تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum
افسردگی و نکات آن - نسخه‌ی قابل چاپ

+- تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum (http://forum.kishtech.ir)
+-- انجمن: پردیس فناوری کیش (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: مجموعه مشاوره روانشناسی، تحصیلی و مددکاری (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=110)
+--- موضوع: افسردگی و نکات آن (/showthread.php?tid=77635)



افسردگی و نکات آن - lavazemkhanegi - 28-03-2023

ثبت‌های CCDANCTR توسط هماهنگ‌کننده جستجوی آزمایشات گروه (TSC) تا 2 اکتبر 2014 جستجو شد.
 
ثبت CCDANCTR-Studies با استفاده از اصطلاحات واژگان کنترل شده زیر جستجو شد: وضعیت = (افسردگی* یا دیستیمی*) و مداخله = "رقص درمانی"
 
ثبت مرجع CCDANCTR با استفاده از مجموعه‌ای حساس‌تر از عبارت‌های متن آزاد برای شناسایی منابع بدون برچسب/بدون کد اضافی جستجو شد:
(افسردگی* یا دیس تایمی* یا "اختلال سازگاری*" یا "اختلال خلقی*" یا "اختلال عاطفی*" یا "علائم عاطفی*") و (رقص* یا "حرکت معتبر*" یا "درمان حرکت*" یا "حرکت" روان درمانی*» یا «روانی بدن*»)
 
دو نویسنده مرور اول جستجوهای تکمیلی را با استفاده از AMED، CINAHL، ERIC و خلاصه پایان نامه انجام دادند که در ابتدا در 7 دسامبر 2012 تکمیل شد. جستجوهای بیشتر در آگوست 2013 انجام شد و جستجوی CINAHL دوباره به 2 اکتبر 2014 به روز شد. استراتژی های جستجوی مورد استفاده در پیوست 1 آورده شده است .
 
ثبت کارآزمایی های بین المللی (ClinicalTrials.gov و پورتال آزمایشات WHO (ICTRP)) نیز تا 2 اکتبر 2014 جستجو شد.
جستجو در منابع دیگر
 
در تلاش برای شناسایی کارآزمایی‌های منتشر شده، منتشر نشده و در حال انجام، دو نویسنده مرور اول ICTRP و ClinicalTrials.gov (12 ژوئیه 2013) را با استفاده از عبارات مشابه جستجوی CCDAN جستجو کردند. انها همچنین:
 
    جستجو لیست مرجع از مطالعات و بررسی های مرتبط؛
 
    با انجمن‌های حرفه‌ای و برنامه‌های آموزشی در DMT از سراسر جهان از جمله ایالات متحده آمریکا، استرالیا، اروپا (بریتانیا، ایرلند، هلند، آلمان، اتریش، جمهوری چک، لهستان، لتونی، سوئد، فنلاند، روسیه، یونان، قبرس) تماس گرفت. ، اسلوونی، ایتالیا، فرانسه، اسرائیل، اسپانیا و پرتغال)، اسرائیل، کره، و ژاپن، از اعضا می خواهند در مورد مطالعات تحقیقاتی منتشر شده و منتشر نشده از جمله کارهای کارشناسی ارشد و دکترا که معیارهای ورود را دارند، با استفاده از یک نامه استاندارد به ما اطلاع دهند (پیوست 2 ) )
 
    با استفاده از یک نامه استاندارد با کارشناسان در این زمینه تماس گرفت ( پیوست 2 )
 
جمع آوری و پردازش اطلاعات
انتخاب مطالعات
 
دو نفر از اعضای تیم بررسی (BM، VK) عناوین و در صورت وجود، چکیده‌های همه مطالعات را برای گنجاندن بر اساس معیارهای ورود شناسایی شده در بالا ( معیارهای در نظر گرفتن مطالعات برای این مرور ) غربالگری کردند. همان دو نویسنده مرور گزارش‌های کاملی را برای کارآزمایی‌هایی به‌دست آوردند که به نظر می‌رسید معیارهای ورود را دارند و اطلاعات کافی در عنوان و چکیده برای تصمیم‌گیری روشن وجود نداشت.
 
دو نویسنده مروری (BM، VK) هر کدام به طور مستقل 14 گزارش کامل را ارزیابی کردند تا مشخص کنند آیا کارآزمایی معیارهای ورود را دارد یا خیر. اختلافات با بحث حل و فصل شد؛ در جایی که این منجر به توافق نشد و در مورد مطالعه ای که یکی از دو نویسنده مرور به عنوان محقق درگیر بود، سومین عضو تیم بررسی (AN) درگیر بود. سوابقی از اوراق کامل و دلایل درج و حذف و بیان مرحله ای که در آن این تصمیم گرفته شد نگهداری شد.
استخراج و مدیریت داده ها
 
دو نویسنده مرور (BM، VK) هر کدام به طور مستقل داده‌ها را با استفاده از یک فرم استخراج داده طراحی شده خاص استخراج کردند (به پیوست 3 مراجعه کنید ). اختلافات با بحث حل و فصل شد؛ در جایی که مسائل نامشخص باقی می ماند، سومین عضو تیم بررسی (AN) داوری می کرد. در مرحله اول، ما داده های مربوط به دسته های زیر را استخراج کردیم:
 
    اطلاعات کلی.
 
    معیارهای واجد شرایط بودن یک تصمیم موقت به شرح زیر ثبت شد: گنجاندن، حذف یا نیاز به اطلاعات بیشتر از نویسندگان. تصمیم نهایی پس از درج اطلاعات اضافی به دست آمده، ثبت شد. در این مرحله دوم، اطلاعات دقیق تری به شرح زیر استخراج شد که در فرم استخراج داده ارائه شده در پیوست 3 نشان داده شده است .
 
    ویژگی های مطالعه
 
    مداخلات
 درمان افسردگی در کرج
    معیارهای نتیجه مورد استفاده در مطالعه.
 
    نتایج مطالعه
 
    یادداشت های اضافی.
 
    مقایسه های اصلی
 
مقایسه های اصلی برنامه ریزی شده
 
    DMT در مقابل عدم درمان و DMT با یا بدون مراقبت استاندارد در مقابل مراقبت استاندارد.
 
    DMT در مقابل سایر درمان‌های روان‌شناختی (مانند درمان‌های روان‌پویشی، انسانی، شناختی رفتاری (CBT) و درمان‌های یکپارچه).
 
    DMT در مقابل مداخلات دارویی (مانند داروهای ضد افسردگی، آرام بخش های جزئی و تثبیت کننده های خلق و خو).
 
