سلام ساده ترین روش برای شبکه کردن دو کامپیوتر همراه با تصاویر در فایل پیوست تقدیم به همه عزیزان لطفا در صورت امکان نظرات و پیشنهادات و روش های بهتر در این زمینه مد نظرتون هست ماروهم از اطلاعات خوبتون بی نصیب نگذارید.
با تشکر فایل پیوست دانلود فایل تصویری
یک کارآفرین هوشمند می داند که با استخدام دستیار شخصی علاوه بر ایجاد تعادل در زندگی کسب و کاری خود، در وقتش نیز صرفه جویی خواهد کرد.
سرتان خیلی شلوغ است؟ فرصت سر خاراندن ندارید؟ پس با این شرایط چرا یک دستیار شخصی استخدام نمیکنید؟ استخدام دستیار شخصی هزینه اضافی است؟ اصلاً اینگونه نیست، اگر که میخواهید دستاندازهای جادهی رسیدن به موفقیت شما را از مسیرتان منحرف نکنند، حتماً به فکر استخدام دستیار شخصی باشید. دلیل این کار را از زبان یک کارآفرین در زومیت بخوانید.
ذهن من در هر ثانیه به یکجا میرود و متمرکز کردن آن بر روی یک کار بسیار سخت است، مخصوصاً اگر که تعداد کارها زیاد باشد. به نظر من نکتهای که اکثر مؤسسان استارتاپ در شروع توجه کافی به آن ندارند، مدیریت صحیح کارها و نسپردن کارهای ساده و روزمره به دست افراد دیگر است.
بعد از استخدام دو دستیار شخصی فهمیدم که آن دو واقعاً نجاتدهنده زندگی من هستند، من هماکنون بهراحتی زندگی کاری و شخصی خود را به کمک آنها مدیریت میکنم. [font=IRANSans, Tahoma]اگر شما یک کارآفرین پرکار هستید و با وجود تلاشهای بسیار، لیست کارهای شما هیچوقت تمامی ندارد، حتماً یک دستیار شخصی استخدام کنید. یک کارآفرین موفق به من گفت که اگر میخواهم به موفقیت برسم، بهتر است یک دستیار شخصی استخدام کنم، چون زمانی که من بر روی ایدههای خود متمرکز شدهام، او قطار کسب و کار مرا هدایت میکند. اوایل من فکر میکردم که این کار فقط به هدر دادن پول است، ولی با شرایط کنونی به این نتیجه رسیدهام که واقعاً داشتن یک دستیار شخصی لازمه ادامه حیات من و کسب و کارم خواهد بود.
[/font]
من میدانم که اگر کارهای ساده و بیشمار را به یک دستیار شخصی محول کنم، میتوانم بر روی پیشرفت کسب و کارم در درازمدت، بهراحتی تمرکز کنم و کشتی رؤیاهایم را به جزیره موفقیت برسانم.
هنوز حرفهای مرا برای استخدام دستیار شخصی قبول نکردهاید؟ در ادامه میخواهم پنج دلیل متقاعدکننده برای استخدام یک دستیار شخصی مناسب را برایتان شرح دهم.
[font=IRANSans, Tahoma]آنها شما را بر روی برنامه زمانی منظم قرار میدهند[/font]
[font=IRANSans, Tahoma][/font]
[font=IRANSans, Tahoma][font=IRANSans, Tahoma]من در یک روز ۵ جلسه طولانی داشتم و همزمان باید با ۱۰ نفر در نقاط مختلف جهان نیز تماس تلفنی برقرار میکردم، اگر من خودم تنها همه این کارها را انجام میدادم، حتما از بین میرفتم. حداکثر میتوانستم دو عدد از این ۱۵ مشتری را جذب کنم، من از یک دستیار شخصی استفاده کردم و توانستم بهخوبی چمیم شرایطی را به کمک او مدیریت کنم. جالب است بدانید که دستیار هوشمند اپل یعنی سیری، قبلاً در شرایط اینچنینی نتوانست به من کمک کند. من هر روز برنامهی روزانهام را با دستیار شخصی خود چک میکنم، سپس در شب کارهای روزانه را مرور کرده تا مطمئن شوم که کاری برای فردا نمانده است.
