29-05-2020, 01:36 AM
مجازات ضرب و جرح عمدی در قانون
[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]ضرب به معنای «زدن» است و به صدماتی گفته میشود که وارد کردن آنها باعث از هم جداشدن نسوج و خونریزی ظاهری بدن نمیشود و صرفاً منجر به کبودی، سرخشدگی یا تورم و… میشود. [/font]
[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]جرح هم به معنای «زخم زدن» است و به آسیبهایی گفته میشود که باعث از هم جدا شدن بافتهای بدن شده و با خونریزی ظاهری و بیرونی همراه است، مانند خراشیدگی، بریدگی، پارگی دست.
به گزارش مهداد، ضرب و جرح گاهی ممکن است با شکستگی استخوان نیز همراه باشد یا باعث شود که یکی از حواس شخص مصدوم از بین برود یا درست عمل نکند یا حتی عقل مصدوم هم زایل شود.
البته این زد و خورد میتواند عمدی یا غیرعمدی باشد که اثبات غیرعمدی بودن مشکل است.
لازم است بدانیم مجازات اصلی و اولیه ضرب و جرح از نوع عمدی مانند قتل عمدی، قصاص است. یعنی همانطور که اولیای دم مقتول (بستگان درجه اول مقتول که صاحب خون او هستند) میتوانند درخواست کنند که قاتل کشته شود، در ضرب و جرح نیز شخص آسیبدیده میتواند عین همان آسیبی که ضارب به او وارد کرده است، تحت نظر قاضی بر جسم ضارب وارد کند.
اما از آنجایی که عملاً امکان شبیهسازی دقیق عین همان آسیب وجود ندارد، و به اصطلاح امکان مماثلت وجود ندارد، قصاص قابل اجرا نیست و به جای آن، برای هر نوع آسیبی که به بدن بزهدیده وارد میشود، مبلغ معینی در قانون تعیین شده است که دیه نام دارد و مرتکب جرم در صورت درخواست مجنیعلیه مکلف به پرداخت آن به وی است.
اگر ضرب و جرح بهقدری شدید باشد که موجب نقصان یا شكستن یا از كار افتادن عضوی از اعضای بدن یا منتهی به مرض دایمی یا فقدان یا نقص یكی از حواس یا منافع یا زوال عقل قربانی شود، مطابق ماده ۶۱۴ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵، مرتکب جرم علاوه بر محکومیت به پرداخت دیه، به تحمل دو تا پنج سال حبس محكوم خواهد شد.
ضارب ممکن است عمل ضرب و جرح را به وسیله اعضای خود مانند دست و پا و دندان انجام دهد یا از وسایل دیگری مانند سنگ، چوب، چاقو، سلاح و… استفاده کند.
در صورتی که جرح وارده منتهی به ضایعات شدید مذکور نشود اما ضارب (واردکننده ضربه) از اسلحه یا چاقو و امثال آن استفاده کرده باشد، مطابق تبصره ماده ۶۱۴ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ به سه ماه تا یك سال حبس محكوم خواهد شد.
بدین ترتیب ملاحظه میشود که در ماده ۶۱۴ به نتایجی که از جرم بهدست میآید، توجه شده، و تبصره، «وسیله» ارتکاب جرم را مدنظر قرار داده است.
گاهی ممکن است که کسی بدون استفاده از سلاح سرد یا گرم به دیگری ضربهای وارد کند که هیچگونه آثار ظاهری حتی در حد سرخشدگی و کبودی در بدن شخص مضروب باقی نگذارد. در این حالت، پرداخت دیه منتفی است
اما طبق ماده ۵۶۷ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ امکان محکومیت مرتکب به ۹۱ روز تا ۶ ماه حبس یا ۱۱ تا ۳۰ ضربه شلاق وجود دارد.
نحوه تعقیب و محکومیت مرتکب جرم
محکومیت ضارب به پرداخت دیه منوط به این است که حتماً شخص آسیبدیده شکایت کرده و دیه صدمات واردشده به خود را تقاضا کرده باشد.
اما اگر یکی از دو فرضی که در ماده ۶۱۴ یا تبصره آن اتفاق افتاده باشد، یعنی ضرب و جرح، منتهی به یکی از آسیبهای شدید مندرج در آن ماده شده باشد، یا از سلاح و چاقو استفاده شده باشد، برای تعقیب متهم، ضرورتی به شکایت شاکی خصوصی نیست و حتی بدون آن که شخص مصدوم شکایتی کرده باشد، مرجع قضایی، متهم را تعقیب کرده و مجازات میکند.
چون در این حالت جرم ضرب و جرح عمدی از جرایم غیرقابل گذشت است و برای تعقیب متهم نیازی به شکایت شاکی وجود ندارد زیرا با ارتکاب آن به جامعه زیان وارد میشود و به همین جهت، جرم جنبه عمومی دارد.
این نکته را باید بدانیم که اگر ضرب و جرح، به نتایج شدید در ماده ۶۱۴ منتهی نشده و از سلاح و چاقو نیز استفاده نشده باشد، تعقیب متهم منوط به شکایت شاکی خصوصی است و در این فرض، شخص آسیبدیده فقط میتواند دیه مطالبه کند.
ایراد ضرب و جرح نسبت به شخص مرده
برای تحقق جرم ضرب و جرح لازم است که شخص بزهدیده (مجنیعلیه) حتما انسان زنده باشد و اگر شخصی به انسان فوتشدهای ضربه وارد کند، عمل او جرم مستقلی تحت عنوان «جنایت بر میت» خواهد بود.
