22-10-2018, 06:06 PM
به طور خلاصه، استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما مجموعه ای از عملکردهایی است که با استفاده از بازاریابی اینترنتی، به شما در رسیدن به اهدافتان کمک می کنند. شاید کلمه «استراتژی» کمی شما را ترسانده باشد ولی خب جای نگرانی نیست، چراکه ساختن یک استراتژی دیجیتال مؤثر چندان هم کار سختی نیست.
اگر بخواهیم استراتژی را تعریف کنیم، به بیان ساده عبارت است از برنامه ای از عملکردها برای دستیابی به یک یا چند هدف دلخواه. برای مثال ممکن است هدف کلیدی شما این باشد که امسال از طریق سایت خود نسبت به سال گذشته ۲۵ درصد بیشتر لید ایجاد کنید. بسته به مقیاس کسب و کارتان، ممکن است استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما شامل چندین هدف و بخش های مختلفی باشد اما همین نگاه ساده به استراتژی می تواند به شما در تمرکز بر روی اهدافتان و تحقق آنها کمک کند.
با وجود تعریف ساده ما از عبارت «استراتژی»، شکی نیست که ایجاد و تعیین یک استراتژی واقعی ممکن است برای شما کار مشکلی باشد. اول نگاهی به تعریف کمپین های بازاریابی دیجیتال خواهیم داشت و بعد در ۷ مورد به شما یاد می دهیم که چطور می توانید برای موفقیت کسب و کارتان در فضای آنلاین یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ مؤثر بسازید.
کمپین دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بعید نیست که شما هم مانند خیلی های دیگر استراتژی دیجیتال مارکتینگ را با کمپین دیجیتال مارکتینگ اشتباه بگیرید ولی ما در ادامه برای تشخیص راحت آن ها از یکدیگر به شما دو راه پیشنهاد می کنیم:
همان طور که قبلاً اشاره کردیم، استراتژی دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی آنلاین شما مجموعه ای از عملکردهایی است که به شما در دستیابی به اهداف کلیدی بازاریابیتان کمک می کنند. اما کمپین های دیجیتال مارکتینگ ، بلوک های ساختمانی یا همان عملکردهای درون استراتژی شما هستند که شما را در مسیر رسیدن به اهدافتان حرکت می دهند. برای مثال ممکن است تصمیم بگیرید که در یک کمپین بازاریابی، برخی از بهترین محتواهای خود را که بازخورد خوبی گرفته اند برای تولید لیدهای بیشتر در توییتر منتشر کنید. توجه داشته باشید که حتی اگر کمپینی در یک دوره دو ساله اجرا شده باشد باز هم نمی توانیم آن را استراتژی بنامیم و هنوز هم روشی است که در کنار کمپین های دیگر استراتژی شما قرار میگیرد.
نحوه ساخت یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ جامع
حالا که با اصول اولیه استراتژی دیجیتال و کمپین های دیجیتال مارکتینگ آشنا شدید، می توانیم به نحوه ساخت یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ بپردازیم. برای این کار باید ۷ مرحله زیر را دنبال کنید:
موقعیت مکانی: شما میتوانید از ابزارهای آنالیز وبسایت مانند گوگل آنالیتیکز برای اینکه راحت تر بفهمید بیشتر ترافیک سایت شما از کدام منطقه می آید استفاده کنید.
سن: بسته به کسب و کار شما ممکن است به این گزینه نیاز داشته باشید یا نداشته باشید. بهتر است این اطلاعات را با تشخیص ترندهای پایگاه داده مشتریان و مشتریان بالقوه خود شناسایی کنید.
درآمد: بهتر است که اطلاعات حساسی مانند درآمد شخصی را از طریق مصاحبه شخصی جمع آوری کنید. همچنین ممکن است افراد این اطلاعات را از طریق فرم های آنلاین با شما به اشتراک بگذارند.
عنوان شغلی: این همان اطلاعاتی است که می توانید از مشتریان فعلی خود بگیرید و بیشتر مخصوص شرکت های B2B است.
اهداف: اهداف، بسته به نیاز محصولات یا خدمات شما، برای سرویس دهی تعیین شده اند. در حال حاضر ممکن است برای دستیابی به اهدافی که پرسونای شما دنبال می کند ایده های خوبی داشته باشید. با این حال بهتر است که با حرف زدن با مشتریان، نمایندگان فروش داخلی و خدمات مشتریان، به پیش فرض های خود پایبند باشید.
چالش ها: برای اینکه با مشکلات پیش روی مخاطبان خود آشنا شوید، دوباره با مشتریان، نمایندگیهای فروش و خدمات مشتریان حرف بزنید.
سرگرمی ها و علاقه مندی ها: با مشتریان خود و کسانی که با مخاطبان هدف شما مطابقت دارند حرف بزنید. مثلاً اگر صنعت برند شما فشن و مد است، اینکه بدانید بخش های بزرگ مخاطبان شما به ورزش و سلامتی هم علاقه دارند برای شما مفید و کاربردی خواهد بود به طوری که در آینده می تواند به مشارکت ها و همین طور تولید محتوای شما کمک کند.
اولویت ها: با مشتریان خود و کسانی که فکر می کنید در دسته مخاطبان هدف شما قرار می گیرند حرف بزنید تا متوجه شوید از میان چیزهایی که به کسبوکار شما مربوط هستند، چه چیزی برای آنها بیشترین اهمیت را دارد. برای مثال: اگر صاحب یک شرکت نرم افزاری B2B هستید، اینکه بدانید برای مخاطبان شما پشتیبانی مشتری ارزش بیشتری نسبت به یک نقطه قیمت رقابتی دارد، بسیار مهم است.
