ارسال کننده: sara - 11-01-2017, 05:50 PM - انجمن: سایر موضوعات
- بدون پاسخ
تحولات دانشگاه پیام نور را میتوان به چهار دوره تقسیم بندی کرد.
دوره اول: افتتاح و جذب اولین گروه دانشجویی
دانشگاه پیام نور براساس تصمیمات جلسات ۹۴ مورخ ۲۷ آبان ۱۳۶۵ و ۹۷ مورخ ۲۵ آذر ۱۳۶۵ شورای عالی انقلاب فرهنگی عملاً با پذیرش اولین گروه دانشجو در مهرماه ۱۳۶۷ تأسیس شد. این دانشگاه پس از تأسیس، با پذیرش اولین گروه دانشجویی خود در ۵ رشتهٔ تحصیلی و در ۲۸ مرکز باقیمانده از دانشگاه ابوریحان بیرونی[۲] و دانشگاه آزاد ایران از مهرماه سال تحصیلی ۶۸-۱۳۶۷ فعالیت آموزشی خود را آغاز کرد. در این دوره اکثر دانشجوهای جذب شده کارمندان دولت و افراد شاغل بودند. کلاسهای دانشگاه فقط روزهای پنجشنبه و جمعه تشکیل میشد.
دوره دوم: افزایش تعداد مراکز و استفاده از ساختمانهای دولتی
در این دوره ساختمانهای متروکه دولتی و ساختمانهای بدون استفاده وزارت خانهها به دانشگاه پیام نور داده شد تا مراکز خود را گسترش دهد. در این دوره علاوه بر کارمندان شاغل بقیه جوانان جویای تحصیل با کنکور سراسری نیز به دانشگاه پیام نور وارد میشدند و همین باعث افزایش کلاسهای دانشگاه پیام نور در طول هفته شد. تا این دوره دانشگاه از نظر کیفی نامطلوب بود
دوره سوم: رشد بسیار زیاد دانشگاه از نظر کمی
در این دوره با کمکهای دولت دانشگاه شروع به احداث مراکز جدید کرد ولی اینبار ساختمانهای استاندارد ساخته میشدند. با شروع ساخت و ساز بسیاری از مراکز دانشگاه به ساختمانهای جدید انتقال پیدا کردند و همین باعث رشد کیفی دانشگاه نیز شد. در این دوره مراکزی که از قبل ساختمانهای خوبی داشتند بیشتر رشد کیفی را تجربه کردند و ساختمانهای خود را با وسایل پیشرفته آموزشی و آزمایشگاهها و کتابخانهها و سامانههای امنیتی و مکانیزی تجهیز کردند. این دوره تحول عظیمی در دانشگاه پیام نور به وجود آورد و چهره این دانشگاه را به کلی عوض کرد.
دوره چهارم: شروع رشد کیفی دانشگاه
در این دوره که جدیداً آغاز شدهاست رشد کمی دانشگاه عملاً متوقف شدهبود و مسئولین دانشگاه همه توان خود را برای رشد کیفی دانشگاه بکار گرفتهبودند ولی به یکباره در سال تحصیلی ۱۳۸۹-۱۳۹۰ تعداد بسیار زیادی رشته به رشتههای دانشگاه پیام نور اضافه شد به طوریکه هم اکنون این دانشگاه اکثر رشتههای مهندسی را دارا میباشد. البته اکنون که بزرگترین دانشگاه دولتی ایران شعار خود را (آموزش عالی برای همه) عملی کردهاست تصمیم دارند این دانشگاه را از نظر کیفی نیز به بهترین حد ممکن برساند. از جمله اقدامات این دوره میتوان به: شروع جذب هیئت علمی لازم. تجهیز مراکز به بهترین وسایل آموزشی. حذف مراکزی که هیئت مؤسس آن نتوانستهاند به تعهدات خود عمل کنند و ادغام آنها با مراکز با کیفیت تر. حذف دانشجویان ضعیف با قانون اخراج مشروطیها. گسترش شبکه کتاب درسی دانشگاه با وجود اینکه اکنون نیز بزرگترین شبکه کتاب دانشگاهی ایران میباشد. به نظر میرسد با رشد بسیار خوبی که دانشگاه در این مدت کوتاه داشتهاست در آینده نه چندان دور به عنوان یکی از بهترین دانشگاههای ایران و خاورمیانه تبدیل شود. از سال ۱۳۹۰ و بعد از گسترش رشتههای بسیار متنوع در این دانشگاه، دانشگاه پیام نور بزرگترین دانشگاه جهان از نظر تنوع رشته و تعداد دانشجو به حساب میآید. در حال حاضر مرکز بینالملل دانشگاه پیام نور در سه مقطع تحصیلی کارشناسی در ۱۸ رشته گرایش، کارشناسی ارشد در ۳۲ رشته گرایش و دکتری تخصصی در ۸ رشته در ۵۸ کشور جهان(۷۶ شهر) دانشجوی ایرانی و غیرایرانی دارد.
اکنون این دانشگاه دارای بیشاز ۲۵۰ مرکز در سراسر کشور است که بهصورت نیمهحضوری به ارائهٔ آموزش میپردازند. (ظهور، ۱۳۷۶)
رتبه دانشگاه در ایران
بر اساس رتبهبندی جدید گروه QS دانشگاه پیامنور بیست و دومین دانشگاه برتر ایران است.(منبع بررسی شود) بر اساس رتبهبندی دانشگاه پیامنور نوزدهمین دانشگاه برتر ایران و دویست و سی و دومین دانشگاه برتر آسیاست؛ و همچنین بر اساس رتبهبندی سایت 4ICU وبسایت دانشگاه پیامنور نهمین وبسایت برتر در بین دانشگاههای ایران است. همچنین دانشگاه پیامنور بزرگترین شبکهٔ آموزش عالی دولتی ایران و در بین دانشگاههای باز دانشگاه پیامنور در آسیا دوم و در جهان ششم میباشد.
ارسال کننده: sara - 11-01-2017, 05:44 PM - انجمن: گفتگوی آزاد
- بدون پاسخ
عصر امروز پس از اعلام خبر رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی رسانههای مختلف و مطرح جهان از جمله آسوشیتد پرس، رویترز، بلومبرگ، بی بی سی، ایندیپندنت، واشنگتن پست و ... این خبر را بازتاب دادند.
به گزارش آفتابنیوز؛ بيش از سي شبکه تلويزيوني مهم جهان از جمله سي ان ان ، بي بي سي ، الميادين ، العربيه ، بي بي سي ، فرانس 24 و يورونيوز با قطع برنامه هاي عادي خود خبر درگذشت آيت الله رفسنجاني را منتشر و با کارشناسان و تحليلگران گفتگو کردند.
خبرگزاري هاي برجسته جهان مانند خبرگزاري فرانسه ، شين هوا، اسپوتنيک، رويترز ، اسوشيتدپرس با انتشار فوري خبر رحلت آيت الله رفسنجاني به طور مشروح به سوابق انقلابي و مبارزاتي وي پرداختند.
در همین راستا، شبکه لبنانی المنار در خبری فوری اعلام کرد آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام درگذشت.
رسانه های فلسطین و نوار غزه نیز در بخش اخبار مهم خود خبر درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی پس از انتقال به بیمارستان را منتشر کردند.
المیادین لبنان هم در گزارشی فوری عنوان کرد که آیت الله رفسنجانی بر اثر عارضه قلب فوت کرد.
روزنامه النهار لبنان نیز در مطلبی فوری خبر فوت آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق ایران پس از عارضه قلبی را منتشر کرد.
سی ان ان عربی نیز اعلام کرد که آقای رفسنجانی رئیس جمهور اسبق ایران به دلیل بیماری قلبی در ۸۳ سالگی درگذشت.
پایگاه لبنانی العهد نیز اعلام کرد که آیت الله رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در سن ۸۳ سالگی فوت کرد.
