[font=font1]به گزارش [font=font2][font=font2]افکارنیوز[/font]، کریستیانو رونالدو از خودروی فراری F12 خود رونمایی کرد که تصویر آن را در زیر مشاهده می کنید.
منبع:العالم[/font][/font]
فیفا رای به تکرار بازی 2 تیم سنگال و آفریقای جنوبی که در نوامبر سال 2016 برگزار شده داد.
به گزارش "ورزش سه"، طبق رای فیفا قرار است بازی این دو تکرار شود و جوزف لمپتی، داور این دیدار نیز با حکمی برای همیشه از حضور در دنیای قضاوت محروم شد. این دیدار در نوامبر سال گذشته با برتری 1-2 آفریقای جنوبی پایان یافت؛ اما قرار است در نوامبر امسال دوباره تکرار شود.
[size=undefined]
طبق نظر فیفا، لمپتی به شکل غیرقانونی بر نتیجه این مسابقه که در چارچوب رقابت های مقدماتی جام جهانی 2018 برگزار شده تاثیر گذاشته و به همین دلیل قرار است بازی تکرار شود.
لمپتی در این دیدار در حالیکه توپ به زانوی کولیبالی برخورد کرد، صحنه را هند تشخیص داد و برای آفریقای جنوبی یک پنالتی گرفت.
با توجه به نزدیک بودن سنگال با بورکینافاسو و کیپ ورد، این بازی می تواند تاثیر فراوانی در آرایش تیم ها در گروه چهارم داشته باشد.[/size]
[font=IRANSansWeb]به گزارش «بهداشت نیوز» شما چطور توی خانه به همسرتان کمک میکنید؟ واقعاً کمک کردن به همسر از ترس است یا تفاهم و همدلی؟ این گفتوگو بین مردان خریدار زیادی دارد. اگر یادتان باشد یک زمانی حتی کارت «زن ذلیلهای مقیم مرکز» مد شده بود. یک جور دعوت به انجمن زن ذلیلها بود و شوخیهایی از این دست که فلانی «انجمن وام هم میده و برای شب هایی که مجبوری بیرون خونه سر کنی، میهمانسرا هم داریم.» بعضی از آقایان پا را از این هم فراتر میگذاشتند و روز زن برای همکارشان شاخه گلی میگرفتند که مثلاً زن ذلیلی مثل تو با زن فرقی ندارد و از این حرفها که ریشه در نگاهی جنسیتی میتواند داشته باشد و اینکه بالاخره زن جنس دوم است و مرد همه کاره و سالار و آقا. حرف حرف مرد است و تصمیم تصمیم مرد. در این بین مردهایی هستند که با جسارت اعتراف میکنند که در کارهای خانه به همسرشان کمک میکنند و هیچ ایرادی هم در آن نمیبینند و اهمیتی به متلکگویی دوست و همکارشان نمیدهند. اما یک دسته از مردها را هم میشود مردان لافزن نامید؛ آدم حرفی و آدم برفی. آدم حرفیهای آدم برفی بقیه را مسخره میکنند که مرد برای کار بیرون ساخته شده و کار خانه هم مربوط به زناست و لاغیر. مردی که به زنش در امور خانه کمک میکند زن ذلیل است و از ترس مجبور به کارمیشود و چه و چه. اما وقتی ته ماجرا را در میآورید میبینید خودشان از آن زن ذلیلهای حرفهای هستند که حتماً نمونههایش را سراغ دارید. اما دسته بعدی مردان مردسالارند که شاید آخرین نمونهاش همان رستم شاهنامه باشد. مردانی که اعتقاد دارند مرد توی خانه نباید دست به سیاه و سفید بزند و زشت و زننده است که مرد برای خودش چای بریزد و خودش پشتی پشتش بگذارد.از زمانی که مرد وارد خانهاش میشود باید همه کارهایش را زن و دخترش انجام بدهند، از درآوردن جوراب گرفته تا دست به حوله دم دستشویی ایستادن. البته شما هم میدانید که نژاد اینگونه مردها خیلی وقت است که منقرض شده و لااقل بعد از انقلاب مشروطه به این طرف، تک و توک سر برآوردهاند و از دنیا رفتهاند. حالا که دیگر زمانه عوض شده و زنها صبح تا شب توی اداره کار میکنند و ما مردها هم در مرتب کردن خانه و جاروکشیدن و ظرف شستن و غذا درست کردن و بچهداری حرفهای شدهایم. حالا که زن بیرون از خانه کار میکند چه میشود ماهم چند تکه ظرف بشوییم یا خانه را جارو بکشیم. راستی توی خانه شما دستشویی را کدامتان کفشو میزنید و برس میکشید؟ خانم یا آقا؟ این یک سؤال کلیدی از آدم حرفیهای آدم برفی است یعنی همانهایی که بقیه را به خاطر زن ذلیلیشان مسخره میکنند. این گونه از مردها در مواجهه با این پرسش گیج میشوند. اگر بگویند نه به ما چه مربوط، خب پاسخش این است که فلانی خجالت نمیکشی زن با آن همه لطافت دستشویی پاک کند؟ اگر گفت نه این یکی کار خشن و مردانه است و من خودم تمیز میکنم، میتوانید بگویید وقتی توالت میشویی، ظرف شستن که دیگر کاری ندارد. جامعه شناسان میگویند وضعیت برزخی جامعه در میانه راه سنت و مدرنیته و خانواده گسترده و خانواده هستهای یکی از علتهای اصلی سرگیجه مردان در این زمینه است. دکتر مهیار روح افزا، جامعهشناس خانواده با اشاره به سیر تحولات اجتماعی از زمان مشروطه تاکنون و نقش تغییرات زندگی اجتماعی از زندگی قبیلهای و جمعی به زندگی هستهای یا زوج محور، میگوید: «خانواده تا 100 سال پیش برپایه الگوهای رفتاری دیگری بنا شده بود که اصطلاحاً به آن خانواده گسترده میگویند. در خانواده گسترده پسران در یک خانواده کنار پدر و پدر بزرگ زندگی میکردند و سرپرستی کل خانواده هم با ریش سفید خانه بود که بعد از مرگ، پسر ارشد جایگزین میشد. بنابراین از نظر فرهنگی با نوعی مردسالاری مواجه بودیم و زن حق بیرون آمدن از اندرونی نداشت. بعد از انقلاب مشروطه و با مواجهه جدی اجتماعی با غرب بویژه بعد از ورود صنعت نفت و ورود زنان به عرصههای مشارکت اجتماعی خانوادههای گسترده کوچکتر شدند تا اینکه اکنون با نوعی از خانواده که جامعهشناسان به آن خانواده زنوشوهری میگویند مواجهیم. در خانواده زنوشوهری مسئولیت به طور مساوی بین زن و مرد تقسیم میشود و ارتباط طایفهای هم کم میشود. جدا شدن فرزندان از خانواده و تشکیل یک خانواده جدید همچون غربیها شکل ارتباطات را تغییر داده و الگوهای رفتاری به الگوهای دیگری تبدیل شده است؛ مثلاً تصمیمگیریهای جمعی به جای تصمیم فردی ریشسفید خانه، برابری حقوق زن و مرد و کاهش ارتباطات چهره به چهره با فامیل.» دکتر روحافزا در ادامه میافزاید: «فرآیند تحول زندگی ارگانیکی به مکانیکی در طول 100سال گذشته کامل نشده و این وضعیت برزخی مشکلاتی در تعاملات خانوادهها بهوجود آورده است. از وضعیت قبلی بریدهایم و وارد وضعیت جدید هم نشدهایم. به عنوان مثال تا چند سال پیش رانندگی زنان در جامعه ما بسیارغیرعادی و تابوشکنی محسوب میشد. زنانی که رانندگی میکردند انگشتنمای دیگران میشدند و نگاههای طعنهآمیزی آنها را همراهی میکرد. حالا تعداد رانندگان زن از مردان بیشتر شده اما مردان زیادی هستند که نمیدانند دقیقاً با این وضعیت چه کنند. بحث کار کردن مردها در خانه هم جزو همین تعارضات است. در خانواده گسترده پیشین، کار کردن مرد در خانه بسیار زشت و ناباورانه قلمداد میشد و رسیدگی به امور خانه و فرزندان برعهده زن گذاشته شده بود ولی در زندگی شهری امروز و خانوادههای کوچک زن و شوهری، برپایه زوج محوری مشارکت زن و مرد در کارهای خانه موضوعی عادی است. مردانی که ادعا میکنند در خانه کار نمیکنند تحت تأثیر نگرشهای قدیمی هستند. از یک طرف در وضعیت جدیدی زندگی میکنند از طرفی ذهنیتی گذشته گرا دارند.» دوستی میگوید من در خانه یک پارچه خانمم شما چطور؟ [/font]
با تجزیه و تحلیل پروتئینهای موجود در نمونهی خون٬ محققان دریافتهاند که میتوان سن زیستشناختی فرد را با استفاده از نمونهی آزمایش خون او محاسبه کرد. عوامل خاصی مانند نوشیدن سودا و سیگار کشیدن میتواند باعث افزایش سن بدنتان شود و محققان میگویند که گفتن این حقیقت به بیماران میتواند آنها را تشویق کند تا تغییرات مؤثری در شیوهی زندگی خود اعمال نمایند. آنها در همین ارتباط نمونهی خون ۱۰۰۰ فرد را آزمایش کرده و تعداد پروتئینهای موجود در آن و نیز برخی ویژگیهای فیزیکیشان را سنجیدند. وقتی بدن و اندامها سنشان بالا میرود٬ عوامل منفی میتواند بر فرآیندهای مولکولی و نیز سرعت سالخوردگی تأثیر بگذارد. از طریق تحلیل پروتئینهای موجود در خون٬ میتوان سن بیولوژیکی (یا زیستشناختی) فرد و نیز وزن٬ قد و اندازهی باسن را تخمین زد. در واقع مشخصات این پروتئین تحت تأثیر یک سری از انتخابها در زندگی و عوامل خاصی صورت میگیرد که باعث تسریع روند سالخوردگی بدن میشود در شرایطی که سایر عوامل از سرعت آن میکاهد. سیگار کشیدن٬ استرس و نوشیدن انواع سودا میتواند باعث تسریع روند سالخوردگی بدن شود. بر خلاف آن یک سری عوامل هم میتواند بدن را جوان نگه دارد. مثلا سیگار کشیدن و نوشیدن سودا تا شش سال بدن را به لحاظ بیولوژیکی پیر میکند در شرایطی که مصرف ماهیهای چرب و قهوه و نیز ورزش تا همان میزان میتواند این روند را کندتر کند. داشتن اطلاعات و آگاهی کافی در این زمینه٬ میتواند باعث انتخاب روش درمان درست یا تغییر شیوهی زندگی و دیدن تأثیرات آن شود. (منبع: NHS)
[font=SDF]شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، بزرگترین تولیدکننده نفت خام کشور و مهمترین بخش بالادستی صنعت نفت ایران، با قدمت و سابقهای افزون بر یک قرن، تجربهای کمنظیر در راهبری عملیات و توسعه میدانها با اتکا به مجموعه دانشهای مرتبط با تولید نفت و گاز دارد.[/font]
این شرکت در جایگاه نخستین تأمین کننده انرژی و ارز کشور، تأثیری شگرف بر گردش اقتصاد ایران دارد و با اجرای همزمان صدها پروژه فعال، ضمن تضمین پایداری تولید، در زمینه ایجاد فرصتهای کسبوکار، دستیابی به آرمانهای بلند اقتصادی و تأثیرگذاری بر تحولات اجتماعی استانهای نفتخیز نیز نقشی کلیدی و انکارناپذیر ایفا میکند.
