تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum
مدیریت مالی - نسخه‌ی قابل چاپ

+- تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum (http://forum.kishtech.ir)
+-- انجمن: پردیس فناوری کیش (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: مالی،اقتصاد و حسابداری (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=77)
+--- موضوع: مدیریت مالی (/showthread.php?tid=43447)



مدیریت مالی - 0018057357 - 04-08-2020

پردیس فناوری کیش-طرح مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت گروه حسابداری

معرفی اولیه رشته مدیریت مالی
با توجه به روندجهانی شدن اقتصاد کشورها، متخصصان مالی کشور، بایستی با نظام‌های مالی جهانی و شیوه‌های سرمایه‌گذاری و ابزارهای مالی پیشرفته آشنایی داشته باشند تا کشور بتواند موقعیت مالی خود را در دنیای متلاطم امروز تثبیت کند. رشته مدیریت مالی در همین راستا ایجاد شده است.



در این رشته دانشجویان با تئوری‌های نوین مدیریت مالی و کاربرد آنها آشنا می‌شوند و در نهایت می‌توانند با ارائه راهکار‌هایی برای بسط و توسعه سرمایه‌گذاری، گام های مؤثری در حل مشکلات اقتصادی کشور بردارند. دانش آموختگان مدیریت مالی علاوه بر توانایی تجزیه و تحلیل و حضور فعال در بازارهای مالی می‌توانند. وضعیت مالی شرکت‌ها و مؤسسات را مورد ارزیابی قرار دهند و در اخذ تصمیمات مالی مؤثر در سازمان‌ها، نقش اساسی ایفا کنند.


دانش مدیریت مالی بر این فرض قرار دارد كه هدف اصلی و شاخص مدنظر مدیریت حداكثر سازی ثروت صاحبان سهام است. این هدف یا ایده‌آل تنها از طریق مدیریت كارآمد جریان های نقدی كوتاه و بلندمدت شركت یا موسسه اقتصادی میسر است.

برخی از كسانی كه در زمینهء اقتصاد و بازرگانی تجربهء كم‌تری دارند بر این باورند كه حداكثرسازی ثروت سهام‌داران كه به واسطه حداكثر كردن قیمت سهام میسر می‌شود ایده‌آل مطلوب و مناسب نیست و معتقدند كه شركت باید درصدد تامین هدف‌های عالی‌تر برآید، هدفی چون به حداكثر رساندن رفاه اجتماعی.



بیشتر بخوانید: رشته مدیریت بازرگانی


در نگاه اول چنین به نظر می‌رسد كه چنین هدفی انعكاس گر آهنگی دلنواز است، زیرا گروه‌های متعددی چون جامعه، دولت، عرضه‌كنندگان، مصرف‌كنندگان و مدیران ذی‌نفع در فعالیت‌های شركت هستند و ضرورت دارد در تعریف ایده‌آل، مدنظر شركت منافع این گروه‌ها نیز لحاظ شود، اما نگاه موشكافانه و كارشناسی به هدف و ایده آل دانش مدیریت مالی بیانگر منطق نهفته در ورای چنین هدفی است كه همانا دربرگیرندهء تامین منافع تمامی گروه‌های ذی‌نفع در منافع شركت است.

از گروه‌های ذی‌نفع در فعالیت موسسهء اقتصادی می‌توان به مصرف‌كنندگان، كاركنان، دولت، مدیران و... اشاره كرد. به عنوان مثال حداكثر كردن قیمت سهام ایجاب كنندهء آن است كه شركت با افزودن بر كارآیی و با حداقل هزینه، كالاها و خدماتی با بالاترین كیفیت تولید و عرضه كـنـد كـه به معنی پاسخگویی به نیاز مصرف‌كنندگان در سطحی مطلوب است و حداكثر رفاه را برای مصرف‌كننده به ارمغان می آورد، در مورد منافع سایر گروه‌های ذی نفع نیز می‌توان با چنین منطقی استدلال كرد.


بنابر آنچه گفته شد حداكثرسازی ثروت سهام داران همسو با برآوردن منافع سایر گروه‌های ذی نفع است، ولی نكتهء حایز توجه آن است كه طراحی سازوكارهای كنترلی و هدایت‌گر ذی‌نفعان به حركت در سمت و سوی صحیح و برآورندهء منافع تمامی گروه‌ها از اهمیت خاصی برخوردار است، چه در غیر این صورت كشاكش و تضاد میان گروه‌های ذی‌نفع می‌تواند نقض‌كنندهء ایده‌آل سایر گروه‌ها باشد، به عنوان مثال بحث منافع مدیریت در مقابل منافع سهام‌داران كه طراحی سیستم های كنترلی كارآمد ضمن رفع مسالهء نمایندگی، هر دو گروه را به نحوی مطلوب منتفع خواهد كرد.

