اختلال وسواس فکری اجباری - نسخهی قابل چاپ +- تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum (http://forum.kishtech.ir) +-- انجمن: پردیس فناوری کیش (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=1) +--- انجمن: مجموعه مشاوره روانشناسی، تحصیلی و مددکاری (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=110) +--- موضوع: اختلال وسواس فکری اجباری (/showthread.php?tid=79288) |
اختلال وسواس فکری اجباری - lavazemkhanegi - 19-07-2023 اختلال وسواس فکری اجباری یا بهتر بگوییم اختلال شخصیت وسواس فکری اجباری؟ تفاوت در چیست؟
متأسفانه، این روزها، OCD به یک اصطلاح عمومی تبدیل شده است که ما به طور معمول برای هر کسی که به چیزهای خاصی به روش خاصی نیاز دارد، به کار می بریم. به عنوان یک بیان معمولی به خوبی عمل می کند، اما اغلب حامل پیامی تحقیرآمیز است. اما هنگامی که به عنوان یک تشخیص واقعی برای تعیین درمان درمانی استفاده می شود، در واقع نشان دهنده یک وضعیت روانی جدی است.
افرادی که ممکن است به طور اتفاقی بگوییم مبتلا به OCD هستند ممکن است در واقع به OCD مبتلا نباشند و معمولاً تفاوت بین این حالات روانی نیازمند رویکرد متفاوتی برای درمان است.
اختلال وسواس فکری-اجباری یا بیشتر به عنوان اختلال وسواس فکری-اجباری شناخته می شود (از این پس OCD) ممکن است در ابتدا شبیه بیماری دیگری به نظر برسد، اختلال شخصیت وسواس فکری-اجباری (OCPD) که اغلب نادیده گرفته می شود و حتی توسط پزشکان به اشتباه تشخیص داده می شود. اما در حالی که OCD یک اختلال اضطراب جدی است، OCPD یک اختلال شخصیت است.
این مقاله علائم OCPD و تفاوت آن با OCD را مورد بحث قرار می دهد. همچنین نحوه تشخیص OCPD، علل آن و نحوه درمان این بیماری را پوشش می دهد.
تفاوت های کلی بین OCD و OPCD
OCD و اختلال شخصیت وسواسی-اجباری (OCPD) اختلالات سلامت روانی هستند که اگرچه نام های مشابهی دارند، اما تمایز بین این دو می تواند چالش برانگیز باشد. با این حال، تعاریف بالینی این اختلالات متفاوت است.
اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD) با نظم، کنترل و کمال گرایی شدید تعریف می شود. به طور کلی، فرد مبتلا به OCPD احتمالاً سعی می کند حتی کوچکترین جزئیات زندگی خود را کنترل کند، حتی به قیمت انعطاف پذیری و گشودگی خود در برابر تجربیات جدید.
OCPD یک اختلال شخصیت است، به این معنی که این وضعیت شامل ویژگی های شخصیتی است که پایدار، طولانی مدت، غیر معمول و به نوعی مشکل ساز هستند. در مورد OCPD، افراد مبتلا به این وضعیت برای برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند و کمال گرایی و تعهد آنها به کنترل سخت می تواند اجتماعی شدن و عملکرد را برای آنها دشوار کند.
OCPD همان اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) نیست. کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) OCD را در دسته بندی خاص خود از شرایط روانی به نام "اختلالات اجباری و مرتبط" فهرست می کند.
افراد مبتلا به OCD افکار وسواسی، مزاحم و تکراری به نام وسواس دارند. دست اندرکاران سعی می کنند این افکار را سرکوب یا نادیده بگیرند و فعالیت ها و اعمال دیگری را جایگزین آن کنند. علاوه بر این، آنها ممکن است احساس کنند مجبور به تکرار مکرر اعمالی هستند که به منظور کاهش احساسات ناراحت کننده و اضطراب ناشی از وسواس های فکری است. این پاسخ های رفتاری را اجبار می نامند.
در مقابل، با OCPD، فرد ممکن است بیش از حد بر نظم و کمال تمرکز کند.
