کسب و کارهای اینترنتی، این روزها رونق بسیاری یافتهاند و هر روزه درحال رشد و توسعه هستند. اکنون دیجیتال مارکتینگ بستری مهم برای کسب درآمد بسیاری از برندها، تولید کنندگان و فروشندگان بهشمار میرود. بنابراین برای موفقیت در این فضای تجارتهای نوین، نیاز به استفاده از ابزارها و ترفندها ویژهای وجود دارد. در واقع برای موفقیت کسب و کارها در بستر اینترنت نیز راهکارهای علمی و تجربهشدهای وجود دارد که در ادامه به شکلی اجمالی به مفاهیم و ابزارهای مورد نیاز آن خواهیم پرداخت.
[*]بازاریابی محتوایی و تولید محتوای بازاری
[*]استخدام تولید کنندگان محتوای برند
[*]استخدام سردبیر محتوایی
[*]استخدام مدیر بازاریابی محتوا
[*]یک یا چند رسانه برای برندتان بسازید
[*]محتواهایتان را بر اساس سئو بهینهسازی کنید
[/list]
[*]تمرکزتان را از مشتریان قدیمی بردارید
[*]به شکلی بیرویه دربارهی کالا تبلیغ کنید
[*]در تولید محتوا سطح دانش مخاطبان را لحاظ نکنید
[*]محصول محور فعالیت کنید
[*]آنالیزهای فروش غیراستاندارد تهیه کنید
[*]فعالیتتان را به یک رسانه محدود کنید
[*]کیفیت را در تولید محتوا فدای کمیت کنید
[/list]
بزرگترین هدف تمام بازاریابهای دیجیتال، بالا بردن نرخ تبدیل مشتری در کسب و کار مورد نظرشان است. اما این نرخ تبدیل اصولا چیست و چه تعریفی دارد؟ در واقع تبدیل مشتریهای احتمالی به خریداران واقعی؛ این تمام وظیفهی بازاریابهای دیجیتال است. فرآیند تبدیل مشتری، به طور کلی دارای ۳ مرحله است که شامل مراحل آگاهی، ارزیابی و تبدیل میشود. در مرحلهی آگاهی، بازاریاب باید تلاش کند مشتری را نسبت به مزایای محصول یا خدمات شرکت یا برند مورد نظر آگاه کند. در واقع باید این تصویر را برای مشتری بسازد که بعد از استفاده از محصول یا خدمات شرکت، مشتری در چه وضعیتی قرار خواهد گرفت. ایجاد تصویر ذهنی از وضعیت قبل و بعد خرید، یک اصل اساسی در بازاریابی دیجیتال بهشمار میرود. سپس در مرحلهی ارزیابی، مشتری تمام گزینههای موجود برای خرید را بررسی و قیاس میکند. بازاریاب موفق باید در این مرحله تلاش کند از میان رقبای گوناگونی که در بازار وجود دارند، مشتری را به سمت انتخاب برند مورد نظر خودش سوق بدهد. در نهایت مرحله سوم که مرحله تبدیل نام دارد. در این مرحله مشتری دیگر در آستانهی خرید است. بنابراین کافی است که بازاریاب در روند تصمیمگیری اندکی به مشتری یاری بدهد و تلاش کند تردیدهای نهایی او را برطرف سازد. در این صورت یک مشتری احتمالی را به خریداری واقعی تبدیل کرده است.
