22-01-2024, 07:03 PM
چگونه افسردگی را تشخیص دهیم؟ - روانشناس یا روانپزشک
درمان افسردگی باید با تشخیص روانپزشکی و روانشناختی قابل اعتماد و جامع (روانشناس بالینی) انجام شود، زیرا انتخاب صحیح روش های درمانی اعم از دارویی و روان درمانی به تشخیص صحیح بستگی دارد که به نوبه خود اثربخشی مطلوب روند بهبودی را تعیین می کند. . آنچه در آگاهی اجتماعی به افسردگی تعبیر می شود لزوماً نباید افسردگی باشد. علائم مشابهی در روند اختلالات روانی مختلف وجود دارد. برخی از ویژگیهای شخصیتی ممکن است علت، مثلاً غم و اندوه، افسردگی، تمایل به انزوا، کنارهگیری از فعالیتهای زندگی و «سبک زندگی افسرده» باشند. اختلالات ارگانیک ممکن است نشان دهنده افسردگی باشد. اشکال بسیاری از اختلالات افسردگی وجود دارد که شبیه افسردگی معمولی نیستند، به عنوان مثال علائم اساسی (محوری) شدیدی ندارند. شکایات بیمار ممکن است به عنوان مثال مربوط به اضطراب مزمن، جسمی، وسواس و فوبیا باشد، یا ممکن است خود را به شکل علائم اعتیاد، مانند رفتاری، الکل، مواد مخدر، مواد روانگردان نشان دهد. تصویر بالینی در بین بیماران فردی متفاوت است. افسردگی یک پدیده منحصر به فرد برای همه است و فقط تا حدی قابل مقایسه است. تصویر افسردگی نه تنها تحت تاثیر نوع و شدت علائم است، بلکه از ویژگی های شخصیتی، تجربیات دوران کودکی و زندگی، سبک عملکرد و نحوه تجربه و واکنش ما به بیماری نیز تأثیر می پذیرد.
[font='Arial', sans-serif]درمان افسردگی[/font]
درمان افسردگی در کرج
قرار گذاشتن
فقط یک متخصص: یک روانپزشک، یک روانشناس بالینی، یک روان درمانگر با تجربه بالینی قادر به تشخیص افسردگی است و به این سؤالات پاسخ می دهد: آیا بیماری درون زا است یا برون زا، اینکه آیا اساس ارگانیک یا جسمی دارد، آیا در طول دوره رخ می دهد. اختلال عاطفی تک قطبی یا دوقطبی. عوامل روانزا تا چه اندازه شروع و سیر بیماری را تعیین میکنند و ممکن است بر اثربخشی روند درمان تأثیر بگذارند. تشخیص، روش درمان را تعیین می کند و به این سؤال پاسخ می دهد که آیا شروع درمان دارویی ضروری است، آیا مداخلات روان درمانی کافی است، آیا نشانه هایی برای درمان جامع روان دارویی وجود دارد و چه نوع روان درمانی مؤثرترین روش درمانی خواهد بود. یک روانشناس بالینی و یک روان درمانگر معتبر می توانند میزان نیاز به درمان دارویی را ارزیابی کنند و سپس مشاوره با روانپزشک را پیشنهاد کنند. هر روانپزشکی دیدگاه جامع درمان را در نظر نمی گیرد و بیمار را به روان درمانگر ارجاع نمی دهد.
