در کردستان مراسم جشن عروسی را در سالن عروسی و یا در منزل داماد برگزار می کنند. مراسم عروسی تقریبا یک هفته طول میکشد؛ از روز دوشنبه تا روز چهارشنبه، زنان همسایه برای کمک به خانهی داماد میروند و نان میپزند. در این روزها، مراسم پایکوبی هم انجام میشود. روز چهارشنبه، خانوادهی داماد یک زن و یک دختر را بهعنوان «پاوهیو» و«جل هرگیر» به خانهی عروس میفرستد. همراه آنها هم چند نفر را با بز و گوسفند میفرستد تا آنها را در خانهی عروس سر ببرند.
پاوهیو در خانهی عروس غذا میپزد و بر دستان عروس حنا میگذارد و او را برای مراسم آماده میکند، «جل هرگیر» هم لباس عروس را که خانوادهی داماد تهیه کرده و دوختهاند به خانهی عروس میبرد. او این لباسها را داخل یک بقچه میپیچد و گوشهی از تکتک لباسها مانند پیراهن، کوا و سخمه را طوری که از بقچه بیرون باشد، نمایان میکند. او بقچه را به دوش میگیرد و یک آینه را هم روی بقچه روی دوش خود میبندد. مسوولیت «جل هرگیر» در خانهی عروس این است که فامیل عروس را به جشن عروسی دعوت کند.
به جای استفاده از تاج و تور، از یک وسیلهی حلبی به اسم «کلوتی» استفاده میشود که بهشکل استوانه است و بر سر عروس میگذارند و روی آن را با یک پارچه یا «کِش» میپوشانند و اطراف آن را با گُل و اسکناس بهوسیلهی سنجاق قفلی تزیین میکنند. وقتی عروس آمادهی رفتن میشود، داخل کفش یا جوراب او یک سکهی پهلوی میگذارند که به معنی «پا زرین» بودن عروس است. هنگام خروج عروس از خانهی پدر به سمت خانهی داماد، برادر عروس یک شال به کمر او میبندد و دو دست عروس را برادر و یکی از اقوام نزدیک او میگیرند و از خانه خارج میکنند و رهسپار خانهی داماد میشوند. گاهی عروس را با اسب یا قاطر میبرند. قاطر و اسب را هم با جاجیم محلی، زنگوله، مهره و منگوله تزیین میکنند.
داماد انار و سیب بر سر عروس میریزد
در روز عروسی، برادر عروس یا یکی از نزدیکانش روی قاطر سوار و عروس هم بهدنبال او سوار میشود و به سمت خانهی داماد حرکت میکنند. آنوقت یک نفر خبر آماده شدن عروس را به داماد میدهد و عدهای از زنان فامیل داماد مانند خواهر، عمه یا خالهی داماد، چراغهای توریِ نفتی و آیینه بهدست میگیرند و به خانهی عروس میروند. چراغ نماد روشنی و آینه نماد زلالی و شفافیت است. در نیمههای راه، خانوادهی داماد به عروس میرسد و اطراف او را میگیرد و ترانهخوانها با ترانه شروع به خواندن ترانهی «باده باده» (بادا بادا، مبارک بادا) میکنند.
وقتی عروس به خانهی داماد نزدیک میشود، داماد همراه یک نفر دیگر و دوست صمیمیاش به پشت بام میرود و انار، سیب، به، سکه و نقل آماده میکند. داماد هنگام رسیدن عروس، بر سر و تن او، سیب و انار میکوبد و دوست داماد هم بر سر عروس و مهمانان، نقل و سکه میپاشد. به این رسم «شاباش» میگویند. سیب نماد پاکی و باکرگی، انار نماد عشق و به نماد بوی زیبای زندگی است. هنگام ورود عروس به خانهی داماد، عروس را روی لیف (لحاف دستبافت قرمز) مینشانند و زیر گوشهای از لیف، حلوا میگذارند (در گذشته به جای شیرینی، از حلوا استفاده میشد)، وقتی عروس روی لیف مینشیند، مادر داماد با گفتن «بسمالله» سر عروس را به سمت حلوا خم میکند و سهبار آن را تکرار میکند، سپس حلوا را به نزدیکان و همراهان عروس تعارف میکند و به مهمانان میدهد. بهنظر میرسد این شیرینی نشانهی خوشیمنی و شیرینی وصلت و رابطهی خوب عروس و مادر شوهر است.
بازگشت عروس به خانهی پدرش
سه روز بعد از تمام شدن مراسم عروسی، مهمانان به خوشآمدگویی عروس میآیند و بعد از سه روز هم مراسم «تل» (توشه) برگزار میشود. در این مراسم فامیل عروس در خانهی خود یک قابلمه برنج میپزند و همراه لباسهای عروس و مقداری جهیزیه به خانهی داماد میروند. یک هفته بعد از برگزاری این مراسم، نوبت به آخرین رسم از سلسله رسوم عروسی میرسد؛ این رسم «باوان» نام دارد. باوان در لغت به معنای خانهی پدری است. در بعضی مناطق کردستان بعد از سه روز و در بعضی مناطق دیگر آن، بعد از یک هفته که عروس به خانهی داماد رفت، برای دیدن خانوادهی خودش به خانهی پدری میرود و چند روزی را با آنها میگذراند. در آخر این روزها، پدر عروس هدیهای به او میدهد تا به خانهی خودش ببرد.