با این وجود، نگاهی به عملکرد این شرکت در آستانه آغاز به کار دولت یازدهم نشاندهنده وضع نابسامانی است که بر اثر تحریمهای ظالمانه پدید آمده و افزون بر کاهش تولید، توقف پروژهها و انباشت بدهیها، در مجموع رکود بیسابقهای در قطب تولید نفت ایران را سبب شده بود.
بیتردید مشابه این وضع در دیگر بخشهای صنعت نفت از جمله مناطق در حال توسعه پارس جنوبی و میدانهای مشترک نیز ساری و جاری بوده است؛ بنابراین خروج از تنگنای حاصل از تحریمها در طلیعه برجام، به مهمترین اولویت وزارت نفت دولت یازدهم بدل شد و با اعمال مدیریت منسجم، برنامهریزی هدفمند و بسیج همه امکانات و استعدادهای کشور لازمه تحقق آن فراهم شد.
در این میان شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب که همواره نقطه اتکای کشور در تولید نفت خام و ارزآوری بوده است، با اجرای یک طرح جهادی سبب شد همه نگاهها به نفت و خاستگاه آن (جنوب) دوخته شود؛ دستاورد باشکوه حاصلشده در زمینه تبدیل تهدیدهای ناشی از تحریم به فرصت، دستیابی سریع به اهداف تبیینشده از سوی شرکت ملی نفت ایران و افزایش تولید نفت خام به سطح پیش از تحریمها، نخستین و مهمترین هدفی بود که دسترسی به آن، سبب شد بار دیگر نام مناطق نفتخیز جنوب مترادف با تدبیر و یادآور عزم ملی و اراده معطوف به همت، در هموار کردن راههای ناهموار توسعه ایران اسلامی باشد.
دسترسی به اهداف تولید در این شرکت که در کمترین زمان و با کمترین هزینه ممکن انجام شد، مدیون و مرهون نیروی انسانی باانگیزه و متعهد بوده است؛ اما بدون شک نوع تعامل، مدیریت، شناخت وسیع و سازوکارهای فراهمشده از سوی وزیر محترم نفت و مدیریت شرکت ملی نفت ایران، در کسب این موفقیت و خلق این حماسه تأثیری بسزا داشته است. تمهیدات بازگشت صنعت نفت و گاز کشور به بازار جهانی در حوزه افزایش تولید نفت، در قالب طرح جهادی «آمادهسازی تأسیسات و زیرساختهای تولید» به اجرا گذاشته شد.
در این طرح بخش وسیعی از فعالیتهای مهندسی و عملیاتی در دستور کار قرار گرفت؛ به نحوی که همزمان با برداشتن تحریمها، زمینه افزایش فوری تولید و صادرات نفت خام فراهم شد. نقطه اوج این بخش از فعالیتها، نمایش توان تولید در جریان رکوردگیری آبانماه ١٣٩٤ با حضور وزیر محترم نفت بود که خود مقدمه تولید پایدار نفت در مرز سه میلیون بشکه در روز محسوب میشد؛ موضوعی که برخلاف پیشبینی کارشناسان نفتی بوده و شگفتی تحلیلگران حوزه انرژی جهان را در پی داشت.
دومین گام و اقدام مهم وزارت نفت، همانا تقویت سازندگان داخلی در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی از طریق ساماندهی به برنامههای پراکنده ساخت کالا بود. با دستور وزیر محترم نفت مبنی بر اجراییشدن «طرح بومیسازی ١٠ گروه کالایی نفت»، زمینه حضور هرچه بیشتر سازندگان برتر کشور در بازار بزرگ کالای نفت فراهم شد.
با اجرای این طرح که به نظر میرسد در مباحثات مربوط به عملکرد وزارت نفت کمتر مورد توجه قرار گرفته، شائبه تضعیف شرکتهای داخلی پس از برداشتن تحریمها به کلی برطرف شد. افزون بر این ضمن شفافسازی رابطه کارفرما و پیمانکار در بخش ساخت، سودآوری سرمایهگذاری در بازار بزرگ کالای نفت تضمین و زمینه لازم برای تشکیل شرکتهای دانشبنیان و همچنین ورود دانشگاههای تخصصی کشور برای طراحی و ساخت فناورانه تجهیزات این صنعت راهبردی کشور فراهم شد.
سومین و راهبردیترین بخش دستاوردهای وزارت نفت، با مجموعه فعالیتهای دیپلماتیک در عرصههای بینالمللی ارتباط دارد. در این راستا وزارت نفت با همکاری وزارت امور خارجه برای مقابله با آنچه در ادبیات تحریم، انزوای ایران خوانده میشد، مجموعهای از برنامهها و فعالیتهای هدفمند را آغاز و در چهار سال گذشته توفیقات ارزشمندی در زمینه توسعه مناسبات بینالمللی حاصل کردند.
نخستین دستاورد آن پسگرفتن سهم ایران از تولید سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و دستیابی به بازارهای ازدسترفته فروش نفت خام بود. همچنین جلب و جذب سرمایه خارجی در چارچوب برنامه ششم توسعه و فراهمکردن زمینه ورود شرکتهای بزرگ نفتی، بخش دیگری از اقدامهای اساسی وزارت نفت در دوره چهارساله اخیر بود.
