12-12-2018, 05:25 PM
حكم ضرب الزوجة
الإمام ناصر محمد اليماني
05 - 09 - 1436 هـ
22 - 06 - 2015 مـ
1364-04-01ه.ش.
08:13 صباحاً
ـــــــــــــــــ
حکم سیلی زدن به صورت همسر (زن)
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين، أمّا بعد..
ما فتوا ندادهایم که محکم به صورت سیلی زده شود به صورتی که دردناک باشد؛ حاشا لله؛ بلکه میگوییم ضربه خفیف درحدی که باعث سرخ شدن صورت نشود؛ شرط دیگر اینکه فقط یک بار سیلی زده شود؛ این زنش است که دارد به حق سیلی میخورد. ولی حق ندارد؛ سیلی را آنقدر محکم بزند که جایش روی صورتش بماند؛ بلکه سیلی باید با ملایمت و برای تأدیب باشد تا زنش ادب را رعایت نماید؛ ولی شرط این است که سیلی ملایم و خفیف باشد نه اینکه صورتش درد بیاید و با سرانگشت آن هم به اندازه دو انگشت به گونهاش ضربه بزند و حق ندارد با کف دست سیلی بزند چون ممکن است ضربه شدید باشد: بلکه حتما باید در حدی خفیف و ملایم باشد که اثری روی صورتش نگذارد. اگر فتوا میدادیم ضربه به بدن زنان زده شود؛ مردان فرومایه؛به قسمتهایی از بدن زنانشان ضربه میزدند که زن نمیتوانست آن را حتی به نزدیکانش نشان دهد؛ ولی صورت باز است و اگر به شدت ضربه زده شود؛ قابل دیدن است؛ چون خداوند مردان را از وارد کردن ضربه دردناک که باعث باقی ماندن جایش بر بدن شود منع نموده است فرقی ندارد ضربه به کجا باشد و این امر بر مؤمنان حرام و مخالف امر خداوند است. همانا که خداوند اجازه داده است ضربه ای ملایم که دردناک نباشد و اثری باقی نگذارد استفاده شود و ضربه زدن دردناک توسط مؤمنان حرام است؛ بلکه عتاب؛دردناکتر بوده و تأثیر بیشتری روی قلب داشته و باعث ندامت زن از کرده خود میشود...اگر بدانید...
وسلام ٌعلى المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
https://www.nasser-yamani.com/showthread.php?p=193393
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - 10 - 1432 هـ
01 - 09 - 2011 مـ
01:55 صباحاً
ــــــــــــــــــــ
معنای بدعت چیست؟
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد وآله الأطهار وجميع المؤمنين، أمّا بعد..
همانا که بدعت یعنی وارد کردن چیزی از نزد خودتان در دین خدا بدون این که خداوند در مورد حرام یا حلال بودن آن برهانی نازل کرده باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلَالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ} صدق الله العظيم [النحل:116].
{ و شما نباید از پیش خود به دروغ چیزی را حلال و چیزی را حرام گویید و به خدا نسبت دهید تا بر خدا دروغ بندید، که آنان که بر خدا دروغ بندند هرگز روی رستگاری نخواهند دید}
و مهمترین موضوع نزد خداوند این است که به دوری و اجتناب از گناهان بزرگی که از آنها نهی شدهاید پایبند و ملتزم باشید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيماً} صدق الله العظيم [النساء:31]،
{اگر از گناهان بزرگى كه شما را از آن نهى كردهاند اجتناب كنيد، از ديگر گناهانتان درمىگذريم و شما را به مكانى نيكو درمىآوريم.}
آیا شادی در روز عید و پخش شیرینی بین کودکان از گناهان کبیره است! شما را چه میشود چگونه حکم میدهید؟ كساني كه به ناحق در دین خدا سختگیری کرده و افراطی هستند هلاک مي شوند .
ما شادی و شادمانی در عروسی را حرام نمیکنیم ولی رقص زنان در مقابل مردان حرام است و هرگونه گناه؛ برهنگی و شرب خمر هم حرام است؛ از خدایی پروا کنید که از خیانت چشمها و رازهای پنهان در سینهها آگاه است وبه ناحق بر مردم سخت گیری نکنید.
شاید یکی از انصار سخن مرا قطع کرده و بگوید:" آیا این به معنای حلال بودن موسیقی و غناء است؟" جواب ما این است که : بستگی به کلمات شعر دارد؛ اگر حاوی کلمات عاشقانه و تغزل باشد؛باعث اندوه و یا برانگیخته شدن احساساتی میشود که مورد نظر شهوترانان است و تلاش میکنند با آنها زنان شریف را به فتنه بیندازند. اما شعرعاشقانه برای همسرانتان را نمیتوانیم حرام کنیم؛ چون شاعراز روی محبتی حلال برای زنش شعر میسراید.اما اشعار فتنه آمیز باعث میشود کسانی که به خاطر شعرعاشقانه دنبال آنها میافتند گمراه و گرفتار هوی و هوس شده و به دام عشق حرام بدون ازدواج بیفتند. این حرام است چون از نقشهها و گامهای شیطان است چون باعث به فتنه افتادن زن و پاسخ دادن به درخواستی میشود که خداوند آن را حرام کرده است! برخی از شعرها؛ سحرآمیزند و ثناگوئی و تمجید باعث فتنه زنان آوازه خوان می شود. اینان شاعرانی هستند که کسانی را که پیرو شهوتند و از آنها پیروی کنند را از راه راست گمراه میکنند. به حق فتوا میدهیم که شعر عاشقانه درباره عشقهای حرام؛ در آیات محکم کتاب حرام شمرده شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿٢٢٤﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ ﴿٢٢٥﴾ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ﴿٢٢٦﴾}صدق الله العظيم [الشعراء].
