تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum

نسخه‌ی کامل: هوش مصنوعی
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
هوش مصنوعی چیست
(19-10-2017, 12:16 AM)Shahrooz behzad نوشته است: [ -> ]در مورد هوش مصنوعی چه میدانید؟

هوش مصنوعی Artificial Intelligence تکنیکی برای خلق کردن ماشینهایی است که قادر به فکر کردن بدون نیاز به انسان ها می باشند. یک ماشین تنها در صورتی به عنوان یک AI شناخته میشود که از یکسری قابلتهای خاص از جمله، داشتن شناخت از وجود خود و یا sentient بودن، برخوردار باشد.
ما انسانها خود را خردمند میدانیم، زیرا قابلیت های ذهنی ما، برای ما بسیار مهم هستند. هزاران سال است که سعی میکنیم تا بفهمیم چگونه فکر میکنیم. یعنی میخواهیم بدانیم چگونه میفهمیم، پیشگویی میکنیم و دنیا را تغییر میدهیم. حوزه هوش مصنوعی (AI) فراتر از اینهاست، یعنی نه تنها سعی در درک کردن دارد، بلکه میخواهد موجودیت های هوش را بسازد. AI یکی از جدیدترین علوم است که پس از جنگ جهانی دوم مطرح و نام آن در سال ۱۹۵۶ انتخاب شد و فعلا در زمینه های مختلف عمومی (یادگیری و درک) و خاص، مثل بازی شطرنج، اثبات قضایای ریاضی، نوشتن اشعار، رانندگی در جاده شلوغ و تشخیص بیماری کاربرد دارد. AI ، وظایف هوشمند را خودکار و سیستماتیک (منظم) میسازد و در نتیجه با فعالیتهای هوش انسان سروکار دارد و کاملا یک حوزه ی جامع است.

در زیر چهار دسته از تعاریف هوش مصنوعی بیان شده است که هر کدام توسط افراد مختلف و به روشهای مختلفی دنبال شده اند :
• سیستم هایی که عقلایی (خردمندانه) فکر میکنند
مطالعه توانایی های ذهنی از طریق مدلهای محاسباتی (چارنیاک و مک درمات ۱۹۸۵) / مطالعه محاسباتی که منجر به درک و استدلال میشود (ونیتون ۱۹۹۲)
• سیستم هایی که مثل انسان فکر میکنند
تلاش جدید و هیجان انگیز برای ساخت کامپیوترهایی متفکر، ماشینهای متفکر و با حس کامل (هاگلند ۱۹۸۵) / خودکارسازی فعالیتهای مرتبط با تفکر انسان ، فعالیتهایی مثل تصمیم گیری، حل مساله و یادگیری (۱۹۷۸)
• سیستم هایی که عقلایی (خردمندانه) عمل میکنند
هوش محاسباتی، مطالعه طراحی عاملهای هوشمند است (نیل و همکاران ۱۹۹۸) / AI به رفتار هوشمندانه در هواپیما مربوط میشود (نیلون ۱۹۹۸)
• سیستم هایی که مثل انسان عمل میکنند
هنر ساخت ماشینهایی که کارهایی را انجام میدهند که آن کارها توسط انسان با فکر کردن انجام میشوند (کورزویل ۱۹۹۰) / مطالعه برای ساخت کامپیوترها برای انجام کارهایی که فعلا انسان آنها را بهتر انجام میدهد (ریچ و نایت ۱۹۹۱)
همانطور که انتظار میرود، بین رهیافت های انسانی و عقلایی ، کشمکش وجود دارد. رهیافت انسانی (انسان محور) یک علم تجربی است که شامل فرضیات و یافته های آزمایشگاهی است. رهیافت عقلایی (خردمندانه) شامل ترکیبی از ریاضیات و مهندسی است. هر دو گروه به یکدیگر کمک میکنند و به کار یکدیگر انتقاد نیز میکنند. هر یک از این چها رهیافت را با جزئیات بیشتری بررسی میکنیم.