اکنون با لحاظ سه اصل عزت، حکمت و مصلحت و درسآموزی از تجارب گذشته، ضمن شکستن تابوی سرمایهگذاری خارجی، افق روشنی فراروی صنعت دیرپای نفت جمهوری اسلامی ایران قرار دارد تا بخشی از ظرفیتهای مغفولمانده در برنامه پنجم توسعه، در فضای تعامل و رغبت کشورها و شرکتهای صاحب سرمایه و فناوری نوین، امکان شکوفایی بیابد.
در این راستا شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، با حمایت و اعتماد وزیر محترم نفت و دریافت مجوزهای لازم از هیئتمدیره شرکت ملی نفت ایران، موفق به تدوین یک الگوی قراردادی در قالب قراردادهای جدید وزارت نفت شد. این شرکت تاکنون هشت تفاهمنامه (MOU) با شرکتهای اکتشاف و تولید (E&P) داخلی و خارجی امضا کرده و در آستانه امضای قرارداد برای توسعه ۶ میدان و ٩ مخزن نفتی و گازی است.
بیتردید مجموعه این دستاوردها افق روشنی را پیشروی صنعت نفت کشور گشوده و امید میرود با تداوم تدبیر در وزارت نفت، چهار سال آینده، فصل بهبود فرایند تولید، همراه با رعایت الزامهای زیستمحیطی و توسعه متوازن مناطق پیرامونی باشد.
بیژن عالیپور
مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب
منبع: روزنامه شرق
[font=SDF]با رای اعتماد بالای مجلس شورای اسلامی به مهندس زنگنه برای تصدی وزارت نفت این امید قوت گرفته است که پس از آواربرداری در دولت یازدهم از خرابیهای دوره تحریمهای گسترده و تنشهای داخلی و جهانی، سرانجام زمان انجام کارهای بنیادی در این صنعت فرارسیده است.[/font]
کارهای بنیادین عبارتند از کارهایی که میتواند آثاری دامنه دار نه تنها در صنعت نفت بلکه در بخش صنعت و معدن و کل اقتصاد کشور برجای گذارد. به نظر نگارنده این سطور، کشور در ۳۰ سال گذشته و پس از پایان جنگ تحمیلی، در میان چیزهای دیگر، دو فرصت تاریخی را از دست داده است.
نخست تبدیل صنعت نفت ایران یا به عبارت دقیقتر شرکت ملی نفت به یک شرکت نفت بینالمللی در تراز شرکتهای لیگ برتر صنعت نفت (یا حداقل در سطح شرکت نفت سعودی آرامکو) برای توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز متناسب با منابع عظیم نفت و گاز کشور همراه با توسعه صنایع پایین دستی پالایشگاهی و پتروشیمی نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان و دوم اجرای تنها راهبرد صنعتی منطقی برای کشور؛ یعنی راهبرد توسعه صنایع انرژیبر که کشور در آن مزیت طبیعی دارد و باید این مزیت طبیعی را به مزیت رقابتی تبدیل و محصولات صنایع انرژی بر ایران را در سراسر دنیا عرضه کند. طبعا اجرای راهبرد توسعه صنایع انرژی بر خود متکی به توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز کشور است و از اینجا تاثیر صنعت نفت و گاز به عنوان پیشران اقتصاد ایران روشن میشود. با فرض عزم دولت در حمایت از این اصلاحات، از یک دیدگاه کارشناسی میتوان گفت موفقیت دولت دوازدهم و شیخالوزرای آن آقای مهندس زنگنه در انجام تحولات بنیادی در صنعت نفت و نوسازی و ارتقای این صنعت مهم به جایگاه شایسته آن در جهان بستگی به حل مسائل زیر دارد:
۱- پر کردن شکاف بزرگی که بین فناوریها و در نتیجه ظرفیتهای تولید شرکت ملی نفت ایران با رقبا و همتایان آن در دنیا شکل گرفته است.
۲- جلب نظر و موافقت عملی مراکز تصمیمگیری و ذینفعان اقتصاد سیاسی نفت برای انجام این تحولات بنیادی در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی کشور.
۳- ایجاد آمادگی برای مواجهه با انقلاب صنعتی چهارم دنیا که در حال شکلگیری است و میرود تا نه تنها فناوریهای تولید و مصرف، از جمله در صنایع نفت و گاز، بلکه روابط اجتماعی و حتی سیاسی در درون کشورها و در عرصه جهانی را دگرگون کند.
ما در اینجا بهطور خلاصه به دو موضوع نخست میپردازیم. برای مقایسه عملکرد شرکتهای نفت با همدیگر از نماگرهای مختلفی مانند تحلیل مالی و سودآوری یا بازدهی سرمایه یا تولید سرانه و ... استفاده میشود؛ اما با توجه به اهمیت کارایی در تولید و نیز گستردگی فعالیت شرکتهای بزرگ نفت و دامنه فعالیتهای آنها که به زنجیرهای طولانی از ایجاد ارزش در فعالیتهای بالادستی و پایین دستی و از محل سرمایهگذاریهای مختلف میانجامد، از شاخصهای کارایی فنی و نیز از شاخص ترکیبی بهنام شاخص ترکیبی خلق ارزش (Value Creation Index; VCI) استفاده میشود که یکی از بهترین شاخصهای مقایسهای برای این منظور است؛ زیرا خود حاصل چند نماگر مختلف از بخشهای متفاوت فعالیت این شرکتها و عوامل موثر بر ارزشآفرینی آنهاست. این شاخص نخستین بار در گزارشی از بانک جهانی در سال ۲۰۰۹ و سپس ۲۰۱۱ منتشر شده و متعاقبا در مطالعات مختلف از شرکتهای نفت مورد استفاده قرار گرفته است. عواملی را که خلق ارزش از سوی شرکتهای ملی نفت تحت تاثیر قرار میدهند، میتوان در دو گروه جای داد. متغیرهایی که شرایط اولیه مانند وضعیت اقتصادی، ایدئولوژی حکومتی، تعهدات جهانی و مواهب طبیعی را تعیین میکنند و متغیرهایی که عوامل انسانی و سازمانی را توصیف میکنند؛ مانند حاکمیت بخشی و شرکتی و راهبردهای شرکتها. اولین بار ولف (Wolf, ۲۰۰۹) این مدل مفهومی خلق ارزش از سوی شرکتهای ملی نفت را توسعه داده است. وی با در نظر گرفتن متغیرهای یادشده از وضع موجود و عوامل موثر در ایجاد ارزش در زنجیر تولید، عوامل تشکیلدهنده پیشرانهای خلق ارزش را بررسی میکند.
