توسعه پايدار صنعتي - نسخهی قابل چاپ +- تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum (http://forum.kishtech.ir) +-- انجمن: پردیس فناوری کیش (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=1) +--- انجمن: گروه کشاورزی،محیط زیست و شیلات (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=170) +--- موضوع: توسعه پايدار صنعتي (/showthread.php?tid=43721) |
توسعه پايدار صنعتي - dorsashokrollah - 10-08-2020 پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_دپارتمان محیط زیست : توسعه پايدار صنعتي به منظور حركت در چارچوب توسعه پايدار صنعتي ابتدا بايد درك صحيحي از مفهوم توسعه پايدار داشت . متاسفانه در بخش صنعت و در سطح محلي در كشورهاي درحال توسعه برداشت ناقصي از مفهوم توسعه پايدار وجود دارد، بسياري از افرادي كه در بخش صنعت فعال هستند، توسعه پايدار را نوعي مصالحه و سازش بين توسعه صنعتي ومحيطزيست مي دانند.
اين برداشت ناقص از توسعه پايدار بر اين فرض استوار است كه بهره وري صنعتي وحفظ محيطزيست در تضاد با هم هستند. افرادي كه چنين تصوري دارند وظيفه اصلي خود را سودآوري مي دانند و بهبود شرايط زيست محيطي را داراي اولويت نمي بينند.
در سطح ملي نيز چنين برداشتهايي وجود دارد. در كشورهايي كه به سرعت درجهت صنعتي شدن گام برمي دارند جدي ترين مساله كمبود منابع مالي لازم براي اجراي اقدامات و تمهيدات زيست محيطي موثر و بكارگيري تكنولوژي هاي مربوطه است .هنگامي كه حركت صنعتي شدن سريع است ، حجم سرمايه لازم براي جايگزيني تجهيزات قديمي و بكارگيري تكنولوژي كنترل آلودگي قابل ملاحظه است . در چنين شرايطي به نظر مي رسد كه اولويت كار بايد در توسعه صنعتي باشد تا در مرحله بعدي نيازهاي مالي اقدامات زيست محيطي فراهم شود.
1-3 توسعه پايدار: مفهوم توسعه پايدار ابتدا در سال 1980 توسط گروه <استراتژي حفاظت جهان > و بعد در سال 1987 در گزارش برانت لند (THE BRUNDTH LAND)موردبحث قرارگرفت . گزارش برانت لند گزارشي است كه با عنوان <آينده مشترك ما> درسال 1987 ازسوي كميسيون جهان محيطزيست وتوسعه (WCED)به رياست خانم <گردهارلم برانت لند> انتشار يافت .
بعضي از نكات مهم در اين گزارش به قرار زير است :
1 - مسائل مربوط به توسعه اقتصادي و مسائل و مشكلات مربوط به محيطزيست غيرقابل تفكيك اند. به اين معني كه تنزل قابليتهاي محيطزيست ، باعث تحليل پتانسيل توسعه اقتصادي مي شود و از طرفي ديگر فقر و توسعه يافتگي مي تواند علت و معلول مسائل فراگير زيست محيطي باشد.
2 - افزايش جمعيت توسعه صنعتي قدرت لازم را براي تاثيرگذاري شديد و جبران ناپذيربر محيطزيست را به انسانها داده است .
3 - لزوما رشد اقتصادي بر محيطزيست آسيب نمي رساند بلكه <آنچه درحال حاضرموردنياز است گستره اي خاص از رشد اقتصادي است يعني رشدي كه ازنظر اجتماعي وزيست محيطي پايدار باشد>.
4 - در گزارش برانت بر روي گسترش بنيادهاي اخلاقي و مفهوم توسعه ، لزوم رعايت انصاف درقبال آيندگان و نيز لزوم عدالت در دوره زماني حاضر تاكيد شده است .
و درنهايت <توسعه پايدار> امروزه به عنوان مفهومي كه به لزوم توجه به مسائل محيطزيست به عنوان يك مساله جدي و لزوم ترويج عدالت و همراه كردن حفاظت ازمحيطزيست باتوسعه اقتصادي اشاره دارد، چنين تعريف مي شود: <توسعه اي كه نيازهاي حال را برآورده مي سازد بدون آنكه توانايي دوره هاي آينده را دربرآوردن نيازهايشان فداكند>.
از آنجا كه تعريف ارائه شده در گزارش برانت لند معني دقيق توسعه پايدار را مشخص نمي كند. محققان از مفهوم توسعه پايدار برداشتهاي مختلفي داشته اند و نظرات متفاوتي در اين زمينه ارائه كرده اند. اختلاف نظر اصلي دربين اين محققان بيشتر درمورد ميزان واندازه اي است كه سرمايه ها و كالاهاي مصنوعي مي تواند در فرايند توسعه پايدارجايگزين منابع طبيعي گردند. دراين خصوص چهار نقطه نظر عمده ، قابل تشخيص است كه در زير به آنها اشاره مي شود.
بدون شك كشورهاي صنعتي مقصر اصلي تخريب و آلودگي محيط زيست هستند. كشورهاي صنعتي بايستي از تخريب جنگلهاي مناطق استوايي و پيشرفت كويرها جلوگيري كنند و اين امر زماني ممكن است كه به كشورهاي رو به توسعه چه در زمينه روابط آنها با محيط زيست و چه در زمينههاي مشكلات اجتماعي و اقتصادي ياري برسانند. و سياست محيط زيست بايد به گونهاي در جهان اعمال شود كه فراتر از مرزهاي مصنوعي و سياسي و جغرافيايي و طبيعي كشورها باشد.
اعمال يك سياست جهاني محيط زيست هم بايد مسؤوليت پذيري كل جهان را دربربگيرد و هم همه كشورها و آحاد مردم احساس تكليف و وظيفه كنند.
به منظور اعمال سياست جهاني براي محيط زيست بايد ضوابط و مقررات و قواعد اجرايي و حقوقي وجود داشته باشد. همكاري و هماهنگيهاي دو جانبه و چند جانبه بين كشورها مقدمهاي است براي برپايي و برقراري ضوابط پايدار جهت حفظ محيط زيست كه بر اساس حفظ منافع ملي و منطقهاي باشد.
به دلايل فوق، بشريت امروز نيازمند گسترش روابط شمال و جنوب است و شرايط حاكم كنوني بين شمال و جنوب بايد از پايه و اساس دگرگون شود.
|