25-08-2020, 06:09 PM
http://kishindustry.com/
روشهای بهبود بازیابی نفت Enhanced Oil Recover) )
مقدمه:
مخزن هیدروکربوری ساختاری است متخلخل و نفوذپذیر در زیرزمین که انباشتی طبیعی از هیدروکربورها را به صورت مایع و یا گاز در خود جای داده و بهوسیلهی سنگهای غیرتراوا از محیط اطراف مجزا گردیده است. درتوصیفی ملموستر میتوان مخازن هیدروکربوری را به بادبادکی پر از هوا تشبیه کرد که پوستهی این بادبادک نقش همان سنگهای غیرتراوا را بازی میکند و به محض سوراخ کردن این محیط متعادل سیالهای مخزنی (همچون هوا که به سرعت از بادبادک خارج میشود) توسط نیروهای هیدرولیکی به درون چاه رانده میشوند. البته قدرت این رانش طبیعی همزمان با تولید از مخزن کاسته میشود، چنانکه برای نمونه گفته میشود مخازن ایران به طور متوسط سالانه ۱۰-۸ درصد افت طبیعی فشار مخزن و افت دبی تولید از چاه - افت دبی تولید از چاه با افت فشار مخزن رابطه مستقیم دارد - دارند.
با افت مداوم فشار مخزن، دبی تولید رفتهرفته کم شده تا جایی که دیگر تولید طبیعی از مخزن مقرون بهصرفه نخواهد بود. این نقطه زمانی اتفاق میافتد که بازیابی (Recovery) نفت از مخزن به نسبت پائین است. این بازیابی برای مخازن ایران حدود ۱۵-۲۰ درصد است؛ به عبارتی ۸۵ تا ۸۰ درصد کل نفت مخزن در سازند باقی میماند. بنابراین برای برداشت نفتهای باقیمانده در مخزن نیازمند روشهای جدید و تکنیکهای پیشرفته هستیم. ازاین رو میتوانیم مراحل تولید از یک چاه را بهطور کلی به دو دستهی زیر تقسیم کنیم (که البته این تقسیمبندی به نحوهی برداشت از مخزن اطلاق میشود):
۱/ تولید طبیعی (Primary Recovery)
2. تولید بهبودیافته (IOR or Improved Oil Recovery)
واژگان
فشار اشباع(Bubble Point Pressure):
با افت فشار مخزن، گاز محلول در نفت توانایی آن را پیدا میکند که از نفت خارج شود، «فشار اشباع» فشاری است که اولین حباب گاز از نفت جدا میشود. روشن است که در فشارهای بالاتراز آن تنها یک فاز مایع و در فشارهای پایین تر از آن دو فاز مایع و گاز وجود دارد.
کلاهک گازی (Gas Cap):
در صورتی که در یک مخزن نفتی هر سه سیال آب، نفت و گاز وجود داشته باشد، ترتیب قرار گرفتن سیالات درون مخزن به گونهای است که از پایین به بالا ابتدا آب، بعد نفت و سپس گاز قرار میگیرد. به سازندی که در آن گاز قرار دارد، سازند گازی و به سازندهای دیگر سازندهای نفتی و گازی میگویند.
به بخش بالایی مخزن که حدفاصل میان پوش سنگ و سطح تماس نفت و گاز است، کلاهک گازی مخزن نفتی میگویند. گفتنی است که برخی از مخازن فاقد کلاهک گازی، برخی دیگر فاقد بخش آب ده هستند و برخی فاقد هر دوی آنها هستند.
سفره آبی(Aquifer):
سازند آبیای که در پایین مخزن میتواند وجود داشته باشد.
امتزاجپذیری (Miscibility):
دومایع را وقتی امتزاجپذیر میگویند که کاملاً درهم حل شده و امولیسون نسازند.
