03-04-2019, 09:20 PM
قدرت تفکر از منظر روانشناسا
به نقل از پورتال مشاوره و مددکاری اجتماعی صبا:
همان طور که میدانیم بخش عمده وجود یک انسان در ورای جسم مادی ما قرار دارد که از آن به ذهن و آگاهی افکار تعبیر میشود و همین از یک ماهیتی است که مادی نیست، جسم انسان متاثر از قوانین مادی میباشد و در طول زندگانی خود چندین بار دچار تحولات میشود. زیرا هر سلول به تنهایی هر هفت سال یک بار دچار تغییر و دگرگونی میشود بیآنکه ما این تحول را در خود احساس کنیم. پس جسم دستخوش تغییرات میشود، ولی روان انسان بدون تغییر ماهیت میماند. تمام اختراعات و اکتشافات که دانشمندان به آن پی میبرند همه در اثر اندیشه و الهام ذهنی بوده که اندیشه راهی برای تحول فرآوردههای تازه و نوین فراهم میآورد. امروزه روانشناسان تمام اتفاقاتی که در زندگی رخ میدهد را عکسالعملی میدانند که در اثر تفکرات انسان به وجود میآید. مثلا تمایل برای بهبود یا ارتقای سطح زندگی، در واقع تفکر انسان برای بهبود زندگی و اراده او برای زندگی میباشد. اسپینوزا فیلسوف هلندی میگوید: هر آنچه مایه ترس من بوده و مرا به هراس میافکند، هیچ نوع جنبه خوب یا بدی در بر نداشت جز آنکه تفکر مرا زیر سلطه خود بگیرد. شکسپیر هم میگوید: چیزی به نام خوب و بد معنا ندارد بلکه این تفکرات انسانهاست که آن را تعیین میکنند. آینده انسان از راه شیوه تفکری که برمیگزیند رقم میخورد و در واقع ما، به آنچه پیرامون آن تفکر میکنیم، تبدیل میگردیم.
باید گفت که تفکرات، واقعیت خارجی دارند، تفکرات در جایی که به طور مناسب تقویت و درونی گردند. و به طور عینی در قالب فیزیکی عینیت مییابند. اگر در ذهن خویش تصاویری را مجسم کنیم این تصاویر باعث ایجاد واقعیت در درون ما میشوند و هنگامی که ما علت و نحوه تجسم را بیاموزیم باید هر لحظه منتظر سعادت و موفقیت باشیم.
انیشتین درباره زمان میگوید: در جهان چیزی به نام زمان وجود ندارد و اعتقاد داشت که زمان تنها زاییده دست بشر در تفکیک و جداسازی چیزهاست و چیزی به عنوان زمان وجود ندارد. پس تفکرات جهانی بدون زمان هستند که در جهان بیرونی به فعل میآید و در جهان بیرونی نیازمند زمان میشود. او معتقد است که انسان در جهانی کمال یافته زندگی میکند و چیزی به نام آینده وجود ندارد. یعنی زمان مفهوم عینی ندارد. زمان تنها ابداع خود ماست که به منظور جریان بخشیدن سریع و به موقع به روند زندگی اهمیت یافته. چیزی که اینجا مطرح است این نکته است در عالم آخرت نیز زمان معنا ندارد و سوالی که به ذهن میآید این است با مرگ و دور شدن از بدن مادی دیگر نیاز به بعد زمان یا مکان نیست. پس تفکرات هم همان بعد معنوی انسان است که نیاز به زمان و مکان خاصی ندارد پس در جواب باید گفت: منظور از تفکر، مغز مادی محض نیست بلکه تفکرات مان روح و نفس انسان میباشد که تمام اخلاقیات و ملکیات و … را در برمیگیرد. در درون انسان جای گرفته پس تفکر بعد معنوی انسان است و با مرگ بعد معنوی ثابت باقی خواهد ماند و گفته انیشتین که میگوید تفکرات دارای بعد زمان نیستند، تا یک جایی مورد قبول است زیرا تفکرات مادی نیستند و هر آنچه که مادی نباشد نیاز به زمان و مکان ندارد. پس در عالم دیگر هم این تفکرات انسان است که همراه عمل مورد بازخواست قرار میگیرند.