اگر شک دارید که ناراحتی روانی که تجربه می کنید ممکن است افسردگی باشد، تردید نکنید و با روانپزشک یا روانشناس بالینی مشورت کنید، زیرا افسردگی یک بیماری کشنده است. نادیده گرفتن علائم و عدم کمک تخصصی به بیمار ممکن است عواقب غم انگیزی داشته باشد که جدی ترین آنها خودکشی است. تخمین زده می شود که 20 تا 25 درصد از افراد مبتلا به افسردگی دست به خودکشی می زنند. تلاش های نافرجام خودکشی بسیار بیشتری وجود دارد. در لهستان، سالانه افراد بیشتری در اثر خودکشی از تصادفات جاده ای جان خود را از دست می دهند. فقط نیمی از افرادی که از علائم افسردگی رنج می برند کمک موثری دریافت می کنند. برخی از افراد به دلیل عدم آگاهی از بیماری به هیچ وجه به دنبال کمک نیستند. برخی دیگر به دلیل ترس از انگ اجتماعی به روانپزشک مراجعه نمی کنند یا قربانی خود انگ زدن هستند. برخی دیگر از توصیه های پزشکی پیروی نمی کنند، به عنوان مثال به دلیل عدم بهبود فوری، عوارض جانبی داروها، یا باورهای نادرست در مورد ماهیت اعتیادآور داروها. سطح پایین دانش و فقدان آموزش اجتماعی در مورد سلامت روان و اختلالات روانی، افسانه های رایج و کلیشه های رایج، تصمیم به کمک روانپزشکی حرفه ای را تسهیل نمی کند. احتمال زیادی وجود دارد که اطرافیان شما، با توجه به وخامت وضعیت سلامت روانی یکی از عزیزان، زودتر شروع به ارائه طیف وسیعی از "توصیه های خوب" کنند تا انگیزه فرد برای مشورت با یک روانشناس یا روانپزشک. من مواردی را از تجربه حرفه ای خود می شناسم که حتی اگر کودکی از والدینش بخواهد "به من کمک کنند"، تنها پاسخ آنها این است که "خودت را جمع کن، هیستریک بودن را متوقف کن". به نوبه خود، گاهی اوقات اتفاق می افتد که عزیزان، با درک مشکلات از نظر سلامت روان، می ترسند پیشنهاد مراجعه به روانپزشک را ارائه دهند، از ترس اینکه متهم به "می خواهی من را دیوانه جلوه دهی" کنند.
اگر احساس می کنید به دلیل کاهش توان ذهنی، فکری و جسمی کیفیت زندگی شما حتی اندکی رو به وخامت گذاشته است یا از علائم جسمی غیر قابل توجیه رنج می برید، بهتر است با روانشناس بالینی یا روانپزشک مشورت کنید.
چگونه افسردگی را درمان کنیم؟
مطالعات و نشریات علمی متعدد تاکید می کنند که مدل مدرن و بهینه درمان افسردگی، اقدام دارویی و روان درمانی جامع است. در بیشتر موارد، تشخیص اختلالات افسردگی، به ویژه آنهایی که ماهیت درون زا دارند، نیاز به درمان با داروهای ضد افسردگی دارد. تحقیقات به وضوح نشان می دهد که درمان افسردگی در صورتی مؤثرتر است که جامع باشد و درمان دارویی مکمل مداخلات روان درمانی باشد و قابل رقابت با آنها نباشد. درمان دارویی ترکیبی و مداخلات روان درمانی در درمان افسردگی مؤثرتر از این روش ها هستند که به طور جداگانه استفاده می شوند.
درمان افسردگی چقدر طول می کشد؟
استانداردهای درمانی مدرن اساساً استفاده طولانی مدت از داروهای ضد افسردگی را برای حداقل 6 ماه در اولین دوره بیماری و برای چندین سال در صورت عود بیماری فرض می کنند. درمان طولانی مدت یک اقدام پیشگیرانه است که خطر عود بیماری را در آینده کاهش می دهد.
