28-03-2024, 01:05 PM
مشاوره روانشناسی کودکان و نوجوانان
مشاوره روانشناسی بر تسهیل عملکرد شخصی و بین فردی در طول عمر متمرکز است. توجه ویژه ای به نگرانی های عاطفی، اجتماعی، شغلی، آموزشی، بهداشتی، رشدی و سازمانی دارد.
در فرآیند مشاوره روانشناختی کودکان، درمانگر با یک سری مشکلات مواجه می شود. یکی از مهمترین آنها محدودیت امکان کودک برای بیان احساسات و افکار خود به شکلی است که بزرگسالان انجام می دهند. در فعالیت مشاوره با کودکان، سبک درمانگر که تفاوت را ایجاد می کند، عبارت است از توانایی، خلاقیت و گشاده رویی که با آن از مواد، بازی ها و اسباب بازی های مختلف استفاده می کند.
بنابراین در فرآیند مشاوره از موارد زیر استفاده می شود:
اسباببازیهایی که حیوانات را نشان میدهند برای درک بازنمایی کودک از روابط، ارتباطات، و همچنین راههای حل تعارض استفاده میشوند.
نقاشی آزاد به کودک این فرصت را می دهد که افکار و احساسات خود را به شیوه ای بسیار نزدیک به سن خود بیان کند.
داستانها به کودک این توانایی را میدهند که با شخصیتها همذات پنداری کند و رفتارها یا نگرشهای خاصی را اتخاذ کند.
بازی ها از هر نوعی که باشد، ارتباط و اجتماعی شدن را تسهیل می کند، مهارت های شناختی کودک را توسعه می دهد، فضای دلپذیری برای ایجاد تغییرات ایجاد می کند.
در هر نوع مشاوره ای که کودک را ادغام کنیم، از ترجیحات و خواسته های آن فرد در آن لحظه شروع می کنیم، فقط در این صورت به نتیجه ای مطابق انتظار می رسیم.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) نوجوانی را دوره زندگی بین 10 تا 19 سال تعریف می کند. این دوره گذار از کودکی وابسته به بزرگسالی مستقل است. این دوره بلوغ روانی است، بالغ شدن در رفتار. این زمان تغییرات سریع فیزیکی و بیولوژیکی است که می تواند منجر به سردرگمی، تنش، ناامیدی و احساس ناامنی شود. گفته می شود که نوجوانی دوران استرس و فشار است. نوجوانان به دلیل مرحله رشد و مشکلات خاص گروه خاصی هستند. از آنجایی که نوجوانی مرحله ای از رشد انسانی است که در طی آن یک جوان باید از وابستگی به سمت استقلال حرکت کند و استقلال و بلوغ پیدا کند، به ویژه جوانان با چالش های زیادی روبرو هستند. برخی از جوانان در مواجهه با استرس مرتبط با چالش های زندگی نوجوانی موفق تر از دیگران هستند، انعطاف پذیرتر هستند و راهبردهای مقابله ای بهتری دارند.
در دوران نوجوانی، جوانان به ناچار تغییرات فیزیولوژیکی و بیولوژیکی را تجربه می کنند. این تغییرات بر وضعیت عاطفی جوان تأثیر می گذارد. علاوه بر این، ظهور اعمال جنسی، فرد جوان را مستعد کشف روابط جدید می کند که چالش های اجتماعی و بین فردی را ایجاد می کند.
در دوران نوجوانی، جوانان نیز تغییرات شناختی را تجربه می کنند. توانایی تفکر انتزاعی، تشخیص روش های جدید اطلاعات در صفوف و یادگیری خلاقانه و انتقادی فکر کردن را توسعه دهید.
تشکیل هویت، انتظارات والدین، انتظارات اجتماعی و مدیریت نفوذ همسالان نیز برای اکثر جوانان چالش برانگیز است.
چالشهای دوران نوجوانی، همراه با استرسها و خواستههای زندگی، بسیاری از جوانان را سرخورده، غرق و ناتوان میکند. سایر راهبردهای کاهش استرس، مانند مصرف مواد مخدر و الکل، در خطر تبدیل شدن به رفتارهای مصرف مواد هستند. این امر به ویژه در میان جمعیت نوجوانی که در حال ریسک کردن و آزمایش رفتارهای جدید هستند صادق است.
جستجوی کمک حرفه ای در قالب مشاوره می تواند مفید باشد، اما به یک رابطه تجویز شده محدود می شود، اغلب با رویکردی منحصر به فرد برای خودافشایی، حل مسئله و چالش برانگیز فرآیند فکری خود ویرانگر. با این حال، جستجوی کمک حرفه ای به طور کلی برای جوانان یک گزینه ارجح نیست.
به خوبی مستند شده است که جوانان عموماً ترجیح می دهند از همسالان خود کمک بگیرند و این نشان می دهد که بعید است در وهله اول از روانشناس کمک بگیرند.
متخصصان طیف وسیعی از مشکلاتی را که کودکان و جوانان با آن مواجه هستند کشف کرده اند. این مشکلات در برخی از ویژگی های مشکلات بزرگسالان مانند افسردگی، اضطراب، عزت نفس پایین، سوء استفاده جنسی، سوء استفاده فیزیکی و عاطفی، اختلالات خوردن و مشکلات روابط مشترک است. با این حال، برخی از مشکلات در زمینه مشتری کوچکتر خاص تر است، به عنوان مثال، فوبیای مدرسه، قلدری و مشکلات رفتاری.
کودکان و نوجوانان از انواع مشکلات و مشکلات روانی رنج می برند. بنابراین، توجه به این نکته دلگرم کننده است که بیشتر جوانان از رشد روانی نسبتاً بدون وقفه پیروی می کنند و یک سوم مشکلات متناوب هستند. با این حال، 11٪ از جوانان مشکلات شدید و مزمن دارند (). علاوه بر این، مشکلات روانشناختی در نوجوانی شایعتر است و تقریباً نیمی از آنها در مواجهه با موقعیتهای خانه یا مدرسه مشکل دارند. تعارضات بر سر ماهیت گذرای نوجوانی و عدم کنترل بر تغییرات سطحی، اجتماعی و فیزیولوژیکی بیشتر به استرس، افسردگی، اعتیاد به الکل، سوء مصرف مواد مخدر، اختلالات خوردن، خودآزاری و خودکشی در بین جوانان منجر می شود
افسردگی نوجوانان با میزان خودکشی جوانان مرتبط است که بیش از یک پنجم مرگ و میر جوانان را تشکیل می دهد. به گفته اشتاینبرگ ()، از هر سه جوان یک نفر به خودکشی فکر کرده است و از هر شش نفر یک نفر واقعا اقدام به خودکشی می کند.
اختلالات خوردن در میان جوانان، به ویژه دختران نوجوان رایج است و چالش هایی را برای معلمان، کارکنان پشتیبانی، مشاوران و پزشکان ایجاد می کند و اثرات اغلب فاجعه بار قلدری بر کودکان و جوانان به خوبی مستند شده است، به ویژه در کسانی که در حال حاضر آسیب پذیر هستند. به عنوان مثال، کودکان با مشکلات یادگیری/ناتوانی یا آسیب پذیری های دیگر بر اساس جنسیت یا جنسیت.
مشاوره کودک