کوچینگ (Coaching)
کوچینگ را میتوان به مربیگری ترجمه کرد، از جمله اصطلاحات پرتکرار این روزهاست. افراد بسیاری را میبینیم که خود را به عنوان کوچ کسب و کار (بیزینس کوچ) یا لایف کوچ معرفی میکنند و لی اطلاعات کافی ندارند. تقاضا هم برای خدمات کوچینگ به شکل محسوسی افزایش پیدا کرده است.
کوچینگ یعنی رها کردن توانمندیهای بالقوهی انسانها از درون خودشان (Unlocking a person’s potential).کوچ به جای آموختن به افراد به آنها کمک میکند خودشان بیاموزند.
آگاهی (Awareness) و مسئولیت (Responsibility) دو کلمهی کلیدی در کوچینگ هستند. وظیفه کوچ این است که به کوچی (Coachee) کمک کند(مراجعه کننده ای که برای کوچ شدن امده) نسبت به داشتهها و دانستههای آگاهی بیشتری پیدا کند، و مسئولیت رشد و توسعه خود را نیز بر عهده بگیرد.رابطه کوچ و کوچی از جنس گفتگو ست.
کوچ در این رابطه بیشتر نقش تسهیلگر را بر عهده دارد و میکوشد با سوالهای خود، خودآگاهی طرف مقابل را افزایش داده و حس پذیرش مسئولیت [برای تغییر و بهبود وضعیت موجود] را در او بیدار و تقویت کند.
بنابر این، کوچینگ از جنس نصیحت و توصیه نیست.
کوچینگ یعنی چه؟
[font=IRANSansWeb(FaNum)_Light]کوچینگ یا همان Coaching از واژه کوچ (Coach) میآید. برای فهمیدن ریشه این واژه باید بازگردیم به مجارستانِ قرن 15میلادی و روستایی در غرب [/font]بوداپست[font=IRANSansWeb(FaNum)_Light] به نام Kocs که در زبان مجارستانی «کوچ» تلفظ میشود.[/font]
[font=IRANSansWeb(FaNum)_Light]در این روستا برای اولین بار کالسکه یا دلیجانهای چهارچرخهای ساخته شد که در عین سبکتر و سریعتر بودن، قابلیت حمل نفرات بیشتری نسبت به درشکههای زمان خود داشت. این دلیجانها همچون بسیاری از اختراعات دیگر بشری نام خود را از محل اختراع خود گرفته و کوچ نام گرفتند. Kocs ،در زبان آلمانی شکل kotsche به خود گرفت و سپس وارد زبان فرانسوی شد و به شکل coche نوشته شد تا درنهایت وارد زبان انگلیسی شد و به شکل Coach درآید. در همین حال به رانندگی و راهبری این دلیجانهای جدید، کوچینگ گفته شد.[/font]