{شاعران کسانی هستند که گمراهان از آنان پیروی میکنند. (۲۲۴) آیا نمیبینی آنها در هر وادی سرگردانند؟ (۲۲۵) و سخنانی میگویند که (به آنها) عمل نمیکنند؟! (۲۲۶)}
به خدا قسم اگر تمام الحان زیبای خود را برای گفتن شعر درمورد محبت خدا ورسولش به کاربرند؛ قلبها خاشع میشوند و باعث سکینه و طمأنینه بیشتر قلبی میشود؛ مانند زمانی که به لحن و شعر "طلع البدر علينا من ثنيات الوداع" گوش میدهید که باعث سرور شادی در وجودتان به خاطر محبت به خدا ورسولش میشود. از این که قلب خود را مشغول محبت به همسرانتان کنید بهتر است ؛ البته غزل وشعر خواندن برای همسرانتان را بر شما حرام نمیکنیم ولی به شمانصیحت میکنیم قلبتان را مشغول محبت خدا ورسولش کنید. و برای اطلاع بگوییم که کسی که به زنش بیش از رسول الله محبت داشته باشد؛ از مؤمنان نیست چون راز محبت به رسول الله درشدت محبت به خداوندی است که رسول را فرستاده است . و خداوند غفور و ودود است و شما نمیتوانید بین حب خدا و رسولش تساوی برقرار کنید و شایسته نیست چنین کنید؛ و باید یکی را از دیگری بیشتر دوست داشته باشید .
درمورد محبت به همسرانتان هم نمیتوانید عدالت را رعایت کنید ولو این که به شدت حریص باشید ولی نمیتوانید و یکی از آنها را بیش از دیگران دوست دارید. درمورد فرزندانتان هم همین طور است و نمیتوانید از نظر محبت بین آنها با عدالت رفتار کنید.
و حال به شراغ محبت خدا ورسولش میآییم؛ نمیتوانی بین محبت خدا و رسولش تساوی برقرار کنید و شایسته هم نیست چنین کنید. هرکس محمدرسول الله را بیش از خداوند دوست داشته باشد؛ به خدا شرک آورده است و جز خدا ولی و نصیری نخواهد داشت. چون خداوند برهان ایمان مؤمنان را در قلبشان نهاده و برهان این ایمان در این است که ببینند در قلبشان او را بیش از هرچیز دوست دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
{ بعضی از مردم، معبودهایی غیر از خداوند برای خود انتخاب میکنند؛ و آنها را همچون خدا دوست میدارند. امّا آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا، شدیدتر است. و آنها که ستم کردند،هنگامی که عذاب (الهی) را مشاهده کنند، خواهند دانست که تمامِ قدرت، از آنِ خداست؛ و خدا دارای مجازات شدید است}
آیا میدانید بیان حق فرموده خداوند تعالی: {وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبّاً لِّلّهِ}؛ چیست؟ یعنی در قلبشان خداوند را بیش از هر چیزی دوست دارند؛ اینان مؤمنان حقیقی هستند. برهان ایمان آنها به غیب در قلبهایشان است و میبینند در قلبشان بلاترین درجه محبت و دوستی نسبت به خداوند است. همانا که عاشق همیشه درپی رضای محبوب است و اگر بداند محبوب اوحزین است و راضی نیست؛ احساس سعادت نمیکند و اگر بداند محبوب او سعید و مسرور است؛ از سرور او شاد میگردد و اگر او را خشمگین و حزین یابد؛ از حزن او اندوهگین میشود چون رضوان محبوبش خواسته و گمشدهی اوست. شایسته نیست قلب چیزی را بیش از خدا دوست داشته باشد. اگر کسی را بیش از خدا دوست داشته باشد به خدا شرک آورده است وبرای خدا همانندی قایل شده است. برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
{ بعضی از مردم، معبودهایی غیر از خداوند برای خود انتخاب میکنند؛ و آنها را همچون خدا دوست میدارند. امّا آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا، شدیدتر است. و آنها که ستم کردند،هنگامی که عذاب (الهی) را مشاهده کنند، خواهند دانست که تمامِ قدرت، از آنِ خداست؛ و خدا دارای مجازات شدیداست}
شاید یکی از انصار عزیزم بخواهد بگوید:"امام من؛ من همسرم را دوست دارم و به خدا تا او را سعادتمند و راضی نبینم؛ احساس سعادت نمیکنم؛ آیا این یعنی من به خدا شرک آوردهام؟" امام ناصر محمد یمانی در پاسخ او میگوید: خیر عزیز من؛ این محبت حقیقی است ولی اگر زنت چیزی از تو بخواهد که خدا راضی نیست و تو تلاش کنی خواسته همسرت را برآورده سازی تا رضایتش را به دست آوری؛ اینجاست که روشن میشود قلبت او را بیش از هرچیز دوست دارد و برای رضایت او کاری را میخواهی انجام دهی که خشم خدا را در پی دارد و اگر مؤمن هستید رضایت خداوند مهمتر و حق تر است.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــ
https://www.nasser-yamani.com/showthread.php?p=236414
حكم الغناء
الإمام ناصر محمد اليماني
28 - 08 - 1428 هـ
11 - 09 - 2007 مـ
10:05 مساءً
ــــــــــــــــــــ
حكم قمار و شرب خمر و موسیقی و اشعار غنایی ..