● چارچوب مدیریت مالی
مبنای ایجاد ارزش كه هدف نهایی فعالیت یك موسسهء اقتصادی و دانش مدیریت مالی است بر این اصل ساده قرار دارد: «امیدواری به این‌كه پولی كه از شركت یا موسسهء اقتصادی عایدتان خواهد شد بیش از پولی باشد كه به آن وارد می‌كنید.» بر این اساس مدیر مالی به دنبال آن است كه با مدیریت كارآمد جریانات نقدی كوتاه و بلندمدت، وجوه نقد افزون‌تری ایجاد كند. برای ایجاد ارزش و مدیریت وجوه نقد در مفهوم وسیع آن مدیر مالی سه تصمیم‌گیری اساسی پیش رو دارد:

۱) شرکت چه سیاست های سرمایه گذاری بلندمدتی را باید اتخاذ كند؟
۲) وجوه نقد مورد نیاز برای سرمایه‌گذاری های مدنظر چگونه تامین شود؟
۳) شركت به منظور برآوردن تعهدات كوتاه مدت خود به چه میزان وجه نقد نیاز دارد؟

مدیر مالی شركت به طور مداوم با تصمیماتی در این سه حوزه مواجه است و به دنبال دستیابی به تركیبی از سیاست ها و تصمیم گیری ها به منظور هدایت صحیح موسسه در این سه حوزه است كه نهایتا هدف ایجاد ارزش و حداكثرسازی ثروت را برآورده كند.


چنانچه تركیب سمت راست و چپ ترازنامه را به عنوان نمایی از وضعیت مالی موسسه در هر لحظه مدنظر قرار دهیم با استناد بدان می‌توان استدلال درستی در باب چرایی این‌كه مدیر مالی به دنبال پاسخگویی به سه سوال اساسی فوق است ارایه كرد.

۱) سوال اول در ارتباط با انتخاب نوع سرمایه‌گذاری‌ها و تحت تملك درآوردن دارایی‌های ثابت است. البته نوع و تركیب دارایی‌ها متاثر از نوع صنعتی است كه شركت در آن صنعت فعالیت می‌كند. به فرآیند به كارگیری و مدیریت دارایی‌های بلندمدت شركت بودجه‌بندی سرمایه‌ای گفته می‌شود. تـصمیـم بـه انجام یا عدم انجام یك سرمایه‌گذاری و به كارگیری دارایی یك تصمیم بودجه‌بندی سرمایه‌ای است كه در برگیرندهء جریانات نقدی ورودی و خروجی از شركت است.


۲) سوال دوم به نحوه و چگونگی تامین مالی برای مخارج سرمایه‌ای می‌پردازد كه در ارتباط با سمت چپ ترازنامه است، این حوزه دربرگیرنده مدیریت ساختار سرمایه است.


۳) سوال سوم در زمینهء مدیریت دارایی‌ها و تعهدات جاری است (قسمت بالایی ترازنامه در سمت راست و چپ.) بین حجم و زمان تحقق جریانات نقدی ورودی و خروجی از شركت عدم تطابق وجود دارد، علاوه بر این در مورد حجم و زمان تحقق جریانات نقدی عدم اطمینان وجود دارد كه مبین بخشی از مشغله‌های مدیر مالی در مدیریت كارآمد وجوه نقد (كوتاه مدت) است. این حوزه در ارتباط با مدیریت سرمایه در گردش است.

● سنگ بناهای تحول در دانش مدیریت مالی
پس از جنگ دوم جهانی و با آغاز دههء ۵۰ میلادی، روش‌های تحلیلی و فنونی كه خاص اقتصاددانان بود برای حل مشكلات و پاسخگویی موثر به سوالات مطروحه در حوزهء مدیریت مالی وارد این حوزه شد و مسیری برای شكل‌گیری پایه‌ای علمی در تحلیل تصمیمات مربوط به خط‌مشی مالی شركت‌ها فراهم آورد. در ذیل به تحول نظریه‌های اقتصاد مالی كه طی این سال‌ها تحقق یافته و سنگ بنای مدیریت مالی نوین است اشاره شده است:

جهت اطلاعات بیشتر به سایت www.kishtech.com مراجعه فرمایید.


RE: مدیریت مالی چیست؟ - soolltani - 21-02-2021

مدیریت مالی مدیریت منابع و مصارف به صورت کارا و اثربخش است. هدف مدیریت مالی: هدف مدیریت مالی افزایش ارزش شرکت و در نتیجه افزایش ثروت سهامداران می‌باشد.

مدیریت مالی به به طور کلی مدیریت کارآمد بر منابع مالی سازمان به منظور رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده می باشد. این یک تعریف ساده اما بسیار جامع برای مدیریت مالی است که دید مناسبی از کلیت موضوع ارائه می نماید.