11-04-2019, 10:56 PM
برگرفته از سایت دیجی بنیان :
عامل کلیدی در اقتصادهای دانش بنیان موضوع دانش است. دانش، مهارت و یادگیری مستمر نقش مهمی در این اقتصاد ایفا می کند.
۱-اینترنت عامل هم افزایی دانش جهانی و ابزار توسعه دانایی محور می باشد.
۲-دولت الکترونیک و تجارت الکترونیک وجوه غالب در اقتصاد دانش بنیان می باشد.
۳-پیشرفت و بهبود فناوری های اطلاعات و ارتباطات باعث توسعه اقتصادی و رشد دانش می شود.
۴-تدوین رمز گذاری و مدیریت دانش در این اقتصاد اهمیت حیاتی دارد.
۵-میزان ائتلاف شرکت ها به سبب پیچیدگی و تنوع فناوری افزایش قابل توجه ای می یابد.
۶-نیروی کار تحصیل کرده، ماهر، خلاق و نوآور نقش اساسی در اقتصاد دانش بنیان دارد.
۷-خط مشی های دولتی: جو حمایتی تجارت، نظام حقوقی، نظام مالیاتی و خط مشی های تنظیمی مناسب.
۸-زیرساخت های ارتباطات از راه دور، فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، شبکه های علمی
۹-منابع مالی: سرمایه گذاران ریسک پذیر، سرمایه گذاری خارجی، بودجه های دولتی
همانطور که پیش بینی می شود تا عامل مزیت ساز در طی قرن بیست و یکم تغییر کرده و دانش جایگزین سرمایه، نیروی کار و سایر موارد می گردد. ساختار اقتصادی و ترتیبات نهادی نیز در این راستا تغییر خواهد کرد. دانشمندان نظریه های مختلفی در مورد توسعه اقتصاد دانش بنیان طی دو دهه انتهای قرن بیستم مطرح کرده اند. در انتهای دهه هشتاد و دهه نود میلادی، در بین متفکرین تئوری نوآوری توافق عمومی شیوع یافت که رویکرد سیستمی برای فهم پویایی نوآوری ایده آل تر است و راهنمای سیاست گذاری مفید تری را نسبت به مدل خطی نوآوری فراهم می نماید. رویکرد سیستمی با مدل پیوند زنجیره ای کلین و روزنبرگ آغاز شد و با رویکرد نظام ملی نوآوری تعمیق یافت. رویکرد نظام نوآوری یک رویکرد سیستمی به نوآوری است و نوآوری را نتیجه عامل های گوناگون می داند که با هم در ارتباط و تعامل اند. رویکرد نظام های نوآوری به ترتیبات نهادی شامل قوانین و عامل های سازنده قوانین توجه دارد که آنها تعامل درون و میان مرزهای سیستم اقتصادی را تنظیم می کنند. در تئوری، مفهوم نظام های ملی نوآوری به درک توسعه یک ملت با تبدیل پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی به استفاده اقتصادی کمک می کند. در عمل، این امر به این معنی است که گستره ای از نهادها در جامعه وجود دارند که پشتیبانان و تسهیل کننده های فرآیند یادگیری هستند. این نهادهای ملی هر چند همیشه نمی توانند فراهم کننده تسهیلات برای احتیاجات خاص اقتصادی و نگرانی های فرهنگی، اجتماعی و اکولوژیکی مناطق متفاوت در دولت ملی باشند، ولی می توانند پتانسیل نیرومندی برای گروههای لابی (اغلب خارجی برای ارتقاء، توسعه و اجرای تکنولوژی های خاص باشند. رویکرد نوآوری بر پویائی سیستم و محيط تأکید دارد.
در میان نظام های مختلف که در این جریان با یکدیگر در ارتباط هستند نظام مالی از اهمیت بالایی برخوردار است. اعتبارات مالی همچون خون در رگه های بدن برای رشد و توسعه اقتصاد لازم است. به دلیل اینکه نوع رفتار بنگاه های اقتصادی دانش بنیان با بنگاه های سنتی متفاوت می باشد در طی این مدت نهادهای جدید برای توسعه این بنگاه ها خدمات مالی در اختیار این بنگاه ها قرار می دهند. این نهادها شامل طیف وسیعی میشود؛ از فرشتگان کسب و کار، انکوباتورها گرفته تا سرمایه گذاران ریسک پذیر و بازارهای فرابورس در دهه های اخیر ایجاد شده اند تا یک بسته از خدمات مالی برای رفع نیاز های مالی این بنگاه ها ایجاد گردد.
