01-05-2021, 11:51 AM
پرديس فناوري کيش طرح مشاوره متخصصين صنعت و مديريت گروه اجرائي و عمران
شالوده های مذهبی و کاخ ها
شالوده های مذهبی و کاخ ها
استانبول از آغاز معماری بیزانسی در قرن ششم پیش از میلاد از موقعیت جغرافیایی خود لذت می برد. این کشور بسفر را که مرز میان اروپا و آسیا بود و یک راه آبه باریک، به نام گولدن هورن، داشت که توسط بلندی های پر از صخره محافظت شده بود و سبب ایجاد پناهگاهی امن در برابر طوفانهای سهمگین زمستان طولانی شده بود توصیه کرد. محمد II از مکان نگاری آن بهنگامی که کاخ جدید خود را شروع کرد (1465) بهره برداری کرد (این محل اکنون به نام سرای دروازه توپ شناخته شده است)، این محل مسلط به دریای مرمره، گولدن هورن، و بسفر با کلیسای هاگیا سوفیا در بیرون از دروازه هایش بود. هر چند که شهر چیزهای جالب بیشتری داست. طرز ساخت آن همانند روم، بر روی هفت تپه بود که از ساختار و معماری با نمود و چشم اندازی دعوت می کرد، جمعیت و سکنه شهر بیزانس در دوره محمد دوم در قرن شانزدهم توسط ساختمان های متعدد و مجلل و با شکوه شهری در حال تکمیل بود. به استثنای کاخ ها، این ساختمان ها دارای ساختاری اسلامی و ویژگی مذهبی بودند. سکنه مهم مانند مصری ها، امریکایی ها و یهودی ها بنا به دلایل امنیتی اصلا به وی دسترسی نداشتند و نمی توانستند از توانایی های او به نفع خود برای اقامت به نفع خود در هورن گولدز استفاده کنند.
طاحان نوین همانند نقشه کشان و برنامه ریزان شهری بویژه در سرزمین مادری آنها الگوهایی شناخته شده بودند، خود را سازندگان محیط شهری می دیدند. چنین نگرانی هایی برای سیسان وجود نداشتند. کشور عثمانی برنامه ریزی شده و بدون طرح نبود، اما توسعه آن فرایندی پیچیده بود. مقیاس های و اندازه گیری های بنیادی گرفته شده توسط محمد بر تجدید جمعیت شهر که مستلزم تغییرات آنی بسیاری بودتحمیل شد. متعاقبا طراحان دادگاه عثمانی از تاثیرات پروژه های عملی بزرگ بر روی افکار محاط آنها به جط حوزه های عمومی مانند میادین اسب سواری و خیایان هایی مانند دیوان یولو آگاه بودند، آنها می توانستند فرصت کمی برای درک و یا اجرای ساختمانهایی که توجه آنی را بخود معطوف کرده بودند داشته باشند. استانبول که در ملاقات سال 1537 با سینان روبرو شد، در بخش های جزئی شهری هماهنگ مانند توده های طراحی شده پیچیده جداگانه نبود اما با پلکان های مارپیچ خیابانها به هم وصل بودند. در هنگام مرگ وی تعداد کمی از آنها باقی بودند. تعریف سینان بعنوان یک شهروند در جاکمعه مدرن زمان درستی نداشت.