در این عالم بعضی..........
ادامه مطلب........
به نقل از پورتال مشاوره و مددکاری اجتماعی صبا:
همان طور که میدانیم بخش عمده وجود یک انسان در ورای جسم مادی ما قرار دارد که از آن به ذهن و آگاهی افکار تعبیر میشود و همین از یک ماهیتی است که مادی نیست، جسم انسان متاثر از قوانین مادی میباشد و در طول زندگانی خود چندین بار دچار تحولات میشود. زیرا هر سلول به تنهایی هر هفت سال یک بار دچار تغییر و دگرگونی میشود بیآنکه ما این تحول را در خود احساس کنیم. پس جسم دستخوش تغییرات میشود، ولی روان انسان بدون تغییر ماهیت میماند. تمام اختراعات و اکتشافات که دانشمندان به آن پی میبرند همه در اثر اندیشه و الهام ذهنی بوده که اندیشه راهی برای تحول فرآوردههای تازه و نوین فراهم میآورد. امروزه روانشناسان تمام اتفاقاتی که در زندگی رخ میدهد را عکسالعملی میدانند که در اثر تفکرات انسان به وجود میآید. مثلا تمایل برای بهبود یا ارتقای سطح زندگی، در واقع تفکر انسان برای بهبود زندگی و اراده او برای زندگی میباشد. اسپینوزا فیلسوف هلندی میگوید: هر آنچه مایه ترس من بوده و مرا به هراس میافکند، هیچ نوع جنبه خوب یا بدی در بر نداشت جز آنکه تفکر مرا زیر سلطه خود بگیرد. شکسپیر هم میگوید: چیزی به نام خوب و بد معنا ندارد بلکه این تفکرات انسانهاست که آن را تعیین میکنند. آینده انسان از راه شیوه تفکری که برمیگزیند رقم میخورد و در واقع ما، به آنچه پیرامون آن تفکر میکنیم، تبدیل میگردیم.
باید گفت که تفکرات، واقعیت خارجی دارند، تفکرات در جایی که به طور مناسب تقویت و درونی گردند. و به طور عینی در قالب فیزیکی عینیت مییابند. اگر در ذهن خویش تصاویری را مجسم کنیم این تصاویر باعث ایجاد واقعیت در درون ما میشوند و هنگامی که ما علت و نحوه تجسم را بیاموزیم باید هر لحظه منتظر سعادت و موفقیت باشیم.
انیشتین درباره زمان میگوید: در جهان چیزی به نام زمان وجود ندارد و اعتقاد داشت که زمان تنها زاییده دست بشر در تفکیک و جداسازی چیزهاست و چیزی به عنوان زمان وجود ندارد. پس تفکرات جهانی بدون زمان هستند که در جهان بیرونی به فعل میآید و در جهان بیرونی نیازمند زمان میشود. او معتقد است که انسان در جهانی کمال یافته زندگی میکند و چیزی به نام آینده وجود ندارد. یعنی زمان مفهوم عینی ندارد. زمان تنها ابداع خود ماست که به منظور جریان بخشیدن سریع و به موقع به روند زندگی اهمیت یافته. چیزی که اینجا مطرح است این نکته است در عالم آخرت نیز زمان معنا ندارد و سوالی که به ذهن میآید این است با مرگ و دور شدن از بدن مادی دیگر نیاز به بعد زمان یا مکان نیست. پس تفکرات هم همان بعد معنوی انسان است که نیاز به زمان و مکان خاصی ندارد پس در جواب باید گفت: منظور از تفکر، مغز مادی محض نیست بلکه تفکرات مان روح و نفس انسان میباشد که تمام اخلاقیات و ملکیات و … را در برمیگیرد. در درون انسان جای گرفته پس تفکر بعد معنوی انسان است و با مرگ بعد معنوی ثابت باقی خواهد ماند و گفته انیشتین که میگوید تفکرات دارای بعد زمان نیستند، تا یک جایی مورد قبول است زیرا تفکرات مادی نیستند و هر آنچه که مادی نباشد نیاز به زمان و مکان ندارد. پس در عالم دیگر هم این تفکرات انسان است که همراه عمل مورد بازخواست قرار میگیرند.
در این عالم بعضی..........
ادامه مطلب........