روزنامه الانباء نیز در مطلبی کوتاه اشاره کرد که آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق ایران درگذشت.
بی بی سی عربی در خبری فوری درگذشت آیت الله رفسنجانی را بازتاب داد.
فرانس ۲۴ نیز در گزارشی فوری اعلام کرد که اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق ایران پس از انتقال به بیمارستان درگذشت.
روزنامه الریاض هم در مطلبی از درگذشت رئیس جمهور اسبق ایران در سن ۸۲ سالگی خبر داد.
شبکه الجدید خبر داد که هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق ایران بر اثر مشکل قلبی فوت کرد.
الیوم السابع هم در خبری اعلام کرد که علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق ایران به صورت ناگهانی درگذشت.
ال بی سی لبنان نیز در مطلبی عنوان کرد رئیس جمهور اسبق ایران فوت کرد.
شبکه بحرینی الولوه در مطلبی فوری از درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ۸۳ سالگی خبر داد.
شبکه روسیا الیوم نیز در خبری فوری اعلام کرد که هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق ایران درگذشت.
شبکه عراقی سومریه نیوز هم در گزارشی اعلام کرد که رفسنجانی در سن 83 سالگی فوت کرد.
القبس کویت نیز در مطلبی اعلام کرد که هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق ایران درگذشت.
الوطن کویت نیز در خبری فوری فوت آیت الله رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را بازتاب داد.
روزنامه آلمانی فرانکفورترالگماینه ضمن درج خبر درگذشت ایت الله رفسنجانی نوشت: رفسنجانی سیاستمداری بزرگ و معمار انقلاب ایران بود.
روزنامه اتریشی استاندارد رفسنجانی تاثیرگذارترین سیاستمداری بود که در تاریخ ایران نامش به جا ماند. وی امین آیت الله خمینی و مورداعتماد آیت الله خامنه ای بود.
روزنامه آلمانی دی ولت آیت الله رفسنجانی در دوره هشت ساله ریاست جمهوری خود سبب گشایش درها بسوی ایران شد و دریچه جدیدی از مناسبات خارجی در این کشور را رقم زد.
ارسال کننده: sara - 11-01-2017, 05:39 PM - انجمن: سایر موضوعات
- بدون پاسخ
زبان ژاپنی دارای دو نوع الفبا به نام های هیراگانا و کاتاکانا می باشد. هیراگانا و کاتاکانا، الفبای آوایی و هر کدام یک هجا می باشند. زبان ژاپنی یک نوع روش نوشتاری دیگر نیز به نام کانجی دارد. اما برای نخستین قدم در یادگیری، خواندن و نوشتن هجاهای ژاپنی را یاد بگیرید.
با سلام
کلیه علاقه مندان می توانند با عضویت در این انجمن در گروههای ایجاد شده ضمن استفاده از مطالب ارائه شده ، با نوشتن مطالب خود مشارکت بیشتر نمایند.
سپاس
ارسال کننده: sara - 09-01-2017, 02:20 PM - انجمن: سایر موضوعات
- بدون پاسخ
این فناوری تعاریف و انواع مختلفی دارد که به شرح هر کدام می پردازیم:
1- تمام ابعاد و فرآیند بازار را که بتوان با اینترنت و تکنولوژی web انجام داد، تجارت الکترونیکی می گویند1.
2- بطور کلی واژه تجارت الکترونیک اشاره به معاملات الکترونیکی می نماید که از طریق شبکه های ارتباطی انجام می پذیرد. ابتدا، خریدار یا مصرف کننده به جستجوی یک مغازه مجازی از طریق اینترنت می پردازد و کالای را از طریق web یا پست الکترونیکی سفارش می دهد. نهایتاً کالا را تحویل می گیرد2.
3- تجارت الکترونیکی یعنی انجام مبادلات تجاری در قالب الکترونیکی3
4- کاربرد تکنولوژی اطلاعات در تجارت4
5- تجارت الکترونیکی، مبادله ی الکترونیکی داده هاست. بطور خلاصه می توان گفت که مبادله الکترونیکی داده عبارت از تولید، پردازش، کاربرد و تبادل اطلاعات و اسناد به شیوه های الکترونیکی و خودکار بین سیستم های کامپیوتری و براساس زبان مشترک و استانداردهای مشخص و با کمترین دخالت عامل انسانی. البته تجارت الکترونیک حیطه ای به مرابت گسترده تر از مبادله الکترونیکی داده داردو آن یک تحول و انقلاب در عرصه ارتباطات است. تجارت الکترونیکی در ساده ترین تعریف عبارت از یافتن منابع، انجام ارزیابی، مذاکره کردن، سفارش، تحویل، پرداخت و ارائه خدمات پشتیبانی است که بصورت الکترونیکی انجام می شود. لذا تجارت الکترونیک روشی است براساس آن اطلاعات، محصولات و خدمات از طریق شبکه های ارتباطات کامپیوتری خرید و فروش می شوند5.
6- تجارت الکترونیک، انجام کلیه فعالیت های تجاری با استفاده از شبکه های ارتباطی کامپیوتری، بویژه اینترنت است. تجارت الکترونیک به نوعی تجارت بودن کاغذ است. بوسیله تجارت الکترونیک، تبادل اطلاعات خرید و فروش و اطلاعات لازم برای حمل و نقل کالاها با زحمت کمتر و تبادلات بانک با شتاب بیشتر انجام خواهد شد. شرکت ها برای ارتباط با یکدیگر، محدودیت های فعلی را نخواهند داشت و ارتباط آنها با یکدیگر ساده تر و سریع تر صورت می گیرد. ارتباط فروشندگان با مشتریان می تواند به صورت یک به یک با هر مشتری باشد البته با هزینه نه چندان زیاد6.
تفاوت مبادله الکترونیکی داده ها با تجارت الکترونیک
در موارد زیادی دیده شده که مبادله الکترونیکی داده ها را مترادف با تجارت الکترونیک دانسته و هر کدام را در جای دیگری بکار می برند. این دو تکنولوژی اصلاً مشابه هم نبوده و کاملاً مجزا می باشد. البته می توان اینطور گفت که تجارت الکترونیک مکمل مبادله الکترونیکی داده هاست.
مبادله الکترونیکی داده بصورت مکانیزمی تعریف می شود که به موجب آن انتقال و تبادل داده در راستای تحقق فعالیت های تجاری با ساختار و شکل تعریف شده و بکارگیری پیام های استاندارد شده بین المللی، توسط ابزار الکترونیکی از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر انجام می شود. در حالیکه تجارت الکترونیک عبارت از مبادله تجاری بدون استفاده از کاغذ است که در آن از مبادله الکترونیکی داده ها به عنوان یک ابزار به همراه پست الکترونیک، تابلوی اعلانات الکترونیک، انتقال الکترونیک وب و سایر فناوریهای مبتنی بر شبکه استفاده می شود. بعبارت دیگر مبادله الکترونیکی داده ها بعنوان ستون فقرات تجارت الکترونیک عمل می نماید. چنانچه از تعریف فوق بر می آید. تجارت الکترونیک حطیه ای بسیار وسیع تر از مبادله الکترونیکی داده دارد7.
1- دکتر محمود زرگر، مدلهای راهبردی و راهکارهای تجارت در اینترنت، انتشارات بهینه، 1380.
2- مهندس محمد حسن نیکبخش تهرانی و مهندس مهدی آذر صابری، آشنایی با تجارت الکترونیک و زیر ساختهای آن، انستیتو ایز ایران، 1380.
3- دکتر علی صنایعی، تجارت الکترونیک در هزاره سوم، انتشارات جهاد دانشگاهی واحد اصفحان، 1381.
4- حسین احمدی وم. ویرجینیاری، تجارت الکترونیک، مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایران، 1381.