در چارچوب مفهومی بالا عملکرد شرکتهای ملی نفت را میتوان با توجه به تابع هدف آنها سنجید. اهداف و ماموریت شرکتهای ملی نفت بسته به اهداف سیاستهای سهامداران اصلی شرکت (در اینجا دولتها) میتواند بسیار متفاوت باشد. اما شرکتهای ملی نفت بهطور معمول در یک یا چند هدف اصلی زیر مشترکند: الف- حمایت از ثروت ملی منابع هیدروکربوری که لازمه آن حداکثر کردن ضرایب بازیافت و بهینه کردن منابع در مسیر سیاست استخراج میدانهای نفت و گاز است. ب- حمایت و ارتقای توسعه اقتصادی کشور که نیازمند حداکثر کردن ارتباطات مالی پیشین و پسین و بازدهی تولید است. پ- ارتقای علایق کشور در بیرون مرزها (Stevens, ۲۰۰۸). در این چارچوب عملکرد شرکت ملی نفت به میزان موفقیت آن در خلق کلی ارزش اجتماعی تعبیر میشود. بنابراین این شرکتها مستقیم از طریق نقشی که در تولید دارند یا در اجرای ماموریت ملی خود خلق ارزش میکنند، میتوانند بهطور غیرمستقیم مانند ایفای مسوولیتهای اجتماعی یا کمک و ارائه طریق به شرکتهای ملی فعال در دیگر بخشهای اقتصاد نیز خلق ارزش کنند. در هر حال ظرفیت تولید (نفت، فرآوردههای نفتی و گاز) و در نتیجه درآمدی که شرکتهای ملی نفت ایجاد میکنند، نقش اصلی را در خلق ارزش اجتماعی از سوی این شرکتها ایفا میکند. شاخص خلق ارزش معیار مفیدی برای سنجش عملکرد شرکتهای ملی نفت است.
هرچند این شاخص همه جنبههای ارزش آفرینی شرکت ملی نفت را در بر نمیگیرد؛ اما معیار مفیدی برای سنجش جنبههای کلیدی ارزش افزوده ارائه میدهد. شکل بالا طبقهبندی ها و متغیرهای تقریبی انتخاب شده در مطالعه بانک جهانی برای محاسبه شاخص خلق ارزش از سوی یک شرکت ملی نفت را نشان میدهد. در جدول مولفههای شاخص خلق ارزش شرکتهای ملی نفت ۱۵ متغیر قابل اندازهگیری در سه دسته عملکرد مهم ماموریت ملی، عملکرد مالی و عملکرد عملیاتی مشخص شدهاند که به نظر میرسد در حد قابل قبولی میتوانند عملکرد و در نتیجه شاخص کلی ارزش آفرینی یک شرکت ملی نفت را برآورد کند. اگر اطلاعات مربوط به این متغیرها در شرکت ملی نفت ایران در دسترس قرار گیرد، میتوان شاخص خلق ارزش شرکت ملی نفت ایران با این روش را محاسبه کرد. پل استونس (Stevense, ۲۰۰۸) در گزارش خود تحت عنوان «شیوهای برای ارزیابی عملکرد شرکتهای ملی نفت» که از سوی بانک جهانی منتشر شده است با استفاده از این روش (با متغیرهای تقریبی متفاوت) عملکرد ۵ شرکت ملی نفت در خاورمیانه را برای سال ۲۰۰۷ سنجیده است (جدول فوق). در مورد ارقام جدول باید به تفاوتهای آن با متدولوژی پیشنهادی در بالا توجه کرد. بهطور کلی اندازهگیری عملکرد شرکتهای ملی نفت مشکل است. نخست آنکه تعریف ماموریت ملی شرکتها در کشورهای مختلف متفاوت بوده و کمی کردن این تعاریف مشکل است. دیگر آنکه اطلاعات اکثر این شرکتهای ملی فاقد شفافیت لازم است و در برخی مواقع این عدم شفافیت تعمدی است.
در انتها مساله تجمیع اطلاعات است که به دلیل وجود واحدهای اندازهگیری مختلف، محاسبه و ترکیب آنها را مشکل میکند. از طرفی وزن دهی به برخی از مقادیر بر قضاوتهای ذهنی استوار است. این مشکلات برای اندازهگیری کارایی و خلق ارزش شرکتهای خصوصی که سهام آنها در بازار سرمایه عرضه شده وجود ندارد؛ زیرا برای عرضه سهام این شرکتها در بازار لازم است اطلاعات مالی و عملکرد عملیاتی آنها افشا شود تا بازار حکم خود را در مورد این شرکتها بدهد. همانطور که ملاحظه میشود بر اساس متدولوژی بهکار گرفته شده و با استفاده از اطلاعات منتشر شده برای شرکتهای پنجگانه عملکرد شرکتهای ملی نفت ایران، عربستان سعودی، ابوظبی، الجزایر و کویت با هم مقایسه شده است. در مجموع عملکرد شرکت ملی نفت آرامکو-سعودی بالاتر از دیگر شرکتها و عملکرد شرکت ملی نفت کویت نزدیک به شرکت ملی نفت ایران و پایینتر از دیگران بوده است. برای آنکه امکان مقایسه عملکرد شرکت ملی نفت ایران در حیطه وسیعتر و بین شمار بیشتری از شرکتهای ملی و جهانی وجود داشته باشد در اینجا نتایج مطالعهای تجربی و اقتصادسنجی از شاخص کارایی شرکتهای ملی و جهانی را که در سال ۲۰۰۷ و از سوی ایلر و دیگران (Eller, S. I., P. Hartley and K. B. Medlock III ۲۰۰۷) «تحت عنوان شواهد تجربی از کارایی فنی شرکتهای ملی نفت» در دانشگاه رایس تگزاس در سال ۲۰۰۷ انجام شده است، میآوریم.
