24-06-2023, 02:05 PM
نکاتی برای تربیت کودکان در سنین مختلف
نکاتی برای تربیت کودکان در سنین مختلف
آخرین روزهای تابستان. خواه ناخواه افکارمان به مدرسه برگشت. آماده سازی، درس ها، بررسی تکالیف. اما امروز می خواهیم در مورد چیز دیگری صحبت کنیم. ما به فرزندانمان چه می آموزیم - و آیا اصلاً یاد می دهیم؟ آیا زمان و تمایل کافی برای انتقال تجربیات خود به نسل جوان داریم؟ چگونه و چه زمانی انجام خواهد شد؟ از خوانندگان دعوت می کنیم تا با ما به این سوالات پاسخ دهند.
خوب، با بچه ها و پیش دبستانی ها آسان است. تقریباً هر خانواده مدرن از رشد اولیه، یادگیری حروف و شمارش استقبال می کند. اما چند سال دیگر تمام این دانش در مهدکودک و مدرسه "کپی" خواهد شد. دوران کودکی زمانی است که کودکان کلمات و اعمال را به خاطر می سپارند و تکرار می کنند. بنابراین یادگیری خواندن و شمارش در این عصر فقط «آموزش» است. اما زمان آن رسیده است که مهارت های تمرینی بهتر، هماهنگی و تعادل را توسعه دهید! چه چیزی به کودک بیاموزیم؟ مجسمه سازی از پلاستیک، ساخت قفل از کبریت، جمع آوری پازل و موارد مشابه. و همچنین شنا، رقصیدن، آواز خواندن. دوران کودکی زمان بسیار خوبی است! بیایید از این زمان با کوچولوی خود لذت ببریم.
و وقت آن است که به کودک بیاموزیم مستقل باشد: لباس بپوشد، بند کفشش را ببندد. و کمی به ما کمک کنید: گردگیری کنید، ظرف ها را بشویید یا روی دکمه بدوزید، سبزیجات را پوست بگیرید. مهارت های بسیار مفید!
«وقتی فرزندانم کوچک بودند، مانند بسیاری از مادران، من همیشه مجبور بودم انتخاب کنم: بازی کنم؟ خواندن؟ یا چیز خوشمزه ای بپزم؟ و ما به ایده بازی "آشپزها" رسیدیم. بچه ها خوشحال بودند که خمیر را هم می زنند، کلوچه ها را با قالب برش می دادند، کوفته ها را با من مجسمه می کردند و در همان زمان شمارش را یاد می گرفتند. و هیچ مشکلی با خوردن وجود ندارد - "خلق" آنها با صدای بلند خورده شد! "- گفت مارگاریتا.
و بچه های 8-10 ساله چطور؟ آیا ما همچنان بر دانش کسب شده در مدرسه تمرکز می کنیم؟ بررسی تکالیف؟ دسترسی به اینترنت محدود شده است؟ یا چیزی به جوانان می دهیم که به برنامه درسی مدرسه مربوط نیست، اما از نظر ما مهم است؟
"اگر مهارتهای کاردستیام را کنار بگذارم چه میتوانم بکنم؟ کمی بخوابم زیرا مادربزرگم به من نشان داد چگونه این کار را انجام دهم. پختن پلو، زیرا آن را از یکی از دوستانم یاد گرفتهام. میتوانم بالش بدوزم یا شلوار را به شورت تبدیل کنم، زیرا ما همیشه داریم. در خانه ما چرخ خیاطی داشت و وقتی در اتاقم خیاطی راه انداختم مادرم مرا سرزنش نکرد. اینها مهارت های مهم زندگی امروز من نیستند. ایرینا، مادر دو فرزند، گفت، آنچه در پایان باقی میماند، یادآوری افرادی است که دوستشان داریم.
کاری که الان با هم انجام می دهید برای کودک و «الگوی دنیا» او بسیار مهم است. چیزهای سرگرم کننده تا آخر عمر باقی خواهند ماند، حتی اگر کلاس ها به یک سرگرمی یا حرفه تبدیل نشوند.
و زمان آن رسیده است که اصول ایمنی را به کودک آموزش دهیم. هزاران ادبیات در مورد اینکه اگر چه باید کرد وجود دارد. به عنوان مثال، اگر کودک در خانه تنها بماند، و در را بکوبد؟ اگر در بازار گم شود؟ اگر از ایستگاه مترو رد شوید؟ اگر در سفر از همکلاسی های خود عقب افتادید؟
بحث کنید، چنین موقعیت هایی را با کودک خود شبیه سازی کنید، "دستورالعمل های زندگی" را اجرا کنید.
جوان ها هنوز بزرگ نشده اند، اما بچه نیستند! این هیجان انگیزترین و سودمندترین زمان برای همکاری متقابل است! اگر سرگرمی هایی دارید - عکاسی، ورزش، ماهیگیری، آشپزی - وقت آن است که اشتیاق خود را با پسر یا دختر خود به اشتراک بگذارید. شما می توانید یک جوان را علاقه مند کنید، اهمیت و "راز" علایق خود را آموزش دهید! کی دیگه؟ روانشناسان متوجه شده اند که در خانواده هایی که علایق مشترک وجود دارد، دوره های بحران سنی به کندی می گذرد. گذراندن زمان بیشتر با هم ایده خوبی است. علاوه بر این، در دبیرستان، حجم کار به شما این امکان را می دهد که چندین بار در هفته در کلاس ها شرکت کنید.