5- مهدی علیپور حافظی، تجارت الکترونیکی در مراکز اطلاع رسانی، سخنرانی، همایش جهانی شهرهای الکترونیکی و اینترنتی جزیره کیش، 11-13 اریبهشت، 1380
6- مژده قزل ایاغ، تجارت الکترونیکی مبتنی بر اینترنت، همایش جهانی شهرهای الکترونیکی و اینترنتی، 1380.
7- دکتر وحید رضا میرابی و دکتر سهیل سرو سعیدی، مدیریت بازاریابی بین المللی در هزاره سوم، انتشارات اندیشه های گوهر بار، 1382.
اقتباس از کتاب تجارت الکترونیک
نوشته : دکتر سهيل سرمدسعيدی و دکتر وحيد رضا ميرابي
ارمني نام دين يا مذهب نيست. ارمني نام زباني است از خانواده ي زبانهاي هندي اورپايي. لذا اين زبان با زبانهاي هندي، فارسي، انگليسي، روسي، ايتاليايي، و آلبانيايي هم ريشه و هم خانوده است.
اكثر مردم ارمني زبان، دين مسيحي و مذهب ارتدكس دارند؛ البته برخي از آنها مذاهب ديگر نيز دارند.
مسيحيان ارمنى نيز از نظر عقيدتى ارتدوكس به شمار مى روند. ارمنستان نخستين سرزمينى است كه مسيحيت را به عنوان دين رسمى خود پذيرفت و آن هنگامى بود كه پادشاه اين سرزمين، به نام تيرداد دوم در سال 301، به دعوت گريگورى نوربخش ، مسيحى شد. البته كليساى ارمنى با كليساهاى كاتوليك و ارتدوكس متحد نيست و رهبر آن كليسا كاتوليكوس (جاثليق) شهر اچميازين است.
- مسيحيت مانند هر دين ديگر، فرقه هاى متعددى دارد كه برخى از آنها باستانى و برخى نسبتا تازه هستند، همچنين برخى از آنها پيروان بسيار و برخى ديگر پيروان اندك دارند.
مسيحيان فرقه را كليسا مى نامند. در مسيحيت سه فرقه بزرگ و تعدادى فرقه كوچك وجود دارد. تفاوت بعضى از فرقه ها (مانند كاتوليك و ارتدوكس ) با يكديگر بسيار كم است، ولى برخى از آنها(مانند كاتوليك و پروتستان ) با هم بسيار تفاوت دارند. اينك به سه فرقه يا كليساى بزرگ مسيحيت اشاره مى كنيم:
ـ كليساى كاتوليك
اين فرقه بسيار قديم است و تاريخ آن به عصر حواريون، يعنى حدود 2000 سال پيش مى رسد. كاتوليك يك رهبر دارند كه پاپ (POPE يعنى پدر) ناميده مى شود.
از آغاز نشر دعوت رسولان حضرت عيسى(ع)، تدريجا پنج كانون بزرگ مسيحيت در اورشليم، اسكندريه، انطاكيه، قسطنطنيه و رم به وجود آمد. از آنجا كه شالوده كليساى روم به دست پطرس نهاده شد و پولس براى مدتى معلم و رهبر آن بود، آن كليسا خود را از ساير كليساها برتر مى ديد، و تفوق آن بر ساير كليساهاى مسيحى تدريجا مسلم شد. اسقف اعظم آن كليساها از روى تعظيم پاپ (پا پاس ) خوانده مى شد و در مرافعات و اختلافات بين كليساها از راءى و فتواى وى پيروى مى شد. قبل از انتقال قطعى تختگاه امپراطورى به بيزانس ، هنگامى كه اسقفهاى پنج مركز فوق پاتريك (پاتريارك ) خوانده مى شدند، اسقف رم اين لقب را نپذيرفت و همان عنوان پاپ را براى خود كافى دانست و آن را مايه امتياز شمرد. (واژه ((كاتوليك )) (Catholic) در زبان يونانى به معناى جامع است.)
ـ كليساى ارتدوكس
اين فرقه قريب هزار سال پيش پديد آمد و از نظر عقيدتى با فرقه كاتوليك اختلاف چندانى ندارد. ارتدوكسها رهبرى واحد را قبول ندارند و مى گويند اسقف رم (پاپ ) مى تواند يكى از چند رهبر دينى باشد. كليساى ارتدوكس علاوه بر پاتريك نشين قديمى (قسطنطنيه، اسكندريه، انطاكيه و اورشليم)، چهار پاتريك نشين هاى جديد روسيه، صربستان، رومانى ، بلغارستان و گرجستان را نيز در بر مى گيرد؛ همچنين كليساهاى قبرس ، يونان، جمهورى چك ، جمهورى اسلواكى ، لهستان و آلبانى ارتدوكس هستند.
ارتدوكسها در برخى مسائل كلامى نيز با كاتوليكها اختلاف دارند؛ همان طور كه قبلا گفته شد، ارتدوكسها معتقدند روح القدس تنها از خداى پدر صادر شده است، در حالى كه كاتوليكها و پروتستانها صدور او را هم از خداى پدر و هم از خداى پسر مى دانند و اين تفاوت مهم است . همچنين وجود مطهر (يعنى پالايشگاه گناهان در عالم پس از مرگ ) را نمى پذيرند.(واژه ((ارتدوكس ))(Orthodox) در زبان يونانى به معناى راست كيش است.)
ـ كليساهاى پروتستان
از حدود پانصد سال پيش تا كنون فرقه هاى پروتستان بى شمارى در مسيحيت پديد آمده اند. پروتستانها به رهبرى متمركز عقيده ندارند و براى روحانيت مسيحى ارزش چندانى قائل نيستند. پروتستانها بسيارى از اعتقادات فرقه هاى ديگر را رد مى كنند و نوعى مسيحيت پيراسته را مى پذيرند. البته پروتستانها نيز بسيارى اعتقادات غير عقلانى، مانند تثليث و فدا را همچنان حفظ كرده اند. ((پروتستان )) (Protestant) واژه اى فرانسوى است كه از زبان لاتينى آمده و معناى آن معترض است.)
ـ دين مسيح در عصر حاضر
جامعه مسيحيت در آغاز باور داشت كه عيسى به زودى با شكوه تمام باز مى گردد و به اين دليل آن جامعه بى صبرانه منتظر روز پايانى بود. انتظار مذكور و شوق بازگشت مسيح در بخشهاى قديمتر عهد جديد مانند رساله اول و دوم به تسالونيكيان منعكس شده است ؛ ولى رساله هاى متاءخرتر مانند رساله اول و دوم به تيموتاؤ س ، رساله به تيطس و رساله هاى پطرس به تشكيل جامعه و زندگى مسيحى در اين جهان اهتمام ورزيده اند.
با آنكه اكثريت مسيحيان با گذشت زمان دانستند كه بازگشت مسيح نزديك نيست ، اقليتى از آنان بر اين عقيده باقى ماندند كه وى به زودى مى آيد. ايشان مطالب كتاب مكاشفه يوحنا پيرامون جنگ بين خير و شر را تفسير لفظى مى كردند و به اين علت در انتظار بازگشت نزديك عيسى به سر مى بردند تا وى بيايد و حكومتى هزار ساله ايجاد كند، حكومتى كه به روز داورى پايان خواهد يافت . از ديرباز گروههاى كوچكى به نام ادونتيست و هزاره گرا در مسيحيت پيدا شدند كه تمام كوشش خود را در راه آمادگى براى آمدن عيسى در آخرالزمان مصروف مى دارند.
بارى ، مسيحيت بر اساس انديشه انتظار موعود پديد آمد و پس از رفتن حضرت عيسى مسيح (ع )، پيوسته مسيحيان در سوز و گداز بازگشت دوباره وى روزگار گذرانده اند. شور و هيجان اميد به ظهور آن حضرت هنگام نزديك شدن سال 1000 و 2000 ميلادى ميان مسيحيان اوج گرفت .
