28-12-2019, 06:21 PM
علیرغم تاریخچه باشکوهی که با یکدیگر داشتیم، از کال آو دیوتی متنفر بودم. البته در سالهای اخیر و دلیلش هم واضح است. کال آو دیوتی برای نزدیک به یک دهه از ماهیت قبلی خود به عنوان سمبلی برای بازیهای شوتر اولشخص فاصله گرفت و بیشتر به سمبلی برای کاپیتالیسم تبدیل شد.
هر سال یک کلاف سردرگم و سرهمبندی شده جدید از راه میرسید، پیشرفت که نمیکرد هیچ، فرنچایز را بیشتر به اعماق زبالهدان تاریخ میفرستاد و در نهایت مصرفگرایی باعث میشد باز هم یک نسخه موفق دیگر از سری خودش باشد.
استودیو اینفینیتی وارد اما امسال کار را برای اکتیویژن و دو استودیوی Sledgehammer Games و Treyarch بسیار سخت کرده. برای تیمهایی که عادت به سوزاندن منابع برای سه سال کردهاند و در نهایت هم خروجیشان با بازی سه سال قبل تفاوتی ندارد، همگام ماندن با تغییرات کمابیشی که ریبوت Modern Warfare در رویه چند سال اخیر به وجود آورده دشوار خواهد بود.
به نظرم این برجستهترین دستاورد کارمندان اینفینیتی وارد بوده است؛ نه گرافیک چشمگیر بازی، نه کمپین جاهطلبانهاش و نه حتی حالت چندنفره درگیرکنندهاش؛ بلکه جرئت اینکه یک مشعل بردارند و مسیر جدید کال آو دیوتی را برای همه ترسیم کنند. کال آو دیوتی حالا در مسیری کمتر پر فراز و نشیب است و بالاخره… بالاخره توانسته از فرمولهای تثبیت شدهاش دل بکند؛ نه کاملاً، اما به اندازه کافی.
Modern Warfare از لحاظ محتوا نقطه عکس چیزی است که به آن عادت کردهایم. با ورود به بازی میان سه بخش کوآپ، تکنفره و چندنفره انتخاب دارید و از آن جایی که اول سراغ حالت داستانی رفتم، بررسی را هم با این بخش شروع میکنم.
نکتهای که از همین ابتدا میخواهم اشاره کنم اینست که کمپین داستانی Modern Warfare به اندازه سهگانه ابتدایی بهیادماندنی نیست. کاراکترها علیرغم اینکه اسکرینتایم قابل قبولی دارند و حتی از طریق فلشبکها بیشتر با پیشینه آنها آشنا میشویم، هیچوقت مثل گوست یا روچ یا کاپیتان مکمیلان یا کاپیتان مکتاویش و صد البته ماکاروف جایگاهی ویژه در ذهن و قلب شما پیدا نمیکنند.
Ground Wars از ایراداتی رنج میبرد که دلیلش چیزی بیشتر از بیتجربگی نبوده است. بالانس عجیب و غریب بتلفیلد در قرار دادن عملاً دو ارتش مقابل یکدیگر، در اینجا یافت نمیشود. اینجا جاییست که ابعاد کوچکتر نقشه فرصت تکان خوردن و ریسپاون صحیح بازیکنان را از بین میبرد، اینجا جاییست که بیشمار سوراخسنبهی غیر قابل تشخیص باعث میشود تکتیراندازان برتری کامل داشته باشند و اینجا جاییست تمام کپچر پوینتها، تبدیل به چیزی شبیه به کپچر پوینت میانی نقشه Operation Locker در بتلفیلد 4 میشوند؛ صرفاً باران نارنجک میبارد و هیچکس دقیقا نمیداند دارد چه میکند.
و البته که موضوع از این هم بدتر میشود. حالا که بازی را برای چندین روز تجربه کردهام، میتوانم بگویم که گزارشهای پیش از عرضه صحت داشتند و نتکد بازی با مشکلات جدی روبهرو است. تجربه Ground Wars و حالت کوآپ Spec Ops به خاطر همین موضوع در اکثر مواقع غیرقابل تحمل است و به ندرت یک بازی کامل بدون بروز هیچ مشکلی به پایان میرسد. ضمناً این مشکلی نیست که فقط دامنگیر ما ایرانیها با مشکلات رایج اینترنتمان شده باشد. اتفاقاً مشخصاً مشکل از سمت برنامهنویسی شبکه بازی بوده و کافیست صفحه امتیازات را در یک دست از Ground Wars باز کنید تا با لیست بلند بالایی از بازیکنانی که پینگ ۱۵۰ الی ۲۰۰ دارند مواجه شوید.
اگر قصد دارید کال آو دیوتی جدید را به خاطر بخش چندنفرهاش بخرید یک مسئله دیگر هم برای دانستن وجود دارد. خبر خوب اینکه حالات قابل بازی بسیار بیشتر از چیزی است که به صورت پیشفرض در منوی اصلی نمایش داده میشود، اما خبر بد اینکه اکثر این حالات به صورت چرخشی در دسترس قرار میگیرند و هر زمانی قادر به تجربه آنها نیستید؛ صرفاً زمانی که اینفینیتی وارد اجازهاش را بدهد.