[/font][/font]
با اینکه اغلب کارآفرینان به برنامههای لیست انجام کار برای مدیریت کارهای خود متکی هستند، ولی من سعی میکنم که بهجای اعتماد به این اپلیکیشنها، به یک فرد دیگر اعتماد کنم و کارهایم را به او بسپارم. به بیان دیگر هنوز تکنولوژی به مرحلهای نرسیده که بتواند جای یک دستیار شخصی را برای شما پر کند.
راحت شدن از دست کارهای ساده و تکراری
سپردن کارهای ساده و تکراری روزانه به دست یک نفر دیگر میتواند برای هر کارآفرین، یک معجزه را پدید آورد، ولی اغلب آنها کمی در انجام این کار دودلی میکنند و به دستیارهای شخصی اعتماد ندارند. اگر جزء این دسته از کارآفرینان هستید و به کسی اعتماد ندارید تا کارهای سادهی کسب وکار نازنینتان را انجام دهد، بهتر است برای پیشرفت خود این نوع طرز تفکر را کنار بگذارید و بهجای سرسختانه کار کردن، هوشمندانه کارکنید. و توجه کنید که در راه اندازی کسب و کار خود نمیتوانیم ابرقهرمان باشیم.
بگذارید این قضیه را با یک ماجرا برای شما روشنتر کنم، من قرار بود برای یک کنفرانس به لندن بروم، کارهای مربوط به چک کردن پرواز و رزرو اتاق هتل و ساعت کنفرانس خیلی از وقت گرانبهای من را میگرفت، این کارها را به دستیار شخصی خود محول کردم. تنها کاری که برای رسیدن به آن کنفرانس انجام دادم، زنگ زدن به یکی از تاکسیهای اوبر بود تا مرا به محل کنفرانس برساند. در هتل هم بر روی کنفرانس خود متمرکز بودم، در پایان نیز همهچیز به نفع من تمام شد.
وقتیکه شما یک دستیار شخصی بااستعداد دارید که در طول زمان رفتار و طرز کار شما را بهتر و بهتر یاد میگیرد و از این روش برای مدیریت بهتر کارهای شما بهره میبرد، مانند این است که بازده شخصی خود را دو برابر کرده باشید.
کارهای ساده و زیاد میتوانند زمان با ارزش یک کارآفرین را هدر بدهند. وقتیکه یک نفر دیگر میتواند این کارها را انجام دهد، چرا شما وقت ارزشمند خود را صرف آنها کنید؟ به همین دلیل است که من به شما توصیه میکنم تا یک دستیار شخصی بااستعداد را استخدام کرده و فشار کاری خود را کمتر کنید.
ایجاد تعادل در زندگی شخصی و کسب و کاری
یکی از دلایلی که مشاورم به من گوشزد میکرد تا یک دستیار شخصی را استخدام کنم، ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و زندگی کاریام بود. هر کارآفرین میخواهد امپراتوری خود را در بازارهای جهانی گسترش دهد، ولی نه به قیمت از بین بردن زندگی شخصی و از هم پاشیدن خانوادهاش! دستیار شخصی من همیشه یک سری هدایای مناسب را به من پیشنهاد میداد تا برای فرزندان و همسر خود بخرم و به آنها اهدا کنم؛ او همچنین تاریخهای مهم مثل تاریخ ازدواج را نیز به من یادآوری میکرد، از اینها گذشته زمانی که میخواستم برای خرید به فروشگاه بروم نیز از توصیههای دستیار شخصی خود استفاده میکردم.
با این روال من هم یک زندگی کارآفرینانه داشتم و هم از یک زندگی شخصی شاد بهره میبردم. کارآفرینان زیادی بودهاند که زندگی شخصی آنها به خاطر تداخل با زندگی کاریشان ازهمپاشیده است. اگر به یک دستیار شخصی اعتماد کنید ، او میتواند در داشتن زندگی شادتر به شما کمک کند.
[font=IRANSans, Tahoma][font=IRANSans, Tahoma]با استخدام دستیار شخصی بر روی خود سرمایهگذاری میکنید[/font][/font]
[font=IRANSans, Tahoma][font=IRANSans, Tahoma][font=IRANSans, Tahoma]با اینکه برخی کارآفرینان کسب و کارهای کوچک، گرفتن یک دستیار شخصی را پرداخت هزینه اضافه میدانند، ولی کارآفرینان هوشمند به این کار بهعنوان یک برگ برنده و سرمایهگذاری ارزشمند نگاه میکنند.