    DMT در مقابل سایر مداخلات فیزیکی (مانند رقص یا ورزش). و
 
    یک شکل از DMT در مقابل دیگری (مثلاً روش‌های DMT مبتنی بر Laban در مقابل روش‌های Chace DMT یا روش‌های Chace DMT در مقابل حرکت معتبر).
 
ارزیابی خطر سوگیری در مطالعات گنجانده شده
 
دو نویسنده مرور (BM، VK) هر کدام به طور مستقل ارزیابی "خطر سوگیری" را انجام دادند. ما هر گونه اختلاف نظر را با بحث حل کردیم. نویسندگان مرور، قضاوتی در مورد «خطر کم»، «خطر بالا» یا «خطر نامشخص» سوگیری برای هر یک از هفت حوزه، با استفاده از پیش فرم طراحی شده برای این منظور ثبت کردند (به پیوست 3 مراجعه کنید) ( Higgins 2011 ) . حوزه های اصلی تحت پوشش عبارت بودند از:
 
    تولید توالی تصادفی؛
 
    پنهان سازی تخصیص؛
 
    کور کردن شرکت کنندگان و پرسنل؛
 
    کور کردن ارزیابی نتیجه؛
 
    داده های نتیجه ناقص؛
 
    گزارش انتخابی؛ و
 
    سایر منابع سوگیری
 
ما مطالعات مبتنی بر خطر بالای سوگیری را حذف نکردیم.
اندازه گیری اثر درمان
 
سطوح افسردگی با استفاده از مقیاس های رتبه بندی ارائه شده به عنوان پیامدهای دوگانه یا پیوسته اندازه گیری شد. برای پیامدهای مستمر، مانند نمرات یک مقیاس و آنهایی که از همان مقیاس به دست می‌آیند، از میانگین تفاوت (MD) بین نمرات پس از درمان گروه DMT و مقایسه استفاده کردیم. اگر همگنی کافی برای ترکیب نتایج از مقیاس‌های مختلف وجود داشت، ما برنامه‌ریزی کردیم که از تفاوت‌های میانگین استاندارد شده (SMD) استفاده کنیم. اگر نتایج مطالعه به‌عنوان پیامدهای دوگانه ارائه شده بود، ما قصد داشتیم آن‌ها را به‌عنوان تعداد افرادی که با استفاده از نسبت‌های شانس (OR) به حداقل کاهش قابل توجه بالینی در سطح افسردگی دست می‌یابند، خلاصه کنیم. اگر داده‌های کافی برای جمع‌آوری نتایج دوگانه و پیوسته در دسترس بود، قصد داشتیم این کار را با استفاده از فرمول توصیه‌شده در بخش 9.4.6 هیگینز 2011 انجام دهیم .
 
دو نویسنده مرور (AN، BM) قصد داشتند یک متاآنالیز بر روی داده های استخراج شده انجام دهند اگر:
 
    بیش از یک مطالعه با یک اثر درمانی تخمین زده شد.
 
    تفاوت‌های حداقلی در ویژگی‌ها در بین مطالعات وجود داشت، یا این ویژگی‌ها به‌طور پیشینی شناسایی شده بودند و به‌عنوان منبع بالقوه ناهمگونی در تحلیل‌های زیرگروه بررسی شده بودند.
 
    همان نتایج با استفاده از مقیاس های معتبر اندازه گیری شده بود. و
 
    داده های هر مطالعه در دسترس بود.
 
اگر مقیاس‌های متفاوتی برای اندازه‌گیری نتیجه یکسان استفاده شده بود، قصد داشتیم داده‌ها را در Review Manager 5 (RevMan 5؛ RevMan 2012 ) وارد کنیم تا نتایج را در مقیاس‌ها با استفاده از تفاوت میانگین استاندارد شده خلاصه کنیم. انتظار می رفت که مطالعات از نقاط زمانی متفاوتی برای اندازه گیری استفاده می کردند. اگر داده‌های کافی در دسترس بود، ما برنامه‌ریزی کردیم که یک متاآنالیز با تجزیه و تحلیل زیرگروهی برنامه‌ریزی‌شده برای بررسی مقاطع زمانی مختلف انجام دهیم: پیگیری کوتاه (تا 14 هفته). پیگیری متوسط (15 تا 27 هفته)؛ و پیگیری طولانی مدت (28 هفته و بیشتر). اگر تغییرات قابل توجهی در مداخلات ارائه شده، جمعیت های مورد مطالعه و معیارهای نتیجه مورد استفاده وجود داشت، ما در نظر داشتیم که توصیفی روایی از یافته های کارآزمایی های فردی ایجاد کنیم.
واحد مسائل تحلیل
 
ما قصد داشتیم کارآزمایی‌های متقاطع را فقط با استفاده از اولین دوره درمان فعال در نظر بگیریم. برای مطالعات با بازوهای چندگانه، فقط آنهایی که DMT و کنترل دارند در آنالیز گنجانده می‌شوند. اگر دو بازوی DMT با یک گروه کنترل وجود داشت (مثلاً یک مطالعه دوز)، آنگاه قبل از متاآنالیز، اندازه نمونه مؤثر کنترل را نصف می‌کردیم تا از دوبار شمارش شرکت‌کنندگان مشابه جلوگیری شود.
 
در مورد تصادفی‌سازی خوشه‌ای، ما در نظر داشتیم که تجزیه و تحلیل را در همان سطح تخصیص، با استفاده از اندازه‌گیری خلاصه از هر خوشه انجام دهیم. سپس اندازه نمونه به عنوان تعداد خوشه ها در نظر گرفته می شود تا از خطاهای واحد تجزیه و تحلیل جلوگیری شود.
برخورد با داده های از دست رفته
 
در مواردی که افراد از نمرات پایان درمان غایب بودند، در وهله اول با کارآزمایی تماس گرفتیم تا اطلاعات گمشده و دلیل آن را بدست آوریم. اگر داده ها در دسترس نبودند و بعید بود که «به طور تصادفی» گم شوند ( هیگینز 2011 ، 16.1.2)، و مشروط بر اینکه افراد مربوطه مداخله ای را که به آن اختصاص داده شده بود دریافت می کردند، ما فرض می کردیم که افراد از درمان انصراف داده اند. که برخی از نشانه های قابل قبول بودن آن را ارائه می دهد (محاسبه شده به عنوان درصد ترک تحصیل).
 