برای موفقیت در بازاریابی دیجیتال، بهرمندی از کمپینهای بازاریابی مختلف یک اصل اساسی است. اما این کمپین بازاریابی چه کارکردها و ویژگیهایی دارد؟ در واقع مجموعه اقداماتی که بازاریابها در فرآیند بازاریایی دیجیتال انجام میدهند، کمپینهای تبلیغاتی نام دارد. یک کمپین تبلیغاتی استاندراد و موفق، ویژگیهای حاص خودش را دارد. برای مثال باید هدفمند باشد؛ یعنی تمام اقدامات بازاریاب باید در راستای یک هدف از پیش تعیین شده صورت بگیرد. دوم اینکه باید چندجانبه باشد؛ یعنی از همهی ابزارها و امکانات موجود استفاده شود تا بازاریاب به خواستهی مطلوب خود نزدیک شود. سوم اینکه باید از ترفند CTA استفاده شود. این ترفند در واقع یک دستورالعمل حرفهای است که مشتریان احتمالی را وادار میکند آن اقدامی را انجام بدهند که مطلوب بازاریاب است. برای نمونه بازاریاب میتواند چنین جملاتی را برای مشتریانش ارسال کند: “همین حالا خرید کنید” یا ” اینجا کلیک کنید”. در نهایت هم انعطافپذیر بودن کمپینها باید در نظر گرفته شود؛ به این معنا که نباید از نظر زمان و مشتریان هدف، کمپینها محدود باشند. در واقع بازاریابها باید بتوانند هر لحظه که خواستند، زمان و مشتریان هدف کمپین در حال اجرای خود را تغییر بدهند. به عبارت بهتر کمپینها باید جاری و سیال باشند. به طور کلی کمپینهای بازاریابی سهگانهای وجود دارد که برای موفقیت در بازاریابی دیجیتال الزاماً باید آنها را اجرا نمود. این کمپینها شامل کمپینهای جذب مخاطب، کمپینهای کسب درآمد و کمپینهای تعاملی هستند. اگر بازاریابهای این حوزه، شناخت کافی از این سه نوع کمپین تبلیغاتی داشته باشند، بهطور حتم در این زمینه به موفقیت دست خواهند یافت.
شبکهها و رسانههای اجتماعی این روزها در میان مردم رواج بسیاری یافتهاند. بنابراین به عنوان بهترین بستر برای تبلیغات و بازاریابی شناخته میشوند. در واقع فضای این شبکهها آنقدر گسترده شده است که دیگر بدون آموزش لازم، ممکن نیست بتوانید در آن موفقیتی به دست آورید؛ به خصوص در امر بازاریابی دیجیتال. یک بازاریاب موفق باید ابتدا پتانسیلهای شبکههای اجتماعی را برای انجام بازاریابی مطلوب بشناسد و سپس بر مبنای الگوریتمهای مخصوص هر کدام از آنها، و البته اصول و قواعد بازاریابی در شبکههای اجتماعی، اقداماتی را انجام بدهد. اما مهم است که بدانید یک بازاریاب اجتماعی اصولا چه وظایفی دارد؟ یک بازاریاب دیجیتال موفق باید بهترین زمان و موقعیت را برای انتشار هر محتوایی تشخیص بدهد. همچنین او است که تشخیص میدهد کدام تکه از محتوا باید در معرض دید مخاطب قرار بگیرد. در عینحال بازاریابها باید کانالهای ارتباطی مختلفی توی رسانههای اجتماعی داشته باشند و از تمام ابزارهای موجود برای پیشبرد اهداف بازاریابی خودشان بهره ببرند. در کنار اینها از اقدامات مهم بازاریابها نیز میتوان به این نکات اشاره نمود:
یکپارچه کردن محتواهایی که در اختیار دارند کنترل کردن متن محتواها و تلاش برای اینکه همهی محتواها شبیه به جملات تبلیغاتی نشوند.توجه کنید که اینها فقط خلاصهای از اقدامات و وظایف بازاریابهای شبکههای اجتماعی است. برای موفقیت در این زمینه، آموزش و تحقیق کاملا الزامی به نظر میرسد. در واقع اگر میخواهید در این زمینه موفق بشوید، هیچ چارهای جز مطالعه و تحقیق دربارهی اصول و قواعد بازاریابی شبکههای اجتماعی نخواهید داشت.