[/font][/font][/font] با سرمایهگذاری بر روی یک یا دو دستیار شخصی، شما وقت این را خواهید داشت تا بر روی کارهایی تمرکز کنید که باعث رشد کسب و کارتان میشوند و شما میتوانید به افزایش سود و برند سازی خود بپردازید. فقط به این فکر کنید که اگر کارهای پیشپاافتاده هفتگی را نداشتید چقدر میتوانستید از کسی که الان هستید پربازدهتر باشید! به این نکته توجه کنید که پول پرداختی شما برای استخدام یک دستیار شخصی، پس از یکزمان کوتاه بر خواهد گشت.
استخدام دستیار شخصی مانند داشتن یک فرد دیگر مانند خودتان در کنارتان است
این امتیاز میتواند بهترین دلیل استخدام دستیار شخصی برای شما باشد. پس از یک مدت، دستیار شخصیتان شما را بهتر و بهتر میشناسد و سعی میکند مثل شما شود، منظور من این نیست که او سعی میکند از لحاظ ظاهری شبیه شما شود، منظور من این است که او طرز تفکر شما و فعالیتهای شما را شبیهسازی میکند. او میداند که شما چه وقت قهوه میخورید و چقدر شکر در آن میریزید. به عنوان مثال دستیار شخصی من هماکنون میتواند مانند من بنویسد و من به او اعتماد کامل دارم، به همین دلیل او ایمیلهای غیر مهم را بهجای من جواب میدهد. دستیارهای شخصی خوب میتوانند برنامه زمانی شما را تنظیم کنند و در مواقع مورد نیاز کارهای کلیدی و حیاتی شما را مدیریت کرده و انجام دهند. [font=IRANSans, Tahoma][font=IRANSans, Tahoma][font=IRANSans, Tahoma]استخدام دستیار شخصی باعث میشود تا روز کاری شما بسیار راحتتر بگذرد و تمرکز خود را بر روی جایی که نیاز است، یعنی بر روی کسب و کارتان بگذارید.
[/font][/font][/font]
جف بزوس، مارک زاکربرگ، ایلان ماسک، استیو جابز، وارن بافت و ریچارد برانسون برخی از محبوبترین مدیر عاملهایی هستند که در دنیای کسب و کار میدرخشند و به دلیل دیدگاهها، نقطه نظرات، شخصیت و موفقیتهای بزرگشان بسیار محبوبند. اما هرچقدر هم که اقتدار داشته باشید باز هم ممکن است با شکست مواجه شوید؛ مانند مریسا مایر و تونی هسیه. اگر برنامهی خود را بر این هدف گذاشتهاید که روی صندلی مدیریت بنشینید؛ پس خود را برای شنیدن چیزی که انتظارش را ندارید آماده کنید! عموما بین چیزی که انتظار دارید و واقعیت تفاوت بسیاری وجود دارد و به همین دلیل آماده شدن برای تصاحب صندلی مدیریت، آن هم یک مدیر اجرایی عالی، دشوار است؛ بسیار دشوار. به منظور آماده شدن برای این جایگاه مهم، ۵ نکتهای که در ادامهی مقاله میخوانید را فراموش نکنید. ۱. مشوق نهایی شوید در جایگاه یک مدیر عامل، مشغله کاری زیادی خواهید داشت. اما بدون در نظر گرفتن این که چه کاری انجام میدهید، شما هر روز در حال فروش هستید. هر کسی که تجریه کافی در کسب و کار داشته باشد به خوبی میداند که راه رسیدن به فروش عموما عجیب، غیر منسجم و طولانیتر از چیزی است که انتظارش میرود. فروش در مقام مدیر اجرایی یعنی سرمایه گذاری روی هر شخصی که ملاقات میکنید. حتی مکالمه با یک غریبه در سبزی فروشی میتواند به فروش منتهی شود. یک مشتری که امروز از شما رویگردان میشود ممکن است دوباره به سوی شما بازگردد. بله درست است که مدیر عامل وقت زیادی برای صرف کردن در این راه ندارد؛ اما باید در نظر داشت که هر از چندگاهی پیگیر وضعیت کارها باشد و حتی برای مکالمه و ملاقات شخصی آمادگی داشته باشد. هر زمان و هر گاه که امکانش را داشته باشد از درخواست دیگران - بخصوص مشتریها - به مراجعه استقبال کند. هیچ دلیلی وجود ندارد که نتوانید از همین حالا شروع کنید. خودتان را معرفی کنید و سعی کنید در هفته حداقل با یک فرد جدید آشنا شوید.
