تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum
  • سردر
  • جستجو
  • فهرست اعضا
  • سالنامه
  • راهنما
درود مهمان گرامی! ورود ثبت‌نام
ورود
نام کاربری:
گذرواژه‌:
گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
 
تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum › پردیس فناوری کیش › زبان های خارجی v
« قبلی 1 … 9 10 11 12 13 … 23 بعدی »

داستان کوتاه

امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حالت موضوعی
داستان کوتاه
فریماه واثقی فر آفلاین
عضو جوان
**
ارسال‌ها: 10
موضوع‌ها: 10
تاریخ عضویت: Jul 2020
اعتبار: 0
#1
23-08-2020, 12:06 PM
[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]The Farmer's Donkey[/font]
[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]One day a farmer's donkey fell down into a well. The animal cried piteously for hours as the farmer tried to figure out what to do. Finally he decided the animal was old, and the well needed to be covered up anyway; it just wasn't worth it to retrieve the donkey. He invited all his neighbors to shovel dirt into the well. At first, the donkey realized what was happening and cried horribly. Then, to everyone's amazement, he quieted down.[/font]
[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]A few shovel loads later, the farmer finally looked down the well, and was astonished at what he saw. With every shovel of dirt that hit his back, the donkey was doing something amazing. He would shake it off and take a step up. As the farmer's neighbors continued to shovel dirt on top of the animal, he would shake it off and take a step up. Pretty soon, everyone was amazed as the donkey stepped up over the edge of the well and trotted off![/font]
[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]الاغ كشاورز[/font]
[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]روزی الاغ یک کشاورز به درون چاه افتاد و ساعتها گریه کرد. کشاورز تصمیم گرفت فکری به حال ماجرا کند. سرانجام به این فکر افتاد که چون الاغ پیر است بهتر است چاه را بپوشاند. الاغ ارزش بیرون آوردن از چاه را ندارد. چند تن از همسایگانش را صدا کرد تا با بیل خاکها را داخل چاه بریزند. الاغ که این را فهمید شروع به زاری کرد. اما چیزی نگذشت که ساکت شد.[/font]
[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]بعد از مقداری خاک پاشیدن کشاورز به درون چاه نگاه کرد و از چیزی که میدید متعجب میشد. با هر بیل خاکی که داخل چاه ریخته میشد، الاغ آنها را از بدنش میتکاند و یک قدم بالاتر می آمد. همین کار ادامه پیدا کرد و طولی نکشید که الاغ به لبه ی چاه رسید.[/font]
[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]نتیجه:زندگی همیشه سختی دارد. اما شما میتوانید از هر کدام از سختی ها به عنوان یک پله ی ترقی استفاده کنید. ما میتوانیم با تسلیم نشدن در برابر مشکلات از عمیق ترین چاه ها و گرفتاری ها خلاص شویم[/font]
ارسال‌ها
پاسخ
« قدیمی‌تر | جدیدتر »


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  داستان کوتاه فریماه واثقی فر 0 3,957 23-08-2020, 11:59 AM
آخرین ارسال: فریماه واثقی فر
  داستان کوتاه فریماه واثقی فر 0 3,972 23-08-2020, 11:55 AM
آخرین ارسال: فریماه واثقی فر
  داستان کوتاه فریماه واثقی فر 0 4,075 18-08-2020, 02:52 PM
آخرین ارسال: فریماه واثقی فر
  داستان کوتاه فریماه واثقی فر 0 4,163 18-08-2020, 02:44 PM
آخرین ارسال: فریماه واثقی فر

  • مشاهده‌ی نسخه‌ی قابل چاپ
پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
  • تیم انجمن
  • صفحه‌ی تماس
  • تالار کیش تک / kishtech forum
  • بازگشت به بالا
  • بایگانی
  • نشانه‌گذاری تمامی انجمن‌ها به عنوان خوانده شده
  • پیوند سایتی RSS
زمان کنونی: 14-07-2025، 02:48 AM Persian Translation by MyBBIran.com - Ver: 6.5
Powered by MyBB, © 2002-2025 MyBB Group.