تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum
سبک شناسی در طراحی صنعتی _ قسمت چهارم - نسخه‌ی قابل چاپ

+- تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum (http://forum.kishtech.ir)
+-- انجمن: پردیس فناوری کیش (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: طراحی صنعتی (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=198)
+--- موضوع: سبک شناسی در طراحی صنعتی _ قسمت چهارم (/showthread.php?tid=53139)



سبک شناسی در طراحی صنعتی _ قسمت چهارم - azita_usefi - 11-05-2021

سبک دی استیل یا نئوپلاستیسیزم


در تعامل با محافظه کاری روسی و دیگر جنبش های انتزاعی، جنبش افراطی جدیدی به نام دی استیل در هلند شکل گرفت که هرگونه تلاش برای الهام از طبیعت در هنر را مردود می دانست (1931 - 1917). نظریه پردازان این سبک تلاش می کردند تا تمامی نشانه های احساسی و شخصی در هنر را حذف کنند و هنر را به شدت محدود به اصول بدیهی و ساختاری کنند. در نظر آنها آثار هنری قابل ساده شدن به فرم و رنگ هستند و رنگ ها نیز در حد سیاه و سفید و رنگ های اصلی باقی می مانند. این ساده سازی تا حدی پیش رفته است که حتی جهت های بصری را محدود به دو جهت افقی و عمودی می دانند و در آثار این سبک خطوط منحنی و مورب کمتر به چشم می خورند.

                                      [تصویر:  2010-2-15-Mondrian-Painting.jpg]


                                                              طرحی از پیت موندریان


در سال 1917 "تئو وان دواسبورگ" (Theo van Doesburg) نشریه ای جدید را تأسیس کرد. این مجله که نام ساده "سبک" (Destile) را یدک می کشید، محلی برای تبادل نظر میان نقاشان، معماران و مجسمه سازان فراهم آورد تا این افراد نظریات و بیانیه های خود را به چاپ برسانند و فلسفه هنری جدید را ارائه دهند که به صورت افراطی مدرن بود. نظریاتی که در قالب نشریه دی استایل شکل گرفت به نظریات نئوپلاستیسیزم (نئوپلاستیسیسم) نیز معروف شد.

        
                                                             [تصویر:  2010-2-15-Doesburg.jpg]

                                                                 تئو وان دواسبورگ 1931-1883


علاوه بر "وان دواسبورگ" از جمله همکاران و اعضای اولیه نشریه سبک می توان از نقاشانی به نام "پیت موندریان" (Piet Mondrian) نام برد که در سال 1918 "گریت ریت ولد" (Gerrit Rietveld) و در سال 1922 "ون ایسترن" به این گروه پیوستند.

                                                   [تصویر:  2010-2-15-Mondrian.jpg]

                                                                پیت موندریان 1944-1872


آرمان های این سبک همواره دارای ته مایه ای از عناصر خلاف اندیشانه پروتستانی بودند که باید برنامه جنبش مدرن را پیش می برد و به آرمان های عملکردگرایی و نیازمندی های فنی تولید صنعتی نیز جامه عمل می پوشانید. اکنون طرح ها باید به قدری ساده می شدند تا به سطح عناصر اصلی و تغییر ناپذیر خویش در طراحی اثاثیه منزل برسند. اثاثیه منزلی که "ریت ولد" طراحی کرده است اصول دی استایل را به گونه ای منعکس می سازند که گویی این اصول نشان دهنده بیانیه خاصی هستند.
صندلی قرمز و آبی مشهور او تنها متشکل از چند قطعه چوب در نقش عناصر سازنده چارچوب و همچنین دو تخته در نقش کفه اصلی و پشتی برای تولید ماشینی مناسب بود.