مشارکت سینان و نقش وی در شهر سازی و متمدن سازی فضی شهری عثمانی بیشتر در کاخ های سخته شده مجلل وی، شاید متناقض به نظر می رسید. کار وی در سرای در توپی که بیشتر در ارتباط با تعمیرات آشپرخانه های امپراطوری که دارای مخازن پخت بزرگ در 1574 بودند توجه بیشتری را معطوف به این بخش کرد و در مرور مراد سوم بیشتری توجه را به خود اختصاص داد. علاوه بر این، با وجودی که کاخ ابراهیم پاشا در اسپریس (1521 تا 1524) تنها بنای باقی مانده از هنری ها و کارهای بزرگ وی از قرن شانزدهیم است که تا کنون باقی مانده است، کارهای متعدد سینان بر روی کاخ ها بویژه برای خانم های کاخ سلطنتی و وزرای سلیمان: مانند سلیم دوم و مراد سوم تنها با اختلافات بسیار کمی توسط همه راسالات بیوگرافیکی لیست شده اند. آنها شامل مدارسی برای نسخ امپراطوری مانند سرای گالاتا؛ عمارت های کلاه فرنگی و یا جایگاه های سرپوشیده؛ و نیز بیتوته و ادرهای شکار در داخل و خارج از استانبول بودند. کاخ ها ر نمی توان بعنوان بخشی سازنده در فضای شهری مورد توجه قرار داد. در بخش انتخاب شده، مولفه های مشتمل و اجزای سازنده و ظاهر نهایی آنها تنها موضوع ارائه مربوط به معماری نبودند، اما به این دلیل که مراکز مدیریتی بزرگ دارای دسته هایی از خدم و حشم، برده ها، اتاق ها و کسبه به خدمت گرفته شده مانند افرد ثابت، ساختمان های دور افتاده و مزارع و باغ های پهناور به شمار می رفتند، تاثیر آنها بر روی محوطه اطرافشان خیلی بعید بود. حتی همانطور که مولر وینر اشاره کرده است، در بخش های بسیار بازتر، کاخ های سلطنتی مربوط به زمان سینان مانند کاخ ناپدید شده اسکودار، سرای کاواک، که سینان در ساخت آنها مشارکت داشت نیز تنها از مناظر و چشم اندازهای دریایی چه بسفر و چه مرمرده بهره برداری نکردند؛ منظره طبیعی آنها می توانست حتی مهم تر از عمارت هی کلاه فرنگی و یا منزلگاه هایی با دیواره هایشان باشد. در حقیقت مصطفی علی در دهه 1580 بر ساس مباحث خود در رابطه با مردود شناختن امپراطوری عثمانی در زمان خود در زمینه افراط سلاطین موفق در ساخت و حفظ کاخ ها مطالبی را نوشته است.
بیشتر اطلاعات ما در این زمینه ها برگرفته از اطلاعت سیاحان معاصر و مورخین نگاره ها و موارد ثبتی عثمانی در رابطه با تعمیر و نگهداری از این بناها است، همه این اطلاعات بیانگر این هستند که استانبول شکوه کمتری از قاهره در زمان سلاطین مملوک و یا روم در زمان رنسانس پاپ ها ندارد. می دانیم که تمرکز آنها بیشتر بر روی دیوان یولو، کانال و مسیر حرفه ای از ایاصوفیه به سلیمانیه و نیز بر روی مسیر اسپریس جایی که سمت جنوبی و قصز و عمارت بزرگ احمد اول ساخته شد بودند . هر چند طراح قضصر به صورت موروثی سلطنتی بود و خط مرزی میان عمارت و نابخردی هرگز معلوم نشد. در بهترین حالت آنها موضوعی برای تعویض بنیادی و یا حتی ویرانی کلی بر اساس هوس مالکین خود بودند؛ بطوری که تغییر کلی یافته و نیمی از آنها از چوب ساخته می شد و تا حد زیادی در برابر آتش آسیب پذیر بودند، این امر سبب ویرانی و غارت استانبول شد. کاخ هایی که سینان برای چهار وزیر ساخت در اصل مخصوص ساکنین صاحب منصب بودند که بعد از وزیر به جانشین و یا وراث او منتقل شدند و متعاقبا حفظ آنها در کتابهای قرن هفدهم درج شده است. هر چند که کاخ های بسیاری، بویژه کاخ هایی که یک وزیر از پیمان ازدواج با خانواده امپراطوری مصون نبود، بهانه ای برای مصادره دولت و تغییر کاربری و گاهی ویران سازی کلی برای ایجاد فضایی برای تاسیس مراکز دینی بودند. برای مثال سوکولو محمد پاشا قصری در ایاصوفیه داشت که توسط راثه وی در 1018/1609 سالی که کار مسجد آبی برای تخریب و ادامه کار شروع شده بود به احمد اول فروخته شد. قصر کادیرگا هم برای او یاهمسرش اسماهان سلطان دختر سلیم دوم (1585) ساخته شد که در سویی دیگر به نظر می رسد سکنه پنهان دیگری داشت، این قصر هم تا زمانی که توسط احمد سوم در سال 1724 به اختیار گرفته شد در دست وراث بود.