این مطالعه اطلاعات مربوط به ۷۶ شرکت نفت، ملی و بینالمللی طی سه سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ را در بر میگیرد. جزئیات روش اقتصاد سنجی بهکار گرفته شده در این مطالعه را میتوان در گزارش مزبور ملاحظه کرد. نتیجه برآورد تجمعی سه مدل پانل از شرکتهای ملی نفت در دوره سه ساله بررسی شده است. مدل اول بدون متغیر مربوط به یکپارچگی عمودی شرکتهای ملی نفت (به عنوان متغیر ساختاری) و نیز متغیر سهم دولت در مالکیت شرکت نفت، (به عنوان متغیر نهادی)، مدل دوم متغیر های مدل اول به اضافه متغیر مربوط به یکپارچگی عمودی شرکت و مدل سوم در واقع مدل دوم به اضافه متغیر مربوط به سهم دولت در مالکیت شرکت نفت برآورد شده است. به نظر میرسد شاخصهای کارایی فنی شرکت ملی نفت ایران به دلیل سالها تحریم و دور ماندن از فناوریهای نو در فعالیتهای بالادستی و پایین دستی و نیز افزایش بیرویه شمار کارکنان شرکت بدون افزایش قابل توجه تولیدو ماموریت جدید سقوط کرده است و این همان شکاف بزرگ کارایی و خلق ارزش از سوی شرکت ملی نفت ایران در مقابل شرکتهای رقیب است که پر کردن این شکاف باید وجهه همت دولت دوازدهم قرار گیرد.
نتایج مطالعات تجربی و گزارشهایی که از شمار نیروی کار، ترکیب نهادههای تولید و ستانده شرکت ملی نفت ایران منتشر شده است نشان میدهد که کارایی ونیز شاخص ایجاد ارزش در شرکت ملی نفت ایران در حد مطلوب و انتظار نیست. هرچند تولید نفت و گاز در سالهای اخیر افزایش یافته است، اما با توجه به فاصله کارایی و نیز شاخصهای خلق ارزش، شرکت ملی نفت ایران با سطوح مطلوب واقعیتها هنوز از شکاف بزرگی بین شرکت ملی نفت ایران با شرکتهای ملی و بینالمللی بزرگ نفت که نمونه و معیار کارایی در بین شرکتهای نفتی هستند، حکایت دارد. سوال آن است که آیا پر کردن این شکاف بدون سرمایهگذاری گسترده و انتقال فناوری نوین از سوی شرکتهای پیشرفته نفت و گاز به کشور ممکن است؟ و اگر پاسخ به این سوال منفی است آیا شرکت ملی نفت ایران برنامه مشخصی برای ارتقای این شاخصها و پر کردن شکافهای موجود دارد و نقشه راهی برای این منظور طراحی شده است یا خیر؟
[font=SDF]بزرگترین اولویت در صنعت نفت و گاز کشور را باید در روزآمد کردن آن دانست. این صنعت بهواسطه مشکلات عدیده نظیر جنگ، تحریم و بسیاری دیگر، سالهاست که روزآمد نشده است، به نحوی که این عقبماندگی فناورانه را میتوان در حدود ۳۰ سال برآورد کرد. تمرکز بر این مهم و به دست آوردن فناوری روزآمد، در کنار جذب سرمایه لازم برای تامین مالی این پروژه اولویت نخست مجموعه وزارتخانه نفت است.[/font]
کشور برای ایجاد چنین تحولی نیازمند سرمایهای بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار است. سرمایهگذاری هنگفتی که از طریق آن بتوان زمینه ورود بهترین شرکتهای دنیا را مهیا کرد. نمیتوان در کشوری با ذخایر نفت و گاز به این وسعت، بدون تعامل با شرکتهای صاحبنام و تکنولوژی به نحو حداکثری از ظرفیت موجود بهرهبرداری کرد.
ذخایر عظیم نفت و گازی که باید هرچه سریعتر به حداکثر ظرفیت تولید خود نزدیک شود. روند جهانی کنونی و تمایل به کاهش مصرف انرژیهای فسیلی، در کنار پیشرفت صنایع مرتبط با انرژیهای پاک نظیر خودرو های برقی و ...، به ما این پیغام را میدهد که ضرورت دارد پیش از رسیدن این فناوریها به نقطه سربهسری هزینهها، از همه ظرفیت کنونی بازار استفاده شود. موضوعی که البته بارها از سوی مدیریت کنونی مجموعه وزارت نفت نیز بیان شده و نشان از اشراف آنها بر سه پیشنیاز مهم آن، جذب سرمایه، فناوری و مدیریت بهینه از طریق ورود شرکتهای بزرگ بینالمللی است. ضمن این که افزایش تعامل با شرکتهای بزرگ بینالمللی، امنیت ملی را نیز ارتقا خواهد داد و ایجاد تحریمهای جدید علیه كشور را با مشکل روبهرو خواهد کرد و تلاشهای آمریکا، اسرائیل و عربستان برای سنگاندازی در مسیر ورود سرمایهگذاران خارجی را نیز تضعیف خواهد کرد. با وجود این اگر بخواهیم به صورت تفکیکشده به حوزههای نفت و گاز بپردازیم باید موارد زیر را مورد توجه قرار دهیم.
