28-08-2020, 09:48 AM
http://kishindustry.com/
مقدمه
تغییرات رخسارهای سنگ شناسی در لایهها ممکن است سبب تجمع نفت و گاز شود. این تغییرات در جهات عرضی و قائم لایهها میتواند صورت بگیرد. شکل مخازن چینهای بستگی به تغییر در سنگ شناسی و تغییرات رخسارهای آن مخازن دارد. مفهوم نفتگیر چینهای برای اولین بار توسط کارل استنباط شد. حد و مرز نفتگیر چینهای از تبدیل سنگهای تراوا و نفوذپذیر به سنگهای غیر تراوا و یا کمتر تراوا مشخص میشود این تغییرات بطور معمول در ارتباط با سطوح دگرشیبی ، لایههای پیشرونده ، سطوح لایهبندی و یا تودههای متعدد رسوبی میباشد.
مرز مخازن چینهای ممکن است تدریجی تا شاخص باشد. اکثر نفتگیرهای چینهای کم و بیش دارای عناصر ساختمانی نیز میباشند. نفتگیرهای عاری از عناصر ساختمانی عبارتند از عدسیهای ماسهای ، سنگهای آهکی مرجانی و غیره در بسیاری موارد تشخیص یا تفکیک نفتگیرهای چینهای و ساختمانی از یکدیگر امکان پذیر نبوده و به همین لحاظ بکارگیری مرکب یا حد واسط امری اجتناب ناپذیر میشود.
نفت گیر کانالی
نفت و گاز در مسیرهای قدیمی و یا انشعابات رودخانههای گذشته تجمع یافته و مورد بهره برداری قرار میگیرد. کانال به محیطی گفته میشود که عمل انتقال و گاهی رسوب ماسهها و سایر مواد در آن صورت بگیرد. گاهی کانال ، دگرشیبیها را نیز قطع میکند. تپهها یا سدهای کانالی به زمینهای ماسهای درون کانال اطلاق میشود. مواد پر کننده کانال ممکن است از تخفل و تراوایی بالایی برخوردار بوده و سنگ مخزن مناسبی محسوب شود. حوضه رودخانهای پا در (کرتاسه) نمونه بارز نفتگیر چینهای کانالی است.
نفتگیرهای سنگهای آهکی مرجانی
بقایای آهکی مرجانی یا تپههای آهکی ارگانیکی ، مخازن نفتی قابل توجهی را در نقاطی از جهان تشکیل میدهند بیوهرمها از جمله سنگهای آهکی ارگانیکی و مستعد جهت ذخیره نفت است. گسترش عرضی بیوهرم محدود بوده ولی گسترش طولی آن به خصوص به موازات ساحل و همچنین ضخامت آن میتواند قابل ملاحظه باشد. تودههای آهکی مرجانی دارای پتانسیل نفتی از پرکامبرین تا شیاری شناسایی شده ولی توسعه اصلی آنها در دوران پالئوزئیک و مزوزوئیک بوده است.
منشا هیدرو کربورهای موجود در تودههای آهکی مرجانی به تغییر و تحولات بیولوژیکی موجوداتی که بقایایی اسکلت آنها به صورت بیوهرم باقیمانده است میتوان نسبت داده هیدروکربورها در سنگهای تراوا و متخلخل شود. مرجانی ذخیره شده است. مرز مخزن به ناحیه تغییر رخسارهای سنگهای تراوا ، به کمتر تراوا و غیر تروا محدود میشود یک توده مرجانی مشتمل است از اسکلتهای مرجانی ، قطعات خرد شده مرجانی ، ماسههای حاصل موجودات مزاحم و تغذیه کننده و همچنین ماسههای ناشی از برخورد امواج دریا به اضافه جلبکها ، فرامنسفرها ، نرم تنان ، خارپوستان و غیره. رشد تودههای مرجانی در جهت دریا بوده زیرا مواد غذایی زیادتری در این قسمت وجود دارد. در ضمن قطعات خرد شده مرجان ناشی از برخورد امواج در پای دامنه جلویی آن متمرکز میشود.