چگونه افسردگی را درمان کنیم؟
اگرچه بیشتر و بیشتر در مورد علل افسردگی شناخته می شود، اما متاسفانه هنوز دنیا ابزاری برای رفع علت و درمان قطعی این بیماری ندارد. ما درمان هایی داریم که علائم این دوره را در اکثر بیماران کاهش می دهد یا حتی به طور کامل از بین می برد. با این حال، افسردگی هنوز یک بیماری است که با عود مشخص می شود. بیمار شدن و ناپدید شدن کامل علائم به این معنی نیست که بیماری عود نمی کند. با این حال، ما در برابر این بیماری کاملاً بی دفاع نیستیم. تحقیقات و تجربیات بالینی توجه را به اهمیت پیشگیری ثانویه (پس از شروع بیماری و اولین دوره بیماری) جلب می کند که به طور موثر خطر عود بیماری را در آینده کاهش می دهد، دوره های بهبودی خوب را طولانی می کند یا به کاهش بیماری کمک می کند. شدت علائم در دوره های بعدی فرض اساسی پیشگیری موثر، حفظ درمان دارویی پس از ناپدید شدن علائم دوره است - به اصطلاح درمان حمایتی توصیه های جهانی برای درمان و پیشگیری از افسردگی بر نیاز به مصرف داروها پس از اولین دوره حداقل به مدت 6 ماه و پس از دوره های بعدی - حفظ دوزهای توصیه شده برای چندین سال تأکید دارد. متأسفانه رعایت نکردن توصیه های پزشکی به ویژه زمانی که بیمار به طور کامل بهبود یافته است، پدیده ای شایع است که در بیماری های مزمن جسمی نیز رخ می دهد. تخمین زده می شود که 50 درصد بیماران طبق توصیه ها دارو مصرف نمی کنند و در روانپزشکی این درصد بسیار بیشتر است. در روانپزشکی، این امر عواقب جدی دارد، زیرا خطر بستری شدن بعدی را افزایش میدهد و در نتیجه ممکن است منجر به از دست دادن شغل و خارج شدن از بازار کار، تحصیل ناتمام، کنار گذاشتن برنامهها، جاهطلبیها و انگیزههای زندگی، خارج شدن از شرایط بعدی شود. نقش ها و فعالیت های اجتماعی، که به نوبه خود خطر انگ اجتماعی، طرد اجتماعی و در نتیجه باعث تعمیق افسردگی می شود.
افسردگی یک بیماری است که برای کل خانواده بیمار که بار بیماری را به دوش می کشد، بسیار سنگین است. اغلب این بیماری در روابط خانوادگی درگیر می شود. بر کیفیت زندگی همه اعضای خود تأثیر می گذارد. به همین دلیل، ارائه مراقبتهای درمانی به کل خانواده (رواندرمانی خانوادهدرمانی، زناشویی/زوجدرمانی) روشی مطلوب برای درمان جامع و در اقدامات پیشگیرانه قابل توجه است. تحقیقات نشان می دهد که خانواده می تواند بر روند بیماری و روند درمان تاثیر بگذارد. فاجعه این بیماری این است که به طور فزاینده ای توسط جوانان، کودکان و نوجوانان تجربه می شود که به ویژه برای رشد شخصیتی مناسب و عملکرد اجتماعی کارآمد در بزرگسالی خطرناک است. هر چه مداخلات درمانی سریعتر در مورد کودکان و نوجوانان انجام شود، احتمال اینکه این بیماری بر رشد روانی آنها آسیبی وارد نکند بیشتر است.
برخلاف افسانههای رایج که میگویند داروهای ضدافسردگی اعتیادآور، «بیحسکننده» و تأثیر منفی بر سلامت جسمی و عقل هستند، شکی نیست که با وجود احتمال عوارض نامطلوب، مناسبترین روش برای درمان اختلالات افسردگی و داروهای بیخطر هستند. در برخی بیماران مکانیسم اثر و اثربخشی آنها در مطالعات در سراسر جهان به اثبات رسیده است. در لهستان، ما همان داروهایی را برای درمان افسردگی داریم که در اروپا و ایالات متحده استفاده می شود.
درمان دارویی افسردگی و اقدامات پیشگیرانه:
علیرغم بیماری بر کیفیت زندگی رضایت بخش (عملکرد اجتماعی بهتر) تأثیر می گذارد.
آنها با حاشیه نشینی اجتماعی (خارج شدن از نقش های اجتماعی، فعالیت های آموزشی و حرفه ای، حقوق بازنشستگی) مقابله می کنند.
آنها خطر عود بیماری را در آینده کاهش می دهند.
آنها شدت علائم را در عود کاهش می دهند
درمان افسردگی
در درمان افسردگی، روان درمانی در تمام انواع افسردگی و در هر مرحله از پیشرفت بیماری، همچنین زمانی که علائم شدید است و افکار خودکشی ظاهر می شود، توصیه می شود . درمان روان درمانی افسردگی باید توسط روان درمانگران معتبر انجام شود که اغلب با فردی که سرپرست معتبر روان درمانی است همکاری می کنند. مدیریت بیماران مبتلا به اختلالات افسردگی به ویژه نیازمند تجربه حرفه ای و دانش گسترده روان درمانگر است. فقط روان درمانگران آموزش دیده باید افسردگی را درمان کنند.
