02-06-2019, 01:20 PM
و هر دینی اصولی دارد،و فروعی ،اگر اصول را بشکنیم و یا نادیده بگیریم،فروع دین هر چه باشد بی ارزش است .
اصول اول یگانگی و وحدانیت است ،عشق یکی شت و هر چه جز یکی باشد کفر است و شرک
اصل دوم عدل است و عدل یعنی هر چیز در زندگی جای خودش باشد،یعنی علاقه های دنیوی و مادی ما در قلب ما حجا نگرفته باشند،قلب فقط مخصوص عشق ورزی ست و با تمام محبتهای دیگر فرق دارد و هر کدام بسته به ارزش های ما در جهت رشد و تکامل ما اولویت بندی شئه باشد و ضریب ارزشی خاص خود را داشته باشد،عدل یعنی نظم و طبقه بندی که موجبات تکامل و رشد ما را فراهم می کند تا در بیراهه ها گم نشویم.
اصل سوم راستی و حقیقت است یعنی یکی که در جهت فطرت و حقیقت ما،ما را به حرکت در می آورد مثل نور برای گیاه،مثل راهنما برای شاگرد،یعنی قوانین طبیعت در وجود ما اجرا می شود،یعنی درست دوست داشتنی ست و نادرست در همه جا و همه زمان نادرست است و با خوب و بد که در هر جا و هر زمان متفاوت است ،فرق دارد.منظور جهت زندگی و ارزش های واقعی زندگیست که در قوانین هستی نشات می گیرد زیرا بایستی با آن هماهنگ شد.
اصل چهارم اعتماد و اطمینان به عشق است که ما را به مقصد می رساند و در آن هیج تردیدی نیست و ما با اعتماد و سبردن خودمان به عشق، به خود واقعی و محبوب و معشوقمان می رسیم و قیلمت و بهشت ما حتمی ست.
اصل بنجم ،احترام است،یعنی حریم قاءل شدن برای یک رابطه،یعنی آداب و اصول آن را آموخت و بکار بست،یعنی یاد بگیریم چگونه از معشوق خود قدردان و سباس گزار باشیم و از آن مراقبت کنیم .
اصول اول یگانگی و وحدانیت است ،عشق یکی شت و هر چه جز یکی باشد کفر است و شرک
اصل دوم عدل است و عدل یعنی هر چیز در زندگی جای خودش باشد،یعنی علاقه های دنیوی و مادی ما در قلب ما حجا نگرفته باشند،قلب فقط مخصوص عشق ورزی ست و با تمام محبتهای دیگر فرق دارد و هر کدام بسته به ارزش های ما در جهت رشد و تکامل ما اولویت بندی شئه باشد و ضریب ارزشی خاص خود را داشته باشد،عدل یعنی نظم و طبقه بندی که موجبات تکامل و رشد ما را فراهم می کند تا در بیراهه ها گم نشویم.
اصل سوم راستی و حقیقت است یعنی یکی که در جهت فطرت و حقیقت ما،ما را به حرکت در می آورد مثل نور برای گیاه،مثل راهنما برای شاگرد،یعنی قوانین طبیعت در وجود ما اجرا می شود،یعنی درست دوست داشتنی ست و نادرست در همه جا و همه زمان نادرست است و با خوب و بد که در هر جا و هر زمان متفاوت است ،فرق دارد.منظور جهت زندگی و ارزش های واقعی زندگیست که در قوانین هستی نشات می گیرد زیرا بایستی با آن هماهنگ شد.
اصل چهارم اعتماد و اطمینان به عشق است که ما را به مقصد می رساند و در آن هیج تردیدی نیست و ما با اعتماد و سبردن خودمان به عشق، به خود واقعی و محبوب و معشوقمان می رسیم و قیلمت و بهشت ما حتمی ست.
اصل بنجم ،احترام است،یعنی حریم قاءل شدن برای یک رابطه،یعنی آداب و اصول آن را آموخت و بکار بست،یعنی یاد بگیریم چگونه از معشوق خود قدردان و سباس گزار باشیم و از آن مراقبت کنیم .