مسيحيت از آغاز تاكنون دينى شديدا تبليغى بوده است . مبلغان اين آيين به سراسر جهان رفته و كاميابيهايى به دست آورده اند. آنان در آموختن زبانهاى مختلف و ترجمه كتاب مقدس و تهيه جزوات تبليغى رنگارنگ بسيار كوشا هستند. دولتهاى غربى نيز از اين فعاليتهاى تبليغى حمايت كرده اند. نقل از كتاب آشنايي با اديان بزرگ ، حسين توفيقي
ارسال کننده: sara - 09-01-2017, 02:16 PM - انجمن: سایر موضوعات
- بدون پاسخ
"اردو" زباني است که امروز ميليونها نفر در کشورهاي گوناگون بدان سخن مي گويند، و مي نويسند، امّا با اين همه هنوز ريش. اصلي و منبع و حتي چگونگي آغاز آن به عنوان يک زبان، مورد بحث و گفتگوي محققين است و دربار. پيدايش آن بين آنان اختلاف نظر وجود دارد. بيشتر محققين (.) معتقدند که اردو از در هم آميختن زبانهاي فارسي، عربي، ترکي و سانسکريت به وجود آمده است، يعني آنان زبان اردو را پديد. بر آمده از اعصار اسلامي شبه قاره و نتيج. تحولات و موقعيت سياسي و فرهنگي آن دوران مي دانند.
دليل اين گروه اين است که پس از طلوع نور اسلام، مسلمانان خيلي زود اسلام را در بيرون شبه جزير. عربستان گسترش دادند.
بلوچستان و مکران در زمان حکومت علي (ع) شامل قلمرو اسلام شدند. سند يا منطق. جنوبي پاکستان کنوني در زمان امويان به دست "محمد بن قاسم" سردار لشکر "حجاج ثقفي" تسخير شد. و در آن زمان لشکريان او بيشتر ايراني و ترک بودند. قبل از وي نيز تجار مسلمان که بيشتر ايراني بودند، وارد شبه قاره شده بودند.
به هرحال اسلام به عنوان ديني جديد بر بال و پر زبان و ادب فارسي وارد شبه قاره شد و به زودي نفوذ چشمگيري يافت و توانست علاوه بر تسلط سياسي بر منطقه، فرهنگ و تمدن مردم بومي را نيز تحت تأثير قرار دهد.
پس از فتح هند توسط سلطان محمود غزنوي و هزيمت هندوها و شکستن بتخان. سومنات، هندوها در مقابل مسلمانان بسيار ضعيف شدند و عرفان و ادب فارسي و انديشه هاي اسلامي روبه گسترش گذاشت.
عرفائي مانند "علي بن عثمان هجويري" صاحب کتاب "کشف المحجوب" و معروف به "داتا گنج بخش" و "خواجه نظام الدين اولياء" و "شاه شمس سبزواري" و "لعل علي شهباز قلندر" و "مير سيد علي همداني" و بسياري بزرگان ديگر که ايراني يا ايراني تبار و يا فارسي زبان بودند، در گسترش دين اسلام و زبان فارسي نقش مهمي را ايفاء نمودند.
با گذشت روزگار مسلمانان کسب قدرت کردند و مرزهاي قلمرو خود را به تدريج گسترش دادند و در مقاطع مختلف زماني، خانواده هاي ترک، ايراني و افغاني بر مناطق مختلف شبه قاره فرمانروايي کردند.
بزرگترين اين سلسله ها حکومت تيموريان هند است، غير از آنها خانواده هاي تغلق. خلجي وغيره نيز بر مناطق مختلف اين سرزمين فرمانروايي کردند. اين فرمانروايان زبان فارسي و فرهنگ مسلمانان ايران را وارد شبه قاره کردند. به طوري که زبان فارسي در حدود ... سال زبان رسمي اين سرزمين بود و درکنار آن هنرهاي بومي نيز از هنر ايراني تأثير گرفت.
زبان فرمانروايان و لشکريان بيشتر ترکي جغتايي و فارسي بود و زبان عربي نيز چون زبان ديني مسلمانان است اثراتي بر زبانهاي محلي به جا گذاشت.
زبان مردم شبه قاره در آن دوران سانسکريت و هندي بود، لذا به مرور زمان اين چهار زبان با هم آميخته شد و از ترکيب آنها زباني به وجود آمد که آن را در سالهاي بعد زبان هندي يا هندوي مي گفتند و بعدها اسم اين زبان اردو شد، چون اين زبان بيشتر در بين لشکريان، رواج يافته بود.
محققيني همانند شادروان دکتر محمد باقر بر اين عقيده هستند، که زبان اردو در حقيقت شکل جديد يکي از زبانهاي باستاني آريايي است. (.) يعني زبان مردم بومي مناطق شمال غربي شبه قاره قبل از ورود آرياييهاست که بعدها با واژه هايي از زبانهاي آريايي مانند فارسي و سانسکريت آميزش يافته و به مروز زمان به شکل زبانهاي پنجابي، خيرپوري، بهاولپوري، سرائيکي در آمده است. وي واژه هاي مترادف در اين زبانها را ذکر کرده است. مناطق شمال غربي شبه قاره (پنجاب کنوني) در کتاب "اوِستا" با نام "هپته هيندو" ذکر شده است. در اوستا آمده است که "هپته هيندو" يکي از سرزمينهاي شانزده گانه ايست، که اهورا آن را بهتر آفريد و معناي آن سرزمين "هفت رود" است. يعني رودهاي راوي، ستلج، چناب، جهلم، بياس، سند و کابل. در آن زمان منطقه پنجاب و دشت پيشاور و غرب استان سرحد پاکستان فعلي را "هپته هيندو" مي ناميدند.
دليل ديگري که دکتر محمد باقر مي آورد اين است که: اردو در فرهنگهاي قديم فارسي به اسم هندي يا هندوستاني نيامده است، بلکه آن را زبان اهل هند مي ناميدند، چون ريش. زبان اردو از هندي هم قديمتر است.
بعضي ديگر را عقيده بر آن است که اردو در دهلي و نواحي اطراف آن ريشه گرفته است. برخي نيز از قبيل حافظ محمود شيراني و دکتر محمد باقر، پنجاب را سرزمين اصلي زبان اردو مي دانند و گروهي هم دکن را سرزمين پيدايش آن مي شمارند.
اردو به عنوان زبان
در فرهنگها، معني اردو عبارت است از "مجموع سپاهيان با تمام لوازم سپاهيگري که به جانبي گسيل دارند". مجموع. قشون و لوازم و لشکر پادشاهان را، چه در سفر و چه در حضر، اردو مي گويند و گاهي به "لشکرگاه" و يا جماعتي بسيار نيز اردو گفته مي شود. امّا "اصطلاحاً نام زباني است که اکنون در پاکستان و هندوستان و قسمتي از بنگلادش و بعضي کشورهاي ديگر رواج دارد". تعداد اردو زبانان در حال حاضر بين حدود ... تا ... ميليون نفر تخمين زده مي شود. امّا بنا به گفته برخي از محققان حدود ... ميليون نفر در جهان زبان اردو را مي فهمند.
از جهت کاربرد لغات و حتي تا حدّي در اصول صرف و نحو، اردو از زبان فارسي و عربي بسيار تأثير پذيرفته است و شايد بتوان گفت که زبان اردو در اثر اختلاط فرهنگي معتقدان به دو مذهب هندو و اسلام به وجود آمده است. با حمل. مسلمانان از جانب ايران، عناصر اولي. شکل گيري اين زبان در هند ايجاد شد.