هر کسب و کاری نیاز به یک فروشگاه دارد. همانطوری که از قدیم کسب و کارهای مختلف به دنبال فروشگاههایی با موقعیت تجاری مناسب بودند تا میزان فروش بهتری داشته باشند، کسب و کارهای اینترنتی نیز برای رسیدن به میزان فروش بالا نیاز به بهترین پلتفرم ممکن خواهند داشت. با این وصف بدون تردید وبسایت بهترین پلتفرم ممکن برای کسب و کارهای اینترنتی به شمار میرود. داشتن وبسایت وجههای حرفهای به کسب و کارها میدهد و علاوهبر آن دارای ویژگیهایی است که برای کسب و کارهای مختلف مزایایی را در پی خواهد داشت؛ پشتیبانی مدون، سهولت فرآیند خرید، امکان فروش ۲۴ ساعته، آپتایم طولانی، سرعت مطلوب بارگذاری، امکان ارائهی هر نوع محتوا و همچنین بهرمندی از درگاه پرداخت اینترنتی، فقط بخشی از مزایای داشتن وبسایت برای کسب و کارهای مختلف در فصای تجارت الکترونیک است. اما برای اینکه بیشترین بازده را از وبسایت داشته باشید باید با مطالعه و تحقیق بهترین سیستم مدیریت محتوا را انتخاب کنید. این روزها وردپرس به عنوان محبوبترین سیستم مدیر محتوا شناخته میشود. کار کردن سیستم مدیریت محتوای وردپرس، بسیار آسان، کمهزینه است و برای اغلب وبسایتهای فروشگاهی و غیره مورد استفاده دارد.
صفحهی فرود چیست؟ چه ارتباطی با میزان نرخ تبدیل مشتری دارد؟ قضیه بسیار ساده است؛ نخستین نقطهای که مخاطب با برند شما مواجه و آشنا میشود، یعنی اولین نقطهی فرودش در وبسایت شما، صفحهی فرود نام دارد. بنابراین بسیار واضح است که این اولین نقطهی آشنایی تا چه حد میتواند مهم باشد. اگر بتوانید صفحات فرود جذاب، استاندارد و اصولی طراحی کنید، بدون شک میزان نرخ تبدیل مشتری را برای وبسایتتان بالا خواهید برد. به این معنا که یک صفحهی فرود استاندارد، میتواند بازدیدکنندهای ساده را تبدیل به خریداری واقعی نماید. اما اکنون پرسش اینجا است که اصولا چگونه میشود یک مشتری احتمالی را تبدیل به خریداری واقعی نمود؟ برای اینکه مشتریان خودتان را از ۳ مرحلهی آگاهی ارزیابی و تبدیل به خوبی عبور بدهید، و نتیجهی دلخواه را کسب کنید، نیاز به صفحات فرود استاندارد و خوبی خواهید داشت. بنابراین بسیار مهم و حیاتی است که برای ساختن بهترین صفحات فرود، مطالعه و آموزش کافی داشته باشید.
در اینجا نقش بازاریابها بسیار پر رنگ میشود. از آنجا که پلتفرمهای مختلف بازاریابی دیجیتال به سرعت تحولاتی را پشت سر میگذارد، بازاریابها باید همواره خودشان در این زمینه به روز نگه دارند. بازاریابها برای اینکه بتوانند برند مورد نظرشان را فراگیر کنند، نیاز به یکسری از راهکارهای تجربه شده دارند. به فهرستی از راهکارهای اثرگذار در فرآیند بازاریابی دیجیتال در ادامه توجه کنید:
[list][*]بازاریابی محتوایی و تولید محتوای بازاری
[*]استخدام تولید کنندگان محتوای برند
[*]استخدام سردبیر محتوایی
[*]استخدام مدیر بازاریابی محتوا
[*]یک یا چند رسانه برای برندتان بسازید
[*]محتواهایتان را بر اساس سئو بهینهسازی کنید
[/list]
قدرتمندترین ابزار کسب و کارهای اینترنتی، وبلاگ است. وبلاگ میتواند سبد محتواهای مختلف شما در جهت بازاریابی کسب و کارتان باشد. اما برای اینکه بتوانید وبلاگ موفقی را منتشر کنید، نکات آموزشی مفصلی وجود دارد که اشراف به آنها ضروری خواهد بود. اول اینکه برای انتشار وبلاگ نیاز به برنامهای مدون دارید. ثانیاً باید برای به دست آوردن ایدههای راهبردی نوشتن در وبلاگتان از ابزارهای موجود بهره ببرید. میپرسید چه ابزارهایی؟ مثلاً باید مخاطبان هدف محتوا را به طور کامل بشناسید. همچنین میتوانید از برنامهای به نام BuzzSumo که یک ابزار آنلاین برای آنالیز محتواها است استفاده کنید. از طرف دیگر شما باید همواده محتواهای خودتان و واکنش مخاطبان به آن محتواها را رصد کنید و از این طریق به یک آنالیز بهتر از میزان اثرگذاری محتواها دست بیابید.
