18-05-2021, 05:30 PM
سبک آرت نوو (art noveau)
در دهه آخر قرن نوزدهم، هنرمندان به دنبال راه های تازه ای می گشتند که ملازم با تحولات علمی، صنعتی و اجتماعی، نیازهای آنها را برآورده کند. جستجوی ارزش های معنوی توسط هنرمندان نیز بخشی از این تلاش بود که از حدود 1890 به ایجاد سبک هنری نوینی منجر شد. این سبک در طول مدتی کوتاه، به یک جنبش همگانی بزرگ در اروپا تبدیل گردید و ذوق هنری غرب را از عوام تا خواص تحت تأثیر قرار داد و تا سال 1914 سبک غالب هنر در دنیای غرب بود. این سبک هنر "هنر نو" یآ همان "آرنوو Art Nouveau" است که از درون تلاش ها و کنکاش های هنری هنرمندان این دوران سر برآورد و بر همه هنرها از نقاشی و پیکر تراشی گرفته تا کتاب آرایی، پوستر سازی، مصور سازی کتاب، معماری، تزئینات داخلی، هنرهای دستی، منسوجات و همچنین موسیقی و تئاتر و ادبیات تأثیر گذاشت. فراگیر شدن آرت نوو چنان بود که جنبه مردمی به خود گرفت و عده ای از هنرمندان ناشناخته و عادی آن را گسترش دادند. البته هنرمندان پیشگام و بنام سده بیستم نیز از این سبک تأثیر زیادی گرفتند.
1899 - هکتور گیمارد
بیان هنری آرنوو از نگرش و مطالعه نوین به طبیعت سرچشمه گرفته است که تأثیراتی از هنر سایر ملل، خصوصا هنر و صنایع دستی ظریف ژاپن، در آن مشاهده می شود. علاوه بر این ها در ایجاد این جنبش هنری، سبک نقاشی تاریخ گرای Historismus فرانسه و سبک پست امپرسیونیم بی تأثیر نبوده است. در اینجا باید اضافه کرد که عقاید ویلیام موریس William Morisse و خواسته های او نیز بسیاری از هنرمندان آرنوو را تحت تأثیر قرار داده بود. ویلیام موریس نظریه پرداز هنری انگلیس در صدد بود تا هنر را در اختیار همه قرار دهد و برای همه قابل دسترس و با مفهوم کرده، به زندگی روزمره مردم وارد کند. این هدف او تا اندازه ای در سبک آرنوو متجلی شد. هنرمندان پیرو آرنوو اگرچه تلاش می کردند خود را از سنت های حاکم بر هنر اروپا دور کنند، ولی عملا نتوانستند از تأثیر سبک های گذشته کاملا بر حذر بمانند. تلاش اصلی آنها یافتن نقش و نگارهای انتزاعی مبتنی بر توازن خطوط بود که در هنر اسلامی و هنر ژاپن به گونه های مختلف تجلی یافته بود.
ابری بردزلی از هنرمندان انگلیسی تباری است که تصاویر سیاه و سفید ظریف کارانه وی در طول عمر کوتاه هنری اش تحت تأثیر خطوط ملایم و لطیف طراحی ها و کنده کاری های ژاپنی قرار داشت و توانست به این وسیله به خلق آثاری استادانه در سبک آرنوو بپردازد.
دامن طاووسی از ابری بردزلی
تصویرسازی ها و طراحی های بردزلی در مدت زمان کوتاهی مورد توجه قرار گرفت. نگرش جدیدی که او در به کار گیری خطوط طراحی ابداع کرد با تأسی جستن از مضامینی چون رویاهای سمبلیک و ادبیات رمانتیک به خلق آثار چشم گیری انجامید و از این رو وی به سرعت در تمام دنیای غرب شهرت یافت.
رنه لالیک Rene Lalique یکی از معرفان کلیدی آرنوو است. وی جواهرات دل پسند و بدیع و اغلب بر اساس نقوش گیاهان و حشرات و با استفاده از شیشه و سنگ های نیمه گران بها و طلا می ساخت.
