27-08-2020, 03:54 AM
روشهای اندازهگیری میزان تخلخل و سطوح مؤثر (BET)
ارسال شده درآگوست 27, 2020 » توسط : محمد حتم خانی » دسته بندی ها: اخبار صنعت » (۰) دیدگاه
پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره متخصصین صنعت ومدیریت-گروه شیمی
روشهای اندازهگیری میزان تخلخل و سطوح مؤثر (BET)
1- مقدمه
اندازهگیری مساحت سطح، حجم و توزیع منافذ، دارای کاربردهای متعددی در مطالعه کاتالیستها، کربن فعال، مواد دارویی، سرامیکها، پلیمرها، رنگها، پوششها و نانولولهها است. از اینرو روشهای مختلفی جهت اندازهگیری مساحت سطح و تخلخل، مورد توجه قرار گرفته است که میتوان به روشهای میکروسکوپی و روشهای مبتنی بر جذب اشاره کرد. اگر یک ماده جامد غیرقابل نفوذ بوده و شکل کاملاً پایداری داشته باشد، مساحت سطح کل آن به صورت تقریبی قابل اندازهگیری است. اما در مورد نمونههایی با ساختار متخلخل، جهت تعیین میزان تخلخل و همچنین مساحت سطح کل آن دشواریهایی وجود دارد. یکی از مهمترین روشها جهت اندازهگیری دقیق مساحت کل نمونههای متخلخل روش BET است که بر اساس جذب برخی گونههای مولکولی خاص در حالت گاز روی سطح آنها استوار است. با توجه به اهمیت تعیین میزان مساحت کل و تخلخل در نانومواد، ابتدا لازم است تا با مفاهیم اولیه نظیر تخلخل، اندازه تخلخل، سطح ویژه و حجم ویژه تخلخل آشنا شد.
1-1- مفهوم تخلخل
اکثر مواد جامد در داخل ساختار خود دارای حفراتی هستند که تحت عنوان تخلخل شناخته شده و بر اساس اندازه، نوع و شکل خود تقسیمبندی میشوند.
اندازه تخلخل
براساس دستهبندی که توسط آیوپاک (IUPAC) صورت گرفته است، ساختار محیط متخلخل با توجه به میانگین ابعاد حفرهها، میتواند حاوی حفرههایی کوچکتر از 2 نانومتر با نام میکروحفره، حفرههایی بین 2 تا 50 نانومتر با نام مزوحفره و حفرههایی بزرگتر از 50 نانومتر با نام ماکروحفره باشد [1].
شکل 1- دستهبندی آیوپاک بر اساس اندازه حفره [1].
نوع تخلخل
بر اساس شکل و موقعیت حفرهها نسبت به یکدیگر در داخل مواد متخلخل، حفرهها به چهار دسته زیر تقسیم میشوند:
حفرههای راه به در (passing pores)، حفرههای کور (dead end pores)، حفرههای بسته (closed pores)، حفرههای متصل به هم (inter-connected pores).
در شکل زیر به صورت شماتیک این حفرهها نشان داده شدهاند.
شکل 2- نوع تخلخلها بر اساس شکل و موقعیت [2].
شکل تخلخل
شکل تخلخل براساس هندسه آن به 6 دسته استوانهای، مخروط ناقص، لایهای، قطرهای و چاهکی شکل طبقهبندی میشود که در شکل زیر به صورت شماتیک نشان داده شده است.
شکل 3- شکل تخلخل براساس هندسه [2].
2-1- اندازهگیری تخلخل
در تعریف و بررسی تخلخل سه پارامتر سطح ویژه، حجم ویژه تخلخل و درصد تخلخل مطرح میشود که به صورت زیر تعریف میشوند:
سطح ویژه
عبارت است از مساحت کل جسم متخلخل تقسیم بر جرم آن:
درصد تخلخل
عبارت است از درصد حجم مجموع حفرات تقسیم بر حجم کل جسم:
2- روشهای اندازهگیری مبتنی بر تصویر
پس از آشنایی با مفاهیم اولیه، به معرفی روشهای مورد نظر جهت تعیین سطح ویژه و تخلخل پرداخته میشود. روشهای مختلفی جهت تعیین میزان تخلخل و سطح ویژه وجود دارد که هر یک بر اساس یک خاصیت فیزیکی خاص استوار است. در این میان میتوان به روشهای مبتنی بر جذب، تفرق و روشهای تصویری اشاره کرد. در ادامه به معرفی مختصر هر یک از این روشها پرداخته میشود.