قسمتهای یک توده مرجانی
بطور کلی تودههای مرجانی از سه بخش تشکیل شدهاند.
بخش عقبی
بخش عقبی تودههای مرجانی به طرف ناحیه کم انرژی و آرام مرداب و یا حوضه تبخیری گرایش داشته و رخساره آن متشکل از تناوب لایههای آهکی دولومیتی ، لایههای قرمز ، مواد تبخیری شیل و ماسه و غیره است.
بخش میانی
بخش میانی یا هسته مرجان از نظر زمین شناسی نفت حائز اهمیت میباشد. این بخش از دولومیت و آهکهای ضخیم لایه تشکیل یافته و دارای حفرههای متعدد و تخلخل فراوان است.
بخش جلویی
بخش جلویی توده مرجانی به سمت دریا متمایل بوده و متشکل از تناوب لایههای آهکی ، ماسهای و قطعات خرد شده و واریزههای مرجانی است.
نفتگیرهای ماسهای
هر لایه رسوبی ماسهای دارای حدو مرز معینی است ، گروهی عدسی شکل بوده و گروهی بسیار گسترده و پهن میباشد. از دیدگاه زمین شناسی نفت لایههای ماسهای ممکن است به مرزهای خود محدود بوده و در رسوبات غیر تراوا محصور باشد، مانند ماسههای کانالی و ساحلی. همچنین ماسهها ممکن است گسترش بسیار زیاد داشته و مناطق مفید آن در قله تاقدسیها متمرکز شود. این ماسهها بطور معمول تحت نفوذ چین خوردگی قرار میگیرد. ابعاد تودههای ماسهای عدسی شکل و محصور بین لایههای غیر تراوا از چند کیلومتر تجاوز نمیکند.
عدسیهای ماسهای دارای مرز مشخص بوده و یا این که از شرایط مرز تدریجی با سنگهای مجاور برخوردار میباشد. این عدسیها بطور همزمان و یا کمی پس از تشکیل سنگهای مجاور ایجاد شده است. کوارتز آناریت ، آرکوز و انواع لیت آرناریتها از جمله مواد اصلی تودههای ماسهای میباشد. قطعات آذرین مانند بازالت و سرپانتین نیز بطور موضعی مشاهده شده است.
نفتگیرهای ماسهای دریایی (ساحلی)
این نفتگیرها از جمله نفتگیرهای چینهای اولیه بوده و جهت تشخیص و تمایز آنها میتوان از خوصیات زیر استفاده کرد.
دارای کف و سطح محدب فوقانی میباشد.
دارای کنارههای مجزا و مشخص است. هر عدسی بطور مجزا دارای شکل آن شلاق میباشد.
مرز عدسی به طرف دریا به صورت شاخص و در تماس با شیل بوده ولی به طرف ساحل و در صورت وجود مرداب شیل مارس و سنگ غیر تراوا و کم تراوا تبدیل میشود.
خصوصیات سنگ شناسی ، گویای جورشدگی بافت و ترکیب کانی شناسی بطور همسان و موازی با کنارههای توده ماسه سنگی میباشد.
جور شدگی ، همسانتر از ماسههای حاصل از پر شدگی کانال میباشد.
تولید در ماسههای همسانتر بیشتر از ماسههای پر شده رودخانهای است.
نفتگیرهای ماسههای کانالهای رودخانهای و مانورهای مدفون
این نمونه هم از جمله نفتگیرها چینهای اوایه بوده و جهت تشخیص آن میتوان از خوصیات زیر استفاده کرد.
دارای کف معقر میباشد.
ترکیب و خصوصیات مواد متشکله به خوبی متغیر است.