سبک طراحی همگانی (universal design)
طراحی همگانی یا "طراحی جهان شمول" يا "طراحی برای همه" ديدگاهی است در طراحی محصولات، خدمات و محیط به طوری که برای بسیاری از مردم قابل استفاده باشد، و تا جایی که ممکن است با صرف نظر از سن، توانایی و شرایط محیطی باشد. این موضوع در پیوند مستقیم با عقاید و تفکرات سیاسی یک جامعه است و اهمیت و ارزش آن توسط حکومت ها، تجارت و صنعت قابل تشخیص است.
طراحی همگانی یک تفکر جدید با تلفیقی از طراحی barrier-free و accessible design و Assistive technology است. طراحی Barrier-free و Assistive technology در زمینه طراحی برای افراد ناتوان متمرکز شده است، و در آنها اغلب به صورت جداگانه و ویژه برای افراد ناتوان طراحی صورت می گیرد (به طور مثال سطح شیب داری که به ورودی جداگانه ای غیر از ورودی اصلی منتهی می شود) اما در طراحی همگانی طیف وسیع تری از راه حل ها در نظر گرفته می شود که به همه کمک کند، نه فقط برای معلولان و افراد ناتوان.
نیاز به تلاش جسمانی کم در استفاده
در طراحی همگانی به ظاهر اشیاء نیز اهمیت داده می شود؛ به طور مثال دستگیره های بسیاری از لوازم آشپزخانه برای گروه معدودی از کاربران مناسب است. اما شرکت ها تلاش می کنند تا با ساختن دستگیره های بزرگ تر و با قابلیت عملکرد آسان و جذابیت بیشتر، گروه بزرگ تری از مصرف کنندگان را نیز پوشش دهند.
تضاد رنگ در ظروف غذا خوری به افرادی که مشکلات بصری دارند کمک می کند، همچنین برای افرادی که مشکل ضعف عضلانی دارند لبه های ضخیم و شیب دار طراحی شده است.
مثال دیگر کابینت هایی با طبقات بیرون آمدنی هستند که استفاده کنندگان با قدهای متفاوت قادر خواهند بود از آن استفاده کنند و هنگام کار حالت ها و پسچر های مختلف داشته باشند. مسیرهای مسطح و بدون پستی و بلندی و استفاده از Ramp به جای پله نیز، نمونه های دیگری از universal design در زندگی روزمره است.
کلاس درس پلکانی برای ایجاد تساوی در استفاده دیداری
اصول طراحی همگانی:
1- استفاده مساوی و منصفانه گروه های مختلف
2- انعطاف پذیری هنگام استفاده
3- ساده و قابل درک بودن محصول
4- انتقال راحت و قابل درک بودن اطلاعات
5- کاهش خطاپذیری (تلورانس)
6- نیاز به نیروی جسمانی کم
7- اندازه و فضای مناسب برای استفاده و گذر
مثال ها:
• رویه نرم برای سطح راه ورودی ، بدون پله
• درب هایی با عرض زیاد برای ورودی های داخلی، کریدور و تالار ورودی
• دستگیره های اهرمی برای باز کردن درها به جای دستگیره های چرخشی
• کلیدهای سوئیچ چراغ با سطح بزرگ و صاف به جای کلید های سوئیچ کوچک
• کلیدها و دکمه های روی صفحه کنترل Control Pane قابل تشخیص باحس لامسه
• روشنایی مناسب
• کنترل ها و نشانگرهای مربوط به شنوایی با اطلاعات و نشانه های بصری
• کنترل ها و نشانگرهای بصری در کنار نشانگرهای شنوایی
• استفاده از تصویر معنا دار و شناخته شده به جای نوشته
• خطوط قابل تشخیص از طریق بینایی ( برای کاهش و افزایش صدا)
• ابزار کنترل صدا در وسایل صوتی
• ابزار کنترل سرعت در وسایل صوتی
• انتقال اطلاعات به صورت زبانی در جایگاه خود
• سطح شیبدار به جای لبه استخر