در شرح وقایع، ساخت شهزاده (تصویر 20) ، صلازاده مصطفی به چیزی شبیه به یک رقابت اشاره کرده است، بطوری که مهندسین و طراحان نقشه های معماری همراه با تزئینات فوق العاده ای را برای سلطان که آنها را به خاطر توجه به وی انتخاب کرده است ارائه کرده اند. هر چند که هیچ گواه دیگری برای این تجربه در بارگاه عثمانی و سینان وجود ندارد، یکبار در قصر بعنوان طراح بارگاه، به دشواری از اختیارات خود برای کار به این روش استفاده کرده است. برای بیان این که این انتخاب سلطان بود، امری کاملا چاپلوسانه برای انتخاب طرحی خاص که می توانست نتایج بیشتری برای او داشته باشد بود. اما حتی اگر هیچ رقابتی در اینجا برای سینان وجود نداشت،، او می توانست طراحی های متناوب دیگری را دشته باشد و طرحی را که نهایتا سلطان انتخاب می کرد مطابقت دهد. با تاسیس ساختمان های وسیع این چنینی و برنامه ریزی و طراحی های داخلی آنها می تونست مقدم بر هر امر دیگری باشد. همچنین بی تردید او بعنوان نقشی مهم در تصمیم گیری برای محل استقرار اصلی محسوب می شد. این تصمیم گیری ها مربوط به عمارتهای عمیق و اصلی تا تصمیم گیری های عملی و اصلی توسط سینان و ولینعمت های او می شد، این تصمیم ها شامل تعیین مولفه های لازم و میزان اهمیتی که باید به آنها داده می شد بودند. سیستم علمی عثمانی همانطور که در دوره محمد دوم تاسیس شد، نیازمند کاندیدهایی برای ارشدترین دفاتر قانونی برای کار در میان یک سری مدرسه ها و چهار مدرسه الحاقی به سلیمانیه برای دوره های اولیه بود. همچنین این مولفه ها می توانستند شامل بیمارستانی برای اطبا و یا مدرسه ای ای برای محققین معتبر (دار الحدیث) باشند. تجربه عملی وسیع سینان در هر موردی، او را برای ایفای نقش مدیریت و رهبری و انتخاب اجزای مورد نیاز برای سازه های وی مانند ساختمان های حقیقی مستثنی می کرد.
وقتی به سینان به عنوان طراح و برنامه ریز می اندیشیم تا یک شهروند، بلافاصله متوجه سلیمانیه، همان بنای فوق العاده سلیمان در استانبول (1557) می شویم. همانند قصرها، ساختمان های سلیمانیه متمرکز بر روی خروجی یا رود کوچک گولدن هورن و دریای مرمره بودند. در مرکز یک گردشگاه بزرگ مسجدی در یک باغ محصور وجود دارد که در مقابل آن حیاط عمارت و پشت آن دیوارهای مقبره سلطان هورم (1558) و خود سلیمان (1566 تکمیل شده در 1967) بود. اطراف گردشگاه چهار مدرسه؛ یک حمام؛ مدرسه سنتی دارالحدیث و مدرسه خواندن قران به نام دارالقران؛ یک مدرسه قران؛ یک مدسره طبی؛ یک بیمارستان؛ یک کاروانسرا و یک عمارت قرار دارند، برخی از آنها در راستای شیب گولدن هورن ساخته شده اند و شاید دلیل این امر تقویت عمدی وسعت محل بود.
