26-08-2020, 03:30 PM
مقدمه:
فعالیت انساني در بسیاری از موارد به توازن طبیعت آسیب وارد کرده است.
پمپاژ بیش از حد تعادل سفرههای آب زيرزمیني، سبب افت سطح آب و
سفره ها شده است. برداشت بي حساب آب زيرزمیني در مكزيكوسیتي موجب شده
است که در اثر افت سطح آب طي 66 سال گبشته، سطح زمین در بعضي جاها تا
پنج متر نشست کند.
پديده نشست:
معمولا بلافاصله با خروج سیال رخ نميدهد؛ بلكه در زمان
طول نيتر از برداشت اتفاق ميافتد. مقدار نشست زمین برای هر ده متر افت سطح
آب بین يک تا 06 سانتیمتر متغیر است که دامنه اين تغییرات به ضخامت و
تراکمپبيری اليه ها، طول زمان بارگباری، درجه و نو تنش بستگي دارد.
در دشتهايي که به علت افت سطح آب، زمین نشست ميکند، معمولا در حاشیه
دشت شكافهای طولي در امتداد سراشیبيهای تند بهوجود ميآيد که در مجاور
ارتفاعات محدودکننده حوضه آبريز قرار دارد. اين سراشیبي های تند، سطوح گسلي
مخفي است که در حال حاضر با اين شكافهای کششي نتیجه رسوبات پوشیده شده
است.
تعاریف و ادبیات
بحران:
شايد کمتر واژهای همچون »بحران«، ادبیات معاصر و از جمله ادبیات علوم
اجتماعي را به خود مشغول داشته و رشتههای علمي مختلف را درگیر ساخته باشد
بهگونهای که، در دهه های اخیر در مورد بحران، چگونگي شكلگیری
و اداره آن، مطالعات و تحقیقات متعددی با ديدگاهها و شیوه های
مختلف انجام شده است. برخي از پژوهشگران تحلیلهای خود را در مورد بررسي
استوار کردهاند. گروهي ديگر به مطالعات تطبیقي روی آورده و تعدادی نیز
رويكردی تجربي در پیش گرفته اند.
افزایش برداشت از سفرههای آب زیرزمینی:
آب شرب تهران از دو طريق به دست ميآيد: نیمي از طريق آبهای جاری که از
سدهای اطراف تهیه ميشود و منبع ديگر 106 حلقه چاهي است که در اختیار
سازمان آب منطقهای قرار دارد. روزگاری سد کرج، آب تهران را تخمین ميکرد. با
توجه به افزايش جمعیت، سدهای ديگری نیز همانند الر و لتیان به اين منابع افزوده
شده است. در گبشته نسبت تخمین آب در تهران بدين صورت بود که 06 درصد را
آبهای جاری و 06 درصد را سفرههای آب زيرمیني تخمین ميکرد. امروز اين نسبت
به هم خورده است و روز به روز برداشت از سفره های آب زيرزمیني افزوده
ميشود.
تغییر الگوی کاشت گیاهان:
وضعیت اقلیمي تهران در سه ناحیه شمالي، مرکزی و جنوبي سه نو پوشش را
شامل ميشود که در میان بخش مرکزی عناصری از پوشش دوگانه شمال و جنوب
دارد.
برخالف پوشش طبیعي بخش شمالي در حوالي شمیرانات، ارتفاعات شمال
شرقي که در آنها بر رويشهای علفي و فصلي و گونههای پايا، پیازی، درختان بید و
گردو، تبريزی و زبان گنجشک و چنار و غیره در کنار نهرها و پايین درهها ديده
ميشود. بسیاری از گیاهان در حال حاضر به رويشهای طبیعي تهران مربوط نیست.
درختها و درختچههای قديمي کاشته شده در تهران شامل انوا سوزني برگان و
گونههايي مانند ماگنولیا، گل يخ، برگ بو، پیچ اناری، شاه پسند و نخل پنجهای
است. اغلب اين گیاهان، بومي ايران نیست؛ اما به دلیل قدمت کاشت و خوگیری
نسبي به موقعیت اقلیمي در بسیاری از مناطق شهری و همچنین حاشیه شهر تهران
از آنها به عنوان عناصر اصلي فضاهای سبز دست کاشت استفاده ميشود.
نتیجه گیری:
در حال حاضر بیشتر دشتهای کشور ايران همچون دشتهای استان فارس،
هرمزگان، تهران و... دارای بازده منفي، و کیفیت آب زيرزمیني نیز بهگونهای است
که در برخي مناطق برای شرب انسان و دام و حتي آبیاری زمینهای کشاورزی
مناسب نیست. اضافه برداشت از منابع آبي طي سالهای گبشته پیامدهای محیطي و
اقتصادی نامطلوبي از جمله خسارت به زمینهای کشاورزی و کاهش تولید و تلف
شدن دام، طیور و حیات وحش، افزايش خسارتهای ناشي از نشست سطح زمین،
افزايش سیلخیزی، افزايش مصرف انرژی، هزينه استحصال، انتقال آب شرب و
کشاورزی، هزينه دفع فاضالبها و زبالهها، افزايش بیماری بر اثر استفاده از آبهای
ناسالم و غیره را به دنبال داشته است و چنانچه اقدامات جدی و عملي بهمنرور
کاهش برداشتهای بيحساب و به تعادل رساندن سفرههای آب زيرزمیني صورت
نگیرد.
http://kishindustry.com
فعالیت انساني در بسیاری از موارد به توازن طبیعت آسیب وارد کرده است.