                                  [تصویر:  2010-2-15-Rietveld.jpg][تصویر:  2010-2-15-Rietveld-Chair.jpg]

                                  گریت توماس ریت ولد 1964-1888      -     صندلی قرمز و آبی




عناصر ساختارگرایی نیز در رنگ های واضح و اصلی کاملا آشکار است و بدون تردید یادآور نقاشی های موندریان است. طرح های بعدی "ریت ولد" هرگز از حد پیش تولید فراتر نرفته و به تولید نرسیده اند.


تغییر ماهیت گروه:

در سال 1923 با پیوستن وان دسبورگ به باهاوس، تغییراتی برگرفته از نظریات ماله ویچ (کانستراکتیویسم) در نظریات او به وجود آمد ک مورد توافق همه اعضای گروه نبود. از طرفی اعضای جدیدی از دادائیست ها نظیر I.K. Bonset's poetry و Aldo Camini به آن پیوستند. پس از درگذشت دوسبورگ در سال 1931، هرچند که نام گروه تحت مدیریت همسر دوسبورگ برقرار ماند، اما اعضای آن مانند گریت ریتولد و پیت موندریان به طور جداگانه علاقه مندی های خویش را در پی گرفتند.



                            [تصویر:  2010-2-15-RietveldSchroederhuis.jpg]


                                                      خانه طراحی شده توسط ریت ولد در هلند



لیست اعضای گروه دی استیل:

Max Bill از 1908 تا 1994، نقاش، مجسمه ساز و معمار
Ilya Bolotowsky از 1907 تا 1981، نقاش و مجسمه ساز
Burgoyne Diller از 1906 تا 1965، نقاش.
Theo van Doesburg از 1883 تا 1931، نقاش، طراح و نظریه پرداز.
Cornelis van Eesteren از 1897 تا 1981، معمار.
Jean Gorin از 1899 تا 1981، نقاش.
Robert van 't Hoff از 1887 تا 1979، معمار.
Vilmos Huszàr از 1884 تا 1960، نقاش.
Anthony Kok از 1882 تا 1969، شاعر.
Bart van der Leck از 1876 تا 1958، نقاش.
Piet Mondrian از 1872 تا 1944، نقاش.
Marlow Moss از 1890 تا 1958، نقاش و مجسمه ساز.
J.J.P. Oudاز 1890 تا 1963، معمار.
Amédée Ozenfant از 1886 تا 1966، نقاش.
Gerrit Rietveldاز 1888 تا 1964، طراح و معمار.
Georges Vantongerloo از 1886 تا 1965، مجسمه ساز.
Friedrich Vordemberge-Gildewart، نقاش.
Jan Wils از 1891 تا 1972، معمار.




سبک طراحی پایدار (sustainable design)



طراحی پایدار از موضوعات بسیار مهم در طراحی جهان امروز است. بدون تردید یکی از موارد مهمی که انسان همواره با آن دست و پنجه نرم می کند، نحوه نگرش و برخورد با منابع انرژی و تعامل بین منابع و اثرات ناشی از این مصرف است. در نگرش پایدار، طراحی به گونه ای انجام می شود که این سه مورد در یک چرخه ارتباطی صحیح قرار گرفته و بتوان در آینده نیز از نتایج مصرف منابع در حال، بهره مند شد. به عبارت د یگر این نوع طراحی بدون داشتن نگرشی درست و تعریفی مشخص امکان پذیر نیست.

اصطلاح پایداری sustainability برای نخستین بار در سال 1986 توسط کمیته جهانی گسترش محیط زیست، تحت عنوان رویایی با نیازهای عصر حاضر بدون به مخاطره انداختن منابع نسل آینده مطرح شد.

باید خاطرنشان کرد، مفهوم طراحی پایدار یک مفهوم عام بوده و در بسیاری از زمینه ها از جمله معماری، طراحی گرافیک، کشاورزی، ماشین آلات و هرآنچه که با محیط زندگی انسان سروکار دارد، به کاربرده می شود.