دفاتر حساب سلیمانیه که فقط سالهای بعد را در ارتباط با کارهای ساختمانی پوشش دادند، اطلاعات مربوط به حفریات بنیان گذاری ساخت و خاک برداری و خیابان کشی را ارائه می کردند و اطلاعات خوبی را در رابطه با نقاط جهت گیری فردی سینان و اهمیت آن بر روی نتایج ارائه کردند، این اطلاعات منبع مجازی ارزشمندی برای تجارب طراحی و ساخت و معماری و مدیریت ساخت در قرن شانزدهم محسوب می شدند. این اطلاعات بوضوح اولویت ها و موانع مالی سینان را نشان می دادند.
اولین منببع ثبت دوره زمانیاول محرم 961 و شعبان 966/7 یا دسامبر 1553 تا 1559 تا مارس 1559 را شامل می شود و توافق های نهایی را با بسته شدن کتب و ارائه حساب ها به سلطان نمایش می دهد. هزینه نهایی 26251939 آکشه همه خریدهای مربوط به مواد ساختمانی، کارمزدها و حقوق های نیروی کار، مدیران و واحد حسابداری، حمل و نقل و هزینه های فوق العاده را پئش داد. در برابر چنین محاسبات اشتباه بسیار بزرگی نیز فراوان بودند و این امری انتقادی برای پیش بینی های ضعیف سینان محسوب می شد.
ویژگی متمرکز بروکراسی عثمانی در این زمان همه حجم قابل ملاحظه ای از تعبیه را نکاست. محاسبات عثمانی در قرن شانزدهم، همچنان به صورت ممتد ادامه داشت ما نباید احتمال مشارکت های اولیه سینان را در تجربه ساختاری عثمانی رد کنیم. خوشبختانه، آنها مدلی را برای حساب های مربوط به ساخت و ساز مسجد احمد اول (مسجد آبی) در استانبول ایجاد کردند که همراه با مجموعه ای از قوانین و فرمان های امپراطوری و مستندات آن (کتابخانه سرای درب توپ 1424) در ارتباط با کارهای مربوط به سلیمانیه که توسط کالندر پاشا و حسابدار احمد پاشای اول انجام شدند بود. بدون این راهنما یا دستورالعمل مربوط به حساب های سلیمانیه، ادامه کار برای او همه آسان تر از ما نبود.
همانند یافته های ایجاد شده کالج آکسفورد توسط روسا و صدر اعظم انگلستان برای آموزش کارمندان در رده های بالاتر دفتری، مدارس و ماکز دیگر در ارتباط با سلیمانیه موسسات خصوصی محسوب می شدند. در حالی که بنیان ها و مراکز دینی ساخته شده توسط سینان همراه با کاروانسراهایی مانند لوله برگاز در ترکیه و نیز در عمارت عتیق ولید در اسکودار، مکان هایی عمومی بودند که نمی دانیم جزو مکان های آزاد بودند و یا پولی و می توانستند نقش های دیگری را ایفا کنند. همانند لوله برگاز در زمان برقراری کمپ ارتش و یا جابجایی درگاه به ادرین و یا فیلیبه این مکان بعنوان محل استقرار یا پادگان محسوب می شد. و یا می توانست به صورت استراتژیک در پایانه ها و یا اسکله ها در مسیرهای تجاری بین المللی قرار بگیرد و یا مانند فونداچی در ونیز معاصر، محلی برای مالیات های سودآور بر روی تجارت اروپا و شرق محسوب شود.
هر چند که هرگز اینکه کدام مولفه عمومی است مشخص نشد. عمارت که ویژگی ممتاز و برجسته در مجموعه سلیمانیه است را در نظر بگیرید. شناسایی محوطه یا حوزه های آشپزخنه در متعلقات و شمایم تابعه عمارت کاری سخت است و با توجه به اندازه کلی بنا و وفور آذوقه اختصاص یافته به آن، این عمارت می توانست فقط برای ساکنین و خدمه ای که در آن کار می کردند ساخته شده باشد. آیا در ابتدا این بنایی عمومی بود، می توانست برای تعداد زیادی از بیگانگان بد نام باشد که چندین بار در روز تردد داشتند و رفتاری نامنظم را داشته باشند- و بر اساس قضاوت بر روی نام یکی از خیابنهای فعلی در میدان عمومی سلیمانیه، بازار تریاکی که امری بود که بعدا رخ داد می توان دلیل بر این مدعا یافت. و حتی اگر عمارت های ترکیه عثمانی محل هایی عمومی محوب می شدند، باز همه به معنای عمومی بودن بنیان پادشاهی نبود.