در دهه آخر قرن نوزدهم، هنرمندان به دنبال راه های تازه ای می گشتند که ملازم با تحولات علمی، صنعتی و اجتماعی، نیازهای آنها را برآورده کند. جستجوی ارزش های معنوی توسط هنرمندان نیز بخشی از این تلاش بود که از حدود 1890 به ایجاد سبک هنری نوینی منجر شد. این سبک در طول مدتی کوتاه، به یک جنبش همگانی بزرگ در اروپا تبدیل گردید و ذوق هنری غرب را از عوام تا خواص تحت تأثیر قرار داد و تا سال 1914 سبک غالب هنر در دنیای غرب بود. این سبک هنر "هنر نو" یآ همان "آرنوو Art Nouveau" است که از درون تلاش ها و کنکاش های هنری هنرمندان این دوران سر برآورد و بر همه هنرها از نقاشی و پیکر تراشی گرفته تا کتاب آرایی، پوستر سازی، مصور سازی کتاب، معماری، تزئینات داخلی، هنرهای دستی، منسوجات و همچنین موسیقی و تئاتر و ادبیات تأثیر گذاشت. فراگیر شدن آرت نوو چنان بود که جنبه مردمی به خود گرفت و عده ای از هنرمندان ناشناخته و عادی آن را گسترش دادند. البته هنرمندان پیشگام و بنام سده بیستم نیز از این سبک تأثیر زیادی گرفتند.
در میان سبک های هنری تا این زمان هیچ سبکی گستردگی و جامعیت "آرنوو" را نداشت و این ویژگی خاصی برای این سبک ایجاد می کرد. این سبک در کشورهای اروپایی با نام های مختلف تجلی یافت. در آلمان نام خود را از مجله ای با نام یوگند Jugend گرفت و به همین دلیل یوگند اشتیل Jugendstil خوانده شد. در انگلستان تحت عنوان "حرکت هنر و صنایع دستی Arts & Crafts Mobement" خوانده شد و در فرانسه به "آرنوو" شهرت یافت. در کشورهای انگلیس و آمریکا همچنین به نام سبک مدرن Modern Style، در اسپانیا Modern jsmo، در اتریش گروه انشعاب Sezessions و در ایتالیا به نام Stile Liberty خوانده شد.
نام Art Nouveau از یک گالری در پاریس گرفته شد که متغلق به تاجری اهل هامبورگ به نام ساموئل بینگ بود. ساموئل بینگ از طراحان سرشناس سراسر اروپا برای نمایش کارهایشان دعوت کرد که نام و زمینه کاری آنها عبارتست از: هنری وان دولده بلژیکی (مبلمان)، لوئیس کامفورت تیفانی آمریکایی (شیشه گری)، امیل گاله فرانسوی (شیشه گری)، رنه لالیک (جواهرات)، آنتونی گائودی اسپانیایی (معماری) و هکتور گیمارد فرانسوی (معماری و مبلمان)1899 - هکتور گیمارد
بیان هنری آرنوو از نگرش و مطالعه نوین به طبیعت سرچشمه گرفته است که تأثیراتی از هنر سایر ملل، خصوصا هنر و صنایع دستی ظریف ژاپن، در آن مشاهده می شود. علاوه بر این ها در ایجاد این جنبش هنری، سبک نقاشی تاریخ گرای Historismus فرانسه و سبک پست امپرسیونیم بی تأثیر نبوده است. در اینجا باید اضافه کرد که عقاید ویلیام موریس William Morisse و خواسته های او نیز بسیاری از هنرمندان آرنوو را تحت تأثیر قرار داده بود. ویلیام موریس نظریه پرداز هنری انگلیس در صدد بود تا هنر را در اختیار همه قرار دهد و برای همه قابل دسترس و با مفهوم کرده، به زندگی روزمره مردم وارد کند. این هدف او تا اندازه ای در سبک آرنوو متجلی شد. هنرمندان پیرو آرنوو اگرچه تلاش می کردند خود را از سنت های حاکم بر هنر اروپا دور کنند، ولی عملا نتوانستند از تأثیر سبک های گذشته کاملا بر حذر بمانند. تلاش اصلی آنها یافتن نقش و نگارهای انتزاعی مبتنی بر توازن خطوط بود که در هنر اسلامی و هنر ژاپن به گونه های مختلف تجلی یافته بود.