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، والصلاة والسلام على محمدٍ رسول الله وآله وجميع المرسلين ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدّين، وبعد..
برادر گرامی درمورد اشعار غنایی؛ موضوع به کلماتی باز میگردد که مغنی در غزل میخواند؛ و این عامل به فتنه افتادن بسیاری از دختران جوان شده که گرفتار هوس و سپس فحشا میشوند؛ پناه به خدا از فیلمها و نوارهای غنایی و غزلیات و کلماتی که عاطفه انسان را به حرکت درمیآورند و برای برخی از دختران جوان مانند این است که جادویشان میکند و وقتی یکی از مردان جوان نواری را به او هدیه کرده و میگوید:" هرچه که در این نوار آمده احساسات قلبی من برای توست"؛ به ان گوش داده و به دنبال آن میروند و به دلیل کلماتی که در شعر آمده اغوا میشوند. و دختران و پسران جوان اغوا شده از شعرا دنبالهروی میکنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ (224) أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كلّ وَادٍ يَهِيمُونَ (225) وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ (226)}صدق الله العظيم [الشعراء]
{سرگشتگان و گمراهان از شعراء پیروی میکنند.(۲۲۴)مگر نمیبینی که آنان به هر راهی بیهدف پا میگذارند (۲۲۵)و سخنانی میگویند که (به آنها) عمل نمیکنند؟! (۲۲۶)}
آنها در ستایش زنان مبالغه میکنند و زنان با این ستودن به فتنه میافتند و شاعر راست گفته که:
خدعـوها بـقولهم حــسـنــاءُ === والـغـواني يـغرهـن الـثــنـاء
نــظرة فـابـتسامة فـــســـلام === فـــكــلام فــمـوعـد فــلـــقـاء
فاتقوا الله في قلوب العـذارى === فـالـعـذارى قـلوبــهـن هـواء
با تعریف از زیباییاش او را گول میزنند
تمجید زن زیبا را اغوا میکند
نظری و لبخندی و سلامی
سخنی و قراری و دیداری
در برابر قلب دختران باکره تقوای الهی پیشه کنید
قلب دختران باکره بر اساس هوا و میل است
به خاطر اثراتی که نوارها و فیلمهای غنایی روی دختران جوان داشته و باعث فتنه آنان میشوند؛ حرامند و ضرر آنها بیشتر از نفع آنها برای مردم است . نزدیک نود درصد نوارها عاشقانه و غنایی هستند و تبدیل به وسیله فتنهگری شدهاند. چه بسا دختری با اهدای نوار غزل دچار فتنه شود و چه بسا شخصی با نواری از یک عالم دینی؛ هدایت گردد.
شعر خیر؛ خیر است و شعر شرّ؛ شرّ و اما درمورد موسیقی بدون کلام؛ من نه آن را حرام میکنم و نه حلال؛ همانا که فتنه در اشعار و صدای خواننده مرد یا زن است که عواطف افراد تابع هوس را با غزل تحریک میکند و قلب او را به سوی کسی که دوست دارد سوق میدهد و به دنبال این امر اگر راهی داشته باشد به ملاقات او میرود؛ به خصوص اگر نوار و فیلم خاطراتی را به یادش بیاورد و بعد از آرامش و خمودگی توفان به راه میافتد و همان طور که شاعر میگوید:
( فهَيَّجَ أشجان كان القلبُ ناسيها )
( اندوهی را که از یاد رفته بود بیدارکرد )
و نظر به ضعف انسان دربرابر توفان عاطفی اسباب فتنه حرام است. نگاه کردن؛ اشعار و غزل عاشقانه؛ خلوت کردن مرد و زن و شبکههای ماهوارهای بی بند و بار وغیره همگی از گامهای شیطان بوده و به خاطر فتنه انگیز بودن حرامند؛ این سختگیری نیست بلکه آسان کردن -زندگی- است.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاللَّـهُ يريد أَن يَتُوبَ عليكم وَيُرِيدُ الَّذِينَ يتّبعون الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيمًا (27) يريد اللَّـهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِيفًا (28)} صدق الله العظيم [النساء]
{خدا میخواهد شما را ببخشد ، امّا آنها که پیرو شهواتند، میخواهند شما بکلی منحرف شوید. (۲۷)خدا میخواهد کار را بر شما سبک کند؛ و انسان، ضعیف آفریده شده (۲۸)}
ولی موسیقی ویا اشعاری که از این دست نباشند نه حرامند و نه حلال؛ یعنی من نیز مانند گذشتگان درمورد آنها سکوت میکنم ومعنی سکوت کردن درباره چیزها این است که خداوند درمورد آنها سکوت کرده و درباره آن در کتاب خدا یا سنت رسول فتوایی داده نشده است ولی اگر به دنبال چیزی بهتر میگردیم؛ گوش کردن به قرآن یا نوار سخنان عالم دینی بهتر از گوش کردن به موسیقی است:
{وَاذْكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ} صدق الله العظيم [الكهف:24]
{و هرگاه فراموش کردی، و پروردگارت را به خاطر بیاور}
مگر غنایی که ذکر خداوند و تسبیح او در آن آمده باشد و این نوار خیر و این غنا گرانقدر است و علت کرامت داشتن آن ذکر و تسبیحی است که از خداوند شده است.مثل ابیاتی که ناصر محمد یمانی چهارده سال پیش و قبل از آنکه خداوند علم قرآن را به او بیاموزد سروده بود . من درآن زمان اشعاری را سرودم و با پروردگارم صحبت میکردم:
لا عــند ربـــاً أحــد واحــد هو الصـمـدا === ولــم يـــكُــن والـــداً أو كــــان مــولدا
ولـــم يـكن فـي الـوجـود كـفؤاً له أحـدا === قــبل الـوجــودا فــربّي كــان مــوجـــدا
وأسـتغفره في القصائد لـيس لي قـصدا === إذا تــعدى الــحـدودا غــير مــقــصـودا
تـعــلم بــمــا تـــحــتويه نــية الــعـبــدا === لي نية طـــــامحه والـــرزق مــحـدودا
طـــامـع لـــقُربا لــمن وجـهي له سجدا === يـاحــي قـــيوم دايـــم وانـت مـعـــبودا
ذكـــرك نــــعــيمي نعيم أكبر من الخلدا === رضــوان نــفســك نعـيما غير محـدودا
يــدي بـــيدك وأنـت الــقصد والــسندا === عــبدك دعــاء ليك يا من أنت مـحمودا
للـعبد مغـلول يـــدا فـــقـطـع الــــمــددا === ولا تــجـودا عــــلى مـن ليس له جـودا
بـــالــقـلب إيــــمان بــك يــالله لي زادا === لا زدتـــني بــالــــــبلايا زاد تـــشـديـدا
والـــحمدُ لك حـــمد دايـم عـاصر الأبدا === من قلب مـخلص في الحالين مـحمـودا
وحـــب لـــناس بــالــخيرات والــمـدى === مــن كــف خـلاق جـوده غـير محـدودا
وامـشي مـع النّاس بالإصلاح والسدا === وأطــفئ نـيار الــفـتن لا كنت مـسنـودا
وأنـــصـــر الله والـــطـاغــوت بــــاهدا === بــــالـيد والــــقـول لا بالـــقلب مـكنودا
هـذه صفاتي صــــفات الأب والـــجــدا === ومــن يــكـــذب حـــقيقـه كان مـنقـودا
لا بُـــد مــــرقاء لأمـــالي ولـلـمـــجــدا === بـــإذن ربّي أحــقــق كلّ مـا ريـــدا
مـــا راد ربّي فــــلا ردا لـــــمــا رادا === ومـا نـــريــدُ بـــــــما لا راد مـــردودا
مــــيئـس مــن الله لاما نا ادخـل اللحدا === والـــضن بـــــالله كالإيـــمـان مـعـقودا
واخـــتـم صـــلاتي ولا يُحصى لها عدا === على محمدٍ رسـول الله مـشـهودا
این اشعار حاوی تسبیح و تقدیس پروردگارم هستند که اجر دارد در حالی که غزل-عاشقانه- بارگناه دارد.
و اما درمورد قمار و شرب خمر؛ این امور حرام هستند چون پلید بوده و منجر به اعمال شیطانی خواهند شد که مصائب بزرگتری را در پی دارند. و اما قمار باعث دعوا و حتی کشتن یکدیگر برای خوردن مال دیگران به باطل خواهد شد و اما شرب خمر منجر به فحشا میشود؛ عقل زایل شده و فرد اعمالی انجام میدهد که عمری پشیمانی درپی خواهد داشت.
و اما فرموده خداوند تعالی: { فَاجْتَنِبُوهُ }[المائدة:90]، یعنی از بارها که محل مشروبخواری و مأمن قماربازان و قمار است دوری کنید تا مرتکب اعمالی که خداوند بر آنان حرام کرده نشوند. علت تحریم هم این است که درجمع؛ ضرر آنها بیش از منافع آنها بوده و پلیدی از اعمال شیطان است. پلیدی قلب را آلوده میکند و اصل انسان: باطن اوست و اگر باطن انسان درست شد؛ ظاهر او نیز درست میشود و اگر باطن آلوده و ناپاک شد؛ ظاهر نیز آلوده و ناپاک میشود.
و اما درمورد میلاد رسول الله؛ خداوند برای هیچ یک از اعیاد میلاد، برهانی نازل نکرده ولو عید نزول قرآن باشد تا آیات فرقان نازل شده را بیاد آورند.علت هم این است که با بزرگداشت انبیا دچار مبالغه نشده و با این مبالغه گرفتار شرک نشوند.
أخوكم الإمام ناصر اليماني.
https://www.nasser-yamani.com/showthread.php?p=211401
سايت امام مهدى ناصر محمد يمانى
الإمام ناصر محمد اليماني
05 - 09 - 1436 هـ
22 - 06 - 2015 مـ
1364-04-01ه.ش.