1-2- میکروسکوپ الکترونی روبشی (Scanning Electrons Microscope)
میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) یکی از ابزارهای مورد استفاده در فناوری نانو است که با کمک پرتوهای الکترونی تصاویر اجسامی به کوچکی 10 نانومتر را برای مطالعه تهیه میکند. SEM اطلاعاتی از جمله توپوگرافی نمونه شامل خصوصیات سطح؛ مورفولوژی شامل شکل، اندازه و نحوه قرارگیری ذرات در سطح جسم؛ و ترکیب شامل اجزایی که نمونه را میسازند در خصوص نمونه در اختیار میگذارد. با توجه به موارد اشاره شده، مشاهده سطح به وسیله میکروسکوپ یک روش وقتگیر محسوب میشود. اگر یک ماده جامد، غیرقابل نفوذ باشد، شکل پایداری دارد و مساحت سطح آن به صورت تقریبی قابل اندازهگیری است، ولی بسیاری از نمونهها دارای ساختار متخلخل هستند و تعیین دقیق سطح و میزان تخلخل در آنها با این روش ممکن نیست [3].
2-2- میکروسکوپ الکترونی عبوری (Transmission Electron Microscope)
این روش به ندرت جهت اندازهگیری تخلخل مورد استفاده قرار میگیرد و در اندازهگیری تخلخلهای متصل به هم محدودیت دارد. این روش تنها در مورد تعیین میزان تخلخل مواد با حفرات منظم و همجهت، کارایی دارد [2].
3- روشهای اندازهگیری مبتنی بر پراش
تفرق نوترون زاویه کوچک (Small Angle Neutron Scattering) و تفرق پرتو X زاویه کوچک (Small Angle X-ray Scattering) از جمله آنالیزهای غیرمخربی هستند که اطلاعاتی پیرامون پارامترهای ساختاری نظیر توزیع اندازه دانه (یا تخلخل)، سطح ویژه و درجه پراکندگی (degree of dispersion) در نانوپودرها، نانوکامپوزیتها و سیستمهای متخلخل در محدوده nm 100-1 ارائه میدهند. چون این روشها قادر به آنالیز حفرات باز و حفرات بسته هستند، اندازهگیری تخلخل مواد با نفوذپذیری ضعیف هم از جمله کاربردهای آنها به حساب میآید. البته وقتی SAXS جهت مواد نانومتخلخل به کار رود، دقت پایینی خواهد داشت. از جمله محدودیتهای این دو روش میتوان به قیمت بالا و همچنین دشواری تحلیل نتایج اشاره کرد که استفاده از آنها جهت تعیین میزان تخلخل را محدود ساخته است [2].
4- تخلخلسنجی جیوهای (Mercury Porosimetry)
این تکنیک یک روش بررسی تخلخل مواد مانند اندازه تخلخلها، حجم تخلخل در سطح و حجم ماده و چگالی مطلق ماده است. اساس اندازهگیری تخلخل با این روش به این صورت است که جیوه با فشار بالا وارد تخلخلهای نمونه شده و با اندازهگیری میزان فشار لازم برای مقابله با کشش سطحی مایع و ورود آن به تخلخل میتوان اندازه تخلخل را محاسبه کرد. به کمک این روش نه تنها میزان تخلخل بلکه توزیع خلل و فرجها را نیز میتوان تعیین کرد [4-5].