نفت: اولویت در این بخش، افزایش برداشت از مخازنی است که به دلیل عقبافتادگی فناورانه دچار مشکلات عدیدهای شدهاند، به نحوی که امروزه در کنار توسعه میادین جدید، ازدیاد برداشت از مخازن موجود نیز باید در زمره برنامههای صنعت نفت تعریف شود. بازیابی و بازیافت ظرفیت مخازن کنونی از طریق فناوریهای روزآمد، امکان بهرهبرداری از آنها را برای سالها ممکن میسازد. باید دانست که یک درصد برداشت بیشتر از مخازن، معادل حدود ۵۰۰ میلیارد دلار خواهد بود.
گاز: به دلیل برخورداری کشور از بزرگترین ذخایر گازی جهان، ضروری است تا در همه بخشهای تجارت گاز نظیر پتروشیمیها، تبدیل گاز به فرآوردههای نفتی، تبدیل گاز به مایع و ...، جزو پیشتازان محسوب شود و تنها در بحث صادرات تولیدات خام فعالیت نکنیم. مسئلهای که دوباره مستلزم فناوری و ورود سرمایه است و پس از فراهم شدن ظرفیتهای لازم، میتوان گازرسانی به کل منطقه را مدنظر قرار داد. جنوب خلیجفارس احتیاج شدیدی به گاز دارد و عراق نیز مشتری بالقوه محسوب میشود، ضمن این که ترکیه، پاکستان و هند نیز از مشتریهای قدیمی به شمار میآیند. تقاضای وسیعی که در صورت افزایش تولید به صورت بالفعل تبدیل خواهد شد و در سایه آن، ضریب امنیت برای کشور را نیز افزایش خواهد داد.
پتروشیمی: به دلیل ایجاد ارزش افزوده به مواد خام و فراهم آوردن زمینه فعالیت نیرویهای متخصص کشور، ضروری است تا به این بخش رسیدگی شود و جلو روند خام فروشی گاز گرفته شود.
ارسال کننده: fompack - 07-09-2017, 05:50 PM - انجمن: کافه کتاب
- بدون پاسخ
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به قلم حمیدرضا نعیمی، بازیگر، کارگردان و نمایشنامهنویس سه اثر تازه در نشر اریش منتشر شده است.
«همواره در بزنگاه به هم رسیدهایم» عنوان مجموعه شعر حمیدرضا نعیمی است. این اثر دربرگیرنده چهل قطعه شعر آزاد است. به گفته ناشر، شعرهای کتاب، علاوه بر ظرافتهای زبانی و تصویری، خاطرِ خواننده را با خود به ادوار پرفراز و نشیب تاریخ میبرد.
یکی از شعرهای این مجموعه را میخوانیم: «به آن تکهابر از سلالهی سیروس نگاه کن همان که عقابی تیزپر در خوابِ آن پرواز میکند به آن میدانگاه نگاه کن همان که الاغی در کنارش به خدا فکر میکند به آن دکان قصابی و لهله زدنِ سگ زرد هم نگاه کن آن گاه مرا به یاد آر... »
«همواره در بزنگاه به هم رسیدیم» در 80 صفحه و قطع رقعی، به همت انتشارات «اریش» و در شمارگان 1000 نسخه، در سال جاری منتشر شده است. «چِهگِهوارا و یک نمایشنامه دیگر: صبحانه برای ایکاروس» نام یکی از دو نمایشنامه جدید نعیمی است. در این نمایشنامه نویسنده، اثرِ خود را به آلئیدا مارچ و خانوادهی بزرگ ارنستو چهگهوارا تقدیم کرده است.
جذابیت تاریخی و وجههی اسطورهای و الهامبخش چهگهوارا دستمایهی خوبی میشود برای نویسنده تا از یک مبارزِ معاصر، طرحی نمایشی بیافریند. کاری که مثل اغلب نمایشنامههای نعیمی، بیش از آنکه وفادار به واقعیت بیرونی باشد، متعهد به حقیقت ذهنی نویسنده است. در واقع نویسنده وقایع تاریخی را تنها ظرف و محملی برای بازگویی تأملات و تألمات خود دانسته و از رهگذرِ چهگهوارا، حماسهها و تبوتابهای درونی خویش را ترسیم کرده است.
«چِهگِهوارا؛ و یک نمایشنامهی دیگر: صبحانه برای ایکاروس» همچنان که از نامش پیداست از پیوند دو نمایشنامه پدید آمده است. هفتاد صفحهی نخست، نمایشنامهی چهگهواراست و 33 صفحهی بعدی صبحانه برای ایکاروس.
در بخشی از نمایشنامه میخوانیم: «ارنستو: واقعاً چی تو رو اینجا کشونده؟ پائولینو: چی من رو اینجا کشونده...؟ فرمانده، زنم با گندمهای کهنهای که آرد میکنه، برامون نونِ تازه میپزه، گاوهامون هنوز شیر میدن، مرغهامون تخممرغ میذارن، پسرهامون عاشق میشن؛ اما فرمانده، یه چیزی هنوز کمه، این وسط یه چیزی کمه...! ما برای هم قصه نمیگیم، دیگه آتیش به پا نمیکنیم، دورش نمیشینیم، رقص و آواز دیگه برامون معنی نداره، ما رؤیامون رو از دست دادیم... بدون رؤیا شدیم فرمانده، بدون رؤیا!» «چِهگِهوارا؛ و یک نمایشنامهی دیگر: صبحانه برای ایکاروس» در قطع رقعی و در 103 صفحه با شمارگان 1000 نسخه، در سالِ جاری و به همت انتشارات «اریش» به چاپ رسیده است.