اوپک (OPEC):
اوپک که شکل خلاصه شدهی (Organizations of Petroleum exporting Countries) یعنی سازمان کشورهای صادرکنندهی نفت است . این سازمان در ۱۴-۱۰ سپتامبر ۱۹۶۰ توسط ۵ کشور ایران، عربستان، ونزوئلا و کویت و عراق تشکیل شد که بعد از آن ۹ کشور دیگر الجزائر، قطر، نیجریه، امارات، اندونزی، لیبی، الجزیره، اکوادور، آنگولا به آنها اضافه شدند. هدف از تشکیل این سازمان کنترل سیاستهای قیمتی نفت بود.
تولید طبیعیPrimary Recovery) )
برداشت اولیه یا تولید طبیعی به استحصال نفت تحت مکانیسمهای رانش طبیعی موجود در مخزن و بدون استفاده از انرژی خارجی نظیر آب و گاز اطلاق میشود. همانگونه که بیان شد از یک مخزن تا مدت تقریباً کمی میتوان بهطورطبیعی تولیدی اقتصادی داشته باشیم . در تولید طبیعی از مخزن رانش نفت بهعلت مکانیسمهای خاصی انجام میپذیرد که درزیر به بیان آنها خواهیم پرداخت:
- انبساط سنگ و سیال (Rock and Fluid expansion)
- رانش توسط گازمحلول (Solution Gas Drive)
- رانش کلاهک گازی (Gas Cap Drive)
- رانش توسط آب ورودی به مخزن (Aquifer Drive)
انبساط سنگ و سیال:
دراین مکانیسم فشار وزنی لایههای بالا برروی سازند مخزن و انبساط خود سیال باعث رانش نفت به درون چاه خواهد شد.
رانش توسط گازمحلول:
به طور طبیعی نفت درشرایط دما و فشار مخزن مقداری گاز درخود بهصورت حل شده دارد که با تولید و رساندن نفت به سطح زمین این گاز آزاد میشود. بنابراین میتوان گفت حجم نفت درشرایط مخزن بیشترازحجم آن درسطح زمین است. البته شاید اینگونه به نظر برسد که در این جا این پدیده بدون درنظرگرفتن تفاوت دما و فشار سازند با سطح زمین توضیح داده شده است. درصورتیکه با کمی دقت متوجه میشویم که تغییرات دما و فشار نفت از سازند به سطح زمین به ترتیب باعث کاهش حجم و افزایش حجم میشوند، چون دما و فشار درسازند نفتی نسبت به دما و فشار درسطح زمین بالاتر است که این کاهش درمورد دما باعث کاهش حجم و درمورد فشار باعث افزایش حجم میشود. در این صورت کاهش و افزایش حجم پدید آمده تقریباً اثر یکدیگر را خنثی میکنند، بنابراین میتوان گفت مهمترین عامل تغییر حجم نفت از سازند به سطح زمین همان گازحل شده درنفت است. نسبت حجم نفت در شرایط دما و فشار مخزن به حجم نفت در شرایط دما و فشار سطح زمین را با ضریب حجمی سازند تعریف میکنند که با توجه به توضیحات قبلی همواره بزرگتر از یک خواهد بود. به دلیل آن که با تولید از مخزن فشار آن افت میکند، اگر این افت فشار تا رساندن فشار مخزن به فشار اشباع ادامه یابد مقداری از کل گاز محلول درشرایط مخزن آزاد شده که انبساط این گاز باعث رانش نفت به درون چاه خواهد شد.
رانش کلاهک گازی:
دربرخی از مخازن دربالای سازند نفتی کلاهک گازی وجود دارد که انبساط این کلاهک گازی در زمان تولید از مخزن، نفت را مانند پیستونی از بالا به سمت پائین میراند که مسلماً هرچه کلاهک گازی بزرگتر باشد بازیابی نفت ازاین مخزن بالاتر خواهد بود.
