23-12-2018, 03:24 PM 
		
	
	
		داستان درباره ی مردی به نام ماخین است که بازپرس دادگاهی شده بود که یکی از قاتل های زنجیری سرشناس در آن جا دستگیر شده بود و ماخین باید از او بازجویی می کرد.قبل از شرح بازجویی های ماخین بد نیست درباره ی چکونکی رسیدن او به این مقام صحبت کنیم ماخین در دبیرستان کار جعل کوپن انجام میداد تفریحاتش مست شدن و فریفتن زنان بود بخاطر رابطه ش با زن وزیر سابق توانست بازپرس شود اما با توجه به این رذایل اخلاقی دارای حافظه ای قوی و هوشی سرشار بود. در خلل بازجویی او از این تبهکار آرامش وی تمام تمرکز ماخین را بر هم می زد دیالوگ های دوطرفه او و متهم پنجره ی جدیدی از فلسفسه را برای مخاطب باز می کند.
	
	
	
	
درب اتوماتیک شیشه ای
	
	