5- روشهای مبتنی بر جذب
اساس کار اندازهگیری تخلخل و سطح در این روشها بر پایه جذب سطحی ماده جذب شده است. اگر شرایط به گونهای اتخاذ شود که در آن یک لایه کامل از مولکولهای ماده جذبشونده روی سطح به وجود آید، با تعیین ضخامت متوسط یک مولکول، میتوان سطحی که یک مولکول اشغال میکند را محاسبه کرد و بنابراین براساس میزان ماده جذبشده، میتوان مساحت سطح کل نمونه را اندازهگیری کرد. مناسبترین مواد برای این منظور، گازها یا بخار برخی از مواد هستند که ابعاد مولکولی کوچک دارند و میتوانند به داخل منافذی با ابعاد چند ده نانومتر نفوذ کنند. از مزایای این روشها میتوان به اندازهگیری تخلخلهای باز در اندازه 0.4-50nm و همچنین سهولت اندازهگیری و قیمت پایین آن اشاره کرد [6].
جذب (Adsorption) بنا به تعریف عبارت است از چسبیدن اتم، یون یا مولکولهای گاز، مایع یا جامد حل شده به سطح یک جامد که در اثر آن یک لایه از ماده جذبشونده (Adsorbate) بر روی سطح ماده جاذب (Adsorbent) شکل میگیرد. این واژه اولین بار توسط Heinrich Kayser فیزیکدان آلمانی و در سال 1881 بیان شد [7].
مشابه تنش سطحی، جذب نیز ناشی از انرژی سطحی است. به طور کلی در یک حجم از جسم، اتمهای سازنده به وسیله پیوندهای مختلف به یکدیگر مربوط هستند. اما اتمهای واقع در سطح از آنجا که به طور کامل با اتمهای دیگر احاطه نشدهاند، قادرند تا مواد جذبشونده را جذب کنند. ماهیت دقیق این پیوند بستگی به مواد جاذب و جذبشونده دارد، ولی به طور کلی فرآیند جذب به دو دسته کلی جذب فیزیکی (physisorption) و جذب شیمیایی (chemisorption) تقسیم میشود. نیروی پیوند در جذب فیزیکی از نوع واندروالس و در جذب شیمیایی از نوع پیوند قوی کووالانسی است [7].
با توجه به کاربرد و مزایای بالای روشهای مبتنی بر جذب در تعیین میزان تخلخل، در ادامه به معرفی بیشتر این روشها و همچنین اصول حاکم بر آن پرداخته میشود.
جهت دریافت اطلاعات بیستر به سایت www.kishindustry.com مراجعه کنید.
ارسال شده درآگوست 27, 2020 » توسط : محمد حتم خانی » دسته بندی ها: اخبار صنعت » (۰) دیدگاه
پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره متخصصین صنعت ومدیریت-گروه شیمی
روشهای اندازهگیری میزان تخلخل و سطوح مؤثر (BET)
1- مقدمه
اندازهگیری مساحت سطح، حجم و توزیع منافذ، دارای کاربردهای متعددی در مطالعه کاتالیستها، کربن فعال، مواد دارویی، سرامیکها، پلیمرها، رنگها، پوششها و نانولولهها است. از اینرو روشهای مختلفی جهت اندازهگیری مساحت سطح و تخلخل، مورد توجه قرار گرفته است که میتوان به روشهای میکروسکوپی و روشهای مبتنی بر جذب اشاره کرد. اگر یک ماده جامد غیرقابل نفوذ بوده و شکل کاملاً پایداری داشته باشد، مساحت سطح کل آن به صورت تقریبی قابل اندازهگیری است. اما در مورد نمونههایی با ساختار متخلخل، جهت تعیین میزان تخلخل و همچنین مساحت سطح کل آن دشواریهایی وجود دارد. یکی از مهمترین روشها جهت اندازهگیری دقیق مساحت کل نمونههای متخلخل روش BET است که بر اساس جذب برخی گونههای مولکولی خاص در حالت گاز روی سطح آنها استوار است. با توجه به اهمیت تعیین میزان مساحت کل و تخلخل در نانومواد، ابتدا لازم است تا با مفاهیم اولیه نظیر تخلخل، اندازه تخلخل، سطح ویژه و حجم ویژه تخلخل آشنا شد.
1-1- مفهوم تخلخل
اکثر مواد جامد در داخل ساختار خود دارای حفراتی هستند که تحت عنوان تخلخل شناخته شده و بر اساس اندازه، نوع و شکل خود تقسیمبندی میشوند.