08:13 صباحاً
ـــــــــــــــــ
حکم سیلی زدن به صورت همسر (زن)
بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين، أمّا بعد..
ما فتوا ندادهایم که محکم به صورت سیلی زده شود به صورتی که دردناک باشد؛ حاشا لله؛ بلکه میگوییم ضربه خفیف درحدی که باعث سرخ شدن صورت نشود؛ شرط دیگر اینکه فقط یک بار سیلی زده شود؛ این زنش است که دارد به حق سیلی میخورد. ولی حق ندارد؛ سیلی را آنقدر محکم بزند که جایش روی صورتش بماند؛ بلکه سیلی باید با ملایمت و برای تأدیب باشد تا زنش ادب را رعایت نماید؛ ولی شرط این است که سیلی ملایم و خفیف باشد نه اینکه صورتش درد بیاید و با سرانگشت آن هم به اندازه دو انگشت به گونهاش ضربه بزند و حق ندارد با کف دست سیلی بزند چون ممکن است ضربه شدید باشد: بلکه حتما باید در حدی خفیف و ملایم باشد که اثری روی صورتش نگذارد. اگر فتوا میدادیم ضربه به بدن زنان زده شود؛ مردان فرومایه؛به قسمتهایی از بدن زنانشان ضربه میزدند که زن نمیتوانست آن را حتی به نزدیکانش نشان دهد؛ ولی صورت باز است و اگر به شدت ضربه زده شود؛ قابل دیدن است؛ چون خداوند مردان را از وارد کردن ضربه دردناک که باعث باقی ماندن جایش بر بدن شود منع نموده است فرقی ندارد ضربه به کجا باشد و این امر بر مؤمنان حرام و مخالف امر خداوند است. همانا که خداوند اجازه داده است ضربه ای ملایم که دردناک نباشد و اثری باقی نگذارد استفاده شود و ضربه زدن دردناک توسط مؤمنان حرام است؛ بلکه عتاب؛دردناکتر بوده و تأثیر بیشتری روی قلب داشته و باعث ندامت زن از کرده خود میشود...اگر بدانید...
وسلام ٌعلى المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
https://www.nasser-yamani.com/showthread.php?p=193393
الإمام ناصر محمد اليماني
02 - 10 - 1432 هـ
01 - 09 - 2011 مـ
01:55 صباحاً
ــــــــــــــــــــ
معنای بدعت چیست؟
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد وآله الأطهار وجميع المؤمنين، أمّا بعد..
همانا که بدعت یعنی وارد کردن چیزی از نزد خودتان در دین خدا بدون این که خداوند در مورد حرام یا حلال بودن آن برهانی نازل کرده باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلَالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ} صدق الله العظيم [النحل:116].
{ و شما نباید از پیش خود به دروغ چیزی را حلال و چیزی را حرام گویید و به خدا نسبت دهید تا بر خدا دروغ بندید، که آنان که بر خدا دروغ بندند هرگز روی رستگاری نخواهند دید}
و مهمترین موضوع نزد خداوند این است که به دوری و اجتناب از گناهان بزرگی که از آنها نهی شدهاید پایبند و ملتزم باشید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلاً كَرِيماً} صدق الله العظيم [النساء:31]،
{اگر از گناهان بزرگى كه شما را از آن نهى كردهاند اجتناب كنيد، از ديگر گناهانتان درمىگذريم و شما را به مكانى نيكو درمىآوريم.}
آیا شادی در روز عید و پخش شیرینی بین کودکان از گناهان کبیره است! شما را چه میشود چگونه حکم میدهید؟ كساني كه به ناحق در دین خدا سختگیری کرده و افراطی هستند هلاک مي شوند .
ما شادی و شادمانی در عروسی را حرام نمیکنیم ولی رقص زنان در مقابل مردان حرام است و هرگونه گناه؛ برهنگی و شرب خمر هم حرام است؛ از خدایی پروا کنید که از خیانت چشمها و رازهای پنهان در سینهها آگاه است وبه ناحق بر مردم سخت گیری نکنید.
شاید یکی از انصار سخن مرا قطع کرده و بگوید:" آیا این به معنای حلال بودن موسیقی و غناء است؟" جواب ما این است که : بستگی به کلمات شعر دارد؛ اگر حاوی کلمات عاشقانه و تغزل باشد؛باعث اندوه و یا برانگیخته شدن احساساتی میشود که مورد نظر شهوترانان است و تلاش میکنند با آنها زنان شریف را به فتنه بیندازند. اما شعرعاشقانه برای همسرانتان را نمیتوانیم حرام کنیم؛ چون شاعراز روی محبتی حلال برای زنش شعر میسراید.اما اشعار فتنه آمیز باعث میشود کسانی که به خاطر شعرعاشقانه دنبال آنها میافتند گمراه و گرفتار هوی و هوس شده و به دام عشق حرام بدون ازدواج بیفتند. این حرام است چون از نقشهها و گامهای شیطان است چون باعث به فتنه افتادن زن و پاسخ دادن به درخواستی میشود که خداوند آن را حرام کرده است! برخی از شعرها؛ سحرآمیزند و ثناگوئی و تمجید باعث فتنه زنان آوازه خوان می شود. اینان شاعرانی هستند که کسانی را که پیرو شهوتند و از آنها پیروی کنند را از راه راست گمراه میکنند. به حق فتوا میدهیم که شعر عاشقانه درباره عشقهای حرام؛ در آیات محکم کتاب حرام شمرده شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿٢٢٤﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ ﴿٢٢٥﴾ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ﴿٢٢٦﴾}صدق الله العظيم [الشعراء].