[/font]
[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]ضرب به معنای «زدن» است و به صدماتی گفته میشود که وارد کردن آنها باعث از هم جداشدن نسوج و خونریزی ظاهری بدن نمیشود و صرفاً منجر به کبودی، سرخشدگی یا تورم و… میشود. [/font]
[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]جرح هم به معنای «زخم زدن» است و به آسیبهایی گفته میشود که باعث از هم جدا شدن بافتهای بدن شده و با خونریزی ظاهری و بیرونی همراه است، مانند خراشیدگی، بریدگی، پارگی دست.
به گزارش مهداد، ضرب و جرح گاهی ممکن است با شکستگی استخوان نیز همراه باشد یا باعث شود که یکی از حواس شخص مصدوم از بین برود یا درست عمل نکند یا حتی عقل مصدوم هم زایل شود.
البته این زد و خورد میتواند عمدی یا غیرعمدی باشد که اثبات غیرعمدی بودن مشکل است.
لازم است بدانیم مجازات اصلی و اولیه ضرب و جرح از نوع عمدی مانند قتل عمدی، قصاص است. یعنی همانطور که اولیای دم مقتول (بستگان درجه اول مقتول که صاحب خون او هستند) میتوانند درخواست کنند که قاتل کشته شود، در ضرب و جرح نیز شخص آسیبدیده میتواند عین همان آسیبی که ضارب به او وارد کرده است، تحت نظر قاضی بر جسم ضارب وارد کند.
اما از آنجایی که عملاً امکان شبیهسازی دقیق عین همان آسیب وجود ندارد، و به اصطلاح امکان مماثلت وجود ندارد، قصاص قابل اجرا نیست و به جای آن، برای هر نوع آسیبی که به بدن بزهدیده وارد میشود، مبلغ معینی در قانون تعیین شده است که دیه نام دارد و مرتکب جرم در صورت درخواست مجنیعلیه مکلف به پرداخت آن به وی است.
اگر ضرب و جرح بهقدری شدید باشد که موجب نقصان یا شكستن یا از كار افتادن عضوی از اعضای بدن یا منتهی به مرض دایمی یا فقدان یا نقص یكی از حواس یا منافع یا زوال عقل قربانی شود، مطابق ماده ۶۱۴ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵، مرتکب جرم علاوه بر محکومیت به پرداخت دیه، به تحمل دو تا پنج سال حبس محكوم خواهد شد.
ضارب ممکن است عمل ضرب و جرح را به وسیله اعضای خود مانند دست و پا و دندان انجام دهد یا از وسایل دیگری مانند سنگ، چوب، چاقو، سلاح و… استفاده کند.
در صورتی که جرح وارده منتهی به ضایعات شدید مذکور نشود اما ضارب (واردکننده ضربه) از اسلحه یا چاقو و امثال آن استفاده کرده باشد، مطابق تبصره ماده ۶۱۴ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ به سه ماه تا یك سال حبس محكوم خواهد شد.
بدین ترتیب ملاحظه میشود که در ماده ۶۱۴ به نتایجی که از جرم بهدست میآید، توجه شده، و تبصره، «وسیله» ارتکاب جرم را مدنظر قرار داده است.
گاهی ممکن است که کسی بدون استفاده از سلاح سرد یا گرم به دیگری ضربهای وارد کند که هیچگونه آثار ظاهری حتی در حد سرخشدگی و کبودی در بدن شخص مضروب باقی نگذارد. در این حالت، پرداخت دیه منتفی است
اما طبق ماده ۵۶۷ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ امکان محکومیت مرتکب به ۹۱ روز تا ۶ ماه حبس یا ۱۱ تا ۳۰ ضربه شلاق وجود دارد.
نحوه تعقیب و محکومیت مرتکب جرم
محکومیت ضارب به پرداخت دیه منوط به این است که حتماً شخص آسیبدیده شکایت کرده و دیه صدمات واردشده به خود را تقاضا کرده باشد.
اما اگر یکی از دو فرضی که در ماده ۶۱۴ یا تبصره آن اتفاق افتاده باشد، یعنی ضرب و جرح، منتهی به یکی از آسیبهای شدید مندرج در آن ماده شده باشد، یا از سلاح و چاقو استفاده شده باشد، برای تعقیب متهم، ضرورتی به شکایت شاکی خصوصی نیست و حتی بدون آن که شخص مصدوم شکایتی کرده باشد، مرجع قضایی، متهم را تعقیب کرده و مجازات میکند.
چون در این حالت جرم ضرب و جرح عمدی از جرایم غیرقابل گذشت است و برای تعقیب متهم نیازی به شکایت شاکی وجود ندارد زیرا با ارتکاب آن به جامعه زیان وارد میشود و به همین جهت، جرم جنبه عمومی دارد.
این نکته را باید بدانیم که اگر ضرب و جرح، به نتایج شدید در ماده ۶۱۴ منتهی نشده و از سلاح و چاقو نیز استفاده نشده باشد، تعقیب متهم منوط به شکایت شاکی خصوصی است و در این فرض، شخص آسیبدیده فقط میتواند دیه مطالبه کند.
ایراد ضرب و جرح نسبت به شخص مرده
برای تحقق جرم ضرب و جرح لازم است که شخص بزهدیده (مجنیعلیه) حتما انسان زنده باشد و اگر شخصی به انسان فوتشدهای ضربه وارد کند، عمل او جرم مستقلی تحت عنوان «جنایت بر میت» خواهد بود.
[/font]