29-01-2020, 12:00 AM
[font=iranyekan, sans-serif]مراحل تصمیم گیری[/font]
علت این که می خواهیم حرکت کنیم چیست؟ چرا تصمیم می گیریم؟
چون: یا ۱- مقصد جذابیت یا جذابیت هایی برای ما دارد که ما را به سمت خودش می کشد.
یا ۲- وضعیت الان ما سختی هایی ایجاد می کند و ما را تحت فشار قرار می دهد که باعث می شود، بخواهیم از این وضع خارج شویم.
[*]عدم شناخت دقیق ارزش ها
[*]عدم قطعیت ها
[*]ترس های حاصل از سختی های راه و یا عدم شناخت مقصد
[/list]
مثلاً من در مرحله قبل نمی دانستم که اگر به کشور دیگری مهاجرت کنم، چه میزان رفاه خواهم داشت. در این مرحله از دیدگاه های مثبت نگر، واقع نگر، نقاد، احساسی و خلاق به مسئله نگاه می کنم. مشخص می کنم از هر دیدگاهی چه اتفاقی ممکن است برای من از لحاظ رفاهی بیفتد.
گام ۲: تعیین درصد احتمال
مثلاً با مدلسازی شرایط. به فرض اگر می خواهی مهاجرت کنی و نمی دانی می توانی ترس از تنهایی را تحمل کنی یا نه. می توانی مدتی را در شهر دیگری تنها زندگی کنی و محکش بزنی.
ادامه دارد...
نقلقول:[font=Iransans][font=Iransans]مرحله ۱- تعریف مسئله[/font][/font]
باید بیندیشید که دقیقاً مشکل چیست؟ چرا نمی توانید تصمیم گیری کنید؟
چه چیزی مانع تصمیم گیری شما شده؟ مسئله را برای خودتان شفاف سازی کنید. این اولین مرحله برای گرفتن بهترین انتخاب است.
تصمیم گیری برای حرکت از وضعیت کنونی و رسیدن به یک وضعیت جدید است. ما وضعیت جدید را مقصد می نامیم.چه چیزی مانع تصمیم گیری شما شده؟ مسئله را برای خودتان شفاف سازی کنید. این اولین مرحله برای گرفتن بهترین انتخاب است.
علت این که می خواهیم حرکت کنیم چیست؟ چرا تصمیم می گیریم؟
چون: یا ۱- مقصد جذابیت یا جذابیت هایی برای ما دارد که ما را به سمت خودش می کشد.
یا ۲- وضعیت الان ما سختی هایی ایجاد می کند و ما را تحت فشار قرار می دهد که باعث می شود، بخواهیم از این وضع خارج شویم.
نقلقول:[font=Iransans][font=Iransans]مرحله ۲- هدف[/font][/font]
باید بدانید که دقیقاً چه چیزی شما به سمت مقصد را جذب می کند؟ یا چه چیزهایی شما را از شرایط کنونی فراری می دهد؟
تفاوت ارزش، هدف و گزینه
تفاوت این ۳ مورد را با یک مثال توضیح می دهیم: یک فوتبالیست را فرض کنید.
هدف او این است که یک فوتبالیست معروف شود.
ارزش های او: رقابت طلبی، پشتکار، دیده شدن
گزینه های او: تیم های مختلفی که می تواند در آنها بازی کند.
نکته جالب این جاست! اگر این بازیکن طی اتفاقی فلج شود، آیا می تواند به هدفش برسد؟ نه!
اما او می تواند از طریق هدف دیگری به ارزش های خودش برسد.
اما او می تواند از طریق هدف دیگری به ارزش های خودش برسد.
در واقع هدف، وسیله ای برای رسیدن به ارزش هاست. هم چنین گزینه ها، راه های رساندن ما به هدف ما هستند.
پس چیزی که اهمیت دارد، ارزش های ماست. پس باید ارزش های خود را بشناسیم!
پس چیزی که اهمیت دارد، ارزش های ماست. پس باید ارزش های خود را بشناسیم!
چگونه ارزش های خود را بشناسیم؟
۱- بر اساس شادی و ناراحتی
چه زمانی خوشحال شدی؟ چه وقت ناراحت شدی؟ ریشه ناراحتی و خوشحالی تو چه بوده؟ با جستجوی ریشه اینها، می توانی به ارزش هایت برسی.
مثلاً من زمانی که در مسابقات رتبه اول را کسب می کنم، خوشحال می شوم. چرا؟ چون احساس می کنم برتر هستم. پس یکی از ارزش های من برتری طلبی است!
۲- بر اساس افراد الگو
چه کسانی برای شما جذاب هستند؟ الگوهای شما در زندگی چه کسانی هستند؟ چرا؟ کدام ویژگی آنها برای شما جذاب است؟
از پاسخ این سوال به ارزش های خود پی خواهید برد.
از پاسخ این سوال به ارزش های خود پی خواهید برد.
مثلاً الگوی من مادرم است. چرا؟ چون خیلی صبور است. پس ارزش من می تواند صبور بودن باشد!
سلسله مراتب ارزشی
بعد از اینکه ارزش های خود را شناختید، آنها را اولویت بندی کنید. این کار در داشتن بهترین انتخاب خیلی کمک می کند.نقلقول:[font=Iransans][font=Iransans]مرحله ۳- گزینه ها و پیامد هرکدام[/font][/font]
در این مرحله چند گام در پیش داریم:
گام ۱: تولید گزینه ها
یعنی بدانی گزینه های مختلفی که بین آنها نمی توانی بهترین انتخاب را تشخیص دهی، کدام است.