در جایی که انحراف استاندارد (SD) در دسترس نبود، در وهله اول هدف ما محاسبه این مقدار از مقادیر P گزارش شده، مقادیر t، خطاهای استاندارد، مقادیر F و فواصل اطمینان بود. در مواردی که این امکان وجود نداشت، ما قصد داشتیم به دنبال مطالعات دیگری باشیم که SD را گزارش می‌کنند که به ما امکان می‌دهد این رقم را با فرض بالاترین مقدار نسبت دهیم. با این حال، اشاره شد که این استراتژی می تواند به سمت عدم تأثیر سوگیری کند. در این مورد، ما در نظر داشتیم که تجزیه و تحلیل حساسیت را برای تمام معیارهای منتسب انجام دهیم.
 
در جایی که نویسندگان قصد درمان تجزیه و تحلیل (ITT) را توصیف کردند، ما داده ها را موشکافی کردیم و در صورت لزوم با نویسندگان تماس گرفتیم تا مشخص کنیم که آیا واقعاً چنین است، با میانگین ها و انحرافات استاندارد نتیجه برای همه شرکت کنندگان تصادفی موجود، یا اینکه آیا سیستم دیگری وجود دارد یا خیر. به عنوان مثال یک تحلیل موردی موجود یا ITT با استفاده از داده های منتسب استفاده شده است ( Higgins 2011 , 16.2.3). اگر داده‌های خام برای تجزیه و تحلیل ITT در دسترس بود، ما قصد داشتیم با داده‌های از دست رفته با احتیاط رفتار کنیم، با این فرض که هیچ تغییری از آخرین اندازه‌گیری موجود (نتیجه‌های مستمر) یا عدم تغییر کلی برای پیامدهای دوگانه وجود ندارد. این به این دلیل بود که در یک کارآزمایی افسردگی، آن دسته از افرادی که برای اندازه‌گیری‌های پایان درمان شرکت نکردند، ممکن است افسردگی خود را عود کرده باشند. هر گونه تجزیه و تحلیل داده های موجود بدون تعدیل برای این امر می تواند مغرضانه باشد. بنابراین ما برنامه‌ریزی کردیم که داده‌های از دست رفته را با مقادیر جایگزینی در نظر بگیریم و با آنها به گونه‌ای رفتار کنیم که گویی با انجام آخرین اندازه‌گیری به جلو مشاهده شده‌اند. تمام داده های گم شده در جداول "خطر سوگیری" گزارش شده است. با توجه به اینکه تجزیه و تحلیل های ITT واقعی تمایل به سوگیری نسبت به عدم تفاوت دارند، زیرا شامل شرکت کنندگانی می شود که به طور تصادفی در گروه درمان قرار گرفتند اما چیز دیگری دریافت کردند، ما قصد داشتیم هم یک مورد موجود و هم تجزیه و تحلیل داده های منتسب را انجام دهیم و یک تجزیه و تحلیل حساسیت را با استفاده از یک تفاوت ثابت بین میانگین واقعی برای داده های از دست رفته و میانگین فرض شده توسط انتساب. ( هیگینز 2011 ، 16.2.3).
ارزیابی ناهمگونی
 
در ابتدا، نویسندگان مرور قصد داشتند مطالعات را برای شناسایی منابع ناهمگونی بالینی بررسی کنند. جداول برای خلاصه کردن مطالعات از نظر شرکت کنندگان، تنظیمات، روش تحویل (به صورت گروهی یا فردی، تعداد جلسات)، نوع DMT مورد استفاده، و نتایج ارائه شده ساخته شده است. در مورد مطالعاتی که از نظر بالینی مشابه به نظر می رسید، تجزیه و تحلیل بیشتری از ناهمگونی آماری انجام شد. ناهمگونی در ابتدا به صورت بصری شناسایی شد (اگر فواصل اطمینان با هم تداخل نداشتند، این نشان دهنده ناهمگنی بود). در صورت لزوم، ما قصد داشتیم از آزمون Chi² استفاده کنیم. اگر Chi2 بیشتر از درجات آزادی باشد (که یک کمتر از تعداد مطالعات در طرح جنگل است) ناهمگنی وجود دارد. ما فرض کردیم که برخی ناهمگونی های آماری اجتناب ناپذیر است، و بنابراین آمار I2 ( هیگینز 2002 ) نیز به منظور ارزیابی تأثیر آن بر هر متاآنالیز محاسبه شد ( Higgins 2011 ، 9.5.2)، با استفاده از باندهای همپوشانی به شرح زیر.
 
    I² = 0٪ تا 40٪: ممکن است مهم نباشد.
 
    I² = 30% تا 60%: ممکن است نشان دهنده ناهمگنی متوسط باشد.
 
    I² = 50٪ تا 90٪: ممکن است نشان دهنده ناهمگنی قابل توجهی باشد.
 

درمان افسردگی در کرج

 
در جایی که شواهدی مبنی بر عدم دستیابی به نتایج یافت شد، تلاش هایی برای به دست آوردن داده های موجود مستقیماً از نویسندگان کارآزمایی انجام شد. ما مطالعات را برای گزارش سوگیری ها در نظر گرفتیم، از جمله اینکه آیا فقط نتایج مثبت منتشر شده اند و آیا آنها با سرعت بیشتری منتشر می شوند. ما همچنین در نظر گرفتیم که آیا انتشارات انگلیسی نتایج مثبت‌تری نسبت به سایر زبان‌ها دارند یا خیر، و سوگیری استناد و سوگیری گزارش نتیجه را در نظر گرفتیم. اگر بیش از 10 مطالعه در مورد یک سوال خاص وجود داشت، ما قصد داشتیم از تجزیه و تحلیل نمودار قیف برای بررسی سوگیری انتشار استفاده کنیم.
سنتز داده ها
 
ما تمام کارآزمایی‌های موجود در بررسی سیستماتیک را در RevMan 5.2 وارد کردیم.
 