۲. هیچ وقت پل پشت سر خود را خراب نکنید تقریبا همهی ما در شرایطی قرار گرفتهایم که بخواهیم تمام خشم خود را روی سر یک نفر خالی کنیم. شخصی که اعتقاد داریم مانع کار ما و مسئول به هم ریختن اعصابمان است. در چنین شرایطی خراب کردن پلهای پشت سر و از بین بردن همه راههای ارتباطی اجتناب ناپذیر بنظر میرسد. اما با این خشم و این تصمیم نادرست مقابله کنید. این شاید سختترین کاری باشد که در کار خود انجام میدهید. شما با افراد بسیاری مواجه خواهید شد که مهربان و دوست داشتنی نیستند؛ کسانی که علیه شما اقدام خواهند کرد و کار کردن با آنها بسیار چالش برانگیز خواهد بود. اما شما نمیدانید که شاید لازم باشد برای مدت طولانی و یا به دفعات با آن فرد کار کنید یا شاید آنها روزی با مهمترین مشتری شما در ارتباط قرار بگیرند یا حتی شریک کاری شما شوند. پس اجازه ندهید یک رابطه بد همچون بومرنگ به سمت شما برگردد و به صورتتان برخورد کند! ۳. فرهنگ شرکت را اجرا کنید مدیر عامل یک شرکت همه چیز آن شرکت است. هر کاری که انجام دهید روی شرکت بازتاب میکند و هر کاری که در شرکت انجام شود بازتابش به شما بر میگردد. در چشم کارمندان و عموم مردم، شما در مرکزیت شرکت و کسب و کار قرار دارید؛ حتی اگر واقعا نباشید. اگر شک دارید، درباره تجربههای مشابه مدیران شرکتهای دیگر بیشتر مطالعه کنید.
نه تنها رفتارهای شما بیرون از محل کار، بلکه در محل کار نیز نشانگر فرهنگ شرکت است؛ حتی چیزهای ساده مانند نحوه دکوراسیون اتاق کارتان درباره نحوه رهبری شما سخن میگوید و لاجرم به کل سازمان بسط داده میشود. یک نکته مهم دیگر این است که باید خصیصههای خوب را یاد بگیرید و باید هشیار باشید که تیمی که برای کسب و کار خود جمع میکنید در نهایت روی رفتارها و شخصیت شما و یکدیگر تاثیر مثبت بگذارند. ۴. تعادل زندگی شخصی و کاری را فراموش نکنید مدیر عاملها سخت و طولانی کار میکنند و هیچ چارهای برای آن نیست. میتوان تعادل بین کار و زندگی قرار کردو برای نزدیک شدن به این هدف باید بخشی از زمانهای کاری و شخصی را به یکدیگر اختصاص دهید. این یعنی سعی میکنید که برای سایر افرادی که در زندگی شما وجود دارند نیز زمانهایی را در نظر بگیرید؛ پیش از آنکه شما را مجبور به این کار کنند! درست است که شما مدیر عامل هستید و افراد بسیاری با تکیه بر شما و تصمیمهای شما کار و فعالیت میکنند؛ اما به جای جنگیدن، بپذیرید که میتوانید راهی پیدا کنید که همه را خوشحال و راضی نگهدارید؛ چه در محل کار و چه در خانواده.
۵. بدانید که احساسات شما اهمیتی ندارند وقتی تصمیم گرفتید که در نقش مدیر عامل یک شرکت ظاهر شوید، بدانید که آن آخرین تصمیم خوب و خودخواهانهای است که میگیرید. از این جا به بعد همه چیز درباره دیگران است. این یک تمرین فروتنانه است که فروتنانهتر و سختتر نیز خواهد شد. احتمالا این حرف با باور عمومی - که مدیر عاملها بسیار خودخواه هستند - در تناقض بسیار باشد. اما واقعیت این است که بیشتر مدیر عاملهای موفق - حتی گاهی بی آنکه متوجه باشند - بسیار دیگر اندیشاند. و اما یک خبر بد! در جایگاه مدیر عامل، هرگز نباید به دیگران نشان دهید که بیانگیزه و ناامید شدهاید. یک رهبر خوب هرگز اجازه نمیدهد حسهای منفی در او قوت بگیرد و به کارمندانش انتقال داده شود. هر روز شما باید پر انرژی و انرژی بخش برای سایرین باشد تا آنها را نیز مشتاق به ادامه کار کند. بدون در نظر گرفتن هزاران مقاله که درباره سختی کار نوشته شده، در پایان هر روز، کار شما باید الهام بخش فردای شما باید باشد و هر تصمیمی که میگیرید باید در راستای رسین به هدف نهاییتان باشد. در این راه پیشنهادها و راهکارهای بسیاری دریافت خواهید که به شما کمک میکند رهبر و مدیر بهتری باشد و در شرایط حساس چطور ریسک پذیر باشد. مدیریت مالی و مدیریت بحران را یاد خواهید گرفت و همه آنها بسیار مهم و تاثیر گذارند. اما در طول این راه، دقت کنید که به نکات گفته شده نیز پایبند باشید.