پوئن خوب این ماجرا آن است که در عدم دسترسی همیشگی به این حالتها، میتوانید مطمئن باشید که به مرور زمان تمام حالات به جز چند حالت رایج خالی از بازیکن نمیمانند. اما پوئن منفی اینکه حداقل هیچ شمارشگری در منوی اصلی برای گردش حالتهای قابل بازی در نظر گرفته نشده و اکنون که ۴ روز از عرضه Modern Warfare میگذرد، هنوز نتوانستهام یکی از حالتهای محبوبم در بتا (که ورژنی متفاوت از Gun Fight بود و مجبورتان میکرد سلاحها را از روی زمین بردارید) را تجربه کنم.
اما اگر بتوانید چشمتان را به روی این مسائل ببندید، بازی Modern Warfare نهتنها یکی از بهترین تجربیات آنلاین سری کال آو دیوتی، بلکه یکی از بهترینهای چند سال اخیر را ارائه خواهد کرد و با محتویات رایگانی که در راه است، دلایل زیادی وجود دارد که ماهها پای آن باقی بمانید.
هر سال یک کلاف سردرگم و سرهمبندی شده جدید از راه میرسید، پیشرفت که نمیکرد هیچ، فرنچایز را بیشتر به اعماق زبالهدان تاریخ میفرستاد و در نهایت مصرفگرایی باعث میشد باز هم یک نسخه موفق دیگر از سری خودش باشد.
استودیو اینفینیتی وارد اما امسال کار را برای اکتیویژن و دو استودیوی Sledgehammer Games و Treyarch بسیار سخت کرده. برای تیمهایی که عادت به سوزاندن منابع برای سه سال کردهاند و در نهایت هم خروجیشان با بازی سه سال قبل تفاوتی ندارد، همگام ماندن با تغییرات کمابیشی که ریبوت Modern Warfare در رویه چند سال اخیر به وجود آورده دشوار خواهد بود.
به نظرم این برجستهترین دستاورد کارمندان اینفینیتی وارد بوده است؛ نه گرافیک چشمگیر بازی، نه کمپین جاهطلبانهاش و نه حتی حالت چندنفره درگیرکنندهاش؛ بلکه جرئت اینکه یک مشعل بردارند و مسیر جدید کال آو دیوتی را برای همه ترسیم کنند. کال آو دیوتی حالا در مسیری کمتر پر فراز و نشیب است و بالاخره… بالاخره توانسته از فرمولهای تثبیت شدهاش دل بکند؛ نه کاملاً، اما به اندازه کافی.
Modern Warfare از لحاظ محتوا نقطه عکس چیزی است که به آن عادت کردهایم. با ورود به بازی میان سه بخش کوآپ، تکنفره و چندنفره انتخاب دارید و از آن جایی که اول سراغ حالت داستانی رفتم، بررسی را هم با این بخش شروع میکنم.
نکتهای که از همین ابتدا میخواهم اشاره کنم اینست که کمپین داستانی Modern Warfare به اندازه سهگانه ابتدایی بهیادماندنی نیست. کاراکترها علیرغم اینکه اسکرینتایم قابل قبولی دارند و حتی از طریق فلشبکها بیشتر با پیشینه آنها آشنا میشویم، هیچوقت مثل گوست یا روچ یا کاپیتان مکمیلان یا کاپیتان مکتاویش و صد البته ماکاروف جایگاهی ویژه در ذهن و قلب شما پیدا نمیکنند.
در پرداخت به کاراکترهایی مانند کریس (مامور CIA)، فرح (رهبر گروه آزادیخواه کشور ارزیکستان) و «گُرگ» (آنتاگونیست اصلی بازی)، خبر چندانی از یک کمان شخصیتی باورپذیر نیست و حتی صحنههای فلاشبک مرتبط با فرح (که اجازه میدهند دوران کودکی و جوانی او را برای مدتی کوتاه تجربه کنید)، آنقدرها که میبایست تاثیری در ایجاد پسزمینه داستانی قابل پذیرش برای او ندارند. به بیان دیگر، در این فلاشبکها به جای اینکه با روند تبدیل شدن فرح به شخصیتی مهم در سیاستهای میان سه کشور ارزیکستان و روسیه و آمریکا آشنا شویم، صرفاً دو لحظه مهم از زندگی او را تجربه میکنیم و بعد سوالاتی باقی میماند که هیچکس زحمت پاسخ دادن به آنها را به خود نمیدهد.
به همین ترتیب، گُرگ هم یک ضدقهرمان بسیار تکبعدیست که چیزی جز ترور حالیاش نمیشود. حتی کاپیتان پرایس، رفیق شفیق گیمر در بهترین نسخههای کال آو دیوتی هم نتوانسته با شخصیت و ظاهر جدیدش آنقدرها تاثیرگذار ظاهر شود. نمیدانم هدف نهایی سازندگان چنین چیزی بوده یا خیر، اما کمپین Modern Warfare هیچوقت اجازه نمیدهد مثل سهگانه اصلی به کاپیتان پرایس احساس نزدیکی کنید و او فقط فرماندهای توانمند است که به خاطر ایام قدیم هم که شده، صرفاً برایش احترام قائل خواهید بود؛ نه بیشتر و نه کمتر.