{شاعران کسانی هستند که گمراهان از آنان پیروی میکنند. (۲۲۴) آیا نمیبینی آنها در هر وادی سرگردانند؟ (۲۲۵) و سخنانی میگویند که (به آنها) عمل نمیکنند؟! (۲۲۶)}
به خدا قسم اگر تمام الحان زیبای خود را برای گفتن شعر درمورد محبت خدا ورسولش به کاربرند؛ قلبها خاشع میشوند و باعث سکینه و طمأنینه بیشتر قلبی میشود؛ مانند زمانی که به لحن و شعر "طلع البدر علينا من ثنيات الوداع" گوش میدهید که باعث سرور شادی در وجودتان به خاطر محبت به خدا ورسولش میشود. از این که قلب خود را مشغول محبت به همسرانتان کنید بهتر است ؛ البته غزل وشعر خواندن برای همسرانتان را بر شما حرام نمیکنیم ولی به شمانصیحت میکنیم قلبتان را مشغول محبت خدا ورسولش کنید. و برای اطلاع بگوییم که کسی که به زنش بیش از رسول الله محبت داشته باشد؛ از مؤمنان نیست چون راز محبت به رسول الله درشدت محبت به خداوندی است که رسول را فرستاده است . و خداوند غفور و ودود است و شما نمیتوانید بین حب خدا و رسولش تساوی برقرار کنید و شایسته نیست چنین کنید؛ و باید یکی را از دیگری بیشتر دوست داشته باشید .
درمورد محبت به همسرانتان هم نمیتوانید عدالت را رعایت کنید ولو این که به شدت حریص باشید ولی نمیتوانید و یکی از آنها را بیش از دیگران دوست دارید. درمورد فرزندانتان هم همین طور است و نمیتوانید از نظر محبت بین آنها با عدالت رفتار کنید.
و حال به شراغ محبت خدا ورسولش میآییم؛ نمیتوانی بین محبت خدا و رسولش تساوی برقرار کنید و شایسته هم نیست چنین کنید. هرکس محمدرسول الله را بیش از خداوند دوست داشته باشد؛ به خدا شرک آورده است و جز خدا ولی و نصیری نخواهد داشت. چون خداوند برهان ایمان مؤمنان را در قلبشان نهاده و برهان این ایمان در این است که ببینند در قلبشان او را بیش از هرچیز دوست دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
{ بعضی از مردم، معبودهایی غیر از خداوند برای خود انتخاب میکنند؛ و آنها را همچون خدا دوست میدارند. امّا آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا، شدیدتر است. و آنها که ستم کردند،هنگامی که عذاب (الهی) را مشاهده کنند، خواهند دانست که تمامِ قدرت، از آنِ خداست؛ و خدا دارای مجازات شدید است}
آیا میدانید بیان حق فرموده خداوند تعالی: {وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبّاً لِّلّهِ}؛ چیست؟ یعنی در قلبشان خداوند را بیش از هر چیزی دوست دارند؛ اینان مؤمنان حقیقی هستند. برهان ایمان آنها به غیب در قلبهایشان است و میبینند در قلبشان بلاترین درجه محبت و دوستی نسبت به خداوند است. همانا که عاشق همیشه درپی رضای محبوب است و اگر بداند محبوب اوحزین است و راضی نیست؛ احساس سعادت نمیکند و اگر بداند محبوب او سعید و مسرور است؛ از سرور او شاد میگردد و اگر او را خشمگین و حزین یابد؛ از حزن او اندوهگین میشود چون رضوان محبوبش خواسته و گمشدهی اوست. شایسته نیست قلب چیزی را بیش از خدا دوست داشته باشد. اگر کسی را بیش از خدا دوست داشته باشد به خدا شرک آورده است وبرای خدا همانندی قایل شده است. برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّـهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّـهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ﴿١٦٥﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
{ بعضی از مردم، معبودهایی غیر از خداوند برای خود انتخاب میکنند؛ و آنها را همچون خدا دوست میدارند. امّا آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا، شدیدتر است. و آنها که ستم کردند،هنگامی که عذاب (الهی) را مشاهده کنند، خواهند دانست که تمامِ قدرت، از آنِ خداست؛ و خدا دارای مجازات شدیداست}
شاید یکی از انصار عزیزم بخواهد بگوید:"امام من؛ من همسرم را دوست دارم و به خدا تا او را سعادتمند و راضی نبینم؛ احساس سعادت نمیکنم؛ آیا این یعنی من به خدا شرک آوردهام؟" امام ناصر محمد یمانی در پاسخ او میگوید: خیر عزیز من؛ این محبت حقیقی است ولی اگر زنت چیزی از تو بخواهد که خدا راضی نیست و تو تلاش کنی خواسته همسرت را برآورده سازی تا رضایتش را به دست آوری؛ اینجاست که روشن میشود قلبت او را بیش از هرچیز دوست دارد و برای رضایت او کاری را میخواهی انجام دهی که خشم خدا را در پی دارد و اگر مؤمن هستید رضایت خداوند مهمتر و حق تر است.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــ
https://www.nasser-yamani.com/showthread.php?p=236414
حكم الغناء
الإمام ناصر محمد اليماني
28 - 08 - 1428 هـ
11 - 09 - 2007 مـ
10:05 مساءً
ــــــــــــــــــــ
حكم قمار و شرب خمر و موسیقی و اشعار غنایی ..