اگر بخواهیم استراتژی را تعریف کنیم، به بیان ساده عبارت است از برنامه ای از عملکردها برای دستیابی به یک یا چند هدف دلخواه. برای مثال ممکن است هدف کلیدی شما این باشد که امسال از طریق سایت خود نسبت به سال گذشته ۲۵ درصد بیشتر لید ایجاد کنید. بسته به مقیاس کسب و کارتان، ممکن است استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما شامل چندین هدف و بخش های مختلفی باشد اما همین نگاه ساده به استراتژی می تواند به شما در تمرکز بر روی اهدافتان و تحقق آنها کمک کند.
با وجود تعریف ساده ما از عبارت «استراتژی»، شکی نیست که ایجاد و تعیین یک استراتژی واقعی ممکن است برای شما کار مشکلی باشد. اول نگاهی به تعریف کمپین های بازاریابی دیجیتال خواهیم داشت و بعد در ۷ مورد به شما یاد می دهیم که چطور می توانید برای موفقیت کسب و کارتان در فضای آنلاین یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ مؤثر بسازید.
کمپین دیجیتال مارکتینگ چیست؟
بعید نیست که شما هم مانند خیلی های دیگر استراتژی دیجیتال مارکتینگ را با کمپین دیجیتال مارکتینگ اشتباه بگیرید ولی ما در ادامه برای تشخیص راحت آن ها از یکدیگر به شما دو راه پیشنهاد می کنیم:
همان طور که قبلاً اشاره کردیم، استراتژی دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی آنلاین شما مجموعه ای از عملکردهایی است که به شما در دستیابی به اهداف کلیدی بازاریابیتان کمک می کنند. اما کمپین های دیجیتال مارکتینگ ، بلوک های ساختمانی یا همان عملکردهای درون استراتژی شما هستند که شما را در مسیر رسیدن به اهدافتان حرکت می دهند. برای مثال ممکن است تصمیم بگیرید که در یک کمپین بازاریابی، برخی از بهترین محتواهای خود را که بازخورد خوبی گرفته اند برای تولید لیدهای بیشتر در توییتر منتشر کنید. توجه داشته باشید که حتی اگر کمپینی در یک دوره دو ساله اجرا شده باشد باز هم نمی توانیم آن را استراتژی بنامیم و هنوز هم روشی است که در کنار کمپین های دیگر استراتژی شما قرار میگیرد.
نحوه ساخت یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ جامع
حالا که با اصول اولیه استراتژی دیجیتال و کمپین های دیجیتال مارکتینگ آشنا شدید، می توانیم به نحوه ساخت یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ بپردازیم. برای این کار باید ۷ مرحله زیر را دنبال کنید:
موقعیت مکانی: شما میتوانید از ابزارهای آنالیز وبسایت مانند گوگل آنالیتیکز برای اینکه راحت تر بفهمید بیشتر ترافیک سایت شما از کدام منطقه می آید استفاده کنید.
سن: بسته به کسب و کار شما ممکن است به این گزینه نیاز داشته باشید یا نداشته باشید. بهتر است این اطلاعات را با تشخیص ترندهای پایگاه داده مشتریان و مشتریان بالقوه خود شناسایی کنید.
درآمد: بهتر است که اطلاعات حساسی مانند درآمد شخصی را از طریق مصاحبه شخصی جمع آوری کنید. همچنین ممکن است افراد این اطلاعات را از طریق فرم های آنلاین با شما به اشتراک بگذارند.
عنوان شغلی: این همان اطلاعاتی است که می توانید از مشتریان فعلی خود بگیرید و بیشتر مخصوص شرکت های B2B است.
اهداف: اهداف، بسته به نیاز محصولات یا خدمات شما، برای سرویس دهی تعیین شده اند. در حال حاضر ممکن است برای دستیابی به اهدافی که پرسونای شما دنبال می کند ایده های خوبی داشته باشید. با این حال بهتر است که با حرف زدن با مشتریان، نمایندگان فروش داخلی و خدمات مشتریان، به پیش فرض های خود پایبند باشید.
چالش ها: برای اینکه با مشکلات پیش روی مخاطبان خود آشنا شوید، دوباره با مشتریان، نمایندگیهای فروش و خدمات مشتریان حرف بزنید.
سرگرمی ها و علاقه مندی ها: با مشتریان خود و کسانی که با مخاطبان هدف شما مطابقت دارند حرف بزنید. مثلاً اگر صنعت برند شما فشن و مد است، اینکه بدانید بخش های بزرگ مخاطبان شما به ورزش و سلامتی هم علاقه دارند برای شما مفید و کاربردی خواهد بود به طوری که در آینده می تواند به مشارکت ها و همین طور تولید محتوای شما کمک کند.
اولویت ها: با مشتریان خود و کسانی که فکر می کنید در دسته مخاطبان هدف شما قرار می گیرند حرف بزنید تا متوجه شوید از میان چیزهایی که به کسبوکار شما مربوط هستند، چه چیزی برای آنها بیشترین اهمیت را دارد. برای مثال: اگر صاحب یک شرکت نرم افزاری B2B هستید، اینکه بدانید برای مخاطبان شما پشتیبانی مشتری ارزش بیشتری نسبت به یک نقطه قیمت رقابتی دارد، بسیار مهم است.