برخی ویژگیهای قوی در میان اغلب ورزشکاران و رهبران حرفهای کسبوکار مشترک هستند. این ویژگیها شامل مهارتهای تخصصی نمیشوند بلکه خصوصیات اخلاقی هستند که به موفقیت شما در تمام محیطهای کاری کمک خواهند کرد. ۱- پذیرفتن شکست بهعنوان بخشی از بازی نگرانی در مورد کامل بودن هم در ورزش و هم در کسبوکار شما را فلج میکند. ورزشکاران و رهبران موفق معتقدند که شکست خوردن باعث رشد کردن و رسیدن به موفقیت میشود. بهعنوان مثال استف کری که از بهترین پرتابکنندههای ۳ امتیازی در بسکتبال است، تنها ۴۳.۶۶ درصد از پرتابهای خود را با موفقیت گل میکند. یعنی اغلب اوقات در پرتابهای خود شکست میخورد. ریچارد برانسون نیز مثال دیگری از این موضوع در زمینه کسبوکار است. او شرکتهای بسیاری تاسیس کرده است که تعداد زیادی از آنها با شکست مواجه شدهاند. نکته مهمی که باید بدانید این است که همه ما اشتباه میکنیم. اما افراد موفق از این موقعیت استفاده کرده و نکات جدیدی را از آنها یاد میگیرند.
۲- استفاده از افراد مناسب در جایگاه مناسب احتمالا شما هم در مسابقات فوتبال مشاهده کردهاید که مربیها در گوشهی زمین با داد زدن و تذکر دادن به بازیکنان سعی میکنند تا آنها را در موقعیت مناسب قرار دهند. زیرا اگر یک نفر در جایگاه مناسب خودش قرار نگیرد میتواند نظم کل تیم را به هم زده و باعث شکست خوردن شود. این موضوع در کسبوکار هم صادق است. رهبران خوب باید برای رشد کردن و موفق شدن استعدادهای تیم خود را در موقعیتهای شغلی مناسب قرار دهند. ۳- فروتنی و مسئولیتپذیر بودن مدیران باید در برابر اتفاقات ناگواری که داخل شرکت میافتد مسئولیتپذیر باشند. سرزنش کردن و مقصر دانستن دیگران نشان دهندهی ضعف است. در عوض زمانی که شرکت با مسئلهای روبهرو میشود رهبران باید مسئولیت آن را بر عهده بگیرند. این موضوع در مورد ورزشکاران نیز صادق است. آنها هم بعد از یک مسابقهی ورزشی و درحالیکه جلوی دوربین صدها خبرنگار قرار دارند مسئولیت شکست را بر عهده میگیرند و شخص دیگری را مقصر نمیدانند. از طرفی زمانی که همهچیز به خوبی پیش میرود مدیران و ورزشکاران حرفهای اعتبار آن را تنها برای خودشان نمیگیرند بلکه به کل اعضای تیم برای رسیدن به موفقیت اعتبار میدهند.
