14-10-2023, 05:59 PM
افسردگی واکنشی: علائم، علل، گزینه های درمانی
افسردگی واکنشی: علائم، علل، گزینه های درمانی - علم
افسردگی واکنشی: علائم، علل، گزینه های درمانی - علم
علائم افسردگی واکنشی
علائم شناختی
علائم عاطفی
علائم رفتاری
علل افسردگی واکنشی
بی ثباتی عاطفی
عدم حمایت اجتماعی
عوامل ژنتیکی
عواقب
ناتوانی در انجام وظایف روزانه
از دست دادن روابط
توسعه بیماری های دیگر
اقدام به خودکشی
برای درمان
تغییرات در سبک زندگی
درمان شناختی- رفتاری
دارو
منابع
افسردگی واکنشی یک اختلال خلقی مرتبط با افسردگی شدید است، اما تفاوت های مهمی در این حالت دارد. مهمتر از همه، پس از تجربه یک رویداد دشوار یا دردناک زندگی ظاهر می شود و با برطرف شدن علت ناپدید می شود.
افسردگی واکنشی اغلب "اختلال سازگاری" نیز نامیده می شود. فرد مبتلا به این مشکل ممکن است علائمی مشابه علائم افسردگی اساسی داشته باشد، اما شدت، علل، اثرات و نحوه درمان آنها متفاوت است.
موقعیتهای زندگی که دورههای افسردگی واکنشی یا موقعیتی را آغاز میکنند برای هر کسی متفاوت است. با این حال، شایع ترین آنها از دست دادن شغل، طلاق، مرگ یکی از عزیزان، تصادف، بیماری جدی یا تغییر سبک زندگی است.
اینو ببین
چگونه بدن خود را بدون توجه به آنچه که هست دوست بداریم و بپذیریم
زیبایی او
ممکن است یک شریک حسود را بشناسید، اما در مورد دوستان چطور؟
برینبری
ببینید آیا این حرکت را در حالت ایستاده یا دراز کشیده ترجیح می دهید
زیبایی او
اگرچه این بیماری به اندازه سایر انواع افسردگی مشکل جدی نیست، اما می تواند مشکلات زیادی را برای کسانی که از آن رنج می برند ایجاد کند. در این مقاله به شما می گوییم که ویژگی های اصلی افسردگی واکنشی چیست تا با علائم آن آشنا شوید و در مورد آن چه کاری انجام دهید.
علائم افسردگی واکنشی
همانند سایر اختلالات روانی، علائم افسردگی واکنشی را می توان به سه نوع شناختی، عاطفی و رفتاری تقسیم کرد. در مرحله بعد، خواهیم دید که کدام یک از این دسته ها مهم تر هستند.
علائم شناختی
بیشتر علائم افسردگی واکنشی به تفکر و عملکرد ذهنی فرد مربوط می شود.
اینو ببین
چگونه بدن خود را بدون توجه به آنچه که هست دوست بداریم و بپذیریم
زیبایی او
ممکن است یک شریک حسود را بشناسید، اما در مورد دوستان چطور؟
برینبری
ببینید آیا این حرکت را در حالت ایستاده یا دراز کشیده ترجیح می دهید
زیبایی او
وقتی فردی از این اختلال رنج میبرد، معمولاً معتقد است که مشکلاتش حل نمیشود و خلق و خوی او در آینده بسیار منفی خواهد ماند.
در عین حال، با توجه به تغییراتی که در مغز ایجاد می شود، افراد مبتلا به چنین اختلالاتی در تمرکز و حفظ توجه خود دچار مشکل زیادی می شوند. علاوه بر این، آنها فقط روی چیزهای بد زندگی خود تمرکز می کنند که به آن منفی گرایی می گویند.
به خاطر همه اینها، افراد مبتلا به این اختلال اغلب احساس می کنند در دام افتاده اند، ناامید می شوند، نگران اتفاقاتی هستند که در آینده رخ خواهد داد و به مشکلات گذشته خود فکر می کنند. آنها همچنین ممکن است افکار مزاحم در مورد رویداد آسیب زا که تجربه کرده اند داشته باشند.
افکار خودکشی در شدیدترین موارد شایع است.
علائم عاطفی
مانند سایر اشکال افسردگی، افراد مبتلا به این اختلال اغلب غم و اندوه مداوم و طاقت فرسا را تجربه می کنند.
اینو ببین
چگونه بدن خود را بدون توجه به آنچه که هست دوست بداریم و بپذیریم
زیبایی او
ممکن است یک شریک حسود را بشناسید، اما در مورد دوستان چطور؟
برینبری
ببینید آیا این حرکت را در حالت ایستاده یا دراز کشیده ترجیح می دهید
زیبایی او
این امر آنها را از درگیر شدن در فعالیتهایی که معمولاً برای آنها لذت میآورد، باز میدارد، وضعیتی که به عنوان "آنهدونیا" شناخته میشود.