ورود آب به سازند نفتی:
بر خلاف شیوه رانش گازی، به جای آنکه گاز از بالا به سیال (نفت) نیرو وارد کند و باعث تولید طبیعی نفت شود، میتوان لایهی آبیای را تجسم کرد که از پائین سازند نفتی همانند پیستون نفت را به درون چاه میراند. البته باید توجه کرد که درتولید طبیعی نفت، انبساط سنگ و سیال و گازمحلول درتمامی مخازن بهعنوان نیروی رانشی نفت به درون چاه عمل میکند اما میتوانیم مخازنی داشته باشیم که هردو یا یکی ازدوعامل کلاهک گازی و سفره آبی را داشته باشند و یا اصلاً هیچیک را نداشته باشد.
تولید بهبودیافته (IOR or Improved Oil Recovery )
پیش از توضیح تولید بهبود یافته میتوان اینگونه بیان کرد که اصولاً تولید طبیعی نفت ازهر مخزنی به فشار اولیه مخزن، نفوذپذیری سنگ مخزن و گرانروی نفت رابطه دارد. روشن است که هرچه فشاراولیه مخزن و نفوذپذیری سنگ مخزن بالاتر و گرانروی نفت پائینتر باشد، بازیابی اولیه بالاتر خواهد بود. عدم تعادل دراین پارامترها باعث میشود که تکنیکهای دیگری دربازیابی نفت بهکار برده شود. کلیه روشهایی که طی آن به مخازنی که تحت شرایط طبیعی خود قادر به تولید اقتصادی نیستند و از بیرون انرژی داده شده و یا موادی درآنها تزریق میشود، روشهای ازدیاد برداشت نامیده میشوند. (Enhanced Oil Recovery : EOR)
البته دربعضی مواقع که سیال (نفت) درته چاه وارد شده و فشار سیال درته چاه توانایی بالا آوردن آن را به سرچاه ندارد، تکنیکهای دیگری مانند فرازش گاز (بدینگونه که گاز را ازسطح زمین به درون چاه تزریق میکنند واین گاز با نفت درون چاه مخلوط امتزاجپذیری را به وجود میآورد که چگالی آن از چگالی نفت اولیه پائینتر است و میتوان با همان فشار تهچاه ، نفت را به سرچاه انتقال داد) و یا پمپهای درون چاهی (که نفت را از ته چاه به سر چاه پمپاژ میکنند) بهکار گرفته میشود؛ اما اصولاً ازاین تکنیکها بهعنوان یکی ازروشهای ازدیاد برداشت یاد نمیشود؛ آنچه روشهای ازدیاد برداشت(EOR) اطلاق میشود روشهایی است که ازطریق تزریق مواد به درون مخزن به سیال انرژی داده میشود و هدف این روشها، کاهش میزان نفت پسماند مخزن است، این روشها را به دودسته زیر تقسیم میکنند:
۱- برداشت ثانویه (Secondary Recovery)
2- برداشت ثالثیه (Tertiary Recovery)
1-2) برداشت ثانویه (Secondary Recovery): این روش، افزودن انرژیهای خارجی بدون اعمال هیچگونه تغییر در خواص فیزیکی سیالات و سنگ مخزن است . به زبان سادهتر، سیال تزریقی تنها نقش هلدهنده و تعقیبی دارد. لازم به ذکر است اگر چه این تکنیک درابتدا با تزریق هوا که ارزانترین و دردسترسترین ماده بوده است، اجرا شده، اما تاکنون در موارد قلیلی، ازهوا بهعنوان ماده تزریقی استفاده شده است. تزریق هوا گرچه معمولاً تولید را برای مدتکوتاهی افزایش میداد اما به سرعت مشکلات عملیاتی زیادی را پدید میآورد. بسیاری از مشکلات پدید آمده درتزریق هوا، ناشی از وجود اکسیژن در آن است. چراکه اکسیژن به شدت واکنشدهنده است و مشکلات عدیدهای را درتسهیلات سرچاهی و داخل مخزن پدید میآورد. برخی ازاین مشکلات عبارتند از:
