06-09-2023, 01:37 PM
اپیدمیولوژی چیست؟
تعریف/توضیح اپیدمیولوژی
کمردرد (LBP) یک وضعیت درد موضعی در ستون فقرات کمری با یا بدون علائم در اندامهای انتهایی است که علت آن معمولاً ناشناخته است.ارتباط بین LBP و اختلال عملکرد کف لگن (PFD)، بهویژه در زنان، در ادبیات آشکار میشود، با این حال، ویژگیهایی که این همبستگی را تعریف میکنند هنوز مشخص نشده است. اختلالات کف لگن (PFD) زمانی اتفاق میافتد که عضلاتی که کف لگن را تشکیل میدهند، به درستی منقبض نمیشوند، که میتواند منجر به بیاختیاری ادرار، افتادگی اندام لگن، بیاختیاری مدفوع، یا سایر ناهنجاریهای حسی و تخلیهای دستگاه ادراری و دستگاه گوارش تحتانی شود.اختلال عملکرد کف لگن (PFD) چند وجهی است و می تواند با پارامترهایی مانند ضعف، استقامت ضعیف، تنش بیش از حد، کوتاه شدن طول و بیش فعالی مشخص شود. شواهد کنونی نشان می دهد که افراد مبتلا به کمردرد نسبت به افراد بدون کمردرد کاهش قابل توجهی در عملکرد کف لگن دارند.
اپیدمیولوژی / علت شناسی
کمردرد (LBP) یکی از شایع ترین بیماری های اسکلتی عضلانی است. تقریباً 70 تا 80 درصد از جمعیت حداقل یک قسمت از LBP را در طول زندگی خود تجربه می کنند. تروما، بیماری و حتی عادات وضعیتی نامناسب برخی از علل بی شمار LBP هستند، با این حال، تنها حدود 15 درصد موارد را می توان به یک علت خاص نسبت داد. مطالعات همبستگی ضعیفی را بین آسیب شناسی و درد و ناتوانی مرتبط نشان می دهد. بیش از 25 درصد از کل زنان و بیش از یک سوم بالای 65 سال PFD را تجربه می کنند. شیوع واقعی PFD به دلایل مختلفی دست کم گرفته می شود: ناهمگونی در جمعیت های مورد مطالعه، فقدان تعاریف استاندارد شده، و علائم گزارش نشده به دلیل ماهیت حساس. اگرچه PFD یک مشکل فیزیولوژیکی است، تأثیر روانی اجتماعی می تواند برای کیفیت زندگی بیمار بسیار مضر باشد. برآورد میشود که مشکلات سلامت مزمن مرتبط با PFD در 30 سال آینده به دلیل افزایش تعداد زنانی که به سن 65 سالگی میرسند 50 درصد افزایش مییابد.PFD معمولاً یک علت خاص ندارد. توسعه PFD به احتمال زیاد شامل اجزای تشریحی، فیزیولوژیکی، ژنتیکی، تولیدمثلی و سبک زندگی است.
آناتومی و ساختار
ساختار استخوان و رباط، نیروهای فشرده سازی ماهیچه ها و کنترل سیستم عصبی همگی به ثبات کمری لگن کمک می کنند. ساختارهای استخوان و رباط شامل مهرههای کمری و رباطهای پشتیبان، لگن، سمفیز پوبیس و مفاصل ساکروایلیاک است. این آرایش وزن را از قسمت فوقانی بدن از طریق ستون فقرات لومبوساکرال و در سراسر لگن به سرهای استخوان ران منتقل می کند. دیافراگم، عرض شکمی، PFM و مولتیفیدوس بهطور همافزایی عمل میکنند تا از طریق تنظیم فشار داخل شکمی و تنش فاسیال کمری، بر وضعیت بدن تأثیر بگذارند. سیستم عصبی الزامات کنترل کمری لگنی را ارزیابی میکند، وضعیت فعلی منطقه را تعیین میکند و استراتژیهایی را برای برآوردن این نیازهای عملکردی اعمال میکند.کف لگن مرز تحتانی حفره شکم- لگن را تشکیل می دهد.از اندام های شکمی- لگنی پشتیبانی می کند و PFM تنها گروه ماهیچه ای تحمل کننده بار عرضی در بدن است. این ماهیچه ها به جای انقباض جداگانه به عنوان یک واحد عمل می کنند. آنها برای جلوگیری از بی اختیاری ادرار و مدفوع نقش مهمی در حفظ و افزایش فشار داخل شکمی در انجام کارهای عملکردی مانند بلند کردن، عطسه، سرفه و خندیدن دارند. PFM، همراه با شکم عمیق و مولتی فیدوس، از مکانیزم پیشخور برای تثبیت تنه و کنترل فشار داخل شکمی در پاسخ به اختلالات تنه استفاده میکند.