پاوهیو در خانهی عروس غذا میپزد و بر دستان عروس حنا میگذارد و او را برای مراسم آماده میکند، «جل هرگیر» هم لباس عروس را که خانوادهی داماد تهیه کرده و دوختهاند به خانهی عروس میبرد. او این لباسها را داخل یک بقچه میپیچد و گوشهی از تکتک لباسها مانند پیراهن، کوا و سخمه را طوری که از بقچه بیرون باشد، نمایان میکند. او بقچه را به دوش میگیرد و یک آینه را هم روی بقچه روی دوش خود میبندد. مسوولیت «جل هرگیر» در خانهی عروس این است که فامیل عروس را به جشن عروسی دعوت کند.
به جای استفاده از تاج و تور، از یک وسیلهی حلبی به اسم «کلوتی» استفاده میشود که بهشکل استوانه است و بر سر عروس میگذارند و روی آن را با یک پارچه یا «کِش» میپوشانند و اطراف آن را با گُل و اسکناس بهوسیلهی سنجاق قفلی تزیین میکنند. وقتی عروس آمادهی رفتن میشود، داخل کفش یا جوراب او یک سکهی پهلوی میگذارند که به معنی «پا زرین» بودن عروس است. هنگام خروج عروس از خانهی پدر به سمت خانهی داماد، برادر عروس یک شال به کمر او میبندد و دو دست عروس را برادر و یکی از اقوام نزدیک او میگیرند و از خانه خارج میکنند و رهسپار خانهی داماد میشوند. گاهی عروس را با اسب یا قاطر میبرند. قاطر و اسب را هم با جاجیم محلی، زنگوله، مهره و منگوله تزیین میکنند.
داماد انار و سیب بر سر عروس میریزد
در روز عروسی، برادر عروس یا یکی از نزدیکانش روی قاطر سوار و عروس هم بهدنبال او سوار میشود و به سمت خانهی داماد حرکت میکنند. آنوقت یک نفر خبر آماده شدن عروس را به داماد میدهد و عدهای از زنان فامیل داماد مانند خواهر، عمه یا خالهی داماد، چراغهای توریِ نفتی و آیینه بهدست میگیرند و به خانهی عروس میروند. چراغ نماد روشنی و آینه نماد زلالی و شفافیت است. در نیمههای راه، خانوادهی داماد به عروس میرسد و اطراف او را میگیرد و ترانهخوانها با ترانه شروع به خواندن ترانهی «باده باده» (بادا بادا، مبارک بادا) میکنند.
وقتی عروس به خانهی داماد نزدیک میشود، داماد همراه یک نفر دیگر و دوست صمیمیاش به پشت بام میرود و انار، سیب، به، سکه و نقل آماده میکند. داماد هنگام رسیدن عروس، بر سر و تن او، سیب و انار میکوبد و دوست داماد هم بر سر عروس و مهمانان، نقل و سکه میپاشد. به این رسم «شاباش» میگویند. سیب نماد پاکی و باکرگی، انار نماد عشق و به نماد بوی زیبای زندگی است. هنگام ورود عروس به خانهی داماد، عروس را روی لیف (لحاف دستبافت قرمز) مینشانند و زیر گوشهای از لیف، حلوا میگذارند (در گذشته به جای شیرینی، از حلوا استفاده میشد)، وقتی عروس روی لیف مینشیند، مادر داماد با گفتن «بسمالله» سر عروس را به سمت حلوا خم میکند و سهبار آن را تکرار میکند، سپس حلوا را به نزدیکان و همراهان عروس تعارف میکند و به مهمانان میدهد. بهنظر میرسد این شیرینی نشانهی خوشیمنی و شیرینی وصلت و رابطهی خوب عروس و مادر شوهر است.
بازگشت عروس به خانهی پدرش
سه روز بعد از تمام شدن مراسم عروسی، مهمانان به خوشآمدگویی عروس میآیند و بعد از سه روز هم مراسم «تل» (توشه) برگزار میشود. در این مراسم فامیل عروس در خانهی خود یک قابلمه برنج میپزند و همراه لباسهای عروس و مقداری جهیزیه به خانهی داماد میروند. یک هفته بعد از برگزاری این مراسم، نوبت به آخرین رسم از سلسله رسوم عروسی میرسد؛ این رسم «باوان» نام دارد. باوان در لغت به معنای خانهی پدری است. در بعضی مناطق کردستان بعد از سه روز و در بعضی مناطق دیگر آن، بعد از یک هفته که عروس به خانهی داماد رفت، برای دیدن خانوادهی خودش به خانهی پدری میرود و چند روزی را با آنها میگذراند. در آخر این روزها، پدر عروس هدیهای به او میدهد تا به خانهی خودش ببرد.
تالار عروسی باغ عروسی سالن عروسی[url=http://www.parsaya.com][/url]