- اشتعال خود به خودی نفت در نزدیکی چاه تزریق
- خوردگی (که مهمترین عامل آن اکسیژن است)
- تشکیل امولسیونها
این مشکلات و مشکلات دیگر باعث شد که از هوا به عنوان ماده تزریقی در روشهای ازدیاد برداشت ثانویه استفاده نشود. امروزه از گاز و آب به جای هوا در این تکنیک استفاده میشود. اولین برنامه بازیابی ثانویه درایران درسال ۱۳۵۵ درمیدان هفتکل با روش تزریق گاز به مرحله اجرا درآمد پس ازآن درسال ۱۳۵۶ تزریق گاز درمیدان گچساران با هدف فشارزدائی و تثبیت فشار شروع شد که تزریق گاز دراین دو میدان عظیم نفتی کشورهمچنان ادامه دارد و باعث بالابردن بازیابی از حدود ۲۰-۱۵ درصد به حدود ۲۵-۳۰ درصد شده است. هماکنون ایران از برنامهی تزریق گاز به مخازن عقب است و بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی محاسبات انجام شده نشان میدهند که ۲۴ مخزن از کل مخازن نفتی مناطق نفتخیز جنوب در اولویت تزریق – گاز- قرار دارند که در۱۶ مخزن زمان تزریق سپری شده و هر چه سریعتر باید از افت فشار آنها جلوگیری به عمل آید، ۸ مخزن دیگر نیز ظرف ۲۰ سال آینده نیاز به تزریق خواهند داشت.
۲-۲)روشهای ازدیاد برداشت ثالثیه Tertiary Recovery)
دراین روش انرژی خارجی به مخزن اعمال میشود و درنتیجهی آن تغییرات اساسی فیزیکی و شیمیایی درخصوصیات سیال مخزن پدید میآید. به زبان سادهتر دراینجا مادهی تزریقی با تغییردادن خصوصیات سیستم سیالی (مانند کم کردن گرانروی و یا تغییر چسبندگی میان سنگ و سیال) باعث ازدیاد برداشت خواهد شد. عملیات ثالثیه را میتوان به موارد زیر تقسیم کرد:
- سیلابزنی امتزاجی با گاز
- سیلابزنی شیمیایی
- فرآیندهای حرارتی
- فرآیندهای استفاده از کف
- فرآیندهای تزریق میکروب (البته دربعضی تقسیمبندیها تزریق میکروب را بهعنوان فرآیندهایی جدا از “EOR” و تحت عنوان (MEOR (Microbial Enhanced Oil recovery میشناسند. در این روش میکروبها و مواد غذایی را به درون چاه تزریق میکنند و این میکروبها تحت عواملی یا تولید اسید میکنند که برای حل کردن سنگهای کربناتی بکار میرود و یا تولید گاز کرده که باعث بالابردن فشارمخزن و یا پائین آوردن گرانروی نفت میشوند. متأسفانه در حال حاضر در بزرگترین کشورهای تولیدکننده عضو اوپک (OPEC) همچون ایران، کویت، عربستان و عراق روشهای ازدیاد برداشت ازنوع سوم (ثالثیه) هنوز به مرحلهی اجرا درنیامده است اما در برخی از مخازن ایران و کویت روشهای بازیابی حرارتی مانند تزریق بخار آب در حال بررسی است. کل روشهای ازدیاد برداشت را به تازگی به صورت زیرتقسیم میکنند: (برخلاف تقسیمبندی قدیم به صورت ثانویه و ثالثیه)
۱- گرمایی:
- تزریق بخارآب (Steam Flooding) - سیلابزنی آب گرم (HOT Water Flooding) - احتراق درجا (In situe combustion ) [خشک (Dry) یا مرطوب (Wet)] - گرم کردن حرارتی ( تزریق آب) (Water Flooding)
2- غیرگرمایی:
- سیلاب شیمیایی(Chemical flooding)(پلیمری یا قلیایی) -جابهجایی امتزاجپذیر(Miscible Flooding ): - رانش گازغنی شده - سیلاب الکلی - سیلاب گاز Co2 - سیلاب گاز N2 - جابهجایی غیرامتزاجپذیر(immisible Flooding )(- گاز طبیعی یا گاز طبیعی سوخته شده)
روشهای بهبود بازیابی نفت Enhanced Oil Recover) )
مقدمه:
مخزن هیدروکربوری ساختاری است متخلخل و نفوذپذیر در زیرزمین که انباشتی طبیعی از هیدروکربورها را به صورت مایع و یا گاز در خود جای داده و بهوسیلهی سنگهای غیرتراوا از محیط اطراف مجزا گردیده است. درتوصیفی ملموستر میتوان مخازن هیدروکربوری را به بادبادکی پر از هوا تشبیه کرد که پوستهی این بادبادک نقش همان سنگهای غیرتراوا را بازی میکند و به محض سوراخ کردن این محیط متعادل سیالهای مخزنی (همچون هوا که به سرعت از بادبادک خارج میشود) توسط نیروهای هیدرولیکی به درون چاه رانده میشوند. البته قدرت این رانش طبیعی همزمان با تولید از مخزن کاسته میشود، چنانکه برای نمونه گفته میشود مخازن ایران به طور متوسط سالانه ۱۰-۸ درصد افت طبیعی فشار مخزن و افت دبی تولید از چاه - افت دبی تولید از چاه با افت فشار مخزن رابطه مستقیم دارد - دارند.
با افت مداوم فشار مخزن، دبی تولید رفتهرفته کم شده تا جایی که دیگر تولید طبیعی از مخزن مقرون بهصرفه نخواهد بود. این نقطه زمانی اتفاق میافتد که بازیابی (Recovery) نفت از مخزن به نسبت پائین است. این بازیابی برای مخازن ایران حدود ۱۵-۲۰ درصد است؛ به عبارتی ۸۵ تا ۸۰ درصد کل نفت مخزن در سازند باقی میماند. بنابراین برای برداشت نفتهای باقیمانده در مخزن نیازمند روشهای جدید و تکنیکهای پیشرفته هستیم. ازاین رو میتوانیم مراحل تولید از یک چاه را بهطور کلی به دو دستهی زیر تقسیم کنیم (که البته این تقسیمبندی به نحوهی برداشت از مخزن اطلاق میشود):
۱/ تولید طبیعی (Primary Recovery)
2. تولید بهبودیافته (IOR or Improved Oil Recovery)
واژگان
فشار اشباع(Bubble Point Pressure):
با افت فشار مخزن، گاز محلول در نفت توانایی آن را پیدا میکند که از نفت خارج شود، «فشار اشباع» فشاری است که اولین حباب گاز از نفت جدا میشود. روشن است که در فشارهای بالاتراز آن تنها یک فاز مایع و در فشارهای پایین تر از آن دو فاز مایع و گاز وجود دارد.
کلاهک گازی (Gas Cap):
در صورتی که در یک مخزن نفتی هر سه سیال آب، نفت و گاز وجود داشته باشد، ترتیب قرار گرفتن سیالات درون مخزن به گونهای است که از پایین به بالا ابتدا آب، بعد نفت و سپس گاز قرار میگیرد. به سازندی که در آن گاز قرار دارد، سازند گازی و به سازندهای دیگر سازندهای نفتی و گازی میگویند.
به بخش بالایی مخزن که حدفاصل میان پوش سنگ و سطح تماس نفت و گاز است، کلاهک گازی مخزن نفتی میگویند. گفتنی است که برخی از مخازن فاقد کلاهک گازی، برخی دیگر فاقد بخش آب ده هستند و برخی فاقد هر دوی آنها هستند.
سفره آبی(Aquifer):
سازند آبیای که در پایین مخزن میتواند وجود داشته باشد.
امتزاجپذیری (Miscibility):
دومایع را وقتی امتزاجپذیر میگویند که کاملاً درهم حل شده و امولیسون نسازند.