در ابتدا سطوح خطی و نقوش آبستره گیاهی تزئین گرا، بر اساس الگوها و نقوش تزئینی ژاپن، در تمامی هنرهای این سبک نمود یافت و هنر ژاپنی بر زوایای مختلف این هنر تأثیر عمیق گذاشت. برای مثال هنری وان دولده Henry van de Velde (هنرمند بلژیکی) به نقوش آبستره گیاهی در معماری داخلی و خارجی توجه کرد و این نقوش را در هنر کتاب آرایی و پیکر آرائی نیز دنبال کرد.
هنرمندان این سبک با همه تلاششان آمادگی کافی برای به دست آوردن دیدگاهی کاملا انتزاعی و غیرطبیعت گرایانه نداشتند. به همین دلیل در بخش عظیمی از نقش و نگارهای و تزئین کاری های خود از اشکال گیاهان طبیعی بهره گرفتند. در برخی از آثار این سبک حتی می توان تزیین گرایی های سبک های باروک و روکوکو را نیز دنبال کرد.
این حرکت نو با تأکید بر تزئین گرایی خطی، نوعی واکنش و اعتراض بر طبیعت گرایی حاکم بر نقاشی آکادمیک اروپا بود که هنرمندان امپرسیونیست و پست امپرسیونیست نتوانسته بودند تماما از آن رهایی یابند. در میان نقاشان پست امپرسیونیست، تولوز لوترک از کسانی بود که تا حدی خود را با حرکت های نوین هنری ای چون آرنوو هماهنگ کرد. او که در نقاشی ها و گراورهای خود به استفاده ظریف و موزون از خط می پرداخت، با ساده سازی اشکال و با به کارگرفتن رنگ های تخت، همچون نقاشان ژاپنی، به طراحی گرافیک کمک شایان توجهی کرد و راه نوین گرافیک (پوسترسازی) را به دنیای غرب نشان داد.
سرعت گسترش و فراگیر شدن آرنوو بیش از همه در تصویرگری (ایلوستراسیون) مجلات جلوه گر می شود. مجلات زیر بیش از سایر مجلات از گرافیک ها و تصویرسازی های سبک آرنوو بهره بردند:
The studio چاپ لندن 1893
Revue Blanche چاپ پاریس از 1891 تا 1903
Pan چاپ برلین از 1895 تا 1900
Simplicissimus که از سال 1896 به بعد در مونیخ انتشار یافت
Deutche Knust و Dekoration چاپ دارم اشتات از 1897 تا 1934
Sacrum چاپ وین
Revue Blanche چاپ پاریس از 1891 تا 1903
Pan چاپ برلین از 1895 تا 1900
Simplicissimus که از سال 1896 به بعد در مونیخ انتشار یافت
Deutche Knust و Dekoration چاپ دارم اشتات از 1897 تا 1934
Sacrum چاپ وین
ابری بردزلی از هنرمندان انگلیسی تباری است که تصاویر سیاه و سفید ظریف کارانه وی در طول عمر کوتاه هنری اش تحت تأثیر خطوط ملایم و لطیف طراحی ها و کنده کاری های ژاپنی قرار داشت و توانست به این وسیله به خلق آثاری استادانه در سبک آرنوو بپردازد.
دامن طاووسی از ابری بردزلی
تصویرسازی ها و طراحی های بردزلی در مدت زمان کوتاهی مورد توجه قرار گرفت. نگرش جدیدی که او در به کار گیری خطوط طراحی ابداع کرد با تأسی جستن از مضامینی چون رویاهای سمبلیک و ادبیات رمانتیک به خلق آثار چشم گیری انجامید و از این رو وی به سرعت در تمام دنیای غرب شهرت یافت.