درک تفاوت های بین OCD و OCPD می تواند به تعیین دقیق درمان مورد نیاز برای افراد مبتلا کمک کند.
علائم
افراد مبتلا به OCD دارای وسواس های خاص (افکار مزاحم، غیرارادی، تکراری، غیرمنطقی و اضطراب زا) و اجبارهای تشریفاتی خاصی هستند (رفتارهای تکراری که نمی توانند متوقف شوند، مانند چک کردن یا نظافت بیش از حد). این اختلال در واقع یک وضعیت اضطرابی جدی است.
از طرف دیگر، افراد مبتلا به OCPD نیاز به اولویت دادن به کنترل، کمال گرایی و نظم دارند که بر کل شخصیت آنها تأثیر می گذارد.
در حالی که افراد مبتلا به OCD ممکن است سعی کنند چیزهای خاصی را برای فرونشاندن وسواس های خود کنترل کنند، افراد مبتلا به OCPD تمایل دارند به طور جهانی به دنبال کنترل باشند. افراد مبتلا به OCPD تمرکز قوی و تقریباً وسواسی بر "کمال کردن" خود و دیگران و حفظ قوانین و نظم در محیط خود به هر قیمتی دارند.
یک فرد مبتلا به OCPD ممکن است ویژگی های زیر را نشان دهد:
عملکرد عالی ارائه می دهد، وظیفه شناس است و در محل کار عملکرد خوبی دارد
شنیدن انتقاد سازنده سخت است
او به دنبال کنترل است و همچنین می خواهد الگوها و روابط نظم را کنترل کند
شما به کمال گرایی میل دارید به گونه ای که این انگیزه قوی در انجام کارها اختلال ایجاد کند
ممکن است تمایل داشته باشید که نتوانید اقلام قدیمی یا بی ارزش را دور بیندازید یا برعکس. او هر چیزی را که فکر می کند غیر ضروری است در خانه اش دور می اندازد، حتی اگر مال او نباشد.
او با احساساتش محدود یا محدود رفتار می کند
انطباق با قوانین غیر قابل انعطاف، سفت و سخت است
او دوست دارد فهرست و فهرستی از کارها تهیه کند
مشکل در همدلی با دیگران و/یا حفظ روابط صمیمی
فداکاری فوق العاده به کارشان
او به سختی وسایل خود را در اختیار دیگران قرار می دهد
شما حتی در کوچکترین جزئیات هم به کمال نیاز دارید
ممکن است با هویت و/یا خود هدایتی مشکل داشته باشید
ممکن است در کنار گذاشتن کنترل و واگذاری وظایف با مشکلاتی مواجه شوید
OCD یک اختلال مبتنی بر ترس، اضطراب و تلاش برای کنترل عدم اطمینان است. وسواس و اجبار ممکن است بر اساس سطح فعلی اضطراب یا ترس فرد کاهش یا افزایش یابد. با این حال، OCPD یک اختلال شخصیت است، بنابراین رفتارها معمولاً ثابت هستند و نوسان ندارند، زیرا اضطراب نیروی محرکه آنها نیست و در واقع در طول زمان به طور مداوم و مشخصتر رخ میدهد. در این مورد، در واقع در مورد ویژگی های شخصیتی است.
مشکلات تشخیصی
افراد بسیار کمتری نسبت به OCPD مبتلا به OCD هستند: تنها 1.2٪ از جمعیت مبتلا به OCD هستند، در حالی که 7.9٪ به OCPD مبتلا هستند.
حدود 20 درصد از افراد مبتلا به OCD دارای ویژگی های شخصیتی هستند که نشان دهنده OCPD است، که تشخیص این دو را دشوار می کند. و هر دو تشخیص می تواند نشان دهنده یک وضعیت جدی یا کم فشار باشد. بسیاری از افراد برخی از ویژگی های OCD را دارند اما معیارهای تشخیصی کامل را ندارند. این افراد می توانند در زمینه کاری بسیار سازنده باشند و از نظر اجتماعی کاملاً سازگار هستند.