ادامه مطلب
تعریف/توضیح اپیدمیولوژی
کمردرد (LBP) یک وضعیت درد موضعی در ستون فقرات کمری با یا بدون علائم در اندامهای انتهایی است که علت آن معمولاً ناشناخته است.ارتباط بین LBP و اختلال عملکرد کف لگن (PFD)، بهویژه در زنان، در ادبیات آشکار میشود، با این حال، ویژگیهایی که این همبستگی را تعریف میکنند هنوز مشخص نشده است. اختلالات کف لگن (PFD) زمانی اتفاق میافتد که عضلاتی که کف لگن را تشکیل میدهند، به درستی منقبض نمیشوند، که میتواند منجر به بیاختیاری ادرار، افتادگی اندام لگن، بیاختیاری مدفوع، یا سایر ناهنجاریهای حسی و تخلیهای دستگاه ادراری و دستگاه گوارش تحتانی شود.اختلال عملکرد کف لگن (PFD) چند وجهی است و می تواند با پارامترهایی مانند ضعف، استقامت ضعیف، تنش بیش از حد، کوتاه شدن طول و بیش فعالی مشخص شود. شواهد کنونی نشان می دهد که افراد مبتلا به کمردرد نسبت به افراد بدون کمردرد کاهش قابل توجهی در عملکرد کف لگن دارند.
اپیدمیولوژی / علت شناسی
کمردرد (LBP) یکی از شایع ترین بیماری های اسکلتی عضلانی است. تقریباً 70 تا 80 درصد از جمعیت حداقل یک قسمت از LBP را در طول زندگی خود تجربه می کنند. تروما، بیماری و حتی عادات وضعیتی نامناسب برخی از علل بی شمار LBP هستند، با این حال، تنها حدود 15 درصد موارد را می توان به یک علت خاص نسبت داد. مطالعات همبستگی ضعیفی را بین آسیب شناسی و درد و ناتوانی مرتبط نشان می دهد. بیش از 25 درصد از کل زنان و بیش از یک سوم بالای 65 سال PFD را تجربه می کنند. شیوع واقعی PFD به دلایل مختلفی دست کم گرفته می شود: ناهمگونی در جمعیت های مورد مطالعه، فقدان تعاریف استاندارد شده، و علائم گزارش نشده به دلیل ماهیت حساس. اگرچه PFD یک مشکل فیزیولوژیکی است، تأثیر روانی اجتماعی می تواند برای کیفیت زندگی بیمار بسیار مضر باشد. برآورد میشود که مشکلات سلامت مزمن مرتبط با PFD در 30 سال آینده به دلیل افزایش تعداد زنانی که به سن 65 سالگی میرسند 50 درصد افزایش مییابد.PFD معمولاً یک علت خاص ندارد. توسعه PFD به احتمال زیاد شامل اجزای تشریحی، فیزیولوژیکی، ژنتیکی، تولیدمثلی و سبک زندگی است.
آناتومی و ساختار
ساختار استخوان و رباط، نیروهای فشرده سازی ماهیچه ها و کنترل سیستم عصبی همگی به ثبات کمری لگن کمک می کنند. ساختارهای استخوان و رباط شامل مهرههای کمری و رباطهای پشتیبان، لگن، سمفیز پوبیس و مفاصل ساکروایلیاک است. این آرایش وزن را از قسمت فوقانی بدن از طریق ستون فقرات لومبوساکرال و در سراسر لگن به سرهای استخوان ران منتقل می کند. دیافراگم، عرض شکمی، PFM و مولتیفیدوس بهطور همافزایی عمل میکنند تا از طریق تنظیم فشار داخل شکمی و تنش فاسیال کمری، بر وضعیت بدن تأثیر بگذارند. سیستم عصبی الزامات کنترل کمری لگنی را ارزیابی میکند، وضعیت فعلی منطقه را تعیین میکند و استراتژیهایی را برای برآوردن این نیازهای عملکردی اعمال میکند.کف لگن مرز تحتانی حفره شکم- لگن را تشکیل می دهد.از اندام های شکمی- لگنی پشتیبانی می کند و PFM تنها گروه ماهیچه ای تحمل کننده بار عرضی در بدن است. این ماهیچه ها به جای انقباض جداگانه به عنوان یک واحد عمل می کنند. آنها برای جلوگیری از بی اختیاری ادرار و مدفوع نقش مهمی در حفظ و افزایش فشار داخل شکمی در انجام کارهای عملکردی مانند بلند کردن، عطسه، سرفه و خندیدن دارند. PFM، همراه با شکم عمیق و مولتی فیدوس، از مکانیزم پیشخور برای تثبیت تنه و کنترل فشار داخل شکمی در پاسخ به اختلالات تنه استفاده میکند.
ادامه مطلب