فارغ از این مسئله، کمپین داستانی Modern Warfare در مجموع تجربه خوبیست و این حقیقت که با برخی از بدترین کمپینهای داستانی در کال آو دیوتیهای اخیر مواجه بودهایم و Black Ops 4 اصلاً کمپینی نداشت، باعث شده حتی از آنچه که باید، لذتبخشتر ظاهر شود.
به همین ترتیب، گُرگ هم یک ضدقهرمان بسیار تکبعدیست که چیزی جز ترور حالیاش نمیشود. حتی کاپیتان پرایس، رفیق شفیق گیمر در بهترین نسخههای کال آو دیوتی هم نتوانسته با شخصیت و ظاهر جدیدش آنقدرها تاثیرگذار ظاهر شود. نمیدانم هدف نهایی سازندگان چنین چیزی بوده یا خیر، اما کمپین Modern Warfare هیچوقت اجازه نمیدهد مثل سهگانه اصلی به کاپیتان پرایس احساس نزدیکی کنید و او فقط فرماندهای توانمند است که به خاطر ایام قدیم هم که شده، صرفاً برایش احترام قائل خواهید بود؛ نه بیشتر و نه کمتر.
فارغ از این مسئله، کمپین داستانی Modern Warfare در مجموع تجربه خوبیست و این حقیقت که با برخی از بدترین کمپینهای داستانی در کال آو دیوتیهای اخیر مواجه بودهایم و Black Ops 4 اصلاً کمپینی نداشت، باعث شده حتی از آنچه که باید، لذتبخشتر ظاهر شود.
داستان بازی، یک سواری تمامعیار از جریانات سیاسی چند سال اخیر است. گروهی تروریستی به بهانه بیرون انداختن نیروهای نظامی آمریکایی، به جان کشوری در خاورمیانه افتادهاند و از آنجایی که از سوی نیروهای روسیه پشتیبانی میشوند، کشور بختبرگشته (که اینجا کاملاً خیالیست) به عرصه نبرد میان قدرتها و عملیاتهای پیچیده اطلاعاتی تبدیل شده. تا اینجای کار یک داستان کاملاً استاندارد برای چنین عنوانی داریم که قرار نیست مغزتان را منفجر کند؛ صرفاً به شما دلیلی میدهد که مراحل را پیش ببرید.
اما هرچه کلیات داستانی همان کلیشههای خستهکننده همیشگی هستند، این جزییات و اتفاقات کوچک است که بیشترین خودنمایی را میکند. مدرن وارفر جدید توانسته برای معدود دفعات در تاریخچه این سری، از چارچوب کلی خیر در برابر شر خارج شده و داستانی چندجانبهتر ارائه کند؛ فقط با این نقص که هیچوقت روی آن لحظات و جزییات کوچک تاکید نمیکند. بازی پر است از لحظاتی که تصمیماتی سخت گرفته میشود. توصیف موضوع بدون اسپویل سخت است، اما تلاشم را میکنم.
مدرن وارفر میخواهد اخلاق را وارد مقولهای کند که در دنیای واقعی جایی برای آن ندارد؛ نه اینکه جایی نداشته باشد، بلکه در ابعاد کلان به آن فکر نمیشود و بیشتر نوعی دغدغه شخصی است. اگرچه هیچوقت نقش چندانی در تصمیمات ندارید و بازی روند خط سنتی خودش را دارد، میتوانید لحظاتی را به چشم ببینید که برخی اوقات تصمیمات به راحتیِ انتخاب میان کار درست و غلط نیستند. مدرن وارفر به دفعات چنین تصمیماتی را نشانتان میدهد، اما قبل از اینکه فرصتی برای تردید کردن به درستی کارتان داشته باشید، با یک دیالوگ یا یک اتفاق روی شانههایتان زده و میگوید کار درست را کردهاید. این پتانسیلی شدیداً از دست رفته است و به همان اندازه که تعبیه چنین سکانسهایی در بازی جای تحسین دارد، عدم استفاده حداکثری از آنها ناامیدکننده خواهد بود. بازی اجازه نمیدهد احساس گناه کنید، احساس اندوه کنید یا خیلی ساده پشیمانی. همواره کاپیتان پرایسی خوشرو وجود دارد که به شما یادآوری میکند در جبهه درست هستید.
این تنوع و طراحی مراحل است که برخی از بهترین لحظات کمپین داستانی Modern Warfare را رقم میزند. بازی در چندین مقطع و عمدتاً چند مرحله در میان، دست به کاری کاملاً جدید میزند که گرچه برخی از آنها را قبلاً هم در کال آو دیوتی دیدهایم، اما اینبار به قدری درست طراحی شدهاند که دلتان میخواهد آن سکانس برای دقایق بیشتری ادامه پیدا کند.