بر اساس ناهمگونی بالقوه جمعیت‌ها و مداخلات، انتظار می‌رفت که اثر واقعی مرتبط باشد اما برای مطالعاتی که باید در بررسی گنجانده شوند، همه یکسان نیستند. بنابراین ما قصد داریم از یک مدل اثرات تصادفی برای همه تحلیل‌ها استفاده کنیم، اما یک تحلیل حساسیت با استفاده از یک مدل اثر ثابت انجام دهیم.
تجزیه و تحلیل زیر گروه و بررسی ناهمگونی
 
در صورت امکان، ما در نظر داشتیم که تجزیه و تحلیل های زیرگروهی را بر اساس نحوه تحویل انجام دهیم، از جمله:
 
    گروهی یا فردی؛
 
    درمانگر متحرک یا غیر متحرک؛
 
    طول درمان شامل تعداد جلسات (تعداد جلسات کمتر از 12، 12 و بیشتر)؛
 
    شدت مداخله، شامل دفعات (هفتگی یا کمتر، دو هفته‌ای یا بیشتر) و مدت جلسات (یک ساعت یا کمتر، بیش از یک ساعت)
 
    شدت افسردگی در شروع درمان (خفیف، متوسط یا شدید، همانطور که توسط کارآزمایی با استفاده از معیارهای استاندارد شناسایی شده است)؛
 
    ویژگی های شرکت کننده از جمله جنسیت (مرد، زن یا سایرین)؛ و سن (زیر 18 سال یا کودک یا نوجوان به هر حال توسط کارآزمایی تعیین شود؛ 18 تا 64 سال یا بزرگسال به هر حال توسط کارآزمایی تعیین شود؛ 65 سال و بالاتر یا بزرگسالان بزرگتر به هر حال توسط کارآزمایی تعیین شود).
 
    تنظیم (قانونی، مانند NHS یا سایر ارائه دهندگان اصلی سلامت؛ و غیر قانونی، مانند سازمان داوطلبانه یا خیریه).
 
تجزیه و تحلیل میزان حساسیت
 

درمان افسردگی در کرج

3. برای ITT: مقایسه آن مطالعات با معیارهای تلقی شده با مطالعاتی که از تجزیه و تحلیل موردی موجود و «به عنوان درمان» استفاده می کنند.
 
4. مستثنی کردن سایر مطالعات با کیفیت روششناختی پایین (به عنوان مثال، درمانگر درمان دارای سطح آموزش پایین در کشوری است که معیارهای ثبت نام تاکنون وجود ندارد).
نتایج
شرح مطالعات
نتایج جستجو
 
تعداد کل مطالعات شناسایی شده از طریق جستجو 602 (608 مرجع) بود.
 
از این میان، جستجوی ثبت کارآزمایی‌های کنترل‌شده با همکاری کاکرین (CCDANCTR) 50 مطالعه را شناسایی کرد که با 55 مرجع (30 مرجع و 28 مطالعه در فوریه 2012؛ 14 مرجع و 12 مطالعه در جولای 2013؛ و 11 مرجع و 10 مطالعه در اکتبر 2014). از مطالعات شناسایی شده در دومین جستجوی CCDANCTR، دو (هر دو مرجع) قبلاً از طریق ارتباطات شخصی شناسایی شده بودند. یکی از مراجع شناسایی شده در سومین جستجوی CCDANCTR قبلاً از طریق اولین جستجوی CINAHL شناسایی شده بود.
 
540 رکورد از طریق جستجو در سایر پایگاه های داده شناسایی شد که شامل جستجوی مکرر CINAHL در سال 2014 بود.
 
یک مرجع از طریق جستجو در فهرست های مرجع و 11 مطالعه (همه مراجع) از طریق ارتباطات شخصی شناسایی شدند. یک مرجع اضافی از طریق یک جستجوی کتابخانه عمومی در سال 2014، در نتیجه بررسی جزئیات یکی از مطالعات حذف شده از اولین جستجوی CCDANCTR، که اشاره کرده بود نتایج در تاریخ بعدی منتشر خواهد شد، یافت شد.
 
پنجاه و هفت رکورد در مرحله عنوان و چکیده نمایش داده شدند، بقیه (551) یا تکراری بودند یا به عنوان "نویز" در نظر گرفته شدند. سر و صدا به این صورت تعریف شد: مداخله به وضوح DMT نیست (هیچ چیز؛ بدنسازی که به وضوح DMT نیست مانند Feldenkrais یا سایر کارهای بدن مبتنی بر غیر رقص؛ تمرین غیررقصی مشخص مانند دویدن؛ ماساژ؛ مداخله جایگزین به راحتی قابل شناسایی مانند مداخلات شناختی-رفتاری یا رفتاری؛ راهنمایی؛ آموزش؛ کاردرمانی؛ فیزیوتراپی/ فیزیوتراپی؛ یا درمان دارویی؛ یا جمعیت به وضوح تشخیص اولیه افسردگی را نداشتند (مثلاً آسیب مینیسک). یا نوع مطالعه به وضوح RCT نبود (به عنوان مثال مرور سیستماتیک، یا مطالعه موردی).
 

درمان افسردگی

 
یکی دیگر از مطالعات گنجانده شده، ( Röhricht 2013 )، در ابتدا با ارتباط شخصی (13 مه 2012) شناسایی شد، اما گزارش منتشر شده نیز در به روز رسانی CCDANCTR (ژوئیه 2013) گنجانده شد.
 
فرآیند انتخاب مطالعه در شکل 1 خلاصه شده است .
 
    در نمایشگر شکل باز کنید
 
شکل 1
نمودار جریان PRISMA
 
نمودار جریان PRISMA
شامل مطالعات
 
جداول ویژگی های مطالعات گنجانده شده خلاصه ای از سه مطالعه شامل می باشد که در زیر نیز توضیح داده شده است.
طرح
 
هر سه مطالعه از طراحی RCT استفاده کردند. Röhricht 2013 این را به یک طرح متقاطع تغییر داد.
اندازه های نمونه
 
در مجموع 147 نفر در این سه مطالعه شرکت کردند. هفتاد و چهار نفر در درمان DMT شرکت کردند، در حالی که 73 نفر شامل گروه های کنترل بودند.
تنظیمات
 
سه مطالعه شامل در سه کشور مختلف (بریتانیا، کره و چین) و در سه محیط مختلف انجام شد. یک مدرسه راهنمایی ( Jeong 2005 )، بیماران سرپایی روانپزشکی بزرگسالان ( Röhricht 2013 )، و یک بیمارستان شهری ( Xiong 2009 ).
شركت كنندگان
 
در مجموع 96 زن و 51 مرد شرکت کردند. یک مطالعه ( جئونگ 2005 ) همه زنان را انتخاب کرد. دو مطالعه دیگر ( Xiong 2009 و Röhricht 2013 ) هر دو زن و مرد را انتخاب کردند و در آن مطالعات جنسیت به طور منطقی با 56 زن و 51 مرد مشارکت داشت.
 