۴- حفظ خونسردی در شرایط سخت حفظ خونسردی مسئلهای است که بهای زیادی به آن داده نمیشود. ورزشکاران حرفهای زمانی که شرایط به خوبی مهیا شده و توپ در بهترین موقعیت قرار دارد اجازه نمیدهند که فشار و استرس این فرصت را خراب کند بلکه به عنوان یک سوخت از آن استفاده میکنند. مدیران موفق نیز به همین ترتیب عمل میکنند. آنها میدانند که از فشار موجود باید برای بهبود کارشان استفاده کنند و نهایت تمرکز را روی اجرای بهترین برنامهی خود میگذارند. این طرز تفکر باعث برجسته شدن یک شخصیت در میان ورزشکاران یا مدیران میشود. هرچقدر مدیر پروژه استرس کمتری داشته باشد فشار کمتری نیز به اعضای تیم وارد خواهد شد. ۵- فکر نکردن به اتفاقات زمان گذشته در بازی فوتبال زمانی که نیمه اول تمام میشود، مربی که تیمش نتیجه ضعیفتری گرفته به بازیکنان میگوید نگران نباشید در نیمه بعدی جبران خواهید کرد. این حرف به این معنا است که شما نمیتوانید گذشته را تغییر دهید پس آن را فراموش کنید و برای آینده آماده شوید. رهبران بزرگ و موفق نیز این موضوع را میدانند. بهعنوان مثال ۲ سال پیش مارک زاکربرگ و اعضای تیمش برای رقابت با اسنپچت، اسلینگشات را معرفی کردند که با شکست روبهرو شد. اما اعضای تیمفیسبوک دفعهی بعد قدرتمندتر ظاهر شدند و حالا بهترین رقیت اسنپچت یعنی اینستاگرام را در اختیار دارند. ورزشکاران و رهبران موفق در گذشتهی منفی یا مثبت خود غرق نمیشوند. آنها نگران این هستند که چگونه میتوانند زمان حال و آیندهی خود را بسازند.
٢٨ فروردین قطعهای جدید برای سریال «عاشقانه» به کارگردانی منوچهر هادی با صدای فرزاد فرزین و فریدون آسرایی منتشر میشود.
[font=Nassim, tahoma]به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فرزاد فرزین خواننده پاپ در اینستاگرامش نوشت: «ارديبهشت ماه تور عاشقانه و بهاره گروه شوک در شهرهای قزوين، بندرعباس، كرمان، اصفهان، بوشهر، استان گيلان و... برگزار خواهد شد كه به محض گرفتن مجوز، تاريخ دقيقشو اعلام میكنم. ٢٨ فروردين كار مشترک من و فريدون آسرايی با آهنگسازی بابک زرين عزيز كه مربوط به سريالِ «عاشقانه» است منتشر میشه.»[/font]
از جمله بازیگران سریال «عاشقانه» که از طریق شبکه نمایش خانگی توزیع میشود میتوان به محمدرضا گلزار (در نقش سهیل)، ساره بیات (در نقش پگاه)، حسین یاری (در نقش رضا)، مهناز افشار (در نقش گیسو) و پانتهآ بهرام (در نقش ریحانه ) اشاره کرد.
دولت در معناي عام شامل يك قدرت عالي است كه از شخصيت حقوقي داخلي و بين المللي برخوردار بوده و در قلمروي مشخصي حكومت مي كند و در معني خاص به قوه مجريه كه مسووليت اداره كشور زير نظر رئيس جمهور را به عهده دارد اطلاق مي گردد.نقش دولت هدايت كاركرد هاي اقتصادي فرهنگي اجتماعي و سياسي است كه نقش هاي اصلي زير را ايفا ميكند.١- حفظ امنيت ملي و سازماندهي دفاع در مقابل حملات خارجي٢-تضمين سلامت و امنيت داخلي و قادر ساختن شهروندان به زندگي و كار با يكديگر٣-بيشينه سازي شكوفايي اقتصاد ملي
هادی حجازیفر بازیگر فیلم «ماجرای نیمروز» در برنامه «دورهمی» از ماجرای گروگان گرفته شدنش در بانک گفت.
[font=Nassim, tahoma][font=Nassim, tahoma]به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، شامگاه پنجشنبه 24 فروردین هادی حجازیفر که این روزها با «ماجرای نیمروز» روی پرده سینما است مهمان برنامه «دورهمی» با اجرای مهران مدیری شد.[/font] [/font] اولین جمله حجازیفر خطاب به حاضران در استودیو این بود که: «ببخشید اگر انتظار آمدن مهمان معروفتری را داشتید...»
هادی حجازیفر با محاسن و موهای سادهاش ظاهری کاملا متفاوت نسبت به سال 93 که نمایش عروسکی «ملاقات با بانوی سالخورده» را در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا کرد، داشت. او در ادامه گفت: «من سال 77 وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شدم. لیسانسم را در گرایش نمایش عروسکی گرفتم اما همیشه به کار با اشیا بیش از ساخت و ساز عروسک علاقهمند بودم.»