چه موضوع صحبت درباره زمانی باشد که کودکی فرح را در قالبی شبیه به بازیهای شبیهساز قدم زدن ترسناک تجربه میکنیم، چه زمانی که از فاصله ششصد متری و با سلاح اسنایپری که تیرهایش به خاطر باد خطا میروند تیراندازی میکنیم و چه زمانی که وارد نبرد با نیروهای انتحاری در انگلیس میشویم.
اما هرچه کلیات داستانی همان کلیشههای خستهکننده همیشگی هستند، این جزییات و اتفاقات کوچک است که بیشترین خودنمایی را میکند. مدرن وارفر جدید توانسته برای معدود دفعات در تاریخچه این سری، از چارچوب کلی خیر در برابر شر خارج شده و داستانی چندجانبهتر ارائه کند؛ فقط با این نقص که هیچوقت روی آن لحظات و جزییات کوچک تاکید نمیکند. بازی پر است از لحظاتی که تصمیماتی سخت گرفته میشود. توصیف موضوع بدون اسپویل سخت است، اما تلاشم را میکنم.
مدرن وارفر میخواهد اخلاق را وارد مقولهای کند که در دنیای واقعی جایی برای آن ندارد؛ نه اینکه جایی نداشته باشد، بلکه در ابعاد کلان به آن فکر نمیشود و بیشتر نوعی دغدغه شخصی است. اگرچه هیچوقت نقش چندانی در تصمیمات ندارید و بازی روند خط سنتی خودش را دارد، میتوانید لحظاتی را به چشم ببینید که برخی اوقات تصمیمات به راحتیِ انتخاب میان کار درست و غلط نیستند. مدرن وارفر به دفعات چنین تصمیماتی را نشانتان میدهد، اما قبل از اینکه فرصتی برای تردید کردن به درستی کارتان داشته باشید، با یک دیالوگ یا یک اتفاق روی شانههایتان زده و میگوید کار درست را کردهاید. این پتانسیلی شدیداً از دست رفته است و به همان اندازه که تعبیه چنین سکانسهایی در بازی جای تحسین دارد، عدم استفاده حداکثری از آنها ناامیدکننده خواهد بود. بازی اجازه نمیدهد احساس گناه کنید، احساس اندوه کنید یا خیلی ساده پشیمانی. همواره کاپیتان پرایسی خوشرو وجود دارد که به شما یادآوری میکند در جبهه درست هستید.
این تنوع و طراحی مراحل است که برخی از بهترین لحظات کمپین داستانی Modern Warfare را رقم میزند. بازی در چندین مقطع و عمدتاً چند مرحله در میان، دست به کاری کاملاً جدید میزند که گرچه برخی از آنها را قبلاً هم در کال آو دیوتی دیدهایم، اما اینبار به قدری درست طراحی شدهاند که دلتان میخواهد آن سکانس برای دقایق بیشتری ادامه پیدا کند.
چه موضوع صحبت درباره زمانی باشد که کودکی فرح را در قالبی شبیه به بازیهای شبیهساز قدم زدن ترسناک تجربه میکنیم، چه زمانی که از فاصله ششصد متری و با سلاح اسنایپری که تیرهایش به خاطر باد خطا میروند تیراندازی میکنیم و چه زمانی که وارد نبرد با نیروهای انتحاری در انگلیس میشویم.
این دست از لحظات، همان چیزی هستند که سهگانه مدرن وارفر را فراموشنشدنی کردند. شاید دیگر هیچوقت سکانسی مانند No Russians (زمانی که ماکاروف و تیمش به جان افراد غیرنظامی در فرودگاه افتادند) را تجربه نکنیم، اما Modern Warfare جدید نشان میدهد که هنوز فرصت و نبوغ کافی برای خلق چنین صحنههایی وجود دارد. و موضوع فقط هم درباره سکانسهای کوتاه نیست.
طراحی مرحله به صورت کلی چیزی بوده که ارزش تجربه کمپین داستانی را بالا برده و به قدری تنوع میان آنها به چشم میخورد که دائماً برای مرحله بعدی مشتاق باقی میمانید. در سراسر گیمپلی کمپین، نوعی روند مترقی وجود دارد که اطمینان حاصل میکند هر مرحله، از مرحله قبلی بهتر باشد.
یکی از اولین نمونههای این پیشرفت، مرحله بیمارستانی است که گُرگ، رهبر گروه تروریستی «القتاله» در آن حضور دارد و نیروهایش از او محافظت میکنند. در این مرحله و در کمتر از ۵ دقیقه، بازی فرصتی به شما میدهد که درست بعد از مبارزهای کُند در محیطی باز، ناگهان وارد ساختمانی تو در تو شوید که دشمنها با جایگیری در هر گوشه و کنارش، شما را مجبور به بالا بردن سرعت و دقت میکنند. این نمونهای از ترنزیشنهایی است که ناگهان در میانه یک مرحله اتفاق میافتد.
