دوره ی باروک 1600 تا 1750
لفظ " باروک" در اصل لفظ تحقیر آمیزی بود برای سبکی از معماری و هنر که از اواخر قرن شانزدهم رواج داشت، اما زمانی که محققان موسیقی از این لفظ استفاده کردند معانی منفی اش دیگراز بین رفته بود.
دوره ی باروک دوره ی شکل گیری اپرا، رشد ارکستر، و شکوفایی موسیقی سازی، بخصوص برای ویولن و سازهای شستی دار بود. بیشتر شیوه های نو در ایتالیا شکل گرفت و موسیقی دانان ایتالیایی سلطه ی بلامانع داشتند، اما در اواخر همین دوره ی باروک بود که سبک های ملی متمایزی پدید آمدند.
موسیقی دانان دوره باروک:
جورج فردریکهندل: هندل متولد آلمان میباشد و از سال 1685 تا سال 1759 میزیست،قبل از آغاز فعالیت حرفه ای اش در موسیقی، در رشته ی حقوق درس خواند. بعد از دوره ی کوتاهی،به هامبورگ رفت و منصب ارکستری در اپرا خانه دست و پا کرد و در آنجا اولین اپرایش را ساخت(آلمیرا).از هامبورگ در سال 1706 به ایتالیا رفت. سپس به هانوفر رفت و دربار آنجا شد. به برکت همین شغلش به سفرهای متعدد رفت، از جمله به لندن که در آنجا اپرای ایتالیایی داشت محبوبیت می یافت. اپرای رینالدویش به موفقیت بسیار رسید. برای مدتی کوتاه به هانفر برگشت اما اجازه یافت باز هم به لندن برود به شرط آنکه بعد از مدتی برگردد. اما در سال 1714 فرمانروای هانوفر با عنوان جورج اول به سلطنت انگلستان رسید و هندل خود به خود به خدمت دربار انگلستان در آمدکارش در ده سال بعد با افت وخیز همراه بود، زیرا هم با اپرای ایتالیایی در رقابت بود و هم خود اپرا با اقبال همیشگی مردم مواجه نمیشد. آموزشگاه موسیقیاورتورها و بقیه ی آثار کرال هندل البته موفق تر بودند. در ده سال آخر عمر مدام بیمار بود.دوبار سکته کرد،اما بعد از 60سالگی به تدریج قوه ی اش را نیز از دست داد. با این حال، تا زمان مرگ به آهنگسازی، تنظیم آثار قبلی و نظارت بر اجراها ادامه داد.
یوهانسباستیانباخ: باخ متولد آلمان میباشد واز سال 1685 تا سال 1750 میزیست. وی در ده سالگی یتیم شد و نزد برادرش، یوهانکریستوف، زندگی کرد که نواختن ارگ نواز کلیسای بونیفاکیوسدرآرنشتات شد اما با یکی از شاگردان تا آستانه ی دوئل پیش رفت و سپس با کش دادن دوره ی مرخصی اش شورای روحانیون شهر را عصبانی کرد. باخ در سال 1707 به مولهاوز نرفت.با ماریا که قوم و خویشش بود ازدواج کرد. با شاگردهای جدیدش مرافعه به راه انداخت و سپس به دربار دوک و ایمار رفت. درآمد این شغل جدید خوب بود و باخ به اوضاع زندگی خود سروسامان داد تا بلاخره مناقشه های داخلی دربار سبب شد موقعیتش به خطر بیفتد. در سال 1717 از وایمار رفت و کاپلمایستر دربار کوتن شد، هر چند که دوک او را به سبب نافرمانی یک ماه حبس کرده بود باخ در سال 1720همسرش را از دست داد ویک سال بعد با آناویلکه ی خواننده ازدواج کرد. در سال 1723 مدیر آواز توماسشوله در لایپزیگ شد و در سال 1729 به مدیریت کالج موسیقی دانشگاه رسید. در سال 1737 ،یوهان شایبه که نقاد موسیقی بود از موسیقی باخ انتقاد کرد و آن را پر زرق وبرق و پر تکلف خواند، اما باخ به آهنگ سازی و اجرا ادامه داد تا بلاخره ضعف بینایی مانع کارش شد. بعد از دو عمل جراحی بی نتیجه اوضاع جسمی اش بدتر شد و سه ماه از دنیا رفت.منبع:[font=arial]آموزشگاه موسیقی[/font]
لفظ " باروک" در اصل لفظ تحقیر آمیزی بود برای سبکی از معماری و هنر که از اواخر قرن شانزدهم رواج داشت، اما زمانی که محققان موسیقی از این لفظ استفاده کردند معانی منفی اش دیگراز بین رفته بود.
