودی آشنایی داشته باشدو یا در تولید و ساخت ربات جنگنده، آشنا به موارد مختلف و ویژگی های مختلف آنها مثل استحکام و سبک وزنی یا انعطاف و سختی و دیگر مورد این چنینی باشد. البته مثل دیگر رشته های میان رشته ای ارتباط های زیادی میتوان با دیگر علوم و فنون پیدا کرد که موارد فوق مربوط به رباتیک بودند که به نظر من این ارتباطات در این رشته بیشتر از دیگر رشته هاست.
صنعت رباتیک امروزه استفاده از رباتها واتوماسیون غیر قابل انکار و معرفی شده برای تمام صنایع و کارخانه ها میباشد به طوری که کارخانه ها روز به روز به این سمت روی می آورند دلیلش هم مشخص است زیرا بازده ای بهتر و سرعت دقت کم هزینه بودن دیگر خصوصیات مورد انتظار را به ارمغان میآورد. رباتها اولین بار در سال 1954 در صنعت به کارگرفته شدند که یک بازوی ربات یا Manipulator نام داشت که تنها 3 درجه آزادی بود.رباتهای صنعتی امروزی اکثراً همان بازوی رباتیکی هستند ولی با 6 درجه آزادی و خیلی پیشرفته تر نبست به گذشته کار میکنند رباتها در صنعت به شیوه ها و روشها و مدلهای مختلفی به کارگرفته میشوند. اما متاسفانه همانطور که خودتان میدانید، به جرات میتوان گفت ارتباط بین دانشگاه و صنعت در ایران خیلی کم و گاهی در حد صفر میباشد و این وجود دانشگاه را زیر سوال میبرد ،چرا که، اگر صنعت ،تشنه علم و نوآوری نبود پس چرا عده های به نام دانشجو به تحصیل علم میپردازند؟ [/font]
يك پسر براي پيدا كردن كار از خانه به راه افتاده و به يكي از اين فروشگاهاي بزرگ كه همه چيز مي فروشند در ايالت كاليفرنيا رفت.
مدير فروشگاه به او گفت: يك روز فرصت داري تا به طور آزمايشي كار كرده و در پايان روز با توجه به نتيجه كار در مورد استخدام تو تصميم ميگيريم.
در پايان اولين روز كاري، مدير به سراغ پسر رفت و از او پرسيد كه چند مشتري داشته است؟ پسر پاسخ داد: يك مشتري. مدير با تعجب گفت: «تنها يك مشتري؟ بيتجربهترين متقاضيان در اينجا حداقل 10 تا 20 فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است؟
پسر گفت: 134،999/50 دلار
مدير فرياد كشيد: 134،999/50 دلار؟ مگه چي فروختي؟
پسر گفت: اول يك قلاب ماهيگيري كوچك فروختم، بعد يك قلاب ماهيگيري بزرگ، بعد يك چوب ماهيگيري گرافيت به همراه يك چرخ ماهيگيري 4 بلبرينگه. بعد پرسيدم كجا ميريد ماهيگيري؟ گفت: خليج پشتي، من هم گفتم پس به قايق هم احتياج داريد و يك قايق توربوي دو موتوره به او فروختم. بعد پرسيدم ماشينتان چيست و آيا ميتواند اين قايق را بكشد؟ كه گفت هوندا سيويك، من هم يك بليزر دبليو دي4 به او پيشنهاد دادم كه او هم خريد.
مدير با تعجب پرسيد: او آمده بود كه يك قلاب ماهيگيري بخرد و تو به او قايق و بليزر فروختي؟
پسر به آرامي گفت: نه، او آمده بود يك بسته قرص سردرد بخرد كه من گفتم بيا براي آخر هفتهات يك برنامه ماهيگيري ترتيب بدهيم، شايد سردردت بهتر شد!