در زمان سلطنت سلطان محمود غزنوي و پسر وي مسعود، بسياري از هندوان در دربار غرنين منشأ خدماتي شدند. يک لشکر هندي تحت فرمان "سوندرا رائو" در زمان سلطان محمود در غزنين مقيم بود. امّا آخرين پادشاهان غزنوي، غزنين را ترک گفتند و در پنجاب اقامت گزيدند و تا پايان سلطنت غزنويان در آنجا بودند. از اين روي در يک زمان، هم در غزنه و هم در لاهور، مسلمانان و هندوان با يکديگر ارتباط يافتند.
تماس دائم بين مسلمانان و هندوان و عدم آشنايي آنان به زبان ديگر در زبان تخاطب دو ملت مؤثر واقع شد.
گفته مي شود اردو واژه ايست ترکي و چون در لشکر سلطان، ايرانيان و ترکان و هندوان با هم مي زيستند، زبان مشترک آنان که ترکيبي از زبان اين سه قوم بود. به نام زبان "اهل اردو" يا به اختصار زبان اردو خوانده شد. در آن زمان، سلاطين مسلمان هند، به زبان فارسي، که زبان پارسي دري بود، سخن مي گفتند، ولي زبان رايج ميان مردم، همان زبان هندي بود که از "پراکريت" و آن هم از "سانسکريت" مشتق شده بود.
زبان فارسي با زبان رايج ميان مردم هند در آميخت و از اين اختلاط، "زبان اردو" پديد آمد. نه تنها بسياري از لغات فارسي به زبان اردو وارد شد، بلکه شعر، نثر، سبک نگارش، مصطلحات و کنايات، دستور يا صرف و نحو و بسياري خصايص و ظرايف زبان فارسي در اردو راه يافت.
امّا در بين محققين اختلاف نظر وجود دارد که اردو به معناي زبان از چه زماني رواج گرفت زيرا زبان مردم هند را هندي مي گفتند و بعضي منابع اين زبان را هندوي نيز ناميده اند. حافظ محمود شيراني ابتدا بر اين عقيده بود که نخستين بار واژ. اردو در شعر يکي از شعرا به نام "شاه مراد" به کار برده شده است. اين شعر در يک نامه نوشته شده و سال نگارش آن .... هجري قمري است. شعر مذکور اين است.
وه اردو کيا هي يه هندي زبان هي
که جس کا قائل اب سارا جهان هي
که ترجم. آن اين است : اردو چيست، اين زبان هندي است، که اکنون تمام جهان آن را مي شناسند.
حافظ محمود شيراني(.) بعداً طبق تحقيقاتي که داشته به اين نتيجه رسيده که شعر "مصحفي" قديمي تر از شعر شاه مراد است. لذا مصحفي را به عنوان اولين کسي که واژ. اردو به معناي زبان به کار برده معرفي کرده است.
دکتر محمد باقر هم بر اين عقيده است و مي گويد (.) : نمي توانيم شعر شاه مراد را نخستين شعري بدانيم که واژ. اردو به معناي زبان در آن آمده است، چون غلام مصطفي همداني مصحفي در همان زمان (.... تا ....هجري قمري) مي زيسته و او نيز شعري دارد که در آن واژ. اردو به معناي زبان به کار برده شده است.
خدا رکهي زبان هم ني سني هي مير و مرزائي
کهين کس منه سي هم اي مصحفي اردو هماري هي
ترجمه: خدا به سلامت نگه دارد، ما زبان مير (مير تقي مير) و ميرزا (غالب) را شنيده ايم اي مصحفي با چه رويي بگويم که اردو زبان ماست.
طبق تحقيقات حافظ محمود شيراني، نخستين کسي که اردو را به معناي زبان در نثر به کار برد، محمد عطا حسين خان تحسين است.
شاه جهان فرمانرواي تيموري هند، پايتخت را از آگره به دهلي انتقال داد. در سال.... هجري قمري قلع. دهلي را ساخت و زبان رايج در قلعه را "اردوي معلي" نام داد. پس از آن فصيح ترين نمونة زبان اردو همان زبان "اردوي معلي" شناخته شد. به هر حال اين زبان که حدود .. در صد لغات آن فارسي است، تقريباً هم. اسامي و صفات از فارسي گرفته است.
نخستين شاعر و نويسند. بزرگ فارسي گوي هند که کلمات هندي در اشعار خود آورده، امير خسرو (... – ... هجري قمري) است و ملمعاتي دارد که يک مصراع آن فارسي و مصراع ديگر هندي است. اين سبک، مدتي دراز، پس از امير خسرو هم مورد تقليد بود، و اين نوع شعر را "ريخته" مي گفتند. ريختن به معاني متعدد آمده است. امّا از آن زمان که امير خسرو قوافي فارسي و هندي را خلق کرد، کلم. "ريخته" به عنوان اصطلاحي که معرف اشعاري مختلط از مصراعهاي فارسي و هندي بوده، که در يک موضوع سروده شده باشد، با به کار برده شد. بعدها همه شعب شعر اردو، به نام "ريخته" ناميده شد، سپس زبان اردو که مدت ها "هندي" يا "هندوي" خوانده مي شد، به نام "ريخته" و پس از گذشت زماني به "اردو" موسوم شد. با آن که زبان اردو، در منطق. دو آب (نواحي ميان دو شط گنگ و جمنا) و دهلي و نواحي آن نشوونما يافت ولي، در دکن به عنوان زبان ادبي مورد استفاده قرار گرفت.
نخستين کساني که از زبان اردو حمايت کرده و رواج آن را تشويق کردند، گروهي از علماي صوفي مشرب بودند. همان طور که "بودا" زبان سانسکريت را رها کرد، و زبان "پالي" را براي تبليغ پيام خويش مناسب ديد، اين صوفيان نيز زبان عربي را که جنب. ادبي داشت، يکسو نهادند و زبان فارسي را برگزيدند امّا براي آنکه در قلوب عامه، بيشتر تأثير کنند، از زبان اردو هم استفاده کردند. چون اين فرقه، در گشت و گذار خود، به نواحي دکن، مانند دولت آباد، گلبرگه، احمد آباد، بيجاپور، پتن، گجرات و جاهاي ديگر رسيدند، براي مردم اين شهرها، به زباني که خود از دهلي ارمغان آورده بودند، وعظ کردند.
بعضي از آنان مانند "سيد محمد گيسو دراز بنده نواز"، در سال ... هجري قمري به دکن آمد و منظومه ها و رسايلي به اين زبان نوشت، مقبر. او در گلبرگه است و شاگردان و پيروان وي نيز همان سيرت و روش را تعقيب کرده و کتب بسيار به زبان اردو تأليف کردند. امّا به هر حال استعمال جمله ها و واژه هاي فارسي و عربي در تخاطب و به کار بردن خط فارسي، اين زبان را به طور کلي از زبان هندي مجزا کرد.
کتاب "معراج العاشقين" گيسو دراز، به تصحيح مولوي عبدالحق، معروف به "باباي اردو" در حيدرآباد دکن به سال .... هجري قمري به طبع رسيده است. علاوه بر گيسو دراز بسياري از صوفيان ديگر واژه هاي اردو را در نظم و نثر خود به کار برده اند، از جمله "ميراجي" مشهور به "شمس العشاق" (متوفي به سال... هجري قمري) که يکي از زهّاد بيجاپور و از علاقه مندان و شاگردان گيسودراز بود و نيز پسر و جانشين او "شاه برهان جانم" (متوفي به سال... هجري قمري) و پسر او "امين الدين اعلي" (متوفي به سال...6 هجري قمري) تأليفاتي به نظم و نثر، به زبان اردوي دکني از خود باقي گذاشتند که محققين بر اين اعتقادند که ارزش چنداني ندارند. به نظر مي رسد که در گجرات نيز، صوفيان، اردو را ترويج کرده باشند، "شاه علي محمد جان" (متوفي به سال... هجري قمري)، شاعر و صوفي ارجمندي بود، که مجموع. اشعار او به نام "جواهرالاسرار" مشهور است. شاعر عارف ديگر "شيخ خوب محمد" ناظم مثنويي است موسوم به "خوب ترنگ"، که در سال ... هجري قمري به نظم در آمده است.