هنرمندان پاریس که به سبک آرنوو کار می کردند، تمرکز کار خود را بیشتر در زمینه معماری، مبلمان و معماری داخلی، مبلمان شهری، شیشه گری و جواهرات قرار دادند. حتی هنرمندانی در زمینه کوزه گری به خلق اثر پرداختند. در آلمان سبک یوگنداشتیل در شهر مونیخ رشد کرد و هنرمندان چون اکمان Eckmann و پیتر برنز Behrenz به خلق آثار ماندگاری پرداختند. در شهرهای دیگر آلمان مانند برلین، وایمار، هاگن و دارم اشتات نیز هنرمندان این سبک آثار بدیعی از خود به جای گذاشتند.
در میان هنرمندان نقاش گوستاو کلیمت Gustav Klimt معروفیت خاصی دارد. وی اتریشی تبار است و به واسطه خلاقیت ها و تلاش های نوآورانه اش در زمینه طراحی، به کارگیری نقوش ریتم دار و مواج، به کارگیری رنگ های پر کنتراست با مایه های گرم، استفاده از طلایی به عنوان رنگ و بهره گرفتن از ترکیب بندی های جدید به دور از تأکید بر نقاط طلایی، توانست به کسب موفقیت های زیادی نائل آید. کلیمت همچنین به سبک آرنوو در اتریش ارزش و اعتبار والایی بخشید. او از شخصیت های بزرگ گروه انشعابی Sezession وین بود که به عنوان یک نقاش موفق تزئین کار و چهره پرداز تراز اول در جامعه غربی آن دوران خود را شناساندند. غنای رنگ و ترکیب بندی های جدید با خطوط طراحی محکم و لطیف از جمله ویژگی های آثار کلیمت است.
سبک آرنوو در اسپانیا با شخصیت هنر آنتونی گائودی Antoni Gaudi پیوند خورده است. نگاه نوین او به روبنای ساختمان ها، تزئینات داخلی، تزئینات دیوار پارک ها و مبلمان شهری در گوئل، بارسلون و غیره، تأثیر زیادی بر رواج رونق سبک آرنوو در اسپانیا گشت. گائودی معماری را فضایی پویا در نظر می گرفت که دنیای درون و برون را به یکدیگر پیوند می دهد. وی از پیشگامان و راهبران بزرگ معماری قرن بیستم است که نظریه ها و آثارش، هنر مدرن غرب را تحت تأثیر قرار داد.
سبک آرنوو در آمریکا با شخصیت هنرمندی چون لوئیس تیفای Louis Comfort Tiffany پیوند خورده است. تیفانی که طراح و شیشه گر بود، شکوفایی نوینی در این زمینه ایجاد کرد. او به تزئینات لوستر، آباژور، پنجره و نقاشی شیشه پرداخت و در این میان مقامی جهانی یافت. آثار شیشه ای رنگین و تزئینی او سبک آرنوو را بیشتر در معرض توجه عموم قرار داد و نگاه های بیشتری را به خود جذب کرد. آثار تیفانی هنرمندان تزئین گرای Art deco مدرن قرن بیستم را شدیدا تحت تأثیر قرار داد.
رنه لالیک Rene Lalique یکی از معرفان کلیدی آرنوو است. وی جواهرات دل پسند و بدیع و اغلب بر اساس نقوش گیاهان و حشرات و با استفاده از شیشه و سنگ های نیمه گران بها و طلا می ساخت.
سبک طراحی همگانی (universal design)
طراحی همگانی یا "طراحی جهان شمول" يا "طراحی برای همه" ديدگاهی است در طراحی محصولات، خدمات و محیط به طوری که برای بسیاری از مردم قابل استفاده باشد، و تا جایی که ممکن است با صرف نظر از سن، توانایی و شرایط محیطی باشد. این موضوع در پیوند مستقیم با عقاید و تفکرات سیاسی یک جامعه است و اهمیت و ارزش آن توسط حکومت ها، تجارت و صنعت قابل تشخیص است.