پمپاژ بیش از حد تعادل سفرههای آب زيرزمیني، سبب افت سطح آب و
سفره ها شده است. برداشت بي حساب آب زيرزمیني در مكزيكوسیتي موجب شده
است که در اثر افت سطح آب طي 66 سال گبشته، سطح زمین در بعضي جاها تا
پنج متر نشست کند.
پديده نشست:
معمولا بلافاصله با خروج سیال رخ نميدهد؛ بلكه در زمان
طول نيتر از برداشت اتفاق ميافتد. مقدار نشست زمین برای هر ده متر افت سطح
آب بین يک تا 06 سانتیمتر متغیر است که دامنه اين تغییرات به ضخامت و
تراکمپبيری اليه ها، طول زمان بارگباری، درجه و نو تنش بستگي دارد.
در دشتهايي که به علت افت سطح آب، زمین نشست ميکند، معمولا در حاشیه
دشت شكافهای طولي در امتداد سراشیبيهای تند بهوجود ميآيد که در مجاور
ارتفاعات محدودکننده حوضه آبريز قرار دارد. اين سراشیبي های تند، سطوح گسلي
مخفي است که در حال حاضر با اين شكافهای کششي نتیجه رسوبات پوشیده شده
است.
تعاریف و ادبیات
بحران:
شايد کمتر واژهای همچون »بحران«، ادبیات معاصر و از جمله ادبیات علوم
اجتماعي را به خود مشغول داشته و رشتههای علمي مختلف را درگیر ساخته باشد
بهگونهای که، در دهه های اخیر در مورد بحران، چگونگي شكلگیری
و اداره آن، مطالعات و تحقیقات متعددی با ديدگاهها و شیوه های
مختلف انجام شده است. برخي از پژوهشگران تحلیلهای خود را در مورد بررسي
استوار کردهاند. گروهي ديگر به مطالعات تطبیقي روی آورده و تعدادی نیز
رويكردی تجربي در پیش گرفته اند.
افزایش برداشت از سفرههای آب زیرزمینی:
آب شرب تهران از دو طريق به دست ميآيد: نیمي از طريق آبهای جاری که از
سدهای اطراف تهیه ميشود و منبع ديگر 106 حلقه چاهي است که در اختیار
سازمان آب منطقهای قرار دارد. روزگاری سد کرج، آب تهران را تخمین ميکرد. با
توجه به افزايش جمعیت، سدهای ديگری نیز همانند الر و لتیان به اين منابع افزوده
شده است. در گبشته نسبت تخمین آب در تهران بدين صورت بود که 06 درصد را
آبهای جاری و 06 درصد را سفرههای آب زيرمیني تخمین ميکرد. امروز اين نسبت
به هم خورده است و روز به روز برداشت از سفره های آب زيرزمیني افزوده
ميشود.
تغییر الگوی کاشت گیاهان:
وضعیت اقلیمي تهران در سه ناحیه شمالي، مرکزی و جنوبي سه نو پوشش را
شامل ميشود که در میان بخش مرکزی عناصری از پوشش دوگانه شمال و جنوب
دارد.
برخالف پوشش طبیعي بخش شمالي در حوالي شمیرانات، ارتفاعات شمال
شرقي که در آنها بر رويشهای علفي و فصلي و گونههای پايا، پیازی، درختان بید و
گردو، تبريزی و زبان گنجشک و چنار و غیره در کنار نهرها و پايین درهها ديده
ميشود. بسیاری از گیاهان در حال حاضر به رويشهای طبیعي تهران مربوط نیست.
درختها و درختچههای قديمي کاشته شده در تهران شامل انوا سوزني برگان و
گونههايي مانند ماگنولیا، گل يخ، برگ بو، پیچ اناری، شاه پسند و نخل پنجهای
است. اغلب اين گیاهان، بومي ايران نیست؛ اما به دلیل قدمت کاشت و خوگیری
نسبي به موقعیت اقلیمي در بسیاری از مناطق شهری و همچنین حاشیه شهر تهران
از آنها به عنوان عناصر اصلي فضاهای سبز دست کاشت استفاده ميشود.
نتیجه گیری:
در حال حاضر بیشتر دشتهای کشور ايران همچون دشتهای استان فارس،
هرمزگان، تهران و... دارای بازده منفي، و کیفیت آب زيرزمیني نیز بهگونهای است
که در برخي مناطق برای شرب انسان و دام و حتي آبیاری زمینهای کشاورزی
مناسب نیست. اضافه برداشت از منابع آبي طي سالهای گبشته پیامدهای محیطي و
اقتصادی نامطلوبي از جمله خسارت به زمینهای کشاورزی و کاهش تولید و تلف
شدن دام، طیور و حیات وحش، افزايش خسارتهای ناشي از نشست سطح زمین،
افزايش سیلخیزی، افزايش مصرف انرژی، هزينه استحصال، انتقال آب شرب و
کشاورزی، هزينه دفع فاضالبها و زبالهها، افزايش بیماری بر اثر استفاده از آبهای
ناسالم و غیره را به دنبال داشته است و چنانچه اقدامات جدی و عملي بهمنرور
کاهش برداشتهای بيحساب و به تعادل رساندن سفرههای آب زيرزمیني صورت
نگیرد.
http://kishindustry.com