گام ۲: اهداف
یعنی از هر کدام از این گزینه ها، به چه هدفی میرسی؟ هم چنین باید شفاف سازی کنی که منظورت از آن هدف چیست؟ و میزان اهمیت هدفت را با A و B و C و D مشخص کن. (مهم ترین را با A و کم اهمیت ترین با D مشخص کنید.)
مثلاً شغل X برای من یک گزینه است. هدف من از این گزینه پول است. پول برای من اهمیت خیلی زیادی دارد: A
شفاف سازی هم یعنی بگویی منظورت از پول دقیقاً چقدر است.
شفاف سازی هم یعنی بگویی منظورت از پول دقیقاً چقدر است.
گام ۳: پیامد هر هدف
وضعیت کنونی شما چقدر با هدفی که دارید، مطابقت دارد؟ از ۱ تا ۱۰ به آن نمره دهید.
افق زمانی داشته باشید. (یک ماه تا چند سال بعد)
سپس مشخص کنید اگر این گزینه را انتخاب کنید، در آینده چقدر به این هدف خواهید رسید؟ از ۱ تا ۱۰ به آن وضعیت امتیاز دهید.
افق زمانی داشته باشید. (یک ماه تا چند سال بعد)
سپس مشخص کنید اگر این گزینه را انتخاب کنید، در آینده چقدر به این هدف خواهید رسید؟ از ۱ تا ۱۰ به آن وضعیت امتیاز دهید.
نکته مهم: اگر نمی دانید که در آینده چه اتفاقی می افتد، نگران نباشید! در مرحله بعد به عدم قطعیت ها می پردازیم.
گام ۴: حذف گزینه هایی که اهمیت کمتری دارند
با توجه به حروف A تا D که برای هدف هر گزینه مشخص کرده بودید، کم اهمیت تر ها را تا آنجا که می توانید حذف کنید. این کار از پیچیدگی تصمیم گیری می کاهد.نقلقول:[font=Iransans][font=Iransans]مرحله ۴- عدم قطعیت و ترس[/font][/font]
موانع تصمیم گیری چه چیزهای هستند؟
[list][*]عدم شناخت دقیق ارزش ها
[*]عدم قطعیت ها
[*]ترس های حاصل از سختی های راه و یا عدم شناخت مقصد
[/list]
ما داریم یکی یکی این موانع را از سر راه مان بر می داریم. برای از بین بردن یا کاهش عدم قطعیت ها چند گام در پیش داریم:
گام ۱: ۶ کلاه تفکر
ادواردوبونو درباره تصمیم گیری نظریه ای داده که می گوید علت این که هر تصمیمی می گیریم، پشیمانی به بار می آورد چیست؟
او باور دارد که علتش این است که از جنبه های مختلف به مسئله نگاه نمی کنیم.
او باور دارد که علتش این است که از جنبه های مختلف به مسئله نگاه نمی کنیم.
بنابراین ۶ کلاه تعریف می کند:
کلاه زرد: [font=iranyekan, sans-serif]مثبت اندیش
کلاه سفید: واقع نگر
کلاه قرمز: دیدگاه احساسی
کلاه مشکی: دیدگاه نقادانه
کلاه سبز: دیدگاه خلاق
کلاه آبی: بر کلاه های دیگر نظارت می کند. تمام جنبه ها را در نظر می گیرد.
کلاه آبی در واقع کلاهی است که ما باید موقع تصمیم گیری بر سر بگذاریم.[/font]
بنابراین از جنبه های مختلف به عدم قطعیت ها بنگرید و بگویید از دیدگاه های مختلف، چه اتفاقی ممکن است بیفتد.کلاه سفید: واقع نگر
کلاه قرمز: دیدگاه احساسی
کلاه مشکی: دیدگاه نقادانه
کلاه سبز: دیدگاه خلاق
کلاه آبی: بر کلاه های دیگر نظارت می کند. تمام جنبه ها را در نظر می گیرد.
کلاه آبی در واقع کلاهی است که ما باید موقع تصمیم گیری بر سر بگذاریم.[/font]
مثلاً من در مرحله قبل نمی دانستم که اگر به کشور دیگری مهاجرت کنم، چه میزان رفاه خواهم داشت. در این مرحله از دیدگاه های مثبت نگر، واقع نگر، نقاد، احساسی و خلاق به مسئله نگاه می کنم. مشخص می کنم از هر دیدگاهی چه اتفاقی ممکن است برای من از لحاظ رفاهی بیفتد.
گام ۲: تعیین درصد احتمال
در این قدم، باید بگویید که هر کدام از جنبه های مختلف که در گام ۱ بررسی کردید، چقدر احتمال دارد که اتفاق بیفتد؟
گام ۳: ریسک پذیری من چقدر است؟
باید تعیین کنید که آیا می توانید [font=iranyekan, sans-serif]ریسک اتفاق های بالا را با درصد احتمال های مشخص شده، بپذیرید؟[/font]
گام ۴: خلاقیت و محک برای کاهش ریسک
در این گام با استفاده از خلاقیت، راه هایی برای محک زدن عدم قطعیت در گزینه ها پیدا می کنیم. سپس آنها را محک می زنیم.مثلاً با مدلسازی شرایط. به فرض اگر می خواهی مهاجرت کنی و نمی دانی می توانی ترس از تنهایی را تحمل کنی یا نه. می توانی مدتی را در شهر دیگری تنها زندگی کنی و محکش بزنی.
ادامه دارد...