طراحی همگانی یک تفکر جدید با تلفیقی از طراحی barrier-free و accessible design و Assistive technology است. طراحی Barrier-free و Assistive technology در زمینه طراحی برای افراد ناتوان متمرکز شده است، و در آنها اغلب به صورت جداگانه و ویژه برای افراد ناتوان طراحی صورت می گیرد (به طور مثال سطح شیب داری که به ورودی جداگانه ای غیر از ورودی اصلی منتهی می شود) اما در طراحی همگانی طیف وسیع تری از راه حل ها در نظر گرفته می شود که به همه کمک کند، نه فقط برای معلولان و افراد ناتوان.
نیاز به تلاش جسمانی کم در استفاده
در طراحی همگانی به ظاهر اشیاء نیز اهمیت داده می شود؛ به طور مثال دستگیره های بسیاری از لوازم آشپزخانه برای گروه معدودی از کاربران مناسب است. اما شرکت ها تلاش می کنند تا با ساختن دستگیره های بزرگ تر و با قابلیت عملکرد آسان و جذابیت بیشتر، گروه بزرگ تری از مصرف کنندگان را نیز پوشش دهند.
میل و علاقه به طراحی همگانی روز به وز افزایش می یابد. صنعت و پیشه های بسیاری وجود دارند که طراحی همگانی برایشان به عنوان بازار بزرگ و قابل نفوذ محسوب می شود اما بسیاری وجود دارند که هنوز نتوانسته اند این حوزه وسیع را قبول کنند و با آن کنار بیایند.
طراحی همگانی گوشه ای از زندگی روزانه است و همه جا اطراف ما وجود دارد. به عنوان مثال دستوراتی مثل "undo" یا "Confirm" در اغلب نرم افزارها مثال خوبی از universal design است که خطاپذیری در عملکرد را کاهش می دهد.
تضاد رنگ در ظروف غذا خوری به افرادی که مشکلات بصری دارند کمک می کند، همچنین برای افرادی که مشکل ضعف عضلانی دارند لبه های ضخیم و شیب دار طراحی شده است.
مثال دیگر کابینت هایی با طبقات بیرون آمدنی هستند که استفاده کنندگان با قدهای متفاوت قادر خواهند بود از آن استفاده کنند و هنگام کار حالت ها و پسچر های مختلف داشته باشند. مسیرهای مسطح و بدون پستی و بلندی و استفاده از Ramp به جای پله نیز، نمونه های دیگری از universal design در زندگی روزمره است.
کلاس درس پلکانی برای ایجاد تساوی در استفاده دیداری
اصول طراحی همگانی:
1- استفاده مساوی و منصفانه گروه های مختلف
2- انعطاف پذیری هنگام استفاده
3- ساده و قابل درک بودن محصول
4- انتقال راحت و قابل درک بودن اطلاعات
5- کاهش خطاپذیری (تلورانس)
6- نیاز به نیروی جسمانی کم
7- اندازه و فضای مناسب برای استفاده و گذر
مثال ها:
• رویه نرم برای سطح راه ورودی ، بدون پله
• درب هایی با عرض زیاد برای ورودی های داخلی، کریدور و تالار ورودی
• دستگیره های اهرمی برای باز کردن درها به جای دستگیره های چرخشی
• کلیدهای سوئیچ چراغ با سطح بزرگ و صاف به جای کلید های سوئیچ کوچک
• کلیدها و دکمه های روی صفحه کنترل Control Pane قابل تشخیص باحس لامسه
• روشنایی مناسب
• کنترل ها و نشانگرهای مربوط به شنوایی با اطلاعات و نشانه های بصری
• کنترل ها و نشانگرهای بصری در کنار نشانگرهای شنوایی
• استفاده از تصویر معنا دار و شناخته شده به جای نوشته
• خطوط قابل تشخیص از طریق بینایی ( برای کاهش و افزایش صدا)
• ابزار کنترل صدا در وسایل صوتی
• ابزار کنترل سرعت در وسایل صوتی
• انتقال اطلاعات به صورت زبانی در جایگاه خود
• سطح شیبدار به جای لبه استخر