از بالا به صورت ماندر ، سینوسی و انحنادار دیده میشود. معبر قدیمی ممکن است رسوبات قدیمیتر را حفر کند
مقدمه
تغییرات رخسارهای سنگ شناسی در لایهها ممکن است سبب تجمع نفت و گاز شود. این تغییرات در جهات عرضی و قائم لایهها میتواند صورت بگیرد. شکل مخازن چینهای بستگی به تغییر در سنگ شناسی و تغییرات رخسارهای آن مخازن دارد. مفهوم نفتگیر چینهای برای اولین بار توسط کارل استنباط شد. حد و مرز نفتگیر چینهای از تبدیل سنگهای تراوا و نفوذپذیر به سنگهای غیر تراوا و یا کمتر تراوا مشخص میشود این تغییرات بطور معمول در ارتباط با سطوح دگرشیبی ، لایههای پیشرونده ، سطوح لایهبندی و یا تودههای متعدد رسوبی میباشد.
مرز مخازن چینهای ممکن است تدریجی تا شاخص باشد. اکثر نفتگیرهای چینهای کم و بیش دارای عناصر ساختمانی نیز میباشند. نفتگیرهای عاری از عناصر ساختمانی عبارتند از عدسیهای ماسهای ، سنگهای آهکی مرجانی و غیره در بسیاری موارد تشخیص یا تفکیک نفتگیرهای چینهای و ساختمانی از یکدیگر امکان پذیر نبوده و به همین لحاظ بکارگیری مرکب یا حد واسط امری اجتناب ناپذیر میشود.
نفت گیر کانالی
نفت و گاز در مسیرهای قدیمی و یا انشعابات رودخانههای گذشته تجمع یافته و مورد بهره برداری قرار میگیرد. کانال به محیطی گفته میشود که عمل انتقال و گاهی رسوب ماسهها و سایر مواد در آن صورت بگیرد. گاهی کانال ، دگرشیبیها را نیز قطع میکند. تپهها یا سدهای کانالی به زمینهای ماسهای درون کانال اطلاق میشود. مواد پر کننده کانال ممکن است از تخفل و تراوایی بالایی برخوردار بوده و سنگ مخزن مناسبی محسوب شود. حوضه رودخانهای پا در (کرتاسه) نمونه بارز نفتگیر چینهای کانالی است.
نفتگیرهای سنگهای آهکی مرجانی
بقایای آهکی مرجانی یا تپههای آهکی ارگانیکی ، مخازن نفتی قابل توجهی را در نقاطی از جهان تشکیل میدهند بیوهرمها از جمله سنگهای آهکی ارگانیکی و مستعد جهت ذخیره نفت است. گسترش عرضی بیوهرم محدود بوده ولی گسترش طولی آن به خصوص به موازات ساحل و همچنین ضخامت آن میتواند قابل ملاحظه باشد. تودههای آهکی مرجانی دارای پتانسیل نفتی از پرکامبرین تا شیاری شناسایی شده ولی توسعه اصلی آنها در دوران پالئوزئیک و مزوزوئیک بوده است.
منشا هیدرو کربورهای موجود در تودههای آهکی مرجانی به تغییر و تحولات بیولوژیکی موجوداتی که بقایایی اسکلت آنها به صورت بیوهرم باقیمانده است میتوان نسبت داده هیدروکربورها در سنگهای تراوا و متخلخل شود. مرجانی ذخیره شده است. مرز مخزن به ناحیه تغییر رخسارهای سنگهای تراوا ، به کمتر تراوا و غیر تروا محدود میشود یک توده مرجانی مشتمل است از اسکلتهای مرجانی ، قطعات خرد شده مرجانی ، ماسههای حاصل موجودات مزاحم و تغذیه کننده و همچنین ماسههای ناشی از برخورد امواج دریا به اضافه جلبکها ، فرامنسفرها ، نرم تنان ، خارپوستان و غیره. رشد تودههای مرجانی در جهت دریا بوده زیرا مواد غذایی زیادتری در این قسمت وجود دارد. در ضمن قطعات خرد شده مرجان ناشی از برخورد امواج در پای دامنه جلویی آن متمرکز میشود.