تشخیص صحیح می تواند توسط روانشناس بالینی، روانپزشک یا روان درمانگر انجام شود. اما در زیر چند تفاوت اساسی وجود دارد که اگر تا به حال به آنها مشکوک بوده اید، می تواند به شما در درک بهتر خود و این دو اختلال در هر دو مورد کمک کند.
برای تشخیص OCPD، پزشک از DSM-5 برای بررسی ویژگی های زیر استفاده می کند:
یک الگوی ثابت از نظم و کنترل که می تواند به قیمت انعطاف پذیری، کارایی و باز بودن تمام شود
کمال گرایی، که می تواند مانع از انجام یک کار شود، به خصوص اگر فرد استانداردها را رعایت نکند.
مشغله شدید به جزئیات، قوانین، نظم، سازماندهی و برنامه ریزی
تعهد بیش از حد به کار خارج از نیاز مالی، یا حتی کنار گذاشتن روابط شخصی به نفع کار
آیا آنها در انعطاف پذیری در مورد ایده ها و برنامه های خود برای تکمیل وظایف مشکل دارند؟
عوامل خطر برای OCPD
OCPD یکی از شایع ترین اختلالات شخصیتی است. به نظر می رسد که مردان و زنان می توانند علائم را با سرعت یکسان نشان دهند، اگرچه در بزرگسالان جوان کمتر شایع است. همچنین می تواند همراه با تعدادی از شرایط دیگر رخ دهد، مانند:
افسردگی
اختلالات اشتها
اضطراب سلامتی
گروه کر پارکینسون
یک مطالعه نشان داد که حدود 7.8٪ از بزرگسالان ممکن است علائم OCPD را در مقطعی از زندگی خود نشان دهند.
تفاوت های عاطفی در OCD و OCPD
افراد مبتلا به وسواس فکری وسواسی (OCD) زمانی که همه چیز طبق خواسته خود پیش نمی رود، بیشتر احساس اضطراب می کنند. افراد مبتلا به OCPD زمانی که همه چیز آن طور که انتظار دارند پیش نمی رود، بیشتر عصبانی می شوند.
در مثالهای زیر، ما در مورد افرادی مینویسیم که تخیلی هستند، اما رفتاری معمولی برای دو وضعیت پزشکی مختلف نشان میدهند:
به عنوان مثال، زسانت که از OCD رنج می برد، نگران است که اتفاقی برای او بیفتد و بیمار شود. بنابراین برای کاهش اضطراب، هر روز، در هر ساعت از روز - برای جلوگیری از انتشار عوامل بیماری زا - و دوباره پس از بازگشت به خانه، با دو برابر مواد شوینده، با سه ماده ضدعفونی کننده مختلف شستشو و تمیز می کند.
Zsolt که از OCPD رنج می برد، اصرار دارد که کار درست این است که همیشه کل خانه را مرتب نگه دارید، به روشی خاص و با ابزارهای خاص. افراد مبتلا به OCPD ممکن است تلاش خود را برای کنترل با تلاش برای اثبات اینکه راه آنها تنها راه درست است توجیه کنند. آنها احساس می کنند که سعی می کنند کار درست را انجام دهند تا زندگی برای همه بهتر شود و تلاش آنها می تواند مفید باشد. اما در بسیاری از موارد ممکن است در اعمال خود بیش از حد سفت و سخت عمل کنند و برخلاف انگیزه های خود، کار را برای دیگران دشوارتر از آسان تر کنند.
افراد مبتلا به OCD لزوماً احساسات خود را محدود نمی کنند. با این حال، آنها سعی می کنند افکار خود را (که می تواند از خفیف ناراحت کننده تا بسیار ناراحت کننده باشد) از طریق چیزهای اجباری مانند تمیز کردن تکراری و تشریفاتی (یا مراسم دیگر) و بررسی کنترل کنند.