اوپک (OPEC):
اوپک که شکل خلاصه شدهی (Organizations of Petroleum exporting Countries) یعنی سازمان کشورهای صادرکنندهی نفت است . این سازمان در ۱۴-۱۰ سپتامبر ۱۹۶۰ توسط ۵ کشور ایران، عربستان، ونزوئلا و کویت و عراق تشکیل شد که بعد از آن ۹ کشور دیگر الجزائر، قطر، نیجریه، امارات، اندونزی، لیبی، الجزیره، اکوادور، آنگولا به آنها اضافه شدند. هدف از تشکیل این سازمان کنترل سیاستهای قیمتی نفت بود.
تولید طبیعیPrimary Recovery) )
برداشت اولیه یا تولید طبیعی به استحصال نفت تحت مکانیسمهای رانش طبیعی موجود در مخزن و بدون استفاده از انرژی خارجی نظیر آب و گاز اطلاق میشود. همانگونه که بیان شد از یک مخزن تا مدت تقریباً کمی میتوان بهطورطبیعی تولیدی اقتصادی داشته باشیم . در تولید طبیعی از مخزن رانش نفت بهعلت مکانیسمهای خاصی انجام میپذیرد که درزیر به بیان آنها خواهیم پرداخت:
- انبساط سنگ و سیال (Rock and Fluid expansion)
- رانش توسط گازمحلول (Solution Gas Drive)
- رانش کلاهک گازی (Gas Cap Drive)
- رانش توسط آب ورودی به مخزن (Aquifer Drive)
انبساط سنگ و سیال:
دراین مکانیسم فشار وزنی لایههای بالا برروی سازند مخزن و انبساط خود سیال باعث رانش نفت به درون چاه خواهد شد.
رانش توسط گازمحلول:
به طور طبیعی نفت درشرایط دما و فشار مخزن مقداری گاز درخود بهصورت حل شده دارد که با تولید و رساندن نفت به سطح زمین این گاز آزاد میشود. بنابراین میتوان گفت حجم نفت درشرایط مخزن بیشترازحجم آن درسطح زمین است. البته شاید اینگونه به نظر برسد که در این جا این پدیده بدون درنظرگرفتن تفاوت دما و فشار سازند با سطح زمین توضیح داده شده است. درصورتیکه با کمی دقت متوجه میشویم که تغییرات دما و فشار نفت از سازند به سطح زمین به ترتیب باعث کاهش حجم و افزایش حجم میشوند، چون دما و فشار درسازند نفتی نسبت به دما و فشار درسطح زمین بالاتر است که این کاهش درمورد دما باعث کاهش حجم و درمورد فشار باعث افزایش حجم میشود. در این صورت کاهش و افزایش حجم پدید آمده تقریباً اثر یکدیگر را خنثی میکنند، بنابراین میتوان گفت مهمترین عامل تغییر حجم نفت از سازند به سطح زمین همان گازحل شده درنفت است. نسبت حجم نفت در شرایط دما و فشار مخزن به حجم نفت در شرایط دما و فشار سطح زمین را با ضریب حجمی سازند تعریف میکنند که با توجه به توضیحات قبلی همواره بزرگتر از یک خواهد بود. به دلیل آن که با تولید از مخزن فشار آن افت میکند، اگر این افت فشار تا رساندن فشار مخزن به فشار اشباع ادامه یابد مقداری از کل گاز محلول درشرایط مخزن آزاد شده که انبساط این گاز باعث رانش نفت به درون چاه خواهد شد.
رانش کلاهک گازی:
دربرخی از مخازن دربالای سازند نفتی کلاهک گازی وجود دارد که انبساط این کلاهک گازی در زمان تولید از مخزن، نفت را مانند پیستونی از بالا به سمت پائین میراند که مسلماً هرچه کلاهک گازی بزرگتر باشد بازیابی نفت ازاین مخزن بالاتر خواهد بود.