سه مرکز بزرگ اردو زبان در محدوده دکن وجود داشته است که عبارتند از "گلکنده" پايتخت شاهان قطب شاهي، "بيجاپور" پايتخت شاهان عادل شاهي، و "احمدآباد" در گجرات. بايد دانست، زبانهايي که در اين سه مرکز تکلم مي شده، با يکديگر اختلافات جزيي و لهجه اي داشته است.
سلاطين قطب شاهي، مروّجين ادب و هنر بودند. "سلطان محمد علي قطب شاه" (...-....هجري قمري) که کليات وي، مجموع. عظيمي را تشکيل مي دهد، خود شاعر بود. دو جانشين او، يعني "سلطان محمد قطب شاه" (....-....هجري قمري) و "سلطان عبدالله قطب شاه" (....-.... هجري قمري) و همچنين "تاناشاه" (....-.... هجري قمري)، آخرين پادشاه اين سلسله، از شاعران فصيح بودند و علاقه داشتند که به اردو شعر بگويند. گويندگان ديگري که در دور. قطب شاهي مشهور بودند، از اين قرارند. (.)
.. وجهي، که داستان عشقي محمد قلي قطب شاه را در مثنوي خود به نام "مثنوي قطب و مشتري" به سال .... هجري قمري سروده است
.. شهاب الدين قريشي، گوينده "بهوگ بال"
.. شيخ احمد شريف، ناظم مثنويي در موضوع طب.
.. غواصي، گويند. "سيف الملوک و بديع الجمال" (در سال .... هجري قمري) و "طوطي نامه" (در سال ....هجري قمري)
.. ابن نشاطي، ناظم "پهول بن" (.... هجري قمري)
.. رضي قطب، مترجم "تحفه النصايح" يا "پندا کا تحفه"
.. طبعي، ناظم "بهرام و گلندام"
.. واله، گوينده "طالب و موهني"
.. مظفر، ناظم "ظفرنام. عشق" (اين چهار شاعر در عهد سلطان عبدالله قطب شاه بودند).
... فيض، گويند. "رضوان شاه و روح افزا"
... شاهي، گويند. مراثي اردو
... ميرزا، گويند. مراثي اردو
.. نوري، از مردم حيدرآباد
پادشاهان نيز حاميان بزرگ علوم شعر و ادب محسوب مي شدند. در زمان محمد علي شاه قطب شاهي (.... – .... هجري قمري )، چهار شاعر نامي وجود داشتند:
.. حسن شوقي، ناظم "فتحنام. نظام شاه" (که در آن شرح جنگ تالي کوت را آورده است) و "ميزباني عادل شاه".
.. مقيمي (ميرزا مقيم خان)، ناظم "فتحنامه يک هوري" (داستان فتح عادل شاه) و منظوم. عشقي "مهيار و چندربهان".
.. رستمي (کمال خان)، ناظم مثنوي عظيم "خاورنامه" (شرح جنگهاي حضرت علي (ع) که به سال .... هجري قمري سروده است.
.. ملک خشنود، ناظم "جنت سنگهار" (داستان بهرام)،که آن را به سال .... هجري قمري پرداخته است، "ابراهيم عادل شاه دوم" (... – .... هجري قمري ) به جهت ذوق موسيقي که داشت، به "جگت گرو" مشهور شد. او مؤلف کتاب معروف "فونورمس" در باب موسيقي هندي است. در زمان اين پادشاه، زبان هندي، (و به تعبير درست تر "اردوي دکني")، به جاي فارسي، زبان دربار شد. به خصوص در عهد "علي عادل شاه دوم" (....-.... هجري قمري ) که وي به زبان اردو علاقه خاص نشان داد.
بين مؤلفيني که در زمان سلطنت اين پادشاه، به زبان اردوي دکني کتاب تأليف کرده اند، اين کسان را مي توان نام برد:
.. ملانصرتي، مؤلف "گلشن عشق" و "علي نامه"
.. اياغي محمد امين، مؤلف "نجات نامه" (.... هجري قمري) و "شمايل نامه"
.. سيد بلاغي، مؤلف "معراج نامه" (.... هجري قمري)
همچنين در زمان سکندر عادل شاه شعراي ذيل شهرت يافتند.
.. شاه امين الدين اعلي، (مذکور در فوق)
.. عبدالمؤمن، از مردم بيجاپور. گويند. "عشق نامه" (که در مقابل "مهدي موعود" سيد محمد جونپور، سروده شده است).
.. هاشمي، سراينده "يوسف و زليخا". وي مشهورترين و بزرگترين شاعر اين عصر است و کور مادرزاد بود. سرودن اشعار به زبان عامه با مصطلحات زنان را مي توان از ابداعات وي دانست. همين نوع شعر را بعدها "رنگين" شاعري ديگر که ذکر وي بعداً خواهد آمد. گسترش داده است.
نخستين کتابهاي منثور اردو، به لهج. دکني تأليف شده است. از زهّادي، مانند شاه راجو سيد قتّال، سيد محمد گيسودراز بنده نواز، و شاه امين الدين اعلي، چند رساله در تصوف به جا مانده است، ولي از جنبه ادبي ارزشي ندارند.
کتب ارجمندي در موضوع ادبيات و حکمت الهي بدين زبان تأليف شده است. از جمله:
"شرح تمهيد": اين کتاب را "سيد ميرا حيدر آبادي" (متوفي به سال .... هجري قمري) از کتاب "تمهيدات فارسي"، تأليف "قاضي عين القضاه همداني" (متوفي... هجري قمري) به زبان اردوي دکني ترجمه کرده است.
وجهي، که قبلاً از او نام برده ايم مؤلف کتابي است به نثر که ارزش ادبي بسيار دارد، به نام "سَب رَس"، يا "حسن و دل" اين کتاب تعبير هايي است از روابط جمال و احساسات عاشقان. قلب. سال تأليف آن .... هجري قمري و به نثر مسجع تحرير يافته است. کتاب منثور ديگر "ترجم. شمايل الاتقياء" است، که ميرزا ياقوت در حدود سال .... هجري قمري از کتاب فارسي رکن عمادالدين، شاگرد روحاني خواجه برهان الدين (متوفي به سال ... هجري قمري)، در دولت آباد ترجمه کرده است.
در اين زبان ابتدايي، همچنان که لغات عربي و فارسي با لغات هندي اختلاط يافته، مؤلفين کوشيده اند، هم از داستانهاي هندي و هم از اساطير اسلامي در تأليف خود استفاده کنند. بخشي از اين کتب، ترجم. آثار نويسندگان و شعراي ايراني است و برخي، مقتبس از اساطير عاميان. سانسکريت و هندي و آداب و رسوم هندوان است، از آن جمله: "نل ودمن" يا مثنوي معروف به "گلشن عشق" اثر "نصرتي". داستان "عشقي مدمالتي و منوهر" يا داستان “کامروپ کامتا".
در تأليفات صوفيه، لغات سه زبان فارسي و عربي و هندي به صورتهاي گوناگون و روشهاي مختلف استعمال شده است. شاعران نيز از اين سه زبان، کنايات و تعبيرات لازم را اقتباس کرده اند. بايد گفت که پس از قبول رسم الخط فارسي، بنياد واقعي زبان اردو استوار شد.
کتاب “پَدماوَت”، تأليف “محمد جائسي” (متوفي ... هجري قمري ) با آنکه به زبان هندي عصر خويش تحرير و فقط تعداد معدودي لغات فارسي و عربي در آن ديده مي شود، امّا به خط فارسي نوشته شده است.
تأليفات منثور و منظوم به زبان اردوي دکني، به يک سبک تأليف شده، و بخش اعظمي از منظومه ها با اوزان و بحور شعر فارسي پرداخته شده، به طوري که شعر اردو پايه اي از شعر فارسي گرديده است.