با وجود این همه کانالهای تبلیغاتی، چرا هنوز هم ایمیل سردمدار بازاریابی دیجیتال است؟ پاسخ دادن به این پرسش ساده نیست! ممکن است دلیل مدونی برای رونق ایمیلهای بازاریابی وجود نداشته باشد. مثلا شاید بشود گفت که ایمیلها به دلیل اینکه روزگاری اولین کانال تبلیغات دیجیتال به حساب میآمدند، هنوز اعتبار خاصی دارند. شاید هم مردم به هر چیز با سابقه و اصالتدار بیشتر اعتماد میکنند. به هر حال ایمیلها، در فرآیند بازاریابی دیجیتال، هنوز هم مهم و اثرگذارند. برای همین الزامی است که شما به عنوان یک بازاریاب دیجیتال، از چند و چون ایمیلهای تبلیغاتی و بازاریابی، به طور کامل مطلع باشید. برای نمونه باید انواع ایمیلهای بازاریابی دیجیتال را بشناسید؛ باید بدانید که ایمیلهای تبلیعاتی چه تفاوتی با ایمیلهای ارتباطی و ایمیلهای تراکنشی دارند؟ در کنار اینها باید بدانید ایمیلهای همگانی چه کاربردهایی دارند و اصولا در چه مواردی از آنها استفاده میشود؟ همچنین باید دربارهی ایمیلهای رفتار محور اطلاعات کافی داشته باشید. به نظر میرسد حالا برای شما هم مسلم شده است که بحث ایمیلهای بازاریابی در فرآیند بازاریابی دیجیتال، یک بحث کاملا تخصصی است و برای موفقیت در این زمینه، نیاز به مطالعهی کافی وجود دارد. ما پیشنهاد میکنیم به سایت رایانپی مراجعه کنید و مجموعهی مقالههای کاربردی و مفصل مربوط به این بحث را مطالعه کنید. اشراف شما به بحث ایمیلهای بازاریابی، و دیگر مباحث مربوط به دیجیتال مارکتینگ بهطور قطع در مسیر موفقیتتان گام موثری خواهد بود.
به عنوان پایانبندی بهتر است به ۷ اشتباه رایج در روند بازاریابی دیجیتال مارکتینگ نیز اشاره کنیم. در ادامه این ۷ اشتباه را به صورت یک فهرست راهبردی ارائه میکنیم. اگر هر کدام از گزینههای زیر از جمله اقداماتی است که شما نیز در جریان بازاریابی دیجیتال انجام میدهید، به سرعت در انجام دادن آن تجدید نظر کنید.
[list=1][*]تمرکزتان را از مشتریان قدیمی بردارید
[*]به شکلی بیرویه دربارهی کالا تبلیغ کنید
[*]در تولید محتوا سطح دانش مخاطبان را لحاظ نکنید
[*]محصول محور فعالیت کنید
[*]آنالیزهای فروش غیراستاندارد تهیه کنید
[*]فعالیتتان را به یک رسانه محدود کنید
[*]کیفیت را در تولید محتوا فدای کمیت کنید
[/list]