سپس میرسیم به تفاوتهایی که با عبور از مراحل به وجود میآید. یک مرحله در خرابههای کشوری جهانسومی دنبال میشود و ناگهان در مرحله بعدی، گیمپلی و اتمسفر کلی شکلی کاملاً تاکتیکال به خودش میگیرد و خودتان را در حال پیشروی آهسته در یک ساختمان و خالی کردن یک به یک اتاقها از نیروهای تروریستی مییابد؛ آن هم در حالی که برق قطع شده و دوربین دید در شب به چشم زدهاید.
طراحی مرحله به صورت کلی چیزی بوده که ارزش تجربه کمپین داستانی را بالا برده و به قدری تنوع میان آنها به چشم میخورد که دائماً برای مرحله بعدی مشتاق باقی میمانید. در سراسر گیمپلی کمپین، نوعی روند مترقی وجود دارد که اطمینان حاصل میکند هر مرحله، از مرحله قبلی بهتر باشد.
یکی از اولین نمونههای این پیشرفت، مرحله بیمارستانی است که گُرگ، رهبر گروه تروریستی «القتاله» در آن حضور دارد و نیروهایش از او محافظت میکنند. در این مرحله و در کمتر از ۵ دقیقه، بازی فرصتی به شما میدهد که درست بعد از مبارزهای کُند در محیطی باز، ناگهان وارد ساختمانی تو در تو شوید که دشمنها با جایگیری در هر گوشه و کنارش، شما را مجبور به بالا بردن سرعت و دقت میکنند. این نمونهای از ترنزیشنهایی است که ناگهان در میانه یک مرحله اتفاق میافتد.
سپس میرسیم به تفاوتهایی که با عبور از مراحل به وجود میآید. یک مرحله در خرابههای کشوری جهانسومی دنبال میشود و ناگهان در مرحله بعدی، گیمپلی و اتمسفر کلی شکلی کاملاً تاکتیکال به خودش میگیرد و خودتان را در حال پیشروی آهسته در یک ساختمان و خالی کردن یک به یک اتاقها از نیروهای تروریستی مییابد؛ آن هم در حالی که برق قطع شده و دوربین دید در شب به چشم زدهاید.
به همین ترتیب، مرحلهای دیگر ناگهان شکلی آزادانهتر به خودش میگیرد و در محیطی بزرگتر از هر محیط دیگری در سری کال آو دیوتی، به دلخواه به چند ده ساختمان سرک میکشید، تیرهای چراغ برق یا پروژکتورها را از کار میاندازید، از چشم نیروهای گشتزنی دور میمانید و یک گروگان را نجات میدهید. چیزی که میخواهم بگویم اینست که سراسر کمپین مدرن وارفر، این حس را خواهید داشت که اینفینیتی وارد میدانسته چطور به اندازه سهگانه ابتدایی جاهطلب و نوآور باشد، اما فقط ایکاش به جای سواری گرفتن از ترندهای سیاسی روز، داستانی اندک شخصیتر، عمیقتر، منسجمتر و متقاعدکنندهتر برای گفتن داشت.
ناراحتم از اینکه باید بگویم در کنار این کمپین آبرومندانه، مشکلاتی هم وجود دارد که به تجربه کلی لطمه میزند. بزرگترین مشکلی که از جایی به بعد دیگر قابل تحمل نیست، هیچ ارتباطی به طراحی بازی ندارد و تصمیمی است که به نظر بیشتر به ناشر مرتبط باشد. به دلایلی که درکش برایم دشوار است، نسخه پیسی بازی Modern Warfare که این بررسی روی آن انجام شد، نیازمند اتصال دائمی به اینترنت است و این یعنی با کوچکترین تایمآوت اینترنت یا هر قطعی جزئی (که بارانهای چند روز اخیر برایم تشدیدشان کرده بود) گیمپلی به ناگاه متوقف میشود و پس از تایید اروری که به نمایش در میآید، بازی بسته میشود.
یعنی اگر حتی برای کسری از ثانیه اینترنت را از دست بدهید، باید منتظر اجرای دوباره بازی، عبور از منوها، تماشای لودینگ و بسته به شانستان، تکرار دوباره مرحله از آخرین چکپوینت باشید. همه اینها به خاطر یک لحظه قطعی اینترنت که هیچ ارتباطی به شما ندارد و یک سختگیری احمقانه که هیچ ارتباطی به سازندگان بازی ندارد. با تمام وجودم امیدوارم که حداقل ماحصل این تصمیم، جمعآوری دیتاهای مختلف درباره نحوه تعامل گیمر با محیطها و مراحل باشد و به اطلاعاتی مفید برای بهبود هرچه بیشتر سری کال آو دیوتی تبدیل شود.