سن شرکت کنندگان متفاوت بود. برای مطالعه نوجوانان ( جئونگ 2005 ) میانگین سنی شرکت کنندگان 16 سال بود (هیچ محدوده ای در دسترس نبود). برای مطالعات بزرگسالان، میانگین سنی شرکت‌کنندگان 40 سال از افراد 23 تا 58 سال بود (8.71 ± 32.26 سال Xiong 2009 ؛ 47.7 ± 10.4 Röhricht 2013 ).
 
از نظر شدت افسردگی، می توان دو مطالعه بزرگسالان را با هم مقایسه کرد، اما این را با مطالعه نوجوانان که از معیار متفاوتی استفاده کردند، مقایسه نکرد. همانطور که می توان در تفاوت بین یک گروه بیمارستانی و یک گروه بیماران سرپایی انتظار داشت، مطالعه Xiong در سال 2009 شامل افراد مبتلا به افسردگی شدیدتر از مطالعه Röhricht 2013 بود ، اگرچه برای هر دو مطالعه این میزان در شروع مطالعه در محدوده بسیار شدید بود.
 
در مطالعه نوجوانان ( جئونگ 2005 )، همه شرکت کنندگان بر اساس موارد زیر مبتلا به افسردگی تشخیص داده شدند: (1) نمرات آنها در پرسشنامه افسردگی بک ( بک 1961 ) (ب) ارزیابی علائم قبل از درمان که چهار هفته طول کشید. شدت افسردگی گزارش نشده است جز اینکه در مرحله اول 112 شرکت کننده با بالاترین امتیاز افسردگی از میان نمونه اولیه 300 نفری که پرسشنامه اولیه را تکمیل کردند انتخاب شدند. سطوح بالای افسردگی نیز در نمرات گزارش شده از اندازه گیری SCL-90-R، به ویژه برای گروه DMT، آشکار بود.
مداخلات
 
در هر سه مطالعه، طراحی شامل تخصیص تصادفی شرکت کنندگان به DMT به عنوان مداخله در مقابل گروه کنترل بود که یا هیچ درمانی دریافت نکردند ( Jeong 2005 )، یا مراقبت استاندارد دریافت کردند ( Xiong 2009 ؛ Röhricht 2013 ). در دو مطالعه که گروه کنترل مراقبت استاندارد دریافت کردند، گروه مداخله نیز مراقبت استاندارد را دریافت کردند. در هر دو مورد، این شامل دارو بود. برای Xiong 2009 مراقبت استاندارد همچنین شامل حمایت پرستاری روانشناختی و برای Röhricht 2013 مدیریت بالینی سرپایی بود. در هر دو مطالعه Jeong 2005 و Röhricht 2013 ، گروه‌های کنترل به‌عنوان گروه‌های لیست انتظار که پس از تکمیل مداخله مطالعه DMT دریافت کردند، در نظر گرفته شدند. در مطالعه Xiong در سال 2009 ، به نظر نمی رسید که گروه کنترل DMT را در مرحله بعدی دریافت کند.
 
مداخله DMT در همه موارد در قالب گروهی، از چهار تا دوازده هفته به طول انجامید ( Xiong 2009 ، چهار؛ Röhricht 2013 ، ده؛ Jeong 2005 ، دوازده). تعداد جلسات از 20 ( Xiong 2009 ؛ Röhricht 2013 ) تا 36 ( Jeong 2005 ) متغیر بود. فرکانس از دو تا پنج بار در هفته متغیر بود ( روهریچ 2013 ، دو؛ جئونگ، 2005 ، سه؛ شیونگ، 2009 ، پنج) با طول جلسات به طور مساوی از 45 دقیقه تا دو ساعت در هر جلسه ( جئونگ 2005 ، 45 دقیقه؛ روریخت، 2013 ، 90 دقیقه). Xiong 2009 ، دو ساعت). کل زمان DMT از 1620 تا 2400 دقیقه متغیر بود ( Jeong 2005 , 1620; Röhricht 2013 , 1800؛ Xiong 2009 , 2400).
 
مطالعه Röhricht 2013 به مداخله به عنوان روان درمانی بدن (BPT) اشاره می کند. با بررسی دقیق، به نظر می رسد که این مداخله شکلی از DMT دستی است که به طور خاص برای رفع علائم افسردگی با تأثیرات روان درمانی بدن طراحی شده است. این شامل کار مبتنی بر حرکت، اجزای تعاملی و کار بینش بود. این مداخله توسط درمانگران حرکات رقص واجد شرایط و با تجربه انجام شد.
 
به طور مشخص تر، مؤلفه های کلیدی مداخله عبارت بودند از:
 
    تمرینات و فعالیت هایی با هدف افزایش سطح خودآگاهی و فعالیت روانی حرکتی؛
 
    تکنیک هایی که برای احیای، پردازش تکانه های منفی/تهاجمی، تقویت تعدیل عاطفی، تشویق منابع بدنی و حمایت از خود تنظیمی در نظر گرفته شده بودند.
 
    مداخلاتی که بر نقاط قوت و قابلیت‌ها تمرکز داشتند تا به ارزیابی منفی خود، مرزبندی خود و مسخ شخصیت جسمی بپردازند. و
 
    کار مبتنی بر بدن که به طور خاص بر روی داستان‌های فردی، نیازهای برآورده نشده و آسیب‌های روحی متمرکز بود تا تمایلات خود تخریبی را بازنگری کند و نگرش سازنده‌تری را ایجاد کند.
 
از آنجایی که درمان به صورت دستی بود، ساختار خاصی در هر جلسه و مراحل مشخصی وجود داشت که مداخله را هدایت می کرد.
 
جلسات در مطالعه جئونگ 2005 حول چهار موضوع برنامه ریزی شد: (الف) آگاهی از بدن، محیط و دیگران. ب) حرکت بیانی و نمادین. ج) رابطه بین حرکت، احساس، تصاویر و کلمات. (د) تمایز و ادغام احساسات. هیچ اطلاعاتی در رابطه با سطح آموزش درمانگری که گروه‌های DMT را تسهیل می‌کرد، ارائه نشده است، اگرچه کره (جایی که این مطالعه در آن انجام شد) یک انجمن حرفه‌ای توسعه‌یافته برای DMT دارد و توصیف مداخله نشان‌دهنده آموزش سطح حرفه‌ای است.
 