♦ عملکرد انسان گونه : رهیافت تست تورینگ
تست تورینگ که توسط آلن تورینگ (۱۹۵۰) مطرح شد، تعریف عملیاتی و قابل قبولی را از هوش ارائه میکند. به جای ارائه لیستی طولانی و بحث انگیز جهت مشخص کردن میزان هوش، تورینگ تستی را مطرح کرد که در آن، کامپیوتر توسط فردی محقق مورد آزمایش قرار میگیرد، بطوریکه این فرد دور از کامپیوتر قرار دارد، کامپیوتر به پرسشهای مطرح شده پاسخ میدهد. کامپیوتر وقتی از این تست عبور میکند که این شخص نتواند تشخیص دهد که پاسخ دهنده یک انسان یا چیز دیگری است. برنامه نویسی کامپیوتری که بتواند این تست را بگذراند، به تلاش زیادی نیاز دارد. چنین کامپیوتری باید قابلیت های زیر را داشته باشد:
• پردازش زبان طبیعی، تا به راحتی بتواند با زبان انگلیسی ارتباط برقرار کند.
• نمایش دانش (بازنمایی دانش)، تا آنچه را که میداند یا میشنود،ذخیره کند.
• استدلال خودکار، تا با استفاده از اطلاعات ذخیره شده ، به پرسشها پاسخ دهد و نتایج جدیدی به دست آورد.
• یادگیری ماشین، تا با شرایط جدید سازگار شود و الگو ها را کشف و برون یابی کند.
تست تورینگ، تعامل فیزیکی بین محقق و کامپیوتر را حذف میکند، زیرا برای تعیین هوشمندی یک فرد، نیاز به شبیه سازی فیزیکی نیست. اما تست کامل تورینگ شامل سیگنال ویدیویی است که محقق از طریق آن میتواند توانایی های ادراکی آن را تست کند. علاوه براین، فرصتی فراهم میکند تا محقق، اشیای فیزیکی را از طریق یک دریچه به تست دهنده برساند. برای گذراندن تست کامل تورینگ، کامپیوتر به موارد زیر نیاز دارد:
• بینایی کامپیوتر، برای درک اشیا
• دانش روباتیک، برای اداره کردن اشیا و جابه جایی آنها
این شش نظام و توانایی، بخش عمده ای از AI را تشکیل میدهند و تورینگ استحقاق تهیه تستی را داشته است که ۶۰ سال بعد از آن باقی مانده است. پژوهشگران AI تلاش زیادی برای گذراندن تست تورینگ نکردند، زیرا معتقدند که پرداختن به اصول هوش مصنوعی معقول تر از صرف وقت برای عبور از تست تورینگ است.
♦ تفکر انسان گونه : رهیافت مدلسازی شناختی
اگر بخواهیم بگوییم برنامه ای مثل انسان فکر میکند، باید با چگونگی فکر کردن انسان آشنا باشیم. لذا باید به چگونگی عملکرد مغز انسان بپردازیم. سه روش برای این کار وجود دارد:
۱٫ درون گرایی (سعی کنیم به افکار خود پی ببریم).
۲٫ آزمایشات یا تجربیات روانشناسی (فرد را در حین انجام عملیات مشاهده کنیم).
۳٫ تصویربرداری از مغز (مغز را در حین عملیات مشاهده کنیم).
اگر تئوری های دقیقی راجع به ذهن داشته باشیم، میتوانیم آنها را به برنامه کامپیوتری تبدیل کنیم. اگر رفتار ورودی ها / خروجی های برنامه ها با رفتارهای متناظر انسان تطبیق کند، نتیجه میگیریم که بعضی از راهکارهای برنامه ها ، در انسان نیز کاربرد دارد. به عنوان مثال، آلن نیوئل و هربرت سیمون که GPS (حل کننده مسئله های عمومی) را ایجاد کردند، اعتقاد نداشتند که برنامه های آنها مسئله ها را به درستی حل کند. آنها سعی کردند ردیابی مراحل استدلال برنامه را با مراحل حل مسئله توسط انسان در یک مسئله، مقایسه کنند. حوزه علوم شناختی، مدلهای کامپیوتری را از AI و تکنیک های تجربی را از روان شناختی با هم ترکیب میکند تا تئوری های دقیق و آزمون پذیری از ذهن انسان به دست آورد.
علوم شناختی حوزه جذابی است و نیاز به بررسی کامل دارد و کتابهای متعددی در این زمینه وجود دارد. علوم شناختی واقعی ، الزاما بر تحقیقات تجربی انسان یا حیوان بنا نهاده شده است و در اینجا فرض میکنیم برای دسترسی به تجربیات ، فقط به کامپیوتر دسترسی دارید.