در مقابل، افراد مبتلا به OCPD اغلب سعی می کنند هم احساسات و هم محیط خود را کنترل کنند. آنها به دلیل به تاخیر انداختن ارضای عاطفی معروف هستند. آنها اغلب کار خود را در اولویت قرار می دهند، روابط و رفاه خود را نادیده می گیرند. احساساتی که آنها بیشتر از آن آگاه هستند خشم، ناامیدی و خشم است. آنها مانند مبتلایان به OCD تمایلی به آسیبپذیر بودن ندارند و ممکن است از هیچ گونه اضطراب اساسی که ممکن است داشته باشند آگاه نباشند.
بنابراین Zsanett هنگامی که درپوش لوله خمیر دندان گم می شود عصبی یا مضطرب می شود، زیرا او از باکتری می ترسد، در حالی که Zsolt عصبانی می شود زیرا ترک چنین چیزهایی اشتباه است.
شرم یا غرور؟
افراد مبتلا به OCD وسواس ها و اجبارهای خود را دوست ندارند و خوشحال هستند که برای غلبه بر آنها از کمک روانشناختی درخواست می کنند. فشار رنج آنها زیاد است.
افراد مبتلا به OCPD جدیتر - چون بسیار تلاش میکنند تا زندگی خود را مطابق با اصول اخلاقی خود بگذرانند - بهویژه به شیوه زندگی خود افتخار میکنند و اغلب بینشی نسبت به این بیماری ندارند. آنها فقط زمانی درخواست کمک میکنند که شریک یا اعضای خانوادهشان آنها را «مجبور» میکنند، یا زمانی که از تلاش برای زندگی بر اساس معیارهای سختگیرانه آنقدر افسرده میشوند که دیگر طاقت ندارند.
انگیزه ها
افراد مبتلا به OCD می خواهند به هر قیمتی ایمن بمانند و از بلایا جلوگیری کنند. افراد مبتلا به OCPD بیشتر با قوانین و کمال گرایی انگیزه دارند. اگر چه آنها ممکن است کنترل خود را با اشاره به بلایای احتمالی توجیه کنند، انگیزه اساسی آنها اغلب اجتناب از سرزنش یا قصور است.
در حالی که افراد مبتلا به OCD به وضوح انگیزه کاهش اضطراب خود را دارند، افراد مبتلا به OCPD ممکن است با ترس از رها شدن و تمایل به احترام به "حداکثر گرایی، تلاش" خود به جای انتقاد انگیزه داشته باشند.
تفاوت های رفتاری
در حالی که افراد مبتلا به OCD اغلب به دلیل وسواس ها و اجبارهای خود ناامن رفتار می کنند، افراد مبتلا به OCPD می توانند کنترل کننده شوند و سعی کنند ناامنی های خود را از خود و دیگران پنهان کنند.
افراد مبتلا به OCD بیشتر وقت خود را با تشریفات اجباری مانند نظافت، نظافت و سازماندهی می گذرانند. افراد مبتلا به OCPD زمان بیشتری را صرف برنامه ریزی و کار می کنند. بنابراین، برخی از ویژگیهای OCPD میتوانند عملاً سازگار باشند و به آنها اجازه میدهد در دنیای بیرون موفق باشند، حتی اگر آنها را بسیار ناراضی کند. از آنجایی که آنها بسیار وظیفه شناس، دقیق، پرانرژی و متعهد هستند، می توانند در بسیاری از زمینه ها، از هنر گرفته تا خدمات عمومی و حسابداری، سهم قابل توجهی در منافع عمومی داشته باشند. اکثر مجریان و ورزشکاران موفق تا حدی ویژگی های مشابهی را از خود نشان می دهند.
تفاوت بین افراد مبتلا به OCD
شدت افراد مبتلا به OCD بسته به میزان کنترل، کمال گرایی و سفت بودن آنها متفاوت است. برخی از افراد از نظر فنی OCPD ندارند، آنها فقط دارای چند ویژگی شخصیتی معمولی این اختلال هستند، با علائم ناسازگار بسیار کمی، که در واقع می تواند در برنامه ریزی، سازماندهی و انجام کارها بسیار مفید باشد.
همچنین تفاوت های زیادی در سبک افراد مبتلا به اختلالات شخصیت اجباری وجود دارد: برخی سلطه جو هستند، برخی معتاد به کار هستند، برخی افراد را اجباراً دوست دارند و برخی دیگر ممکن است با وسواس به چیزهای خاص، فرآیندهای فرعی کاری و سرگرمی ها اهمیت دهند.
