18-01-2020, 01:28 PM
موراکامی پس از جنگل نروژی با نوشتن رمانهای پرمخاطب و محبوبی مانند «کافکا در کرانه» و«۱Q84» همچنان در اوج ماند. کافکا در کرانه که ششمین جایزهٔ «فرانتس کافکا» را دریافت کرد، درمورد پسری پانزدهساله است که بهدنبال مادر و خواهرش که در کودکی او و پدرش را ترک کردهاند، از خانه فرار میکند و همچنین درمورد پیرمردی که زبان گربهها را میداند. کتاب پر از رخدادهای عجیب است؛ مانند باریدن ماهی، حرفزدن با گربهها… در ادامه، جملههایی زیبا از این کتاب را میخوانیم:«بستن چشمانت هیچچیز را تغییر نخواهد داد. صرفا به این دلیل که نمیخواهی شاهد اتفاقات پیرامونت باشی، هیچچیز ناپدید نخواهد شد. در واقع، این بار که چشمانت را باز کنی، همهچیز بدتر از قبل خواهد بود. حقیقت دنیا اینگونه است. چشمانت را باز نگهدار. فقط یک بزدل است که چشمانش را میبندد. بستن چشمانت و گرفتن گوشهایت زمان را متوقف نخواهد کرد.»«وقتی که طوفان تمام شود، تو به یاد نخواهی داشت که چگونه آن را دوام آوردی؛ چگونه جان سالم به در بردی. در واقع، تو هیچگاه مطمئن نخواهی بود که آیا طوفان بهراستی تمامشده است. ولی آنچه مسلم است، از طوفان که درآمدی، همان آدمی نخواهی بود که پا به طوفان نهاد. معنی طوفان همین است.»