در مورد سلیمانیه، دوره هفت ساله ساخت و ساز سبب چاره اندایشی های بعدی زیادی شد. برای مثال سایت ساخت توسط دستاوردهای بعدی در 1552، زمانی که مسجد ساختمان های متعدد دیگری از عمارت را داشت که در دست ساخت بودند توسعه صورت گرفت، بی تردید در حاشیه تراس های معماری هنری و نیز اختصاص فضای بیشتر برای مدرسه ای که در راستای گولدن هورن هدایت می شد این تغییرات صورت گرفتند. در همان سال ما در رابطه با احاق بیمارستانی به عمارت و سایت جدیدی برای مدسه سنتی، جایگیری آن بر اساس تعداد دانش آموزان کافی نیست خوندیم. وقتی نگارش دفاتر مالی باقیمانده شروع شد، در سال 1553 با وجودی که عمارت (آشپزخانه) و بیمارستان باید در دست ساخت می شدند، هیچ چیزی از مدرسه بیان نشد. یکی از این موارد نهایتا راه کاری بعدی بود که نهایتا تنها سه مورد توضیح داده شد نه چهار مورد.
سوالی که در این جا مطرح است این است که تاریخ وقوع برای سینان در نظر گرفتن منافع وکیل یا نماینده امپراطوری بود که یکی از ویژگی های مرسوم فرمانروایی مسلمان محسوب می شد. جریان ماندگار و پایداری از افکار مسلمان وجود داشت که پرژه های بزرگ ساختمانی را مکروه می دانست اما نیکوکاری و منافع هم باید جبهه خود را می دیدند، و به همین دلیل است که شاید پروژه های کوچک تر اهداف سینان و اطرافیانش را بهتر نشان می دادند. با سبک های ساخت فعلی و فناوری روز مواد دیگر جای کمی برای اقتصاد باقی می گذارند. امتیازات مربوط به اضمحلال یک قلعه و یا اشتباهات عمومی دیگر در ساخت و معماری امپراطوری عثمانی این اخطار را می دادند که طراحان عثمانی هیچ راهکاری نداشتند اما باید با فاکتورهای ایمنی اغراق آمیزی کار می کردند: در حقیقت کم بودن عیب و نقص ساختاری در کارهای باقیمانده از سینان، با وجود نشست ها و مواقع مشکل ساز و آسیب های گریز ناپذیر ناشی از زلزله، این نمایشی واضح از پیش بینی و هوشیاری او بود.
سلیمانیه همانطور با شکوه هیچ نابخردی نداشت (شکل 22). مجموع 26 میلیون اکشه که چیزی در حدود 580 هزیار سکه طلای ونیز بود، برای حساب های سال 961-6/1553 تا 9 بود که بارکن آن را در حدود 49 درصد از مجموع هزینه های پیش بینی می کند که پیش بینی برای 1530 محسوب می شد و کمی بیش از یک شانزدهم درآمد سالانه عثمانی و کمتر از درآمد سالانه مصر بود. در مجموع بیش از 26 میلیون اکشه از حساب شخصی سلطان بود . اگر ما آن را بعنوان طلای ونیزی فروخته شده به او در سال 1532 توسط کنسرسیوم کالاهای ونیزی فرض کنیم، هزینه تمام شده برای او 155000 مسکوک طلای قدیم می شد، سلیمانیه حتی با در نظر گرفتن هزینه های کاگیتانه و حتی کرک چشمه و هزینه های تعمیر و نگهداری سه هزار سرچشمه یا منبع به نظر بسیار پر هزینه و افراطی می رسد. علاوه بر آن، حتی اگر این ضرورتا بنیادی خصوصی بود، تاثیرات جنبی آن بر روی منافع عموم قابل توجه و ملموس می نمود.