مطالعه چینی ( Xiong 2009 ) بیان کرد که مداخله از روش Chace گروه DMT استفاده کرد. از آنجایی که چهار حوزه اصلی روش‌های Chace شامل (الف) کنش بدن (ب) نمادگرایی (ج) رابطه حرکتی درمانی و (د) فعالیت ریتمیک ( چایکلین 1986 ؛ کارکو 2006 )، به نظر می‌رسد که مداخله از روش‌های Chace پیروی می‌کند. در این مورد، درمانگر یک پرستار آموزش دیده بود که آموزش مشاور نیز داشت. این مطالعه به این دلیل گنجانده شد که اگرچه DMT در چین هنوز در مراحل اولیه است، توصیف مداخله مشابه آنچه توسط Jeong 2005 توصیف شده است ، و Chace به آن اشاره شده است.
عواقب
پیامدهای اولیه
 
    سطح افسردگی
 
در همه موارد، افسردگی به عنوان پیامد اولیه قبل و بعد از مداخله برای هر دو گروه DMT و کنترل اندازه‌گیری شد. در مطالعه Röhricht 2013 یک طرح متقاطع دنبال شد و بنابراین سطوح افسردگی در سه زمان مختلف (قبل و بعد از مداخله اولیه و بعد از متقاطع) اندازه‌گیری شد. در این بررسی، در هر پروتکل، تنها یافته‌ها تا نقطه تقاطع در نظر گرفته شد. معیارهای پیامد اولیه مورد استفاده عبارت بودند از:
 
(من) مقیاس های افسردگی همیلتون 21 و 24 ماده ای (HAM-D) ( همیلتون 1960 ) در مطالعات Röhricht 2013 و Xiong 2009 به ترتیب، یک ابزار مشاهده ای تکمیل شده توسط متخصصان بهداشت. مقیاس 24 ماده ای HAM-D از مقیاس 21 ماده ای HAM-D برای افسردگی ایجاد شد تا شامل موارد اضافی برای استفاده بالینی باشد، اما موارد اضافی نمره گذاری نمی شوند. از این رو، برای اهداف پژوهشی، این دو مقیاس قابل مقایسه هستند، زیرا فقط از 17 مورد اول برای محاسبه امتیاز استفاده می شود.
 درمان افسردگی
سطح افسردگی از نمرات منتسب به 17 مورد اول به شرح زیر برآورد می شود:
0 تا 7 = عادی
8 تا 13 = افسردگی خفیف
14 تا 18 = افسردگی متوسط
19 تا 22 = افسردگی شدید
≥ 23 = افسردگی بسیار شدید
 
(2) فهرست بررسی علائم-90-بازبینی (SCL-90-R) ( Derogatis 1977 )، یک مقیاس خود رتبه‌بندی، که در مطالعه Jeong 2005 استفاده شد . مقیاس SCL-90-R شامل یک مقیاس فرعی برای افسردگی است. نویسندگان مطالعه توضیح نمی دهند که چرا این مقیاس عمومی تر برای اندازه گیری به جای پرسشنامه افسردگی بک ( Beck 1961 ) که برای غربالگری استفاده شده بود و معیار خاص تری برای افسردگی است، استفاده شد.
 
پیامدهای مستمر بهبود افسردگی استفاده شد. ما همچنین برای تجزیه و تحلیل نتایجی که داده‌های دوگانه برای آنها جمع‌آوری شد، برنامه‌ریزی کردیم. Xiong در سال 2009 یک نتیجه دوگانه از «نرخ درمان» را گزارش کرد، که به صورت نرخ درمان = تعداد بهبود + تعداد اثر قابل توجه محاسبه شد، که در آن این موارد با کاهش نمره HAMD به شرح زیر تعریف شدند: ≥ 75٪ برای بهبودی، 50 ٪ تا 74٪ برای اثر قابل توجه، 25٪ تا 49٪ برای گرفتن نوبت برای بهتر شدن و < 25٪ برای غیر موثر. در حالی که پیامد دوگانه ذکر شد، از پیامد پیوسته (همچنین گزارش شده) برای تجزیه و تحلیل ما استفاده شد تا مقایسه ای با سایر مطالعات شامل شده ارائه شود.
 
هیچ یک از مطالعات اقدامات پیگیری را فراتر از نمره پایان درمان گزارش نکردند.
 
2. ما همچنین نرخ ترک تحصیل را، در صورت وجود، به عنوان معیاری برای پذیرش درمان گزارش کردیم (نرخ ترک تحصیل بالا به عنوان معیاری برای عدم پذیرش بالقوه در نظر گرفته می شود). یکی از مطالعات وارد شده در مورد میزان ترک تحصیل گزارشی ارائه نکرد ( جئونگ 2005 ).
نتایج ثانویه
 
    Social and occupational functioning. The SCL‐90‐R scale includes a subscale for depression and one for interpersonal sensitivity, and this was reported by Jeong 2005.
 
    کیفیت زندگی. تنها یک مطالعه در مورد این نتیجه گزارش کرد: روریخت 2013 از ارزیابی کوتاه کیفیت زندگی منچستر (MANSA) به عنوان معیار خود استفاده کرد.
 
    اعتماد به نفس. Röhricht 2013 این نتیجه را با استفاده از معیار پیشنهادی ما گزارش کرد ( روزنبرگ 1965 ).
 
    تصویر بدن. هیچ مطالعه ای این نتیجه را گزارش نکرد.
 
    اثربخشی هزینه درمان. هیچ مطالعه ای این نتیجه را گزارش نکرد.
 
هیچ عارضه جانبی در هیچ یک از مطالعات بررسی شده گزارش نشده است.
مطالعات حذف شده
 
همانطور که در ویژگی های مطالعات حذف شده نشان داده شد، از 57 رکورد غربال شده، 52 مطالعه (54 مرجع) به دلیل نوع طرح مطالعه، مداخله مورد استفاده یا جمعیت شرکت کننده در مطالعه حذف شدند.
 
15 مطالعه در مورد نوع مطالعه حذف شدند. روش‌های مورد استفاده در این مطالعات حذف شده شامل (1) مقایسه بین دو گروه که تصادفی‌سازی نامشخص بود (مثلاً Zemite 2011 ؛ Lauža 2011 ). و (ii) طرح تک موردی ( استوارت 1994 ؛ پین 2010 ).
 
