17-01-2020, 01:38 AM
[font=iranyekan, sans-serif]مثال تله های شخصیتی ۲: تله محرومیت هیجانی[/font]
فرض کنید فردی در دوران کودکی خود طعم صمیمیت را نچشیده است. روابط عاطفی چنین شخصی در بزرگسالی روابط سطحی است و هر جا حس کند که رابطه عاطفی او دارد عمیق و صمیمی می شود، چون چنین شخصی تا به حال الگوی صمیمیت را تجربه نکرده است، احساس بدی به او می دهد و هر چه سریعتر رابطه را ترک میکند و از برقراری روابط صمیمی فرار می کند.
چون دقیقا زمانی که صمیمیت بیشتر و بیشتر می شود، این فرد فشار خیلی بیشتری را از لحاظ روانی تحمل میکند، بدون اینکه حتی خودش هم متوجه بشود و به همین دلیل این موضوع هم باعث تعجب خودش میشود و هم طرف مقابل!
طرف مقابل می گوید: چه اتفاقی افتاد؟ ما که تازه داشتیم با هم صمیمی شدیم و یک رابطه گرم بین ما شکل میگرفت!
[font=iranyekan, sans-serif]مثال تله های شخصیتی ۳: تله وابستگی[/font]
[font=iranyekan, sans-serif]مثال ۴: تله بی ارزشی[/font]
فرض کنید فردی در دوران کودکی خود طعم صمیمیت را نچشیده است. روابط عاطفی چنین شخصی در بزرگسالی روابط سطحی است و هر جا حس کند که رابطه عاطفی او دارد عمیق و صمیمی می شود، چون چنین شخصی تا به حال الگوی صمیمیت را تجربه نکرده است، احساس بدی به او می دهد و هر چه سریعتر رابطه را ترک میکند و از برقراری روابط صمیمی فرار می کند.
چون دقیقا زمانی که صمیمیت بیشتر و بیشتر می شود، این فرد فشار خیلی بیشتری را از لحاظ روانی تحمل میکند، بدون اینکه حتی خودش هم متوجه بشود و به همین دلیل این موضوع هم باعث تعجب خودش میشود و هم طرف مقابل!
طرف مقابل می گوید: چه اتفاقی افتاد؟ ما که تازه داشتیم با هم صمیمی شدیم و یک رابطه گرم بین ما شکل میگرفت!
[font=iranyekan, sans-serif]مثال تله های شخصیتی ۳: تله وابستگی[/font]
فرض کنید یک نفر در خانوادهای پرورش یافته است که توجه زیادی به او و نیاز هایش شده است و به اصطلاح، اطرافیان او نگذاشتهاند که آب در دلش تکان بخورد! مثل یک چتر حمایتی، مدام از او حمایت کردهاند و همه امکانات را برای او فراهم کردند و هر چیزی که خواسته در اختیار او گذاشته اند.
چنین شخصی در بزرگسالی دقیقاً به دنبال شرایطی می گردد که همانند دوران کودکی او باشد. به همین دلیل همیشه در روابط خود به دنبال کسی می گردد که نقش والد را برای او ایفا کند.
او نمی تواند شخصیت مستقلی داشته باشد و مثلاً اگر ازدواج کند، غرق هویت همسرش می شود. او حاضر است هر کاری انجام دهد تا رضایت طرف مقابل خود را جلب کند و خودش شخصیت مستقلی ندارد.چنین شخصی در بزرگسالی دقیقاً به دنبال شرایطی می گردد که همانند دوران کودکی او باشد. به همین دلیل همیشه در روابط خود به دنبال کسی می گردد که نقش والد را برای او ایفا کند.
[font=iranyekan, sans-serif]مثال ۴: تله بی ارزشی[/font]
شخصی را فرض کنید که در دنیای بیرون فردی فخرفروش متکبر و برتری طلب و قدرت طلب است که احساس می کند از بقیه بالاتر است. از بیرون که به چنین شخصی نگاه کنیم، برخی می گویند، او خیلی قوی است. برخی می گویند چقدر مغرور و متکبر است! چرا این قدر خودش را قبول دارد؟
اما واقعیت این است که قضیه دقیقاً برعکس این است! یعنی این فرد در درون همواره از بی ارزشی خود رنج می برد و با عملکرد خود به بی ارزشی خود حمله می کند تا به نوعی دیگران و به خصوص نقاد درون خود را متقاعد کند که من آدم باارزشی هستم.
چنین افرادی با هیچ کس نزدیک و صمیمی نمی شوند. چون اگر با کسی خیلی صمیمی شود، طرف مقابل به واقعیت درون او و بی ارزشی این شخص پی خواهد برد.
او برای اینکه کسی نتواند متوجه ضعفش شود، در ظاهر برای خود امپراطوری ساخته. اما همین فرد با یک انتقاد کوچک به شدت به هم می ریزد. به طوری که طرف مقابل احساس میکند که رفتار خیلی آزاردهنده ای با او داشته یا حرفی زده که خیلی ناراحت کننده بوده ست!
چنین افرادی می ترسند، نقابی که برای پنهان کردن ضعف خود ساخته اند، با یک انتقاد کوچک برداشته شود و همه، متوجه بی ارزشی و و شخصیت رنجورِ کودک درونش بشوند. به همین دلیل کوچکترین انتقادی تمام وجودش را از درون فرو می ریزد.
او برای اینکه کسی نتواند متوجه ضعفش شود، در ظاهر برای خود امپراطوری ساخته. اما همین فرد با یک انتقاد کوچک به شدت به هم می ریزد. به طوری که طرف مقابل احساس میکند که رفتار خیلی آزاردهنده ای با او داشته یا حرفی زده که خیلی ناراحت کننده بوده ست!