در ارتباط با سوال تاثیر گذاری می توان به تنواع افراد و مواد مربوط به ساخت عمارت های امپراطوری اشاره کرد. شاید این خوشی شانسی است تا مدیریت خوب، ساختمان های سلیمانیه هم زمان با جنگ های بزرگ عثمانی نبود. این امر خوب به نظر می رسید. برای رویه هایی که به کسب چهار گرانیت یکپارچه برای سلیمانیه در سال 1551 توجه داشتند، کمترین هزینه های صرف شده و افراطی را در بر داشتند (شکل 23). این بخش شامل ساخت بندرگاه خاص در الکسندریا با استفاده از چوب های الوار فرستاده شده از جنگل های پشت داردانلز بود؛ ساخت ساختمان دو کشتی مربوط به نیروی دریایی سنگین (که یکی از آنها در بازگشت از الکساندریا گم شد) در کارگاه داردانلز و در سال بعد تقویت بعدی بندرگاه هایی در تریپولی (ترابلس در لبنان) و کشتی ها بیشتری از لبنان و تندیس يوپیتر در بالبک بود تا تعدادی از موارد مورد نیاز انجام شوند.
در حقیقت پیشگیری از این عقیده که اجرای این کار امری دستی و سر هم بندی است سخت است؛ هر چند که فرمان هایی که سبب انگیختن آن شد به طور شگفت انگیزی در نمود غثر ضروری به نظر می رسیدند و گلرو نسیب اوغلو کافادار شاید در مطابق دانستن این فعالیت دیوانه وار با ژوستینی هایی که سنگ های مرمر را از دور دست و به صورت وسیعی در دنیای کلاسیک جمع آوری می کردند تا در هگیا سوفیا استفاده کنند حق داشت.
مسلما سازمان تجاری ساخت در عثمانی به میل و نفع سینان کار می کرد. ویژگی بیشتر تیرهای چوبی و سنگ های ساختمانی در مجموعه های ساخته شده توسط سینان میزان قابل توجهی از استاندارد سازی را در بررسی ها و محوطه های چوبی تایید می کرد. این امر بدون شک تا حد زیادی نیروی کار را ذخیره می کرد و کار اجرایی می بایست به طور قابل ملاحظه ای طی تصدی سینان با هدف ساخت سازه های بزرگ تر و سریع تر توسعه می یافت.
تهیه مواد استراتژیک مانند آهن برای تیرچه ها و مس برای پسچ های دستی و یا پوشش کف مساله ای مشکل زا بود زیرا سازمان متمرکز معادن و فناوری سنتی آن تامین را تا حد زیادی نامطابق و کمتر از میزان لازم برای پاسخگویی به نیازها می کرد. مس در کل بسیار ضروری بود زیرا اگر آناً برای پیچ های دستی در دسترس نبود، تکمیل ساخت به چند ماه و یا سال تعریق می افتاد و از آنجا که بنیان های بناهای سلیمان باید به شکلی همزمان و مشابه با کار بر روی سرای درب توپخانه و قصرهای پادشاهی به انجام می رسید سبب بوجود آمدن مشکل می شد.
این مشکل با مراجعه به بازار آزاد که مس و آهن را قاچاق می کردند ، و نیز قرض گرفتن از برخی برای تهیه آنی ملزومات پرداخت آنها در زمان کاهش فشار به مقدار زیادی حل شد. مراجعه به بازار به طوری که به نظر می رسید مخالف با عقاید عمومی و مهمل نبود، همانطور که سر ویلیام هاربورن در 1579 گزیارش داده است، عرضه بیش از تقاضا ط دوره هایی برای مس وارداتی وجود داشت که به دلیل تقاضای سیری ناپذیر ارتش برای تهیه مهمات بود و بیشتر این مس وارداتی سر از بازاهای ساختمانی درمی آورد. این امر به شکلی هموار و سریع ادامه داشت و وجود تعارض های بسیار تقاضاها برای مواد استراتژیک، جنبه دیگری از نبوغ سینان را بعنوان برنامه ریز و طراح و مدیر کارهای سلطان نشان می دهد.