«آژاکس (و یک نمایشنامهی دیگر: سنهکا)» نمایشنامه دیگری از حمیدرضا نعیمی است. آژاکس نعیمی چنان که خود در آغاز کتاب اشاره کرده است، اقتباسی از نمایشنامهی آژاکس، اثرِ جاودانهی سوفوکلس است. در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم: «باور کن! خسته شدهم... از اینهمه نفرت و خون خسته شدهم. روزی هزار بار از خودم میپرسم: ما برای چی میجنگیم؟ این همه آدم میکشیم و باز تموم نمیشه! ما با ترواییها نمیجنگیم؛ ما با خودمون میجنگیم.»
در این کتاب 62 صفحهی آغازین، نمایشنامهی «آژاکس» و 38 صفحهی دیگر نمایشنامهی «سنهکا» است.
آژاکس یا آیاس یکی از پهلوانان اساطیری یونان باستان و از قهرمانان جنگ تروآست و سِنِکا (۶۵ پیش از میلاد) اهل رم، فیلسوف رواقی، سیاستمدار، نمایشنامهنویس، معلم و مشاور نرون بود که مجبور شد به اتهام همدستی در توطئه قتل امپراتور خودکشی کند. این دو شخصیت دستمایهی تراوش خلاقانهی حمیدرضا نعیمی میشوند تا بازیِ خود را در زمین اسطوره و تاریخ، بیافریند.
حمیدرضا نعیمی، نویسنده، کارگردان، بازیگر و مدرس تئاتر است و آثاری همچون: وعدهگاه نهنگها، شبِ بیپایانِ فاخته، ترانهای برای آیدا، امشب دیگر مُهرههای پشتم نیلبک میزنند، خطّ سرخ، شرقِ دور... شرقِ نزدیک، سقراط، چهگهوارا را در کارنامه دارد.
«آژاکس و یک نمایشنامهی دیگر: سنهکا» سال جاری، در صد صفحه، قطع رقعی و شمارگان 1000 نسخه ازسوی انتشارات اریش چاپ شده است.
ساندویچ پانل یا sandwich panel یکی از مصالح ساختمانی می باشد که امروزه طرفداران بسیاری دارد . علت نامگذاری آن به ساندویچ پانل به علت ساختار ویژه آن می باشد . ساندویچ پنل ها به طور کلی از ترکیبات سبکی ساخته می شوند .در دو طرف ساندویچ پانل ها دو لایه فلزی، آلومینیومی ، گالوانیزه و .... تعبیه می شود . در مابین این لایه ها نیز لایه ای عایق قرار می دهند . این لایه عایق کیفیت ساندویچ پانل ها را تحت تاثیر قرار می دهد .
لایه عایق ساندویچ پانل ها می تواند از پلی یورتان ، پلی استایرن ، پشم سنگ ، آلوزینک ، چوب و ..... باشد . هر کدام از این لایه های عایق مزایای خود را داشته و با توجه به پروژه شما مناسبترین نوع آن به شما پیشنهاد می گردد.
به همین سبب بهتر قبل از سفارش از افراد متخصص در زمینه ساندویچ پانل مشورت بگیرید . ساندویچ پانل دیواری نوعی از ساندویچ پانل ها می باشد .
روشی در تولید ساندویچ پانل ها وجود دارد که دیسکانتینیوز نامیده می شود و در این روش علاوه بر ورقه و لایه عایق ، یک لایه نازک از چسب مخصوص هم استفاده می شود که این دو لایه را به هم می چسباند .
ساندویچ پانل ها به طور کلی به علت سبکی و مقاومت بالایی که دارند و مزایا دیگرشان بسیار رواج یافته اند و جایگزین مناسبی برای مصالح گذشته شده اند .
از جمله مزایای بالقوه آنها می تواند به موارد زیر اشاره کرد .
انواع فرصت های سرمایه گذاری در اسپانیا
[list]
[*]فرصت سرمایه گذاری منحصر به فرد در اسپانیا
[*]همکاری و یا اشتراک گذار دفتر کار : این نوع کسب و کار برای همه مفید است ولی برای خارجی ها فواید بیشتری دارد. بسیاری از خارجی هایی که می خواهند یک کسب و کار راه اندازی نمایند ممکن است مشکل فضا و جا برای شروع کار خود داشته باشند. این نوع کسب و کار یعنی به دیگران اجازه دهید از قسمتی از فضای یک دفتر برای کسب و کار خود استفاده نمایند و در صورت نیاز با انها همکاری هایی هم داشته باشید. دریافت اجاره و مبلغ همکاری بریا این افراد سود های زیادی دارد.
[*]مترجمی :اسپانیا یک کشور توریستی است . گردشگران بسیار زیادی در اسپانیا رفت و امد می کنند اگر شما با زبان اسپانیایی و چند زبان دیگر اشنایی دارید می توانید به خوبی برای گردشگران به عنوان یک راهنما فعالیت کرده و پول زیادی به دست بیاورید. اغلب گردشگرانی که به اسپانیا وارد می شوند دوست دارند کسی به زبان خودشان برای آنها توضیحات و راهنمایی های لازم را داشته باشد…
[/list]برای مطالعه ادامه مطلب به صفحه اقامت اسپانیا در سایت گردشگری سیاحتگران ساحل آفتاب مراجعه فرمایید و همچنین برای اطلاعات بیشتر با کارشناسان و متخصصین ساحل آفتاب تماس بگیرید . estate.sahelaftab.com 02188656892