این کارگردان و بازیگر 40 ساله با اشاره به پسر چهار سالهاش هامون افزود: «هامون علایق خاصی دارد. از گودزیلاهای زشت گرفته تا دایناسورهای وحشتناک. ما هر بار از صدای جیغ مادر همسرم میفهمیم که بنده خدا پایش را روی یکی از مارمولکها یا مارهای پلاستیکی هامون گذاشته.»
مهران مدیری از هادی حجازیفر پرسید اگر سال 82 به دفتر رسول ملاقلیپور نمیرفتی و برای بازی در «مزرعه پدری» انتخاب نمیشدی فکر می کنی چه میشد و او جواب داد: «من از همان موقع به کارگردانی علاقه بیشتری داشتم تا بازیگری. همه دوستان و خانوادهام میدانند در آن دوره چقدر سختی کشیدم. همسرم همکلاسم بود و سال 83 که ازدواج کردیم و از خوابگاه بیرون آمدیم باورمان نمیشد از حالا به بعد باید کار کنیم و پول درآوریم. در دوره لیسانس حدودا 24 نمایش اجرا کردم و هر کاری از بازاریابی و مدیر بازرگانی تا تدوین انجام دادم که زندگیمان بگذرد اما باز هم به فضای مورد علاقهام برگشتم.»
او در مورد حضور در «ایستاده در غبار» و دیده شدنش گفت: «برای من مثل معجزه بود. به همه کسانی که سالهاست کار میکنند و دیده نمیشوند میگویم که فراموش نکنند بازیگر باید رنج جسمی و روحی بکشد و زمانی حاصل این رنج را خواهد دید.»
حجازیفر ادامه داد: «من هر چه را بلد بودم برای نقش حاجاحمد متوسلیان خرج کردم. اصولا رفاقتها برایم مهم است. وقتی محمدحسین مهدویان پیشنهاد بازی در «ماجرای نیروز» را به من داد گفتم میآیم دستیارت میایستم که برای کارگردانی کردن خودم هم رزومهای شود که گفت دستیار چیست! میخواهم برایم بازی کنی.»
مهران مدیری در ادامه به کم سر زدن هادی حجازیفر به بانک اشاره کرد و گفت شنیدهام در یک سال، شاید سه چهار بار به بانک بروی اما با این وجود یک بار گروگانت گرفتهاند! حجازیفر گفت: «چون خواهرم در بانک کار میکند معمولا کارهایم را تلفنی انجام میدهم اما در میان همان تعداد دفعات اندکی که به بانک میروم یک بار چند نفر با اسلحه ریختند تو. آن موقعها فیلمهای جمشید هاشمپور را زیاد میدیدیم. فکر میکردم اگر در چنین موقعیتی قرار بگیرم میپرم و اسلحه را میگیرم... ولی پشت سر خانمها قایم شده بودم که نبینندم!»
او در مورد این که مردم باید از چه چیزش بترسند گفت: «همسرم میگوید یک وقتهایی آن قدر خوبی که میخواهم از خوشحالی گریه کنم و یک وقتهایی آن قدر بدی که میتوانم بکشمت! آن روزی که حد فاصل میان حال خوب و بدم است روزی وحشتناکیست. قبلا زود عصبانی میشدم و برایش کلاس کنترل خشم رفتم و جواب بدی هم نگرفتم.» [font=Nassim, tahoma]او در مورد این که به موزه «دورهمی» چه میدهد هم قول داد اگر تا پایان سال فرصت داشته باشد جایزهای را که برای اولین کارگردانیاش در حوزه سینما میگیرد با اولین جایزهای که در حوزه تئاتر گرفته است به مهران مدیری میدهد.[/font]
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: گوهر خیراندیش سر صحنه تصویربرداری سریال «دیوار به دیوار» مصدوم شد.
[font=Nassim, tahoma][font=Nassim, tahoma]آزاده اسماعیلخانی، دختر گوهر خیراندیش با بیان اینکه مادرش در پشت صحنه سریال «دیوار به دیوار» آسیب دیده است، اظهار داشت: «گوهر خیراندیش سر صحنه تصویربرداری سریال «دیوار به دیوار»، از ناحیه پا دچار شکستگی شد.»[/font] [/font] وی افزود: «در حال حاضر، وضعیت عمومی این بازیگر خوب است اما برای عمل آماده میشود. مچ پای او شکسته و تاندون پایش پاره شده است.» [font=Nassim, tahoma]سریال «دیوار به دیوار» به کارگردانی سامان مقدم از شبکه سه سیما پخش میشود.[/font]