دو مسئله بعدی اما دیگر در این دستهبندی جایی ندارد و مستقیماً از تصمیمات دیزاین و هوش مصنوعی نشئت میگیرد. یکی از اتفاقاتی که به وفور رخ میدهد، لحظاتی است که بازی میخواهد با یک سکانس به خیال خودش غیرمنتظره و غافلگیرکننده -مثلاً ورود ناگهانی یک بمبگذار انتحاری به محیط یا تیراندازی دشمنان از زاویهای کاملاً دور از دید- لحظاتی پرتنش رقم بزند. اما ترکیب این موضوع با هوش مصنوعی نهچندان جالب در درجههای دشواری بالاتر (که صرفاً باعث میشود دشمنان به جای تیراندازی به شما و یارانتان، صرفاً و کاملاً روی شما متمرکز باشند) معمولاً به این نتیجه ختم میشود که برای بار نخست میمیرید و در تلاش دوم هم دیگر سورپرایزی باقی نمانده است.
ناراحتم از اینکه باید بگویم در کنار این کمپین آبرومندانه، مشکلاتی هم وجود دارد که به تجربه کلی لطمه میزند. بزرگترین مشکلی که از جایی به بعد دیگر قابل تحمل نیست، هیچ ارتباطی به طراحی بازی ندارد و تصمیمی است که به نظر بیشتر به ناشر مرتبط باشد. به دلایلی که درکش برایم دشوار است، نسخه پیسی بازی Modern Warfare که این بررسی روی آن انجام شد، نیازمند اتصال دائمی به اینترنت است و این یعنی با کوچکترین تایمآوت اینترنت یا هر قطعی جزئی (که بارانهای چند روز اخیر برایم تشدیدشان کرده بود) گیمپلی به ناگاه متوقف میشود و پس از تایید اروری که به نمایش در میآید، بازی بسته میشود.
یعنی اگر حتی برای کسری از ثانیه اینترنت را از دست بدهید، باید منتظر اجرای دوباره بازی، عبور از منوها، تماشای لودینگ و بسته به شانستان، تکرار دوباره مرحله از آخرین چکپوینت باشید. همه اینها به خاطر یک لحظه قطعی اینترنت که هیچ ارتباطی به شما ندارد و یک سختگیری احمقانه که هیچ ارتباطی به سازندگان بازی ندارد. با تمام وجودم امیدوارم که حداقل ماحصل این تصمیم، جمعآوری دیتاهای مختلف درباره نحوه تعامل گیمر با محیطها و مراحل باشد و به اطلاعاتی مفید برای بهبود هرچه بیشتر سری کال آو دیوتی تبدیل شود.
دو مسئله بعدی اما دیگر در این دستهبندی جایی ندارد و مستقیماً از تصمیمات دیزاین و هوش مصنوعی نشئت میگیرد. یکی از اتفاقاتی که به وفور رخ میدهد، لحظاتی است که بازی میخواهد با یک سکانس به خیال خودش غیرمنتظره و غافلگیرکننده -مثلاً ورود ناگهانی یک بمبگذار انتحاری به محیط یا تیراندازی دشمنان از زاویهای کاملاً دور از دید- لحظاتی پرتنش رقم بزند. اما ترکیب این موضوع با هوش مصنوعی نهچندان جالب در درجههای دشواری بالاتر (که صرفاً باعث میشود دشمنان به جای تیراندازی به شما و یارانتان، صرفاً و کاملاً روی شما متمرکز باشند) معمولاً به این نتیجه ختم میشود که برای بار نخست میمیرید و در تلاش دوم هم دیگر سورپرایزی باقی نمانده است.
بخش چندنفره Modern Warfare جاییست که تغییرات به وجود آمده در گیمپلی و بسیاری از سیستمهای هستهای بازی میدرخشند. به عنوان کسی که برای سالیان متمادی از تجربه کال آو دیوتی و آشوب همیشگیاش دوری کرده، این بار میتوانم بگویم که یک بازی برای اوقات آزاد چند ماه آتیام پیدا کردهام. همانطور که نسخه بتای بازی نشان داده بود، وقتی بخش چندنفره Modern Warfare را تجربه میکنید، این احساس وجود دارد که در حال تجربه چیزی هستید که به نوعی با ترکیب برخی از بهترین شوترهای چند سال اخیر به دست آمده.
نشانههایی از رینبو سیکس در طراحی پیچ و خمهای نقشهها و سنگینی اسلحه دیده میشود. چابکی ایپکس هنگامی که در ارتفاعات مختلف مشغول مبارزه هستید حس میشود. بتلفیلد هم به طور یقین منبع الهام بسیاری از تغییرات گیمپلی و مدهای جدید بوده. و البته که ماهیت همیشگی کال آو دیوتی هم هنوز آنجاست؛ پنهان زیر لایههای مختلفی که به صورت دستچین شده روی هسته همان گیمپلی سالخورده سوار شدهاند و جانی تازه به آن بخشیدهاند.
تنوع مدها نخستین چیزی است که باید دربارهاش صحبت کرد. یکی از تصمیمات موفقیتآمیز تیم توسعه Modern Warfare، خلق حالتهای بازی متعدد است که حقیقتاً تکرارپذیری بازی را برای حداقل یک سال آینده تضمین خواهند کرد. Gun Fight به صورت خاص حالتی بود که بیشترین وقت را صرفش کردم و از هر لحظهاش لذت بردم. در این حالت، میتوانید برای دقایقی از حالتها و نقشههای شلوغ فاصله گرفته و در نقشهای بسیار کوچک، به صورت ۲ به ۲ وارد نبرد شوید.