وظایف روان درمانی متنوع است و بسته به نیاز بیمار باید فردی باشد. انتخاب روش روان درمانی به عوامل زیادی بستگی دارد، از جمله شرایط فرضی بیماری، علائم و سیر بیماری، ویژگی های شخصیتی، تجربیات کودکی و زندگی، مشکلات روانی، سبک عملکرد، سطح مهارت های اجتماعی و غیره. انتخاب یک داروی خاص و نوع روان درمانی اثربخشی درمان مورد نظر را تعیین می کند. درمانهای توصیهشده برای درمان اختلالات عاطفی عبارتند از: شناختی-رفتاری، روانپویشی، رواندرمانی خانواده سیستمیک ، مدلهای آموزشی، مانند مهارتهای اجتماعی، ارتباط، ابراز وجود. در درمان اختلالات افسردگی، استفاده از رویکردی که مکاتب مختلف روان درمانی را ادغام می کند، به منظور دستیابی به اثرات درمانی مطلوب در سریع ترین زمان ممکن توصیه و مجاز است.
استفاده میشود در درمان حالتهای افسردگی شدید ، از الکتروشوک درمانی که اغلب سریعترین روش درمان برای علائم شدید افسردگی است. این روش درمانی مستلزم بستری شدن بیمار در بیمارستان است.
نور درمانی در افسردگی فصلی استفاده می شود که ناشی از کمبود نور در فصل پاییز و زمستان است که در نتیجه سیستم هورمونی مختل می شود.
درمان افسردگی باید فردی و مبتنی بر اعتماد متقابل بین پزشک و بیمار باشد. در عمل، این در درجه اول به این معنی است:
پزشک و بیمار در روند درمان شریک هستند. رابطه نباید مستبدانه باشد.
هدف از کمک باید نه تنها تجویز داروها، بلکه مداخلات روانی آموزشی باشد.
هدف از آموزش روانی باید تجهیز بیمار (و خانواده او) به دانش در مورد ویژگی اختلال عاطفی که از آن رنج می برد، روش های درمان و راهکارهای مقابله با علائم مزمن و اقدامات پیشگیرانه باشد. به عبارت دیگر، بیمار نباید در مبارزه با بیماری بی دفاع باشد، باید کنترل بیماری را که با عود مشخص می شود، یاد بگیرد.
ارزیابی منظم وضعیت بالینی بیمار.
دسترسی آسان به پزشک معالج، امکان نوبت دهی در کوتاه مدت در صورت لزوم.
همکاری نزدیک بین پزشک و رواندرمانگر فردی یا خانوادگی به منظور نظارت منظم بر علائم و روند بهبودی و تأیید تشخیص.
پزشک باید از راحتی مصرف داروها اطمینان حاصل کند و عوارض جانبی داروها را به حداقل برساند. اگر دارو تحمل ضعیفی داشته باشد، باید داروی دیگری پیشنهاد شود.
پزشک باید اطمینان حاصل کند که بیمار درمان را قطع نمی کند.
پزشک باید نه تنها از درمان مؤثر دوره فعلی بیماری اطمینان حاصل کند، بلکه باید بیمار را تشویق کند تا تحت درمان پیشگیرانه قرار گیرد که خطر عود بیماری را در آینده کاهش دهد.
داروهای افسردگی
روش اصلی درمان افسردگی، استفاده از داروهای ضد افسردگی است، به ویژه در مورد اختلالاتی که دارای عوامل درون زا هستند. در اختلالات عاطفی درون زا، هدف داروها تسکین علائم در نتیجه تأثیر آنها بر سیستم مرکزی نورآدرنرژیک و/یا سروتونرژیک است.