بیست و شش مطالعه به دلیل جمعیت حذف شدند. نمونه‌ها مطالعاتی هستند که در آن (i) شرکت‌کنندگان از یک جمعیت سالم شناسایی شدند که افسردگی معیار ورود نبود (مانند Karkou 2010 ، نوجوانان در معرض خطر؛ Akandere 2011 ، دانش‌آموزان هنرستان، Eigor 2009 و Konstantinidou 2005 ، زنان مسن‌تر، هارتشورن ، 2002، افراد مسن‌تر، 2002). در منازل مسکونی)؛ و (ii) در جایی که افسردگی یا وجود داشت یا از طریق ادبیات مرتبط بود، اما به تشخیص دیگری ثانویه بود (مثلاً برونینگر 2012 ، بزرگسالان مبتلا به اضطراب؛ هیلف 2009 ، اختلالات جسمی، کرانتز 1994 ، دانش آموزان سالم).
 
در نهایت، 13 مطالعه حذف شدند، زیرا، تحت بررسی دقیق، آشکار شد که DMT مطابق با معیارهای اعلام شده ما به عنوان مداخله استفاده نشده است. به عنوان مثال، Haboush 2006 از رقص سالن رقص استفاده می کرد، در حالی که Koch 2007 و King 2010 از رقص های سنتی استفاده کردند.
مطالعات در حال انجام
 
یک مطالعه در حال انجام ( ژوزف 2014 ) که معیارهای ورود را برآورده می کرد، همانطور که در جدول مشخصه های مطالعات در حال انجام نشان داده شده است، پیدا شد . این یک مطالعه دکتری است که دارای یک روش ترکیبی برای مقابله با افسردگی در میان نوجوانان در مدارس متوسطه است. مرحله دوم مطالعه شامل یک RCT آزمایشی است. این مطالعه هنوز در ثبت کارآزمایی ها ثبت نشده است یا نتایج گزارش شده است.
خطر سوگیری در مطالعات گنجانده شده
 
مراجعه کنید ویژگی های مطالعات گنجانده شده برای جزئیات کامل درباره خطر قضاوت های سوگیری برای هر مطالعه به . نمایش های گرافیکی خطر کلی سوگیری برای مطالعات گنجانده شده در شکل 2 و شکل 3 ارائه شده است .
 
    در نمایشگر شکل باز کنید
 
شکل 2
نمودار خطر سوگیری: قضاوت نویسندگان را در مورد هر مورد خطر سوگیری که به صورت درصد در تمام مطالعات وارد شده ارائه شده است، مرور کنید.
 
نمودار خطر سوگیری: قضاوت نویسندگان را در مورد هر مورد خطر سوگیری که به صورت درصد در تمام مطالعات وارد شده ارائه شده است، مرور کنید.
 
    در نمایشگر شکل باز کنید
 
شکل 3
خلاصه خطر سوگیری: قضاوت نویسندگان در مورد هر مورد خطر سوگیری را برای هر مطالعه شامل بررسی کنید.
 
خلاصه خطر سوگیری: قضاوت نویسندگان در مورد هر مورد خطر سوگیری را برای هر مطالعه شامل بررسی کنید.
تخصیص
 
تخصیص توالی تصادفی خطر سوگیری کم برای Röhricht 2013 بود ، که یک محقق مستقل برای او با استفاده از یک عدد تصادفی تصادفی‌سازی را انجام داد. گروه‌های مداخله و کنترل سطوح پایه افسردگی مشابهی داشتند، همانطور که از طریق اندازه‌گیری HAM-D اندازه‌گیری شد ( همیلتون 1960 ): به ترتیب برای گروه مداخله 28.2 ± 5.4 و 27.2 ± 5.4، که نشان می‌دهد تصادفی‌سازی موفقیت‌آمیز بود.
 
جونگ 2005 بیان می‌کند که آزمودنی‌ها «به‌طور تصادفی به یک گروه رقص-حرکت (20=n) یا یک گروه کنترل (20=n) توسط یک منشی که نسبت به روش‌های آزمایشی نابینا بود، تقسیم شدند» (p1714). با این حال، اطلاعات بیشتری در مورد روش تصادفی سازی، یا در مورد پنهان سازی تخصیص داده نشده است. جونگ 2005 از آزمون آزمون برای مقایسه داده های جمعیت شناختی بین دو گروه در ابتدا استفاده کرد. این هیچ تفاوتی از نظر سن، قد، وزن یا شاخص توده بدنی نشان نداد. با این حال، در مورد افسردگی، نمرات آزمون t زوجی محاسبه شده به عنوان بخشی از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که بین دو گروه تفاوت وجود دارد. نمره گروه درمان برای خرده مقیاس افسردگی SCL-90-C ( Derogatis 1977 ) قبل از درمان 11.8 ± 51.8 بود، در حالی که امتیاز برای گروه کنترل 6.2 ± 43.6 بود، این نمرات نشان می دهد که شرکت کنندگان در گروه مداخله امتیازات زیادی داشتند. سطوح بالاتر افسردگی نسبت به گروه کنترل در شروع مداخله. نمرات نهایی افسردگی برای درمان و گروه کنترل در واقع بسیار مشابه بود (درمان 10.2 ± 46.4؛ و کنترل 5.7 ± 46.1)، در حالی که انحراف معیار برای گروه درمان بیشتر از گروه کنترل در هر دو مرحله پایه و بعد از 12 هفته بود. . با توجه به تفاوت نمره افسردگی بین دو گروه، سوگیری انتخاب برای آنها بالا در نظر گرفته می شود جئونگ 2005 . با این حال، این احتمال نیز وجود دارد که به دلیل حجم نمونه کم، این تفاوت به طور تصادفی رخ داده باشد.
 
گروه‌های مداخله و کنترل برای Xiong 2009 افسردگی پایه مشابهی داشتند که با استفاده از اندازه‌گیری HAM-D نمره‌گذاری شدند. نمره گروه مداخله 93/8 ± 43/34 و کنترل 31/9 ± 16/33 بود. با این وجود، سوگیری تخصیص به دلیل کمبود اطلاعات نامشخص است. تنها اطلاعات ارائه شده در مورد تخصیص این است که "همه بیماران به طور تصادفی به دو گروه 38 بیمار تقسیم شدند."
کور کردن
 
شرکت کنندگان و پرسنل
 
این خطر برای همه مطالعات بالا بود، زیرا کور کردن شرکت‌کنندگان یا درمانگران به این نوع درمان غیرممکن است. با این حال، Jeong 2005 و Röhricht 2013 از پرسنل مستقل برای انجام تصادفی‌سازی استفاده کردند، در حالی که Xiong 2009 در این مورد گزارشی ارائه نکرده است. با این حال، Röhricht 2013 از شرکت‌کنندگان خواست که جزئیات درمان خود را تا پایان مطالعه که داده‌های کیفی جمع‌آوری شد، فاش نکنند، بنابراین خطر این که شرکت‌کنندگان به دلیل تخصیص آن‌ها برای مراقبت‌های استاندارد به‌خوبی رفتار شوند، به حداقل می‌رسد.
 