و بیشتر. در طول این مدت، جهان هنوز بسیار بزرگ به نظر می رسد. به فرزندان بزرگتر خود در تعیین کانال های اولویت کمک کنید. چه چیزی مهم است و چه چیزی فرعی؟ مثال کوزه ای را به یاد بیاورید که می توان آن را با آب پر کرد، اما جایی برای سنگ های بزرگ وجود نخواهد داشت. نحوه انتخاب دوستان، نحوه ایجاد روابط با همکلاسی ها، نحوه برقراری ارتباط با جنس مخالف، نحوه برخورد با بی ادبی و تحریک - عاقلانه و مودبانه به من بگویید. در صورت درخواست، راهنمایی کنید. اگر نمی دانید چه کاری باید انجام دهید، در مورد آن صادق باشید. سعی کنید با هم جواب را پیدا کنید.
والدین جوان در اینجا می گویند: "انتقال حداقل اندکی از آنچه در زندگی آموخته اید به فرزندانتان مانند "گسترش کلمه" برای من است. یه چیز ناخوشایند باعث شد بهش فکر کنم. دن به حقه کلاهبرداران افتاد و در نتیجه بدون گوشی جدید ماند. """ "اگر من جواب را نمی دانم، واقعاً می گویم:" برو در گوگل! "پس بیایید با آنچه کودک" در اینترنت می کند بحث کنیم - توصیه ها گاهی اوقات با یکدیگر تضاد دارند." "از آنجایی که او 11 ساله است، دخترم دو بار در هفته شام می پزد. ما با ساده ترین غذاها شروع می کنیم. اکنون می دانم که او 14 ساله است، او هر روز به من زنگ نمی زند تا بفهمد اگر تخم مرغ را برای مدت طولانی سپری کند، یک هفته چگونه سرخ کنم."
زمان انتخاب یک راه زندگی فرا رسیده است. "شغلی را که دوست دارید انتخاب کنید و هرگز یک روز در زندگی خود کار نخواهید کرد" - این کلمات به نظر شما چگونه است؟ این را به فرزندان خود بگویید. فرزندان ما در مورد ما چه می دانند؟ حرفه شما چیست؟ آیا آنها می دانند که چرا کسب و کار خود را انتخاب کردید؟ چه مدت به دنبال خود هستید، در چه زمینه هایی تلاش کرده اید؟ چقدر حرفه ای هستید؟
پسرم قبل از امتحان خیلی عصبی بود. بستگی به نتیجه دارد که در کلاس ریاضی قبول شود یا خیر. سپس داستان رویای رفتن به دانشکده پزشکی را تعریف کردم، زیرا تقریباً همه دوستانم قصد داشتند به آنجا بروند. اما سه ماه مانده به امتحان نهایی، نظرم تغییر کرد و برای مسابقه خلاقانه دانشکده روزنامه نگاری آماده شدم. و من قبل از جلسه اول آنقدر متزلزل شدم که حتی می خواستم بروم و مدارک را دریافت کنم - گفت سوفیا. - با این کار می خواهم به پسرم نشان دهم که من هم به خاطر امتحان خیلی می ترسم. و اگر امروز فکر می کنید که فراخوانی شما ریاضی است، فردا ممکن است چیز دیگری برای خود پیدا کنید. و اشکالی ندارد. "
خوب است اگر اکنون بتوانید مقداری دانش را به فرزندان خود منتقل کنید. به عنوان مثال، به شما در یادگیری یک زبان خارجی، درک ریاضیات یا یادگیری نحوه طراحی سه بعدی کمک کند. اگر فکر می کنید در این زمینه «الگو» نیستید، نوجوان شما هنوز باید در مورد آن بداند. اما رویاهای خود را بر دوش پسر یا دختر خود قرار ندهید. کمک کنید و نصیحت کنید، اما به آنها اجازه دهید راه خودشان را انتخاب کنند.
اوایل، حتی 20-30 سال پیش، مثلاً در خانواده پدر و مادر ما رسم بر این بود که همه اخباری که در طول روز اتفاق می افتاد، مطرح می شد. مادران از نام همکلاسی های خود، همکارانی که پسر یا دختر با آنها ملاقات کرده اند و به کجا رفته اند، آگاه هستند. این در حال حاضر دشوار است. سن ها بیشتر از هم جدا می شوند. جوانان در شبکه های اجتماعی، در انجمن ها ارتباط برقرار می کنند. نسل قدیم افسوس که در پشت صحنه می ماند.
"من دانشی دارم که به تنهایی به دست آورده ام، زیرا زندگی به آن نیاز دارد: چگونه لباس های اصلی بسازم، چگونه بودجه خانواده را مدیریت کنیم، چگونه از یک نوزاد مراقبت کنم، در نهایت! و بله، برای آن راحت تر خواهد بود. من اگر مادر و پدربزرگ و مادربزرگم چیزی به من بگویند، مثلاً چگونه ازدواج اول خود را نابود نکنیم، بالاخره هر زن در 40 سالگی یک "تجربه بد" شخصی دارد، ناتالیا افکار خود را به اشتراک گذاشت.
چندی پیش در شبکه های اجتماعی چنین علامتی وجود داشت "خود 20 ساله". بعد از 30 سال، تقریباً همه چیزهایی برای گفتن دارند، چیزی برای هشدار دادن. "این کار را نکن - تو پسر می شوی." ما از اشتباهات خود درس می گیریم. اما لازم نیست که یک وبلاگ نویس باشید تا در مورد زندگی با فرزندان بزرگ خود صحبت کنید! برای به اشتراک گذاشتن تخصص خود، به یک رابطه اعتماد نیاز دارید. آنها مانند درخواست های دوستی "ناگهانی" ظاهر نمی شوند. اما همانطور که با هم بزرگ می شوید - شما و فرزندانتان - اعتماد بین شما قوی تر می شود. اما این درس اصلی است.
///////////////////////////