داروهای ضدافسردگی زیادی وجود دارد که بسته به شرایط بیماری، مرحله بیماری، نوع علائم و شدت آنها، سیر بیماری و درمان قبلی و اثرات مورد انتظار، اثرات دارویی متفاوتی دارند. انتخاب داروها فقط باید توسط روانپزشک انجام شود و نه تنها ویژگی علائم، بلکه بار بیماری جسمی بیمار و تحمل دارو نیز در نظر گرفته شود. تحمل ضعیف دارو و عوارض جانبی شدید شایع ترین دلایل ترک درمان دارویی است. اصل اساسی درمان دارویی مناسب، تحمل خوب دارو و اطمینان از راحتی بیمار در طول درمان دارویی است.
داروهای نسل قدیم، به اصطلاح داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای - داروهای ضد افسردگی سنتی (نام از ساختار شیمیایی داروها گرفته شده است)، به عنوان مثال، کلومیپرامین، آمی تریپتیلین، ایمی پرامین، داروهای اثبات شده در اختلالات با علائم شدید افسردگی، اضطراب، حملات پانیک، سطوح بالای اضطراب و افزایش احساسات هستند. آنها اثر آرام بخش و خواب آور دارند. اگرچه هنوز در درمان اختلالات شدید موثر در نظر گرفته می شوند، اما اغلب کمتر تحمل می شوند. گاهی اوقات بیماران از مشکلات قلبی، مشکلات ادرار، مشکلات سیستم گوارشی، تهوع، استفراغ، اسهال، اضافه وزن یا اختلال در عملکرد جنسی شکایت دارند. شایع ترین عوارض جانبی داروهای ضد افسردگی نسل قدیمی عبارتند از:
خواب آلودگی، به ویژه در روزهای اول مصرف ("احساس سبکی سر")
احساس سنگینی
سرگیجه
افت فشار
دهان خشک
نقص بینایی
عقب ماندگی روانی حرکتی
احساس خستگی
اضطراب
آلرژی
افزایش تعریق
لرزش عضلانی
[font='Arial', sans-serif]درمان افسردگی[/font]
عوارض جانبی این داروها معمولاً در عرض یک هفته از بین می روند. علائم نامطلوب که برای مدت طولانی باقی می مانند نیاز به مشورت با پزشک دارد. قطع فوری آنها بدون مشورت با پزشک قطعا توصیه نمی شود. در مورد داروهای ضد افسردگی، هم افزایش دوز به حد مطلوب و هم قطع آن باید همیشه تدریجی و تحت نظر روانپزشک باشد. دانستن این نکته مهم است که این داروها هنوز هم موثر در نظر گرفته می شوند و اغلب در صورت وجود خطر جدی خودکشی، جان یک بیمار را با دوره شدید بیماری نجات می دهند. در صورت استفاده پیشگیرانه و طولانی مدت از دارو، شمارش خون باید به صورت دوره ای کنترل شود. در طول درمان نباید الکل مصرف کنید. مصرف آنها با سایر داروها باید با پزشک خود مشورت شود.
داروهای ضدافسردگی تتراسایکلیک پرمصرف ترین میانسرین و میرتازاپین هستند که عوارض جانبی کمتری ایجاد می کنند. آنها بر به خواب رفتن تأثیر می گذارند، اضطراب را کاهش می دهند، خاصیت ضد افسردگی دارند و فعالیت را تحریک می کنند.
نسل جدید داروها شامل چندین گروه است که معروف ترین آنها مهارکننده های بازجذب سروتونین - SSRI ها هستند. در سال های اخیر، تعداد داروهای ضد افسردگی نسل جدید افزایش یافته است که امکان مداخله دارویی موثرتر را فراهم می کند. بسیاری از آنها را می توان در مراقبت های سرپایی استفاده کرد، آنها یک اثر فعال کننده دارند و عملکردهای شناختی (تمرکز توجه، یادگیری، حافظه) را بهبود می بخشند. تحمل بسیار بهتر این داروها پذیرش مصرف طولانی مدت آنها و ادامه همکاری منظم با پزشک را آسان تر می کند. آنها کمتر بدون مشورت با پزشک قطع می شوند و بنابراین خطر عودهای بعدی را کاهش می دهند. عوارض جانبی داروهای نسل جدید عبارتند از: