31-12-2018, 06:22 PM
تیلی پس از چندین سال تدریس در آموزشگاه های مد پاریس به شهر کوچک خود در استرالیا برمیگردد شهری کوچک که او را از آنجا تبعید کرده بودند تیلی که ظاهرا برای احوالپرسی مادر آمده بود تصمیم می گیرد لباس های خود را وارد بازار کند که این امر هوش زنان شهر را برد و همه شیفته ی لباس های او شدند در این بین تیلی با فوتبالیست مشهور و گروهبان کلانتری رابطه ای عاشقانه ایجاد می کند.تیلی با طراحی لباس های خاص باعث مشکلات و حسادت هایی میان زنان شده بود که با عث درگیری شده بود اما واقعا تیلی بدون هدف خاصی به شهری برگشته که از آن تبعیده شده است؟
درب اتوماتیک شیشه ای