ارزیابی نتیجه
 
تفاوت های مهمی بین مطالعات از نظر کور کردن برای ارزیابی نتیجه وجود داشت. مقیاس HAM-D که توسط Röhricht 2013 و Xiong 2009 استفاده شده است، یک معیار خودگزارشی نیست، بلکه توسط یک متخصص بهداشت مشاهده می شود و بنابراین این سوال که چه کسی این اندازه گیری را انجام می دهد در درک خطر سوگیری و کیفیت کلی روش شناختی بسیار مهم است. مطالعه. تنها Röhricht 2013 به طور خاص بیان می‌کند که یک روانپزشک مستقل، کوری نسبت به تخصیص، این اقدامات را انجام داد و از بیماران خواسته شد جزییات درمان خود را تا پس از ارزیابی پس از درمان برای کسی فاش نکنند (اگرچه آنها این را در پایان مطلب زیر آشکار کردند. - مصاحبه، که بخشی از بازوی کیفی مطالعه بود). خطر تشخیص برای Xiong 2009 نامشخص است ، اما برای Jeong 2005 زیاد است، زیرا آنها از یک اندازه گیری خود گزارش استفاده کردند و بنابراین شخصی که این را تکمیل می کند طبق تعریف بازوی تخصیص را می دانست.
داده های نتیجه ناقص
 
سوگیری فرسایشی به عنوان "تفاوت های سیستماتیک بین گروه ها در انصراف از مطالعه" تعریف می شود (جدول 8.4a، هیگینز 2011 ). خطر کمی برای سوگیری فرسایشی برای Xiong 2009 وجود دارد ، زیرا هیچ ترک تحصیلی وجود نداشت. برای مطالعه Röhricht 2013، میزان ترک تحصیل پنج نفر از 16 (31.25٪) از گروه مداخله، و سه نفر از 15 (20٪) از گروه کنترل بود. نرخ ساییدگی نیز در گروه DMT تقریباً 11 درصد بیشتر از گروه کنترل است، اگرچه نسبت شانس 1.82 (فاصله اطمینان 95 درصد (CI) 0.35، 9.45) محاسبه شده است که معنی دار نیست. هیچ اطلاعاتی در مورد بررسی با نویسندگان در مورد دلایل ترک تحصیل در دسترس نبود. بنابراین خطر سوگیری با احتیاط به عنوان نامشخص ارزیابی می شود. هیچ اطلاعاتی در مورد میزان ترک تحصیل در جئونگ 2005 ارائه نشده است ، و این یک خطر نامشخص است.
گزارش انتخابی
 
با توجه به ماهیت عمومی معیار استفاده شده توسط Jeong 2005 ، ما در نظر گرفتیم که آیا ممکن است سوگیری گزارشی ناشی از نتایج وجود داشته باشد یا خیر. با این حال، این احتمال وجود دارد که افسردگی به عنوان پیامد اولیه در نظر گرفته شده باشد، زیرا پرسشنامه افسردگی بک 1961 برای شناسایی نمونه مورد استفاده قرار گرفت، که توسط یک دوره ارزیابی بالینی تأیید شد. هیچ یک از مطالعات پروتکل منتشر شده ای را گزارش نکردند، اما بدیهی است که نتایج مورد انتظار اندازه گیری شده است. نشان داده شده است، قضاوت کم خطر برای همه مطالعات در رابطه با سوگیری گزارش دهی انجام می شود . بنابراین، همانطور که در جدول 8.5.d از کتاب راهنمای کاکرین برای بررسی های سیستماتیک مداخلات ( هیگینز 2011 )
سایر منابع بالقوه سوگیری
 
سایر منابع بالقوه سوگیری در نظر گرفته شده عبارتند از: اندازه گیری نتیجه استفاده شده. وفاداری درمان؛ و سطح آموزش درمانگر معیار نتیجه مورد استفاده توسط جئونگ 2005 به عنوان فاقد ویژگی و حساسیت در مورد سنجش افسردگی مورد انتقاد قرار گرفته است. هیچ توضیحی برای این واقعیت ارائه نشده است که نمرات پرسشنامه افسردگی بک به عنوان یک معیار پیامد گزارش نشده است، علیرغم اینکه از این معیار مطمئن تر برای شناسایی نمونه استفاده شده است، و بنابراین این مطالعه دارای ریسک بالای سوگیری برای اندازه گیری پیامد است. Xiong 2009 و Jeong 2005 هیچ اطلاعاتی در مورد وفاداری درمان ارائه نمی دهند (که نشان دهنده خطر نامشخص سوگیری است)، در حالی که برای Röhricht 2013 واضح است که یک درمان دستی رعایت شده است، که نشان دهنده خطر کم سوگیری برای این مورد است. برای Röhricht 2013 ، درمانگر و سرپرست هر دو واجد شرایط و با تجربه بودند، که باز هم نشان دهنده خطر کم سوگیری است. سطح پایین آموزش برای Xiong 2009 نشان دهنده خطر بالای سوگیری برای آموزش درمانگر است. هیچ اطلاعاتی در مورد آموزش درمانگر توسط جئونگ 2005 .
اثرات مداخلات
 
نگاه کنید به: خلاصه یافته ها برای مقایسه اصلی درمان حرکت رقص (DMT) در مقایسه با مراقبت استاندارد یا کنترل لیست انتظار برای افسردگی
 
سه مطالعه معیارهای ورود به مرور را برآورده کردند. مقایسه برنامه ریزی شده زیر به دلیل کمبود داده امکان پذیر نبود:
 
    DMT با سایر درمان‌های روان‌شناختی (مانند درمان‌های روان‌پویشی، انسانی، شناختی رفتاری (CBT) و درمان‌های یکپارچه)
 
    DMT با مداخلات دارویی (مانند داروهای ضد افسردگی، آرام بخش های جزئی یا تثبیت کننده های خلق و خو)
 
    DMT با سایر مداخلات فیزیکی (مانند رقص یا ورزش)
 
    اشکال مختلف DMT (مانند DMT مبتنی بر Laban، روش‌های Chace از DMT یا حرکت معتبر)
 
مقایسه 1: DMT در مقابل عدم درمان (لیست انتظار) و DMT به علاوه مراقبت استاندارد در مقابل مراقبت استاندارد
درمان افسردگی