آثار "ملک محمد"، که زبان خالص هندي عصر را با حروف فارسي تحرير کرده است، اختلاط فرهنگ هندي و اسلامي را در آن عهد کاملاً نشان مي دهد. نويسندگان پس از وي، قدمي فراتر نهادند و برخورداري از واژه هاي سه زبان مذکور را بيشتر تحکيم بخشيدند.
شعر، به زبان اردوي جديد، از عصر محمد شاه (.... – .... هجري قمري ) آغاز شد. "ولي دکني اورنگ آبادي" (.... – .... هجري قمري ) نزد استاداني که در دهلي بودند، تلمّذ کرد و در شعر خويش از ايشان الهام گرفت. اين گويند. ارجمند، نارساييها و ناتوانيهاي زبان اردو را تا اندازه اي اصلاح کرد و در به کار گرفتن لغات و عبارات و ترکيبات ظريف و زيبا بسيار کوشيد. عناصر دستوري زبان هندي و فارسي به نسبت مساوي در شعر او استعمال شده است. امّا قالبهاي شعر فارسي و بحور عروضي آن را به کار گرفته و محتواي کاملاً متأثر از شعر فارسي بود.
معاصر "ولي دکني"، "سراج" است او نيز شاعري بزرگ است و زبان اردوي او آنچنانکه از اشعارش معلوم مي شود، از زبان شعري "ولي دکني"، آراسته تر است.
دور. شعر کلاسيک اردو با "مير" (.... – .... هجري قمري) آغاز مي شود. شعر "مير"، انعکاس کامل زندگي خود اوست. غزليات و مثنويات وي، بهترين بخش ادبيات اردو محسوب مي شود. وي به دعوت نواب آصف الدوله، به لکهنو مهاجرت کرد و تا پايان عمر در آنجا زندگي کرد.
"سودا" (.... – .... هجري قمري) معاصر "مير"، شاعري هنرمند بود، و ليکن ارزش کار او کمتر از مير است. وي هجويات مطول سروده است، مع هذا بايد او را در رديف استادان شعر و ادب محسوب داريم. شعر لطيف "خواجه مير درد" (.... – .... هجري قمري)، انعکاسي است از آيين تصوف در عصر زندگي اين سرايند. عارف.
"ميرحسن" (متوفي به سال .... هجري قمري) از علاقمندان "مير درد"، سير حوادث جامع. عصر خويش را در اشعارش مجسم کرده است، و مثنوي معروف وي "سحرالبيان" که در آن به شرح احساسات انساني و توصيف صحنه هاي طبيعت پرداخته است، مشهورترين مثنوي به زبان اردو است.
اکنون به دور. "رنگين" و "انشا" (متوفي ....هجري قمري ) مي رسيم. اين دو شاعر، مانند برخي از معاصرانشان، به لکهنو مهاجرت کردند. در اين عصر، لکهنو مرکز شعر بود و لطايف افکار و احساسات اين دو، بالطبع، در شعر شاعران آن دوره تأثيري به سزا داشته است.
"رنگين" را عموماً گسترش دهنده حقيقي زبان "ريخته" دانسته اند و همان طور که گذشت "ريخته" نوعي شعر است که فقط از زن گفت و گو مي کند و به زبان و اصطلاحات و تعبير زنان بيان مي شود. "رنگين" به استعمال لغات عاميان. هندي تمايل داشته و اشعار او مشحون از کنايات رکيک است.
"انشا" شاعري است که در عصري ظهور کرد که آن را دور. انحطاط شعر اردو خوانده اند. وي حيات را ملعبه مي دانست و در اشعار او، اغلب احساسات دروغين تشريح شده است. ولي بايد دانست که او استاد فن شعر بود و آثار وي موجب اعتبار و لطافت شعر اردو مي باشد. "انشا" در ادبيات اردو، بسيار مؤثر بود. منظوم. "درياي لطافت" او، شاهد مهارت وي در زبان اردو است.
"نظير" (متوفي به سال ....هجري قمري) شاعر بزرگي است. نيکوترين اشعار او، ترانه ها يا نغمه هايي است که دربار. موطن خود سروده و پيران و جوانان و اغنيا و فقرا را توصيف کرده است. بسياري از منظومه هاي وي، دربار. پرندگان و جانوران، است مانند "قوي مسکين"، "بچه خرس" و "سنجاب کوچک" که از عادات و آداب جامع. انتقاد مي شود. آثار او گاهي از قواعد شعري دور مي شود و ناقص به نظر مي آيد.
"ذوق" (متوفي به سال .... هجري قمري) يکي از طرفداران شعر فارسي است، که مديحه سرايي را به هنري عالي تبديل کرده است. قصايدي که او در مدح آخرين پادشاه مغول سروده در ادبيات اردو مشهور است، ولي در غزل چندان دستي ندارند.
به نظر مي رسد در قرن سيزدهم هجري شعر اردو در طي مدارج ترقي خود متوقف مانده است. آثار منظوم اين عصر، بيشتر تقليديست و عاري از لطف و هنر، و تکرار و افکار پيشينيان. در اين هنگامه "غالب" ظهور کرد. غالب (.... – .... هجري قمري)، پيشواي نهضت جديد در شعر اردوست و هيچ يک از شاعران اردو زبان، در ابتکار و قدرت تخيل به پاي. او نمي رسد وي نخستين کسي است که افکار فلسفي را وارد شعر اردو کرده و از اين جهت، شعر او مجموعه اي از حکمت و عرفان است و گفتار او آراسته و فصيح و بليغ و خوش آهنگ مي باشد.
"غالب" زبان فارسي را به منزل. زبان ادبي به کار برده است. ديوان "غالب" و مثنويات و رساله هاي منثورش به زبان فارسي موجود است و بارها چاپ و منتشر شده است.
مشهورترين مراثي فارسي، دربار. شهادت حضرت امام حسين (ع)، يعني ترکيب بند محتشم کاشاني، سرمشق شاعران مرثيه گوي هند شده و از آن ميان، "انيس" (.... – .... هجري قمري)، و "دبير" (.... – .... هجري قمري) را مي توان نام برد. جنب. مذهبي و ارزش ادبي آثار اين دو شاعر موجب شده است که در ادبيات اردو، مقامي شامخ به دست آورند.
عصر انحطاط لکهنو، به عنوان دوران توقف محسوب مي شود. در اين دوره شعرا هم در مضامين و هم در سبک، فاقد ابتکارند و اشعار آنان از تغييرات زائد مشحون است، آتش و ناسخ دو استاد فن اين عهدند، ولي شايست. آن نيستند که در رديف استادان طراز اول شعر اردو قرار گيرند. تمام هنر شعري آندو و پيروانشان، مصروفِ به کار بردن صنايع لفظي در شعر شده است.
مثنوي "شنکر نسيم" (.... – .... هجري قمري) که در همين عهد تصنيف شده، اگر صنايع لفظي فراوان، در آن به کار نمي رفت، منظومه اي کامل به شمار مي آمد. مثنويهاي متعدد "شوق" انعکاس اخلاق فاسد جامع. آن روز است. گويند. مزبور در دربار واجد علي شاه، آخرين سلطان "اوده" مي زيسته و سخنانش از آن محيط الهام گرفته است.
پس از "داغ" (.... – .... هجري قمري) و "امير" (.... – .... هجري قمري) مي توان گفت که اساس شعر کلاسيک که ميراث شعري "مير" بود، واژگون شد. اشعار اين دو شاعر معرّف انحطاط شعر آن دوره است.