علل و عوامل خطر برای ایجاد OCPD
علل زمینه ای OCPD شامل عوامل ژنتیکی، محیطی و دینامیکی است. مطالعات نشان داده است که OCPD بیشتر در افرادی با سابقه خانوادگی این بیماری رخ می دهد.
نظریه دلبستگی اولیه: طبق یک مطالعه، OCPD می تواند از شکستن پیوندهای دلبستگی در دوران کودکی ایجاد شود. به عنوان مثال، اگر کودکی نتواند در دوران کودکی با مراقب اصلی خود یک رابطه رضایت بخش عاطفی برقرار کند، این می تواند بر روابط بعدی تأثیر بگذارد و باعث ایجاد مشکلات دلبستگی شود. و اختلالات شخصیت برای کمک به فرد برای مقابله با آسیب دلبستگی ایجاد می شود.
بنابراین، این عوامل پویا شامل راهبردی است که فرد به طور ناخودآگاه برای مقابله با ترکیب خاصی از صفات ارثی و موقعیت خانوادگی (معمولاً دوران کودکی) خود به کار می گیرد. میتوانیم این عوامل پویا را محرکها، طرحوارهها یا الگوهایی بنامیم که افراد آسیبدیده ناخواسته آنها را در زندگی بعدی خود تکرار میکنند، گویی هنوز در گذشته با خانواده خود زندگی میکنند.
تلاش برای درمان سازماندهی سیستمیک، ناخودآگاه و زمینه ای OCPD با هدف قرار دادن صرفاً تظاهرات بیرونی آن، علل اصلی را تغییر نمی دهد.
به عنوان مثال، برخی از افراد مبتلا به OCD با ترغیب افراد اطراف خود به انجام کاری که فکر می کنند باید انجام شود تا احساس امنیت بیشتری کنند، اضطراب خود را مدیریت می کنند. دیگران سعی می کنند با قبول مسئولیت بیش از حد دیگران را خشنود کنند تا از رها شدن وحشتناک جلوگیری کنند.
در بیشتر موارد، افراد مبتلا به OCPD نیاز شدیدی به اثبات خود احساس میکنند و برای این کار با کمال، نظم و کنترل تلاش میکنند.
پویایی اساسی هرچه که باشد، یک تجربه روان درمانی که به فرد اجازه می دهد راهبردهای مقابله ای خود را با مشاهده طرحواره های قدیمی خود در طول گفتگو با یک درمانگر شناسایی کند، می تواند بسیار مؤثر باشد. آیا مشتری سعی می کند درمانگر را کنترل کند؟ آیا مددجو در طول کار درمانی سعی در کنترل احساسات خود دارد؟ چنین فرآیند درمانی اغلب مستلزم رشد آگاهی بیمار از احساسات و توانایی تحمل احساسات در طول جلسه است، نه اینکه با کنترل خود یا درمانگر به آنها واکنش نشان دهد.
رفتار
بسیاری از افراد مبتلا به OCPD از اینکه به این اختلال مبتلا هستند یا اینکه چگونه بر افراد اطرافشان تأثیر می گذارد بی اطلاع هستند. این می تواند درخواست کمک را به ویژه دشوار کند.
کوتاه مدت (CBT) انجام می شود تحقیقات قابل توجه نشان می دهد که هدف قرار دادن علائم خاص OCD، همانطور که توسط درمان شناختی رفتاری موثر باشد ، می تواند در درمان OCD .
با این حال، تحقیقات بسیار کمتری به درمان OCPD اختصاص یافته است. با این حال، دلایلی وجود دارد که باور کنیم یک رویکرد خاص علائم برای درمان OCPD ممکن است به دلیل ماهیت فراگیر اختلالات شخصیت به اندازه OCD موثر نباشد. فرد مبتلا به OCPD ممکن است از روان درمانی طولانی تری (مانند روان درمانی یا طرحواره درمانی ) بهره مند شود. این رویکرد می تواند به فرد کمک کند تا مزایای بالقوه سبک شخصیتی ذاتی خود را درک کند و اینکه چگونه همین ویژگی ها در صورت افراط و تفریط می توانند مخرب شوند. درمان روان پویشی می تواند به آنها کمک کند تا رابطه بهتری با احساسات خود داشته باشند و از نیاز خود به کنترل و کمال گرایی استفاده سالم تری داشته باشند.