در اوایل عمر AI، اغلب بین این دو رهیافت تضادهایی وجود داشت. مؤلفی میگفت الگوریتمی که به خوبی بر روی وظیفه ای عمل میکند، مدل خوبی از کارایی انسان است و بر عکس. مؤلفین جدید ، این دو ادعا را تفکیک میکنند. این تفکیک موجب رشد سریع AI و علوم شناختی شد. این دو تکنیک در راستای تکامل یکدیگر رشد میکنند ، به خصوص در بینایی کامپیوتر از طریق رهیافتهای ترکیبی پیشرفت زیادی داشته است.
♦ تفکر عقلایی : رهیافت “قوانین متفکر”
ارسطو، فیلسوف یونانی، یکی از اولین کسانی بود که سعی کرد راز “تفکر درست” را پیدا کند که فرآیندهای استدلالِ غیر قابل نفی است. قیاس او، الگوهایی را برای ساختارهای استدلالی ایجاد کرد که برای هر مقدم درست ، تالی درستی ارائه میکند. به عنوان مثال، سقراط انسان است؛ انسان ها میمیرند؛ پس سقراط میمیرد. این قوانین تفکر ، عملیات ذهن را سازماندهی میکند و حوزه منطق را به وجود می آورد.
منطقیون در قرن ۱۹، نمادگذاری دقیقی را برای احکامی در مورد تمام انواع چیزهای موجود در دنیا و رابطه بین آنها ارائه کردند (برخلاف حساب معمولی که نمادگذاری هایی برای دستورات تساوی و نامساوی در مورد اعداد دارد ). در سال ۱۹۶۵، برنامه هایی نوشته شدند که میتوانستند هر مسئله قابل حلی را که در نمادگذاری منطقی توصیف شد، حل کنند(گرچه، اگر جوابی وجود نداشته باشد ، ممکن است مسئله در حلقه تکرار قرار گیرد ). این رسم منطق گرایی در هوش مصنوعی، ساخت سیستم های هوشمند را تداعی کرد.
این رهیافت با دو مشکل مواجه است. اولا کسب دانش غیر رسمی و بیان آن براساس واژه های رسمی که مورد نیاز نمادگذاری منطقی است ، آسان نیست (به خصوص اگر ۱۰۰ درصد به دانش اطمینان نداشته باشیم). ثانیا بین توانایی حل مسئله در “اصول” و انجام این کار در عمل، تفاوت است. حتی مسئله هایی که با حقایق کمی همراه هستند، میتوانند منابع محاسباتی هر کامپیوتری را مصرف کنند. مگر اینکه رهنمودهایی برای اعمال مراحل استدلال وجود داشته باشد. گرچه هر یک از این دو مشکل، در مقابل هر سیستم استدلال محاسباتی وجود دارد، ابتدا در تست منطق گرایی به وجود آمد.
♦ عملکرد عقلایی : رهیافت عمل خردمند (عقلایی)
عامل ، چیزی است که عمل میکند( agent از کلمه لاتین agree به معنای انجام دادن گرفته شد). البته، تمام برنامه های کامپیوتری ، کارهایی را انجام میدهند، ولی انتظار میرود عاملهای کامپیوتری کارهای بیشتری انجام دهند، مثل عمل کردن به صورت مختار ، درک محیط خود، تداوم در مدت زمانی طولانی، تغییرپذیری و قابلیت برآورده کردن اهداف دیگر. عامل خردمند طوری عمل میکند که بهترین نتیجه را ارائه میدهد، یا وقتی که عدم قطعیت وجود دارد، بهترین نتیجه را ارائه میکند.
در رهیافت “قوانین تفکر” در AI، بر استنتاج های درست تاکید میشود. گاهی استنتاج درست، بخشی از عامل خردمند است، زیرا یک روش عملکرد عقلایی (خردمندانه) ، استدلال منطقی است که منجر به فعالیتی میشود که هدفی را برآورده کند و سپس روی آن نتیجه عمل میکند. از طرف دیگر ، استنتاج درست به معنای خردمندی کامل نیست، زیرا در بعضی از وضعیتها، هیچ کار درستی برای انجام دادن وجود ندارد، در حالیکه باید کاری صورت گیرد. راههایی برای عملکرد منطقی وجود دارد که نمیتوان گفت شامل استنتاج باشند. به عنوان مثال، عقب کشیدن دست از یک اجاق داغ، یک فعالیت عکس العملی است که معمولا نسبت به فعالیت کندتری که براساس تفکر سنجیده انجام شده است، موفق تر است.