دوره ی باروک دوره ی شکل گیری اپرا، رشد ارکستر، و شکوفایی موسیقی سازی، بخصوص برای ویولن و سازهای شستی دار بود. بیشتر شیوه های نو در ایتالیا شکل گرفت و موسیقی دانان ایتالیایی سلطه ی بلامانع داشتند، اما در اواخر همین دوره ی باروک بود که سبک های ملی متمایزی پدید آمدند.
موسیقی دانان دوره باروک:
جورج فردریکهندل: هندل متولد آلمان میباشد و از سال 1685 تا سال 1759 میزیست،قبل از آغاز فعالیت حرفه ای اش در موسیقی، در رشته ی حقوق درس خواند. بعد از دوره ی کوتاهی،به هامبورگ رفت و منصب ارکستری در اپرا خانه دست و پا کرد و در آنجا اولین اپرایش را ساخت(آلمیرا).از هامبورگ در سال 1706 به ایتالیا رفت. سپس به هانوفر رفت و دربار آنجا شد. به برکت همین شغلش به سفرهای متعدد رفت، از جمله به لندن که در آنجا اپرای ایتالیایی داشت محبوبیت می یافت. اپرای رینالدویش به موفقیت بسیار رسید. برای مدتی کوتاه به هانفر برگشت اما اجازه یافت باز هم به لندن برود به شرط آنکه بعد از مدتی برگردد. اما در سال 1714 فرمانروای هانوفر با عنوان جورج اول به سلطنت انگلستان رسید و هندل خود به خود به خدمت دربار انگلستان در آمدکارش در ده سال بعد با افت وخیز همراه بود، زیرا هم با اپرای ایتالیایی در رقابت بود و هم خود اپرا با اقبال همیشگی مردم مواجه نمیشد. آموزشگاه موسیقیاورتورها و بقیه ی آثار کرال هندل البته موفق تر بودند. در ده سال آخر عمر مدام بیمار بود.دوبار سکته کرد،اما بعد از 60سالگی به تدریج قوه ی اش را نیز از دست داد. با این حال، تا زمان مرگ به آهنگسازی، تنظیم آثار قبلی و نظارت بر اجراها ادامه داد.
یوهانسباستیانباخ: باخ متولد آلمان میباشد واز سال 1685 تا سال 1750 میزیست. وی در ده سالگی یتیم شد و نزد برادرش، یوهانکریستوف، زندگی کرد که نواختن ارگ نواز کلیسای بونیفاکیوسدرآرنشتات شد اما با یکی از شاگردان تا آستانه ی دوئل پیش رفت و سپس با کش دادن دوره ی مرخصی اش شورای روحانیون شهر را عصبانی کرد. باخ در سال 1707 به مولهاوز نرفت.با ماریا که قوم و خویشش بود ازدواج کرد. با شاگردهای جدیدش مرافعه به راه انداخت و سپس به دربار دوک و ایمار رفت. درآمد این شغل جدید خوب بود و باخ به اوضاع زندگی خود سروسامان داد تا بلاخره مناقشه های داخلی دربار سبب شد موقعیتش به خطر بیفتد. در سال 1717 از وایمار رفت و کاپلمایستر دربار کوتن شد، هر چند که دوک او را به سبب نافرمانی یک ماه حبس کرده بود باخ در سال 1720همسرش را از دست داد ویک سال بعد با آناویلکه ی خواننده ازدواج کرد. در سال 1723 مدیر آواز توماسشوله در لایپزیگ شد و در سال 1729 به مدیریت کالج موسیقی دانشگاه رسید. در سال 1737 ،یوهان شایبه که نقاد موسیقی بود از موسیقی باخ انتقاد کرد و آن را پر زرق وبرق و پر تکلف خواند، اما باخ به آهنگ سازی و اجرا ادامه داد تا بلاخره ضعف بینایی مانع کارش شد. بعد از دو عمل جراحی بی نتیجه اوضاع جسمی اش بدتر شد و سه ماه از دنیا رفت.منبع:[font=arial]آموزشگاه موسیقی[/font]