مزایای احتمالی شخصیت اجباری
اگر سبک شخصیت اصلی شما ذاتاً اجباری است، حتی ممکن است شروع کنید به استفاده از دقت طبیعی، وظیفه شناسی و تمایلات برنامه ریزی خود به روشی سالم تر و آگاهانه تر که به طور روزانه به خوبی کار می کند و برای شما و اطرافیان شما مفید است. اگر تلاش برای تغییر فقط با هدف از بین بردن علائم باشد، این اتفاق نمی افتد.
در بالا به اضطراب و نیاز به احترام به عنوان انگیزه یک فرد مبتلا به OCPD اشاره کردیم. اما در سطحی حتی عمیقتر، آنها ممکن است با تمایل به کمک، برنامهریزی و بهبود موقعیتها به روشهایی که به نفع همه باشد، برانگیخته شوند. یافتن این انگیزه اصلی میتواند به مبتلایان به OCPD بینش و جهتی بدهد که میتواند به بهبودی او کمک کند و کمک واقعی برای اطرافیانش باشد. اساس همه چیز چیزی جز ارتباط صحیح، موقعیت شناسی، صبر و گذشت نسبت به خود و محیطشان نیست.
پزشک عمومی، متخصص روان درمانگر
ادبیات استفاده شده:
راهنمای مرجع DSM-5 برای معیارهای تشخیصی
OCPD در مقابل OCD: تفاوت چیست؟ (خیلی خوب ذهن)
آیا شما OCD یا OCPD دارید؟ تفاوت را بدانید (درمان خوب)
برچسب ها: موضوع اختلال وسواس فکری جبری
توصیه مقاله
قرص های پیشگیری از بارداری
قرص های پیشگیری از بارداری
آیا باعث برفک می شود؟
خطرات تعطیلات
خطرات تعطیلات
چگونه می توانیم در برابر آنها دفاع کنیم؟
راهی برای خروج از اسارت اختلالات اجباری وجود دارد
- ماریا بالوگ، روزنامه نگار
بیماری های روانی عصر مدرن - فوبیا، اجبار، اعتیاد
- دکتر ریتا پالولگی، روانپزشک، روان درمانگر
آیا من وسواسی جبری هستم؟
- دکتر دورا ورس، روانپزشک
اختلال وسواس جبری - اسیر مناسک
- دکتر زولتان دینیا، روانپزشک
تشخیص و درمان سندرم تورت
- دکتر ، پزشک عمومی
اطلاعات مقاله
اطلاع رسانی مقالات جدید در مورد موضوع.
من اطلاعات حفاظت از داده ها را می پذیرم
آگهی
اخبار شرکای ما
مرد استرس زا
وقتی استرس دارید این کار را نکنید!
در اینجا نکات ما است. (ایکس)
زن تعطیلات
سیستیت
علائم همچنین می تواند در تابستان ظاهر شود. (ایکس)
دکتر جواب میده
دکتر ریتا پالولگی
دکتر ریتا پالولگی
روانپزشک، روان درمانگر
اختلال وسواس فکری عملی؟
اختلال اجباری! چرا اینطور است؟
اختلال وسواس فکری عملی؟ خاطرات تکراری
آگهی
اینفوگرافیک و ویدئو
چه چیزی می تواند باعث افسردگی شود؟
چه چیزی می تواند نشان دهد که شما از افسردگی رنج می برید؟
توصیه تست
سردرد
سردرد یک قید است
رای
آیا تا به حال دچار حمله پانیک شده اید؟
نمی دانم
خیر
بله یکبار
بله، چندین بار
لوگوی
از پزشکان گرفته تا بیماران، به طور واقعی
/////////////////////////////////
|