شاید بتوان هدف از این نوع طراحی را کاهش آسیب های محیطی، به حداقل رساندن مصرف منابع انرژی و هماهنگی هرچه بیشتر با طبیعت دانست. به معنای دیگر، فلسفه طراحی پایدار، پشتیبان و مشوق نگرش ها و تصمیم هایی است که در هر مرحله از طراحی، ساخت و سپس مصرف، تأثیرات منفی بر محیط زیست و سلامت استفاده کنندگان را نیز در نظرگرفته باشد.
این نوع طراحی از اصولی خاص تبعیت می کند که رعایت آنها ضروری است: مدیریت منابع انرژی، طراحی با قابلیت بازگشت به چرخه زندگی، طراحی برای انسان.


مدیریت منابع انرژی:

این مدیریت از دو زاویه قابل بررسی است.

1- مدیریت منابع تجدید ناپذیر: با توجه به روند رو به رشد منابع غیرقابل تجدید مانند سوخت های فسیلی و مواجهه جدی با بحران انرژی درسال های اخیر، استفاده بهینه از این نوع منابع حیاتی به نظر می رسد. زیرا این نوع منابع با توجه به ذخایر موجود، در سال های آتی به پایان می رسند و می بایست برای دسترسی به منابع جایگزین فعالیتی جدی دنبال شود.

2- مدیریت منابع تجدید پذیر: بهترین نوع منابع انرژی که در طراحی پایدار بر آن تمرکز می شود، منابعی هستند که توانایی قرارگرفتن در چرخه طبیعی و قابلیت بازگشت را داشته باشند. در این نوع مدیریت منابع، همواره طراح تلاش می کند نوعی تعادل بین اثرتولید شده و محیط اطراف برقرار کند تا این دو در یک چرخه بازگشتی بتوانند با یکدیگر مرتبط شوند.

در این نوع طراحی، با استفاده از منابعی که در دسترس و طبیعی هستند مانند خورشید و باد و باران، همواره پروژه ای اقتصادی تر خواهیم داشت.


طراحی با قابلیت بازگشت به چرخه زندگی:

دراین طرح تأکید براتخاذ روشی است که به بازیافت و بازتولید منابع به کاررفته منجر شود. در واقع، در این مرحله طراح ذهن خود را باید متوجه روندی کند که منابع مورد استفاده در طرح بتوانند پس ازمرحله زوال و دورریزی به چرخه اصلی طبیعت بازگردند. به این معنا که منابع ما از یک شکل مفید به شکلی دیگر درمی آیند اما بازهم پس از این تبدیل دارای کارآیی و استفاده هستند.


طراحی برای انسان:

این اصل، سومین و شاید مهم ترین اصل طراحی پایدار محسوب می شود. در دو اصل پیشین، کارآیی بیشتر و محافظت از منابع طبیعی مورد توجه بود. درحالی که در این اصل، بر حفظ کیفیت زندگی تمامی اجزای سازنده اکوسیستم تأکید می شود. این اصل را می توان در راستای اهداف بشر دوستانه ای دانست که ارکان و منابع مختلف زندگی را محترم می شمارد.

درحقیقت، با تعمق بیشتر در این فلسفه می توان به این نکته پی برد که به نیازهای زنجیره وار و متقابل اجزای مختلف زندگی و نقش آنها در ادامه حیات بشری باید توجه جدی مبذول داشت. زیرا در جهان مدرن امروز، اگرچه انسان محور همه تغییرات و دگرگونی هاست، اما این محوریت هرگز در جهت نقض حقوق سایر موجودات زنده نبوده، بلکه کاملا هم گام با آنها و همواره در حالت تعامل و داد و ستد با آنهاست.

درپایان، می توان گفت طراحی پایدار، نوعی نگرش به دنیا را مطرح می کند که با پیروی از اصولی خاص، تعامل بین مصرف منابع درحال و آینده را مورد توجه قرار داده و همواره در جهت منافع بلند مدت بشر گام بر می دارد.