منبع : http://digibonyan.com
عامل کلیدی در اقتصادهای دانش بنیان موضوع دانش است. دانش، مهارت و یادگیری مستمر نقش مهمی در این اقتصاد ایفا می کند.
۱-اینترنت عامل هم افزایی دانش جهانی و ابزار توسعه دانایی محور می باشد.
۲-دولت الکترونیک و تجارت الکترونیک وجوه غالب در اقتصاد دانش بنیان می باشد.
۳-پیشرفت و بهبود فناوری های اطلاعات و ارتباطات باعث توسعه اقتصادی و رشد دانش می شود.
۴-تدوین رمز گذاری و مدیریت دانش در این اقتصاد اهمیت حیاتی دارد.
۵-میزان ائتلاف شرکت ها به سبب پیچیدگی و تنوع فناوری افزایش قابل توجه ای می یابد.
۶-نیروی کار تحصیل کرده، ماهر، خلاق و نوآور نقش اساسی در اقتصاد دانش بنیان دارد.
۷-خط مشی های دولتی: جو حمایتی تجارت، نظام حقوقی، نظام مالیاتی و خط مشی های تنظیمی مناسب.
۸-زیرساخت های ارتباطات از راه دور، فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، شبکه های علمی
۹-منابع مالی: سرمایه گذاران ریسک پذیر، سرمایه گذاری خارجی، بودجه های دولتی
همانطور که پیش بینی می شود تا عامل مزیت ساز در طی قرن بیست و یکم تغییر کرده و دانش جایگزین سرمایه، نیروی کار و سایر موارد می گردد. ساختار اقتصادی و ترتیبات نهادی نیز در این راستا تغییر خواهد کرد. دانشمندان نظریه های مختلفی در مورد توسعه اقتصاد دانش بنیان طی دو دهه انتهای قرن بیستم مطرح کرده اند. در انتهای دهه هشتاد و دهه نود میلادی، در بین متفکرین تئوری نوآوری توافق عمومی شیوع یافت که رویکرد سیستمی برای فهم پویایی نوآوری ایده آل تر است و راهنمای سیاست گذاری مفید تری را نسبت به مدل خطی نوآوری فراهم می نماید. رویکرد سیستمی با مدل پیوند زنجیره ای کلین و روزنبرگ آغاز شد و با رویکرد نظام ملی نوآوری تعمیق یافت. رویکرد نظام نوآوری یک رویکرد سیستمی به نوآوری است و نوآوری را نتیجه عامل های گوناگون می داند که با هم در ارتباط و تعامل اند. رویکرد نظام های نوآوری به ترتیبات نهادی شامل قوانین و عامل های سازنده قوانین توجه دارد که آنها تعامل درون و میان مرزهای سیستم اقتصادی را تنظیم می کنند. در تئوری، مفهوم نظام های ملی نوآوری به درک توسعه یک ملت با تبدیل پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی به استفاده اقتصادی کمک می کند. در عمل، این امر به این معنی است که گستره ای از نهادها در جامعه وجود دارند که پشتیبانان و تسهیل کننده های فرآیند یادگیری هستند. این نهادهای ملی هر چند همیشه نمی توانند فراهم کننده تسهیلات برای احتیاجات خاص اقتصادی و نگرانی های فرهنگی، اجتماعی و اکولوژیکی مناطق متفاوت در دولت ملی باشند، ولی می توانند پتانسیل نیرومندی برای گروههای لابی (اغلب خارجی برای ارتقاء، توسعه و اجرای تکنولوژی های خاص باشند. رویکرد نوآوری بر پویائی سیستم و محيط تأکید دارد.
در میان نظام های مختلف که در این جریان با یکدیگر در ارتباط هستند نظام مالی از اهمیت بالایی برخوردار است. اعتبارات مالی همچون خون در رگه های بدن برای رشد و توسعه اقتصاد لازم است. به دلیل اینکه نوع رفتار بنگاه های اقتصادی دانش بنیان با بنگاه های سنتی متفاوت می باشد در طی این مدت نهادهای جدید برای توسعه این بنگاه ها خدمات مالی در اختیار این بنگاه ها قرار می دهند. این نهادها شامل طیف وسیعی میشود؛ از فرشتگان کسب و کار، انکوباتورها گرفته تا سرمایه گذاران ریسک پذیر و بازارهای فرابورس در دهه های اخیر ایجاد شده اند تا یک بسته از خدمات مالی برای رفع نیاز های مالی این بنگاه ها ایجاد گردد.
منبع : http://digibonyan.com