ورود آب به سازند نفتی:
بر خلاف شیوه رانش گازی، به جای آنکه گاز از بالا به سیال (نفت) نیرو وارد کند و باعث تولید طبیعی نفت شود، میتوان لایهی آبیای را تجسم کرد که از پائین سازند نفتی همانند پیستون نفت را به درون چاه میراند. البته باید توجه کرد که درتولید طبیعی نفت، انبساط سنگ و سیال و گازمحلول درتمامی مخازن بهعنوان نیروی رانشی نفت به درون چاه عمل میکند اما میتوانیم مخازنی داشته باشیم که هردو یا یکی ازدوعامل کلاهک گازی و سفره آبی را داشته باشند و یا اصلاً هیچیک را نداشته باشد.
تولید بهبودیافته (IOR or Improved Oil Recovery )
پیش از توضیح تولید بهبود یافته میتوان اینگونه بیان کرد که اصولاً تولید طبیعی نفت ازهر مخزنی به فشار اولیه مخزن، نفوذپذیری سنگ مخزن و گرانروی نفت رابطه دارد. روشن است که هرچه فشاراولیه مخزن و نفوذپذیری سنگ مخزن بالاتر و گرانروی نفت پائینتر باشد، بازیابی اولیه بالاتر خواهد بود. عدم تعادل دراین پارامترها باعث میشود که تکنیکهای دیگری دربازیابی نفت بهکار برده شود. کلیه روشهایی که طی آن به مخازنی که تحت شرایط طبیعی خود قادر به تولید اقتصادی نیستند و از بیرون انرژی داده شده و یا موادی درآنها تزریق میشود، روشهای ازدیاد برداشت نامیده میشوند. (Enhanced Oil Recovery : EOR)
البته دربعضی مواقع که سیال (نفت) درته چاه وارد شده و فشار سیال درته چاه توانایی بالا آوردن آن را به سرچاه ندارد، تکنیکهای دیگری مانند فرازش گاز (بدینگونه که گاز را ازسطح زمین به درون چاه تزریق میکنند واین گاز با نفت درون چاه مخلوط امتزاجپذیری را به وجود میآورد که چگالی آن از چگالی نفت اولیه پائینتر است و میتوان با همان فشار تهچاه ، نفت را به سرچاه انتقال داد) و یا پمپهای درون چاهی (که نفت را از ته چاه به سر چاه پمپاژ میکنند) بهکار گرفته میشود؛ اما اصولاً ازاین تکنیکها بهعنوان یکی ازروشهای ازدیاد برداشت یاد نمیشود؛ آنچه روشهای ازدیاد برداشت(EOR) اطلاق میشود روشهایی است که ازطریق تزریق مواد به درون مخزن به سیال انرژی داده میشود و هدف این روشها، کاهش میزان نفت پسماند مخزن است، این روشها را به دودسته زیر تقسیم میکنند:
۱- برداشت ثانویه (Secondary Recovery)
2- برداشت ثالثیه (Tertiary Recovery)
1-2) برداشت ثانویه (Secondary Recovery): این روش، افزودن انرژیهای خارجی بدون اعمال هیچگونه تغییر در خواص فیزیکی سیالات و سنگ مخزن است . به زبان سادهتر، سیال تزریقی تنها نقش هلدهنده و تعقیبی دارد. لازم به ذکر است اگر چه این تکنیک درابتدا با تزریق هوا که ارزانترین و دردسترسترین ماده بوده است، اجرا شده، اما تاکنون در موارد قلیلی، ازهوا بهعنوان ماده تزریقی استفاده شده است. تزریق هوا گرچه معمولاً تولید را برای مدتکوتاهی افزایش میداد اما به سرعت مشکلات عملیاتی زیادی را پدید میآورد. بسیاری از مشکلات پدید آمده درتزریق هوا، ناشی از وجود اکسیژن در آن است. چراکه اکسیژن به شدت واکنشدهنده است و مشکلات عدیدهای را درتسهیلات سرچاهی و داخل مخزن پدید میآورد. برخی ازاین مشکلات عبارتند از:
- اشتعال خود به خودی نفت در نزدیکی چاه تزریق