قسمتهای یک توده مرجانی
بطور کلی تودههای مرجانی از سه بخش تشکیل شدهاند.
بخش عقبی
بخش عقبی تودههای مرجانی به طرف ناحیه کم انرژی و آرام مرداب و یا حوضه تبخیری گرایش داشته و رخساره آن متشکل از تناوب لایههای آهکی دولومیتی ، لایههای قرمز ، مواد تبخیری شیل و ماسه و غیره است.
بخش میانی
بخش میانی یا هسته مرجان از نظر زمین شناسی نفت حائز اهمیت میباشد. این بخش از دولومیت و آهکهای ضخیم لایه تشکیل یافته و دارای حفرههای متعدد و تخلخل فراوان است.
بخش جلویی
بخش جلویی توده مرجانی به سمت دریا متمایل بوده و متشکل از تناوب لایههای آهکی ، ماسهای و قطعات خرد شده و واریزههای مرجانی است.
نفتگیرهای ماسهای
هر لایه رسوبی ماسهای دارای حدو مرز معینی است ، گروهی عدسی شکل بوده و گروهی بسیار گسترده و پهن میباشد. از دیدگاه زمین شناسی نفت لایههای ماسهای ممکن است به مرزهای خود محدود بوده و در رسوبات غیر تراوا محصور باشد، مانند ماسههای کانالی و ساحلی. همچنین ماسهها ممکن است گسترش بسیار زیاد داشته و مناطق مفید آن در قله تاقدسیها متمرکز شود. این ماسهها بطور معمول تحت نفوذ چین خوردگی قرار میگیرد. ابعاد تودههای ماسهای عدسی شکل و محصور بین لایههای غیر تراوا از چند کیلومتر تجاوز نمیکند.
عدسیهای ماسهای دارای مرز مشخص بوده و یا این که از شرایط مرز تدریجی با سنگهای مجاور برخوردار میباشد. این عدسیها بطور همزمان و یا کمی پس از تشکیل سنگهای مجاور ایجاد شده است. کوارتز آناریت ، آرکوز و انواع لیت آرناریتها از جمله مواد اصلی تودههای ماسهای میباشد. قطعات آذرین مانند بازالت و سرپانتین نیز بطور موضعی مشاهده شده است.
نفتگیرهای ماسهای دریایی (ساحلی)
این نفتگیرها از جمله نفتگیرهای چینهای اولیه بوده و جهت تشخیص و تمایز آنها میتوان از خوصیات زیر استفاده کرد.
دارای کف و سطح محدب فوقانی میباشد.
دارای کنارههای مجزا و مشخص است. هر عدسی بطور مجزا دارای شکل آن شلاق میباشد.
مرز عدسی به طرف دریا به صورت شاخص و در تماس با شیل بوده ولی به طرف ساحل و در صورت وجود مرداب شیل مارس و سنگ غیر تراوا و کم تراوا تبدیل میشود.
خصوصیات سنگ شناسی ، گویای جورشدگی بافت و ترکیب کانی شناسی بطور همسان و موازی با کنارههای توده ماسه سنگی میباشد.
جور شدگی ، همسانتر از ماسههای حاصل از پر شدگی کانال میباشد.
تولید در ماسههای همسانتر بیشتر از ماسههای پر شده رودخانهای است.
نفتگیرهای ماسههای کانالهای رودخانهای و مانورهای مدفون
این نمونه هم از جمله نفتگیرها چینهای اوایه بوده و جهت تشخیص آن میتوان از خوصیات زیر استفاده کرد.
دارای کف معقر میباشد.
ترکیب و خصوصیات مواد متشکله به خوبی متغیر است.
از بالا به صورت ماندر ، سینوسی و انحنادار دیده میشود. معبر قدیمی ممکن است رسوبات قدیمیتر را حفر کند