از سوی دیگر، از آنجایی که افسردگی واکنشی با یک رویداد آسیب زا مرتبط است، مبتلایان دوره های مکرر اضطراب را تجربه می کنند.
همه اینها باعث میشود که آنها از موقعیتهایشان غرق شدهاند و منجر به افت قابل توجهی در عزت نفس کلی شوند.
علائم رفتاری
در نهایت، افراد مبتلا به افسردگی واکنشی معمولاً رفتار خود را به روشهای خاصی تغییر میدهند.
از جمله اینکه علائم شناختی و عاطفی آنها انجام کارهای روزانه را بسیار دشوار می کند و در صورت انجام، عملکرد آنها به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
از سوی دیگر، اغلب تغییراتی به شکل بی خوابی یا افزایش ساعات خواب این افراد در روز ایجاد می شود. همین امر در مورد اشتهای شما نیز صدق می کند، که می تواند به طور خطرناکی کم یا به شدت افزایش یابد.
علاوه بر این، افراد مبتلا به افسردگی واکنشی معمولاً از کارهای پیچیده اجتناب میکنند و بیشتر وقت خود را در فعالیتهای کمتر از جمله تماشای تلویزیون، مرور رسانههای اجتماعی یا بازیهای ویدیویی میگذرانند.
در نهایت، بخشهای خاصی از زندگی شما، مانند کار یا روابط اجتماعی، بیشتر تحت تأثیر این اختلال قرار میگیرند. در شدیدترین افسردگی واکنشی، فرد ممکن است از نزدیکان خود منزوی شود و شغل خود را از دست بدهد که علائم را تشدید می کند.
علل افسردگی واکنشی
همه ما در برهه ای از زندگی خود با موقعیت های سختی مواجه شده ایم. با این حال، همه به یک اختلال روانی مانند افسردگی موقعیتی مبتلا نمی شوند. پس چه چیزی باعث می شود که برخی افراد از این مشکل رنج ببرند و برخی دیگر نه؟
در این بخش، ما به شایع ترین علل علائم افسردگی در صورت بروز یک رویداد دشوار زندگی خواهیم پرداخت.
بی ثباتی عاطفی
یکی از عواملی که احتمالاً تفاوت های فردی را در بروز اختلالات خلقی توضیح می دهد، بی ثباتی عاطفی است.
افراد مبتلا به این ویژگی (که به عنوان روان رنجورخویی نیز شناخته می شود) احساسات قوی دارند که کنترل آنها دشوار است و به سرعت تغییر می کنند.
علاوه بر این، این افراد بیشتر از اتفاقاتی که برایشان می افتد متاثر می شوند. این با افرادی که از نظر عاطفی پایدار هستند، که وضعیت درونی آنها بیشتر به اعمال آنها مرتبط است تا محیط، متفاوت است.
به نظر می رسد درجه بی ثباتی عاطفی فرد از سنین پایین مشخص می شود. بنابراین، عوامل ژنتیکی و رشدی بر سطح روان رنجورخویی فرد در بزرگسالی تأثیر می گذارد.
با این حال، سطح بیثباتی عاطفی را میتوان کاهش داد و بنابراین میتوانیم از اختلالات خلقی مانند افسردگی موقعیتی رنج ببریم. یکی از بهترین راه ها برای انجام این کار، روان درمانی است.
عدم حمایت اجتماعی
یکی از عواملی که تعیین می کند آیا یک فرد از اختلال خلقی مادام العمر رنج می برد یا خیر، وجود یک شبکه حمایت اجتماعی کافی است.
افرادی که روابط قوی با خانواده، دوستان و شریک زندگی دارند، کمتر دچار افسردگی می شوند.
با توجه به افسردگی واکنشی، این عامل از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا بیشتر شرایطی که می تواند باعث ایجاد آن شود، به طور مستقیم یا غیرمستقیم با از دست دادن حمایت اجتماعی مرتبط است.
بنابراین، مرگ یکی از عزیزان یا از هم پاشیدگی یک رابطه پایان یک رابطه مهم برای یک فرد خواهد بود.
عوامل ژنتیکی
مطالعات خانوادگی نشان داده است که بیشتر اختلالات روانی دارای یک جزء ژنتیکی هستند.
هنگامی که یکی از بستگان نزدیک در مقطعی از زندگی خود افسردگی را تجربه می کند، احتمال ابتلای فرد به این نوع اختلال بیشتر است.
با این حال، این آسیبپذیری ژنتیکی هرگز نباید خود را به شکل افسردگی نشان دهد، مگر اینکه شرایط زندگی باعث آن شود.
عواقب
اگرچه افسردگی واکنشی معمولاً به اندازه سایر اختلالات خلقی جدی در نظر گرفته نمی شود، اما می تواند باعث ایجاد مشکلات جدی در زندگی افرادی شود که از آن رنج می برند. در اینجا به برخی از موارد مهم می پردازیم.
ناتوانی در انجام وظایف روزانه
یکی از شایع ترین علائم افسردگی موقعیتی، فقدان انگیزه و تمایل به شرکت در فعالیت هایی است که نیاز به تلاش دارند.
این امر می تواند منجر به مشکلاتی در زمینه های مختلف زندگی مانند شغل، سلامت یا انجام وظایف اساسی مانند بهداشت یا مراقبت در منزل شود.
بنابراین، اگر درمان مناسب دریافت نکنند، بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی موقعیتی ممکن است به دلیل عملکرد ضعیف بیکار شوند. یا چون از مراقبت های محیطی بهره ای نمی برند، ممکن است در شرایط غیربهداشتی زندگی کنند. از طرفی می تواند به سلامتی شما نیز آسیب برساند.
از دست دادن روابط
یکی از رایج ترین عواقب در میان افراد مبتلا به افسردگی واکنشی، نداشتن انگیزه برای دیدن و گذراندن وقت با عزیزان است.
اگر این وضعیت برای مدت طولانی ادامه یابد، رابطه شما بدتر می شود و خانواده و دوستانتان شما را رها می کنند.
مشکل، همانطور که در بالا ذکر شد، این است که یک محیط اجتماعی قوی برای جلوگیری از افسردگی ضروری است. بنابراین، این نتیجه می تواند به طور قابل توجهی وضعیت بیمار را بدتر کند.
توسعه بیماری های دیگر
اگرچه افسردگی واکنشی اغلب یک مشکل روانی جزئی در نظر گرفته می شود، اما علائم و پیامدهای آن می تواند منجر به بیماری جدی شود.
بنابراین، در صورت عدم درمان، افراد مبتلا دچار افسردگی شدید خواهند شد.
با این حال، این تنها مشکل مرتبط با بی نظمی نیست: برخی از مطالعات نشان می دهد که بروز سایر آسیب شناسی ها مانند آگورافوبیا، فوبیای اجتماعی یا اختلال اضطراب فراگیر در بین افرادی که از این اختلال روانی رنج می برند رایج است.
اقدام به خودکشی
قبلاً دیدهایم که در شدیدترین موارد افسردگی موقعیتی، بیماران ممکن است افکار خودکشی و افکار مکرر در مورد مرگ ایجاد کنند.
هنگامی که این مشکل نادیده گرفته می شود، برخی از مبتلایان گاهی به عنوان راهی برای فرار از علائم خود اقدام به خودکشی می کنند.
برای درمان
خوشبختانه، افسردگی واکنشی (مانند بسیاری از اختلالات روانی دیگر) با درجه بالایی از بهبود قابل درمان است.
چندین روش وجود دارد که در این زمینه بسیار مؤثر بوده است. آنها اغلب با هم برای دستیابی به بهترین نتایج استفاده می شوند.
تغییرات در سبک زندگی
در موارد خفیف افسردگی واکنشی، ممکن است ایجاد چند تغییر در برنامه روزانه فرد برای مشاهده بهبود قابل توجهی در علائم کافی باشد.
بنابراین، تفاوت در رژیم غذایی، ورزش و فعالیت های روزانه می تواند به کاهش بسیاری از عوارض این اختلال کمک کند.
توصیه های رایج شامل حداقل هشت ساعت خواب در هر شب، خوردن یک رژیم غذایی سالم تا حد امکان، ورزش حداقل 48 ساعت در روز، دریافت آفتاب کافی برای افزایش سطح ویتامین D شما و احاطه کردن خود با یک محیط اجتماعی قوی و حمایت کننده است. . .
نکته مهم، این تغییرات برای متوقف کردن شدیدترین موارد افسردگی واکنشی کافی نیست. با این حال، آنها ممکن است برای نسخه های کمتر شدید بیماری موثر باشند.
درمان شناختی- رفتاری
درمان شناختی-رفتاری درمانی است که بیش از همه توسط علم پشتیبانی می شود و موثرترین درمان در درمان انواع اختلالات خلقی است.
رویکرد او دو جانبه است: از یک سو، هدف آن تغییر رفتار مشکل ساز فرد است. از طرفی سعی می کند افکار غیرمنطقی که علائم را تشدید می کنند را از بین ببرد.
این شکل از درمان حتی در شدیدترین موارد افسردگی واکنشی نتایج بهتری دارد، اما مدتی طول می کشد تا اثرات آن دیده شود.
اما کمک یک متخصص در این امر برای بهبودی بیماران مبتلا به این بیماری بسیار مهم است.
دارو
در برخی موارد می توان از برخی از داروهای روانگردان ضد افسردگی برای کاهش برخی از علائم جدی این آسیب شناسی استفاده کرد. انواع مختلفی وجود دارد که می توان از آنها استفاده کرد که رایج ترین آنها مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین هستند.
درمان افسردگی