اندازه تخلخل
براساس دستهبندی که توسط آیوپاک (IUPAC) صورت گرفته است، ساختار محیط متخلخل با توجه به میانگین ابعاد حفرهها، میتواند حاوی حفرههایی کوچکتر از 2 نانومتر با نام میکروحفره، حفرههایی بین 2 تا 50 نانومتر با نام مزوحفره و حفرههایی بزرگتر از 50 نانومتر با نام ماکروحفره باشد [1].
شکل 1- دستهبندی آیوپاک بر اساس اندازه حفره [1].
نوع تخلخل
بر اساس شکل و موقعیت حفرهها نسبت به یکدیگر در داخل مواد متخلخل، حفرهها به چهار دسته زیر تقسیم میشوند:
حفرههای راه به در (passing pores)، حفرههای کور (dead end pores)، حفرههای بسته (closed pores)، حفرههای متصل به هم (inter-connected pores).
در شکل زیر به صورت شماتیک این حفرهها نشان داده شدهاند.
شکل 2- نوع تخلخلها بر اساس شکل و موقعیت [2].
شکل تخلخل
شکل تخلخل براساس هندسه آن به 6 دسته استوانهای، مخروط ناقص، لایهای، قطرهای و چاهکی شکل طبقهبندی میشود که در شکل زیر به صورت شماتیک نشان داده شده است.
شکل 3- شکل تخلخل براساس هندسه [2].
2-1- اندازهگیری تخلخل
در تعریف و بررسی تخلخل سه پارامتر سطح ویژه، حجم ویژه تخلخل و درصد تخلخل مطرح میشود که به صورت زیر تعریف میشوند:
سطح ویژه
عبارت است از مساحت کل جسم متخلخل تقسیم بر جرم آن:
درصد تخلخل
عبارت است از درصد حجم مجموع حفرات تقسیم بر حجم کل جسم:
2- روشهای اندازهگیری مبتنی بر تصویر
پس از آشنایی با مفاهیم اولیه، به معرفی روشهای مورد نظر جهت تعیین سطح ویژه و تخلخل پرداخته میشود. روشهای مختلفی جهت تعیین میزان تخلخل و سطح ویژه وجود دارد که هر یک بر اساس یک خاصیت فیزیکی خاص استوار است. در این میان میتوان به روشهای مبتنی بر جذب، تفرق و روشهای تصویری اشاره کرد. در ادامه به معرفی مختصر هر یک از این روشها پرداخته میشود.
1-2- میکروسکوپ الکترونی روبشی (Scanning Electrons Microscope)
میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) یکی از ابزارهای مورد استفاده در فناوری نانو است که با کمک پرتوهای الکترونی تصاویر اجسامی به کوچکی 10 نانومتر را برای مطالعه تهیه میکند. SEM اطلاعاتی از جمله توپوگرافی نمونه شامل خصوصیات سطح؛ مورفولوژی شامل شکل، اندازه و نحوه قرارگیری ذرات در سطح جسم؛ و ترکیب شامل اجزایی که نمونه را میسازند در خصوص نمونه در اختیار میگذارد. با توجه به موارد اشاره شده، مشاهده سطح به وسیله میکروسکوپ یک روش وقتگیر محسوب میشود. اگر یک ماده جامد، غیرقابل نفوذ باشد، شکل پایداری دارد و مساحت سطح آن به صورت تقریبی قابل اندازهگیری است، ولی بسیاری از نمونهها دارای ساختار متخلخل هستند و تعیین دقیق سطح و میزان تخلخل در آنها با این روش ممکن نیست [3].
2-2- میکروسکوپ الکترونی عبوری (Transmission Electron Microscope)
این روش به ندرت جهت اندازهگیری تخلخل مورد استفاده قرار میگیرد و در اندازهگیری تخلخلهای متصل به هم محدودیت دارد. این روش تنها در مورد تعیین میزان تخلخل مواد با حفرات منظم و همجهت، کارایی دارد [2].