تمام مهارتهای لازم تست تورینگ، به عامل اجازه میدهند که عقلایی عمل کند. نمایش دانش و استدلال، عامل ها را قادر میسازد تا تصمیمات خوبی اتخاذ کنند. باید قادر به تولید جملات توصیفی در زبان طبیعی باشیم، زیرا این جملات در جامعه ی پیچیده به ما کمک میکنند. یادگیری فقط برای علم و دانش نیست، بلکه توانایی ما را در تولید رفتارهای موثر، بهبود میبخشد. رهیافت عامل خردمند نسبت به رهیافت های دیگر ، دو امتیاز دارد. اولا نسبت به رهیافت “قوانین تفکر” کلی تر است. زیرا استنتاج درست، فقط یکی از چند راهکار ممکن برای حصول عقلایی بودن است. ثانیا قانون پذیری پیشرفت های علمی نسبت به رهیافت های مبتنی بر تفکر یا رفتارهای انسانی، بیشتر است، زیرا استاندارد عقلایی به وضوح تعریف شد و کاملا کلی است. از طرف دیگر رفتار انسان به خوبی با محیط تطبیق میکند و محصول یک پردازش تکامل یافته ی ناشناخته و پیچیده است که هنوز دور از دسترس است.
[تصویر:  artificial-intelligence-human-brain-as-c...00x300.jpg]
(19-10-2017, 12:16 AM)Shahrooz behzad نوشته است: [ -> ]در مورد هوش مصنوعی چه میدانید؟

هوش مصنوعی به هوشی که یک ماشین در شرایط مختلف از خود نشان می‌دهد، گفته می‌شود. به عبارت دیگر هوش مصنوعی به سیستم‌هایی گفته می‌شود که می‌توانند واکنش‌هایی مشابه رفتارهای هوشمند انسانی از جمله درک شرایط پیچیده، شبیه‌سازی فرایندهای تفکری و شیوه‌های استدلالی انسانی و پاسخ موفق به آنها، یادگیری و توانایی کسب دانش و استدلال برای حل مسایل را داشته باشند. بیشتر نوشته‌ها و مقاله‌های مربو به هوش مصنوعی، آن را به عنوان «دانش شناخت و طراحی عامل‌های هوشمند»تعریف کرده‌اند.
(19-10-2017, 12:16 AM)Shahrooz behzad نوشته است: [ -> ]در مورد هوش مصنوعی چه میدانید؟

یعنی بدون دخالت انسان رباط یا هر دستگاه دیگری کار کند
[color=rgba(0, 0, 0, 0.7)]هوش مصنوعی، هوش ماشین هاست! در واقع شاخه ای از علوم کامپیوتر است که قصد دارد راه حل های الگوریتمی را ارائه کند تا بتوانیم به وسیله آنها در ماشین ها هوشمندی ایجاد کنیم[/color]
(19-10-2017, 12:16 AM)Shahrooz behzad نوشته است: [ -> ]در مورد هوش مصنوعی چه میدانید؟

امروزه به دلیل گسترش دانش و پیچیده‌تر شدن فرایند تصمیم‌گیری، استفاده از سیستم‌های اطلاعاتی به خصوص سیستم‌های هوش مصنوعی در تصمیم‌گیری، اهمیت بیشتری یافته‌است. هوش مصنوعی گسترش دانش در حوزهٔ پزشکی و پیچیدگی تصمیمات مرتبط با تشخیص و درمان - به عبارتی حیات انسان - توجه متخصصین را به استفاده از سیستم‌های پشتیبان تصمیم‌گیری در امور پزشکی جلب نموده‌است. به همین دلیل، استفاده از انواع مختلف سیستم‌های هوشمند در پزشکی رو به افزایش است، به گونه‌ای که امروزه تأثیر انواع سیستم‌های هوشمند در پزشکی مورد مطالعه قرار گرفته‌است.