نشانههایی از رینبو سیکس در طراحی پیچ و خمهای نقشهها و سنگینی اسلحه دیده میشود. چابکی ایپکس هنگامی که در ارتفاعات مختلف مشغول مبارزه هستید حس میشود. بتلفیلد هم به طور یقین منبع الهام بسیاری از تغییرات گیمپلی و مدهای جدید بوده. و البته که ماهیت همیشگی کال آو دیوتی هم هنوز آنجاست؛ پنهان زیر لایههای مختلفی که به صورت دستچین شده روی هسته همان گیمپلی سالخورده سوار شدهاند و جانی تازه به آن بخشیدهاند.
تنوع مدها نخستین چیزی است که باید دربارهاش صحبت کرد. یکی از تصمیمات موفقیتآمیز تیم توسعه Modern Warfare، خلق حالتهای بازی متعدد است که حقیقتاً تکرارپذیری بازی را برای حداقل یک سال آینده تضمین خواهند کرد. Gun Fight به صورت خاص حالتی بود که بیشترین وقت را صرفش کردم و از هر لحظهاش لذت بردم. در این حالت، میتوانید برای دقایقی از حالتها و نقشههای شلوغ فاصله گرفته و در نقشهای بسیار کوچک، به صورت ۲ به ۲ وارد نبرد شوید.
Gun Fight یکی از آن جرقههای نبوغ است که نشان میدهد گیمپلی کژوال اما حالا سنگینوزنتر کال آو دیوتی چطور میتواند در قالبهای نوآورانه بگنجد. با دادن سلاحهایی یکسان به هر دو تیم، Gun Fight یک بازی موش و گربه ۴۰ ثانیهای به راه میاندازد و اگر در این مدت یکی از تیمها کاملاً کشته نشده باشد، باید در ثانیههای پایانی یک پرچم را تسخیر کرد و به این ترتیب یک راند به پایان میرسد؛ و آنقدر ادامه مییابد تا یکی از تیمها به امتیاز ۶ برسد.
Cyber Attack هم افزونهای جدید به کال آو دیوتی است که میتوان آن را ورژن بازنگری شده از Search And Destroy اما با تمرکز بیشتر بر تسخیر مناطق مشخص و زنده کردن همتیمیها دانست. این حالت در کنار حالت رئالیسم (که HUD را از بازی حذف میکند و باعث میشود با تنها یک هدشات قادر به کشتن دشمنان باشید)، حالتهای کلاسیک Domination و Team Deathmatch (که هرکدام یک حالت ثانویه با ۲۰ بازیکن هم دارند) و مجموعهای از نقشههای خوشساخت (هرچند در برخی مواقع کوچک) باعث شده که بخش چندنفره Modern Warfare با تنوعی که ارائه میکند، دائماً شما را برای یک دست دیگر پای پیسی یا کنسول نگه دارد.
اما یک حالت بازی دیگر باقی مانده که نگاهی کاملاً متفاوت را میطلبد. حالت Ground Wars که پاسخ کال آو دیوتی به استودیوی دایس است و گرچه بیشتر از بتلفیلدهای اخیر، بهترین بتلفیلدها را یادآور میشود، اما هنوز مسیری طولانی در پیش دارد تا بالانسی حقیقی میان بیسامانی منطقی بتلفیلد و کژوال بودن بیمغز کال آو دیوتی برقرار کند.
Ground Wars بیشتر از اینکه یک مد واقعاً تکرارپذیر و سرگرمکننده باشد، زمینی برای خیالپردازی سازندگان و دست زدن به کارهای جدید بوده. این دفعه برای اولین بار، ۶۴ بازیکن در نقشههایی بزرگتر از هر نقشه دیگر در تاریخچه سری داریم و فرصتی پیش آمده که تانک و بالگرد و چنین وسائل نقلیهای را نیز برانیم. اما وقتی اینها را میشنوید، احتمالاً به ذهنتان خطور نخواهد کرد که بالگردها از نظر ارتفاع قابل پرواز و توانایی تیراندازی بسیار محدود شدهاند یا کسی که تانک را میراند میتواند با سرعت ۷۰ کیلومتر بر ساعت در نقشه بچرخد و با سرعتی برقآسا سربازان پیاده را یکی پس از دیگری بکشد.
Cyber Attack هم افزونهای جدید به کال آو دیوتی است که میتوان آن را ورژن بازنگری شده از Search And Destroy اما با تمرکز بیشتر بر تسخیر مناطق مشخص و زنده کردن همتیمیها دانست. این حالت در کنار حالت رئالیسم (که HUD را از بازی حذف میکند و باعث میشود با تنها یک هدشات قادر به کشتن دشمنان باشید)، حالتهای کلاسیک Domination و Team Deathmatch (که هرکدام یک حالت ثانویه با ۲۰ بازیکن هم دارند) و مجموعهای از نقشههای خوشساخت (هرچند در برخی مواقع کوچک) باعث شده که بخش چندنفره Modern Warfare با تنوعی که ارائه میکند، دائماً شما را برای یک دست دیگر پای پیسی یا کنسول نگه دارد.