3- روشهای اندازهگیری مبتنی بر پراش
تفرق نوترون زاویه کوچک (Small Angle Neutron Scattering) و تفرق پرتو X زاویه کوچک (Small Angle X-ray Scattering) از جمله آنالیزهای غیرمخربی هستند که اطلاعاتی پیرامون پارامترهای ساختاری نظیر توزیع اندازه دانه (یا تخلخل)، سطح ویژه و درجه پراکندگی (degree of dispersion) در نانوپودرها، نانوکامپوزیتها و سیستمهای متخلخل در محدوده nm 100-1 ارائه میدهند. چون این روشها قادر به آنالیز حفرات باز و حفرات بسته هستند، اندازهگیری تخلخل مواد با نفوذپذیری ضعیف هم از جمله کاربردهای آنها به حساب میآید. البته وقتی SAXS جهت مواد نانومتخلخل به کار رود، دقت پایینی خواهد داشت. از جمله محدودیتهای این دو روش میتوان به قیمت بالا و همچنین دشواری تحلیل نتایج اشاره کرد که استفاده از آنها جهت تعیین میزان تخلخل را محدود ساخته است [2].
4- تخلخلسنجی جیوهای (Mercury Porosimetry)
این تکنیک یک روش بررسی تخلخل مواد مانند اندازه تخلخلها، حجم تخلخل در سطح و حجم ماده و چگالی مطلق ماده است. اساس اندازهگیری تخلخل با این روش به این صورت است که جیوه با فشار بالا وارد تخلخلهای نمونه شده و با اندازهگیری میزان فشار لازم برای مقابله با کشش سطحی مایع و ورود آن به تخلخل میتوان اندازه تخلخل را محاسبه کرد. به کمک این روش نه تنها میزان تخلخل بلکه توزیع خلل و فرجها را نیز میتوان تعیین کرد [4-5].
5- روشهای مبتنی بر جذب
اساس کار اندازهگیری تخلخل و سطح در این روشها بر پایه جذب سطحی ماده جذب شده است. اگر شرایط به گونهای اتخاذ شود که در آن یک لایه کامل از مولکولهای ماده جذبشونده روی سطح به وجود آید، با تعیین ضخامت متوسط یک مولکول، میتوان سطحی که یک مولکول اشغال میکند را محاسبه کرد و بنابراین براساس میزان ماده جذبشده، میتوان مساحت سطح کل نمونه را اندازهگیری کرد. مناسبترین مواد برای این منظور، گازها یا بخار برخی از مواد هستند که ابعاد مولکولی کوچک دارند و میتوانند به داخل منافذی با ابعاد چند ده نانومتر نفوذ کنند. از مزایای این روشها میتوان به اندازهگیری تخلخلهای باز در اندازه 0.4-50nm و همچنین سهولت اندازهگیری و قیمت پایین آن اشاره کرد [6].
جذب (Adsorption) بنا به تعریف عبارت است از چسبیدن اتم، یون یا مولکولهای گاز، مایع یا جامد حل شده به سطح یک جامد که در اثر آن یک لایه از ماده جذبشونده (Adsorbate) بر روی سطح ماده جاذب (Adsorbent) شکل میگیرد. این واژه اولین بار توسط Heinrich Kayser فیزیکدان آلمانی و در سال 1881 بیان شد [7].
مشابه تنش سطحی، جذب نیز ناشی از انرژی سطحی است. به طور کلی در یک حجم از جسم، اتمهای سازنده به وسیله پیوندهای مختلف به یکدیگر مربوط هستند. اما اتمهای واقع در سطح از آنجا که به طور کامل با اتمهای دیگر احاطه نشدهاند، قادرند تا مواد جذبشونده را جذب کنند. ماهیت دقیق این پیوند بستگی به مواد جاذب و جذبشونده دارد، ولی به طور کلی فرآیند جذب به دو دسته کلی جذب فیزیکی (physisorption) و جذب شیمیایی (chemisorption) تقسیم میشود. نیروی پیوند در جذب فیزیکی از نوع واندروالس و در جذب شیمیایی از نوع پیوند قوی کووالانسی است [7].
با توجه به کاربرد و مزایای بالای روشهای مبتنی بر جذب در تعیین میزان تخلخل، در ادامه به معرفی بیشتر این روشها و همچنین اصول حاکم بر آن پرداخته میشود.
جهت دریافت اطلاعات بیستر به سایت www.kishindustry.com مراجعه کنید.