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، والصلاة والسلام على محمدٍ رسول الله وآله وجميع المرسلين ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدّين، وبعد..
برادر گرامی درمورد اشعار غنایی؛ موضوع به کلماتی باز میگردد که مغنی در غزل میخواند؛ و این عامل به فتنه افتادن بسیاری از دختران جوان شده که گرفتار هوس و سپس فحشا میشوند؛ پناه به خدا از فیلمها و نوارهای غنایی و غزلیات و کلماتی که عاطفه انسان را به حرکت درمیآورند و برای برخی از دختران جوان مانند این است که جادویشان میکند و وقتی یکی از مردان جوان نواری را به او هدیه کرده و میگوید:" هرچه که در این نوار آمده احساسات قلبی من برای توست"؛ به ان گوش داده و به دنبال آن میروند و به دلیل کلماتی که در شعر آمده اغوا میشوند. و دختران و پسران جوان اغوا شده از شعرا دنبالهروی میکنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ (224) أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كلّ وَادٍ يَهِيمُونَ (225) وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ (226)}صدق الله العظيم [الشعراء]
{سرگشتگان و گمراهان از شعراء پیروی میکنند.(۲۲۴)مگر نمیبینی که آنان به هر راهی بیهدف پا میگذارند (۲۲۵)و سخنانی میگویند که (به آنها) عمل نمیکنند؟! (۲۲۶)}
آنها در ستایش زنان مبالغه میکنند و زنان با این ستودن به فتنه میافتند و شاعر راست گفته که:
خدعـوها بـقولهم حــسـنــاءُ === والـغـواني يـغرهـن الـثــنـاء
نــظرة فـابـتسامة فـــســـلام === فـــكــلام فــمـوعـد فــلـــقـاء
فاتقوا الله في قلوب العـذارى === فـالـعـذارى قـلوبــهـن هـواء
با تعریف از زیباییاش او را گول میزنند
تمجید زن زیبا را اغوا میکند
نظری و لبخندی و سلامی
سخنی و قراری و دیداری
در برابر قلب دختران باکره تقوای الهی پیشه کنید
قلب دختران باکره بر اساس هوا و میل است
به خاطر اثراتی که نوارها و فیلمهای غنایی روی دختران جوان داشته و باعث فتنه آنان میشوند؛ حرامند و ضرر آنها بیشتر از نفع آنها برای مردم است . نزدیک نود درصد نوارها عاشقانه و غنایی هستند و تبدیل به وسیله فتنهگری شدهاند. چه بسا دختری با اهدای نوار غزل دچار فتنه شود و چه بسا شخصی با نواری از یک عالم دینی؛ هدایت گردد.
شعر خیر؛ خیر است و شعر شرّ؛ شرّ و اما درمورد موسیقی بدون کلام؛ من نه آن را حرام میکنم و نه حلال؛ همانا که فتنه در اشعار و صدای خواننده مرد یا زن است که عواطف افراد تابع هوس را با غزل تحریک میکند و قلب او را به سوی کسی که دوست دارد سوق میدهد و به دنبال این امر اگر راهی داشته باشد به ملاقات او میرود؛ به خصوص اگر نوار و فیلم خاطراتی را به یادش بیاورد و بعد از آرامش و خمودگی توفان به راه میافتد و همان طور که شاعر میگوید:
( فهَيَّجَ أشجان كان القلبُ ناسيها )
( اندوهی را که از یاد رفته بود بیدارکرد )
و نظر به ضعف انسان دربرابر توفان عاطفی اسباب فتنه حرام است. نگاه کردن؛ اشعار و غزل عاشقانه؛ خلوت کردن مرد و زن و شبکههای ماهوارهای بی بند و بار وغیره همگی از گامهای شیطان بوده و به خاطر فتنه انگیز بودن حرامند؛ این سختگیری نیست بلکه آسان کردن -زندگی- است.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاللَّـهُ يريد أَن يَتُوبَ عليكم وَيُرِيدُ الَّذِينَ يتّبعون الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيمًا (27) يريد اللَّـهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِيفًا (28)} صدق الله العظيم [النساء]
{خدا میخواهد شما را ببخشد ، امّا آنها که پیرو شهواتند، میخواهند شما بکلی منحرف شوید. (۲۷)خدا میخواهد کار را بر شما سبک کند؛ و انسان، ضعیف آفریده شده (۲۸)}
ولی موسیقی ویا اشعاری که از این دست نباشند نه حرامند و نه حلال؛ یعنی من نیز مانند گذشتگان درمورد آنها سکوت میکنم ومعنی سکوت کردن درباره چیزها این است که خداوند درمورد آنها سکوت کرده و درباره آن در کتاب خدا یا سنت رسول فتوایی داده نشده است ولی اگر به دنبال چیزی بهتر میگردیم؛ گوش کردن به قرآن یا نوار سخنان عالم دینی بهتر از گوش کردن به موسیقی است:
{وَاذْكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ} صدق الله العظيم [الكهف:24]
{و هرگاه فراموش کردی، و پروردگارت را به خاطر بیاور}
مگر غنایی که ذکر خداوند و تسبیح او در آن آمده باشد و این نوار خیر و این غنا گرانقدر است و علت کرامت داشتن آن ذکر و تسبیحی است که از خداوند شده است.مثل ابیاتی که ناصر محمد یمانی چهارده سال پیش و قبل از آنکه خداوند علم قرآن را به او بیاموزد سروده بود . من درآن زمان اشعاری را سرودم و با پروردگارم صحبت میکردم:
لا عــند ربـــاً أحــد واحــد هو الصـمـدا === ولــم يـــكُــن والـــداً أو كــــان مــولدا
ولـــم يـكن فـي الـوجـود كـفؤاً له أحـدا === قــبل الـوجــودا فــربّي كــان مــوجـــدا
وأسـتغفره في القصائد لـيس لي قـصدا === إذا تــعدى الــحـدودا غــير مــقــصـودا
تـعــلم بــمــا تـــحــتويه نــية الــعـبــدا === لي نية طـــــامحه والـــرزق مــحـدودا
طـــامـع لـــقُربا لــمن وجـهي له سجدا === يـاحــي قـــيوم دايـــم وانـت مـعـــبودا
ذكـــرك نــــعــيمي نعيم أكبر من الخلدا === رضــوان نــفســك نعـيما غير محـدودا
يــدي بـــيدك وأنـت الــقصد والــسندا === عــبدك دعــاء ليك يا من أنت مـحمودا
للـعبد مغـلول يـــدا فـــقـطـع الــــمــددا === ولا تــجـودا عــــلى مـن ليس له جـودا
بـــالــقـلب إيــــمان بــك يــالله لي زادا === لا زدتـــني بــالــــــبلايا زاد تـــشـديـدا
والـــحمدُ لك حـــمد دايـم عـاصر الأبدا === من قلب مـخلص في الحالين مـحمـودا
وحـــب لـــناس بــالــخيرات والــمـدى === مــن كــف خـلاق جـوده غـير محـدودا
وامـشي مـع النّاس بالإصلاح والسدا === وأطــفئ نـيار الــفـتن لا كنت مـسنـودا
وأنـــصـــر الله والـــطـاغــوت بــــاهدا === بــــالـيد والــــقـول لا بالـــقلب مـكنودا
هـذه صفاتي صــــفات الأب والـــجــدا === ومــن يــكـــذب حـــقيقـه كان مـنقـودا
لا بُـــد مــــرقاء لأمـــالي ولـلـمـــجــدا === بـــإذن ربّي أحــقــق كلّ مـا ريـــدا
مـــا راد ربّي فــــلا ردا لـــــمــا رادا === ومـا نـــريــدُ بـــــــما لا راد مـــردودا
مــــيئـس مــن الله لاما نا ادخـل اللحدا === والـــضن بـــــالله كالإيـــمـان مـعـقودا
واخـــتـم صـــلاتي ولا يُحصى لها عدا === على محمدٍ رسـول الله مـشـهودا
این اشعار حاوی تسبیح و تقدیس پروردگارم هستند که اجر دارد در حالی که غزل-عاشقانه- بارگناه دارد.
و اما درمورد قمار و شرب خمر؛ این امور حرام هستند چون پلید بوده و منجر به اعمال شیطانی خواهند شد که مصائب بزرگتری را در پی دارند. و اما قمار باعث دعوا و حتی کشتن یکدیگر برای خوردن مال دیگران به باطل خواهد شد و اما شرب خمر منجر به فحشا میشود؛ عقل زایل شده و فرد اعمالی انجام میدهد که عمری پشیمانی درپی خواهد داشت.
و اما فرموده خداوند تعالی: { فَاجْتَنِبُوهُ }[المائدة:90]، یعنی از بارها که محل مشروبخواری و مأمن قماربازان و قمار است دوری کنید تا مرتکب اعمالی که خداوند بر آنان حرام کرده نشوند. علت تحریم هم این است که درجمع؛ ضرر آنها بیش از منافع آنها بوده و پلیدی از اعمال شیطان است. پلیدی قلب را آلوده میکند و اصل انسان: باطن اوست و اگر باطن انسان درست شد؛ ظاهر او نیز درست میشود و اگر باطن آلوده و ناپاک شد؛ ظاهر نیز آلوده و ناپاک میشود.
و اما درمورد میلاد رسول الله؛ خداوند برای هیچ یک از اعیاد میلاد، برهانی نازل نکرده ولو عید نزول قرآن باشد تا آیات فرقان نازل شده را بیاد آورند.علت هم این است که با بزرگداشت انبیا دچار مبالغه نشده و با این مبالغه گرفتار شرک نشوند.
أخوكم الإمام ناصر اليماني.
https://www.nasser-yamani.com/showthread.php?p=211401
سايت امام مهدى ناصر محمد يمانى