اما یک حالت بازی دیگر باقی مانده که نگاهی کاملاً متفاوت را میطلبد. حالت Ground Wars که پاسخ کال آو دیوتی به استودیوی دایس است و گرچه بیشتر از بتلفیلدهای اخیر، بهترین بتلفیلدها را یادآور میشود، اما هنوز مسیری طولانی در پیش دارد تا بالانسی حقیقی میان بیسامانی منطقی بتلفیلد و کژوال بودن بیمغز کال آو دیوتی برقرار کند.
Ground Wars بیشتر از اینکه یک مد واقعاً تکرارپذیر و سرگرمکننده باشد، زمینی برای خیالپردازی سازندگان و دست زدن به کارهای جدید بوده. این دفعه برای اولین بار، ۶۴ بازیکن در نقشههایی بزرگتر از هر نقشه دیگر در تاریخچه سری داریم و فرصتی پیش آمده که تانک و بالگرد و چنین وسائل نقلیهای را نیز برانیم. اما وقتی اینها را میشنوید، احتمالاً به ذهنتان خطور نخواهد کرد که بالگردها از نظر ارتفاع قابل پرواز و توانایی تیراندازی بسیار محدود شدهاند یا کسی که تانک را میراند میتواند با سرعت ۷۰ کیلومتر بر ساعت در نقشه بچرخد و با سرعتی برقآسا سربازان پیاده را یکی پس از دیگری بکشد.
Ground Wars از ایراداتی رنج میبرد که دلیلش چیزی بیشتر از بیتجربگی نبوده است. بالانس عجیب و غریب بتلفیلد در قرار دادن عملاً دو ارتش مقابل یکدیگر، در اینجا یافت نمیشود. اینجا جاییست که ابعاد کوچکتر نقشه فرصت تکان خوردن و ریسپاون صحیح بازیکنان را از بین میبرد، اینجا جاییست که بیشمار سوراخسنبهی غیر قابل تشخیص باعث میشود تکتیراندازان برتری کامل داشته باشند و اینجا جاییست تمام کپچر پوینتها، تبدیل به چیزی شبیه به کپچر پوینت میانی نقشه Operation Locker در بتلفیلد 4 میشوند؛ صرفاً باران نارنجک میبارد و هیچکس دقیقا نمیداند دارد چه میکند.
و البته که موضوع از این هم بدتر میشود. حالا که بازی را برای چندین روز تجربه کردهام، میتوانم بگویم که گزارشهای پیش از عرضه صحت داشتند و نتکد بازی با مشکلات جدی روبهرو است. تجربه Ground Wars و حالت کوآپ Spec Ops به خاطر همین موضوع در اکثر مواقع غیرقابل تحمل است و به ندرت یک بازی کامل بدون بروز هیچ مشکلی به پایان میرسد. ضمناً این مشکلی نیست که فقط دامنگیر ما ایرانیها با مشکلات رایج اینترنتمان شده باشد. اتفاقاً مشخصاً مشکل از سمت برنامهنویسی شبکه بازی بوده و کافیست صفحه امتیازات را در یک دست از Ground Wars باز کنید تا با لیست بلند بالایی از بازیکنانی که پینگ ۱۵۰ الی ۲۰۰ دارند مواجه شوید.
اگر قصد دارید کال آو دیوتی جدید را به خاطر بخش چندنفرهاش بخرید یک مسئله دیگر هم برای دانستن وجود دارد. خبر خوب اینکه حالات قابل بازی بسیار بیشتر از چیزی است که به صورت پیشفرض در منوی اصلی نمایش داده میشود، اما خبر بد اینکه اکثر این حالات به صورت چرخشی در دسترس قرار میگیرند و هر زمانی قادر به تجربه آنها نیستید؛ صرفاً زمانی که اینفینیتی وارد اجازهاش را بدهد.
پوئن خوب این ماجرا آن است که در عدم دسترسی همیشگی به این حالتها، میتوانید مطمئن باشید که به مرور زمان تمام حالات به جز چند حالت رایج خالی از بازیکن نمیمانند. اما پوئن منفی اینکه حداقل هیچ شمارشگری در منوی اصلی برای گردش حالتهای قابل بازی در نظر گرفته نشده و اکنون که ۴ روز از عرضه Modern Warfare میگذرد، هنوز نتوانستهام یکی از حالتهای محبوبم در بتا (که ورژنی متفاوت از Gun Fight بود و مجبورتان میکرد سلاحها را از روی زمین بردارید) را تجربه کنم.
اما اگر بتوانید چشمتان را به روی این مسائل ببندید، بازی Modern Warfare نهتنها یکی از بهترین تجربیات آنلاین سری کال آو دیوتی، بلکه یکی از بهترینهای چند سال اخیر را ارائه خواهد کرد و با محتویات رایگانی که در راه است، دلایل زیادی وجود دارد که ماهها پای آن باقی بمانید.