در همين زمان افکار جديد غربي به واسط. حضور انگلستان در هندوستان رايج شد و در پي آن سنن قديم شعري روبه تغيير گذاشت و سبکهاي جديد جانشين هنجارهاي زباني گذشته شد و شعرا به جاي سبک کلاسيک که مصنوع و مسجّع بود، سبک بسيار ساده و آزاد را پذيرفتند. به عبارت ديگر، اين دوره، عصر جديد و زمان احياي ادبيات اردو به شمار مي رود. "محمد حسين آزاد" (متوفي به سال .... هجري قمري) معرف خصايص ادبي عصر مزبور است. وي نخستين گوينده اي است که از منابع غربي تأثير پذيرفته است. "آزاد"، لغت شناس و استاد نثر مسجّع است، ولي شاعري بزرگ محسوب نمي شود معاصر او "حالي" (متولد در پاني پت به سال .... هجري قمري و متوفي به سال .... هجري قمري) است. ايام جواني وي در دهلي گذشت. در اين دوره سلطنت گورکانيان در هندوستان به سرعت رو به زوال نهاد. بنابر اين، امور اجتماعي و سياسي و ادبي نيز راه انحطاط مي پيمود. "حالي" شاهد انحطاط و فروپاشي سلسل. مذکور بود و مشاهدات او تأثير عميق در ذهن وي به جاي گذاشت. هر چند "حالي" در تحقيقات ادبي، پيرو و جانشين "غالب" و "شيفته" است، ولي به لحاظ فکري همچون شعراي بزرگ عهد جاهليت عرب است. نخستين آثار شعري او به سبک معمول عصر بود، ولي به تدريج، افکار جديد در ذهن او مؤثر واقع شد. وي به تحقيق و مطالعه در امور جامعه و محيط خويش پرداخت. بر اثر کوششهاي بسيار "سرسيد احمد خان" در دانشگاه عليگر، افکار جديد، در تمدن و فرهنگ مسلمان هند جاري شد. "حالي" طليع. اين نهضت بود. وي در "مسدّس" خود، تاريخ گذشته را مجسّم ساخته و حيات ملّي مسلمانان هند را به خوبي تشريح کرده است. "حالي" نه تنها شاعري است بزرگ، بلکه وي يکي از کساني است که ادبيات انگليسي را در فرهنگ هند نفوذ داده است.
در اين زمان "اکبر حسين اله آبادي" (.... – .... هجري قمري) به دفاع از فرهنگ شرقي پرداخت و قريح. انتقادي خود را در ردّ طرفداران تقليد از اروپا به کار برد، و حتي استادان دانشگاه عليگر را مورد انتقاد قرار داد. وي معتقد بودکه اسلام و تمدن اسلامي در معرض خطري عظيم از جانب فرهنگ مادي غرب واقع شده است، از اين رو، قريح. شعري خويش را در راه جلوگيري و رفع اين خطر به کار گرفته است.
در شعر جديد اردو، سه شخصيت ممتاز وجود دارند. "غالب"، "حالي" و "اقبال" قدرت تخيل و افکار فلسفي "غالب" موجب آن شده که بتواند خِرق سنن قدما کند ، ولي بدبيني در آثار او غالب است. "حالي" همچون کسي است که خود را در پهن. فرهنگ در ميان شاعران قديم تنها مي بيند و بر آنها مي گريد و از آتش حسرت تجديد امارت مسلمانان مي سوزد. "اقبال" هم قدرت تخيل "غالب" را دارد و هم تاثرات عميق "حالي" را و نيز داراي فکري نوين و وجد و حال قدرت خلاقه است. نخستين اشعار او در موضوع وطن پرستي سروده شده است. ولي بعدها، وي تمايلي شديد به وحدت مسلمين از خود نشان داد. او مسلمانان را دعوت مي کند که دين را اساس وحدت خويش قرار دهند و معتقد است روزي خواهد رسيد که اسلام نه تنها آسيا، بلکه هم. جهان را نجات بخشد. "اقبال" هنر خويش را در شعر فارسي بيش از شعر اردو به کار گرفته است، زيرا وي معتقد بود که زبان فارسي براي تبليغ افکار او در ممالک اسلامي، مناسب تر است.
پيشتر به نثز اردو اشاره کرديم. نخستين آثار منثور اردو نيز به زبان دکني تأليف شده ولي اغلب آنها در باب مذهب و مواضيع مختلف نگارش يافته است امّا به جز "سب رس" (.... هجري قمري) که به نثر مسجّع تحرير شده، هيچ يک ارزش ادبي ندارد. در هندوستان شمالي، تا عصر بعد از انقلاب، مؤلفين، کتب و مکاتبات خود را به زبان فارسي مي نوشتند "شاه رفيع الدين دهلوي" (....-.... هجري قمري) "شاه عبدالقادر" (.... – .... هجري قمري) هر دو، قرآن را به زبان اردو ترجمه کرده اند، ولي ترجمه هاي آنان تحت اللفظي است. اساس نثر اردو، در "فرت ويليام کالج" کلکته، که "لردولسلسي" در .... هجري قمري آن را تاسيس کرد، نهاده شد. در ميان زبانهايي که در آنجا تدريس مي شد، زبان فارسي، هندوستاني و اردو مقامي شامخ داشتند. در ميان نويسندگان اردو "ميرامّن"، مؤلف "باغ بهار"، يا "قصّ. چهار درويش" (.... – .... هجري قمري) و "مير شير علي افسوس"، مؤلف "آرايش محفل" (.... هجري قمري) شايان ذکر مي باشند. ترجمه ها و تأليفاتي که از طرف "فرت ويليام کالج" منتشر مي شد، در ترويج زبان اردو مؤثر شد.
نويسندگان اردو زبان، افکار خود را به زبان ساده تشريح کردند و سبک قديم را که مبتني بر نثر مسجّع و مقفي و مشحون از اصطلاحات و تعابير فارسي و عربي بود، به کنار نهادند، ولي بيشتر اين نوشته ها، افسانه و داستان بود. "سرسيد احمد خان" (.... – .... هجري قمري) به معاصرين خود، فن نگارش جدّي و علمي را به زباني ساده آموخت. مجل. او به نام "تهذيب الاخلاق" تقريباً در ادبيات اردو انقلابي ايجاد کرد. به همين دليل، استادان نثر اردو، يا مستقيماً تحت تأثير "سر سيد احمد خان" هستند و يا از کساني که با کالج دهلي به نحوي ارتباط داشتند، متأثرند. در آنجا هنگام تدريس، زبان اردو به کار مي رفت، و کتب به زبان اردو ترجمه مي شد. از بزرگان نثر اردوي جديد، کسان ذيل را مي توان نام برد:
"محمد حسين آزاد"، "خواجه الطاف حسين حالي"، "نذير احمد" (.... – .... هجري قمري) و "شبلي نعماني" (.... – .... هجري قمري)
داستان نويسي در اردو، از عصر "رتن ناته سرشار" (.... – .... هجري قمري) آغاز شد. وي مؤلف "فسان. آزاد" است، که در اين کتاب، وضعيت اجتماعي جامع. لکهنو را در عصر خويش مجسم کرده است.
داستانهاي "عبدالحليم شرر" (.... – .... هجري قمري) بيشتر جنب. تاريخي دارد، و جنب. تخيل داستاني در آنها ضعيف است. تا اين زمان جز چند داستان، "نذير احمد"، هيچ داستان ديگري به زبان اردو تأليف نشده بود، بنابر اين، رمانهاي "شرر" بدون شک، ذوقي ادبي در مردم ايجاد کردند.
با ورود انگليسيها به هند، ذوق نوشتن نمايشنامه در نويسندگان تحريک شد و پارسيان هند در اين راه پيشقدم شدند. بالنتيجه، عده اي از نويسندگان به تحرير نمايشنامه پرداختند.
جوانان تربيت شد. عصر اخير، بيشتر به زبان مادري خود علاقه نشان دادند و آن زبان را با ترجمه هاي آثار اروپاييان در فنون و علوم مختلفه تکميل کردند.اما در هر صورت مرکز اردو در آن روزگار دکن و لکهنو محسوب مي شد.