- خوردگی (که مهمترین عامل آن اکسیژن است)
- تشکیل امولسیونها
این مشکلات و مشکلات دیگر باعث شد که از هوا به عنوان ماده تزریقی در روشهای ازدیاد برداشت ثانویه استفاده نشود. امروزه از گاز و آب به جای هوا در این تکنیک استفاده میشود. اولین برنامه بازیابی ثانویه درایران درسال ۱۳۵۵ درمیدان هفتکل با روش تزریق گاز به مرحله اجرا درآمد پس ازآن درسال ۱۳۵۶ تزریق گاز درمیدان گچساران با هدف فشارزدائی و تثبیت فشار شروع شد که تزریق گاز دراین دو میدان عظیم نفتی کشورهمچنان ادامه دارد و باعث بالابردن بازیابی از حدود ۲۰-۱۵ درصد به حدود ۲۵-۳۰ درصد شده است. هماکنون ایران از برنامهی تزریق گاز به مخازن عقب است و بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی محاسبات انجام شده نشان میدهند که ۲۴ مخزن از کل مخازن نفتی مناطق نفتخیز جنوب در اولویت تزریق – گاز- قرار دارند که در۱۶ مخزن زمان تزریق سپری شده و هر چه سریعتر باید از افت فشار آنها جلوگیری به عمل آید، ۸ مخزن دیگر نیز ظرف ۲۰ سال آینده نیاز به تزریق خواهند داشت.
۲-۲)روشهای ازدیاد برداشت ثالثیه Tertiary Recovery)
دراین روش انرژی خارجی به مخزن اعمال میشود و درنتیجهی آن تغییرات اساسی فیزیکی و شیمیایی درخصوصیات سیال مخزن پدید میآید. به زبان سادهتر دراینجا مادهی تزریقی با تغییردادن خصوصیات سیستم سیالی (مانند کم کردن گرانروی و یا تغییر چسبندگی میان سنگ و سیال) باعث ازدیاد برداشت خواهد شد. عملیات ثالثیه را میتوان به موارد زیر تقسیم کرد:
- سیلابزنی امتزاجی با گاز
- سیلابزنی شیمیایی
- فرآیندهای حرارتی
- فرآیندهای استفاده از کف
- فرآیندهای تزریق میکروب (البته دربعضی تقسیمبندیها تزریق میکروب را بهعنوان فرآیندهایی جدا از “EOR” و تحت عنوان (MEOR (Microbial Enhanced Oil recovery میشناسند. در این روش میکروبها و مواد غذایی را به درون چاه تزریق میکنند و این میکروبها تحت عواملی یا تولید اسید میکنند که برای حل کردن سنگهای کربناتی بکار میرود و یا تولید گاز کرده که باعث بالابردن فشارمخزن و یا پائین آوردن گرانروی نفت میشوند. متأسفانه در حال حاضر در بزرگترین کشورهای تولیدکننده عضو اوپک (OPEC) همچون ایران، کویت، عربستان و عراق روشهای ازدیاد برداشت ازنوع سوم (ثالثیه) هنوز به مرحلهی اجرا درنیامده است اما در برخی از مخازن ایران و کویت روشهای بازیابی حرارتی مانند تزریق بخار آب در حال بررسی است. کل روشهای ازدیاد برداشت را به تازگی به صورت زیرتقسیم میکنند: (برخلاف تقسیمبندی قدیم به صورت ثانویه و ثالثیه)
۱- گرمایی:
- تزریق بخارآب (Steam Flooding) - سیلابزنی آب گرم (HOT Water Flooding) - احتراق درجا (In situe combustion ) [خشک (Dry) یا مرطوب (Wet)] - گرم کردن حرارتی ( تزریق آب) (Water Flooding)
2- غیرگرمایی:
- سیلاب شیمیایی(Chemical flooding)(پلیمری یا قلیایی) -جابهجایی امتزاجپذیر(Miscible Flooding ): - رانش گازغنی شده - سیلاب الکلی - سیلاب گاز Co2 - سیلاب گاز N2 - جابهجایی غیرامتزاجپذیر(immisible Flooding )(- گاز طبیعی یا گاز طبیعی سوخته شده)