21-01-2021, 01:25 AM
((نوشتن این کتاب سختترین کاری ست که تا به حال انجام دادهام. اینکه خودم را در معرض آسیب پذیری قرار دهم کار آسانی نبود. مواجهه با خودم و اینکه زندگی در بدنم چگونه بوده کار آسانی نبود، ولی این کتاب را نوشتم چون احساس کردم لازم است. در نوشتن سرگذشت بدنم، در گفتن این حقایق راجع به بدنم، حقیقت خودم و فقط خودم را به اشتراک میگذارم. درک میکنم اگر آن حقیقت چیزی نباشد که دلتان بخواهد بشنوید. حقیقت من را هم ناراحت میکند. ولی همچنین میگویم، این کتاب قلب من است، چیزی که از قلبم باقی مانده. در این کتاب شدت گرسنگیام را نشانتان میدهم. در این کتاب، سرانجام خودم را رها میکنم تا آسیبپذیر و انسان باشم. در این کتاب، در آن رهایی کیف میکنم، ببینید که تشنه چه چیزی هستم و حقیقتم به من امکان داد تا چه چیزی را خلق کنم))
همانطور قسمتی از متن را خواندیم تقریبا به موضوع کلی کتاب پی بردیم، کتاب درباره افراز نا امیدی است که فکر می کنن به هیچ دردی نمیخورن در واقع نویسنده با قلم تلخ و صریحش با ایده پردازی از بلایی که سر بدنش آورده است ذهن مخاطب را درگیر آسیب های روحی و جسمی می کند و مخاطب این کتاب ساعت ها میخکوب هنرنمایی نویسنده میخکوب داستان می شود.
همانطور قسمتی از متن را خواندیم تقریبا به موضوع کلی کتاب پی بردیم، کتاب درباره افراز نا امیدی است که فکر می کنن به هیچ دردی نمیخورن در واقع نویسنده با قلم تلخ و صریحش با ایده پردازی از بلایی که سر بدنش آورده است ذهن مخاطب را درگیر آسیب های روحی و جسمی می کند و مخاطب این کتاب ساعت ها میخکوب هنرنمایی نویسنده میخکوب داستان می شود.
درب اتوماتیک شیشه ای